ویکیپدیا:ویکیپروژه بناهای تاریخی/گروه C/متن۴
ظاهر
سرای نو (کرمانشاه) | بازار ترکها. این سرا از یک صحنِ اصلی و دالانی واقع بر امتداد محور شرقی- غربی صحن و حیاط زاویهای در گوشه جنوبشرقی تشکیل شده و ورودیهای اصلی آن در گوشه جنوبِ غربی و میانه جبهه شرقی صحن است. استقرار حجرهها در حول صحن از نظمی متقارن تبعیت میکند، اما ترکیبِ هر جبهه با جبهه دیگر تفاوت دارد. جبهه شرقی ترکیب موزونتری دارد و تقسیمات نمای آن فرد است. وجود کفشکن در میان حجرههای این جبهه تنوعی در ضربآهنگ آنها پدید آورده است. دهانه میانی حجرههای این جبهه، بدون تغییری در ابعاد و به سبب واقع شدن در میانه نما، اهمیتی نسبتاً بیشتر یافته است. در جبهه جنوبی، برخلافِ معمول، دهانه کوچک و کماهمیت یکی از کفشکنها در وسط قرار گرفته است. تقسیمات جبهه غربی همانند جبهه شرقی است، اما دو طبقه شدن این جبهه کیفیت آن را دگرگون جلوه میدهد. در این جبهه، تقسیمات کلی و قابهای نمای دو طبقه مشابه هم، اما تقسیمات درون آنها متفاوت است؛ زیرا در طبقه بالا، تقسیمات خردتر شده و در هر قاب، سه در و پنجره قرار گرفته است. تزیینات آجری نمای طبقه بالا نیز آن را از دیگر نماها متمایز کرده است. مرتفعتر بودن جبهه غربی و شکست شدید رُخبام صحن در آن این جبهه را تا حدی از قسمتهای دیگر بدنه صحن گسسته و بیآنکه طرح در برش افقی اقتضا کند، به این قسمت اهمیت بخشیده است. در جبهه شمالی، وضع به کلی متفاوت است: حجمی شکسته، اما متقارن، تا میانه صحن پیش آمده و نظام بالنسبه منسجم طرح را مخدوش کرده است. با توجه به تفاوت عمده طرح این قسمت با دیگر قسمتهای بنا، باید آن را بنایی مستقل تلقی کرد که به سبک فرنگی در شمال صحن ساختهاند. گذشته از اسلوب طرح، بنای جبهه شمالی از حیث مصالح نیز- از نوع آجر و شیروانی بام تا سنگِ ازاره- با قسمتهای دیگر تفاوت دارد. بنابراین به ظنِّ قوی میتوان گفت که این قسمت را بعداً، احتمالاً در اواخر دوره قاجار یا در اوایل دوره پهلوی، به سرا افزودهاند. نکته مهم در این تصرف جسارت و بیتوجهی به قواعد و نظامی است که طرح اصلی را شکل داده است. تصرف در آثار پیشینیان و کاستن از آنها و افزودن بدانها در تاریخ معماری ما رایج و متداول بوده، اما این دخل و تصرفها همچون خودِ طرح اولیه از الگوهای سنّتی مایه میگرفته و همواره با رعایت ادب نسبت به آثار پیشینیان توأم بوده است؛ اما تصرفاتی که در این بنا شده، همچون نوع تصرفات دوران جدید در آثار گذشتگان، از صفات مزبور بیبهره است. طرح این قسمت در درون و بیرون یکسره غربی است، از شکل و حجم گرفته تا تقسیمات نما و نیمستونهای نبش، پنجرهبندی، تزیینات اطرافِ در و پنجره، طُره بام، شیروانی، سایبان ورودی، موقعیت پلکان داخل ساختمان.. و شاید جز گرهی درشت، که بر پیشانی بناست، اثری از معماری خودی در آن نتوان یافت. پیشروی بنای جبهه شمالی در صحن و مخدوش کردن هندسه صحن آن را از شرکت در مکالمه فعالی که در میان دیگر قسمتها و صحن برقرار است محروم ساخته و بهعلاوه، صحن را، که عنصری فعال و مثبت در طرح بوده، به پسمانده فضای بسته بدل کرده است. به این ترتیب، قسمتهای شمالی مجموعه، واقع در پشت بنای مذکور، بیفایده مانده و شاید به همین علت باشد که عمدتاً ویران شده است. سرا از طریق راهرو یا دالانی کوتاه به راستهبازار مرتبط میشود. مدخلِ دالان در راسته چندان شاخص نیست. ورودی دیگرِ سرا دالانی است که از کوچه واقع در شرقِ سرا آغاز و به دهانه میانی جبهه شرقی ختم میشود. با توجه به عمود بودن محور این ورودی بر اضلاع صحن و دو طبقه بودن روبهروی آن (جبهه غربی)، که طبعاً تا پیش از افزودن ساختمان جبهه شمالی محور شرقی- غربی را به محور اصلی صحن بدل میکرده است، شاید این دالان ورودی اصلی سرا بوده باشد. راه داشتن مستقیم دالان به حیاط زاویه نیز این احتمال را قوت میبخشد. حیاطِ زاویه، در گوشه جنوبِ شرقی مجموعه، حیاط کوچک مستطیلشکل و یکطبقهای است با هندسهای ساده و سالم و نماهایی مرکب از قابهای مستطیل و قوسهای جناغی و نیمدایره و حوضی هشتگوش، که امروزه بدل به باغچه شده است. با آنکه نظام هندسی این حیاط با نظام صحن اصلی متفاوت است، به خوبی با یکدیگر هماهنگ و در هم چفتوبست شدهاند. این حیاط از طریق راهروی در دهانه میانی جبهه غربی خود به گوشه صحن و، از جنوب نیز، با راهروی دیگر به راستهبازار میپیوندد؛ و بدین ترتیب، ورودی مستقلی هم دارد. شکلِ زمینِ سرا کاملاً نامنظم است. کیفیتِ حجرههای راستهبازار و شیوه اتصال سرا به راسته نیز نشان میدهد که سرا را بعد از احداث راسته ساختهاند نه هم زمان با آن. از اینرو، طراح با محدودیت زیادِ ناشی از نابهنجاری شکلِ زمین مواجه بوده و با این حال، موفق شده است با کمترین اتلاف زمین، طرحی منظم و کارآمد دراندازد |
سردر قیصریه | سردر قیصریه که در شمال میدان نقش جهان و در برابر دهنۀ بازار شاهی در سال ۱۰۲۶ق بنا شده با توجه به مقرنسبندیهای سقف و دیوارهای نقاشی شدۀ آن از جمله شاهکارهای ارزشمند دوران صفویه و برگزیدهترین سردر بازارهای ایران و شرق به شمار میرود. از میان صحنههای نقاشی شدهای که با گذشت زمان، سالمتر به جا مانده یکی راجع به جنگ شاه عباس با ازبکان و دیگری صحنۀ شکار از کارهای جالب رضا عباسی است. کاشیکاری در دو سوی قوس سردر قیصریه، نقش برج قوس (صورت انسانی در حال کشیدن کمان، که نیمۀ پایین بدن او به شکل اندام ببر و دم آن اژدهاگونه رسم شده) است. این نقش را به اعتبار نشانۀ پایهگذاری شهر اصفهان در این ماه میدانند. در عهد صفویه تا پایان عهد قاجار در دو سوی سردر، بنای نقارهخانه قرار داشت که ویران شده است. سال پایان بنای سردر را ۱۰۲۶ق ذکر کرده اند |
سردر مقبرهٔ شیخ ابومسعود | قسمتی از سردر خانقاه و مدفن شیخ ابومسعود رازی (قرن ۸ق)، در اصفهان، دارای کتیبهها و کاشیکاری عالی معرق مورخ ۸۹۵ق به نام یعقوب آققوینلو است. نام بانی محمد عربشاه و نام کاتب کمالالدین یزدی است |
سقاخانه چهارراه آقا شیخ هادی | سقاخانهای در چهارراه آقاشیخ هادی، تهران که به مناسبت کشته شدن قنسول آمریکا در آنجا شهرت یافت. واقعه کشته شدن ایمبری (قنسول آمریکا) را مخبرین جراید خارجه با آب و تاب تمام و شاخ و برگهای فراوان در اروپا منتشر کردند و این امر در خارجه لطمۀ بسیار به حیثت ایرانیان وارد ساخت |
سقاخانه | محل مذهبی و متبرک ذخیرۀ آب در برخی گذرگاهها برای نوشیدن رهگذران. مردم در آن گاهی شمع روشن میکنند یا برای رفع حاجت، دخیل میبندند♦ در دورۀ صفوی و پس از آن، بخشی از بیوتات سلطنتی، که در آن آشامیدنیهای گرم و خنک تهیه میشد. همان روز.. یک شمع به سقاخانۀ نزدیک منزلشان نذر میکردهدایت |
سنگنبشته ابنون | این سنگنبشته در سال سوم سلطنت شاپور اول نوشته شده است و از مهمترین اسناد تاریخدار ساسانی است که آگاهیهای بسیاری دربارۀ گاهشماری این دوره به دست میدهد |
سنگنگاره برم دلک | بیشهزار و چشمهسار مصفایی به مسافت دوازده کیلومتری شرق شیراز که از قصر ابونصر به آنجا میروند. در آنجا سه مجلس نقوش برجستۀ بسیار آسیبدیده از عهد ساسانی بر پیشامدگی کوه احداث شده است. احتمالاً مجلس جانب راست نقش شاپور اول و مجلس وسطی نقش بهرام پنجم میباشد |
سنگنگاره بهرام دوم | استان فارس، شهرستان کازرون، آبادی سرمشهد. این نقشبرجسته، ابعاد ۴٫۵×۲ نیز با نوشتهای به خط پهلوی و کتیبهای به ابعاد ۵٫۲۰ × ۲٫۷۰ که به لحاظ ابعاد بزرگترین کتیبۀ پهلوی ساسانی است و نخستینبار در ۱۳۰۳ هرتسفلد آن را بررسی کرد این دو اثر در سال ۱۳۱۸ش جزء آثار ملی به ثبت رسید |
سنگنگاره شبدیز | اسب خسروپرویز که وی بدان بسیار علاقه داشت و به مناسبت سیاهی رنگ آن را شبدیز میگفتند. توضیح: تصویری از خسروپرویز سوار بر اسب در طاقبستان هست که غالباً آن اسب را همان شبدیز دانند |
سنگنگاره نسرم | نام بتی است به صورت زنی در بتخانۀ بامیان نزدیک به سرخبت و خنگبت. از کوه تراشیدهاند، به شکل زنی است و از آن دو خردتر است و از آثار بوداییان، چه وقتی خراسان ایران مذهب بودایی داشته و او را «ستوا» هم گویند |
سنگنوشته گنجنامه | نام دو لوحه یا کتیبۀ میخی به سه زبان پارسی باستان، بابلی و عیلامی در کوهستان، به مسافت تقریبی پنج کیلومتری جنوب همدان در انتهای درۀ عباسآباد. لوحۀ سمت راست به نام خشایارشا و دیگری به نام پدرش داریوش است |
سیوسهپل | پل تاریخی بر زایندهرود در امتداد خیابان چهارباغ، اصفهان؛ اثر اللهوردیخان از سردار آن مشهور شاهعباساولصفوی. چون سی و سه دهانه داشت به این نام نامیده شده است |
شاهچراغ | شهرت امامزاده میرسیداحمد، فرزند امام موسیکاظم(ع). گویند در قرن ۳ق به شیراز آمد و در همانجا وفات یافت. مرقد وی در شیراز از زیارتگاههای معروف این شهر است. در زمان اتابک ابوبکر سعد ابن زنگی بقعه و گنبدی بر مزار او ساخته شد، و سپس تاشی خاتون آن را تجدید عمارت کرد. تزئیناتی از قرون ۸م/ ۱۳ق دارد، و چند بار تعمیر شده است |
شمیرم | نام قلعهای بوده است به هرات. حمدالله مستوفی گوید: در آنجا (در هرات) قلعۀ محکمی است و آن را شمیرم خوانندنزهة القلوب |
شهر زور | شهر قدیم کردستان، در ناحیهای به همین نام که امروز جزء ایالت سلیمانیهٔ عراق است. ناحیهٔ شهر زور به معنی خاص عبارت است از دشت مصفا و حاصلخیزی به ابعاد حدود ۸۵×۰۴ کیلومتر، در غرب کوههای اورامان، که از جنوب شرقی به اورامان لهون و از جنوب به رود سیروان (دیاله) محدود میباشد، و به وسیلهٔ ریزابههای تاجْرود (که از سلیمانیه میآید و به دیاله میریزد)، که مهمترین آنها رود زلم است، مشروب میشود. این دشت مسکن کردان جاف است. شهرزور با معتقدات اهل حق بستگی دارد (به زعم آنان، قیامت در آنجا برپا خواهد شد). شهرزور به معنای وسیع آن، به ایالت کرکوک دولت عثمانی اطلاق میشد، و این امر منشأ آشفتگیهایی در اطلاعات جغرافیائی مربوط به «شهرزور» بوده است. دشت شهرزور ظاهراً از دورهٔ دولت آشور آباد بوده است، و تلهای متعددی که در این ناحیه وجود دارد حاکی از این است که آبادیهای متعدد در آنجا وجود داشته. مهمترین شهر آن نیمراه بوده است، که چون در وسط راه بین تیسفون و شیز قرار داشته به این نام خوانده میشده است. بنای این شهر را به قباد پسر پیروز ساسانی نسبت دادهاند، و بعضی از مستشرقین آن را مطابق با آبادی گل عنبر کنونی شمردهاند. شهر شهرزور را بعضی با آبادی یاسینتپه، و برخی با تل بکراوه مطابق شمردهاند. هراکلیوس اول (هرقل) در سومین جنگ خود با ایران از ناحیهٔ شهرزور گذشت (فوریهٔ ۶۲۸م)، و آبادیهای آن را آتش زد. شهرزور در دورهٔ اسلامی، به سبب دور افتادگی از مرکز دولت اسلامی، اغلب مأمن گردنکشان و یاغیان (مانند خوارج و خرمدینان) بود. بین ۰۰۴ و ۴۳۴ق تحت حکومت کسانی از خاندان کرد بنیحسنویه بود. در قرن ۶ق تحت استیلای ترکمانان و اتابکان زنگی بود. در ۳۲۶ق این ناحیه را زلزله ویران ساخت. امیر تیمور در راه بغداد به تبریز از شهرزور گذشت (۳۰۸ق). در جنگهای ایران و عثمانی شهرزور نقش مهمی داشت. در آغاز قرن ۸۱م، ترکان عثمانی ایالت شهرزور را تشکیل دادند، که مشتمل بر سنجاقهای کرکوک و اربیل و غیره بود. پس از اصلاحات اداری سال ۷۶۸۱ و ایجاد ولایت موصل، نام شهرزور بر سنجاق کرکوک نهاده شد، و دشت شهرزور ضمیمهٔ سنجاق سلیمانیه گشت. در دشت شهرزور تلهای تاریخی چندی دیده میشود، که مهمترین آنها تلهای بکراوه و یاسینتپه است. در گلعنبر نیز ویرانههای مهمی وجود دارد |
شهرداری تبریز | ساختمان شهرداری تبریز در محل گورستان متروک در فاصلۀ سالهای ۱۳۱۴ تا۱۳۲۰ش ساخته شد |
صبران | شهرکی است به ماوراءالنهر وراء نهر سیحون و در آن قلعهای مرتفع است که غزها برای تجارت و آشتی در آنجا فراهم آیندمعجم البلدان |
صدستون | کاخی است که در سمت چپ آپادانا واقع است و آن یکی از قصرهای بار بود و کتیبهای ندارد این کاخ با دو سر در بزرگ، هم سطح بنا شده و بنابراین پستتر از آپادانا واقع است. با وجود بسیاری عدۀ ستونها، مجموع بنا از سطح همۀ بنای آپادانا کمتر است. رواق شمالی این بنا از یک جفت گاو پشتبندی شده بود و دو در، در ضلعین جنبی رواق، که جرزهای آنها نقش جسیمی از دو تن مستحفظ دارد، ثابت میکند که لااقل دو اتاق کوچک در زوایای بنا نظیر دو برج آپادانا وجود داشته. سقف تالار مرکزی برفراز ده ردیف ستون قرار گرفته و هر ردیف عبارت از ده ستون بوده (جمعاً صد ستون)، که با سنگهای آنها به جا مانده اما خود آنها مثل باقی عمارت به سبب حریق عظیم زمان اسکندر ویران گردیده. جزئیات معماری ستونها به ستونهای تالار مرکزی آپادانا شبیه است، اما در کاخ صدستون به سبب وجود یازده در و پنجره و طاقچه که از سنگ در هر طرف تراشیده شده، دیوارها را بهتر میتوان وارسی کرد. در هر دیوار دو در است و جرزهای آنها به نقوش بسیار مهمی مزین میباشد. نقش جرزهای دو دری که از تالار رو به رواق شمالی باز میشود، چهار مرتبه مجلس بار شاهی را، چنانکه در سان افراد ملل مختلف مشاهده میافتد، مینماید. این مجلس نیز به وسیلۀ رشتههای گل و بوته به منطقههای مختلف تقسیم شده. در پایین پنج ردیف نگهبان روبهروی یکدیگر ایستاده در وسط معبری باز گذاشتهاند که از آن میبایست به حضور شاهنشاه رسید. در بالا دیده میشود که شاهنشاه روی کرسی با دو تن از امیران مملکت زیر شادروانی نشسته، دو تن از ارباب مناصب در دو طرفش قرار گرفتهاند و یک تن مادی، که دارای منصبی بزرگ است در حضور شاه بار یافته. بالای این مجلس هیکل بالدار رمز اهورامزدا منقوش است. دو در قرینۀ این دو در، درجدار عقب ساخته شده و باز چهار بار مینماید که شاه بر سریر شادروانی نشسته و تنها یک پیشخدمت در عقب ایستاده. اینجا کرسی شاهنشاهی بر تختی قرار گرفته که در نقوش مقابر شاهان دیده میشود و در کتیبۀ داریوش در نقش رستم گات ـ (گاه، تخت) نامیده شده. این تخت به تختهای مشهور ارگ در تهران، خصوصاً، تخت مرمر شباهت دارد. کف این تخت بر سه ردیف مجسمه، که جمعاً ۲۸ تاست و ملل ممالک مختلف را نشان میدهد، نقش شده. این نقوش میرساند که این نوع بناها قصر بار بوده و ظاهراً رواقهای عمارت به سلام عام در جشنهایی مانند عید نوروز اختصاص داشته، و آنچه در حجاریهای جلو آپادانا دیده میشود، در همین جا به عمل میآمده. اسم «وسدهیو» که به دروازه دادهاند به همین سبب بوده یعنی دری که از آن «همۀ کشورها»، یعنی نمایندگان آنها، میگذرند. بنابراین رواقها مجلس عام بود و تالار مرکزی مجلس خاص، چنانکه در قصور خلفا در سامره و در قصور پادشاهان مغول کبیر در هند دیده میشود. چهار در دیگر در طرفینْ صد ستون شاهنشاه را که بهجدال مشغول است مینماید: در یک جا با یک گاو کوهی، در جای دیگر با شیری، بعد با دیوی بالدار که سرشیر دارد و دم و پنجۀ عقاب، و دیگر با هیکل دیگری که سرش سر مرغی شکاری و دمش دم عقرب است. در اینجا دورۀ چهار خوان (ستیزه) که بعضی از آنها در قصر کوچک داریوش دیده میشود کامل است. میتوان حدس زد که مقصود از تصویر رمزی است بدین معنی که شاه به سمت نمایندۀ اهورامزدا با چهار مخلوق اهریمن در نزاع استایران باستان |
صفه نیزگاه | نام ایوان مقدسی است در جندق که از زیارتگاه اهالی است |
طاق اسماء | در جانب شرقی بغداد و بین رصافة و معلی واقع شده. منسوب به اسماء دختر منصور خلیفۀ عباسی است و بابالطاق نیز بدین طاق منسوب میباشد و آن طاقی بزرگ و در خانۀ اسماء دختر منصور بود که بعداً آن خانه به علی بن جهشیار صاحب موفق الناصرلدین الله انتقال یافت. خانۀ مزبور را موفق به علی بن جهشیار بخشیده بود و در روزگار هارونالرشید طاق اسماء محل گردآمدن شعرا بوده استمعجم البلدان |
طاق گرا | طاقی گاهوارهای، نزدیک سرپل زهاب، بر دامنهٔ گردنهٔ پاطاق، کرمانشاهان. از سنگهای تراش بزرگ ساخته شده است، و از بناهای زیبای عهد ساسانی به شمار میرود |
طرقچیمحله | محلهای است از محال لعلآباد توابع بارفروش |
عزری | منسوب است به باب عزرة که محلهای بزرگ است در نیشابور و چند تن از فاضلان بدان منسوبند |
عمارت ابوابالبر | مجموعۀ عمارات باشکوهی که در ۷۰۲ق به دستور غازان در محل شنب یا شامغازان (در سهربع فرسخی جنوب تبریز) بنا شد |
عمارت آیینهخانه (اصفهان) | یکی از عمارات اصفهان که در عهد صفوی بنا شده و آن به فاصله تقریباً پنجاه متری مشرق کارخانه هفتدست فعلی و شصت متری رودخانه زایندهرود به سمت پل خواجو واقع و مشتمل بود بر تالاری شگفت و عالی. این عمارت در سال ۱۳۱۹ق منهدم شد |
عمارت بادگیر | نام یکی از کاخهای سلطنتی سابق تهران، کنار باغ گلستان که به مناسبت بادگیرهای کاشیکاری زیبایش به این نام خوانده شده است |
عمارت باغچهجوق | ساختمانی مجلل در جنوب شرقی ده باغچه جوق از دورۀ قاجاریه. به دستور اقبالالسطنۀ ماکویی، حاکم آنجا و یکی از سرداران مظفرالدینشاه آن را بنا کردهاند. این بنا در ۱۳۵۳ش خریداری شد. اکنون در دست سازمان میراث فرهنگی و کاخ موزه نام دارد |
عمارت بحر ارم | بابل. اعتمادالسطنه در مرآت البلدان میگوید عمارت بحر ارم که جز خرابه نبود معمور شده است |
عمارت بلدیه تهران | شمال میدان توپخانه تهران. پس از کودتای ۱۲۹۹ش در زمان نخستوزیری سیدضیاءالدین طباطبایی، در امور بلدیۀ کشور بهویژه بلدیۀ تهران تغییراتی به وجود آمد و او بنایی به نام بلدیۀ تهران در شمال میدان توپخانه بنیان گذاشت |
عمارت تخت مرمر | ایوانی منسوب به آقا محمدخان قاجار (حک ۱۱۹۳-۱۲۱۲) یا کریمخان زند در تهران که به علت اهمیت ایوان آن، به ایوان تخت مرمر نیز مشهور است |
عمارت تربالی | نام عمارتی است بسیار عالی بنا کردۀ اردشیر بابکان. گویند بر سر آن بنا آتشکدهای ساخته بودند و در برابر شهر کوهی است و از آن کوه آبی به آن آتشکده میآمدهانجمن آرا. تربال مساوی با طربال، همان فیروزآباد یا گور (جور) است. شکل آن مدور است چنانکه دایرۀ پرگار باشد و در میان شهر آنجا که مثلاً نقطۀ پرگار باشد دکهای انباشته برآورده است، اردشیر بابکان نام آن ایران کرده و عرب آن را طربال گویند و بر سر آن دکه سایهها ساخته و در میانگاه آن گنبدی عظیم برآورده و آن را گنبد کیرمان گویندفارسنامه |
عمارت تل کافران | نام عمارت مخروبهای است در شهرستان بندر ماهشهر |
عمارت تلگرافخانه | دس پهلوی. در شمال مدرسۀ دارالفنون، متصل به بناهای دیوانی ارگ و در جنب خیابان ناصریه، به سبک بناهای فرنگی ساخته شد |
عمارت توپ رستم | این بنا در جنوب شهر بلخ بود و از خشت ساخته شده بود و تمام تزیینات آن در زمانی که «فوچر» حفاری کرده بود، فروریخته بود. محل و اندازۀ این بنا با صومعه جدیدی همخوانی دارد که در قرن هفتم میلادی زائر چینی «هسون تسانگ» وصف کرده است |
عمارت جرماز | نام بنای عظیمی است نزدیک ابیض مدائن که امروز اثری از آن بر جای نمانده استمعجم البلدان،تاج العروس |
عمارت چهارباغ ابراهیمسلطان | از بناهای ابراهیم سلطان گورکانی است درحوالی بلخ در بیرون شهرمرآت البلدان |
عمارت چهاربرج | اسم عمارت حکومتی بندر بوشهر و آن عمارتی که در چهار ضلع آن چهار برج ساخته و به همین مناسبت به این اسم موسوم گردیده است. شیخ نصرخان از طایفۀ آل مذکور که سمت مصاهرت مرحوم حسنعلیمیرزای فرمانفرما ولد خاقان خلد آشیان فتحعلیشاه طاب ثراه را داشته و هنوز از خانوادۀ او در بندر بوشهر هستند این عمارت را در عهد خاقان مغفور مبرور بنا نموده است و بعد از خرابی به هم رسانیده در عهد ناصرالدینشاه سنگبستی در کنار مرداب که غاوی مینامند ساخته شاه و مخارج بسیاری کردهاند و دهنۀ چار برج گردیده. در زمان حکومت مرحوم مؤیدالدوله طهماسبمیرزا ولد مرحوم محمدعلیمیرزا بالاخانهای ربه غاوی و دو بری شهر بنا نمودهاند که در حقیقت یک ضلع یعنی یک برج از این چهار برج محسوب میشود و تقریباً منزل شخصی حاکم بندر بوشهر همان بالاخانه است: در تاریخ فارس تألیف میرزا جعفرخان خورموجی در ذکر بندر بوشهر مسطور است، «که در اواخر دولت نادری شیخ ناصرخان ابومهیری که از اعراب نجد و در جهازات نادرشاهی ناخدایی با اعتبار بود شهر را بانی و صاحب اختیار آمد چون سه سمت بحر و یک طرف متصل به راست سمت خشکی را حصنی حصین و بروجی رصین برافراشت» ممکن است بنای چهار برج را نیز همین شیخ ناصرخان کرده باشدمرآت البلدان |
عمارت حرمخانه | عمارتی در شهر تبریز که در سال ۱۳۴۸ش تخریب شد و به جای آن ساختمان فرمانداری ساخته شد |
عمارت حظیرةالقدس | مرکز فعالیت بهاییان در تهران که در سال ۱۳۳۴ش ارتش به آن حمله کرد و پس از تخریب گنبد آن، محل مزبور را به رکن ۲ ارتش اختصاص دادند |
عمارت خسروخان | دس قاجاریان. در قسمت شمال غربی شهر بجنورد عمارت خسروخان قرار دارد |
عمارت خلوت کریمخانی | دس زندیان. محل این بنا ظاهراً در زاویه شمال غربی حیاط معروف به گلستان در کاخ سلطنتی تهران در فضای کوچکی به همین نام است |
عمارت خلوت نظامالدوله | کاشان، باغ فین. در ۱۲۴۲ق نظامالدوله صدری اصفهانی، حکمران کاشان و داماد فتحعلیشاه ساختمان جدیدی را، که به خلوت نظامالدوله معروف شد، در جبهۀ شمالی برپا ساخت، امیرکبیر وقت چهل روز تبعید خود را در همین ساختمان، که محل فعلی موزه است به سر برد |
عمارت خورشید | بقایای کاخی از دورۀ نادرشاه افشار در کلات نادری. مشتمل است بر برج مضرس و عمارت ویران سه طبقه بنا از آجر ساخته شده و نمای آن سنگی است. طبقۀ سوم عمارت ظاهراً بر اثر زلزلۀ سال ۱۲۹۹ق شکافت و به مرور سقف طبقۀ دوم هم فروریخت، بنا دارای تزیینات نقاشی و گچبری است |
عمارت دیوانخانه | در حدود یک کیلومتری جنوب شهر تنکابن قرار دارد |
عمارت زندان هارون | دس، سلجوقیان. بنای سنگی عهد آلبویه و سلجوقی، در دوازده کیلومتری شرق تهران، بر جانب قدیم خراسان، نزدیک آبادی زندان واقع در دامنۀ کوههای مسگرآباد |
عمارت سلیمانخان | در آبادی یولقونآغاج/ یلقونآغاج (هشتکیلومتری شمالشرقی تکاب) عمارت قدیمی سلیمانخان، از حکام مقتدر منطقهٔ افشار، واقع شده که متعلق به دوره قاجار است |
عمارت شمسالعماره | یکی از بناهای دورۀ ناصرالدینشاه قاجار که در خیابان ناصریه (ناصرخسرو کنونی) در تهران واقع است و منظرهای زیبا داشت |
عمارت طاووسخانه | باغ وحش و عمارتی در کنار پل شاه (پل خواجو) مشرف به زایندهرود که شاه عباسدوم آن را بنا کرده بود. گاه نام این بنا با توحیدخانه به یک مکان اطلاق میشد که یک اشتباه تاریخی است که شاردن آن را مرتکب شد. و این اشتباه به تحقیقات متأخر نیز سرایت کرده است |
عمارت عالیقاپو (اصفهان) | بنایی شش طبقه به ارتفاع ۴۸ متر، در اصفهان در غرب میدان شاه. برخی اساس آن را از عهد تیموریان میدانند. قسمتهایی از آن در عهد شاه عباس اول است و جانشینان وی بر آن افزودهاند، گچبریها و تزیینات و نقاشیهای ممتاز دارد. ایوان بلند آن، با ستونهای چوبی و سقف خاتم بسیار جالب است |
عمارت عالیقاپو (قزوین) | کاخ سلطنتی صفویه در شهر قزوین که اکنون سردر آن (سردر عالیقاپو) باقی است. و سردر اداره شهربانی قزوین میباشد. کتیبۀ سردر به خط رضا عباسی است و از بناهای عهد شاه طهماسب و شاه عباس اول است |
عمارت غازانیه | مجموعۀ عمارت وقفی و شخصی غازان که به دستور شخص غازان بنا شد |
عمارت فرمانداری کل | از آثار باستانی بوشهر که نام سابق آن امیریۀ حکومتی بوده است که از بناهای احمدخان دریابیگی میباشد |
عمارت کارخانه فردوس | دس قرن هشتم. عمارتی که به دست تاجالدین علیشاه جیلانی ساخته شد و چهارهزار صنعتگر داشت |
عمارت کلاهفرنگی (تهران) | نخستین مرکز بیسیم ایران ساخته شده در ۱۳۱۲ش در تهران |
عمارت کلاهفرنگی (شیراز) | بنایی از دورۀ کریمخان زند در شیراز به شکل هشتضلعی. خارج بنا دارای تزیینات کاشیکاری و داخلش نقاشیها و مقرنسکاریهایی دارد. داخل عمارت حوضی از مرمر و چهار شاهنشین و اطاقهایی در چهارگوشه قراردارد. ظاهراً مقبرۀ کریمخان زند که به دستور آقا محمدخان قاجار نبش قبر شد، در شاهنشین شرقی قرار داشته است. عمارت کلاهفرنگی از سال ۱۳۱۴ش به موزۀ شیراز است |
عمارت محمدتقیخان | بنایی از سده دوازدهم قمری که در محلهٔ سردسیر شهر تفت در استان یزد واقع است |
عمارت مسعودیه | از بناهای دورۀ قاجاریه در تهران. در ۱۳۰۴ش، رضاشاه (در آن زمان سردارسپه) کاخ را خریداری و به وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه (اکنون وزارت آموزش و پرورش) اهدا کرد، و تاکنون وزارت مذکور در آن جای دارد |
عمارت مفخم | عمارتی در قسمت شمالی شهر بجنورد |
عمارت منتظمدیوان | در آبادی گلیجان در دو کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن قرار دارد |
عمارت مهرین | بنایی است در اصفهان. که طهمورث زیناوند آن را بناکرده و امروز ناحیتی را بدان بازخوانند |
عمارت نمکدان | ساحل جنوبی رودخانۀ زایندهرود اصفهان. نام ساختمانی در باغهای وسیع سعادتآباد. این ساختمان در سال ۱۰۵۶ق به امر شاه عباس دوم احداث شد، و از عمارت آیینهخانه حدود ۱۵۰ متر فاصله داشت. عمارت نمکدان به شکل هشتضلعی و در سه اشکوب روی زمین مرتفعی ساخته شده بود، و شرق و غرب آن را باغ سعادت آباد فرا میگرفت. از طبقۀ فوقانی این عمارت منظرۀ زایندهرود نمایان بود. وجه تسمیۀ آن عمارت به نمکدان از آن جهت بود که شبیه نمکدانهای بلوری ساخته شده بود (یا از آن جهت که شاه عباس با یکی از دشمنانش در آن نان و نمک خورده بود). این عمارت در سال ۱۳۰۶ق منهدم گردید |
عمارت هارونیه | بنای آجری در طوس خراسان؛ احتمالاً از اوایل قرن ۷ق |
عمارت هفتدست | از آثار دورۀ صفوی در شهر اسپاهان |
عملگاه آمل | در زمان تاجالملوک مرداویج بن علی از آل باوند، به فرمان او در طبرستان نیشکر کاشتند و به «عملگاه» (ظاهراً کارخانه) آمل هر سال «۲۵ هزار من به بزرگ (یعنی من بزرگ) قند و نبات و شکر سپید حاصل بودی» و این کارگاه گویا از خوزستان آمده بود |
غار خسرو دوم | کرمانشاه. در کنار غاری که شاپور سوم در کوه معروف طاق بستان کنده بود غار دیگری است بسیار بزرگتر که آن را به فرمان خسروپرویز ساختهاند |
غار کرفتو | این غار در نه کیلومتری شمال روستای کرفتو، که جزء دیواندره است، قرار دارد. غار قلعه مانند، که به مناسبت دشواری راه، رسیدن به آن جندان آسان نیست جمعاً از ۲۵ اتاق سنگی تشکیل شده که بعضی طبیعی و بعضی دیگرساختۀ دست آدمی است (ساختمان آن را به حدود قرن سوم قم نسبت میدهند). بر دیوار یکی از اتاقهای آن لوحهای به خط یونانی و در اتاقی دیگر تصویری از یک سوار در حال شکار آهو نقر شده است، به قولی این نقش یادگار پیروزی ایرانیان بر پادشاه ارمنستان است. بر بالای این نقش نام هراکلس (هرکول) با حروف یونانی حک شده است، بدین مناسبت احتمال میدهند معبد معروف هرکول بوده است |
غازانی | (کوشک...) نام محلی قرب تبریز که امیرگورکانی در سفری به تبریز آنجا توقف کرد. مؤلف حبیب السیر آرد: و از آنجا ماهچۀ رایت گیتیفروز پرتو وصول بر اوجان انداخته کوشک غازانی از فر نزول صاحبقرانی غیرتافزای بروج آسمانی شد و چون چند روز در آن مقام به عیش و نشاط اوقات بگذرانید خرم و مسرور به تبریز رفته در دولتخانه فرود آمدحبیب السیر |
فارجک | محلۀ بزرگی در بخارامعجم البلدان. این کوی در زمان نصر بن احمد سامانی در اثر یک حریق عظیم سوخته استتاریخ بخارا |
فارویه | محلهای در نیشابورمعجم البلدان |
فرزامیثن | محلهای است از حایط سمرقندسمعانی. محلهای به سمرقندمعجم البلدان |
فرهادتراش | در منطقه بیستون کرمانشاه. در فاصله حدود سیصد متری جنوب غربی کتیبه بیستون سطح مستطیلی به پهنای ۱۸۰ متر و ارتفاع ۲۳ متر در پایه کوه بیستون تراشیده شده که به فرهادتراش (در اصطلاح محلی: فراتاش) معروف است که احتمالاً بزرگترین صفحه تراشیده سنگی در ایوان باشد و گمان میرود برای نقش کتیبه و نقش سنگی تدارک شده بوده است |
قبر علمدار | واقع در قلۀ علمدار کوههای میشوداغی |
قدمگاه هدیله | زیارتگاهی است در آبادی ده جمال در ۸۴ کیلومتری شمال غربی کوهبنان واقع در بخش بهاباد یزد |
قراولخانه جاتاق | یکی از قراولخانههایی است که در سمت مشرق و شمال بجنورد ما بین خاک زعفرانلو و شادلو واقع ومعبر مخصوص طوایف تکه است که هر گاه آنجا قراول و مستحفظ مخصوص نداشته باشد میتواند بهدزدی وارد خاک بجنورد شودمرآت البلدان |
قرهکلیسا | دهی است از دهستان چالدران بخش سیهچشمۀ شهرستان ماکو. واقع در پانزدههزار گزی شمال خاوری سیهچشمه و هفتهزار گزی شمال شوسۀ سیهچشمه به قرهضیاءالدین. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل سالم است. سکنۀ آن ۵۴ تن. آب آن از چشمه و رودخانۀ زنگمار و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گلهداری و صنایع دستی زنان جاجیمبافی است. راه ارابهرو دارد و میتوان اتومبیل برد. یک کلیسای قدیمی با یک کشیش خادم دارد |
قصر ابونصر | ویرانههای بناهایی بر فراز تپهای در حدود هشت کیلومتری شمال شیراز، که در آنها بقایای حجاریهای پیشتر عهد هخامنشی به کار رفته است. بیرون آن باروی سنگی مربوط به عهد ساسانی مشهور است. آپتن از موزۀ متروپلیتن نیویورک در سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۳ش در آنجا کاوش کرده است |
قصر جعفری | دس ۲۴۵ق. نزدیکی سامرا، جایی به نام ماخوزه. نام قصری است که جعفر المتوکل علی الله پسر المُعتصم بالله بنا نهاد و سپس در کنار آن قصر شهری ساخت و بدانجا منتقل گردید و اراضی آنجا را به اقطاع به سران لشکر داد و آن شهر از سامرا بزرگتر شد. متوکل نهری از دجله به این شهر احداث کرد که ده فرسخ با آن فاصله داشت و معروف به جبۀ دجله گردید. متوکل در ماه شوال سال ۲۴۷ق در همین قصر کشته شد و مردم به سامرا بازگشتند. مخارج ساختمان این قصر بنا به روایتی دههزار درهم و بنا بر روایت دیگر دومیلیون دینار بوده است و دلیل بن یعقوب نصرانی ناظر بنای آن بودمعجم البلدان |
قصر حاجیقلعهسی | نام کنونی قصر مجللی است در زمین مسطحی نزدیک قصرشیرین که قلعۀ خسروی مشرف بدان است |
قصر خورنق | قصری بوده است در کنار حیره مقابل فرات که نعمان بن امرءالقیس دستور داد آن را برای اقامت بهرام گور پسر یزدگرد، آنگاه که کودک بود، بسازند |
قصر قاجار | یا قصر قجر، عمارت ییلاقی از بناهای فتحعلیشاه قاجار، که بنای آن در سال ۱۲۱۳ق آغاز شد، و اکنون یکی از زندانهای مهم و قدیمی شهر تهران است. بنا به توصیف لرد کرزن، «این عمارت ییلاقی بر نقطهٔ رفیعی، در حدود سه کیلومتری شمال دیوارهای شهر تهران قرار گرفته است، و از دور منظرهٔ جالبی دارد. معماری این بنا از نظر ایرانیان اهمیت زیادی دارد، ولی در واقع یک بنای سادهٔ آجری و گلی است، و از هر گونه هنر معماری بیبهره است. تصاویر و عکسهایی از زمان فتحعلیشاه دارد». اکنون نیز این بنا به نام قصر قجر یا زندان قصر مشهور است |
قصر محمدیه | قصری که نام دیگر آن قصر جدید تجریش بوده و در تجریش زمان قاجار قرار داشت |
قصر هزاردر | نام قصری که ظاهراً ساسانیان بر کنار رود امحبیب در بصره ساخته بودند. جائی است در بصره که بر نهر امحبیب واقع و گویند کثیرالابواب بوده استمعجم البلدان |
قصر ورخشا | ویرانههای این قصر در سی کیلومتری شمال غربی شهر بخارا در صحرای قزلقوم غربی با قلعهای به ارتفاع نوزده متر |
قصراللصوص | قصر کنگور است. صاحب فتوح گوید: در جنگ نهاوند چون مسلمانان به کنگور وارد شدند قسمتی از اموال و چارپایان آنان بهدزدی رفت و آن روز آنجا به قصرالصوص خوانده شدمعجم البلدان کنگاور. |
قلعه اشکنوان | قلعهای بود در فارس که با قلعه استخر و قلعه شکسته، جمعاً سه قلعه حوالی شهر استخر را تشکیل میدادند و بر روی سه کوه که مجموع آنها را «سه گنبد» میگفتند، قرار داشتند. عمیدالدین اسعد وزیر سعد بن زنگی اتابک فارس و پسرش ابوبکر به تهمت مکاتبه با محمد خوارزمشاه در قلعه اشکنوان زندانی شدند |
قلعه اعفر | بین سنجار و موصل. عامه مردم آن را چنین گویند اما خواص «تل یعفر» گویند اصل آن التل الاعفر بوده است به خاطر رنگ آن سپس به کثرت استعمال و آسانی تلفظ، تل اعفر شده است. قلعه و ربضی است در وسط وادیی و در آن نهری جاری است... آبش گوارا است اما وبا ناک است و بدانجا خرمای فراوان است که رطب آنرا به موصل برندمعجم البلدان |
قلعه اعلی | نام قلعهای در۵۳ کیلومتری شمال غربی بهبهان است که آخرین خان مهم بهمئی از ایلات لر کهکیلویه از آنجا ایل را اداره میکرد |
قلعه افشین بزرگ | ناحیه سُغد در ولایت بقُم (ماوراءالنهر) خراجگزار قُتیبه بن مسلم والی خراسان شد، قتیبه پس از جنگی در کنار شهر مینک (مِنک/ مَنک)، آنجا را گشود (ناحیه سُغد). در آنجا قلعهای به نام افشین بزرگ لقب سپهسالار معتصم، خیذر بن کاووس، که از آن منطقه بود برپا بود |
قلعه القی | قلعۀ استواری است از قلاع ناحیۀ زوزان در «موصل».معجم البلدان |
قلعه الموت | قلعۀ قدیم واقع بر قلۀ صخرهای صعبالوصول در دل کوههای البرز شمال شمالشرقی قزوین، پانصد متری شمال شرقی ده گازرخان از دهستان الموت، بخش معلمکلایه (رودبار الموت) از شهرستان قزوین. نام آن را مشتق از الفاظ اله یا آلو هر دو به معنی عقاب و آموت به معنی آموخت گفتهاند. و تسمیۀ قلعه را به این مناسبت دانستهاند که عقابی یکی از شاهان دیلمیرا متوجه آن ساخت و وی در آنجا قلعهای بنا نهاد. و نیز الموت را به معنی آشیانه عقاب گفتهاند. در سال ۲۴۶ق در دورۀ خلافت متوکل، به دست حسن ابن زید باقری معروف به الداعی الی الحق، ساخته یا تجدید بنا شد. ولی اهمیت واقعی از سال ۴۸۳ق آغاز میشود که حسن صباح آن را گرفت و مرکز اسماعیلیه قرار داد. ناحیۀ الموت و قلاع مجاور آن در سالهای ۴۸۳ تا ۶۵۴ق تحت حکومت خداوندان الموت بود که آخرین آنها رکنالدین خورشاه تسلیم هولاکو شد (۶۵۴ق). و امارت خداوندان الموت برافتاد. دگربار اسماعیلیه قلعۀ الموت را گرفتند (۶۷۳ق). ولی کمیبعد آن را از دست دادند. در دورۀ صفویه زندان دولتی بود. بقایای حصارها و ابنیۀ آن هنوز باقی است |
قلعه النجق | دس ۲۷۳-۲۷۷ق/ ۸۸۶-۸۹۰م). قلعۀ استواری در نخجوان جانب چپ و با فاصلهای از رود ارس |
قلعه الهنشین | یکی از قلعههای ملاحده در الموت که هلاکو آن را محاصره کرد |
قلعه امانکوه | قلعهای است در هرات و نام دیگر آن اشکلجه یا اسکلجو استذیل جامعالتواریخ رشیدی |
قلعه اوک | نام قلعهای است میان فراه و سیستان |
قلعه اولتان | دس اشکانیان. قلعهای در دوازده کیلومتری جنوب غربی شهر پارسآباد |
قلعه باباللّان | دس به قولی دورۀ انوشیروان. کوههای قفقاز میانه. در قرن سوم، ابن خرداذبه از قلعههای واقع در دهانۀ دره های کوه قفقاز، مانند باباللّان، نام میبرد. این فقیه در همان عصر، مینویسد که ازباب الابواب تا باب اللّان ۳۶۰ قصر بنا شده بود. به نوشتۀ ابن رسته و گردیزی، راه اللّان از سمت چپ سرزمین سریر، پس از ده روز راه میان درختها و جویبارها به قلعهای به نام باب اللّان منتهی میشود. مسعودی میگوید میان مملکت اللّان و کوه قبق (قفقاز) بر درهای بزرگ، قلعه و پلی است که قلعه را باب اللّان میگویند. در روزگار پیشین، یکی از شاهان قدیم ایران آن را بنا کرد. قلعه بر صخرهای سخت قرار دارد و چشمۀ آب خوشگواری در آن جاری است |
قلعه بازفت | استان چهار محال و بختیاری، دهستان بازفت. قلعۀ بازفت در نزدیکی ویرانههای شهری قدیم قرار داشته که امروز اثری از آن باقی نمانده است |
قلعه باغند | نام قلعهای در خراسان قدیم که نام آن بدینسان در عالمآرای عباسی آمدهاست: غرهشهر محرم از فرهادجرد سرجام سوارشده.... به ایلغار روانهگشتند در راه فرهادخان و امرا که یک منزل از قلعۀ باغند پس آمده بودند به موکب همایون پیوستند و اللهویردیخان و گنجعلیخان نیز اردوی خود را انداخته با جمعی که اسب ایلغار داشتهاند ایلغار کرده در سر پل هراترود به موکب همایون پیوستندعالمآرای عباسی |
قلعه بالاحصار (پیشاور) | نام قلعهای در پاکستان که روی تپههای مهم از نظر باستانشناسی ساخته شده و به قلعۀ پیشاور هم مشهور است. این قلعه نخستین بار به دست بابر در ۹۲۵ق، هنگامی که از گذرگاه خیبر به هند هجوم میبرد، در محل کنونیش بنا شد. این قلعه در ۱۱۵۱ق به تصرف نادرشاه افشار درآمد، ولی پس از کشته شدن او در ۱۱۶۰ق سدوزائی (صدوزائی یا سدوازی)ها به قیادت احمدشاه دُرّانی بر آن مسلط شدند و تیمورشاه، فرزند او، آنجا را اقامتگاه خود ساخت |
قلعه بالاحصار (کابل) | قلعهای با وضع سوقالجیشی در افغانستان. این قلعه به کهندژ یا قلعۀ کابل هم معروف است. تاریخ بنای اولیۀ قلعه ظاهراً به حدود یک قرن و نیم قبل از اسلام میرسد. بالاحصار در زمان امیرتیمور و بابر، استحکامات نظامی داشته و مرکز حکومتی بوده است |
قلعه بایزید | ترکیه. گفته شده است ایلدرم بایزید (حکومت: ۷۹۲- ۸۰۵ق) قلعۀ بایزید را به قصد نظارت بر عملیات جنگی امیر تیمور (حک: ۷۷۱- ۸۰۷ق) و جلوگیری از آن ساخته است. احتمال میرود که قلعۀ بایزید عنوان خود را از نام شاهزاده بایزید، برادر سلطان احمد ایلکانی، گرفته باشد. این قلعه پس از شکست نیروهای صفوی در نبرد چالدران (۹۲۰ق)، ضمیمۀ قلمرو حکومت عثمانی شد. مغولان پس از تصرف قلعه بایزید قرارگاهی در آن ساختند. در ۷۸۷ق، تیمور قلعۀ بایزید را به تصرف درآورد. به نوشته خوافی در ۷۸۹ق، تیمور پس از فتح قلعه بایزید آن را ویران کرد. قلعۀ بایزید بعد از ویرانی زمان تیمور مرمت شد. در زمان پادشاهی شاه عباس اول، حاکم قلعۀ بایزید، یارعلیسلطان، از ایل بیات بود. در ۱۰۴۴ق شاه صفی دستور داد که حکام قلعههای بایزید و ماکویه (ماکو) را، به لحاظ اینکه قلعه خود را به مخالفان سپرده بودند، پوست بکنند. در ۱۱۴۷ق نادر به دستهای از سپاه خود فرمان داد تا قلعۀ بایزید را مورد تاخت و تاز قرار دهند |
قلعه بدلیس | در ۹۱۳ق قلعه و ولایت بدلیس (در ارمنستان) تسلیم شاه اسماعیل صفوی شد و او کُروبیک شَرقلوی اُستاجلو را به نگهداری قلعه بدلیس مأمور کرد. در ۹۳۸ق اولمه تِکِلو، سردار یاغی صفوی، سلطان سلیمان عثمانی را بر ضد شاه ایران، طهماسب اول تحریک کرد؛ سلطان عثمانی، نیلپاشا را با پنجاه هزار سوار به همراه اولمه به جنگ شرفخان کُرد حاکم بدلیس فرستاد که آن ولایت را تصرف کند |
قلعه بذ | نام قلعهای در شرق شهرستان کنونی کلیبر در آذربایجان شرقی. این قلعه مرکز اصلی مقاومت خرمدینان و بابک در برابر خلفای عباسی (بهویژه معتصم) بود |
قلعه بشیر | قلعهای در زوزنمنتهی الارب. از قلاع بشنویه اکراد از نواحی زوزان استمعجم البلدان |
قلعه بل | استان فارس، شهرستان لارستان، بخش جویم. در یک کیلومتری مشرق قلعه کریمی که آثار برج و بارو، دو حلقهچاه، و چند اتاقک به جای مانده است |
قلعه بلورد | در سال ۱۳۳۴ق/۱۹۱۶ حسینخان بچاقچی (بچاقچی بزرگترین ایل استان کرمان) در قلعۀ بلورد به ۲۵ تن از فراریان آلمانی و ایرانی، که اسیر ژنرال سایکس بودند، پناه داد |
قلعه بمپور | سیستان و بلوچستان، شهر بمپور. قلعهای است ویران در شهر بمپور. برخی بنای آن را از دورۀ بهمن اسفندیار، گروهی از هفتواد کرمانی و دستهای از اردشیر بابکان میدانند |
قلعه بندر | آثار قلعهای در نیم فرسخی شمال شرق شیراز. نام اصلی آن ظاهراً پهندر بوده، که متدرجاً در فارسی به بندر و در مآخذ عربی به صورت فهندر و مهندر درآمده است. به گفتۀ فارسنامۀ ناصری، این قلعه بر تیغۀ کوه شرقی شیراز به مساحت نیم فرسخ چسبیده به باغ دلگشا واقع است. چون حجّاریهای قلعه شبیه حجّاریهای مرودشت است، بنای قلعه را پیش از اسلام دانستهاند. این قلعه چاهی عمیق داشته، و سابقاً در شیراز رسم بر این بوده است که زنانی که در حین ارتکاب زنا دستگیر شدهاند، در این چاه میافکندند |
قلعه بهروزه | استان کردستان، شهر بانه. در سال ۱۲۳۵، به نوشته جیمس ریج، شهر بانه با این قلعۀ کوچک (بهروزه یا بهروژه) خوانده میشد |
قلعه بهشت گنگ | نام قلعهای که ضحاک در شهر بابل ساخته بودبرهان. نام قلعهای است در شهر بابل و همانا منظور او گنگ دژهیخت (گنگ دژهوخت) بوده که بیتالمقدس باشد |
قلعه بهمن | نام قلعهای است در نواحی اردبیل و در قدیم در آنجا ساحران و جادوگران بسیار بودهاند. گویند کیخسرو در اول سلطنت خویش طلسمات آن را شکسته و آن قلعه را فتحکردبرهان. نام قلعهای بود در حوالی اردبیل که کیخسرو آن را فتح کردجهانگیری |
قلعه بیاضیه | دس ساسانیان. بیابانک. نام دیگر آن نارنجقلعه است زیربنای آن حدود هزار متر مربع است. داخل قلعه اتاقکها و راهروهای پیچدرپیچ در پنج طبقه دیده میشود که سابقاً انبار غله بوده است |
قلعه بیرمعلیخان | در ناحیۀ جنوبی مرو قدیم قلعهای است بسیار قدیمی به طول نهصد ذرع و عرض ششصد ذرع که بنا به گفتۀ ژوکوفسکی آخرین کار بیرمعلیخان بوده است ولی به طور کلی نام بیرم به کلیۀ آثار مخروبۀ مرو قدیم اطلاق میگردددایرة المعارف فارسی |
قلعه بیروز | این قلعه در شهر بانه قرار دارد |
قلعه بیرون | قلعهای بوده است در شمال خراسان قدیم که گاهی آن را داخل حدود خوارزم نیز شمردهاند و آن مولد ابوریحان محمد بن احمد بیرونی است |
قلعه بیرون | قلعهای بوده است در شمال خراسان قدیم که گاهی آن را داخل حدود خوارزم نیز شمردهاند و آن مولد ابوریحان محمد بن احمد بیرونی است |
قلعه بیرون | قلعهای بوده است در شمال خراسان قدیم که گاهی آن را داخل حدود خوارزم نیز شمردهاند و آن مولد ابوریحان محمد بن احمد بیرونی است |
قلعه بیضا | قلعهای در شهر تاریخی بیضا |
قلعه بیطرة | بیطرۀ شلج. قلعهای است از توابع اشقة |
قلعه بیغرد | جمهوری آذربایجان. در ۹۱۵ق شاه اسماعیل اول برای فرونشاندن شورش شیخ شاه والی شروان که در قلعۀ بیغرد پناه گرفته بود به شروان لشکر کشید و سپس به سوی باکو حرکت کرد |
قلعه پاشلنک | قلعهای به زمین داورحبیبالسیر |
قلعه پایین | ظاهراً بنای اولیه بیرجند قلعۀ اسماعیلیان در محل قلعهٔ پایین بیرجند بوده که به تدریج در اطراف آن آبادی به وجود آمده است |
قلعه پرتغالیها | قلعهای ویرانه در ۴۵ متری غرب برج مدّور در مغرب بندر کنگ |
قلعه پرویز لارستان | (قلعهای) فرسخی بیشتر جنوبی قریۀ مربوت از ناحیۀ مضافات شهر لار، کوه کوچکی افتاده آن را قلعه پرویز و پرویزن گویند به ده نفر مستحفظ محفوظ بماند آبش از آبانبار بارانی و چاهی عمیق دارد آبش شور استفارسنامۀ ناصری |
قلعه پشنگ | نام قلعهای است به حوالی قندهار |
قلعه پناباد | مخفف پناهآباد نام دیگر قلعه شوشی که پناهخان رئیس ایل جوانشیر بنا کرد |
قلعه پندر | نام قلعهای است به بالای کوه در حوالی شیراز |
قلعه پهندر | قلعۀ بندر شیراز. فهندز. قلعهای است در سمت شرقی شیراز، به مسافت کمتر از میلی و باغ دلگشا در پایۀ آن واقع شده است. و آن کوهی است طبیعی و ارتفاع چندانی ندارد. و یک طرف آن دامنهدار است و منتهی به صحرا میشود و اطراف دیگرش اتصال به کوه دیگری دارد ولی جوانب آن را از سنگ و گچ برج و بارو ساختهاند که از یورش دشمن مصون ماند، اکنون از آن سدها جز آثاری باقی نیست و بر سر آن کوه که وسط قلعه باشد چاهی است بسیار عمیق مربعاً حفر شده و چهار گز دور دهانه آن است و عمق آن قریب یکصد ذرع و آب ندارد... و نسوان فاحشۀ مقصرۀ واجب القتل را در آن برده و میافکندند. این قلعه محققاً قبل از ظهور اسلام بنا شده است. زیرا حجاریهای آن تقریباً نظیر حجاریهای مرودشت است |
قلعه پهندز | تصحیف پهندز، فضلویه خروج کرد و او را بگرفت و به قلعۀ پهندز محبوس کرد. و ابوغانم پسر عمید الدوله چون بر قلعۀ پهندز بود خراب کرد |
قلعه پولاد | نام قلعتی به مازندران |
قلعه پیروز | در حدود یک کیلومتری شهر تنکابن در استان مازندران قرار دارد |
قلعه پیروزگته | چابهار. این بنا با دیوارهای عظیم از سنگ تراشیده و قلوهسنگ و ساروج با ضخامت ۲٫۵ متر و ارتفاع دوازده متر |
قلعه تاج | نام یکی از قلاع اسماعیلیه که به دست هلاکوخان در ۶۵۰ق ویرانگشت |
قلعه تبر | حمدالله مستوفی آرد: قلعهٔ تبر بر سه فرسنگی شیراز است بهطرف جنوب مایل به مشرق، بر کوهی است که با هیچ کوه پیوسته نیست و بر آنجا چشمهٔ مختصری، و در پای آن قلعه چشمهای دیگر هست و در حوالی آن قلعه یکروزه راه آبادانی و علف چهارپای نیست و بدین سبب آن را محصور نمیتوان کرد و اکنون در دست امیر جلالالدین صیب شاه است و اصل او ترکمان است، و هوایش بهگرمی مایل استنزهةالقلوب |
قلعه تبرک | در قاموس قلعه ری را نیز گفته و به فتحتین آورده چنانکه مشهور است طبرک معرب آن. همچنین در حوالی شهر تهران در ری کهنه بر بالای کوه و تپه حصاری بوده که آن را تبرک میخواندهاند و آبی داشته که هنوز باقی است. فخرالدوله دیلمی شب در آن حصار بوده شراب و کباب بسیار از گوشت گاو خورده فوت شد. او را به شهر ری آورده مدفون کردند و دیالمه گنبدی بر سر قبر وی افراختند که بعد از خرابی ری هنوز آن گنبد باقیاست و بعضی به غلط قبر طغرل سلجوقی دانستهاند. زیرا که بعد از قتل سر و تن او را به بغداد و جای دیگر نقلکردند و از او ثانی نمانده بود که او را گنبدی به این استواری بنا نهند |
قلعه تخت سلیمان | آثار قلعهای است که در نزدیکی اشاقی قرار داردسفرنامۀ مازندران |
قلعه تربت | نام قلعهای در شهر تربتحیدریه است از دورهٔ صفویان |
قلعه تغمر | از قلاع محکم نخجوان بودنزهة القلوب |
قلعه تیرخدای | این قلعه به خیره است و قلعهای است سخت عظیم بر کوهی بهغایت بلندی و از بهر آن این را تیرخدای خوانند، و بر آن جنگ نیست و هوای آن سردسیر است و آب از مصنعهاستفارسنامه |
قلعه جالسیّه | قلعهای است در حوالی نهروان وسط قلعه تقریباً مساوی با وسط ارک تهران؟ است. حصار و برجهای آن باقی است و از عمارات وضع و اسلوب آن را میتوان معلوم کردمرآت البلدان |
قلعه جدیده | اسم قلعهای است. و بیشتر جزء مستملکات صاحب موصل است و این قلعهای قدیمی و بسیار استوار است و توابع آن متصل به توابع حصن کیفا میباشدمعجم البلدان. قلعهای است استوار نزدیک حصن کیفامنتهی الارب |
قلعه جرجان | نام قلعهای است که به منزلۀ زندان میبود. مؤلف تاریخ گزیده آرد: خلف بن احمد بعد از مدتی مخالفت سلطان محمود کرد به ایلکخان پناه برد. سلطان محمود آگاه شد او را سیستان به قلعۀ جرجان فرستاد آنجا بود تا در گذشتتاریخ گزیده |
قلعه جرذقیل | قلعهای است در نواحی زوزان و آن کرسی (حاکمنشین) کردهایی است که آنها را بختیه نامندمعجم البلدان |
قلعه جره | نام قلعهای است به جره در ناحیۀ کازرون که آن را قلعۀ الشیوخ گویندتاریخ سیستان |
قلعه جرهد | نام قلعه استوناوند است که در دنباوند طبرستان قرار دارد، و از اعمال ری میباشد. اين قلعه از قلاع مستحکم است. گويند: سه هزار سال و اندی آباد بودمعجم البلدان و آن را استناباد و استنادباذ و استوناوند نيز گويند استوناوند. |
قلعه جعبر | یا قلعة جعبر، قلعهٔ ویران بر ساحل چپ فرات وسطی، تقریباً مقابل صفین. به اسم قلعۀ دوسر (مقتبس از نام آن در پیش از اسلام و اوایل اسلام) نیز خوانده میشود. اسم کنونی آن از نام جعبر، که در دورۀ سلاجقه آن را گرفت و سپس ناچار به ملکشاه سلجوقی تسلیم کرد، گرفته شده است |
قلعه جغتای | استان خراسان رضوی، شهرستان سبزوار، بخش جغتای. قلعهای است که احتمالاً توسط احمدسلطان مچکی از امرای ترکمان طایفه جغتای بنا شده است. نام قلعه جغتای نخستینبار در کتاب میرخواند دیده شده است |
قلعه جلّصوریٰ | نام قلعهای است در کوهستان هکاریه در سرزمین موصلمعجم البلدان |
قلعه جلالآباد | مزرعه و قلعهای است در تربت سرجام. بنای قلعه از حسامالسلطنه سلطان مرادمیرزا استمرآت البلدان |
قلعه جلانیه | قلعهای است از قلاع هکاریه ازنواحی موصل<معجم البلدان |
قلعه جناشک | از قلعههای بسیار بلند و استوار و معروف استرآباد و گرگان استمعجم البلدان،مراصد الاطلاع |
قلعه جندق | استان اصفهان، شهرستان نایین، شهر جندق. نام قلعهای که در محل به زندان انوشیروان معروف است و در گذشته برج بلند داشت که طول یکی از آنها حدود ۲۱ متر در دورۀ رضاشاه قسمتی از آن را ویران کردند |
قلعه جهینه | مرداویج برادر شاهغازی حاکم طبرستان در پی نافرمانی از برادر بر استرآباد و قلعه جهینه دست یافت |
قلعه جوپار | دس سده ششم قمری. استان کرمان، شهر جوپار. قلعهای قدیمی در تلنوری که به گفتۀ اهالی شبهای جمعه نوری در آنجا دیده شده. به نوشته باستانی پاریزی احتمالاً این مکان یکی از آتشکدههای باستانی ایران بوده |
قلعه چاربرج | قلعهای است در دهنهٔ کوه صغلوک، سکنۀ آن از ایل ویرانلو و رعیت شادلو میباشند که در جمع بجنورد مالیات و خانواری خود را میدهند... این قلعه از قلاع قدیمه استمرآت البلدان |
قلعه چارچوبه | یکی از قلاع قراولخانهای است که در سمت شمال و مشرق بجنورد، ما بین خاک زعفرانلو واقع استمرآت البلدان |
قلعه حسنقلعهسی | نام قلعهای در شهر بانه که ساروسلطان فرماندۀ قزلباشها با شکست دادن شورشیان کرد این قلعه را همراه شش قلعۀ دیگر فتح کرد (در سال ۱۰۲۱ق) |
قلعه خمیر | نام قلعهای است در بندر خمیر که دارای برجی نیمه ویران است |
قلعه دحیه | ویرانههای قلعهای از عهد ساسانی، در حدود ۵ کیلومتری جنوب دارابجرد، این قلعه را به دحیۀ کلبی نسبت دادهاند |
قلعه دروازه | قلعهای در جنوب شرقی شهر بهبهان که سربازخانه به آن متصل بود |
قلعه دزمار | قلعهای است استوار از نواحی آذربایجان نزدیک تبریز که معدن سرب در آنجاست. و معدن نوعی لاجورد هم متصل بدان است و آن را لاجوردی دزماری گویند |
قلعه دمرگان | قلعهای که حفاران فرانسوی در بالای تپه شوش بنا کردند و آن مرکز هیئت حفاران مذبور است |
قلعه رشیدیه | قلعهای مخروبه در شرق تبریز در سدۀ یازدهم |
قلعه رنبه | دس قرن ششم. نام قلعهای نزدیک تنگی به همین نام (رنبه) که اطراف شهر جنتشهر واقع است. این قلعه دستکم تا قرن نهم از قلاع مهم فارس شمرده میشد. به گفته ابن بلخی حاکم دارابگرد کسی بود که این قلعه را در اختیار بگیرد |
قلعه زایر خضرخان اهرمی | نام قلعهای که در شهر اهرم واقع است |
قلعه زز | نام قلعهای در نزدیکی شهر کرج ابودلف |
قلعه ژالق | قلعهای بود در سیستان |
قلعه سرجهان | شمال شرق زنجان، به فاصلۀ ۵ فرسخی شرق سلطانیه. قلعهای قدیم در شمال شرق زنجان. بر دشت وسیعی که به طرف شرق به جانب ابهر و قزوین امتداد دارد مشرف بود. یاقوت آن را یکی از مستحکمترین قلاعی که دیده شمرده. در نتیجۀ حملۀ مغول ویران گردید |
قلعه سکلجه | قلعهای است بر فراز کوهی در دو فرسنگی هرات |
قلعه سلاسل | قلعهای محکم واقع بر قطعه کوهی در شمال شهر شوشتر، خوزستان. در افسانهها گویند که غلامی از غلامان والی فارس که سلاسل نام داشت آنجا را بنا کرد و برای اثبات استحکام آن یک چند در آنجا تحصن جسته و بر والی مزبور یاغی شد و آخر، بعد از آنکه والی فارس از تصرف قلعه مأیوس گردید، وی تسلیم شد و علت اقدام به طغیان را اثبات استحکام قلعه بیان نمود و مورد تحسین و اکرام والی قرار گرفت. قلعۀ سلاسل به سبب استحکام و وجود چاه و قنات بسیار و صعوبت دست یافتن بدان از جهت سوقالجیشی اهمیت داشته است. شاه منصور آلمظفر یک چند در همین قلعه سلطان زینالعابدین را محبوس داشت. امیرتیمور در مسافرت به خوزستان این قلعه را گرفت. در دورۀ صفویه، به استحضار استحکام این قلعه، امرای لرستان و مشعشعیان خوزستان گاه طغیان میکردهاند. حکام شوشتر تا زمان نادرشاه در قلعۀ سلاسل میبودند و اجزا و مستوفیان آنها نیز در قلعۀ سلاسل عمارت مخصوص میداشتهاند. بعد از نادرشاه، حکام ولایت دیگر در قلعۀ سلاسل نمینشستهاند و قلعه متروک شد و رو به انهدام آورد، اما در عهد ناصرالدینشاه قاجار قلعه آباد و مسکون بوده است |
قلعه شاه موبد | قلعه و قهندزی قدیم در شیراز |
قلعه شرمغول | قلعهای استوار در خراسان قدیم که بین آن ونسا چهار فرسنگ بود |
قلعه شکسته | قلعه حوالی شهر استخر فارس |
قلعه شهموبذ | قلعهای در شیراز قدیم: «و اندر وی(شیراز) یکی قهندز است قدیم سخت استوار، و آن را قلعۀ شهموبذ خوانند»حدود العالم |
قلعه صبران | قلعهای بلند بود در ماوراءالنهر در کنار نهر سیحون. |
قلعه ضحاک | این بنا بر فراز تونل راهآهن تهران تبریز قرار دارد و بقایایی از حصارهای محکم آن بر جا مانده است. بنای آن بسیار محکم و دیوار آن دو لایه با پیشآمدگیهای مدور دفاعی بوده که احتمالاً در دوره اسلامی (ظاهراً اسماعیلیه) استحکام بیشتری یافته است |
قلعه طبرک (اصفهان) | قلعۀ قدیمی در شمال شهر اصفهان، بیرون دروازۀ دردشت، که ویرانههای آن هنوز موجود است. امیرتیمور در فتح اصفهان این قلعه را اشغال کرد و در عهد صفویه جباخانۀ اصفهان بود و شاهزادگان به زمان شاهعباس در آن زندانی بودند. شاردن آوردهاست: قلعه به شکل مربع و مساحتش هزار ذرع مربع است؛ اطرافش برجها و دور دیوارش خندق است. سیصد خانه در این قلعه بنا شده و مسجد، حمام، عمارت، و کوتوال دارد |
قلعه طبرک (ری) | قلعۀ قدیم، بر بالای کوهی به همین نام در شمال شهر ری. به قول بعضی از مورّخین، این قلعه را منوچهر بن قابوس زیاری در اوایل قرن ۵ق بنا نهاد. ولی در سال ۵۸۸ق به دست طغرل بن ارسلان، آخرین سلطان سلجوقی ویران گردید. طغرل که خود در آن زندانی بود، پس از خلاصی، ری را گرفت و از آن جایی که معتقد بود قلعۀ طبرک شبیه مار دوسری است که یک سر آن در عراق و سر دیگرش در خراسان است، آن را با خاک یکسان کرد |
قلعه طبس | قلعه قهستان در جنوب خراسان که رهبری آن را حسین قائنی، یار وفادار حسن صبّاح، بر عهده داشته است. این قلعه بر بلندی کوهی قرار داشته با شیبی بسیار تند. راه ورودی به این قلعه تا مدتها پنهان بوده و کسی نمیتوانسته بدون خواست باطنیان (اسماعیلیان) وارد قلعه شود. طبق اسناد تاریخی، این قلعه یکی از محلهای تربیت فدائیان مطلق بوده که برای از بین بردن اشخاص مهم تربیت میشدهاند |
قلعه طلا | قلعتی است به آذربایجان |
قلعه طلسم زنگوله | در افسانههای باستانی قلعه یا محلی صعبالعبور بوده است که چون طلسم کرده بودند کس آن را گشودن نمیتوانست |
قلعه طیفور | قلعهای است از قلاع ارجان از کورۀ قبادخرۀ فارس |
قلعه عزان | قلعهای است بر فراتمنتهی الارب |
قلعه عقر | قلعهای است به موصلمنتهیالارب. قلعهای است محکم در کوههای موصل. اهالی آنجا از کُردان هستند و آن در شهر موصل قراردارد و به عقرالحُمَیدیه نیز شهرتداردمعجم البلدان |
قلعه علوس | از قلعههای بختیةالاکراد است از ناحیۀ ارزنمعجم البلدان. قلعهای است اکراد رامنتهی الارب |
قلعه غوریان | در ۱۰۲۴ و ۱۰۲۵ق، قرا نغمهخان از سرداران ازبک با گروهی از طایفۀ آلمانچی به خراسان حمله کرد و ولایت جام و خواف و باخزر را غارت و غنایم فراوانی به دست آورد و در ۱۰۴۰ق ازبکان به خراسان تاختند و قلعۀ غوریان را محاصره کردند، چون نتیجهای نگرفتند به جام و خواف و باخزر یورش بردند ولی کاری از پیش نبردند |
قلعه فردجان | یکی از قلعههای مشهور همدان، در آنجا دیری بود که نام آن را «براهان» و «پراهان» ضبط کردهاند. ابوعلی سینا مدت چهار ماه در این قلعه محبوس بود |
قلعه فرزین | قلعهای قدیم که خرابههای آن در چند کیلومتری قریۀ فرزیان از دهستان جابلق (گاپله) بخش الیگودرز باقی است. ده فرزیان در ۲۸ کیلومتری الیگودرز و پنج کیلومتری را شاهزنه به ازه قرار گرفته باقی است. قلعۀ مزبور دژی محکم بود و به واسطۀ حسن موقع و داشتن پناهگاهی چون رشتۀ جبال اشتران کوه مأمنی برای طاغیان و متمردان بوده است |
قلعه فرنگان | شمال بندر بوشهر، بندر ریگ. این قلعه، هنگام نزاع کریمخان زند با میرمهنا خراب شد. به روایتی، میرمهنا باعث احداث قلعۀ این قلعه بوده است، اما طرح آن به طراحی و کارهای فرنگیان شباهت داشته و احتمالاً هلندیها، هنگام اقامت در جزیرۀ خارک، در طراحی و ساخت آن به او کمک کرده بودهاند |
قلعه فلکافلاک | قلعهای بر فراز تپهای که در خرمآباد قرار دارد. بلندترین دیوار آن تا سطح ۲۲٫۵ متر است. دارای هشت برج است. رود کشکان از کنار آن میگذرد. مدتها به عنوان زندان سیاسی استفاده میشد. چندی نیز نام قلعۀ سپه داشت |
قلعه قهقهه (اهر) | قلعهای مشهور، واقع در ناحیۀ یافت از توابع قراچهداغ. که بر بالای کوه بلندی ساخته شده بود. قلعه در زمان صفویه مخفیگاه خزاین و مجلس شاهزادگان و امرای مغضوب بود. دفاع از آن آسان و دست یافتن بدان سخت بود زیرا دامنۀ کوه معبری تنگ و دشوار داشت. اسماعیلمیرزا و القاصمیرزا و ساممیرزا و خان احمد گیلانی در آن محبوس بودهاند. |
قلعه کارزین | قلعهای است نهچنان محکم که سایر قلاع فارس و گرمسیر سخت است و در کنار رود ثکان نهاده استفارسنامه،نزهت القلوب |
قلعه کالف | قلعهای بود بزرگ به مثابۀ شهری، واقع میان بلخ و جیحون |
قلعه کذج | نام قلعهای در آذربایجان و از منازل بابک خرمدین هم بوده است |
قلعه کریت | قلعهای بوده در جنوب خرمآباد |
قلعه کریمی | دس پیش از اسلام. سه کیلومتری شهر جویم، استان فارس. این قلعه دارای حصارهای سنگی، دروازه، آبانبار و چاهی به عمق ۳۵۰متر |
قلعه کهیج | کهیچ. کوه یا قلعهای بود به سیستان |
قلعه کوزا | قلعهای در طبرستان که برای آزاد کردن آن که در اختیار بهرام از خاندان باوندی بود در ۵۱۲ق بسیاری از امیران طبرستان به علاءالدوله پیوستند |
قلعه کولاطاووس | کوههای قفقاز. به نوشتۀ شرفالدین علی یزدی امیر تیمور به سوی قلعهای به نام کولاطاووس روانه شد. این قلعۀ متعلق به طاووس در سومین کمرِ کوه بود به حدی بلند بود که تیر پرتاب شده به قلعه نمیرسید. تیمور با مشقت بسیار آن قلعه را با استفاده از نردبانهای طنابی تسخیر کرد |
قلعه کوهک | نام قلعهای است که قشون ایرانی به فرماندهی وکیلالملک آن را پسگرفت |