دربار سلطنتی: تفاوت میان نسخهها
ظاهر
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات:تصحیح پيوند به بيرون يا عنوان پيوند. اطلاعات بیشتر |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Persepolis - Royal audience low-relief.jpg|thumb|left|250px|بوسهٔ ادب یکی از مهمانان در مراسم [[بار عام]] در بارگاه [[داریوش بزرگ]].]] |
[[پرونده:Persepolis - Royal audience low-relief.jpg|thumb|left|250px|بوسهٔ ادب یکی از مهمانان در مراسم [[بار عام]] در بارگاه [[داریوش بزرگ]].]] |
||
[[پرونده:Golestan-takht2.jpg|thumb|250px|[[ایوان تخت مرمر]] در [[کاخ گلستان]] برای بار دادن شاه<ref>[http://www.golestanpalace.ir/Fr_Site/collections/eyvan.htm Golestan Palace (IRAN)، کاخ گلستان<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>]] |
[[پرونده:Golestan-takht2.jpg|thumb|250px|[[ایوان تخت مرمر]] در [[کاخ گلستان]] برای بار دادن شاه<ref>[http://www.golestanpalace.ir/Fr_Site/collections/eyvan.htm Golestan Palace (IRAN)، کاخ گلستان<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>]] |
||
'''دَربار شاهنشاهی''' یا '''بارگاه شاهنشاهی'''، به طور کلی به دربار و کاخ باشکوه یک [[شاهنشاهی]] یا [[امپراتوری]] گفته میشود. |
'''دَربار شاهنشاهی''' یا '''بارگاه شاهنشاهی'''، به طور کلی به دربار و کاخ باشکوه یک [[شاهنشاهی]] یا [[امپراتوری]] گفته میشود. |
||
== |
== واژه == |
||
بار یا بارگاه به معنای پیشگاه و دربار یک پادشاه یا خداوند است. در سرواژهٔ «بارگاه» در لغتنامهٔ دهخدا چنین آمدهاست<ref name=autogenerated1>لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «بارگاه»</ref>: |
بار یا بارگاه به معنای پیشگاه و دربار یک پادشاه یا خداوند است. در سرواژهٔ «بارگاه» در لغتنامهٔ دهخدا چنین آمدهاست<ref name=autogenerated1>لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «بارگاه»</ref>: |
||
{{نقل قول بزرگ}}*بارگه. خیمه پادشاهان و سلاطین را گویند. (برهان). خانه و خیمه پادشاهان است که لشکر و سپاه و غیره بسلام آیند. (آنندراج). نوعی از خیام مراتب ملوک و سلاطین. (شرفنامه منیری). خیمه سخت بزرگ که بر در خرگاه ملوک و سلاطین زنند. (صحاح الفرس). درزبان عرف بمعنی اطاق پادشاهان است. (شعوری ج ۱ ورق ۱۹۱). خانه و خیمه پادشاهان است که لشکر و سپاه و غیره بسلام آیند و آن معروف است. |
{{نقل قول بزرگ}}*بارگه. خیمه پادشاهان و سلاطین را گویند. (برهان). خانه و خیمه پادشاهان است که لشکر و سپاه و غیره بسلام آیند. (آنندراج). نوعی از خیام مراتب ملوک و سلاطین. (شرفنامه منیری). خیمه سخت بزرگ که بر در خرگاه ملوک و سلاطین زنند. (صحاح الفرس). درزبان عرف بمعنی اطاق پادشاهان است. (شعوری ج ۱ ورق ۱۹۱). خانه و خیمه پادشاهان است که لشکر و سپاه و غیره بسلام آیند و آن معروف است. |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
{{پایان شعر}} |
{{پایان شعر}} |
||
== جستارهای وابسته == |
|||
== همچنین ببینید == |
|||
* [[بار عام]] |
* [[بار عام]] |
||
* [[بار خاص]] |
* [[بار خاص]] |
نسخهٔ ۳۱ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۰۹
دَربار شاهنشاهی یا بارگاه شاهنشاهی، به طور کلی به دربار و کاخ باشکوه یک شاهنشاهی یا امپراتوری گفته میشود.
واژه
بار یا بارگاه به معنای پیشگاه و دربار یک پادشاه یا خداوند است. در سرواژهٔ «بارگاه» در لغتنامهٔ دهخدا چنین آمدهاست[۲]:
- بارگه. خیمه پادشاهان و سلاطین را گویند. (برهان). خانه و خیمه پادشاهان است که لشکر و سپاه و غیره بسلام آیند. (آنندراج). نوعی از خیام مراتب ملوک و سلاطین. (شرفنامه منیری). خیمه سخت بزرگ که بر در خرگاه ملوک و سلاطین زنند. (صحاح الفرس). درزبان عرف بمعنی اطاق پادشاهان است. (شعوری ج ۱ ورق ۱۹۱). خانه و خیمه پادشاهان است که لشکر و سپاه و غیره بسلام آیند و آن معروف است.
- جای بار دادن پادشاه. (شرفنامه منیری) (دِمزن). محلی است مخصوص پادشاه که موقع رسیدگی به عرایض مردم در آنجا مینشیند. (شعوری ج ۱ ورق ۱۹۱). آنجاکه پادشاه به چاکران بار دهد، یعنی بپذیرد. دربار. (دمزن). قصر شاه. (دِمزن). درگاه. (مجموعه مترادفات ص ۵۹). دربخانه. (ایضاً). در خانه. (ایضاً). رزاقخانه بمعنی دربار پادشاه و سلاطین. (ایضاً)
- گاه «بارگاه» استعمال شود و مراد آیین بارگاه است. آئین درباری. رسم تشریفات. تشریفات درباری.
(همچنین بار عام و بار خاص را ببینید.)
در شاهنامهٔ فردوسی «بارگاه» اینگونه به کار رفتهاست:
همه کاخ گاه و همه گاه شاه | همه بارگاهش سراسر سپاه |
در این شعر سعدی بر بارگاه و خیمه غیر شاهان نیزاطلاق شدهاست:
منعم به کوه و دشت و بیابان غریب نیست | هرجا که رفت خیمه زد و بارگاه ساخت |
در اشعار فردوسی، سعدی، حافظ، مولوی، عطار، نظامی، خاقانی، ناصرخسرو و دیگران شاعران ایرانی نیز واژهٔ «بارگاه» به کار رفتهاست.[۲]
لغتنامهٔ دهخدا در سرواژهٔ «دربار» چنین آوردهاست[۳]:
پیشگاه و عرصه و بارگاه پادشاهان و امرا. (ناظم الاطباء). و به عربی حضرةالسلطان و حضرةالامیر گویند. (آنندراج). کاخ شاهی. قصر سلطنتی.
در شاهنامه واژهٔ «دربار» اینگونه آمدهاست:
چنین دید رستم از آن کار اوی | که برگرددآید به دربار اوی |
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ Golestan Palace (IRAN)، کاخ گلستان
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «بارگاه»
- ↑ لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «دربار»
منابع
- لغتنامهٔ دهخدا
- فرهنگ فارسی معین