کاربرد دستور زبانی Should در زبان انگلیسی: تفاوت میان نسخهها
ظاهر
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ابرابزار |
Mx. Granger (بحث | مشارکتها) bicycle |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
{{چپ چین}} |
{{چپ چین}} |
||
<pre>My |
<pre>My bicycle should be ready this afternoon |
||
دوچرخه من بایستی (به احتمال زیاد) امروز بعدازظهر حاضر باشد |
دوچرخه من بایستی (به احتمال زیاد) امروز بعدازظهر حاضر باشد |
||
I wonder what's happened to Hassan. He should be here by now |
I wonder what's happened to Hassan. He should be here by now |
نسخهٔ ۲۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۵۴
دستور زبان انگلیسی |
---|
Should یکی از افعال کمکی در زبان انگیسی است و در موارد زیر به کار میرود.
وظیفه
- بیان بهترین کار یا چیز
If you're annoyed with him, you should tell him اگر او آزارت میدهد، باید به او گوشزد کنی You should change trains at Tehran if you're going to Tabriz اگر قصد داری به تبریز بروی، باید قطارت را در تهران عوض کنی This computer isn't working as it should این کامپیوتر آن طور که باید باشد کار نمیکند I should have written to her but I haven't had time باید یادداشتی برایش میگذاشتم ولی وقت نداشتم It's very kind of you, but you really shouldn't have bothered شما لطف دارید ولی حقیقتاً نباید خود را به زحمت میانداختید Who do you think I should call? چه کسی در فکر این است که من باید تلفن بزنم؟
احتمال و گمان
- بیان چیزی محتمل و قابل انتظار
My bicycle should be ready this afternoon دوچرخه من بایستی (به احتمال زیاد) امروز بعدازظهر حاضر باشد I wonder what's happened to Hassan. He should be here by now تعجب میکنم که چه اتفاقی برای حسن افتاده است. (ما انتظار داشتیم) او الان اینجا باشد According to his teacher, he should pass the exam آن طور که معلمش میگفت او باید (به احتمال زیاد) آزمون را قبول شود
امکان
- بیان یک رویداد امکانپذیر در آینده (کاربرد رسمی)
If anyone should ask for me, I'll be in the manager's office اگر کسی با من کار داشت (رویدادی امکانپذیر) من اتاق مدیر هستم Should you ever need anything, please don't hesitate to contact me هر وقت به چیزی نیاز داشتی (رویدادی امکانپذیر)، بدون معطلی مرا خبر کن
- بیان نظر و احساس (بعد از that صفت و اسم)
It's odd that she should think I would want to see her again. عجیب است که او فکر میکند ما باید او را دوباره ببینیم It's so unfair that she should have died so young عادلانه نیست که خیلی جوان بمیرد
- استفاده پس از that برای بیان یک موقعیت و رویداد قابل امکان که ممکن است وجود داشته باشد یا رخ دهد
We agree that the money should be paid tomorrow ما موافقیم که پول باید فردا پرداخت شود
- استفاده پس از so that و in order that برای نشان دادن مقصود و هدف (رسمی)
He took his umbrella so that he shouldn't get wet او برای اینکه خیس نشود چترش را برد
منابع
- [۱] dictionary.cambridge.org