مدیریت عملکرد شرکتی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مدیریت عملکرد شرکتی، رویکرد مدیریتی است که مجموعه‌ای از فرایندها و ابزارهای تحلیل را در بر می‌گیرد تا اطمینان حاصل شود که فعالیت‌ها و خروجی‌های سازمان با اهداف آن به شیوه‌ای مؤثر و کارآمد همسو هستند. مدیریت عملکرد شرکتی به ابزار و سازوکارهایی اشاره دارد که توسط بنگاه‌های اقتصادی برای اندازه‌گیری عملکرد و تدوین راهبردهای سازمانی از طریق روش‌شناسی، تجزیه و تحلیل داده‌ها، پردازش و گزارش‌دهی تجویز شده برای نظارت و مدیریت عملکرد شرکت استفاده می‌شود. هدف مدیریت عملکرد شرکتی استفاده از داده‌های عملکرد فعلی و تاریخی برای بهبود عملکرد و تصمیم‌گیری آینده است.[۱]

به عبارت دیگر، مدیریت عملکرد شرکتی به بنگاه‌ها کمک می‌کند تا از روش‌ها و فرآیندهای اثبات شده و آزمایش شده برای بهبود مدیریت بنگاه اقتصادی خود استفاده کنند. اگرچه مدیریت عملکرد شرکتی به عنوان یک ابزار هوش تجاری و مدیریت راهبردی توصیف می‌شود، مفهوم آن بسیار ساده است. به عنوان مثال، شامل تمام تلاش‌های مشترک، عملکرد موفق و شکست‌های یک شرکت می‌شود. این بدان معنی است که خروجی مدیریت عملکرد شرکتی برای سازمان در حصول اطمینان از حفظ معیارهای کلیدی خود برای بهبود درآمدها و متعاقباً افزایش سود حیاتی است.

منابع اندازه‌گیری برای ایجاد مدیریت عملکرد شرکتی[ویرایش]

اطلاعات مورد استفاده در ایجاد معیارهای مدیریت عملکرد شرکتی از دفاتر حساب‌هایی مانند صورت‌های جریان نقدی، ترازنامه‌ها و صورت‌های درآمد سرچشمه می‌گیرد. منابع دیگر ممکن است شامل داده‌های بودجه بندی و پیش‌بینی باشد که حاوی گزارش‌هایی مانند درآمدها، هزینه‌ها و موجودی است. اگرچه منابع داده مرتبط زیادی وجود دارد که در این زمینه ذکر نشده‌است، اما هدف اساسی در ارائه بینش با استفاده از فرآیندهایی مانند برنامه‌ریزی مالی راهبردی، بودجه بندی، تجزیه و تحلیل سناریو، پیش‌بینی، تلفیق مالی و گزارش داده‌ها نهفته‌است.

باید دانست که مدیریت عملکرد شرکتی به خودی خود یک راهبرد نیست. در عوض، تلفیقی از ابزارهای هوشمند برای سنجش عملکرد یک بنگاه است؛ بنابراین، بنگاه‌ها باید چارچوب‌های قابل اجرا را برای اطمینان از وجود مدیریت عملکرد واقعی ایجاد کنند. در زیر چارچوب‌های رایج آورده شده‌است.

  • کارت امتیازی متوازن - مجموعه ای از دیدگاه‌های چندین سازمان
  • مدل تعالی EFQM - چارچوبی که استراتژی‌ها را بر اساس نحوه عملکرد یک سازمان رقابتی استوار می‌کند
  • MPO - استراتژی‌ها یا روندهایی را نشان می‌دهد که چگونه یک بنگاه باید با تجارب تجاری در حال تغییر جهانی سازگار شود
  • شش سیگما – چارچوبی مبتنی بر داده که با از بین بردن نقص‌ها با استفاده از یک رویکرد ساده DMAIC (تعریف، اندازه‌گیری، تجزیه و تحلیل، بهبود و کنترل) عملیات موفقیت‌آمیز یک شرکت را تضمین می‌کند.
  • شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) - عملکرد چارچوب‌های فوق را اندازه‌گیری می‌کند.

معیارهای عملکرد سازمانی[ویرایش]

معیارهای عملکرد سازمانی سه حوزه خاص از خروجی‌های شرکت را در بر می‌گیرد (ریچارد و همکاران(۲۰۰۹)):

  1. عملکرد مالی:
    1. سود
    2. بازده دارایی
    3. بازگشت سرمایه و غیره
  2. عملکرد بازار محصول:
    1. فروش
    2. سهم بازار و غیره
  3. بازده سهامداران:
    1. کل بازده سهامداران
    2. ارزش افزوده اقتصادی و غیره

اصطلاح «اثربخشی سازمانی» گسترده‌تر است.

جستارهای وابسته[ویرایش]


منابع[ویرایش]

  1. "Business Performance Management (BPM)". www.wolterskluwer.com (به انگلیسی). Retrieved 2023-12-24.
  • corporatefinanceinstitute.com[۱]
  1. «Corporate Performance Management (CPM)». Corporate Finance Institute (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۱۲-۲۴.