پرش به محتوا

ما

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد


در زبان فارسی، ما ضمیر شخصی منفصل برای اول شخص جمع (متکلم مع‌الغیر) است. البته گاهی نیز در نقش مفرد و به جای ضمیر من - به قصد افادهٔ تعظیم و تفخیم - به کار می‌رود.

واژهٔ «ما» به هر دو صورت جمع و مفرد در متون فارسی آمده‌است.

ما ترکیبی از ضمایر استعاری من و تو ست و در حالت جمع می‌تواند نشانه‌ای از اجماع دو جمع باشد که در بخش‌هایی با هم ترکیب و هم‌معنی شده‌اند، به‌طوری‌که در حالت مای ترکیب شده، دیگر نشانه‌ای از من و تو در مای جدید دیده نمی‌شود.

امروزه به شکل «ماها»، و در قدیم به شکل «مایان» جمع بسته می‌شد.

کاربردهای ضمیر ما

[ویرایش]

ما برای اشاره در حالت‌های فاعلی، مفعولی، و اضافی به کار می‌رود:

  • ما در حالت فاعلی: ما نگوییم بد و میل بناحق نکنیم / جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم (حافظ)
  • ما در حالت مفعولی: ما را گفت: ای سروران را تو سند، به‌شمار ما را زان عدد… (دیوان کبیر)
  • ما در حالت اضافی: کتاب ما، قلم ما

ضمیر «ما» در زبانهای ایرانی

[ویرایش]
  • پهلوی: اما (amâh)؛
  • پارسی باستان: اماخم (amâxam)؛
  • اوستا: اهماکم (ahmâkəm)؛
  • اوراق تورفان: اماه (amâh)؛
  • پازند: ایما (êmâ)
  • اسِّتی: مَخ (max)؛
  • یهودیان ایرانی: ایما (êmâ)؛
  • کردی: مه (me, ma, mé)؛
  • گیلکی: امه (ama)؛
  • دزفولی: اومون (omûm)؛
  • خوانساری: هاما (hâmâ)؛
  • اچمی (لهجهٔ گراشی): اَماه (amāh).
  • طبری (مازندرانی):اما (emâ)

منابع

[ویرایش]
  • دهخدا، علی‌اکبر. لغت‌نامهٔ دهخدا - جلد دوازدهم (گندشک-مضعف)، چاپ اول از دوره جدید (۱۴ جلدی). تهران: مؤسسهٔ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۹. شابک ‎۹۶۴-۰۳-۹۹۱۲-۴
  • محمد، معین. فرهنگ فارسی (متوسط) - جلد سوم (ک-معلومه)، چاپ هفتم. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴.

جستارهای وابسته

[ویرایش]