لیزا دل ژوکوندو
لیزا دل ژوکوندو | |
|---|---|
| نام هنگام تولد | لیزا گراردینی |
| زادهٔ | ۱۵ ژوئن ۱۴۷۹ فلورانس |
| درگذشت | ۱۵ ژوئیه ۱۵۴۲[۱] (۶۳ سال) فلورانس |
| شناختهشده برای | موضوع و مدل مونالیزا |
| همسر | فرانسسکو دی بارتولومئو دی زنوبی دل ژوکوندو |
| فرزندان | پیرو دل ژوکوندو سور بئاتریس (کامیلا دل ژوکوندو) آندرا دل ژوکوندو ژوکوندو دل زوکوندو سور لودویکا (ماریتا دل ژوکوندو) همچنین مطرح شده: بارتولومئو دل ژوکوندو |
| والدین | آنتونماریا دی نولدو گراردینی لوکرزیا دل کاسیا |
لیزا دل ژوکوندو (ایتالیایی: Lisa del Giocondo؛ ۱۵ ژوئن ۱۴۷۹ – ۱۵ ژوئیه ۱۵۴۲) شناختهشده با نام اصلی لیزا گراردینی، لیزا دی آنتونیو ماریا، مشهور با نام مونا لیزا، یکی از اعضای خاندان گراردینی فلورانس و توسکانی در ایتالیا است. شهرت نام وی به واسطهٔ پرتره مونالیزا است که توسط شوهرش به لئوناردو دا وینچی در دوران رنسانس ایتالیا سفارش داده شده بود. جزئیات بسیار کمی از زندگی لیزا شناخته شده. او متولد فلورانس بود و در جوانی با یک تاجر پارچه و ابریشم ازدواج کرد، شوهر وی بعدها به یک مقام بانفوذ محلی تبدیل گردید. البته لیزا، مادر ۵ فرزند بود و چنین به نظر میرسد که زندگی متوسط رو به راحت و معمولی داشته باشد. لیزا بیشتر از همسرش در قید حیات بود.
قرنها پس از مرگ لیزا، تابلوی مونالیزا تبدیل به معروفترین و مشهورترین تابلوی نقاشی جهان شد[۲] که بخشی مجزا از زندگی اختصاصی لیزا را به عنوان یک زن، به ثبت رساند. گمانهزنیهایی که توسط محققان صورت پذیرفته نشان داد که این اثر هنری یک نشانک جهانی و شناخته شده به عنوان یک موضوع مبدل تجاری است. در سال ۲۰۰۵ میلادی بهطور قطع ثابت گردید که لیزا، همان مدل شناخته شده برای پرترهٔ مونالیزا است.[۳]
اوایل زندگی
[ویرایش]خانوادهٔ لیزا در فلورانس، یک خانوادهٔ اشرافی و قدیمی بودند، اما با گذر زمان قدرت و اعتبار پیشین خود را از دست دادند.[الف][۴] آنها در شهری زندگی میکردند که میان ساکنانش اختلافهای چشمگیری در ثروت وجود داشت. خانواده آنها از درآمد یک مزرعه زندگی میکردند و از نظر مالی در رفاه بودند، ولی ثروتمند بهشمار نمیرفتند.[۵] آنتونماریا دی نولدو گراردینی، پدر لیزا، از خانوادهای بود که سالها در نزدیکی روستای سن دوناتو در پوگیو زندگی میکردند و تنها مدتی کوتاه قبل از تولد لیزا به شهر نقل مکان کردند.[۶] در گذشته، گراردینی صاحب چند مزرعه و مستأجر چند مزرعه دیگر در کیانتی بود؛ در این مزرعهها گندم، شراب و روغن زیتون تولید میشد و دام نیز پرورش داده میشد.[۷]

گراردینی در سال ۱۴۶۵ با لیزا دی جووانی فیلیپو دِ کاردوچی ازدواج کرد و پس از مرگ او، در سال ۱۴۷۳ با کاترینا دی ماریوتو روچلای دوباره ازدواج نمود. هر دوی این زنان در زمان زایمان جان خود را از دست دادند.[۹] لوکریزیا دل کاچیا، دختر پیرا اسپینلی، مادر لیزا بود و سومین همسر گراردینی در سال ۱۴۷۶ بود.[۹] لیزا در ۱۵ ژوئن ۱۴۷۹ در فلورانس، در خیابان ویا ماجیو به دنیا آمد[۹] مدتی طولانی تصور میشد که او در ویلا ویگناماجیو، خارج از گروی، یکی از ملکهای روستایی خانواده به دنیا آمده است.[۱۰] نام او (لیزا) برگرفته از نام مادربزرگ پدریاش بود.[۱۱] لیزا بزرگترین فرزند از هفت فرزند خانواده بود. او سه خواهر داشت که یکی از آنها جینورا نام داشت و سه برادر به نامهای جیووانگوالبرتو، فرانچسکو و نولدو داشت.[۱۲]
خانواده در فلورانس زندگی میکردند؛ ابتدا نزدیک کلیسای سانتا ترینیتا و بعد در خانهای اجارهای نزدیک محلهٔ سانتو اسپیریتو، احتمالاً به این دلیل که نمیتوانستند خانهٔ قبلی را تعمیر کنند. خانوادهٔ لیزا بعداً به خیابانی که امروز ویا دئی پپی نام دارد نقل مکان کردند و سپس نزدیک کلیسای سانتا کروچه، جایی که همسایه سرپیرو داوینچی، پدر لئوناردو داوینچی، بودند.[۱۳] آنها همچنین یک خانهٔ کوچک روستایی در سن دوناتو در پوگیو، حدود ۳۲ کیلومتر در جنوب فلورانس، داشتند.[۱۴] نولدو، پدر گراردینی و پدربزرگ لیزا، یک مزرعه در کیانتی را به بیمارستان سانتا ماریا نووا بخشیده بود. گراردینی مزرعهٔ دیگری از همان بیمارستان را اجاره کرد. خانواده تابستانها در خانهای در آن مزرعه میماندند تا گراردینی بتواند برداشت گندم را نظارت کند.[۱۵]
ازدواج و ادامهٔ زندگی
[ویرایش]در ۵ مارس ۱۴۹۵، لیزا در ۱۵ سالگی با فرانچسکو دی بارتولومئو دل جوکوندو، تاجر با انگیزه پارچه و ابریشم، ازدواج کرد[۱۶] و همسر دوم او شد؛ فرانچسکو در آن زمان ۲۹ سال داشت.[۱۷][پ] سن لیزا هنگام ازدواج در حد معمول برای زنان فلورانسی آن زمان بود؛ زنها اغلب با مردانی ازدواج میکردند که ۱۰ سال یا بیشتر از آنها بزرگتر بودند.[۲۰] چون پدر لیزا در رسم رایج آن زمان برای کنار گذاشتن پول جهیزیه شرکت نکرده بود، جهیزیهٔ لیزا به شکل زمین تعیین شد.[ت][۲۱] این زمین، ارزشمندترین دارایی پدرش در کیانتی، مزرعهٔ سن سیلویسترو بود که نزدیک خانهٔ روستایی خانواده و بین دو روستاهای کاستلینا و سن دوناتو این پوگیو قرار داشت.[۲۲][۲۳] این مزرعه در نزدیکی دو مزرعهای بود که بعدها میکلآنژ مالک آنها شد.[۱۳] ارزش مزرعه ۴۰۰ فلورین[ث] برآورد شده بود و داراییهای داخل آن ۱۷۰ فلورن ارزش داشت.[ج] جهیزیهٔ لیزا در مقایسه با رسم و استانداردهای آن زمان بسیار اندک بود. این موضوع نشان میدهد که خانوادهٔ گراردینی در آن دوران ثروت چندانی نداشتند. به گفتهٔ تاریخنگار هنر، فرانک تسولنر، همین کوچکی جهیزیه دلیلی است برای این گمان که فرانچسکو احتمالاً از روی علاقهٔ واقعی با لیزا ازدواج کرده است، نه به خاطر دارایی او.[۲۳]
این زوج نه فقیر بودند و نه در شمار ثروتمندترین خانوادههای فلورانس، بلکه زندگی راحتی در طبقهٔ متوسط داشتند. تاریخنگار دونالد سَسون میگوید آنها در مسیر پیشرفت اجتماعی بودند و در زمرهٔ تازهبهدورانرسیدگان شهر قرار میگرفتند.[۲۵] ازدواج لیزا با فرانچسکو موقعیت اجتماعی لیزا را بالاتر برد، چون خانوادهٔ شوهرش ثروتمندتر از خانوادهٔ خودش بودند.[۲۶] گمان میرود فرانچسکو هم از این ازدواج سود برده باشد، چون نام خانوادگی گِراردینی در فلورانس قدیمی و شناختهشده بود.[۲۷] آنها تا ۵ مارس ۱۵۰۳ در خانهای مشترک زندگی میکردند[چ] تا اینکه فرانچسکو توانست خانهای در خیابان «ویا دلا استوفا» بخرد؛ درست کنار خانهٔ قدیمی خانوادهاش. گمان میرود لئوناردو داوینچی در همان سال نقاشی پرترهٔ لیزا را آغاز کرده باشد.[۲۸][۲۹] لیزا نزدیک به ۵۰ سال در کازا گرانده[ح] در خیابان ویا دلا استوفا زندگی کرد.[۱]
لیزا و فرانچسکو بین سالهای ۱۴۹۶ تا ۱۵۰۲ صاحب شش فرزند با نامهای پیرو، پیرا، کامیلا، ماریهتا، آندرهآ و جوکوندو شدند. پیرا و جوکوندو هر دو پیشاز آنکه به سن کودکستان برسند، درگذشتند.[۳۰] لیزا پس از مرگ پدرش، دو فرزند برادرش را نیز بهعنوان سرپرست بزرگ کرد و مراقبت از آنها را بر عهده گرفت.[۳۱] لیزا همچنین بارولوما، پسر فرانچسکو و همسر اولش کامیلا دی ماریوتو روچلای، را بزرگ کرد، زیرا کامیلا کمی بعد از زایمان درگذشته بود. جالب اینکه همسر دوم پدر لیزا، کاترینا دی ماریوتو روچلای، خواهر کامیلا بود و هر دو از خانوادهٔ روچلای بهشمار میرفتند.[۲۳] دو دختر لیزا و فرانچسکو، کامیلا و ماریهتا، راهبه شدند. کامیلا نام مذهبی «خواهر بئاتریس» را برگزید[خ] و وارد صومعهٔ سان دومنیکو دی کافاجیو شد. در این صومعه، او تحت مراقبت دو راهبه، خواهر آلِساندرا و خواهر دیگری به نام کامیلا، قرار گرفت تا آموزش و هدایت مذهبی خود را دریافت کند.[۳۲] بئاتریس در ۱۸ سالگی درگذشت[۳۲] و در کلیسای جامع سانتا ماریا نوولا به خاک سپرده شد.[۳۳]
لیزا با صومعهٔ سنت اورسولا، یکی از صومعههای معتبر فلورانس، رابطهٔ تجاری برقرار کرد. او از این صومعه دارویی به نام «آب حلزون تقطیری»[د] خریداری میکرد، که در قرنهای بعد هم در نسخههای پزشکی ثبت شده بود.[۳۴] طبق گفتهٔ کِمپ و پالانتی[ذ] در مناسبت دیگری، راهبههای صومعهٔ سنت اورسولا از لیزا ۱۴ کیلوگرم پنیر خریدند که در زمینهای خانوادهٔ او تهیه شده بود.[۳۵] لیزا توانست ماریهتا را در سال ۱۵۱۹ در صومعهٔ سنت اورسولا ثبت نام کند.[۳۶] در سال ۱۵۲۱، ماریهتا راهبه شد و نام مذهبی «خواهر لودوویکا» را برگزید و به عضوی محترم و با مسئولیت در صومعه تبدیل شد.[۳۷]
فرانچسکو فردی جاهطلب در زمینهٔ موقعیت اجتماعی بود و به راستکاری یا درستکرداری خاصی شناخته نمیشد.[۳۸] او به کسبوکار خانوادگی، که منبع معتبری برای تولید منسوجات باکیفیت بود، پیوسته و در آن موفق بود، اما وعدهٔ سود بیشتر او را به سوی فعالیتهای اقتصادی دیگر سوق داد.[۳۱] او در تجارت واردات فعال بود و محصولاتی مانند شکر، پوست حیوانات، پشم و صابون را به بازار فلورانس میرساند.[۳۹] او همچنین به وامدهی و با این باور که زمین سرمایهای مطمئن است، به معاملات ملکی پرداخت؛ پس از ۳۵ سال زندگی مشترک با لیزا، تا سال ۱۵۳۰ به یک مالک ثروتمند زمین تبدیل شد.[۴۰]
خانوادهٔ فرانچسکو عضو صنف ابریشمفروشان[ر] بودند و بهخاطر این عضویت میتوانستند بالاترین مقامهای شهر فلورانس را به دست آورند. در طول پنجاه سال، هشتاد نفر از خویشاوندان او چنین مقامهایی را برعهده داشتند.[۴۱] فرانچسکو در سال ۱۴۹۹ عضو شورای دُدیسه بوانومینی[ز] شد و در سال ۱۵۱۲ به سینیوریا[ژ] نهاد حاکم فلورانس، راه یافت. در سال ۱۵۲۴ نیز به مقام پریوره[س] تأیید شد. او احتمالاً با منافع سیاسی یا تجاری دودمان مدیچی ارتباطاتی داشت، اما بیشتر بهعنوان یک دوست و نه دوست نزدیک شناخته میشد.[۴۲] در سال ۱۵۱۲، دولت فلورانس نگران بازگشت خانوادهٔ مدیچی بود که پیشتر از شهر تبعید شده بودند. در این زمان، فرانچسکو زندانی شد و به پرداخت ۱۰۰۰ فلورین[ث] محکوم گردید. او در سپتامبر همان سال، با بازگشت مدیچیها به فلورانس، آزاد شد.[۳۳][۴۳]
مرگ و پیامدها
[ویرایش]در ژوئن ۱۵۳۷، فرانچسکو در وصیتنامهٔ خود جهیزیهٔ لیزا را به او بازگرداند، پوشاک و جواهرات شخصیاش را به او بخشید و برای آیندهٔ او تدارکاتی اندیشید. او سرپرستی لیزا را به دخترشان، سوار لودوویکا، و در صورت ناتوانی او به پسرش بارتولومئو سپرد. فرانچسکو نوشت: «با توجه به محبت و عشقی که موصی[ش] به مونالیزا، همسر محبوبش، دارد؛ با در نظر گرفتن اینکه لیزا همواره با روحی نجیب و بهسان همسری وفادار رفتار کرده است؛ و با آرزوی اینکه همهٔ نیازهای او برآورده شود.»[۴۴] مارتین کمپ و جوزپه پالانتی در پژوهش خود یادآور شدهاند که فرانچسکو، که برای مقبرهٔ خود مشعل ابدی در نظر گرفته بود، همهٔ داراییهایش را به فرزندانش واگذار کرد و نه به همسرش، و برای لیزا مقرریای تعیین نکرد؛ اقدامی که در آن زمان امری نسبتاً رایج بهشمار میرفت.[۴۵] بر پایهٔ روایتی، فرانچسکو در سال ۱۵۳۸ و در ۷۳سالگی درگذشت؛ پس از آن لیزا بیمار شد و بهدست دخترش، سوار لودوویکا، به صومعهٔ سانتاورسولا برده شد و در ۱۴ ژوئیهٔ ۱۵۴۲[۱] در ۶۳سالگی درگذشت.[۴۶] فرانک تسولنر در پژوهش خود دربارهٔ زندگی آنها مینویسد که فرانچسکو هنگام مرگ نزدیک به ۸۰ سال داشت و لیزا احتمالاً دستکم تا سال ۱۵۵۱ زنده بود؛ زمانی که حدود ۷۱ یا ۷۲ ساله میشد.[۱۴] مرگ لیزا نه در اسناد شهری ثبت شد و نه از سوی خانوادهاش گزارش گردید.[۱] مراسم خاکسپاری او با حضور گسترده برگزار شد و او نه در مقبرهٔ خانوادگی در سانتیسیما آنونزیاتا، بلکه در کلیسای سانتاورسولا به خاک سپرده شد.[۴۷][ص] پس از مرگ فرانچسکو، پسرانش کسبوکار خانوادگی را به ارث بردند، اما توان حفظ آن از سقوط را نداشتند؛ یکی از آنها خانهٔ خانوادگی در خیابان ویا دلا استوفا را برای پرداخت بدهیهایش به برادرش فروخت.[۴۸] نوهٔ فرانچسکو نیز توان حفظ کسبوکار را نداشت، ورشکست شد و در نهایت بهعنوان کاتب[ض] در صومعهٔ سانتیسیما آنونزیاتا مشغول به کار شد.[۴۹]
مونا لیزا
[ویرایش]
مانند دیگر فلورانسیهای ثروتمند، اعضای خانوادهٔ فرانچسکو به هنر علاقهمند بودند و از هنرمندان حمایت میکردند. پسر او، بارتولومئو، از آنتونیو دی دونینو مازیری خواست تا یک نقاشی دیواری (فرسکو) در محل دفن خانواده در کلیسای سانتیسیما آنونزیاتا فلورانس بکشد. همچنین، آندرهآ دل سارتو یک تابلو مدونا برای یکی دیگر از اعضای خانوادهٔ او نقاشی کرد.[۳۳] فرانچسکو به لئوناردو سفارش یک پرتره از همسرش و به دومنیکو پولیگو سفارش نقاشی قدیس فرانسیس آسیزی را داد. تصور میشود که سفارش پرترهٔ لیزا برای جشن تولد آندرهآ و همچنین خرید خانهٔ خانواده انجام شده باشد.[۵۰] لیزا زمانی که لئوناردو کار روی پرترهٔ او را آغاز کرد، ۲۴ سال داشت؛ او ۴۰ ساله بود که لئوناردو درگذشت و پرتره همچنان تا حدودی ناتمام باقی مانده بود.[۵۱]
پرترهٔ مونالیزا با معیارهای قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم برای نشان دادن یک زن با فضیلت مطابقت دارد. لیزا با حالت دستهایش، که دست راست روی دست چپ قرار گرفته، بهعنوان همسری وفادار نشان داده شده است. لئوناردو او را همچنین به صورت زنی شیک و موفق تصویر کرده، شاید حتی ثروتمندتر از آنچه واقعاً بود. لباسهای تیره و حجاب سیاه او تحت تأثیر مد اسپانیایی بوده و ارتباطی با مرگ دختر اولش نداشته است، همانطور که برخی پژوهشگران گمان کردهاند. اندازهٔ پرتره نسبتاً بزرگ است و با آثار سفارشی که ثروتمندان آن زمان دریافت میکردند برابر است. این بزرگی و تجمل پرتره نشاندهندهٔ آرزوهای اجتماعی فرانچسکو و لیزا بوده است.[۵۲]
در بهار سال ۱۵۰۳، لئوناردو هیچ منبع درآمدی نداشت و همین ممکن است دلیل علاقهٔ او به کشیدن یک پرترهٔ خصوصی بوده باشد.[۵۳][۵۴] اوایل همان سال، احتمالاً مجبور شد کار روی مونالیزا را به تعویق بیندازد، زیرا پرداختی برای آغاز نقاشی نبرد آنگیاری دریافت کرد؛ این سفارش ارزش بیشتری داشت و او طبق قرارداد موظف بود آن را تا فوریهٔ ۱۵۰۵ تکمیل کند.[۵۵] در سال ۱۵۰۶، لئوناردو پرترهٔ مونالیزا را ناتمام میدانست[۵۶] و برای کشیدن پرتره دستمزدی دریافت نکرد و آن را به سفارشدهنده تحویل نداد.[۲۳] نقاشیهای لئوناردو در طول زندگی او همراهش جابهجا میشدند و گمان میرود او پرترهٔ مونالیزا را سالها بعد در فرانسه تکمیل کرده باشد؛[۲۷] بر اساس یکی از برآوردها، این تکمیل حدود سال ۱۵۱۶ رخ داده است.[۵۷]
نام این نقاشی از حدود سال ۱۵۵۰ رایج شد.[۵۸] جورجو وازاری، که با برخی اعضای خانوادهٔ فرانچسکو آشنایی داشت، نوشته است که لئوناردو پرترهٔ مونالیزا، همسر فرانچسکو دل ژوکوندو را کشیده است.[۵۹][ط] نام ایتالیایی پرتره، لا ژوکوندا، از نام خانوادگی همسر لیزا گرفته شده و شکل مؤنث آن است. در فرانسه، این نقاشی با نام لا ژوکوند شناخته میشود. علاوه بر این، در زبان انگلیسی واژهٔ «جیوکوندا» با معنی «شاد» یا «خوشحال» هم مرتبط است.[۲۷]

محققان حدس زدهاند که نام مونالیزا ممکن است به پنج نقاشی مختلف مربوط باشد[غ] و خود او ممکن است هویت چند نفر متفاوت باشد.[ف] پژوهشگر کارمن سی. بمباخ تقریباً بهطور قطعی به این گمانهزنیها پایان داد، پس از آنکه یک کارشناس در کتابخانهٔ دانشگاه هایدلبرگ در سال ۲۰۰۵ یادداشتی در حاشیهٔ یک کتاب از مجموعهٔ کتابخانه پیدا کرد؛ این یادداشت دیدگاه سنتی را تأیید میکرد که مدل پرتره واقعاً لیزا دل ژوکوندو بوده است.[۶۷] فهرست داراییهای شاگرد لئوناردو، سالای، که در آن نقاشیای با عنوان لا ژوکوندو ثبت شده بود، دوباره بررسی شد و نشان داد که مدل پرتره همان لیزا دل ژوکوندو بوده و نام «لا ژوکوندو» احتمالاً اصطلاحی بوده که توسط دوستان و شاگردان لئوناردو استفاده میشده است.[۶۸] یادداشت آگوستینو وسپوچی در سال ۱۵۰۳ میگوید که لئوناردو داوینچی در حال کشیدن پرترهٔ لیزا دل ژوکوندو بوده است.[۳]
سرقت مونالیزا از موزه لوور در سال ۱۹۱۱ و سفرهای آن به آسیا و آمریکای شمالی در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ باعث افزایش شهرت و تبدیل این نقاشی به یک نماد جهانی شد.[۶۹] تا پایان قرن بیستم، مونالیزا به یک نماد جهانی تبدیل شده بود و در بیش از ۳۰۰ نقاشی دیگر و حدود ۲٬۰۰۰ تبلیغ استفاده شده بود، بهطوری که بهطور متوسط هر هفته یک تبلیغ جدید با تصویر آن منتشر میشد.[۷۰] مونالیزا از قرن شانزدهم در فرانسه بوده است. لئوناردو وقتی به دربار فرانسوای یکم رفت، پادشاه این نقاشی را خرید. از زمان انقلاب فرانسه، این اثر جزو مجموعهٔ ملی فرانسه شده است.[۷۱] تا سال ۲۰۰۶، سالانه حدود شش میلیون نفر به تماشای مونالیزا در موزه لوور، پاریس میرفتند.[۶۳]
یادداشتها
[ویرایش]- ↑ منظور از ازدستدادن اعتبار پیشین این است که دیگر مثل گذشته قدرت سیاسی، اعتبار اجتماعی یا نقش اثرگذار در شهر را نداشتند. جایگاه اشرافیشان حفظ شده بود، اما قدرت و اهمیت عملیشان کمکم از بین رفته بود.
- ↑ در گذشته، وقتی نوزادی به دنیا میآمد، خانوادهها ثبت میکردند که نوزاد وارد دین مسیحیت شده است. این کار در کلیسا انجام میشد و در دفتر رسمی کلیسا نوشته میشد. به این ثبت رسمی در کلیسا «تعمید» میگویند.
- ↑ در روایتهای قدیمی گفته میشود که فرانچسکو پس از مرگ کامیلا روچلای (همسر نخست فرانچسکو) با تومازا ویلانی ازدواج کرده است. اما پژوهشگران کِمپ و پالانتی میگویند هیچ سندی برای این ازدواج وجود ندارد و از نظر زمانی هم درست درنمیآید.[۱۸] هِیلز هم بعد از گفتوگو با پالانتی همین موضوع را تأیید کرده است.[۱۹]
- ↑ آن زمان در فلورانس، رسمی رایج بود که خانوادهها هنگام تولد دختر، پولی کنار میگذاشتند. این پول با بهره انباشته میشد و بعدها به عنوان جهیزیه برای دختر استفاده میگردید. این روش به خانوادهها امکان میداد تا جهیزیهٔ دختران خود را تأمین کنند و به ازدواج آنها کمک مالی کنند.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ فلورین (Florin) سکهٔ طلای فلورانس بود که نخستین بار در سال ۱۲۵۲ میلادی ضرب شد و بهسرعت به یکی از مهمترین واحدهای پولی اروپا در سدههای میانه و رنسانس تبدیل شد. وزن و عیار ثابت آن باعث شد در بازرگانی بینالمللی اعتبار زیادی پیدا کند و در معاملات بزرگ، از جمله خرید زمین و جهیزیه، بهکار رود.
- ↑ روزنامهنگار دیان هِیلز اشاره میکند که گاهی به اشتباه این ۱۷۰ فلورن بهعنوان کل جهیزیه گزارش شده، در حالیکه این رقم تنها به وسایل و داراییهای داخل مزرعه مربوط میشد.[۲۴]
- ↑ در فلورانس رنسانس، خانوادههایی که هنوز توان مالی خرید خانه مستقل نداشتند، معمولاً در خانههای اجارهای یا بخشی از خانههای بزرگتر با چند خانواده دیگر زندگی میکردند. این نوع «خانهٔ مشترک» بیشتر به معنای زندگی در آپارتمان یا اتاقهای یک ساختمان بود، نه سکونت همهٔ خانوادهها در یک فضای واحد.
- ↑ واژهٔ «Casa grande» در ایتالیایی به معنای «خانه بزرگ» است. این نام احتمالاً هم به اندازه و اهمیت بنا اشاره دارد و هم عنوانی بوده که به خانهٔ اصلی و بزرگ خانواده داده میشده. در منابع تاریخی دربارهٔ زندگی لیزا، Casa grande نام خانهای در خیابان ویا دلا استوفا در فلورانس است که او نزدیک به پنجاه سال در آن سکونت داشت.
- ↑ در آن زمان، زنانی که راهبه میشدند معمولاً یک نام مذهبی انتخاب میکردند که جایگزین نام دنیایی آنها در صومعه میشد. کامیلا، دختر لیزا و فرانچسکو، پس از ورود به صومعهٔ سان دومنیکو دی کافاجیو، نام مذهبی «خواهر بئاتریس» را برگزید.
- ↑ «آب حلزون تقطیری» (Distilled Snail Water) دارویی بود که در دوران رنسانس و قرنهای بعدی استفاده میشد و از حلزونها به روش تقطیر تهیه میشد. این دارو برای درمان مشکلات پوستی، سوختگیها و برخی بیماریهای داخلی کاربرد داشت و در نسخههای پزشکی آن زمان و قرنهای بعد در فرمولهای دارویی ثبت میشد.
- ↑ مارتین کمپ و جوزپه پالانتی پژوهشگران و تاریخنگاران هنر و تاریخ ایتالیا هستند که تحقیقات گستردهای دربارهٔ زندگی لیزا دل جوکوندو، خانوادهٔ او و زمینهٔ فرهنگی و اجتماعی فلورانس رنسانس انجام دادهاند. آثار آنها از منابع معتبر برای بررسی جنبههای روزمرهٔ زندگی و تجارت خانوادهها در این دوره بهشمار میرود.
- ↑ صنف ابریشمفروشان (Arte della Seta) یکی از مهمترین و معتبرترین اصناف فلورانس در دورهٔ رنسانس بود. اعضای این صنف نهتنها در تجارت و تولید پارچههای ابریشمی فعالیت میکردند، بلکه واجد شرایط تصدی بالاترین مناصب شهری، از جمله مقامهای حکومتی و شهرداری، نیز بودند. عضویت در این صنف به خانوادهها فرصت اجتماعی و سیاسی قابل توجهی میداد و جایگاه اقتصادی و اجتماعی آنان را تقویت میکرد.
- ↑ Dodici Buonomini («دوازده مرد نیک») یک شورای مشورتی در فلورانس رنسانس بود که اعضای آن از شهروندان معتبر و شناختهشده تشکیل میشدند و نقش مشورتی در امور خیریه و برخی تصمیمات شهری داشت.
- ↑ سینیوریا (Signoria) نهاد حاکم فلورانس بود که شامل نمایندگان اصلی شهر میشد و مسئولیت ادارهٔ شهر و سیاستهای آن را بر عهده داشت.
- ↑ Priore یکی از مقامهای بالای سینیوریا بود که به مدت معین مسئول تصمیمگیریها و مدیریت شهری میشد.
- ↑ «موصی» یک واژهٔ حقوقیست و به کسی گفته میشود که وصیتنامه را نوشته است.
- ↑ علت این موضوع نامشخص است. کمپ و پالانتی تنها میتوانند حدس بزنند که این تصمیم احتمالاً از جانب لیزا بوده، یا او از همسرش جدا شده بود، و شاید هم این تصمیم توسط لودوویکا گرفته شده باشد.[۴۷]
- ↑ فردی که مسئول نوشتن، رونویسی یا ثبت اسناد است را کاتب میگویند. در قرون گذشته، کاتبها معمولاً در صومعهها یا ادارات کار میکردند و نقش مهمی در حفظ و انتقال اطلاعات داشتند، زیرا چاپ هنوز رایج نبود و همهٔ نوشتهها باید با دست تهیه میشد.
- ↑ گفتهٔ جورجو وازاری به زبان ایتالیایی: Prese Lionardo a fare per Francesco del Giocondo il ritratto di mona Lisa sua moglie[۶۰]
- ↑ آگوستینو وسپوچی یک منشی و مقام اداری در جمهوری فلورانس اوایل سدهٔ شانزدهم بود. او در سال ۱۵۰۳ بهعنوان دستیار و همکار نیکولو ماکیاولی در دبیرخانهٔ جمهوری کار میکرد. وسپوچی بیشتر به خاطر یادداشت معروفی شناخته میشود که در حاشیهٔ یک نسخهٔ خطی از آثار سیسرون نوشت و در آن به نقاشی پرترهٔ «مونالیزا» توسط لئوناردو داوینچی اشاره کرده است. این یادداشت امروز یکی از مهمترین اسناد تاریخی برای شناسایی مدل نقاشی مونالیزا بهشمار میآید.
- ↑ ترجمه: لئوناردو داوینچی مثل نقاش مشهور یونان باستان، آپلس، کار میکند. الان روی پرترهٔ لیزا دل ژوکوندو و همینطور نقاشی مریم با مادرش آنا کار میکند. باید دید در نقاشی بزرگی که برای تالار شورای بزرگ سفارش گرفته، چه خواهد کرد. (اکتبر ۱۵۰۳)
- ↑ این پنج نقاشی شامل دو اثر مونالیزای لوور (نسخهٔ بعدتر) و مونالیزای آیلورث (نسخهٔ پیشین) است که یک پژوهشگر آنها را واقعاً کار لئوناردو میداند، و سه اثر دیگر با نامهای مونالیزای پرادو، مونالیزای رینولدز و مونالیزای سنپترزبورگ، را نسخههای کپی شده میداند.[۶۱]
- ↑ علاوه بر لیزا، لئوناردو داوینچی و مادرش[۶۲] برخی پژوهشگران افراد زیر را هم به عنوان مدل احتمالی پرتره پیشنهاد کردهاند، کاترینا اسفورتسا[۶۳] ایزابلا دسته[۶۴] ایزابلا ناپل[۶۵] ایزابلا گوالاندا[۶۶] کستانزا دِ آوالوس، دوشیزه فرانکاویلا[۶۴] فیلبرتا دی ساویا[۶۶] و پاسفیکا براندانو.[۶۶]
پانویس
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ Kemp & Pallanti 2017, p. 57.
- ↑ Riding, Alan (April 6, 2005). "In Louvre, New Room With View of 'Mona Lisa'". The New York Times. The New York Times Company. Retrieved 2007-10-07.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ "Mona Lisa – Heidelberg discovery confirms identity)". University Library Heidelberg. Archived from the original on May 8, 2011. Retrieved January 15, 2008.
- ↑ Pallanti 2006, p. 58.
- ↑ Pallanti 2006, pp. 17, 23, 24.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, p. 10.
- ↑ Pallanti 2006, pp. 41–44.
- ↑ Hales 2014, p. 74, Lisa's father, "AntonMaria Gherardini", is identified by his family's neighborhood in Florence, "San Pancrazio.".
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ Pallanti 2006, p. 37.
- ↑ "History of Vignamaggio". Villa Vignamaggio. Archived from the original on May 12, 2006. Retrieved April 5, 2008.
- ↑ Pallanti 2006, p. 40.
- ↑ Pallanti 2006, p. 44.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ Pallanti 2006, pp. 45–46.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ Zöllner 1993, p. 118.
- ↑ Pallanti 2006, p. 42.
- ↑ Hales 2014, p. 119.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, p. 31, Antonmaria was "ceding it to his young and ambitious son-in-law.".
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, p. 29.
- ↑ Hales 2014, p. 112.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, pp. 32–33.
- ↑ Hales 2014, pp. 94–95.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, p. 31.
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ۲۳٫۲ ۲۳٫۳ Zöllner 1993, p. 119.
- ↑ Hales 2014, p. 113.
- ↑ Sassoon 2001b, p. 23.
- ↑ Zöllner 1993, p. 5.
- ↑ ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ ۲۷٫۲ Kemp 2006, pp. 261–262.
- ↑ "Portrait of Lisa Gherardini, wife of Francesco del Giocondo". Archived from the original on June 7, 2019. Retrieved October 4, 2007.
- ↑ Zöllner 1993, pp. 119, 122.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, pp. 35–36.
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ Kemp & Pallanti 2017, p. 47.
- ↑ ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ Pallanti 2006, pp. 61–62.
- ↑ ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ ۳۳٫۲ Müntz 1898, p. 154.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, p. 38.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, p. 38, On the next page, Kemp and Pallanti say this sale was "95 pounds" of cheese..
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, p. 40.
- ↑ Pallanti 2006, p. 63.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, pp. 45–48.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, p. 46.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, p. 48.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, p. 25.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, p. 45.
- ↑ Masters 1998, notes for Chapter 6.
- ↑ Pallanti 2006, p. 105.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, pp. 55–56.
- ↑ Lorenzi, Rossella (January 19, 2007). "Mona Lisa Grave Found, Claims Scholar". Discovery Channel News. Discovery Communications. Archived from the original on November 26, 2012. Retrieved October 6, 2007.
- ↑ ۴۷٫۰ ۴۷٫۱ Kemp & Pallanti 2017, pp. 57–58.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, pp. 58–59.
- ↑ Kemp & Pallanti 2017, pp. 58–60.
- ↑ Zöllner 1993, p. 123.
- ↑ Bambach 2019, p. 262.
- ↑ Zöllner 1993, p. 126.
- ↑ Masters 1998.
- ↑ Zöllner 1993, pp. 120–121.
- ↑ Müntz 1898, p. 136.
- ↑ Clark, Kenneth (March 1973). "Mona Lisa". The Burlington Magazine. 115 (840): 144–151. ISSN 0007-6287. JSTOR 877242., quoting a translation of Vasari
- ↑ "Mona Lisa 1503–16". University of the Arts, London. Archived from the original on August 29, 2014. Retrieved October 24, 2007.
{{cite web}}: نگهداری یادکرد:پیوند نامناسب (link) - ↑ Zöllner 1993, p. 4
- ↑ Clark 1973, quoting a translation of Vasari..
- ↑ Vasari 1879, p. 39.
- ↑ Lorusso, Braida & Natali 2019.
- ↑ Nicholl, Charles (March 28, 2002). "The myth of the Mona Lisa (review of Mona Lisa: The History of the World's Most Famous Painting by Donald Sassoon)". Guardian Unlimited. London Review of Books via Guardian News and Media. Archived from the original on September 5, 2008. Retrieved October 6, 2007.
- ↑ ۶۳٫۰ ۶۳٫۱ Chaundy, Bob (September 29, 2006). "Faces of the Week". BBC News. BBC. Archived from the original on August 3, 2014. Retrieved October 5, 2007.
- ↑ ۶۴٫۰ ۶۴٫۱ Sassoon 2001b, p. 24.
- ↑ Debelle, Penelope (June 25, 2004). "Behind that secret smile". The Age. The Age Company. Archived from the original on November 25, 2013. Retrieved October 6, 2007.
- ↑ ۶۶٫۰ ۶۶٫۱ ۶۶٫۲ Sassoon 2001b, p. 25.
- ↑ Bambach 2019, pp. 262–263.
- ↑ Shell, Janice; Sironi, Grazioso (1992). "Cecilia Gallerani: Leonardo's Lady with an Ermine". Artibus et Historiae. 13 (25): 47–66. doi:10.2307/1483456. ISSN 0391-9064.
- ↑ Sassoon 2001a, pp. 14–16.
- ↑ Sassoon 2001a, p. 6, and Abstract..
- ↑ Sassoon 2001a, p. 8.
منابع
[ویرایش]کتابها
[ویرایش]- Bambach, Carmen C. (2019). Leonardo da Vinci Rediscovered. Vol. 3. Yale University Press. ISBN 978-0-300-19195-0.
- Hales, Dianne (2014). Mona Lisa: A Life Discovered. Simon and Schuster. ISBN 978-1-4516-5897-2.
- Kemp, Martin (2006). Leonardo Da Vinci: The Marvellous Works of Nature And Man. Oxford University Press. ISBN 0-19-280725-0. Retrieved October 5, 2007 – via Google Books.
- Kemp, Martin; Pallanti, Giuseppe (2017). Mona Lisa: The People and the Painting. Oxford University Press. ISBN 978-0-19-106696-2.
- Masters, Roger D. (June 15, 1998). Fortune is a River: Leonardo da Vinci and Niccolò Machiavelli's Magnificent Dream of Changing the Course of Florentine History (online notes for Chapter 6). Free Press via Dartmouth College (dartmouth.edu). ISBN 0-684-84452-4. Archived from the original on February 3, 2009.
- Müntz, Eugène (1898). Leonardo Da Vinci, Artist, Thinker and Man of Science. Vol. 2. New York: Charles Scribner's Sons. Retrieved October 14, 2007.
- Pallanti, Giuseppe (2006). Mona Lisa Revealed: The True Identity of Leonardo's Model. Florence, Italy: Skira. ISBN 88-7624-659-2.
- Sassoon, Donald (2001b). Mona Lisa: The History of the World's Most Famous Painting. HarperCollins. ISBN 978-0-00-710615-8.
- Vasari, Giorgio (1879) [1550, rev. ed. 1568]. Milanesi, Gaetano (ed.). Le vite de' più eccellenti pittori, scultori ed architettori. Vol. IV. Firenze: G.C. Sansoni. Retrieved October 5, 2007.
مجلات
[ویرایش]- Clark, Kenneth (March 1973). "Mona Lisa". The Burlington Magazine. 115 (840): 144–151. ISSN 0007-6287. JSTOR 877242.
- Lorusso, Salvatore; Braida, Angela M.; Natali, Andrea (2019). "The different possibilities of evaluating a work of art: case study of the Mona Lisa". Conservation Science in Cultural Heritage. 19: 307–326.
- Sassoon, Donald (2001a). "Mona Lisa: the Best-Known Girl in the Whole Wide World". History Workshop Journal. Oxford University Press. 2001 (51): 1–18. doi:10.1093/hwj/2001.51.1. ISSN 1477-4569.
- Zöllner, Frank (1993). "Leonardo's Portrait of Mona Lisa del Giocondo". Gazette des Beaux-Arts. 121 (S): 115–138. doi:10.11588/artdok.00004207. ISSN 0016-5530.