زیستشناسی شناختی
زیستشناسی شناختی (به انگلیسی: Cognitive biology) یک علم درحال تکامل است که شناخت طبیعی را به صورت یک تابع زیستشناسی در نظر میگیرد.[۱] این علم بر اساس این فرضیه نظری است که هر جاندار - تک سلولی یا چندسلولی - به صورت پیوسته در فعالیتهای سازمانیافته شناختی که با رفتارهای عمدی یک زوج تشکیل میدهند (یعنی دوتاییهای حسی-حرکتی)، درگیر میباشد.[۲] به عبارت دیگر، اگر یک جاندار بتواند محرک را در محیط خودش حس کند و بر اساس آن پاسخ بدهد، آن جاندار یک «جاندار شناختی» است. توضیح آنکه چگونه شناخت طبیعی در جاندار آشکار میشود، توسط شرایط زیستی، که ژنهایش از یک نسل به نسل دیگر زنده ماندهاند، محدودسازی میشود.[۳] به دلیل آنکه بر اساس نظریه داروین گونههای هر جاندار از یک ریشه مشترک تکامل یافتهاند، سه عنصر دیگر زیستشناسی شناختی نیاز است: (i) مطالعه شناخت در یک گونه جاندار موقعی که با مطالعه توانایی شناختی در دیگر گونهها مقایسه شود، مفید است[۴] (ii) بهتر است که از جانداران دارای سامانه شناختی سادهتر به سمت جانداران دارای سامانههای شناختی پیچیدهتر حرکت کنیم[۵] و (iii) هرچه گونههای بیشتر و متنوعتری در این زمینه مطالعه شوند، از طبیعت شناخت بیشتر میفهمیم.[۶]
بررسی اجمالی
[ویرایش]برخلاف علوم شناختی که سعی میکند افکار انسانی و ذهن خودآگاه را توضیح بدهد، زیستشناسی شناختی روی «فرایند بنیادین شناخت برای هر جاندار» متمرکز است. در چند دهه گذشته، زیستشناسان شناخت را در جانداران بزرگ[۷] و کوچک،[۸] و هم در گیاه[۹] و حیوان بررسی نمودهاند.[۱۰] شواهد جمعآوری شده پیشنهاد میکنند که حتی باکتریها در مسائلی که بسیار برای دانشمندان شناختی آشنا میباشد درگیر هستند، این مسائل شامل:
- جمعآوری اطلاعات از چندین کانال حسی تا یک پاسخ مؤثر را به وضعیتهای بیثبات به عنوان یک نماینده انتخاب کنند،
- تصمیمگیری در شرابط غیرقطعی
- ارتباط با همگونهها و دیگران (صادقانه یا فریبکارانه)
- هماهنگسازی رفتار تجمیعی برای افزایش شانس زندگی[۱۱]
بدون در نظر گرفتن آنکه چگونه انسانها ادراک یا فکر میکنند، عمل شناخت اساسی شاید یک «فراید گام-به-گام باشد که در آن یک جاندار یک محرک را حس میکند، و سپس یک پاسخ مناسب را از بین یک مخزن پیدا میکند و آن پاسخ را نمایان میسازد». با این حال جزییات زیستی چنین شناخت بنیادینی برای بسیاری از گونهها تعیین نشدهاست و نیز به اندازه کافی عمومیت نیافتهاست، تا انگیزهای برای بررسیهای بیشتر در این مورد باشد. فقدان این جزییات به دلیل فقدان دانشی است «توانایی شناختی مشترک برای همه جانداران زیستی را روشن میکند». این یعنی علم «زیستشناسی شناختی» هنوز در حال تأسیس و ایجاد است.[۱۲] پیشگفتاری[۱۳] برای این علم در سال ۲۰۰۷ ارائه شد، و از اواخر دهه ۱۹۷۰ چندین نویسنده[۱۴] افکارشان را در این موضوع منتشر نمودند. با این حال، اجماعی روی این نظریه موجود نیست، همچنین این نظریه کاربرد گستردهای در عمل ندارد.
زیستشناسی شناختی را نباید با «زیستشناسی شناخت (به انگلیسی: biology of cognition)» (در معنای به کار رفته توسط پیروان مدرسه شیلی زیستشناسی شناخت[۱۵]) اشتباه گرفت، اگر چه این دو عبارت گاهی هممعنا درنظرگرفته میشوند.[۱۶] در دانشگاه سنتیاگو «زیستشناسی شناخت» بر اساس کار فرانسیسکو وارلا و هومبرتو ماتورانا[۱۷] ارائه شد که آنها دکترین خودنوگری را اختراع کردند. کار آنها در سال ۱۹۷۰ شروع شد درحالیکه اولین یادکرد از زیستشناسی شناختی توسط برایان گودوین در سال ۱۹۷۷ از دیدگاه متفاوتی ارائه گردیدهاست.[۱۸]
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ p133 in Lyon and Keijzer (2007).
- ↑ Van Duijn, et al. (2006). "Principles of minimal cognition: Casting cognition as sensorimotor coordination."
- ↑ Lyon and Opie (2007). “Prolegomena for a cognitive biology. ”
- ↑ See for example Spetch and Friedman (2006), "Comparative cognition of object recognition.".
- ↑ Baluška and Mancuso (2009). Deep evolutionary origins of neurobiology: Turning the essence of ‘neural’ upside-down.
- ↑ Lyon (2013a) and visit the Comparative Cognition Society to enjoy their publication, Comparative Cognition and Behavior Reviews.
- ↑ [1]See for examples Byrne, et al. (2009), “Elephant cognition in primate perspective. ”
- ↑ For instance, Ben Jacob, et al. (2006). "Seeking the foundations of cognition in bacteria. ”
- ↑ As one example, see Calvo and Keijzer (2009), "Cognition in plants."
- ↑ Comparative Cognition and Behavior Reviews
- ↑ Lyon and Opie (2007), “Prolegomena for a cognitive biology. ”
- ↑ There is no mention of cognitive biology, for example, in Frankish and Ramsey (2012), The Cambridge Handbook of Cognitive Science. Nor is cognitive biology mentioned in Margolis, et al.(2012), The Oxford Handbook of Philosophy of Cognitive Science.
- ↑ At the 2007 meeting of the International Society for the History, Philosophy and Social Studies of Biology, a paper was presented with the apt title: “Prolegomena for a cognitive biology. ” See Lyon and Opie (2007).
- ↑ See Brian Goodwin and Ladislav Kováč, discussed below.
- ↑ "Archived copy". Archived from the original on 2011-11-01. Retrieved 2014-06-06.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:عنوان آرشیو به جای عنوان (link) - ↑ See p135, 136, and 150 in Huber and Wilkinson (2012).
- ↑ Maturana (1970), “Biology of Cognition. ”
- ↑ Goodwin (1977), "Cognitive biology." A copy of this four page paper is difficult to find. However, an eight page paper—Goodwin (1978), “A cognitive view of biological process,”—is easy to procure and uses his own 1977 paper as a reference. A study of the other references in the ’78 paper suggests a unique perspective without mention of Maturana or Varela.
منابع
[ویرایش]- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Cognitive biology». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲ ژانویه ۲۰۲۰.