درگاه:طبرستان/زندگینامه برگزیده/۱۲
باکالیجار کوهی یا باکالنجار قوهی وزیر، سپهسالار، نایبالسلطنه و حاکم دورهٔ زیاریان در قرن پنجم هجری بود. منابع اولیه دربارهٔ او اختلافات بسیاری دارند. این احتمال وجود دارد که اشرافزادهای باوندی بوده باشد. همچنین در منابع بر سر این که پدر ناتنی یا دایی انوشیروان بوده، اختلاف نظر است. حتی گرچه نام پدر وی اغلب «ویهان کوهی» ثبت شده، منابعی آن را «سرخاب دیلمی» ذکر کردند.
باکالیجار در زمان امارت منوچهر زیاری سپهسالار و وزیر او بودهاست. پس از درگذشت منوچهر، فرزند خردسال او، انوشیروان، به امارات طبرستان و گرگان رسید و در پی این جانشینی، زمام امور مملکت به دست باکالیجار افتاد و او که به نظر میرسد با مادر انوشیروان ازدواج کرده بود، تدریجاً خود را امیر سرزمین طبرستان و گرگان معرفی کرد و منشور فرمانروایی به نام او نوشته شد. باکالیجار اعلام کرد انوشیروان را به قتل رساندهاست ولی یحتمل تنها او را حبس کرده باشد؛ چنانکه پس از خلع قدرت باکالیجار، او مجدداً به صحنه بازگشت. باکالیجار حاکمی بدون استقلال بود. او بیشتر دوران فرمانروایی خود را تحتالامر سلطان مسعود، فرمانروای غزنویان، بود و دختر خود را به عقد مسعود درآورده بود. باکالیجار یکبار در غیاب مسعود، که به هندوستان رفته بود، شورش کرد و به حمایت آل کاکویه رأیت افروخت ولی با بازگشت مسعود از هند، شورش آنان شدیداً سرکوب شد. با اینکه مسعود و باکالیجار دوباره متحد شدند، ولی این اتفاق از عوامل تضعیف سلطنت مسعود بود و باعث شد او در دفع حملات گروهی از ترکهای مهاجم، به نام سلجوقیان، ناکام بماند و بدین ترتیب هم مسعود و هم باکالیجار قدرتشان را از دست دادند. با افول قدرت مسعود غزنوی، باکالیجار هم از حکومت دست کشید و انوشیروان زیاری مجدداً برای مدتی به تخت امارت نشست. اما با ورود طغرل بیک به طبرستان سلجوقیان مرداویج بن بسو را عامل خود در منطقه قرار دادند و انوشیروان تابع او شد. باکالیجار نیز تا پایان عمر در قلعهای زندگی خود را ادامه داد و وارد سیاست نشد. گمانههایی دربارهٔ قتل او توسط انوشیروان نیز وجود دارد.