منبع‌شناسی تاریخ ایران در زمان خلفای عرب

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

از اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی در فارس، منابع کمی در دست است که ماهیت متنوعی دارند. در بهترین شرایط، آگاهی ما از این دوره اندک بوده است و بیشتر منابعی که برای این دوره مورد استفاده قرار گرفته، متون ادبی متاخر عربی و فارسی بوده‌اند.[۱] برای عهد فتوح، همان منابعی مورد استفاده قرار گرفته که در مورد اوایل دوره اسلامی استفاده شده است، اما تاکید بر منابع عربی است. هنگام مطالعه درباره فارس، نباید فراموش کرد که در این‌باره متون فارسی میانه دارای ارزش ویژه‌ای هستند و چون در قرون نخستین اسلامی نوشته شده‌اند، اولویت بیشتری نسبت به منابع اسلامی دارند و یا منابع اسلامی را تکمیل می کنند.[۲]

در وقایع نگاری دورة اسلامی، رویدادهای گوناگون به صورت سالشمار یا بر اساس دوران حکومت خلفا شرح می‌شود. در این روش، رویدادی که دوره‌ای چندساله را دربر می‌گیرد، معمولاً تقطیع می‌شود و ضمن وقایع سال‌های متعدد یا دورة خلفای پیاپی می‌آید. شماری از آثار مهم تاریخی ایران پیش از اسلام، مانند خداینامه (سیرالملوک) و تاجنامه و آیین‌نامه، را کسانی همچون ابن مُقفَّع (متوفی ۱۴۴) به عربی ترجمه کردند. به‌علاوه علمای مسلمان احتمالاً از تاریخ نگاری مسیحی اطلاعاتی داشتند، اما به عقیدة روزنتال هیچ‌یک از نوشته‌های ایرانی دورة ساسانی یا آثار تاریخی یونانی و بیزانسی، الهام بخش وقایع نگاران مسلمان نبوده‌است. در واقع، همة کتابهایی که از آن‌ها اطلاعی در دست است، مدت‌ها پس از آنکه وقایع نگاری در نوشته‌های تاریخی اسلامی ظاهر شد، تألیف شده‌اند.[۳]

منابع دست دوم[ویرایش]

منابع دست دوم عبارتند از منابع ادبی معاصر، چه منابع بومی و چه منابع خارجی که با حکومت ساسانیان یا مذهب ملی آن، زرتشتی گری و نیز خلافت و اسلام مخالف و دشمن بودند. این منابع به خاطر اهمیت و تقدمشان در مطالعه ما مورد بررسی قرار خواهند گرفت. ولی عمدتاً به دو بخش بومی و خارجی و همچنین منابع فارسی میانه، ارمنی و گرجی، سریانی، یونانی و یهودی تقسیم می شوند.[۴]

منابع دست سوم[ویرایش]

منابع دست سوم شامل منابعی است که پیشتر در دوره های پس از ساسانیان تالیف شده اند. ولی وقایع اواخر عهد ساسانی را روشن می کنند. در واقع این منابع زیر بنای تحقیقات پیشین در مورد ساسانیان بوده‌اند.[۵]

منابع عربی[ویرایش]

منابع فارسی[ویرایش]

منابع فارسی دارای همان سبک منابع عربی هستند. بعضی از منابع فارسی ترجمه منابع عربی یا اطلاعات گزیده ای از آنها می باشند. بعضی دیگر، اطلاعات مهم مستقل به دست می‌دهند که از دوره ساسانی گرفته شده است و در عین حال که بعضی از متون مانند نامه تنصر یا شاهنامه شاید شامل مطالبی از دوره ساسانی است. با این حال، بیشتر این متون حاصل دانش‌پژوهی مسلمین بوده، برخی نظریه های متفاوت نسبت به گذشته دارند و این متون مهم هستند.[۶]

آثار مورخین معاصر[ویرایش]

در مورد تاریخ ساسانیان، فصلی که فردیناند یوستی دربارهٔ تاریخ ایران باستان در کتاب «اساس فقه‌الغه ایرانی» نوشته، کاملترین گزارشی است که در سال‌های آغازین قرن بیستم نوشته شده‌است. مهم‌ترین تحقیق در تاریخ ساسانیان، توسط کریستین‌سن نوشته شده‌است. وی همه منابع را در دسترس نیمه اول قرن ۲۱ را با هم جمع کرده‌است. بعد از کتاب او، ریچارد فرای کتابی با عنوان «تاریخ ایران باستان» منتشر کرد. فصل پایانی این کتاب، شامل جزئیات حوادثی است که به دنبال فتح مسلمین روی داد. مطالب کتاب فرای دربارهٔ اواخر عهد ساسانی، مهم‌ترین گزارش از وضعیت اجتماعی و فکری فارس در قرن هفتم میلادی است. وی سپس، تالیف قبلی خود را تکمیل کرد و به خصوص، شرح مبسوطی در مورد ولایت فارس به دست داد. در این کتاب، دیوان‌سالاری، حکومت مذهبی و روابط متقابل زرتشتیان و مسلمین، با جزئیات مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده در عین آگاهی، در اظهارات خود دقیق بوده، از تائیر پندارها بر کار خود جلوگیری کرده است.[۷]

از آن زمان تا کنون، مدارک و اسناد دیگری به دست آمده که لزوم این تحقیق را ضروری می سازد. در کتاب گابریلی درباره فتوح مسلمین، منابع اسلامی اساس قرار گرفته‌اند. شاید بتوان گفت که کتاب ایران در قرون نخستین اسلامی اشپولر کامل‌ترین تالیف درباره این دوره از تاریخ ایران است. م. هایندز مقاله «نخستین فتوحات عرب در فارس» را به سال 1984 منتشر کرد. م. مورنی نیز در کتاب خود، بیشتر از پیامد فتح عراق بحث کرده است و هر دوی این نوشته‌ها، بر متون متکی هستند. مورنی در این کتاب از ساکنان مختلف عراق در عصر ساسانی و از جمله زرتشتیان و وضع آنها سخن رانده است. این نویسنده بیشتر به مساله پیروزی اعراب و روابط مسلمین با ایرانیان تحت سلطه پرداخته، و نمونه‌های مختلفی از استقرار اعراب و روابط آنها با ساکنان بومی فلات ایران را بیان کرده است.[۸]

نویسندگان ایرانی نیز تواریخی نگاشته و از فتح ایران و نتایج آن سخن رانده‌اند. م. عزیزی در کتاب استیلای اعراب و حس ملی‌گرایی ایرانیان و نیز عبدالحسین زرینکوب در دو قرن سکوت و نیز مقاله «فتح ایران توسط اعراب و نتایج آن» گسترده ترین تحقیق را در دورۀ فتوحات - اگرچه با دیدی ملی‌گرایانه - به دست داده‌اند. زرینکوب به بررسی اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران قبل از سلطه مسلمین و نیز در طول دو قرن اول سلطۀ آنها پرداخته و حرکت اعراب به سوی ایران، روابط مغان با مسلمانان، جایگاه موالی و مساله جزیه و خراج را بر اساس منابع اسلامی مورد مطالعه قرار داده است.[۹]

همچنین موقعیت زرتشتی‌های اواخر دوره ساسانی و نیز شرایط ایرانی‌های تحت حکومت مسلمین نیز مورد توجه قرار گرفته است. م. ایرانی در مقاله «ایالت خراسان بعد از فتح اعراب» مقاومت ایرانیان در برابر مهاجم های عرب را شرح داده است. ف. داور شاید یک جانبه‌ترین مقاله را - بدون ذکر هیچ منبعی - دربارۀ پیامد تسخیر ایران به وسیله مسلمین نوشته باشد.[۱۰]

فره وشی مقاله ای درباره علت های سقوط ساسانیان به رشته تحریر درآورده است. و اخیرا چوکسی به تحقیق بسیار جدی و دقیقی درباره روابط زرتشتیان و مسلمین در دوره اسلامی پرداخته و چگونگی از دست رفتن قدرت زرتشتیان و تبدیل مسلمانان به نیروی غالب در ایران را مورد مطالعه قرار داده است. همۀ مواردی که در بالا ذکر شده، به جز مورد آخر، دیدگاه بس تیره‌ای از پیامد شکست ساسانیان و آنچه به ناچار برای زرتشتیان اتفاق افتاد، به دست می دهد.[۱۱]

چارچوب کار آرتور کریستین‌سن در اثر عظیمش، ایران در زمان ساسانیان استفاده از همۀ منابع در دسترس، از جمله منابع فارسی میانه، سریانی، عربی، فارسی و منابع دیگر بوده که از آنها برای نگارش تاریخ اواخر عهد ساسانی و به همان نسبت، اوایل همین دوره، استفاده کرده است. او همانند سایر محققان، هنگام نگارش این کتاب برای اثبات نظریه ها و مباحث خود، بیشتر به متون متاخر متکی بوده است.[۱۲]

پس از کریستین‌سن، ریچارد فرای، فیلیپ ژینیو، ریکا گیزلن و دیگران، مقالات مهمی نوشته و در استقاده روشمند از منابع، دگرگونی ایجاد کرده‌اند. ایشان بر استفاده از اشیاء و آثاری که نمایشگر فرهنگ عصر ساسانی است، تاکید کرده و این روش را بنیاد نهادند و از اولین محققانی بوده اند که از طبقه بندی منابع موجود در ایران پیش از اسلام، بحث کرده اند. به علت کمبود منابع این دوره، فرای بر این باور است که «هر قطعه از یک کتیبه، هر شیء مربوط به فرهنگ مادی، هر کلمه از یک متن و هر چیز دیگر، باید زیر میکروسکوپ قرار گیرد و به دقت بررسی گردد تا اطلاعات ممکن از آن بیرون کشیده شود».[۱۳]

فیلیپ ژینیو از طرفداران راسخ نظریه بررسی اشیاء و طبقه بندی منابع اصلی دوره ساسانی است. وی همچنین معتقد است که دقت و تمرکز بر روی مهرها و جای مهرهای به جا مانده، می تواند برای درک جغرافیای اداری دورۀ ساسانی به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گیرد.[۱۴]

ریکا گیزلن همۀ مهرها و یا جای مهرها را یکجا جمع کرده، و الگوی کاملی از جغرافیای اداری عهد ساسانی به دست داده است. ژینیو خطرات استفاده از منابع اسلامی را برای عهد ساسانی به طور مکرر تذکر دادهه و استفاده از منابع اصلی ساسانیان را مطلوب دانسته است.[۱۵]

پانویس[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • دریایی، تورج (۱۳۸۳). سقوط ساسانیان. ترجمهٔ منصوره اتحادیه (نظام مافی)، فرناز امیرخانی حسینک لو. تهران. شابک ۹۶۴-۶۰۸۲-۱۷-۳.