پرش به محتوا

بازپس‌گیری اندلس: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی نسخهٔ 37891470 از Simasadeqi (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
ArtaMJ (بحث | مشارکت‌ها)
ترجمه از ویکی‌پدیا انگلیسی.
برچسب‌ها: جمع عربی واژگان فارسی ویرایشگر دیداری
خط ۵۰: خط ۵۰:


با پیروزی مسیحیان [[فرمانروایان کاتولیک|فرمانروایان اسپانیا]] بر یکنواختی مذهبی تأکید نمودند و بسیاری از موروها و [[یهودیان]] را از آن کشور اخراج کردند.<ref name="Britannica"/>
با پیروزی مسیحیان [[فرمانروایان کاتولیک|فرمانروایان اسپانیا]] بر یکنواختی مذهبی تأکید نمودند و بسیاری از موروها و [[یهودیان]] را از آن کشور اخراج کردند.<ref name="Britannica"/>

== مفهوم واژه و مدت‌ ==
اصطلاح ''Reconquista'' ، که برای توصیف مبارزه بین مسیحیان و مسلمانان در شبه جزیره ایبری در [[قرون وسطی]] به کار می رفت، توسط نویسندگان آن دوره استفاده نمی شد، بنابراین هیچ گونه توسعه ای از آن به عنوان یک مفهوم در قرون وسطی وجود نداشت. از آنجا که ساخت نظری آن در تاریخ نگاری قرون وسطی قرن ها پس از پایان توالی وقایعی که این اصطلاح به آن اشاره می کند رخ داده است، معانی مختلفی پیدا کرده است. مفهوم فتح مجدد واقعی در معرض نگرانی ها یا تعصبات خاص محققان بوده است که گاه از آن به عنوان سلاحی در مناقشات ایدئولوژیک استفاده کرده اند. {{Sfn|García Fitz|2009|صص=144–145}}

یک ایدئولوژی [[بازپیوندخواهی]] قابل تشخیص که بعداً به بخشی از مفهوم "Reconquista" تبدیل شد، یک تسخیر مجدد توسط مسیحیان در شبه جزیره ایبری، در نوشته‌ها در پایان قرن نهم ظاهر شد. <ref name="CambridgeMedieval">{{Cite book}}</ref> به عنوان مثال، وقایع نگار مسیحی ناشناس ''چرونیکا پروفتیکا'' (883-884) ادعا می کند که یک ارتباط تاریخی بین [[پادشاهی ویزیگوت]] فتح شده توسط مسلمانان در سال 711 و [[پادشاهی آستوریاس]] که در آن سند تهیه شده است، وجود دارد و بر شکاف فرهنگی و مذهبی مسیحی و مسلمان تأکید می کند. در هیسپانیا، و ضرورت بیرون راندن مسلمانان و بازگرداندن سرزمین های فتح شده. در واقع، در نوشته‌های هر دو طرف، نوعی شکاف بر اساس قومیت و فرهنگ بین ساکنان پادشاهی‌های کوچک مسیحی در شمال و نخبگان غالب در جنوب تحت سلطه مسلمانان وجود داشت. <ref name="CambridgeMedieval" />

== زمینه ==

=== فرود در اسپانیای ویزیگوت و گسترش اولیه ===
در سال 711، سربازان [[قوم بربر|بربر]] شمال آفریقا به همراه عده‌ای از [[مردم عرب|اعراب]] به فرماندهی [[طارق بن زیاد]] از [[تنگه جبل‌الطارق|تنگه جبل الطارق]] عبور کردند و در نبرد گوادالته (19 تا 26 ژوئیه) با یک نیروی ویزیگوتی به رهبری پادشاه [[ردریک|رودریک]] در [[نبرد گوادالته]] (19 تا 26 ژوئیه) درگیر شدند. در سراسر [[پادشاهی ویزیگوت|پادشاهی ویزیگوت هیسپانیا]] . <ref>{{Cite web|last=Nick|date=2022-11-10|title=Battle of Guadalete: 2 Reasons It Changed History|url=https://thehistoryace.com/battle-of-guadalete-2-reasons-it-changed-history/|accessdate=2023-06-16|website=The History Ace|language=en-us}}</ref> بسیاری از سربازان رودریک ترک کردند که منجر به شکست شد. رودریک هنگام عبور از [[گوادالکیبیر|رودخانه گوادالکیبیر]] غرق شد.

پس از شکست رودریک، فرماندار اموی [[افریقیه]] [[موسی بن نصیر]] به طارق پیوست و لشکرکشی را علیه شهرها و دژهای مختلف در هیسپانیا هدایت کرد. برخی مانند [[مریدا]] ، [[کوردوبا (اسپانیا)|کوردووا]] یا [[ساراگوسا]] در سال 712، احتمالا [[تولدو]] ، گرفته شدند، اما بسیاری با معاهده‌ای در ازای حفظ خودمختاری، در قلمرو [[تئودمیر (ویزیگوت)|تئودمیر]] (منطقه تودمیر) یا [[پامپلونا]] موافقت کردند. {{Sfn|Collins|1989|صص=38–45}} ارتش متجاوز اسلام از 60000 نفر بیشتر نبود. <ref>{{Cite book}}</ref>


== تاریخچه ==
== تاریخچه ==
خط ۷۷: خط ۸۹:


در این زمان کاستیا تنها کشور مسیحی‌ای بود که با [[گرانادا]] مرز مشترک داشت و امیران بنو نصر، آخرین سلسلهٔ موروهای مسلمان در اسپانیا به جای در پیش گرفتن سیاست جنگ‌طلبی، خراجگزار فرمانروایان کاستیا شدند.<ref name="Oxford"/> اما این وضعیت نیز با بر تخت نشستن [[ایزابل یکم، ملکه کاستیا]] در ۱۴۷۴ و ازدواجش با [[فرناندوی دوم، پادشاه آراگون]] دستخوش تغییر شد زیرا فرمانروایان جدید بر انجام «جنگ مقدس» برای اثبات موقعیت و یکپارچه‌سازی پادشاهی‌های تحت فرمانشان اصرار داشتند.
در این زمان کاستیا تنها کشور مسیحی‌ای بود که با [[گرانادا]] مرز مشترک داشت و امیران بنو نصر، آخرین سلسلهٔ موروهای مسلمان در اسپانیا به جای در پیش گرفتن سیاست جنگ‌طلبی، خراجگزار فرمانروایان کاستیا شدند.<ref name="Oxford"/> اما این وضعیت نیز با بر تخت نشستن [[ایزابل یکم، ملکه کاستیا]] در ۱۴۷۴ و ازدواجش با [[فرناندوی دوم، پادشاه آراگون]] دستخوش تغییر شد زیرا فرمانروایان جدید بر انجام «جنگ مقدس» برای اثبات موقعیت و یکپارچه‌سازی پادشاهی‌های تحت فرمانشان اصرار داشتند.

== میراث ==

=== جشنواره ها در اسپانیا و پرتغال مدرن ===
در حال حاضر فستیوال هایی به نام ''موروس و کریستیانوس'' (اسپانیایی)، ''موروس ئه کریستیائوس'' (پرتغالی) که همگی به معنای «مورها و مسیحیان» هستند، مبارزات را به صورت رژه های رنگارنگ با لباس های استادانه بازسازی می کنند. و بسیاری از آتش بازی ها، به ویژه در شهرهای مرکزی و جنوبی [[بخش خودمختار والنسیا|سرزمین والنسیا]] ، مانند [[آلکوی|Alcoi]] ، [[اونتینینتو|اونتیونینتو]] یا [[بیینا]] .

=== اثرات ماندگار ===
یک مطالعه در سال 2016 نشان داد که "نرخ تسخیر مجدد" - با سرعتی که مرزهای مسیحی گسترش یافت - تا به امروز تأثیرات مداومی بر اقتصاد اسپانیا دارد. پس از مرحله اولیه فتح نظامی، کشورهای مسیحی سرزمین فتح شده را در خود جای دادند. زمانی که مناطق بزرگ مرزی به یکباره گنجانده شد، زمین بیشتر در اختیار اشراف و دستورات نظامی قرار گرفت که اثرات منفی بر توسعه درازمدت داشت. از سوی دیگر، ادغام مناطق کوچک، عموماً امکان مشارکت افراد مهاجرنشین را فراهم می‌کرد و احتمال بیشتری وجود داشت که تحت نظارت تاج و تخت قرار گیرند. این منجر به توزیع عادلانه‌تر زمین و برابری اجتماعی بیشتر، با اثرات مثبت بر توسعه بلندمدت شد. <ref name="Oto-Peralías2016">{{Cite journal|last=Oto-Peralías|first=Daniel|last2=Romero-Ávila|first2=Diego|date=13 May 2016|title=The economic consequences of the Spanish Reconquest: the long-term effects of Medieval conquest and colonization|url=https://riuma.uma.es/xmlui/bitstream/10630/11092/1/OtoPeralias-Malaga.pdf|journal=Journal of Economic Growth|language=en|volume=21|issue=4|pages=409–464|doi=10.1007/s10887-016-9132-9|issn=1381-4338|hdl-access=free}}</ref>
[[پرونده:Día_de_la_Toma_(no_a_la_Toma).jpg|بندانگشتی|رژه ارتش در گرانادا با حضور هواداران راست افراطی که پرچم های فرانکوئیست را به اهتزاز در می آورند (2 ژانویه 2016)]]

=== جریان های راست‌گرا ===
همراه با لفاظی های [[جنگ‌های صلیبی|جنگ های صلیبی]] ، لفاظی "Reconquista" به عنوان نقطه تجمع در گفتمان سیاسی [[سیاست‌های راست تندرو|راست تندرو]] معاصر در [[اسپانیا]] ، [[پرتغال]] و به طور گسترده تر، همچنین به عنوان نقطه تجمع در گفتمان سیاسی عمل می کند. [[راست رادیکال (اروپا)|راست افراطی]] در [[اروپا]] <ref>{{Cite book}}</ref> اغلب، ارجاعات به "بازپسگیری" و جنگ‌های صلیبی توسط گروه‌های راست افراطی آنلاین قرن بیست و یکم به صورت تمثیلی به عنوان [[میم اینترنتی]] پخش می‌شود که به دنبال انتقال [[اسلام‌هراسی]] هستند. <ref>{{Cite book}}</ref> این موضوع همچنین به عنوان یک نقطه تجمع اصلی توسط گروه های [[جنبش هویت‌خواهی|هویت گرا]] در فرانسه و ایتالیا مورد استفاده قرار گرفته است. <ref>{{Cite book}}</ref>

بزرگداشت سالانه تسلیم سلطان بوابدیل در گرانادا در 2 ژانویه در طی سالهای اولیه [[اسپانیای فرانکو|رژیم فرانکو]] رنگ و بوی ملی گرایانه ای پیدا کرد و از زمان مرگ دیکتاتور [[فرانسیسکو فرانکو]] در سال 1975، به عنوان چسبی برای گروه های راست افراطی عمل کرد. تسهيل اجتماعات فيزيكي در فضاي باز و فراهم كردن فرصتي براي آنها كه بتوانند خواسته هاي سياسي خود را به صراحت بيان كنند. <ref name="garciasanjuan">{{Cite web|url=https://www.eldiario.es/andalucia/en-abierto/manipulacion-pasado-ultraderecha-reaccion-academica_132_7374060.html|website=[[eldiario.es]]|first=Alejandro|last=García Sanjuan|date=3 April 2021|title=La manipulación del pasado por la ultraderecha y la reacción académica}}</ref> یک واحد لژیون اسپانیایی معمولاً رژه می‌رود و سرود ''El novio de la muerte،'' «داماد مرگ» را می‌خواند. <ref>{{Cite web|date=2 January 2020|title=Así sonó 'El novio de la muerte' cantado por la Legión este 2 de enero en Granada|url=https://www.ideal.es/granada/toma-granada-legion-sono-novio-muerte-20200102144112-nt.html|accessdate=9 March 2022|website=Ideal|language=es}}</ref> راست افراطی همچنین با ادعای تاریخ هایی در تاریخ Reconquista، مانند جشن های ذکر شده در 2 ژانویه یا 2 فوریه، جشن های منطقه ای برای [[بخش‌های خودمختار اسپانیا|جوامع خودمختار]] مرتبط ( [[اندلس]] و [[مورسیا]] ) [[جنگ فرهنگی]] به راه انداخته است. <ref name="garciasanjuan" />


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۶

رِکُونکیستا

نبرد مسیحیان و مورها (مسلمانان) کانتیگاس د سانتا ماریا
تاریخ۷۱۱–۱۴۹۲ (۷۸۱ سال)
موقعیت
نتایج

تمامی قلمروهای تحت سلطه مسلمانان توسط پادشاهی‌های مسیحی ایبری بازپس‌گرفته شد
فرمان الحمرا

طرف‌های درگیر
  • پادشاهی آستوریاس
  • پادشاهی لئون
  • پادشاهی کاستیل
  • پادشاهی ناوار
  • پادشاهی آراگون
  • پادشاهی پرتغال
  • تاج آراگون
  • سایر مسیحیان
  • فرقه‌های نظامی
  • خلافت اموی
  • امارت قرطبه
  • خلافت قرطبه
  • بنی قسی
  • طوایف مختلف
  • زیریان
  • مرابطون
  • خلافت موحدون
  • امارت گرانادا
  • خاندان زیانی
  • مرینیان
  • مزدوران اسلاوی[نیازمند منبع]
  • رِکُونکیستا (Reconquista)[۱] (به اسپانیایی، پرتغالی و گالیسی به معنی: بازپس‌گیری)، جنبش استرداد یا سقوط آندلس، اصطلاحی تاریخی برای مجموعه‌ای از لشکرکشی‌های طولانی‌مدت پادشاهی‌های مسیحیان اسپانیا و پرتغال در قرون وسطی (از قرن هشتم تا سال ۱۴۹۲) به منظور بازپس‌گیری سرزمین‌های خود از موروهای مسلمانی بود که در اوایل سدهٔ هشتم میلادی بیشتر شبه‌جزیره ایبری را در حمله امویان به اشغال خود درآورده بودند.[۲]

    هرچند مسیحیان پیشتر در حدود سال ۷۱۸ و در نبرد کووادونگا با موروها درگیر شده بودند اما برای سه سده برتری با مسلمانان بود تا آنکه سرانجام در سدهٔ یازدهم و به‌دنبال فروپاشی اتحاد موروها و بروز احساسات ضد مسلمانی در پادشاهی‌های مسیحی‌نشین شمال اسپانیا، جنبش بازپس‌گیری قلمروهای از دست‌رفته از مسلمانان رسماً آغاز شد.[۲] چندین جنگ درگرفت و بیشتر شبه‌جزیره تا سدهٔ سیزدهم به دست مسیحیان افتاد. تنها امیرنشین گرانادا در گرانادا در جنوب اسپانیا بود که هنوز در کنترل موروها قرار داشت و سبب شده بود تا آتش رکونکیستا هنوز شعله‌ور باشد. سرانجام آخرین پایگاه موروها نیز تا پایان سدهٔ پانزدهم توسط مسیحیان فتح شد و رکونکیستا به پایان رسید.[۲]

    با پیروزی مسیحیان فرمانروایان اسپانیا بر یکنواختی مذهبی تأکید نمودند و بسیاری از موروها و یهودیان را از آن کشور اخراج کردند.[۲]

    مفهوم واژه و مدت‌

    اصطلاح Reconquista ، که برای توصیف مبارزه بین مسیحیان و مسلمانان در شبه جزیره ایبری در قرون وسطی به کار می رفت، توسط نویسندگان آن دوره استفاده نمی شد، بنابراین هیچ گونه توسعه ای از آن به عنوان یک مفهوم در قرون وسطی وجود نداشت. از آنجا که ساخت نظری آن در تاریخ نگاری قرون وسطی قرن ها پس از پایان توالی وقایعی که این اصطلاح به آن اشاره می کند رخ داده است، معانی مختلفی پیدا کرده است. مفهوم فتح مجدد واقعی در معرض نگرانی ها یا تعصبات خاص محققان بوده است که گاه از آن به عنوان سلاحی در مناقشات ایدئولوژیک استفاده کرده اند. [۳]

    یک ایدئولوژی بازپیوندخواهی قابل تشخیص که بعداً به بخشی از مفهوم "Reconquista" تبدیل شد، یک تسخیر مجدد توسط مسیحیان در شبه جزیره ایبری، در نوشته‌ها در پایان قرن نهم ظاهر شد. [۴] به عنوان مثال، وقایع نگار مسیحی ناشناس چرونیکا پروفتیکا (883-884) ادعا می کند که یک ارتباط تاریخی بین پادشاهی ویزیگوت فتح شده توسط مسلمانان در سال 711 و پادشاهی آستوریاس که در آن سند تهیه شده است، وجود دارد و بر شکاف فرهنگی و مذهبی مسیحی و مسلمان تأکید می کند. در هیسپانیا، و ضرورت بیرون راندن مسلمانان و بازگرداندن سرزمین های فتح شده. در واقع، در نوشته‌های هر دو طرف، نوعی شکاف بر اساس قومیت و فرهنگ بین ساکنان پادشاهی‌های کوچک مسیحی در شمال و نخبگان غالب در جنوب تحت سلطه مسلمانان وجود داشت. [۴]

    زمینه

    فرود در اسپانیای ویزیگوت و گسترش اولیه

    در سال 711، سربازان بربر شمال آفریقا به همراه عده‌ای از اعراب به فرماندهی طارق بن زیاد از تنگه جبل الطارق عبور کردند و در نبرد گوادالته (19 تا 26 ژوئیه) با یک نیروی ویزیگوتی به رهبری پادشاه رودریک در نبرد گوادالته (19 تا 26 ژوئیه) درگیر شدند. در سراسر پادشاهی ویزیگوت هیسپانیا . [۵] بسیاری از سربازان رودریک ترک کردند که منجر به شکست شد. رودریک هنگام عبور از رودخانه گوادالکیبیر غرق شد.

    پس از شکست رودریک، فرماندار اموی افریقیه موسی بن نصیر به طارق پیوست و لشکرکشی را علیه شهرها و دژهای مختلف در هیسپانیا هدایت کرد. برخی مانند مریدا ، کوردووا یا ساراگوسا در سال 712، احتمالا تولدو ، گرفته شدند، اما بسیاری با معاهده‌ای در ازای حفظ خودمختاری، در قلمرو تئودمیر (منطقه تودمیر) یا پامپلونا موافقت کردند. [۶] ارتش متجاوز اسلام از 60000 نفر بیشتر نبود. [۷]

    تاریخچه

    فتح شبه‌جزیرهٔ ایبری توسط مسلمانان

    مسلمانان در سدهٔ هشتم میلادی به سرعت مناطقی را که اسپانیا و پرتغال امروزی را تشکیل می‌دهند به اشغال خود درآوردند. آنان که بیشتر متشکل از بربرهای شمال آفریقایی بودند که توسط اعراب رهبری می‌شدند در نخستین یورششان در ۷۱۱ توانستند وارد شبه‌جزیره ایبری شوند و تا ۷۱۶ تقریباً بیشتر آن به جز مناطق کوهستانی استوریاس و دره‌های جنوبی کوه‌های پیرنه را در کنترل خود گرفتند.[۸] همچنین آنان تا ۷۳۲ توانستند تا عمق خاک فرانسه نفوذ کنند اما شارل مارتل توانست آنان را طی نبردی در تور به عقب براند.[۹]

    در ۷۵۶ عبدالرحمان یکم دودمان امویان را در کوردوبا پایه نهاد که بعدتر به خلافت کوردوبا تبدیل شد.[۹] در این مدت مسیحیان که در شمال شبه‌جزیره در محاصره قرار گرفته بودند شروع به مقاومت در برابر مسلمانان کردند و اهالی آستوریاس و گالیسیا تا سال ۹۰۰ میلادی توانستند تقریباً بیشتر زمین‌های خالی از سکنهٔ درهٔ دوئرو و دشت‌های شمالی را به اشغال خود درآورده و با تقویت مواضعشان، پایتخت جدیدی را در لئون بنیاد نهند. در همین زمان مسلمانان نیز تا کوهپایه‌های پیرنه در درهٔ اِبرو در شرق شبه‌جزیره سکنی گزیده بودند و این در حالی بود که مسیحیان کاتالونیا نتوانسته بودند تا بیشتر از جنوب بارسلونا پیشروی کنند.[۸]

    فروپاشی خلافت کوردوبا و آغاز رکونکیستا

    خلافت کوردوبا در اوایل سدهٔ یازدهم از هم پاشید و به‌دنبال آن امیرنشین‌های طایفه‌ای کوچکی در اسپانیا به‌وجود آمد. اما این موضوع فرصتی را برای مسیحیان به‌وجود آورد تا با استفاده از سواره‌نظام زره‌پوش خود اوضاع را به نفع خود برگردانند.[۸]

    در ۱۰۸۵ تولیدو به دست آلفونسوی چهارم کاستیا افتاد و آلفونسوی یکم آراگون در ۱۱۱۸ ساراگوسا را به اشغال خود درآورد. آفونسو یکم پرتغال نیز با کمک جنگجویان صلیبی بریتانیایی و فلاندری موفق به فتح لیسبون در ۱۱۴۷ گردید.

    با سقوط تولدو و و اشغال درهٔ تاگوس توسط مسیحیان، فتح اسپانیای مسلمان‌نشین دور از دسترس نبود. اما مداخلهٔ مرابطان (۱۰۸۶–۱۱۴۵) و موحدون (۱۱۴۵-حدود ۱۲۳۰) از قدرت‌های اسلامی شمال آفریقا سبب شد تا حکومت آندلس تا چند سدهٔ دیگر به حیات خود ادامه دهد و مسلمانان اسپانیا بهای آن را با پذیرش فرمانروایان بربری که منافع اصلیشان در قلمروهای شمال آفریقا بود و نه آندلس پرداختند.[۸]

    مراکش پایتخت مرابطان و موحدون بود و آن‌ها لشکرکشی‌های عظیمشان علیه مسیحیان را از همان‌جا آغاز می‌کردند. با این حال آن‌ها توان دفاع از سرزمین‌های خود یا بازپس‌گیری سرزمین‌هایی که از دست می‌دادند را نداشتند. سپاهیان مسیحی توسط پادشاهان چندین سرزمین رهبری می‌شد و در شهرهای مختلف از کمک شبه‌نظامیان برخوردار بود. این شبه‌نظامیان نقش مهمی به‌ویژه در نبردهای سدهٔ دوازدهم داشتند و به همین ترتیب ارتش‌های شهرهایی همچون آلویلا توانستند حملات مرابطان و موحدون را دفع کنند.[۸] از سوی دیگر سپاهیان اسپانیایی به ویژه شوالیه‌های کالاتراوا و سانتیاگو موفق شدند تا از دژهای نئو کاستیا در برابر حملات موحدون در فاصلهٔ سال‌های سرنوشت‌ساز ۱۱۹۵ تا ۱۲۱۲ دفاع نمایند.[۸]

    در ۱۱۹۵ موحدون سپاه آلفونسوی هشتم کاستیل را قاطعانه در آلارکوس شکست دادند اما آن‌ها نتوانستند از این پیروزی خود استفاده کرده و تولدو یا دیگر شهرهایی را که در سده‌های پیش از دست داده بودند را بازپس گیرند. لشکرکشی بعدی در ۱۲۱۱ اتفاق افتاد و مسیحیان که در این مدت بیشتر درگیر مشاجره با یکدیگر بودند بار دیگر علیه مسلمانان متحد شدند. آلفونسوی هشتم با پشتیبانی پاپ رهبری سپاهیان را بر عهده گرفت و این بار توانست موحدون را در لاس ناواس ده تولوسا در ۱۲۱۲ شکست دهد.[۸] اما علی‌رغم کسب این پیروزی مسیحیان در همان زمان به آندلس حمله نکردند.

    با مرگ محمد الناصر، خلیفهٔ موحدون در ۱۲۱۳ و بروز اختلافات بر سر جانشینی او، مسلمانان دیگر فرصت بازسازی استحکامات خود را نداشتند و هنگامی که مسیحیان به رهبری فرناندوی سوم، پادشاه کاستیا و لئون بار دیگر شروع به پیشروی کردند، نه مسلمانان آندلس و نه مدعیان خلافت موحدون نتوانستند در برابر آنان مقاومت نمایند.[۸] کوردوبا در ۱۲۳۶ و سویا در ۱۲۴۸ به دست مسیحیان افتاد و خاومی یکم آراگون در ۱۲۳۰ مایورکا و در ۱۲۳۶ والنسیا را فتح نمود. در غرب نیز پرتغالی‌ها تا ۱۲۵۰ موفق شدند که ادارهٔ آلگارو را در اختیار خود بگیرند.[۸]

    سقوط گرانادا و پایان رکونکیستا

    [[پرونده:La Rendición de Granada - Pradilla.jpg|بندانگشتی|۳۰۰ پیکسل|تابلوی «تسلیم گرانادا» اثر فرانسیسکو پرادیا اورتیز (۱۸۸۲) - رویارویی محمد دوازدهم، آخرین امیر امارت غرناطه با ایزابل یکم، ملکه کاستیا و فرناندوی دوم، پادشاه آراگون در این زمان از اسپانیای مسلمان تنها پادشاهی گرانادا باقی‌مانده بود که در جنوب کوه‌های آلگه‌سیراس تا آلمریا قرار داشت. این امیرنشین علی‌رغم کوچکی وسعتش توانست برای دو قرن و نیم دیگر تا ۱۴۹۲ که سرانجام تسلیم شد به حیات خود ادامه دهد. این موضوع از طرفی به دلیل وجود کوه‌ها و از طرف دیگر به دلیل جمعیت بالای آن بود که پناهجویانی از دیگر مناطق را نیز در خود جای داده بود. آن‌ها همچنین تا پیش از شکست در نبرد ریو سالادو در ۱۳۴۰ از حمایت دودمان مراکشی مرینیان نیز برخوردار بودند.[۸]

    در این زمان کاستیا تنها کشور مسیحی‌ای بود که با گرانادا مرز مشترک داشت و امیران بنو نصر، آخرین سلسلهٔ موروهای مسلمان در اسپانیا به جای در پیش گرفتن سیاست جنگ‌طلبی، خراجگزار فرمانروایان کاستیا شدند.[۸] اما این وضعیت نیز با بر تخت نشستن ایزابل یکم، ملکه کاستیا در ۱۴۷۴ و ازدواجش با فرناندوی دوم، پادشاه آراگون دستخوش تغییر شد زیرا فرمانروایان جدید بر انجام «جنگ مقدس» برای اثبات موقعیت و یکپارچه‌سازی پادشاهی‌های تحت فرمانشان اصرار داشتند.

    میراث

    جشنواره ها در اسپانیا و پرتغال مدرن

    در حال حاضر فستیوال هایی به نام موروس و کریستیانوس (اسپانیایی)، موروس ئه کریستیائوس (پرتغالی) که همگی به معنای «مورها و مسیحیان» هستند، مبارزات را به صورت رژه های رنگارنگ با لباس های استادانه بازسازی می کنند. و بسیاری از آتش بازی ها، به ویژه در شهرهای مرکزی و جنوبی سرزمین والنسیا ، مانند Alcoi ، اونتیونینتو یا بیینا .

    اثرات ماندگار

    یک مطالعه در سال 2016 نشان داد که "نرخ تسخیر مجدد" - با سرعتی که مرزهای مسیحی گسترش یافت - تا به امروز تأثیرات مداومی بر اقتصاد اسپانیا دارد. پس از مرحله اولیه فتح نظامی، کشورهای مسیحی سرزمین فتح شده را در خود جای دادند. زمانی که مناطق بزرگ مرزی به یکباره گنجانده شد، زمین بیشتر در اختیار اشراف و دستورات نظامی قرار گرفت که اثرات منفی بر توسعه درازمدت داشت. از سوی دیگر، ادغام مناطق کوچک، عموماً امکان مشارکت افراد مهاجرنشین را فراهم می‌کرد و احتمال بیشتری وجود داشت که تحت نظارت تاج و تخت قرار گیرند. این منجر به توزیع عادلانه‌تر زمین و برابری اجتماعی بیشتر، با اثرات مثبت بر توسعه بلندمدت شد. [۱۰]

    رژه ارتش در گرانادا با حضور هواداران راست افراطی که پرچم های فرانکوئیست را به اهتزاز در می آورند (2 ژانویه 2016)

    جریان های راست‌گرا

    همراه با لفاظی های جنگ های صلیبی ، لفاظی "Reconquista" به عنوان نقطه تجمع در گفتمان سیاسی راست تندرو معاصر در اسپانیا ، پرتغال و به طور گسترده تر، همچنین به عنوان نقطه تجمع در گفتمان سیاسی عمل می کند. راست افراطی در اروپا [۱۱] اغلب، ارجاعات به "بازپسگیری" و جنگ‌های صلیبی توسط گروه‌های راست افراطی آنلاین قرن بیست و یکم به صورت تمثیلی به عنوان میم اینترنتی پخش می‌شود که به دنبال انتقال اسلام‌هراسی هستند. [۱۲] این موضوع همچنین به عنوان یک نقطه تجمع اصلی توسط گروه های هویت گرا در فرانسه و ایتالیا مورد استفاده قرار گرفته است. [۱۳]

    بزرگداشت سالانه تسلیم سلطان بوابدیل در گرانادا در 2 ژانویه در طی سالهای اولیه رژیم فرانکو رنگ و بوی ملی گرایانه ای پیدا کرد و از زمان مرگ دیکتاتور فرانسیسکو فرانکو در سال 1975، به عنوان چسبی برای گروه های راست افراطی عمل کرد. تسهيل اجتماعات فيزيكي در فضاي باز و فراهم كردن فرصتي براي آنها كه بتوانند خواسته هاي سياسي خود را به صراحت بيان كنند. [۱۴] یک واحد لژیون اسپانیایی معمولاً رژه می‌رود و سرود El novio de la muerte، «داماد مرگ» را می‌خواند. [۱۵] راست افراطی همچنین با ادعای تاریخ هایی در تاریخ Reconquista، مانند جشن های ذکر شده در 2 ژانویه یا 2 فوریه، جشن های منطقه ای برای جوامع خودمختار مرتبط ( اندلس و مورسیا ) جنگ فرهنگی به راه انداخته است. [۱۴]

    منابع

    1. تلفظ آن در میان زبان‌های مختلفی که در شبه جزیره ایبری و همچنین در سرزمین‌های همسایه صحبت می‌شود، متفاوت است. در حالی که تا حد زیادی املای آن به همین صورت است. در عربی به آن (سقوط الأندلس) می‌گویند.
    2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ "Reconquista." Encyclopædia Britannica. Encyclopædia Britannica Online. Encyclopædia Britannica, 2011. Web. 07 Apr. 2011. <http://www.britannica.com/EBchecked/topic/493710/Reconquista>.
    3. García Fitz 2009, pp. 144–145.
    4. ۴٫۰ ۴٫۱ {{cite book}}: Empty citation (help)
    5. Nick (2022-11-10). "Battle of Guadalete: 2 Reasons It Changed History". The History Ace (به انگلیسی). Retrieved 2023-06-16.
    6. Collins 1989, pp. 38–45.
    7. {{cite book}}: Empty citation (help)
    8. ۸٫۰۰ ۸٫۰۱ ۸٫۰۲ ۸٫۰۳ ۸٫۰۴ ۸٫۰۵ ۸٫۰۶ ۸٫۰۷ ۸٫۰۸ ۸٫۰۹ ۸٫۱۰ Reconquista. Answers.com. The Oxford Companion to Military History, Oxford University Press, 2001, 2004. http://www.answers.com/topic/reconquista-2, accessed April 08, 2011.
    9. ۹٫۰ ۹٫۱ Moor. Answers.com. The Columbia Electronic Encyclopedia, Sixth Edition, Columbia University Press. , 2011. http://www.answers.com/topic/moors, accessed April 08, 2011.
    10. Oto-Peralías, Daniel; Romero-Ávila, Diego (13 May 2016). "The economic consequences of the Spanish Reconquest: the long-term effects of Medieval conquest and colonization" (PDF). Journal of Economic Growth (به انگلیسی). 21 (4): 409–464. doi:10.1007/s10887-016-9132-9. ISSN 1381-4338. {{cite journal}}: |hdl-access= requires |hdl= (help)
    11. {{cite book}}: Empty citation (help)
    12. {{cite book}}: Empty citation (help)
    13. {{cite book}}: Empty citation (help)
    14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ García Sanjuan, Alejandro (3 April 2021). "La manipulación del pasado por la ultraderecha y la reacción académica". eldiario.es.
    15. "Así sonó 'El novio de la muerte' cantado por la Legión este 2 de enero en Granada". Ideal (به اسپانیایی). 2 January 2020. Retrieved 9 March 2022.

    پیوند به بیرون