ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه فهرست اشتباه‌های نگارشی/کاربردهای نادرست دستور زبان عربی در فارسی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

به کار بردن قواعد و علامت‌های عربی برای کلمه‌های فارسی درست نیست. مهم‌ترین کاربردهای نادرست قواعد عربی در زبان فارسی در زیر آمده‌است.

علامت‌های جمع عربی[ویرایش]

در زبان عربی یک مفرد ممکن است چندین جمع مختلف داشته باشد مانند: «بنوک»، «ابناک»، «بانکات» که همگی جمع «بانک» است. به کار بردن جمع شکسته (مکسر) عربی به‌شدت زبان فارسی را پیچیده و مشکل‌ساز نموده‌است، لذا باید حتما از جمع شکسته (مکسر) و بی‌قاعده عربی جلوگیری شود. برای مثال به‌جای استفاده از «سرادیب، «افاغنه»، «الوار»، «اکراد» و «ازمنه» که غلط هستند، باید از واژه‌های «سرداب‌ها»، «افغان‌ها»، «لرها»، «کردها» و «زمان‌ها» استفاده کنیم.

جمع نادرست و درست واژه‌های فارسی
واژۀ مفرد جمع غلط جمع صحیح
سرداب سرادیب سرداب‌ها
افغان افاغنه افغان‌ها
لر الوار لرها
کرد اکراد کردها
زمان ازمنه زمان‌ها

در زبان عربی علامت‌های جمع مذکّر سالم «ین» و «ون» هستند و علامت جمع مونث سالم «ات» است. جمع مکسر عربی قاعده مشخصی ندارد. از این علامت‌ها، نباید در زبان فارسی استفاده شود؛ مثلاً به کاربردن این واژه‌ها اشتباه است:«ویرایشات»، »بازرسین»، «داوطلبین»، «فرمایشات»، «گرایشات»، «آزمایشات»، «پیشنهادات»، «گزارشات»، «پاکات»، «کوهستانات»، «نمایشات»، «دستورات». بلکه برای این کلمات باید از علامت‌های جمع فارسی؛ یعنی «ان» و «ها» استفاده کرد. برای مثال صورت درست کلمات بالا به این صورت است: «ویرایش‌ها»، «بازرسان»، «داوطلبان»، «فرمایش‌ها»، «گرایش‌ها»، «آزمایش‌ها»، «پیشنهادها»، «گزارش‌ها»، «پاکان»، «کوهستان‌ها»، «نمایش‌ها»، «دستورها».

جمع نادرست و درست واژه‌های فارسی
واژۀ مفرد جمع نادرست جمع درست
ویرایش ویرایشات ویرایش‌ها
بازرس بازرسین بازرسان
داوطلب داوطلبین داوطلبان
فرمایش فرمایشات فرمایش‌ها
گرایش گرایشات گرایش‌ها
آزمایش آزمایشات آزمایش‌ها
پیشنهاد پیشنهادات پیشنهادها
گزارش گزارشات گزارش‌ها
پاک پاکات پاکان
کوهستان کوهستانات کوهستان‌ها
نمایش نمایشات نمایش‌ها
دستور دستورات دستورها

البته برخی واژه‌ها، مانند: «باغات، دهات، شمیرانات، و لواسانات» نشان‌دهندهٔ یک مجموعه هستند. مثلاً شمیرانات به معنای «شمیران و نواحی تابع آن» است. پس به کاربردن این کلمه‌ها اشکالی ندارد، ولی بهتر است تا جای ممکن از ساختن واژهای جدید با این علامت خودداری کرد. همچنین به کاربردن علامت «جات» مانند سبزیجات و شیرینی‌جات به عنوان نشانهٔ جمع در زبان فارسی پسندیده نیست و باید از آن خودداری کرد.[نیازمند منبع]

افزودن علامت‌های فارسی به کلمات عربی اشکالی ندارد و بهتر است به جای استفاده از جمع‌های شکسته (مکسر) عربی از علامت‌های جمع فارسی استفاده شود: مثلاً به جای «شکات» از «شاکیان» استفاده شود. [۱]

آوردن «اَل»[ویرایش]

«اَل» در زبان عربی برای معرفه کردن واژه‌ها استفاده می‌شود و استفاده از آن برای واژه‌های فارسی اشتباه است؛ مانند این واژه‌ها: «حسب‌الخواهش، حسب‌الفرموده، حسب‌الدستور، ممنوع‌المنبر (ممنوع از منبر)، ممنوع‌الکار (ممنوع از کار) و حسب‌الفرموده». البته اصطلاح «حسب‌الامر» که عربی است، درست می‌باشد.

علامت مصدر جعلی (صناعی) عربی[ویرایش]

در زبان عربی علامت «یّت» برای ساختن مصدر قراردادی از اسم یا صفت یا ضمیر به کار برده می‌شود، مانند هویت و انسانیت که در زبان عربی درست است. ولی به کار بردن این علامت با کلمه‌های فارسی اشتباه است، مانند: خوبیّت، منیّت و دوئیّت (تفرقه). بهتر است که به جای «یّت» در پایان این واژه‌ها، از «ی» مصدری بهره ببریم؛ مانند: خوبی، بدی، رهبری و دوگانگی.

تنوین[ویرایش]

به کاربردن تنوین برای کلمه‌های فارسی غلط است، مانند: گاهاً، سفارشاً، ناچاراً، دوماً، سوماً، و...، زباناً، جاناً.

شکل درست این واژه‌ها این است: گاهی یا گهگاه، (به طور) سفارشی، به ناچار، دوم، سوم، و...، زبانی، جانی.

کاربرد حروف عربی[ویرایش]

گاهی در زبان فارسی واژه‌هایی به کار می‌روند که دارای حروف کاملا عربی هستند و هیچ‌گاه جزء حروف فارسی شمرده نشدند، مانند همزه (در واژۀ رئیس) و «ة» (در عبارت دائرةالمعارف). بهتر است که در صورت امکان، واژه‌های جایگزین آن‌ها به کار رود.

هماهنگی صفت و موصوف[ویرایش]

در زبان عربی صفت با موصوف از جهاتی مطابقت می‌کند؛ مثلاً در شمارش یا جنس، مانند: «رجلٌ عالمٌ»، «امراة عالمةٌ»، و «رجالٌ عالمون». اما در زبان فارسی میان صفت و موصوف تطابق وجود ندارد و هیچ علامتی برای تأنیث (مؤنث کردن) وجود ندارد. پس به کار بردن این تعبیرها درست نیست: مرحومه مغفوره (برای زن)، زن شهیده، خانم مدیره، مأمور مربوطه، اقدامات لازمه، خانم رئیسه و غیره. بلکه شکل درست این ترکیب‌ها این چنین است: مرحوم مغفور (برای زن)، زن شهید، خانم مدیر، مأمور مربوط، اقدامات لازم، خانم رئیس و غیره.

تنها ترکیب‌های «مکًهٔ معظمه، مدینهٔ منوّره، مدینهٔ فاضله، و هیئت مدیره» به دلیل کاربرد فراوان در زبان فارسی را می‌توان همچنان به کار برد.

صفت برتر عربی + تر یا ترین[ویرایش]

باب افعل در زبان عربی برابر با صفت برتر در فارسی است. اَفضَل = بهترین. اعلم = داناترین، داناتر. بنابراین در فارسی پیوستن پسوند «تَر» یا «تَرین» به این صفات عربی درست نیست و دوباره‌گویی به شمار می‌آید. مثلاً اگر به واژه «اَفضَل» پسوند «تَرین» را اضافه کنیم، معنای آن می‌شود: بهترترین.

فقط به کاربردن کلمهٔ «اولیٰ‌تر»، به دلیل کاربرد فراوان آن از زمان سعدی تاکنون می‌تواند همچنان به کار رود، هرچند که بهتر است امروزه از چنین کاربردهایی دوری کنیم.

عَلَیه یا برعَلَیه[ویرایش]

در زبان عربی ترکیب جار و مجرور «عَلَیه» با معنای «بر او، بر آن، بر ضد او، و ضد آن» برابر است. ترکیب «لَه» نیز به معنای «به او، به آن، برای او، برای آن» می‌باشد. به همین دلیل هرگاه در زبان فارسی بگوییم: «من، له یا علیه او شهادت نمی‌دهم» به معنای این است که «من به نفع او یا برضد او شهادت نمی‌دهم». و دیگر نباید پیشوند «بَر» را به «عَلَیه» یا «لَه» اضافه کنیم، چرا که تکراری بی‌مورد می‌شود.

روشن است که در ترکیب‌های «عَلَیه» و «لَه»، ضمیر «ه» به معنای «او» وجود دارد. امّا در زبان فارسی به معنای «به سود» و «به زیان» به کار برده می‌شود.

مثنی[ویرایش]

ساختن واژه‌های مثنی در زبان فارسی اشتباه است. مانند دولتین (دو دولت)، وزارتین (دو وزارت)، و غیره. بلکه به جای این کلمات باید دو دولت یا دولت‌ها، و دو وزارت یا وزارت‌ها را به کار برد. مثال: «دولتین ایران و روسیه توافق‌نامه‌ای را به امضا رساندند.» که شیوهٔ درست این جمله این است: «دولت‌های (یا دو دولت) ایران و روسیه توافق‌نامه‌ای را به امضا رساندند.»

جمع بستن کلمات جمع[ویرایش]

کلماتی که خود در زبان عربی جمع کلمه دیگر هستند اما در زبان فارسی دوباره جمع بسته می‌شوند مانند اسلحه‌ها، حبوبات، جواهرات، امورات، عملیات ها، انتخابات‌ها، حواس‌ها، ارکان‌ها و غیره.


به کارگیری ترکیب‌های عربی از واژگان فارسی:

برای مثال جمع بستن کلمه فارسی استاد به شکل اساتید، یا «ممهور» برگرفته از کلمه مهر فارسی. نباید گفت حکم ممهور شد، بلکه درست آن است که بگویند: حکم مهر شد یا مهر زده شد. مثال دیگر "نزاکت" است که به غلط ساخته‌شده از "نازک" فارسی است.

دیگر موارد:


واژه‌های دوقلو، سه‌قلو، چهارقلو و مانند آن

واژۀ ترکی دوقلو اسمی مرکب از " دوق " و " لو " است که روی‌هم معنای همزادها می‌دهد و هیچ‌گونه ارتباطی با عدد ۲ (دو) فارسی ندارد که اگر بانویی احیانا سه یا چهار فرزند به دنیا آورد بتوان سه قلو یا چهار قلو گفت. درست مانند واژۀ فرانسوی دو لوکس De Luxe که بسیاری گمان می‌کنند با عدد ۲ (دو) فارسی ارتباطی دارد و لابد سه لوکس و چهار لوکس آن هم وجود دارد.


به کارگیری واژه‌ها یا عبارت‌هایی با معنای نادرست

جمله‌هایی مانند : ▪ من به او مظنون هستم (می‌خواهند بگویند: من به او بدگمان هستم) ▪ او در این قضیه ظنین است (می‌خواهند بگویند: او در این قضیه مورد شک و گمان قرار دارد) هر دو نادرست و درست وارونۀ آن درست است.


غلط‌های واگویی (تلفظی)[ویرایش]

پسوند "وَر" در زبان فارسی برای رساندن مالکیت و به معنی "صاحب" و دارنده است. "رنج وَر" به معنی دارندۀ رنج و "مزدوَر" به معنی دارندۀ مزد است. امروزه بر خلاف این قاعده و برخاسته از خط عربی که ایرانیان به کار می‌برند، این واژه‌ها را به صورت رنجور و مزدور می‌نویسند که موجب آن شده است تا آن‌ها را به نادرستی با واو "سیرشده" (مانند واو در واژۀ "کور") تلفظ نمایند. واژه‌های دیگری نیز مانند دستور (دست‌وَر به معنی صاحب منصب، وزیر) و گنجور (گنج‌وَر) نیز از این گروه است.

تقدم صفت به مضاف الیه[ویرایش]

در عرب‌زبانانی که فارسی یاد گرفته‌اند، گاهی صفت را بعد از مضاف الیه می‌آورند که کاری نادرست است.

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فارسی و آیین نگارش (۳و۴)، نظام جدید آموزش متوسطه، دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتاب‌های درسی ایران، ۱۳۷۶. (صص ۴۲-۲۳۹ به قلم ابوالحسن نجفی)
  • ناتل خانلری، پرویز، دستور زبان فارسی، بنیاد فرهنگ ایران.

پانویس‌ها[ویرایش]

  1. [۱] .تاثیر فارسی بر زبان و ادبیات عرب 22 آبان 1385 -