برزخ: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Ezrila (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب: افزودن پیوند وبلاگ (Af)
Ezrila (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
از آيات قرآن كاملا اين مطلب استفاده می‏شود كه‏ غير از دنيای قيامت كه در آن به حساب كلی افراد رسيدگی می‏شود ، دنيای‏ ديگری در بين اين دنيا و دنيای قيامت وجود دارد كه آن را اصطلاحا می‏گويند عالم برزخ . برزخ يعنی حائل و واسطه . عالم‏ برزخ يعنی عالمی كه در بين عالم دنيا و عالم آخرت قرار گرفته . و لهذا در عالم برزخ هم با اينكه هنوز حساب كلی افراد رسيدگی نشده است و در قيامت بايد رسيدگی بشود ، افراد مختلفند ، بعضی متنعمند و بعضی معذب . اين است كه فرموده‏اند : « القبر اما روضه من رياض الجنه ، او حفره من‏ حفر النيران » عالم قبر برای انسان يا به منزله باغی است از باغهای‏ بهشت و يا به منزله گودالی است از گودالهای جهنم . اهل سعادت ، از همان آن توفی و مردن ، سعادتشان شروع می‏شود ، و اهل عذاب ، از همان آن‏ مردن ، عذاب برزخيشان آغاز می‏گردد . اين آيه بر همين مطلب دلالت می‏كند قرآن نمی‏گويد كه قبل از قيامت ، مردم ، چه سعيد و چه شقی همين طور منتظر نگهداشته می‏شوند برای محاكمه نهايی و تا آن وقت همه در يك حالت‏ انتظار بسر می‏برند . و لهذا می‏فرمايد اگر ببينی آن زمان را كه فرشتگان‏ می‏آيند اخذ می‏كنند ، توفی می‏كنند ، تحويل می‏گيرند به تمام و كمال كافران‏ را و فقط بدنشان می‏ماند كه بعد می‏پوسد ، و اينها را معذب می‏دارند ( عذاب عالم برزخ ) . اين بدن ديگر در كار نيست ولی معذلك عذابش هست . « يضربون وجوههم و ادبارهم »از پيش رو و پشت سر ، اينها را می‏زنند و به آنها می‏گويند عذاب سوزان را بچشيد . « ذلك بما قدمت ايديكم ، و ان‏ الله ليس بظلام للعبيد ». اين آيه دو فراز دارد : يكی « ذلك بما قدمت‏ ايديكم »و ديگر : « و ان الله ليس بظلام للعبيد ». اين دو فراز مكمل‏ يكديگرند . وقتی كه صحبت عذابهای دردناك می‏شود ، فورا به ذهن انسان‏
از آيات قرآن كاملا اين مطلب استفاده می‏شود كه‏ غير از دنيای قيامت كه در آن به حساب كلی افراد رسيدگی می‏شود ، دنيای‏ ديگری در بين اين دنيا و دنيای قيامت وجود دارد كه آن را اصطلاحا می‏گويند عالم برزخ . برزخ يعنی حائل و واسطه . عالم‏ برزخ يعنی عالمی كه در بين عالم دنيا و عالم آخرت قرار گرفته . و لهذا در عالم برزخ هم با اينكه هنوز حساب كلی افراد رسيدگی نشده است و در قيامت بايد رسيدگی بشود ، افراد مختلفند ، بعضی متنعمند و بعضی معذب . اين است كه فرموده‏اند : « القبر اما روضه من رياض الجنه ، او حفره من‏ حفر النيران » عالم قبر برای انسان يا به منزله باغی است از باغهای‏ بهشت و يا به منزله گودالی است از گودالهای جهنم . اهل سعادت ، از همان آن توفی و مردن ، سعادتشان شروع می‏شود ، و اهل عذاب ، از همان آن‏ مردن ، عذاب برزخيشان آغاز می‏گردد . اين آيه بر همين مطلب دلالت می‏كند قرآن نمی‏گويد كه قبل از قيامت ، مردم ، چه سعيد و چه شقی همين طور منتظر نگهداشته می‏شوند برای محاكمه نهايی و تا آن وقت همه در يك حالت‏ انتظار بسر می‏برند . و لهذا می‏فرمايد اگر ببينی آن زمان را كه فرشتگان‏ می‏آيند اخذ می‏كنند ، توفی می‏كنند ، تحويل می‏گيرند به تمام و كمال كافران‏ را و فقط بدنشان می‏ماند كه بعد می‏پوسد ، و اينها را معذب می‏دارند ( عذاب عالم برزخ ) . اين بدن ديگر در كار نيست ولی معذلك عذابش هست . « يضربون وجوههم و ادبارهم »از پيش رو و پشت سر ، اينها را می‏زنند و به آنها می‏گويند عذاب سوزان را بچشيد . « ذلك بما قدمت ايديكم ، و ان‏ الله ليس بظلام للعبيد ». اين آيه دو فراز دارد : يكی « ذلك بما قدمت‏ ايديكم »و ديگر : « و ان الله ليس بظلام للعبيد ». اين دو فراز مكمل‏ يكديگرند . وقتی كه صحبت عذابهای دردناك می‏شود ، فورا به ذهن انسان‏


می‏آيد كه چرا خدا چنين عذاب می‏كند ؟ آيا اين العياذ بالله ظلم نيست از طرف خداوند ؟ قرآن هميشه اينطور جواب می‏دهد : « ذلك بما قدمت ايديكم »اينها همه به موجب آن چيزهايی است كه‏ دستهای خودتان آنها را پيش فرستاده است ، يعنی تمام اين عذابها و متقابلا نعيمها ، عذابها و نعيمهايی است كه به دست خودتان آنها را پيش‏ فرستاده‏ايد . خدا هرگز به بندگان خودش ظلم نمی‏كند . آيات قرآن كه اين‏ مطلب را می‏رساند زياد است . در قرآن ، هميشه عموم مشيت الهی به چشم‏ می‏خورد يعنی قرآن در مسئله مشيت الهی چنين نيست كه مثلا ثنوی باشد و بگويد بعضی امور تحت مشيت الهی است ولی بعضی ديگر تحت مشيت الهی‏ نيست ، بلكه می‏گويد همه چيز تحت مشيت الهی است ولی انتساب هر چيزی‏ به اراده خداوند از مجرای سبب و علت خودش است . كارهای بشر هم‏ انتسابش به خداوند از طريق خود بشر و اختيار و اراده اوست . <ref>http://ezrila.blogfa.com/post-103.aspx</ref>
می‏آيد كه چرا خدا چنين عذاب می‏كند ؟ آيا اين العياذ بالله ظلم نيست از طرف خداوند ؟ قرآن هميشه اينطور جواب می‏دهد : « ذلك بما قدمت ايديكم »اينها همه به موجب آن چيزهايی است كه‏ دستهای خودتان آنها را پيش فرستاده است ، يعنی تمام اين عذابها و متقابلا نعيمها ، عذابها و نعيمهايی است كه به دست خودتان آنها را پيش‏ فرستاده‏ايد . خدا هرگز به بندگان خودش ظلم نمی‏كند . آيات قرآن كه اين‏ مطلب را می‏رساند زياد است . در قرآن ، هميشه عموم مشيت الهی به چشم‏ می‏خورد يعنی قرآن در مسئله مشيت الهی چنين نيست كه مثلا ثنوی باشد و بگويد بعضی امور تحت مشيت الهی است ولی بعضی ديگر تحت مشيت الهی‏ نيست ، بلكه می‏گويد همه چيز تحت مشيت الهی است ولی انتساب هر چيزی‏ به اراده خداوند از مجرای سبب و علت خودش است . كارهای بشر هم‏ انتسابش به خداوند از طريق خود بشر و اختيار و اراده اوست . <ref>كتاب توحید شهید مرتضی مطهری</ref>


== فلسفه وجود عالم برزخ ==
== فلسفه وجود عالم برزخ ==

نسخهٔ ‏۲۵ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۳۵

برزخ در لغت، به معنای چیزی است که در میان دو چیز دیگر حایل شود[۱] و در اصطلاح علمای اسلام به عالمی (جهانی) گفته می‌شود که مابین این جهان و جهان اخروی(قیامت) است. همچنین به عالم برزخ عالم مثال و خیال نیز می‌گویند.[۲]

کیفیت عالم برزخ

کیفیت عالم برزخ، مانند عالم نفس مجرد (خالی) مطلق از ماده است، یعنی مادّه نیست ولی آثار ماده نظیر کیف و کم و اْین را دارد یعنی دارای اندازه و حدود است و رنگ و شکل و صدا، همانند عالم خواب و رؤیا.

برزخ در قرآن

لفظ برزخ ۳ بار در قرآن در سوره المؤمنون آیه ۱۰۰ و سوره الفرقان آیه ۵۳ و سوره الرحمن آیه ۲۰ آمده است. از آيات قرآن كاملا اين مطلب استفاده می‏شود كه‏ غير از دنيای قيامت كه در آن به حساب كلی افراد رسيدگی می‏شود ، دنيای‏ ديگری در بين اين دنيا و دنيای قيامت وجود دارد كه آن را اصطلاحا می‏گويند عالم برزخ . برزخ يعنی حائل و واسطه . عالم‏ برزخ يعنی عالمی كه در بين عالم دنيا و عالم آخرت قرار گرفته . و لهذا در عالم برزخ هم با اينكه هنوز حساب كلی افراد رسيدگی نشده است و در قيامت بايد رسيدگی بشود ، افراد مختلفند ، بعضی متنعمند و بعضی معذب . اين است كه فرموده‏اند : « القبر اما روضه من رياض الجنه ، او حفره من‏ حفر النيران » عالم قبر برای انسان يا به منزله باغی است از باغهای‏ بهشت و يا به منزله گودالی است از گودالهای جهنم . اهل سعادت ، از همان آن توفی و مردن ، سعادتشان شروع می‏شود ، و اهل عذاب ، از همان آن‏ مردن ، عذاب برزخيشان آغاز می‏گردد . اين آيه بر همين مطلب دلالت می‏كند قرآن نمی‏گويد كه قبل از قيامت ، مردم ، چه سعيد و چه شقی همين طور منتظر نگهداشته می‏شوند برای محاكمه نهايی و تا آن وقت همه در يك حالت‏ انتظار بسر می‏برند . و لهذا می‏فرمايد اگر ببينی آن زمان را كه فرشتگان‏ می‏آيند اخذ می‏كنند ، توفی می‏كنند ، تحويل می‏گيرند به تمام و كمال كافران‏ را و فقط بدنشان می‏ماند كه بعد می‏پوسد ، و اينها را معذب می‏دارند ( عذاب عالم برزخ ) . اين بدن ديگر در كار نيست ولی معذلك عذابش هست . « يضربون وجوههم و ادبارهم »از پيش رو و پشت سر ، اينها را می‏زنند و به آنها می‏گويند عذاب سوزان را بچشيد . « ذلك بما قدمت ايديكم ، و ان‏ الله ليس بظلام للعبيد ». اين آيه دو فراز دارد : يكی « ذلك بما قدمت‏ ايديكم »و ديگر : « و ان الله ليس بظلام للعبيد ». اين دو فراز مكمل‏ يكديگرند . وقتی كه صحبت عذابهای دردناك می‏شود ، فورا به ذهن انسان‏

می‏آيد كه چرا خدا چنين عذاب می‏كند ؟ آيا اين العياذ بالله ظلم نيست از طرف خداوند ؟ قرآن هميشه اينطور جواب می‏دهد : « ذلك بما قدمت ايديكم »اينها همه به موجب آن چيزهايی است كه‏ دستهای خودتان آنها را پيش فرستاده است ، يعنی تمام اين عذابها و متقابلا نعيمها ، عذابها و نعيمهايی است كه به دست خودتان آنها را پيش‏ فرستاده‏ايد . خدا هرگز به بندگان خودش ظلم نمی‏كند . آيات قرآن كه اين‏ مطلب را می‏رساند زياد است . در قرآن ، هميشه عموم مشيت الهی به چشم‏ می‏خورد يعنی قرآن در مسئله مشيت الهی چنين نيست كه مثلا ثنوی باشد و بگويد بعضی امور تحت مشيت الهی است ولی بعضی ديگر تحت مشيت الهی‏ نيست ، بلكه می‏گويد همه چيز تحت مشيت الهی است ولی انتساب هر چيزی‏ به اراده خداوند از مجرای سبب و علت خودش است . كارهای بشر هم‏ انتسابش به خداوند از طريق خود بشر و اختيار و اراده اوست . [۳]

فلسفه وجود عالم برزخ

علامه حسن زاده در این باره می‌گوید: که طفره مطلقاً چه در عالم ماده و چه در عالم معنا محال است مثلاً انسان که در هر مرتبه‌ای از مراتب فعلیت باشد تا جمیع مراتب مادونش را نگذرانده و استیفاء نکرده باشد به آن مرتبه از فعلیت نمی‌تواند برسد، در مرتبه بدن، از ماده و طبع گرفته تا آن فعلیت را که داراست.

و همچنین در مرتبه روح، از عقل هیولای گرفته تا آن فعلیت که داراست؛ مثلاً عقل هیولانی به عقل بالفعل نمی‌رسد مگر اینکه عقل بالملکه را گذرانده باشد وگرنه ممکن نیست چون طفره محال است.

بر همین اساس و اصل مسلّم بین حکما و دانشمندان است که نتیجه گرفته می‌شود، هیچ روح انسانی بدون برزخ نمی‌تواند وارد عالم محشر و بهشت یا جهنم ابدی شود؛ زیرا انتقال از محیطی به محیط دیگر که از هر نظر با محیط اول متفاوت است، در صورتی قابل تحمل خواهد بود که مرحله میانه‌ای وجود داشته باشد؛ مرحله‌ای که بعضی از ویژگیهای مرحله اول و پاره‌ای از ویژگیهای مرحله دوم در آن جمع باشد.[۴]

بهشت و جهنم برزخی

غیر از بهشت و جهنم قیامت، بهشت و جهنم دیگری در عالم برزخ وجود دارد که در آن خلود (جاودانگی) نیست بلکه پایان پذیر است و تا قیامت ادامه دارد. و حتی در این بهشت و جهنم تکامل فرض دارد؛ یعنی ممکن است شخصی در بهشت باشد و درجاتش افزوده شود و یا شخصی از جهنم آزاد شده و یا عذاب او در اثر کارهای خیر بازماندگان تخفیف پیدا کند[۵]

پانویس

  1. کتاب المفردات فی غریب القرآن چاپ بیروت ص۴۸
  2. کتاب معاد شناسی ج۲ ص۱۶۰
  3. كتاب توحید شهید مرتضی مطهری
  4. کتاب اتحاد عاقل به معقول تالیف علامه حسن زاده آملی ص ۲۶۳ و ۲۶۵ (درس ۲۱)
  5. کتاب ۵۰ درس پیرامون عالم پس از مرگ تالیف حبیب الله طاهری ص۳۳۰