اسدالله یمین اسفندیاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Elmaziro (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۸۰: خط ۸۰:
[[رده:نمایندگان دوره چهاردهم مجلس شورای ملی]]
[[رده:نمایندگان دوره چهاردهم مجلس شورای ملی]]
[[رده:نمایندگان دوره سیزدهم مجلس شورای ملی]]
[[رده:نمایندگان دوره سیزدهم مجلس شورای ملی]]
[[رده:اهالی نور]]
[[رده:خاندان اسفندیاری]]

نسخهٔ ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۳۱

حاج اسدالله یمین‌الممالک
(یمین اسفندیاری)
سناتور
دوره مسئولیت
۱۳۳۲ – ۱۳۳۴
حوزه انتخاباتیمازندران (دوره‌ دوم)
دوره مسئولیت
۱۳۲۸ – ۱۳۳۲
حوزه انتخاباتیتهران (دوره‌ اول)
نماینده مجلس شورای ملی
دوره مسئولیت
۱۳۲۰ – ۱۳۲۸
حوزه انتخاباتیبابل (دوره‌های سیزدهم تا پانزدهم)
اطلاعات شخصی
زاده۱۲۶۷ یا ۱۲۶۸
درگذشته۱۳۳۴
ملیت ایرانی

حاج اسدالله یمین‌الممالک اسفندیاری (۱۳۰۶ قمری - ۱۳۳۴ خورشیدی) که نام خانوادگی یمین اسفندیاری برگزید، دیپلمات دوره قاجار و از کارگزاران فرهنگی، اقتصادی و دولتی و قانونگذار دوره پهلوی بود.

پیشینه خانوادگی

یمین‌الممالک از خاندان اسفندیاری مازندران بود. در سال ۱۳۰۶ قمری [۱] (۱۲۶۷ یا ۱۲۶۸ خورشیدی) به دنیا آمد. پدرش میرزا جعفرخان یمین‌الممالک دیپلمات دوره قاجار و مادرش دختر دکتر علی‌نقی خان حکیم‌الممالک پزشک تحصیلکرده فرانسه و طبیب مخصوص ناصرالدین شاه بود که از خانواده‌ای یهودی بود که به اسلام گرویده بودند. املاک او در شرق تهران، اکنون به نام او حکیمیه نامیده می‌شود. حاج محتشم‌السلطنه اسفندیاری از رجال بزرگ دوره قاجار و پهلوی نیز عموی یمین‌الممالک بود.

دوره قاجار

در مدرسه سن‌لویی و دارالفنون درس خواند و وارد خدمت وزارت امورخارجه شد. ابتدا برای خدمت در کنسولگری ایران به تفلیس رفت و پس از بازگشت در اداره عثمانی مشغول به کار شد. سپس به معاونت و ریاست اداره کل تذکره رسید. سمت بعدی‌اش ریاست یکی از شعب محاکمات وزارت امورخارجه بود. [۱] اداره محاکمات وزارت خارجه مسئولیت رسیدگی به امور حقوقی و کیفری اتباع بیگانه را به عهده داشت که از کاپیتولاسیون برخوردار بودند.

میرزا اسدالله در همین سمت بود که مرتضی‌قلی خان صنیع‌الدوله وزیر مالیه در پانزدهم بهمن ۱۲۸۹ هنگامی که در راه تقدیم اولین بودجه کشور به مجلس بود، به دست یک گرجی و همدست ارمنی او به قتل رسید که هر دو تبعه روسیه بودند. رسیدگی به این پرونده را او عهده‌دار شد.[۲]

میرزا اسدالله سپس به عضویت کمیسیونی برگزیده شد که مأموریت یافت در کردستان به شناسایی و تفکیک تابعیت شهروندان ایران و عثمانی بپردازد. او معاون و سپس سرپرست این کمیسیون بود. در دوران جنگ جهانی اول که بیش از بیست هزار قشون روس در سلطان آباد عراق (اراک) مستقر بودند، به عنوان کارگزار (مسئول امور حقوقی اتباع بیگانه) به این شهر فرستاده شد. خودش درباره این دوره از مأموریتش گفته است:

«در آن موقع چاروادارهاى همدانى که زیر توپخانه دولت امپراطورى روس بودند، می­‌رفتند در دهات و صدمات زیارى به مردم می­‌زدند و چه مال­هایى را که از آن دهات مى‌­آوردند به شهر و توى انبارهاى جو و کاه قشون روس مخفى می­‌کردند و می­‌فروختند. بنده بودم که دادم آن انبارها را باز کردند و تمام انبارها را ریختند بیرون و تمام مال مردم را به صاحبانش دادم و در توى چهار سوى عراق چاروادارهاى همدانى را دادم بستند به سه پایه و تنبیه کردند».[۲]

در همین دوران جنگ جهانی اول در سال ۱۲۹۶ خورشیدی بود که پدرش هنگام عبور از خیابان شاه آباد (جمهوری اسلامی کنونی) تهران، هدف حمله شخصی شد که او را با حاج یمین‌الملک وزیر مالیه اشتباه گرفته بود و با تیشه ضرباتی به او زد که باعث شد پس از یک هفته در بیمارستان آمریکایی فوت کند. پیش از مرگ به برادر کوچکترش حاج محتشم السلطنه و پسرش وصیت کرد از مجازات قاتل صرف نظر کنند. [۳] پس از درگذشت پدر، لقب او (یمین‌الممالک) را به ارث برد.

سمت‌ بعدی یمین‌المممالک، کارگزاری وزارت خارجه در اصفهان بود، جایی که به گفته خودش:

«در موقعى که قحطى بود در موقعى که قشون دولت امپراطورى روس در آنجا بود و با چه وضعى با مردم رفتار می‌­کردند، بنده در آنجا وقتى وارد شدم دیدم نسبت به بى بى مریم [بختیاری] که یکى از بزرگ­ترین و شریف­ترین اشخاصى بود که باید جامعه نسوان ایرانى به وجود این زن افتخار کنند، مال ایشان را غارت کردند و اول کارى که کردم شرحى بود که راجع به مال ایشان به قونسولگرى دولت امپراطورى نوشتم و ایستادگى کردم براى حفظ حقانیت ایشان و من کسى بودم که در اصفهان براى خاطر یک حاکم مقتدرى و یک رئیس اداره ایستادگى کردم و گفتم که یک حاکم حق ندارد به یک رئیس اداره توهین بکند یا جاى ما است یا جاى ایشان».[۲]

یمین‌الممالک سپس کارگزار وزارت امورخارجه در بنادر جنوب و پس از آن در سال ۱۳۰۴ خورشیدی حاکم بنادر جنوب شد. در این سمت مأمور سرکوب شورش‌های شیوخ عرب و همچنین جلوگیری از بسته شدن قرارداد میان خوانین کشکولی با انگلیسی‌ها شد که می‌خواستند برای بهره‌برداری از نفت در املاک خود با آن‌ها معامله کنند. او پس از پایان مأموریتش در جنوب به عنوان سرکنسول قفقاز به تفلیس فرستاده شد. [۱]

دوره پهلوی

در سال ۱۳۰۷ که برنامه اعزام دانشجو به خارج آغاز شد و نخستین گروه صد نفره از محصلین ایرانی به اروپا اعزام شدند، یمین اسفندیاری به سرپرستی آنها منصوب شد و در پاریس اقامت گزید.پس از بازگشت، حاکم مازندران شد. در زمان وزارت مالیه علی‌اکبر داور به این وزارت‌خانه رفت و در تأسیس شركتهای دولتی با داور همکاری کرد و در تشكیل و مدیریت شركت تلفن، شركت ابریشم، شركت آبیارى و شركت ساختمانى دست داشت. [۴]

عملکرد یمین اسفندیاری بسیار اسباب رضایت رضا شاه بود تا جایی که بی آنکه متصدی سفارتخانه‌ای باشد با صدور فرمانی به او عنوان «سفیر کبیر» داد. [۱] در واپسین ماه‌های سلطنت رضا شاه، یمین اسفندیاری وارد سیاست شد و در انتخابات مجلس شورای ملی شرکت جست. او از بابل نامزد نمایندگی شد. انتخابات این حوزه که همه شرق مازندران (آمل، بابل، نور و تنکابن) را در بر می‌گرفت از ۲۸ تیر ۱۳۲۰ آغاز شد و او با کسب ۸۰۲۹ رأی از مجموع ۳۸۰۹۲ رأی که به صندوق ریخته شد به عنوان یکی از سه نماینده بابل به مجلس راه یافت (دوره سیزدهم). [۵]

دفاع از حق رأی زنان

یمین اسفندیاری در دوره‌های چهاردهم و پانزدهم نیز از بابل به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در آخرین روزهای دوره پانزدهم که لایحه اصلاح قانون انتخابات در مجلس به شور گذاشته شده بود، دفاع یمین اسفندیاری از حق رأی زنان و حمایت او از کشف حجاب به زد و خورد در مجلس انجامید. او پیشنهاد کرد به زنان نیز حق رأی داده شود و در دفاع از پیشنهاد خود گفت:

«صحبت نسوان که می‌شود، فریادمان بلند می‌شود، مشتمان را روى میز می‌زنیم به این که چرا اسم نسوان را می‌بریم. در صورتى که الان مشاهده می‌کنیم خواهران ما اینجا نشسته‌اند (با اشاره به جایگاه تماشاچیان) و اگر از برکت خدمات اعلی‌حضرت فقید نبود این بدبخت‌ها در توى حجابى بودند که ...

ٰ

در اینجا اعتراض شماری از نمایندگان به پا خاست و نطق او را متوقف کردند. قائم‌مقام‌الملک رفیع نماینده طالش خطاب به او فریاد زد: «مردکه خفه شو». معتمد دماوندی نماینده بندر پهلوی فریاد زد: «برخلاف دین چرا حرف می‌زنى. تو دین ندارى مردکه بی‌دین». نورالدین امامی نماینده خوی فریاد زد: «مزخرف می‌گویی. بیا پائین. آقاى رئیس این را بیرونش کنید».

در این میان عده‌ای از نمایندگان و حتی عده‌ای از بیرون تالار مجلس وارد شدند و به او حمله کردند و مجلس به هم ریخت. پس از پایان درگیری، یمین‌الممالک ناچار شد پیشنهاد خود را پس بگیرد.[۶]

در سال ۱۳۲۸ اسفندیاری به عضویت مجلس مؤسسان دوم انتخاب شد که اصلاحاتی در قانون اساسی کرد. در همین سال به نمایندگی تهران در نخستین دوره مجلس سنا انتخاب شد و در دوره بعد نیز تا هنگام مرگ سناتور مازندران بود.

بستگان نامدار

آقا رضا خان اقبال‌السلطنه عکاس معروف دوره قاجار عموی مادرش بود. مورخ‌الدوله سپهر نویسنده و سیاستمدار اواخر دوره قاجار و پهلوی و معتصم‌السلطنه فرخ از رجال دوره‌های قاجار و پهلوی، پسرخاله‌های یمین‌الممالک اسفندیاری بودند و مؤیدالسلطنه گرانمایه نخستین سفیر ایران در آلمان، شوهرخاله او بود. دایی‌اش میرزا رحیم فرزانه از نخستین کسانی است که در ایران از زبان انگلیسی به فارسی، کتاب ترجمه کرده اند.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ نوری اسفندیاری، اسدالله (۱۳۲۹). تاریخ خانواده اسفندیاری. تهران: چاپ اقبال. صص. ۱۳۰ - ۱۳۱.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ «مذاکرات جلسه ۲۳ دوره چهاردهم مجلس شورای ملی پنجم اردیبهشت ۱۳۲۳».
  3. نوری اسفندیاری، اسدالله (۱۳۲۹). تاریخ خانواده اسفندیاری. تهران: چاپ اقبال. صص. ۸۸ - ۸۹.
  4. عاقلی، باقر (۱۳۸۰). شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران - جلد سوم. تهران: نگاه. صص. ۱۸۱۷ - ۱۸۱۸.
  5. «مذاکرات جلسه دوم دوره سیزدهم مجلس شورای ملی اول آذر ۱۳۲۰».
  6. «مذاکرات جلسه ۱۹۱ دوره پانزدهم مجلس شورای ملی ۲۲ تیر ۱۳۲۸».