تفکر جانبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Hhrqsh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه
Hhrqsh (بحث | مشارکت‌ها)
اشتباهات اصلاح شد, دستور زبان اصلاح شد, پیوندهای اضافه شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه
خط ۵: خط ۵:
'''تفکر جانبی و معرفت شناسی نوفهمی'''
'''تفکر جانبی و معرفت شناسی نوفهمی'''


شاید بتوان حمید رجایی را از اولین متفکرینی دانست که تکنیک تفکر جانبی را در آثار خود در تعامل با معرفت دینی و نوفهمی بسط داده است. وی معتقد است نوفهمی دینی و غیردینی در ادراکات قضیه ای (Propositional Perceptions)، مسبوق به فهم هایی هستند که اگر چه می تواند منبع اولیه آن اشراق باشد، اما گذرگاهی مانند تفکر جانبی دارد. زیرا تفکر آلگوریتیمی نمی تواند به نواندیشی بیانجامد. وی کژکارکاردهای باورهای ایدئولوژیک را از جمله موجبات رکود خلاقیت برشمرده است. تفکر خطی، خود، از نوعی معرفت‌شناسی ناشی می‌شود. در منطق ارسطویی، بنابه مقتضای کژکارد تعریف جنس و فصلی، ذهن با اکتفاء به یافتن تعریف واحد، انگیزه کمتری برای واکاوای‌های جانبی پیدا می‌کند. براساس دیدگاه رجایی ( نظریه کهکشان سانی معرفت ) و قول به تشکیک در مطابقت گزاره‌ها با واقعیت (ضمن حفظ اعتقاد به صدق گزاره) زیرساخت معرفت شناختی مناسبی برای خلاقیت بوجود می‌آید. در این زیر ساخت، ذهن می‌تواند مفاهیم و ایده‌ها را با اجزاء سازنده ی آن در نظر آورد و آن را با سایر دانسته ها، به تعامل وادارد. در حالی که در تفکر الگوریتمی و ارسطویی، مبنا قرار گرفتن جنس و فصل منطقی که در بیان ماهیت اشیاء، الکن است و می‌رود که فصل الخطاب تعریف یک پدیده و بستن پرونده آن شود. نظریاتی که متوجه نامتناهی بودن فهم و تعریف پدیده‌ها، بینهایت بودن کشف راه حل‌ها و ایده‌ها هستند؛ زیرساخت‌های مناسب خلاقیت، نوفهمی و نوآوری هستند.
شاید بتوان [[حمید رجایی]] را از اولین متفکرینی دانست که تکنیک تفکر جانبی را در آثار خود در تعامل با [[معرفت دینی]] و نوفهمی بسط داده است. وی معتقد است نوفهمی دینی و غیردینی در ادراکات قضیه ای (Propositional Perceptions)، مسبوق به فهم هایی هستند که اگر چه می تواند منبع اولیه آن [[اشراق]] باشد، اما گذرگاهی مانند تفکر جانبی دارد. زیرا تفکر آلگوریتیمی نمی تواند به نواندیشی بیانجامد. وی کژکارکاردهای باورهای ایدئولوژیک را از جمله موجبات رکود [[خلاقیت]] برشمرده است. تفکر خطی، خود، از نوعی معرفت‌شناسی ناشی می‌شود. در منطق ارسطویی، بنابه مقتضای کژکارد تعریف [[جنس]] و [[فصل]]ی، [[ذهن]] با اکتفاء به یافتن تعریف واحد، انگیزه کمتری برای واکاوای‌های جانبی پیدا می‌کند. براساس دیدگاه رجایی ( [[نظریه کهکشان سانی معرفت]] ) و قول به تشکیک در مطابقت گزاره‌ها با واقعیت (ضمن حفظ اعتقاد به صدق گزاره) زیرساخت معرفتی مناسبی برای خلاقیت بوجود می‌آید. در این زیر ساخت، ذهن می‌تواند مفاهیم و ایده‌ها را با اجزاء سازنده ی آن در نظر آورد و آن را با سایر دانسته ها، به تعامل وادارد. در حالی که در تفکر الگوریتمی و ارسطویی، مبنا قرار گرفتن جنس و فصل منطقی، می‌رود که فصل الخطاب تعریف یک پدیده شود. نظریاتی که متوجه نامتناهی بودن فهم و تعریف پدیده‌ها و بی نهایت بودن کشف راه حل‌ها و ایده‌ها هستند؛ زیرساخت‌های مناسب خلاقیت، نوفهمی و نوآوری هستند. <ref>http://www.idreporter.com/article-archive/item/474-تعریف-تفکر-جانبی</ref><ref>{{یادکرد|فصل=|کتاب=آفرینندگی، تفکر جانبی و باور دینی|نویسنده=حمید رجایی|ترجمه=|ناشر=انتشارات شهر من|چاپ=اول |شهر=اصفهان|کوشش=|ویرایش=|صفحه144=|سال=۱۳۸۹|شابک=978-600-96045-8-6}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۳ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۵۱

تفکر جانبی (به انگلیسی: Lateral thinking) روشی است که به فرارفتن از روش خطی و ارسطویی برای یافتن نظرات نو، می‌اندیشد و به شکلی آگاهانه، در جهت تغییر و تحول روش حل مسئله، تلاش می‌کند و کاربرد آن مستلزم پذیرش دیدگاه‌های مختلف نسبت به موضوع است. روش‌های مختلف تفکر جانبی برای یافتن راه‌های جدید و متفاوت به کار می‌روند و حتی گاهی به طرح نظرات کاملاً غیرمنطقی منجر می‌شود، با این حال جستجوی راه‌های جدید و متعدد، نشانهٔ تمایل به خلاقیت بوده و باعث برانگیختن و سیلان فکر می‌شود.[۱][۲]

این اصطلاح نخستین بار به سال ۱۹۶۷ توسط ادوارد دوبونو مطرح شد. او به عنوان مثالی برای این نوع استدلال غیر مستقیم، از ماجرای قضاوت سلیمان نام برد، آنجا که سلیمان نزاع دو زن بر سر این که کدام مادر حقیقی کودک است را، به این صورت حل کرد که کودک به دو نیم شود و هر زن یک سهم بردارد، اما در حقیقت می خواست با مشاهده‌ی واکنش زنان در مقابل این حکم، قضاوت کند که کدام یک مادر حقیقی کودک است. [۳]

تفکر جانبی و معرفت شناسی نوفهمی

شاید بتوان حمید رجایی را از اولین متفکرینی دانست که تکنیک تفکر جانبی را در آثار خود در تعامل با معرفت دینی و نوفهمی بسط داده است. وی معتقد است نوفهمی دینی و غیردینی در ادراکات قضیه ای (Propositional Perceptions)، مسبوق به فهم هایی هستند که اگر چه می تواند منبع اولیه آن اشراق باشد، اما گذرگاهی مانند تفکر جانبی دارد. زیرا تفکر آلگوریتیمی نمی تواند به نواندیشی بیانجامد. وی کژکارکاردهای باورهای ایدئولوژیک را از جمله موجبات رکود خلاقیت برشمرده است. تفکر خطی، خود، از نوعی معرفت‌شناسی ناشی می‌شود. در منطق ارسطویی، بنابه مقتضای کژکارد تعریف جنس و فصلی، ذهن با اکتفاء به یافتن تعریف واحد، انگیزه کمتری برای واکاوای‌های جانبی پیدا می‌کند. براساس دیدگاه رجایی ( نظریه کهکشان سانی معرفت ) و قول به تشکیک در مطابقت گزاره‌ها با واقعیت (ضمن حفظ اعتقاد به صدق گزاره) زیرساخت معرفتی مناسبی برای خلاقیت بوجود می‌آید. در این زیر ساخت، ذهن می‌تواند مفاهیم و ایده‌ها را با اجزاء سازنده ی آن در نظر آورد و آن را با سایر دانسته ها، به تعامل وادارد. در حالی که در تفکر الگوریتمی و ارسطویی، مبنا قرار گرفتن جنس و فصل منطقی، می‌رود که فصل الخطاب تعریف یک پدیده شود. نظریاتی که متوجه نامتناهی بودن فهم و تعریف پدیده‌ها و بی نهایت بودن کشف راه حل‌ها و ایده‌ها هستند؛ زیرساخت‌های مناسب خلاقیت، نوفهمی و نوآوری هستند. [۴][۵]

منابع

  1. http://www.idreporter.com/article-archive/item/474-تعریف-تفکر-جانبی
  2. حمید رجایی (۱۳۸۹آفرینندگی، تفکر جانبی و باور دینی، اصفهان: انتشارات شهر من، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۶۰۴۵-۸-۶ پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  3. LLC, New York Media (18 November 1968). "New York Magazine". New York Media, LLC. Retrieved 11 December 2016.
  4. http://www.idreporter.com/article-archive/item/474-تعریف-تفکر-جانبی
  5. حمید رجایی (۱۳۸۹آفرینندگی، تفکر جانبی و باور دینی، اصفهان: انتشارات شهر من، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۶۰۴۵-۸-۶ پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)

پیوند به بیرون