طبقهبندی هیجانها: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
در سال ۲۰۱۱، لوهیم (Lövheim) رابطهای مستقیمی را بین هشت [[هیجان]] پایه و ترکیب مشخصی از سه ماده سیگنال عصبی، [[دوپامین]]، [[نوراپینفرین]] (نردرنلین)، و [[سروتونین]] را پیشنهاد کرد. بدین ترتیب، یک مدل سه بعدی، با نام مکعب لوهیم، ارائه شد که میزان سه ماده مذکور سه محور متست را تشکیل داده و هشت هیجان پایه، بر اساس پیشنهاد سیلوان تامکین ([[w:en:Silvan Tomkins|Silvan Tomkins]])، در هشت گوشه مکعب قرار میگیرند. بعنوان مثال، [[خشم]] با ترکیبی از میزان کم [[سروتونین]] و میزان بالای [[دوپامین]] و [[نوراپینفرین]] متناظر است. <ref>Lövheim H. A new three-dimensional model for emotions and monoamine neurotransmitters. Med Hypotheses (2011), Epub ahead of print. {{doi|10.1016/j.mehy.2011.11.016}} PMID 22153577</ref> |
در سال ۲۰۱۱، لوهیم (Lövheim) رابطهای مستقیمی را بین هشت [[هیجان]] پایه و ترکیب مشخصی از سه ماده سیگنال عصبی، [[دوپامین]]، [[نوراپینفرین]] (نردرنلین)، و [[سروتونین]] را پیشنهاد کرد. بدین ترتیب، یک مدل سه بعدی، با نام مکعب لوهیم، ارائه شد که میزان سه ماده مذکور سه محور متست را تشکیل داده و هشت هیجان پایه، بر اساس پیشنهاد سیلوان تامکین ([[w:en:Silvan Tomkins|Silvan Tomkins]])، در هشت گوشه مکعب قرار میگیرند. بعنوان مثال، [[خشم]] با ترکیبی از میزان کم [[سروتونین]] و میزان بالای [[دوپامین]] و [[نوراپینفرین]] متناظر است. <ref>Lövheim H. A new three-dimensional model for emotions and monoamine neurotransmitters. Med Hypotheses (2011), Epub ahead of print. {{doi|10.1016/j.mehy.2011.11.016}} PMID 22153577</ref> |
||
==انتقاد ها== |
==انتقاد ها== |
||
مطالعات [[مردمنگاری]] و بین فرهنگی ([[w:en:Cross-cultural|Cross-cultural]]) نشان داده اند که [[هیجان]]ها به انحا مختلف از تفاوتهای فرهنگی متاثر میشوند. زمینه فرهنگی نحوه ارزیابی، بیان، و تنظیم [[هیجان]]ها را تعیین میکند.<ref name=Mesquita>{{cite journal|last=Mesquita|first=Batja|author2=Nico Frijda|title=Cultural variations in emotions: a review|journal=Psychological Bulletin|date=September 1992|volume=112|issue=2|pages=179–204|accessdate=17 June 2013|doi=10.1037/0033-2909.112.2.179}}</ref><ref name=Russell<ref>{{cite journal|last=Russell|first=James|title=Culture and Categorization of Emotions|journal=Psychological Bulletin|year=1991|volume=110|issue=3|pages=426–450|url=https://testwww2.bc.edu/james-russell/publications/psyc-bull1991.pdf|accessdate=17 June 2013|doi=10.1037/0033-2909.110.3.426}}</ref> برای مثال، در حالی که کالولیها ([[w:en:Kaluli people|Kaluli people]]) بروز دادن [[خشم]] را تشویق میکنند، اینکار در میان اتکو اینویتها (Utku inuit) کاری مذموم است.<ref name=Eid<ref>{{cite journal|last=Eid|first=Michael|author2=Ed Diener|title=Norms for experiencing emotions in different cultures: Inter- and intranational differences|journal=Journal of Personality and Social Psychology|date=November 2001|volume=85|issue=5|pages=869–885|url=http://ehis.ebscohost.com.ezproxy.neu.edu/ehost/detail?sid=e871ef1b-bdaf-4fce-aae8-c6d584223518%40sessionmgr4&vid=1&hid=4&bdata=JnNpdGU9ZWhvc3QtbGl2ZQ%3d%3d#db=pdh&AN=2001-05123-010|accessdate=17 June 2013}}</ref> نشانه مهمی که جهانشمول بودن [[هیجان]]ها را به چالش میکشد، زبان است. تفاوت زبانها مستقیما با تفاوت در [[طبقه بندی]] هیجانها مرتبط است.<ref name=Mesquita/> از آنجا که برای تکتک لغات یک زبان در زبان دیگر معادل وجود ندارد، آشکارا برخی از [[هیجان]]های قابل وصف در یک زبان نمیتوانند در زبان دیگر بیان شوند.<ref name=Wierzbicka<ref>{{cite journal|last=Wierzbicka|first=Anna|title=Human Emotions: Universal or Culture-Specific?|journal=American Anthropologist|date=September 1986|volume=88|issue=3|pages=584–594|url=http://links.jstor.org/sici?sici=0002-7294%28198609%292%3A88%3A3%3C584%3AHEUOC%3E2.0.CO%3B2-I|accessdate=19 June 2013|doi=10.1525/aa.1986.88.3.02a00030}}</ref> برای مثال، در بعضی از زبانهای افریقایی [[خشم]] و [[غم]] با یک کلمه بیان میشوند. در برخی زبانها حتی کلمهای مشخص برای [[هیجان]] وجود ندارد.<ref name=Russell/> در نتیجه، طبقه بندی جهانشمول [[هیجان]]ها میتواند به چالش کشیده شود. |
|||
مطالعات [[مردمنگاری]] و بین فرهنگی ([[w:en:Cross-cultural|Cross-cultural]]) نشان داده اند که [[هیجان]]ها به انحا مختلف از تفاوتهای فرهنگی متاثر میشوند. در نتیجه، طبقه بندی جهانشمول [[هیجان]]ها میتواند به چالش کشیده شود. |
|||
== منابع == |
== منابع == |
||
{{پانویس}} |
{{پانویس}} |
نسخهٔ ۱۹ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۰۱:۱۱
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب بهمنظور جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست. لطفاً تا زمانی که این پیام در اینجا نمایش داده میشود، ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرین بار در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۰۱:۱۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۹ سال پیش) ویرایش شده است – این زمان تخمینی موجود در میانگر است؛ . اگر این صفحه در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، لطفاً این الگو را حذف کنید. اگر خودتان این الگو را به صفحه اضافه کردهاید، لطفاً در میانهٔ بازههای مختلف ویرایشی آن را حذف کنید یا با {{در دست ساخت}} جایگزین کنید. |
در علم روانشناسی، در مورد طبقه بندی هیجانها توافق عمومی وجود ندارد. تئوریهای رایج یکی از دو نقطه نظر را پیروی میکنند؛ بر اساس نقطه نظر اول هیجانهای مختلف ساختارهای مجزا و مستقل هستند، در حالی که نقطه نظر دوم هیجانهای مختلف را در طیف پیوستهای از ترکیب خطی چند هیجان پایه توصیف میکند.
هیجانها به مثابه ساختارهای گسسته
تمام انسانها، مستقل از زمینه فرهنگیشان، ذاتا به یک مجموعه از هیجانهای پایه مجهزند. این هیجانهای پایه با کلمه گسسته (discrete) مشخص میشوند چرا که بنظر میاید بر مبنای حالت چهره و فرایندهای بیولوژیکی دیگر از هم قابل تفکیک هستند.[۱] بر اساس تئوری هیجانهای گسسته (Discrete emotion theory) بین ۷ تا ۱۰ هیجان پایه وجود دارند و هزاران لغات مربوط به هیجان در واقع کلمات مترادفی هستند که همین ۷ تا ۱۰ مورد را بیان میکنند.[۲] برای تعیین هیجانهای پایه مطالعات مختلفی صورت گرفته است. یک مثال معروف، مطالعه فرا-فرهنگی پاول اکمن و همکارانش در سال ۱۹۷۲ است. آنها نتیجه گرفتند که شش هیجان پایه وجود دارند که عبارتند از؛ خشم، نفرت، ترس، خوشحالی، اندوه، و تعجب. اکمن توضیح داد که هر کدام از این هیجانها ویژگیهای مشخصی دارند به گونهای که هر ویژگی میتواند میزانش در یک محدودهٔای متغیر باشد. از این نقطه نظر، هر هیجان پایه در واقع باید به مثابه یک رده در نظر گرفته شود. [۳]
مناقشه در مورد امکان وجود هیجانهای پایه
انسانها، بنا بر تجربه، در مورد مشاهده پذیری هیجانها در شخص خود و دیگران اتفاق نظر دارند. این سادگی ظاهری باعث شده است که برخی از هیجانها، که در همه افراد دیده میشود بعنوان پایه قلمداد شود. با اینحال، این نقطه نظر در مورد ماهیت هیجانها اخیرا از طرف متخصصین زیر سوال رفته است. [۴] فعال سازی هیجانهایی مانند خشم یا ترس توسط مغز بعد از ارزیابی محرکها (Stimulus) یا اتفاقات مربوط به اهداف یا بقا انجام میگیرد. نقطه مشترک همه تئوریهای هیجانهای پایه این است که باید نشانههای عملکردیمنحصر بفردی یک هیجان پایه را از دیگر هیجانهای پایه متمایز کند. به عبارتی دیگر، از نظر اصولی باید تعیین نوع هیجان یک فرد باید بر مبنای فعالیت مغزی و/یا فیزیولوژیکی او ممکن باشد.[۳] عده ای، در مقابل، معتقدند که هیجانهای مختلف جای مشخص در شبکه عصبی و یا نشانه فیزیولوژیکی منحصر به فردی ندارند. بنا بر این نسبت دادن صفت پایه به مجموعه ای از هیجانها درست نیست. [۵]
مدل ابعادی هیجانها
برخی محققین هیجانها را بصورت کمیتهای چند بعدی توصیف میکنند، به گونهای که هر بعد میتواند مقداری مشخص در یک بازه پیوسته را داشته باشد. [۶] ویلهلم وندت، پدر روانشناسی مدرن، در سال ۱۸۹۷ نظر داد که هیجانها میتواند با سه بعد مشخص شوند: لذتبخشی، برانگیختگی، و آرامش.[۷] در سال ۱۹۵۴ هارولد شولسبرگ لذتبخشی، توجه، و میزان فعالیت را بعنوان سه بعد هیجان معرفی کرد.[۸] تقریبا همه مدلهای ابعادی ظرفیت (valence)، برانگیختگی یا شدت را جز ابعاد بشمار آورند. مدلهای ابعادی بر این مبنا هستند که یک سیستم عصبی مشترک عامل همه این حالتهای عاطفی (affective states) میباشد. [۹] این مبنا درست در مقابل فرض مدلهاای پایهای است که هر هیجان پایه را بر خاسته از سیستم عصبی مجزایی در نظر میگیرد.[۹] از میان مدلهای ابعادی پیشنهاد شده چند تایی بیشتر جا افتاده اند [۱۰] که در زیر به اختصار معرفی میشوند.
مدل سیرکمپلکس
مدل سیرکمپلکس (Circumplex) اول بار توسط جیمز راسل پیشنهاد شد.[۱۱] بر اساس این مدل هیجانها در یک فضای دو بعدی داخل یک دایره توزیع شده اند؛ برانگیختگی و ظرفیت، بترتیب، با محورهای عمودی و افقی نمایش داده میشوند و مرکز مختصات با ظرفیت خنثی و برانگیختگی متوسط متناظر است.[۱۰] مدل سیرکمپلکس اغلب برای تست کردن قدرت تحریکی کلمات هیجانی، حالتهای هیجانی چهره، و حالتهای عاطفی مورد استفاده قرار میگیرد.[۱۲] جیمز راسل و بارت در سال ۱۹۹۹ مدل بهبود یافتهای را پیشنهاد کرده اند. [۱۳]
مدل برداری
مدل برداری هیجانها در سال ۱۹۹۲ پیشنهاد شد.[۱۴] جزئیات این مدل توسط رابین و تالاریکو توضیح داده شده است. [۱۵]
مدل فعال سازی مثبت-فعال سازی منفی
مدل فعال سازی مثبت-فعال سازی منفی (PANA) در سال ۱۹۸۵ ارائه شده است. در این مدل محورهای عمودی و افقی، به ترتیب، عواطف مثبت و منفی را نمایش میدهند.[۱۶]
مدل پولچیک
یکی از معروفترین نسخههای مدل ابعادی توسط روبرت پولچیک (Robert Plutchik) ارائه شده است.[۱۷] این مدل هیجانها را در دوایری هم مرکز مرتب میکند، به گونهای که دوایر درونیتر بیشتر پایهای اند ولی دوایر بیرونی تر هیجانهای مجاور را مخلوط کرده اند. در داخل یک دایره هیجانهای مناطق مجاور بیشتر شبیه هستند.
مدل حالت هیجانی PAD
مدل حالت پاد (PAD emotional state model)، که در توصیف و مشخص کردن حالتهای هیجانی کاربرد دارد، از سه بعد عددی برای نمایش تمامی هیجانها استفاده میکند. [۱۸][۱۹] سه بعد پاد عبارتند از لذت، برانگیختگی و سلطه (Dominance). درجات لذت، برانگیختگی، و سلطه، به ترتیب، میزان خوشایندی، شدت و ذات کنترلی هیجانها را مشخص میکنند. [۱۸]
مکعب هیجان لوهیم
در سال ۲۰۱۱، لوهیم (Lövheim) رابطهای مستقیمی را بین هشت هیجان پایه و ترکیب مشخصی از سه ماده سیگنال عصبی، دوپامین، نوراپینفرین (نردرنلین)، و سروتونین را پیشنهاد کرد. بدین ترتیب، یک مدل سه بعدی، با نام مکعب لوهیم، ارائه شد که میزان سه ماده مذکور سه محور متست را تشکیل داده و هشت هیجان پایه، بر اساس پیشنهاد سیلوان تامکین (Silvan Tomkins)، در هشت گوشه مکعب قرار میگیرند. بعنوان مثال، خشم با ترکیبی از میزان کم سروتونین و میزان بالای دوپامین و نوراپینفرین متناظر است. [۲۰]
انتقاد ها
مطالعات مردمنگاری و بین فرهنگی (Cross-cultural) نشان داده اند که هیجانها به انحا مختلف از تفاوتهای فرهنگی متاثر میشوند. زمینه فرهنگی نحوه ارزیابی، بیان، و تنظیم هیجانها را تعیین میکند.[۲۱][۲۲] برای مثال، در حالی که کالولیها (Kaluli people) بروز دادن خشم را تشویق میکنند، اینکار در میان اتکو اینویتها (Utku inuit) کاری مذموم است.[۲۳] نشانه مهمی که جهانشمول بودن هیجانها را به چالش میکشد، زبان است. تفاوت زبانها مستقیما با تفاوت در طبقه بندی هیجانها مرتبط است.[۲۱] از آنجا که برای تکتک لغات یک زبان در زبان دیگر معادل وجود ندارد، آشکارا برخی از هیجانهای قابل وصف در یک زبان نمیتوانند در زبان دیگر بیان شوند.[۲۴] برای مثال، در بعضی از زبانهای افریقایی خشم و غم با یک کلمه بیان میشوند. در برخی زبانها حتی کلمهای مشخص برای هیجان وجود ندارد.[۱۱] در نتیجه، طبقه بندی جهانشمول هیجانها میتواند به چالش کشیده شود.
منابع
- ↑ Colombetti, Giovanna (August 2009). "From affect programs to dynamical discrete emotions". Philosophical Psychology. 22 (4): 407–425. doi:10.1080/09515080903153600. Retrieved 10 June 2013.
- ↑ Davidson William, Richard J. (2003). Handbook of Affective Sciences. Oxford University Press. p. 435.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ Ekman, Paul (1992). "An Argument for Basic Emotions". Cognition and Emotion. 6 (3/4): 169–200. doi:10.1080/02699939208411068.
- ↑ Gendron, Maria; Barrett, Lisa Feldman (October 2009). "Reconstructing the Past: A Century of Ideas About Emotion in Psychology". Emotion Review. 1 (4): 316–339. doi:10.1177/1754073909338877.
- ↑ Barrett, Lisa Feldman (2006). "Solving the Emotion Paradox: Categorization and the Experience of Emotion". Personality and Social Psychology Review. 10 (1): 20–46. doi:10.1207/s15327957pspr1001_2.
- ↑ Borod, Joan C. (2000). The Neuropsychology of Emotion. Oxford University Press. pp. 145–146.
- ↑ W.M. Wundt, Outlines of Psychology. (1897). In: Classics in the history of psychology. http://psychclassics.asu.edu/index.htm, York University 2010, Toronto.
- ↑ Schlosberg, H. (1954). "Three dimensions of emotion". Psychological Review. 61: 81–8. doi:10.1037/h0054570.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ Posner, Jonathan (2005). "The circumplex model of affect: An integrative approach to affective neuroscience, cognitive development, and psychopathology". Developmental and Psychopathology. 17: 715–734. doi:10.1017/s0954579405050340.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ Rubin, D. C.; Talerico, J.M. (2009). "A comparison of dimensional models of emotion". Memory. 17: 802–808. doi:10.1080/09658210903130764.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ Russell, James (1980). "A circumplex model of affect". Journal of Personality and Social Psychology. 39: 1161–1178. doi:10.1037/h0077714.
- ↑ Remington, N. A.; Fabrigar, L. R.; Visser, P. S. (2000). "Re-examining the circumplex model of affect". Journal of Personality and Social Psychology. 79: 286–300. doi:10.1037/0022-3514.79.2.286.
- ↑ Russell, James (1999). "Core affect, prototypical emotional episodes, and other things called emotion: dissecting the elephant". Journal of Personality and Social Psychology. 76: 805–819. doi:10.1037/0022-3514.76.5.805.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ Bradley, M. M.; Greenwald, M. K.; Petry, M.C.; Lang, P. J. (1992). "Remembering pictures: Pleasure and arousal in memory". Journal of Experimental Psychology: Learning, Memory, & Cognition. 18: 379–390. doi:10.1037/0278-7393.18.2.379.
- ↑ Rubin, David C.; Talarico, Jennifer M. "A Comparison of Dimensional Models of Emotion: Evidence from Emotions, Prototypical Events, Autobiographical Memories, and Words" (PDF). NIH. Retrieved 17June2014.
{{cite web}}
: Check date values in:|accessdate=
(help) - ↑ Watson, D.; Tellegan, A. (1985). "Toward a consensual structure of mood". Psychological Bulletin. 98: 219–235. doi:10.1037/0033-2909.98.2.219.
- ↑ Plutchik, R. "The Nature of Emotions". American Scientist. Retrieved 14 April 2011.
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ Mehrabian, Albert (1980). Basic dimensions for a general psychological theory. pp. 39–53. ISBN 0-89946-004-6.
- ↑ Bales, Robert Freed (2001). Social interaction systems: theory and measurement. pp. 139–140. ISBN 0-7658-0872-2.
- ↑ Lövheim H. A new three-dimensional model for emotions and monoamine neurotransmitters. Med Hypotheses (2011), Epub ahead of print. doi:10.1016/j.mehy.2011.11.016 PMID 22153577
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ Mesquita, Batja; Nico Frijda (September 1992). "Cultural variations in emotions: a review". Psychological Bulletin. 112 (2): 179–204. doi:10.1037/0033-2909.112.2.179.
{{cite journal}}
:|access-date=
requires|url=
(help) - ↑ Russell, James (1991). "Culture and Categorization of Emotions" (PDF). Psychological Bulletin. 110 (3): 426–450. doi:10.1037/0033-2909.110.3.426. Retrieved 17 June 2013.
- ↑ Eid, Michael; Ed Diener (November 2001). "Norms for experiencing emotions in different cultures: Inter- and intranational differences". Journal of Personality and Social Psychology. 85 (5): 869–885. Retrieved 17 June 2013.
- ↑ Wierzbicka, Anna (September 1986). "Human Emotions: Universal or Culture-Specific?". American Anthropologist. 88 (3): 584–594. doi:10.1525/aa.1986.88.3.02a00030. Retrieved 19 June 2013.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ طبقهبندی هیجانها موجود است. |