بحث:فهرست واژه‌های عربی با ریشه فارسی

Page contents not supported in other languages.
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

واژگان جمع واژه نیست؟![ویرایش]

درود بر همگی. به این نشانی نگاه کنید: http://www.vajehyab.com/?q=%D9%88%D8%A7%DA%98%DA%AF%D8%A7%D9%86 روشن خواهید شد.

  • دیگر آنکه واژگان فارسی آنها که اکنون "ه" ناگفتنی (غیرملفوظ) دارند بسیاری در پهلوی به" َ ک" پایان یافته و امروزه در "جمع" یا "نسبت" بازمی گردد. در واژه هایی مانند بندگان، آزادگان، زندگان، مردگان، بچگانه، همگان، همگی.

نیازی به جابجایی صفحه نبوده است.سیمون دانکرک (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۰۶ (UTC)[پاسخ]

سلام. در صفحه بحثم جواب دادم. Pirhayati (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۰۰ (UTC)[پاسخ]
پاسخ روشن شما این است: هر گردی گردو نیست. گویا پاسخ من را در صفحه بحثتان نخواندید: پسوند "ان" را که با "گ" بخاطر پیشینه پهلویِ واژگان بازمی گردد با پسوند "گان" یکی گمان نکنید؛ این یک نکته روشن دستور زبان در واژه سازی با پسوندهاست؛ دیگر آنکه بسیاری از واژگان فارسی، آنها که اکنون "ه" ناگفتنی (غیرملفوظ) دارند، در پهلوی به" َ ک" پایان یافته و امروزه در ساختار "جمع" یا "نسبت" بازمی گردد. در واژه هایی مانند بندگان، آزادگان، زندگان، مردگان، بچگانه، همگان، همگی. واژگان کاربرد عامیانه نیست، اگر بود دهخدا و دیگر سخندانان و زبانشناسان و فرهنگستان و فرهنگهای واژگان آن را بکار نمی بردند.

http://www.vajehyab.com/?q=%D9%88%D8%A7%DA%98%DA%AF%D8%A7%D9%86&t=text&s=3

اولاً در فرهنگ‌های لغت در جلوی کلمه «بندگان» نوشته شده «جمع بنده» اما در جلوی «واژگان» نوشته نشده «جمع واژه». در هیچ فرهنگ لغتی نمی‌بینید که «واژگان» را جمع «واژه» تعریف کرده باشد. ثانیاً کلماتی که علامت جمع «ان» یا «گان» (اگر مختوم به ه باشند) می‌گیرند، مربوط به موجودات زنده یا اعضای بدن هستند، اما «واژه» اصلا چنین نیست که بخواهد با علامت جمع «ان» جمع بسته شود. «واژگان» به مجموعه و فهرست اشاره دارد و جمع واژه نیست. این یادداشت را هم ببینید. Pirhayati (بحث) ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۵۰ (UTC)[پاسخ]

ناسازگاری لید افزوده شده با نام و محتوای مقاله[ویرایش]

@MrRightWriter: لطفاً مطالب ناسازگار با نام و محتوای مقاله نیفزایید. می‌توانید صفحه جداگانه ای را در این باره آغاز کنید. حذف یک مقاله نیازمند گذراندن روندی ویژه در ویکی پدیاست. وپ:نبح را بخوانید. در صورت تکرار ویرایشهای ناسازگار و توجه نکردن به این راهنمایی ویرایشتان خرابکارانه شناسایی و گزارش خواهید شد. سیمون دانکرک (بحث) ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)[پاسخ]

درود @MrRightWriter: خواهش می‌کنم شکایتتان را به صفحه بحث بیاورید. منظورتان از «مطالب کذب» چیست؟ کدام واژه‌ها را نادرست می‌دانید و منبعتان برای نادرست بودنشان چیست؟ با مهر --SerendiPity ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۴۵ (UTC)[پاسخ]

منظور بنده از مطالب کذب وجود کلماتی هستند که ریشهٔ ان‌ها عربی است نه فارسی؛ حتی اگر بعضی از آنها عربی هم نباشند ولی آرامی هستند و آرامی خود یکی از زبان‌های سامی و هم خوانوادهٔ زبان عربی است. ریشهٔ این واژه‌ها یا عربی است یا آرامی به این سبب خواستار اصلاح یا حذف صفحه هستم. MrRightWriter (بحث) ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)[پاسخ]

بسیار خوب @MrRightWriter: . آن واژه‌هایی که گمان می‌کنید ریشه‌شان فارسی نیست را این‌جا بنویسید. اگر منبعی هم برای ریشه آرامی‌شان دارید بگذارید بهتر است. ما مقاله را اصلاح می‌کنیم. با مهر --SerendiPity ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۳ (UTC)[پاسخ]
درود بر @MrRightWriter: چند نکته ای را بد نیست یادآوری کنم: برخی از واژگان پارسی در زبان آرامی و زبان سریانی وامگیری شده اند ( به خاطر همسایگی و به ویژه با بسامد بیشتری در زمان هخامنشیان و ساسانیان بدنبال کارکرد گسترش ناگریز دیوانسالاری و سازمانی فرمانروایی ایران) و برخی دوباره به زبان فارسی بازگشته اند به ویژه از راه عربی در دورانهایی از امویان به این سو؛ برخی از واژگان پارسی از راه زبان آرامی به زبان عربی راه یافته اند (در پی پیوندهای سیاسی و بازرگانی و فرهنگی)، برخی واژه ها هم تنها همانندی با ریشه های واژگان زبان آرامی دارند.‌ روانشاد ادی شیر که خود از دانشمندان آشوری بود و یا زنده یاد شوشتری و جناب التونجی و دیگران از نویسندگان منابع نامبرده در مقاله هم از آنچه می گویید باخبر بوده اند و با آن به هیچ روی بیگانه نیستند. به هر روی اگر هر گونه داده ای با منبع در این زمینه در دسترس شماست در میان بگذارید، حتما به همراه هم بررسی و بازنگری خواهیم کرد. ویژگی ویکیپدیا جای بازنگری بی پایان است. با سپاس سیمون دانکرک (بحث) ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۶ (UTC)[پاسخ]

با سلام خدمت شما نکته ای که توجه مرا جلب کرده است این است که چرا برای کلماتی که ادعا شده که از فارسی وارد عربی شده اند ؛ معادل فارسی انها( که ادعا میشود اصل کلمه است) ذکر نشده است؟؟ خب اینها اگر فارسی اند چرا فقط عربی شده ی انها نوشته شده است و نسخه ی اصلی کلمات(که ادعا میشود فارسی اند) دیده نمیشود؟؟؟ اگر اصل کلمات (که ادعا میشود فارسی اند) روبروی کلمات معرب شده قرار میگرفت شاید کمی قانع کننده بود. همچنین مشاهده کردم که برای افزایش کاذب مطالب چگونه یک کلمه چندین بار با فاصله ی زیاد از هم تکرار شده است‌ از سوی دیگر ، کلماتی که نوشته شده اند هیچ صفحه ای در ویکی پدیا ندارند بگذارید برایتان مثالی بزنم : مثلا کلمه ی "مسجد" چگونه از فارسی وارد عربی شده است در حالی که "مسجد" کلمه ای آرامی است و هم خانواده ی زبان عربیست؟؟؟ حتما میدانید که حروف 《ح،ث،ظ،ط،ص،ذ،ق،ض》 فقط مختص زبان عربی هستند و اکثر واژه هایی که دارای یکی از حروف فوق است حتما عربی است . پس چگونه کلماتی با این حروف اورده شده و ادعا شده است که فارسی اند؟اگر با این حرف بنده مخالفید معادل فارسی برایم بیاورید همچنین در توضیحات دیدم که گفته شده کوشش و بوسیدن و زنهار نیز وارد عربی شده اند و مشتقات انها ایجاد شده است شاید برایتان جالب باشد که من در هیچ لغت نامه و فرهنگ عربی ای 《چه در کتاب و چه در دیکشنری》 اثری از یکوش و یبوس و زنهر و بقیه ی مشتقات این کلمات ندیدم ، اگر موافق بنده نیستید پس خلافش را ثابت کنید . خب ، حرف زبان آرمی شد ، دوست عزیز زبان ارامی هم خانواده زبان عربیست! این را نمیشود انکار کرد .همچنین یکی از قدیمی ترین زبان های موجوده و قدمتش خیلی بیشتر از زبان فارسی است به گونه ای که زبان فارسی در زمان تولد خود کلمات بیشماری را از ان گرفته است . من ورود کلماتی از فارسی به عربی رو انکار نمیکنم ولی حرفم این است که این کلمات یا ریشه عربی دارند یا آرامی و یا درپیچیده ترین حالت از ارامی به فارسی رفته و از فارسی به عربی! یاحق ...

MrRightWriter (بحث) ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۷ (UTC)[پاسخ]
درود بر @MrRightWriter: بسیار خوشنودم از اینکه یک به یک و روشن آنچه خواستید را پرسیدید، به همین سان پاسخ خواهم داد:
  • نخست: برابر فارسی واژگان یاد شده در کتابها و مقاله هایی که در پایان این مقاله بخش برای آگاهی بیشتر آمده است، همگی یاد شده و اگر زمان بگذارد به یاری دوستان آنها را به مقاله خواهیم افزود. جلال‌الدین سیوطی هم که از بزرگان ادب عربی است به بودن واژگان فارسی در عربی گواهی داده و کتابی هم در این باره نوشته است به نام المهذب فیما وقع فی القرآن من المعرب. حتی نخستین فرهنگ نویس زبان عربی، خلیل بن احمد فراهیدی هم چنین پدیده ای را در کتاب خود در نمونه هایی آورده است. یکی از بهترین و روشنگرترین آنها کتاب روانشاد محمد علی امام شوشتری است که اگر دوست داشتید نگاهی بیندازید، کتاب ارزنده ای است. از دیگر کتابها کتاب اسقف و زبانشناس نامدار آشوری ادی شیر است که دکتر سید حمید طبیبیان که خود ایشان فرهنگ پرآوازه عربی لاروس را به فارسی برگردانده اند _که کتاب سال هم شده است_ با نام واژه های فارسی عربی شده چاپ کرده اند و ترجمه و خود کتاب هر دو همانجاست. همچنین کتاب دکتر صلاح الدين المنجد به نام المفصل في الألفاظ الفارسية المعربة في الشعر الجاهلي، والقرآن الكريم، والحديث النبوي که در ویکیپدیای عربی هم یاد شده کتاب ارجمندی است. دیگر کتابها هم هر یک بخشی از واژگان را در بردارند که گاهی این واژگان با هم همپوشانی دارند. هنوز زمان دست نداده است تا همگی را در این مقاله بیاوریم.
  • دوم: آنچه تکرار و بازگویی واژه ها به چشم می آید یادکردن واژه ها به گونه های دیگر در نوشته های دیگر عربی است. به این گوناگونی یادکرد، ضبط مختلف وازه هم گفته می شود که هر یک جداگانه آمده. گاهی زمانی که واژه ای عربی می شود به گونه های جداگانه ای یا در چند گویش، یا از سوی چند نویسنده یاد شده. خود این نکته هم برامده از گونه های عربی سازی است که یکدست نیست. بد نیست در این باره پیش درآمد کتابهای زنده یاد امام شوشتری و روانشاد ادی شیر را بخوانید که در بخش پایانی مقاله برای آگاهی بیشترآمده است.
  • سوم:به گفته فیلسوفان : عدم الوجدان لا یدل علی عدم الوجود: نیافتن نشانه نبودن نیست. آنچه نوشته شده همگی از منابع استوار نامبرده است و چیزی افزوده نشده و بسیاری منابع یادشده از کتابهای کتابخانه ای و عربی است که برای آسان شدن کار شما آنها را یافته و نسخه پی دی اف آن را در دسترس گداشته ایم دوست گرامی.
  • چهارم: آرتور جفری از استادان نامدار زبان سامی (آرامی و سریانی و عربی و ...) هم در این باره کتابی دارد که در همان بخش نامبرده در دسترس است.
  • پنجم: فارسی نو(که امروزه به آن گفتگو می کنیم) از ریشه پهلوی (ساسانی/اشکانی) و آن خود از ریشه پارسی باستان(هخامنشی) و همریشه با اوستایی نو و اوستایی کهن است که بیش از تاریخ آرامی پیشینه دارد. باز هم اگر نکته ای هست پاسخ خواهم داد.
  • ششم: از میان حروف 《ح،ث،ظ،ط،ص،ذ،ق،ض》

آوای ث در اوستایی نیز هست مانند ورثرَغنَ یا گَئومَرِثَ که در فارسی نو کیومرث خوانده می شود. نویسه ذ هم در پهلوی در واژه هایی همچون سپهبَذ (سپهبد)، ارگبذ، موبذ، گنبذ، بوذ(بود) و ... کاربرد داشته است.

  • هفتم: درباره گونه های عربی سازی نیز دیباچه چند کتاب نامبرده نکته های خوبی دارد؛ نیز برای نمونه بگویم: بسیاری از واژه هایی که برای همه آشنا هستند از برخی شیوه های ساده عربی سازی(تعریب) بهره می برند مانند خندق:کندک، جوشق:کوشک، هندسه (فارسی میانه:هنداچک/فارسی نو:اندازه) برنامج:برنامه، طازج:تازه، نموذج: نموده/نمونه، جرجان:گرگان، فستق:پسته ...و برخی روال پیچیده تری دارند که در سرآغاز کتاب روانشاد ادی شیر چند نمونه از آنها آمده است. اینها چند نمونه از پر کاربردترین واژه های امروزی هستند که در مقاله به آن بسنده شده و بسیاری از واژه ها نیز کاربرد روزانه نداشته، ولی درپی بازتاب دیوانسالاران و سرزمین و مردمان و فرهنگ ایران در زمان اموی و عباسی به عربی رفته اند، زیرا به گفته خود عربها آنان به ویژه در سالهای نخست از پس دیوانداری و کشورداری برنمی آمدند مگر با همکاری دبیران ایرانی که دیوان را آنان می نگاشته اند و واژگان دیوانی نیز از آنان بوده و بسیاری هنوز هم در میان آنان کاربرد دارد و این بازده برتری فرهنگی و سازمان یافتگی ایرانیان بر آنانسست؛ چنانکه در زمان هخامنشیان نیز چنین بوده است و تا پایان دورانِ بیش از چهار سده ایِ فرمانروایی ساسانیان، این برتری چشمگیر بوده و مردمان سامی و عربها در زمینه های گوناگون وامگیری واژگانی انجام می داده اند. سیمون دانکرک (بحث) ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)[پاسخ]


@MrRightWriter: یک نکته دیگر: ویکیپدیا یا واژه نامه ها دربرگیرنده همه واژه ها نیستند. اگر چنین بود هر روز به ویکیپدیا چندین مقاله افزوده نمی شد. بیشتر فرهنگهای واژگان مانند همان المنجد نوشته لویس معلوف و ترجمه سیاح و لاروس ترجمه طبیبیان نیز دربردارنده واژه های پرکاربردتر یا امروزی ترند. واژه های کاربردی تر را می توانید به ویژه در دو تا از منابع که در برگیرنده واژه های بغدادی و قطری می شوند بیابید. در بخش برای آگاهی بیشتر آمده اند. چند تا از منابع نیز تنها دارای وازگان قرآنی هستند.سیمون دانکرک (بحث) ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۴۴ (UTC)[پاسخ]

واژه‌های مشکوک[ویرایش]

درود @MrRightWriter: سپاس که به واژه مسجد اشاره کردید. من هم نمی‌توانم بپذیرم که مسجد ریشه‌اش فارسی است. اما چون امام شوشتری در کتابش واژه مسجد را آمده از مزگت فارسی دانسته نمی‌توانیم حذفش کنیم. گرچه چون دهخدا گفته که این واژه آرامی است می‌توانیم در یادداشت‌ها بنویسیم نوشته شد که در ریشه این واژه اختلاف است (مانند واژه تاریخ). و من هم با شما هم‌دلم که این واژه نمی‌تواند فارسی باشد و احتمالاً شوشتری اشتباه کرده. ما با کمک هم می‌توانیم این مقاله را بهتر بکنیم. چون تعداد واژه‌ها بسیار زیاد بود ما توانش را نداشتیم برای هر کدام ریشه فارسی را بنویسیم. شما اما هر واژه مشکوکی که می‌بینید زیر این بخش بنویسید من بازنگری می‌کنم و اگه اختلافی بود در پی‌نوشت واژه می‌نویسم. با مهر --SerendiPity ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۳ (UTC)[پاسخ]

درود… از اینکه با بنده هم‌رای و موافقید بسیار خرسندم؛ و موافقت شما مایهٔ امید من به اصلاح این صفحه است. ۱: فقط کلمهٔ مسجد نیست من مسجد را فقط صرف مثال گفتم و بیشتر کلماتی که در لیست هستند هم غلط هستند مانند کلمهٔ ازل! خب من ریشهٔ کلمهٔ ازل را دنبال کردم و هرچه بود عربی بود! و معنی فارسی ان همیشگی و جاودانه است و اصلاً کلمهٔ ازل فارسی نیست. حالا این کلمه با چه هدف و انگیزه ای وارد این لیست شده من نمی‌دانم. البته اگر بخواهید من تک تک کلمات را برای شما نفی می‌کنم و می‌گویم که این لیست سرشار از کلمات غلط و کذب است به تعبیر دیگر این کلمات دروغین هستند همان‌طور که خود شما شک داشتید؛ شک نداشته باشید مطمئن باشید! ۲:با توجه به مطالعات بنده در خصوص آقای امام شوشتری و با توجه به محوریت پان‌ایرانیسم تألیفات ایشان، رد ناسیونالیسم گرایی را در تمام آثار خود باقی گذاشته‌است! آقای شوشتری بجای اشتباه، احتمالاً بخاطر عقاید آمیخته با ناسیونالیسم عمداً این واژگان دروغین را نوشته‌است. از طرفی دیگر ما جدا از آقای شوشتری، شادروان دهخدا را داریم! بنده بیشتر این کلمات را در لغت نامه و فرهنگ دهخدا رد یابی و ریشه یابی کرده‌ام ولی از این لیست تنها تعداد خیلی کمی معرب شده‌اند و مابقی معرب نیستند؛ و در آخر آیا این گفته‌های بنده تأثیری در اصلاح اطلاعات هموطنان خویش دارد؟ MrRightWriter (بحث) ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۱ (UTC)[پاسخ]

@MrRightWriter: سپاس. واژه ازل ریشه‌اش به واژه پهلوی اسَر (بی‌سَر) بر می‌گردد. در این باره شکی نیست و منابع زیادی گفته‌اند. من از صفحه ۳۱ جلد دوم کتاب واژه‌نامه پهلوی نوشته H. S. Nyberg عکس گرفتم، می‌توانید ببینید عکس. اگر واژه‌های دیگری مد نظرتان هست همین زیر فهرست کنید من بررسی می‌کنم. + دهخدا برای ریشه‌یابی واژه‌نامه مناسبی نیست چون اصلاً ریشه‌یابی ندارد. مثلاً دربارهٔ واژه ازل دهخدا به درستی گفته‌است که از عربی آمده چون این گونه است؛ ولی دیگر نمی‌گوید که خود ازل از فارسی به عربی رفته. قرار هم نیست که بگوید چون واژه‌نامه‌اش ریشه‌یابی ندارد. با مهر --SerendiPity ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۲۹ (UTC)[پاسخ]

@MrRightWriter: نه دهخدا تنها منبع ادبیات فارسی است، نه می‌توان تنها بر پایه گرایش کسی (آنگونه که ادعا کرده‌اید، گرچه تازه گیریم که منبع استواری هم داشته باشد) نوشته‌های وی را یکسره نپذیرفت و کنار گذاشت. در ویکی‌پدیا هم صفحه ای در این باره هست:توسل به شخص و کار شما را مغالطه گفته و گوینده می‌گویند: به پرسش کشیدن گوینده به جای گفته، با انگیزه برتر نمایاندن دیدگاه خود. اگر بیشتر با ویکینویسی آشنا شوید، اینکه پیوسته دروغزنی جار بزنیم رسم ویکی‌پدیا نیست. تازه در کتاب ایشان در زیر واژه‌ها منبع آمده و همگی معتبر هستند؛ ولی گویا شما زحمت نگاه کردن آن را به خود نمی‌دهید با اینکه چندین بار از آن کتاب در نوشتار مقاله هم نقل شده. تنها به دنبال یک هم دیدگاه برای ویکی‌پدیا:زورچپانی دیدگاه خود هستید. روال تان دور از ویکی‌پدیاست. سیمون دانکرک (بحث) ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۰۲ (UTC)[پاسخ]

درود ... ظاهرا که گفته هایم راه به جایی نبرد؛ بنده بر گفته هایم استوار و شما نیز مدافع دلایلتان هستید؛ احترام میگذارم! بنده پیگیر این مقاله هستم و تغییرات را ایجاد خواهم کرد . اگر کلمه ای را حذف کردم ریشه و معادل فارسی آن را در توضیحات ذکر خواهم کرد . بنده یک فرد مبتدی در ویکی پدیا هستم ، پس دلیلی ندارد که مرا یک زورچپان بنامید! خیلی از قوانین ویکی پدیا را هنوز نمیدانم .امیدوارم بزودی مهارت لازم را کسب نمایم . از شما نیز بخاطر همراهی و پاسخگوییان بی‌نهایت سپاس‌گزارم. MrRightWriter (بحث) ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۳ (UTC)[پاسخ]

جنگ ویرایشی[ویرایش]

درود @MrRightWriter: لطفاً وارد جنگ ویرایشی نشوید. واژه‌هایی که شک دارید را در صفحه بحث بیاورید تا بررسی کنیم. واژه‌های این فهرست از کتاب شوشتری گردآوری شدند و نمی‌توانید به سادگی پاکشان کنید. باید بررسی شوند. با مهر --SerendiPity ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۹ (UTC)[پاسخ]

زمان[ویرایش]

زمان بی‌گمان واژه کهن ایرانی است (رجوع شود به واژه‌نامه پهلوی Nyberg). در ویکی‌واژه انگلیسی هم‌زمان عربی را گرفته شده از فارسی می‌داند ولی من نتوانستم منبعی پیدا بکنم که بگوید این واژه از فارسی به عربی رفته. شما اگر منبعی دارید این واژه را به فهرست اضافه کنید. @سیمون دانکرک: ، @Behaafarid: با مهر --SerendiPity ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)[پاسخ]

@SerendiPity: محمد حسن‌دوست، فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی (۵ج)← زمان.
  • حسن‌دوست، محمد، فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی، تهران: فرهنگستان زبان فارسی، شابک ۹۷۸ ۶۰۰ ۶۱۴۳ ۵۵ ۲
به‌آفرید ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۲۵ (UTC)[پاسخ]

واژه زنبور[ویرایش]

"ور" در انتهای این واژه نشانه اسم فاعل هست و "زنگ"به احتمال زیاد تغییر آوا داده و تبدیل به "زنب" شده و در واقع "زنگور" به معنای زنگ زننده یا صدا دهنده تبدیل به زنبور شده واژه ی مشابه "زنگور" "زنگوره یا همان زنگوله" می باشد 2.147.30.241 ‏۱۳ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۲۴ (UTC)[پاسخ]