پرش به محتوا

بحث:ازدواج

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آخرین نظر: ۵ سال پیش توسط InternetArchiveBot در مبحث پیوندهای خارجی اصلاح شدند (اکتبر ۲۰۱۹)

گسترش

[ویرایش]

تا حدودی که اطلاعاتم اجازه میداد مقاله را گسترش دادم. ادامه آن همکاری شما فارسی زبانان عزیز و محترم را میطلبد تا با توجه به اطلاعاتتان از احکام و رسومات نواحی مختلف جهان، آن را پربار تر کنید. با سپاس فراوان.--گردآفرید ۱۶:۰۷، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)


نظر کاربر:Mrostam جهت توجیه جلوگیری از ورود مطالب متنوع در مقاله

[ویرایش]

جدا چه دلیلی دارید مطالب مربوط به دینتان را در تمام مقالات با ربط و بی‌ربط بچاپنید، امیدوارم دست از این رویه بردارید. --رستم ۱۴:۱۵، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)

این مطلب در رابطه با ازدواج است، هیچ دلیلی هم برای نبودش نیست. از اقدامات مخالفت جویانه هم دست بردارید. نوید ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۴:۲۰ (UTC)
از سواستفاده دست بردارید!--رستم ۱۴:۲۴، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
  • اینجا دانشنامه است و باید هر نوع مطلب متنوعی در آن نوشته شود. گذاشتن احکام ازدواج بهایی اقدامی در جهت پربار کردن آن است، نه تبلیغ آن! همانطور که اگر احکام ازدواج در اسلام در آن گنجانده شود کسی حق ندارد آن را پاک کند، شما هم حق ندارید احکام مربوط به بهایی را از آن پاک کنید.--گردآفرید ۱۴:۳۶، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
اشتباه آمدید اینجا توضیح‌المسائل هم نیست،‌ بحث کردن هم فایده‌ای ندارد.--رستم ۱۴:۳۹، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)

میان‌داری(تقلیل مقاله به چند خط)

[ویرایش]

دوستان لطفاً از زمانی که این پیام را می‌خوانید متن را ویرایش نکنید، تا به نتیجه برسیم.

به نظر می‌رسد که این بحث نیاز به میان‌داری دارد. این که ویکی‌پدیا دانشنامه است کاملاً درست است، اما از طرف مقابل، از وظایف این دانشنامه نیست که همهٔ دیدگاه‌ها را مطرح کند. در صفحهٔ مربوط به آیین بهایی می‌توان به تفصیل بیشتری در مورد ازدواج در این آیین بحث کرد، اما بحث آن در صفحه‌ای مربوط به ازدواج، کار درستی نیست، مگر آن که سایر ابعاد موضوع (که خیلی مهم‌تر از دیدگاه بهاییان در این باره هستند، مثل تاریخچهٔ ازدواج و غیره) به طور مبسوط بحث شده باشند. نباید بحث در مورد ازدواج در دین بهایی، چیزی حدود نیمی از متن مقاله را تشکیل دهد. آیا این که مقاله به متنی فقط در مورد ازدواج واگردانی شود، و در جستارهای وابسته، به مقالهٔ ازدواج در دین بهایی اشاره شود، مخالفی دارد؟ ▬ حجت/ب ۱۹:۲۴، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)

بحث حجت و گردآفرید

[ویرایش]
جناب حجت! من اصلا کاری به دیدگاه بهاییان ندارم که چه هست و چه نیست؟! اینجا یک دانشنامه است و کسی که به این مقاله از بیرون نگاه میکند باید اطلاعات کاملی در مورد چیزی که جستجو میکند پیدا کند. این دانشنامه هم میخواهد رو به جلو رشد کند، پس هرچیزی که با سیاستها تعارض نداشته باشد باید به آن اضافه شود. اگر به این صورت سر و ته مقالات را بزنیم و یک خطی اشان کنیم (چون ممکن است بحثهای بوداری در آن مطرح شود) ویکی فارسی با این همه دبدبه و کبکبه ایرانی ها همین ۲۰۰۰۰ مقاله ای میماند! ضمن اینکه دقت کنید این ویکی فارسی است، نه ویکی اسلامی یا ایرانی، بنابراین به همه فارسی زبانان در همه جهان تعلق دارد. ما باید مقالات را توسعه دهیم. من در بحث حذف مقالات کمتر سرشناس چیزی شنیدم که منطقی آمد و قبول کردم، آن هم این بود که بالاخره ما باید از جایی شروع کنیم؟! (بحث حذف زندگینامه شهرداران یا آوازخوانان گمنام بود اگر اشتباه نکنم!) من هم حرفم همین است، وقتی میتوان در مقوله ازدواج تمامی سنتهای ایران و حتی جهان را گرد آورد، چرا باید محدودش کنیم به چند خط؟ چه ایراد دارد که بدانیم مثلا در ژاپن یا اسرائیل چگونه ازدواج میکنند؟ این حق من است که بدانم! خود من به شخصه اینجا آمدم که در کنار اینکه دانش میدهم، دانش نیز دریافت کنم! اگر بخواهد به این صورت دانشها در دانشنامه خط بخورد من نیز به مانند دیگران انگیزه ام را از دست خواهم داد و میروم. دانشنامه مطالب را ارائه میکند، خواننده عاقل است و خود قضاوت میکند، اگر بخواهیم آنچه فکر میکنیم به نظر ما درست است را فقط اینجا ارائه کنیم، مطمئنا سانسور اتفاق می افتد!! با سپاس، دوست شما--گردآفرید ۲۰:۵۰، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
از کاربر نوید ممنونم که نمونه انگلیسی را گذاشتند، همین است که آنها ۱۰ برابر ما مقاله دارند!! فکر میکنم با این نمونه حجت عزیز هم قانع شوند که یک خطی کردن مقاله درست نیست! ضمن اینکه تایید میکنم خالی بودن جاهای دیگر هم تقصیر من که آنها را ایجاد کردم یا نوید که قسمت بهاییان را افزود نیست. با سپاس--گردآفرید ۲۱:۱۷، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
در این مورد خاص، بگذارید ویکی انگلیسی را مبنای مقایسه قرار بدهیم. در همان مقالهٔ ویکی انگلیسی که تازه برچسب طرفداری هم دارد، نگاه کنید ببینید چه سهمی از مقاله راجع به ابعاد دینی ازدواج است؟ این که در زیر مقاله‌ای یک پاراگرافی راجع به کلیت ازدواج، شما یک پاراگراف هم راجع به ازدواج در دین بهایی اضافه کنید (یا دین اسلام، یا دین مسیح، فرق ندارد) معقول نیست. توجیه‌تان مرا راضی نمی‌کند. توجیه بهتری دارید؟
خالی بودن جاهای دیگر هم تقصیر من که آنها را ایجاد کردم یا نوید که قسمت بهاییان را افزود نیست. این حرف هم منطقی نیست. اصلاً عنوان‌های خالی را باید حذف کنید. بعد آن چه ماند را نگاه کنید، آیا منطقی است که مقاله‌ای دو پاراگرافی راجع به ازدواج، نیمی از آن راجع به یک دیدگاه خاص که آن هم در جامعه عمومیتی ندارد باشد؟ ▬ حجت/ب ۰۳:۲۸، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
اگر فکر میکنید بیطرف است مشکلی نیست، با همون منطق سابق برچسب بیطرفی بگذارید تا بقیه قسمتها تکمیل شوند. ولی جلوی رشد دانشنامه را نگیرید!! نمیدانم چه حقایقی در ازدواج در ادیان مختلف هست که حساسیت نشان میدهید؟؟؟ این روند ظن مرا به طرفداری فعالان (نمیگم مدیران) ویکیپدیا از تفکری خاص مبنی بر سانسور حقایق بیشتر میکند!! نگاهی به مقاله روحانی بیندازید! مدتهاست که همین قالب را دارد ولی کسی بحثی نکرده، چرا ازدواج حساس است نمیدانم! عنوانهای خالی هم قالب مقاله است. چرا با آماده کردن قالب راه را برای ویرایش کاربران گمنام و همینطور تازه واردان هموار نکنیم؟ --گردآفرید ۰۵:۱۶، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
چه ایراد دارد که بدانیم مثلا در ژاپن یا اسرائیل چگونه ازدواج میکنند؟ - هیچ ایرادی ندارد! اما راهش این نیست که همه‌چیز در این مقاله توضیح داده شود. یک مقاله به اسم ازدواج در ژاپن درست می‌کنند، از این مقاله در بخش جستارهای وابسته به آن دومی پیوند می‌دهند. چه اصرار وجود دارد که در متن مقاله، مسایل دین بهایی راجع به ازدواج گفته شود؟ این سیاست ویکی‌پدیا را ببینید. مقالات باید به تمام ابعاد یک موضوع بپردازند، با دادن وزن مناسب. الآن ابعادی خیلی خیلی مهم‌تر از بعد دینی ازدواج جایشان در مقاله خالی است. ازدواج در دین بهایی جزو خیلی کوچکی از این بعد دینی را تشکیل خواهد داد، و الآن برای اضافه شدن این مطلب زود است.
مطمئنا سانسور اتفاق می افتد!! متاسفم، اما این که متنی از مقاله به خاطر نقض دیدگاه بی‌طرفانه حذف شود، فقط از دید کسانی که حامی آن دیدگاه طرفدارانه هستند سانسور است، و از دید هر انسان بی‌طرفی، تلاش برای حفظ بی‌طرفی و پرداخته نشدن بیش از حد به یک موضوع. ▬ حجت/ب ۰۳:۴۷، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
فرمایش شما کاملا متین است جناب حجت، برای حل این مشکل هم پیشنهاد میکنم کاری که در مورد ازدواج در بهایی انجام شده سرمشق قرار گیرد. دین بهایی مقاله کاملی درباره ازدواج دارد (که هنوز فرصت نکردم بخوانمش!) و چستار آن و جمله کوتاهی به عنوان چکیده مقاله وسیع، در مقاله مادر که همین مقاله ازدواج است قرار گرفته. البته لازم به ذکره که این عرضه طرفداران آن آیین را نشان میدهد که با تمام مشکلاتی که میبینم برایشان وجود دارد (از قبیل قطع دسترسیهای متعدد) ولی کارشان را با نظم و مرتب انجام میدهند!! ما هم همین روش را پی میگیریم. این مقاله را به عنوان مرجع قرار میدهیم و اجازه میدهیم کاربران مطلب بنویسند. هنگامی که وسعت مقالات کوچک به حدی رسید که قابل توجه باشد، آن را به یک مقاله جدید انتقال میدهیم و جستار به اضافه چند خطی از چکیده مقاله را در اینجا قرار میدهیم. دقیقا کاری که بهاییان انجام داده اند! (دمشون هم گرم با این پشتکارشون!) امیدوارم به نتیجه رسیده باشیم! با سپاس--گردآفرید ۰۵:۱۶، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
اصلاً مشکل من با بهایی بودن نبود. خوشا به حالشان اگر کارشان را با نظم انجام می‌دهند، و بدا به حال مسیحیان که اصلاً در ویکی‌پدیای فارسی مشارکت نمی‌کنند! اما برای این که راجع به سایر ادیان بنویسی لازم نیست پیرو آن ادیان باشی، و از آن مهم‌تر، مقاله هنوز به اندازهٔ کافی گسترش نیافته که به خواهد به مسالهٔ ادیان بپردازد. بحث دیدگاه بی‌طرفانه از جهت طرفداری از دین بهاییت نیست! بحث دیدگاه بی‌طرفانه از جهت بها دادن بیش از حد (به قول سیاست ویکی‌پدیای انگلیسی، دادن Undue weight) به مساله ازدواج از دید ادیان است (حالا هر دینی). امیدوارم دیدگاه من را متوجه شده باشید. ▬ حجت/ب ۱۵:۱۷، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)

بحث حجت و رستم

[ویرایش]
جناب حجت آن عنوان مبحث بالا و یکی از "هشدارهایی" که در صفه بحثم هست همگی حمله‌اند. و اما این میانداری شما، میانداری نیست‌،‌ چون پیشنهاد شما دقیقا نسخه‌ای است که من به آن واگردانی می‌کردم! هنوز هم مسئله من در مورد سواستفاده از ویکی‌پدیا و جوسازی و سریعا در تابلوی اعلانات پیغام دادن به عنوان حمله و خرابکاری حل نشده. --رستم ۱۹:۳۷، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
شما واگردانی می‌کردید، من سعی می‌کنم با بحث به نتیجه برسم. شما یکی از طرفین درگیری بودید، اما من یک فرد سوم هستم که دارم سعی می‌کنم بحث را به یک توافق نزدیک کنم. به هر حال، من از پیام بالای شما این نتیجه را می‌گیرم که با تغییری که پیشنهاد کردم موافقید، بله؟ ▬ حجت/ب ۱۹:۴۶، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
اگر راضی نبودم که به آن واگردانی نمی‌کردم! در ضمن من اولین تغییری که دادم یک پیام هم در صفحه بحث گذاشتم که در بالا می‌بینید که به چه افتاده است. یک چیز دیگر هم آن مطلبی که می‌خواستند اضافه کنند، "نحوه ازدواج در آیین بهایی" نبود، بخوانیدش، یک انشای مذهبی در این مورد بود. --رستم ۱۹:۵۲، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
پس کار شما هم compromise نیست، (که میانداری و مصالحه را طرفین دعوا می‌کنند)، arbitration است. --رستم ۱۹:۵۵، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)
احتمالاً همان که گفتید درست است. به هر حال ما روند حل اختلاف را در ویکی‌پدیای فارسی نداریم، که این روند شامل مداخلهٔ شخص سوم، Meditation و Arbitration هم می‌شود. ▬ حجت/ب ۱۹:۵۷، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)

پاسخ نوید

[ویرایش]
en:Marriage این عین متن موجود در انگلیسی است فکر کنم. ضمنا به من مربوط نمی شود که سایر قسمتها ناقص است! اگر کاربری اطلاعاتی درباره سایر موارد دارد بگذارد! حذف قسمتی از مقاله به دلیل نبودن توضیحات درباره سایر موارد کجایش منطقی است؟! اگر کاربری می بیند جای توضیحی خالی است و این به ضرر ویکی است آنرا اضافه کند، نه اینکه جنجال به پا کند!!! خوب است یک خط بیشتر نیست!!! نوید ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۲۰:۵۶ (UTC)

نبود بی‌طرفی به عنوان بهانه‌ای برای پاک‌کردن

سیاست بی‌طرفی گاهی به عنوان بهانه‌ای برای پاک‌کردن نوشتارهایی که جانبدارانه تلقی می‌شوند به کار می‌رود. آیا این ایرادی دارد؟

در بسیاری از موارد بله! بسیاری از ما معتقدیم که صرف اینکه متنی جانبدارانه است برای پاک‌کردنش کافی نیست. اگر اطلاعات معتبری در آن یافت می‌شود باید فقط ویرایش شود.

نوید ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۰۷:۱۲ (UTC)

گفته در بسیاری موارد بله. من این را از موارد آن نمی‌دانم ▬ حجت/ب ۱۵:۱۴، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
از آن جا که شما بهایی هستید، بالاتر را بخوانید چه نوشتم، تا بدانید اصلاً بحث من سر دیدگاه طرفداری از دین بهایی نیست ▬ حجت/ب ۱۵:۱۹، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
و دست آخر این که وپ:دبط را مد نظر قرار ندهید en:Wikipedia:Neutral_point_of_view را استفاده کنید. البته متنی که گفتید در این‌جا آمده، اما در شرایط فعلی که ویکی‌پدیای فارسی حتی صد نفر ویرایشگر فعال هم ندارد، راهکار پیشنهاد آن (درخواست کمک از بقیه برای تکمیل مقاله و اضافه کردن سایر دیدگاه‌ها، که در این‌جا می‌شود، دیدگاه‌هایی غیر از مذاهب در مورد ازدواج) عملاً قابل استفاده نیست، پس باید راهی دیگر پیدا کرد. ▬ حجت/ب ۱۵:۲۳، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
عزیزان یک بار همان متنی است که برسرش دعواست را بخوانند،‌ آن نحوه ازدواج کردن در آیین بهایی نیست،‌ یا قواعدش، (مثلا ایران باستان یا همان بحش جمهوری اسلامی و اسلام)،‌ یک انشای مذهبیست. --رستم ۱۸:۵۵، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)

ازدواج همجنس گرایان در ایران مجازات مرگ ندارد.

[ویرایش]

اصولاً تو ایران چیزی به اسم ازدواج همجنس گرایان نداریم که بخواد براش مجازات مرگ تعیین بشه. مجازات مرگ برای رابطه جنسی بین همجنس گرایان هست و بس. من برای بار اول این قسمت رو تغییر دادم (و برای این که نگن از جمهوری اسلامی طرفداری می‌کنه) جمله رو به این صورت نوشتم:

ازدواج همجنس‌گرایان در قوانین جمهوری اسلامی ایران غیر قانونی است و روابطه جنسی آنان با یکدیگر مجازات مرگ به همراه دارد.

بعد یکی از دوستان(Behzaad) جمله دوم رو با استدلال دلیلی برای ابراز این وجود ندارد. (ب ط) حذف کرد. بعد از یکی دو ویرایش یکی دیگه از دوستان(گردآفرید) دوباره جمله رو بصورت:

ازدواج همجنس‌گرایان در قوانین جمهوری اسلامی ایران غیر قانونی است و مجازات اعدام در پی دارد.

در آورد. خلاصه این که من خاستار حذف قسمت انتهایی جمله هستم.Sepehrnoush ۱۵:۵۷، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)

مقاله فعلاً قفل شده، اما اگر در مورد این مطلب، توافق باشد، می‌توان این ویرایش را اعمال کرد ▬ حجت/ب ۲۰:۵۲، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)

اشتباه رده بندی

[ویرایش]

اصولاً ازدواج از اموری است که تحت اثر باورهای مردم تفاوت پیدا میکند. این فرهنگ، عقاید و اصول مذهبی هستند که شیوه ی ازدواج کردن را تعیین میکنند نه مرزهای سیاسی. چنانچه مثلاً در ایران مسلمانان یک روش برای ازدواج دارند، ارمنیان یک روش و زرتشتیان از یک سنّت خاص آن آیین پیروی میکنند. این موضوع اصلاً سیاسی نیست اما دوستان سعی میکنند آن را سیاسی کرده و با رده بندی کشوری ازدواج(!) شعارهای سیاسی خود را مطرح کنند.-- بهزاد بحث ۱۶:۱۷، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)

مقاله قفل شد

[ویرایش]

مقاله در وضعیت فعلی‌اش قفل شد و تا زمانی که طرفین تکلیف خودشان را روشن نکنند از این حالت خارج نمی‌شود. اقدام نوید در تغییر محتوای صفحه بدون پاسخ دادن به آخرین نوشته‌های بالا، از نظر من پسندیده نیست. این که مقاله در وضعیتی که او ویرایش کرده قفل شده، به معنی تایید ویرایش او نیست. در صورتی که از حصول اجماع در مورد مقاله عاجز بودید از وپ:قخ (و نه وپ:تام) کمک بگیرید تا دیگران هم نظر بدهند. ▬ حجت/ب ۲۰:۴۹، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)

من از دبط نقل می‌کنم شما می‌گوئید به نظر من نیست، تا زمانی که نظر شما حکم فرما باشد من چه کنم؟! نوید ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۲۱:۱۰ (UTC)
نظر من حکم‌فرما باشد یعنی چه! شاید من نظرم اشتباه بوده! اگر با من بحث کنید، می‌توانید نظر من را اصلاح کنید، اما اگر بدون بحث اقدام به واگردانی کنید، برعکس باعث می‌شوید به این نتیجه برسم که توجیهی برای رد نظر من ندارید! ▬ حجت/ب ۲۱:۲۶، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
"من این را از موارد آن نمی‌دانم " آخر مگر شما دلیل ندانستن‌تان را آورده‌اید؟! خوب من کدام نظر شما را باید برگردانم؟ نوید ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۲۱:۳۷ (UTC)

وقتی بر سر دو کاربر در مورد ماندن یا حذف شدن یک بخش در مقاله اختلاف هست باید به اجماع برسند. نه این حرف درست است که «اضافه کردم، اگر می‌خواهید حذف شود باید اجماع روی حذف حاصل کنید» نه این که «از اول نبود، اگر فکر می‌کنید باید اضافه شود، قبلش باید روی اضافه شدن اجماع حاصل کنید»، و در عین حال، هردوی این حرف‌ها درست است! مهم این است، بدون حصول اجماع واگردانی نکنید، بدون حصول اجماع ویرایش نکنید. اگر در این راه قدم برنمی‌دارید، یعنی برای اجماع ارزش قایل نیستید (چه شما، چه رستمی، چه هر کس دیگری که چنین کند) و آن راه حل خود را دارد. اما اگر برای اجماع ارزش قایل باشید (شما و رستمی در این مثال فعلی)، باید سعی کنید در راه حصول توافق بحث کنید ▬ حجت/ب ۲۱:۵۱، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)

و هرکس تغییر در موردی که بر سر آن بحث است بدهد، من واگردانی می‌کنم. نوید ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۲۲:۰۰ (UTC)
چقدر سریع آنچه را که می‌خواهید برداشت می‌کنید،‌ واگردانی آن هم بدون پاسخ گفتن به بحث‌ها، چون حالا حالاها در جریان است.--رستم ۲۲:۳۷، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
دوستان گران‌قدر، لطفاً متنی برای بخش مورد بحث پیشنهاد کنید، بر سر آن به توافق برسیم. کل کل کردم به جایی نمی‌رساند ما را▬ حجت/ب ۱۱:۲۴، ۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)

نظر من:
من با این چیزی که از دین بهایی فعلاً موجود هست موافق‌م. شرایط فنی ازدواج رو هم اگه اضافه کنند با موافقم. (در مورد اسلام فقط شرایط فنی توضیح داده شده و ازدواج در تعریف اسلامی آورده نشده که هر کی دوست داره می‌تونه اضافه کنه)
اما با این جمله از قسمت بهایی مخالفم: در دین بهائی، بهائیان نیز هم چون سایر ادیان به امر ازدواج تشویق شده‌ان به نظر من فقط می‌تونه نظر دین بهایی رو در مورد ازدواج بگه نه شباهت‌هاش با دین‌های دیگه رو. نظر من اینه که این جمله این عقیده رو تداعی می‌کنه که دین بهایی هم مثل ادیان سه‌گانه دیگه‌ست. و به نوعی برای بهاییت تبلیغ می‌کنه. --سپهرنوش ۱۱:۵۳، ۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)

با نظر کاربر:Sepehrnoush کاملا موافقم.ضمنا مساله بعدی عدم رعایت وپ:دبط در این بند از مقاله است همه ما می دانیم ازدواج تنها راه ارضای جنسی ر طبق قوانین ایران نیست بلکه راهی دیگر به نام صیغه یا عقد موقت نیز وجود دارد همچنین اعلام مکرر جمهوری اسلامی در این بند./ بله حکومت فعلی ایران جمهوری اسلامی می باشد ولی نه اینکه در تیتر بنویسید ازدواج در جمهوری اسلامی ایران و در ادامه: قوانین ازدواج در جمهوری اسلامی فرق دارد. در جمهوری اسلامی ایران تنها راه برای ارضای جنسی ازدواج است چنانکه جمهوری اسلامی ایران بر طبق قوانین جمهوری اسلامی تعیین کرده است. یک بار در تیتر عنوان جمهوری اسلامی بیاید کفایت می کند و نه ۶۰ بار در جای جای مقاله.--Hoseyn_1 #Talk ۱۳:۵۴، ۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)
دوست دارم نوید هم در مورد دو پیام بالا نظر بدهد ▬ حجت/ب ۱۹:۵۲، ۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)
با اینکه صحبت سپهرنوش را برای حذف آن جمله صحیح نمی‌دانم ولی من موردی برای مخالفت با ویرایش نمی‌بینم. ضمنا در انگلیسی دقیقا فقط در یک بخش مقایسه کرده‌است. از نظر من یک تعریف مختصر و لینک به مقاله اصلی همانگونه که هست مشکلی ندارد. اگر چیزی نیاز به ویرایش دارد هم اشکالی ندارد. بالاخره با ویرایش و تعدیل می شود به نتایجی رسید. شاید جایگزینی جمله "بهائیان با توجه به اعتقادات خود به امر ازدواج تشویق شده‌اند" همراه با چند جمله باقی از حساسیت قضیه بکاهد. من مشکلی با ویرایش مطلب ندارم. ولی حذف از دانشنامه را به هیچ عنوان تائید نمی‌کنم. نوید ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۲۱:۲۱ (UTC)
"جدا اگر موردی برای مخالفت با ویرایش نمی‌بینید" پس چرا آنرا واگردانیدید؟--رستم ۱۸:۱۶، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
منظورتان این است که عمل شما اسمش ویرایش است؟ نوید ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۸:۵۵ (UTC)
واگردانی کردن در موارد اختلاف نظر، به همین خاطر بد است که همیشه یک طرف آن را خوب می‌داند و طرف دوم آن را نکوهش می‌کند. خواهش من این است که از این به بعد در صفحات بحث مقالات مشکل را حل کنید، پیش از آن که دست به واگردانی بزنید ▬ حجت/ب ۱۹:۰۰، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)

دوستان! من مقاله را از محافظت در می‌آورم. انتظار دارم مطابق چیزی که این جا بحث شد و بدون واگردانی متن را ویرایش کنید. اگر موردی بود که لازم می‌دانستید واگردانی شود، لطفاً قبلش حتما این‌جا بگویید که باید واگردانی شود، اگر کسی اعتراض نکرد، واگردانی کنید ▬ حجت/ب ۲۱:۳۳، ۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)

آروم تر هم می‌شه مسئله رو حل کرد

[ویرایش]

کاربر گرامی «نوید»، متنی که من اضافه کردم تمام سعی‌ام این بود که لحن‌ش دقیقاً مشابه ازدواج در اسلام باشه. البته ویرایشات بعدی شما رو هم جانبدارانه تلقی نمی‌کنم.
کاربر گرامی "Mrostam"، خلاف توافقی که در این صفحه شده بود عمل کردید. کاش اول نظرتون رو این‌جا می‌نوشتید بعد اقدام می‌کردید. صحبتی که تای این‌جا شده بود این بود که ازدواج رو در هر دینی با دو قسمت تکمیل کنیم یکی «تعریف» ازداواج در اون دین و یکی هم «شرایط فنی» ازدواج در اون دین. که در این مورد بهائیت چیز اضافه‌ای ننوشته بود و در واقع اسلام ناقص بود(چون شرایط فنی ازدواج در اسلام نوشته شده بود ولی تعریف ازدواج در اسلام هنوز نوشته نشده بود.)
شما می‌تونید با توافق قبلی در این صفحه مخالف باشید اما انتظار اینه که اول اون رو این‌جا اعلام کنید تا بقیه هم نظر بدن.-- سپهرنوش/بحث (۱۸:۳۰) ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۶

با تشکر از ویرایش و همکاری شما، من جمله‌بندی متنی را که گذاشته بودید اصلاح کردم تا خواناتر شود. و فقط یک مورد دیگر که از ضروریات ازدواج بهائی یعنی رضایت والدین بود را اضافه کردم. نوید ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۸:۵۵ (UTC)
در مورد اون آیه هم اگر اطلاعات داده بشه بد نیست مثلا تو پرانتز نوشته بشه (آیه۲۳سوره۲۴کتاب فلان) یا اگر آیه به صورت تکی هست (شبیه حدیث‌های اسلامی)، تو پاورقی یا خود آیه نوشته بشه یا به جایی کتابی چیزی ارجاع بشه.-- سپهرنوش/بحث (۲۳:۲۳) ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۶

یکسان بودن خطوط

[ویرایش]

اگر هدف یکسان نمودن خطوط درباره دیدگاه‌های مختلف است و یا هم شکل نوشتن آنها، به نظر من هم این کار اشتباه است، اصولا ما در اینجا به جای این که مقالات را تکمیل کنیم، داریم از حجم ان نیز می‌کاهیم. بنده یک سری از حذفها را برگرداندم و برای کمک به مقاله سعی در تکمیل قسمت اسلام و مسیحیت نیز دارم، از دوستانی که مابعی در دست دارند هم کمک می‌طلبم، امیدوارم مقاله کامل و دلچسبی شود. (مهم ارتقای سطح کیفی ویکی‌پدیای خودمان است) با یکدیگر همکاری کنیم... Ghods ۲۱:۰۵، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)

بنده در حد توان اقدام به کامل کردن متن با منابع مختلف کردم، امیدوارم دوستان در تکمیل این مقاله از دیدگاه‌های دیگر و یا حتی همین دیدگاه کمک شایانی کنند. امیدوارم این تغییرات بنده مورد پسند طرفین دعوی باشد. Ghods ۲۱:۳۴، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)

تغییرات ریز ولی حساسیت برانگیز

[ویرایش]

بهائیت و حتی آئین بهائی تغییر داده شده بود به دیانت بهائی که واگردانی کردم.
اگر فقط یک‌جا آدم این چیزها رو ببینه به نظرش خیلی عادی میاد ولی وقتی بعضی از دوستان در مقالات دیگر هم هر جایی که از بهائیت صحبت شده رو تبدیل می‌کنند به «دیانت بهائی»، به نظر می‌رسه که قصد دارند برای بهائیت تبلیغ کنند.-- سپهرنوش/بحث (۱۷:۲۹) ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶

از اون حرفا بودا. من واگردانی کردم، چیزی را اضافه نکردم. در ضمن اگر شما می‌گوئید دین اسلام، ما می‌گوئیم دیانت اسلام! چه ربطی به این دارد که جوسازی می‌کنید برای تبلیغ؟ Taeedxy ۱۷:۳۲، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)

مهم نیست شما چی می‌گید مهم اینه که عموم چی می‌گن. (به طور مثال ما هم می‌گیم حضرت محمد (ص). این دلیل نمی‌شه که تو ویکی بگردیم هرجایی نوشته بود «محمد» بکنیم «حضرت محمد (ص)»)-- سپهرنوش/بحث (۱۷:۵۲) ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶

با همین کاربر فوق که اصرار به دیانت دارد، در گذشته بحثی نیز با ایرناواش و وحید و من بود (سر مقاله هویدا بحث:امیر عباس هویدا) که آخرسر خود همین کاربر قبول کرد که از دین استفاده کند، این که باز هم اصرار بر این دارد اصلا جالب نیست. --رستم ۱۷:۵۵، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
رستم خان! شما خودت متوجه شدی که چه گفتی؟ اگر در آن مقاله قبول کرد که از دین استفاده کند، در اینجا هم اصرارش بر استفاده از دین است نه آئین! بد نیست کمی به بحث دقت کنی!!--گردآفرید ۱۸:۰۳، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)

:دوستان! به نظر من چون نوشته اصلی بهایی عنوان «دین» دارد، در اینجا هم دین باقی بماند. بحث بر سر دین بودن یا نبودن ربطی به این مقاله ندارد. در مقاله اصلی این بحث را حل کنید --گردآفرید ۱۷:۵۷، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)

نوشتار اصلی دین دارد چون اگر نداشت به پیروان اون دین اشاره می‌کرد. به اضافه این که باقی ادیان هم دین هستند. درسته که همه جا با عنوان دیانت فلان ازشون نام برده بشه؟-- سپهرنوش/بحث (۱۸:۲۹) ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶
شاید بهتر بود یه جای عمومی‌تر مطرح می‌کردم. مشکل اصلی اینه که ایشون هرجایی(در کل ویکی فارسی) که ببینه نوشته شده بهائیت تبدیل می‌کنه به دیانت بهائی. اگه یکی دو جا آدم یه همچین چیزهایی رو ببینه براش عادی‌ه ولی وقتی همه‌جا این تغییرات انجام می‌شه واضحه که داره برای دین‌ش تبلیغ می‌کنه. مثلاً وقتی ما تو فهرست می‌نویسیم مسیحیت یهودیت بعدش هم باید بنویسیم بهائیت (این کلمه به هیچ عنوان اهانت آمیز نیست) نه این‌که بنویسیم دیانت بهائی.

برای این‌که ثابت کنم ایشون همه‌جا سعی در اثبات دین بودن آئین خودش داره نظر شما رو جلب می‌کنم به دین‌های نوظهور(تاریخچه صفحه رو یه نگاه بندازید). ایشون حتی تحمل دیدن اسم دین‌های دیگه رو (البته به جز اسلام،مسیحیت و یهودیت) در کنار دین خودش نداره.-- سپهرنوش/بحث (۱۸:۱۶) ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶

ببخشید یک سوال کوچک، چرا نمی‌گوئید اسلامیت؟ یا اسلام گرائی؟ نوید ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۸:۲۴ (UTC)
یک جواب کوچک‌تر. چون به این نام معروف نیست.-- سپهرنوش/بحث (۱۸:۳۴) ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶
بله جواب شما کاملا صحیح است! ولی در اطراف شما شاید اینگونه است! مسلما اکثر فارسی زبانان را جمهوری اسلامی ساخته است! و هر آنگونه که ساخته است! ببینید دوستان یهودی و مسیحی هم می‌گویند مسیحیت یا یهودیت یا هر چیز دیگری؟ شاید از دید شما یت کوچک کردن نیست، چون نداشتید اسلامیت! اتفاقا کسروی می‌گفت شیعی‌گری! پس بنویسید شیعی‌گری! چون فارسی‌تر هم هست از تشیع! نوید ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۸:۴۶ (UTC)
به هر حال در حال حاضر معروف تر است. و صفحات بحتث محلی برای استفاده شما برای طرح نظرات سیاسی مذهبیتان نیست از این رویه دست بردارید. --رستم ۱۸:۵۲، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
من مشکلی با استفاده از شیعی‌گری ندارم. هر جا که لازم بود نظر من رو هم به عنوان یه نظر مثبت ذکر کنید.-- سپهرنوش/بحث (۱۹:۱۰) ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶
شما دست از این رویه‌ای که پیش گرفته‌اید بردارید! شما معروفیت را مشخص می‌کنید؟ اصلا معروفیت چقدر مهم است؟ اصلا معروفیت چیست؟ آن چه شما می‌گوئید؟ یا بهتر بگم آن چه تو می‌گوئی؟ Taeedxy ۱۸:۵۴، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
آن چه من می‌گویم این است: پیروان بهاالله پیروان یک دین هستند. اما وقتی که هر جایی که می‌خواهند از دین خود صحبت کنند لزوماً یک دینانت به آن اضافه می‌کنند یعنی در حال تبلیغ هستند.-- سپهرنوش/بحث (۱۹:۳۰) ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶
اشتباه شما در اینجاست. شما وقتی می‌گوئید ۳۰۰ نمی‌دانید از چه صحبت می‌کنید، عدد است یا فیلم. بنابراین می‌گوید فیلم ۳۰۰. زمانی که از اسلام صحبت می‌کنید لزوما بحث بر سر یک دین است و یک دین را نشان می‌دهد. ولی وقتی می‌گوئید بهائی هم اسم یک دیانت است و هم پیروان یک دین. دیانت مسیحی و دیانت یهود هم همین است. اگر بگویید یهود مشخصا از دین یهود صحبت نکرده‌اید و شاید به یک قوم پرداخته‌اید. ضمن اینکه من جنبه تبلیغی استفاده از دین یا دیانت را نمی‌فهمم! مگر لغت فیلم یا کتاب که بر سر برخی از اسم‌ها می‌آید تبلیغاتی است؟! اگر یک چیزی لزوما دین باشد، پس استفاده از دین چه تبلیغی دارد؟! اگر مشکل قبول نکردن دین بودن آن است، بحثش اینجا نیست، جای دیگری است. نوید ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۹:۴۰ (UTC)
حرف توی دهان ما می‌گذارید و بعد می‌گویید اشتباه شما در اینجاست؟
ما نه می‌گوییم بهائی نه می‌گوییم مسیحی نه می‌گوییم یهود(که این‌ها تعریف خاص خود را دارند) ما می‌گوییم بهائیت، مسیحیت و یهودیت که دقیقاً به دین‌ها اشاره می‌کنند نه پیروانشان. بعد شما این «یت» را از ته «بهائیت» حذف می‌کنید و می‌کنیدش «بهائی»، به این‌جای کار که می‌رسید ادعا می‌کنید که معنی کلمه مفهوم را نمی‌رساند و یک کلمه دیگر بهش اضافه می‌کنید. بعد هم می‌گویید کجای این اشکال داره؟ اگه اشکال نداره پس چرا پافشاری می‌کنید که یک «یت» کم شود و از آن ور یک «دیانت» اضافه شود؟ جالب این‌جاست که فقط همین یک مقاله نیست دوست گرامی "Taeedxy" هر جای دیگری هم که با کلمه «بهائیت»(که عمومی واضح و بدون شبهٔ تبلیغ است) برخورد می‌کنه سریع تبدیل‌ش می‌کنه به «دیانت بهائی»!!! -- سپهرنوش/بحث (۲۳:۵۳) ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶
ما هم به آن یت می‌گوئیم تصغر! حذفش می‌کنیم! هیچ یهودی و یا مسیحی هم نمی‌گوید یهودیت یا مسیحیت! غیر از مسلمین جمهوری اسلامی که همه را به جز اسلام یک یت می‌چسبانند انتهای لغت! و در تفکر خود چه می‌دانند ما نمی‌دانیم! نوید ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۰۵:۵۸ (UTC)
شما به عنوان یک بهائی به آن یت' می‌گوئید تصغر. اما اینجا ویکی‌پدیای بهائی نیست! ویکی‌پدیای فارسی است! مهم نیست که یهودی‌ها و مسیحی‌ها چه می‌گویند! ههم است که فارسی زبانان چه می‌گویند! این که اکثر فارسی زبانان مسلمان و ایرانی هستند دلیل بر رد نظرات‌شان نیست! هر وقت که فهمیدید در تفکر خود می‌دانند و توانستید ثابت کنید که این «یت» توهین آمیز است اونوقت می‌تونید بهش اعتراض کنید. -- سپهرنوش/بحث (۱۱:۱۷) ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
-) عجب منطقی :-) راحت بگویم، هر جا که نویسنده باشم دیانت بهائی می‌نویسم و هرجا هم که بهاییت باشد به دیانت بهایی تغییر می‌دهم. تمام. Taeedxy ۱۴:۱۳، ۱۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
البته احتمالا پایمال کردن حقوق اقلیت‌ها برایتان معنا ندارد. چون تصغر لغت را هم درک نمی‌کنید! در جریان هم نیستید که یکی از مواردی که در سازمان ملل درباره ایران در جریان است حقوق اقلیت هاست! اگر اقلیتهای ایران قدرت داشتند که آنوقت با این جرات به آنها توهین نمی‌کردید! و توهین به آنها برایتان نامحسوس نبود! چطور است در این اوج احترام به اقلیت‌ها همه آنها بر خلاف اعلام خودشان یت دارند! و اسلام ندارد! اگر مشکلی ندارد چرا فقط مسلمین از آن استفاده می‌کنند؟ د ر هر صورت دید شما در مورد دیانت هم جالب است. واقعا شما ت آخر دیانت را جدی با یت انتهای بهائیت مقایسه کردید و یا شوخی بود؟ من متوجه نشدم. ببخشید، از درک بنده خارج بود. بیشتر راجع به این تشابه صحبت کنید و ما را هم از اطلاعات خود بی بهره نگذارید. اینجا ویکی پدیای جمهوری اسلامی نیست که توهین به اقلیتها برایش آب خوردن باشد، البته که تجربه نشان داده که کاربران و مدیران در برخود با این موضوع نتوانسته‌اند خارج از تفکرات حکومتی تصمیم بگیرند! نوید ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۷:۵۸ (UTC)


کاربر:رستم که گویا بنده را اشتباه گرفته‌اند پس با ایشان حرفی نیست!
کاربر:سپهرنوش هم که بنده نمی‌دانم در این ۱۰ روزه چگونه اینقدر به همه چیز وارد شده‌اند و از این خبر دارند که بنده همه جا بهائیت را می‌کنم دین بهائی هم بماند، اما عموم هر چه بگویند صحیح نیست، اما من هم خلاف قوانین عمل نکردم. دیانت بهائی به هیچ عنوان نه از نظر قوانین مشکل دارد و نه از دید عموم. مشکلتان بر سر چیست؟ بس است ان همه کوتاه آمدن‌های من بر سرمسائل کوچک و بزرگ! البته بنده هم اگر مثل کاربر رستم پشتم به خیلیا گرم بود، بی دلیل و سرخود اقدام به واگردانی و توهین و هزار و یک جور کار دیگر هم می‌کردم... Taeedxy ۱۸:۲۷، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)

از یه جای خیلی ساده فهمیدم. لیست تغییرات اخیر هر جایی که اسم شما درش هست، در مقاله مربوطه هر جایی که کلمه بهائیت آمده قرمز رنگ است و در طرف مقابل نوشته شده دیانت بهائی.-- سپهرنوش/بحث (۱۸:۳۴) ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶

دوستان این مسئله آن قدرها اهمیت ندارد که سر آن تا این اندازه وقت صرف شود. دین، دیانت، شریعت، آیین و کلمات مشابه با اندکی تفاوت، همگی یک مفهوم را می‌رساند. لطفاً خرده گیری را کنار گزارید.-- بهزاد بحث ۱۹:۵۵، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
بحث بر سر همین یک مقاله نیست این جریان عوض کردن «بهائیت» با «دیانت بهائی» داره به کلی ویکی سرایت پیدا می‌کنه.-- سپهرنوش/بحث (۲۳:۵۳) ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶


این نظر کاربر "Taeedxy" به معنان اعلان جنگ(جنگ ویرایشی) است. از مدیران محترم تقاضای رسیدگی دارم.
راحت بگویم، هر جا که نویسنده باشم دیانت بهائی می‌نویسم و هرجا هم که بهاییت باشد به دیانت بهایی تغییر می‌دهم. تمام

-- سپهرنوش/بحث (۱۵:۰۳) ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
شما با الگوهایتان جنگ‌طلبیتان را ثابت کردید. در ضمن جالب است! شما هیچ می‌دانید قوانین ویکی‌پدیا چیست؟ یه سری به بحث‌های به‌آفرید و کاربر:عزیزی بزنید، بد نیست. متوجه می‌شوید که اگر چیزی در جائی ثبت نشده باشد باید چه بلاها کشید در راه انجامش! Taeedxy ۱۵:۱۲، ۱۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
Taeedxy گرامی؛ هر کار می‌کنید مراقب باشید وارد جنگ ویرایشی نشوید یا همچین چیزی راه نیندازید! Raamin ب ۱۵:۲۷، ۱۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)

رامین جان دو روز است که راه افتاده. تقاضای رسیدگی دارم.
خصوصاً باید تکلیف روشن بشه بالاخره «بهائیت» یا «دیانت بهائی»
جالب این‌جاست که این پسوندی که اصرار به حذف‌ش دارند رو توی کلمه‌ای که اصرار به اضافه کردنش داردند بکار می‌برند! -- سپهرنوش/بحث (۱۵:۳۸) ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶

چشم رامین جان. در مورد ادامه بحث هم واقعا اون قدر این بحث برایم بی‌ارزش است که زشت می‌دانم ادامه دهم. وپ:زاپاس هم خوندن داره! Taeedxy ۱۶:۰۵، ۱۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)

اگر مدیران محترم فکر می‌کنند من زاپاس هستم، شدیداً توصیه می‌کنم مسئله رو پیگیری کنند. گرچه با یه سرچ ساده «Sepehrnoush» توی گوگل به خیلی نتایج می‌شه دست پیدا کرد. ولی اگه لازم باشه حضوراً هم می‌تونم خدمت مدیران محترم برسم! و اما ایشون بحث رو هم که ترک کردند. بد نیست که مدیرها این لینک‌ها رو هم ببینند:[۱] [۲] [۳] [۴] و [۵]

و متنی که بالای صفحه کاربری‌شون قرار دادند رو هم مد نظر داشته باشند. تا معلوم بشه که کی چه کاره‌ست؟-- سپهرنوش/بحث (۱۶:۲۷) ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶

من حرفم را می زنم و می روم اگر چه بعضی ها تهمت بهائی ستیزی و چه و چه ممکن است به من بچسبانند ولیکن آنکس را که حساب پاک است از حساب و کتاب چه باک است./ اگر مایلید فرقه بهائی به دیانت بهائی تغییر کند پس مجبوریم در مقالات بگردیم مذهب شیعه یا سنی یا هر چیز دیگری را به دیانت تغییر دهیم دیانت شیعه./ دیانت تسنن./ واقعا فرق مذهب و فرقه را با دین نمی دانید؟--Hoseyn_1 #Talk ۱۶:۵۹، ۱۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
در ضمن در بندهای بالا هرچه گشتم نیافتم کاربر سپهرنوش زاپاس چه کسی معرفی شده است؟--Hoseyn_1 #Talk ۱۷:۰۱، ۱۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)


شما که واقعا گل گفتید! فرقه را تعریف کنید ببینیم دیانت بهائی در آن می‌گنجد یا خیر! حتما فرقه‌ای از اسلام هم است، نه؟ پس یعنی یک فرقه تمام اصول دین را می‌برد زیر سوال؟! پیامبر جدید هم دارد؟! پس سازمان ملل و کل دنیا دور از جون شما زبون نفهم هستند و فقط جمهوری اسلامی این را تشخیص می‌دهد؟ چون علمای اهل سنت هم علنا اعلام کرده‌اند که ربطی به اسلام ندارد و مستقل است! شما نمی‌خواهید نام دین بگذارید، فرقه می‌گذارید؟ بدترش کردید که! نوید ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۷:۵۸ (UTC)

توصیه

[ویرایش]

به نظر می‌رسد کسی نمی‌خواهد این بحث را جمع کند، و عده‌ای هم آن‌قدر عصبانی/عصبی هستند که کمتر از آن‌چه لازم است می‌اندیشند و بیشتر سخن می‌گویند.

لطفاً برای اثبات این که «یت» به معنی تصغیر به کار رفته منبع بیاورید. برای اثبات این که معنی دین و فرقه فرق دارد منبع بیاورید. برای اثبات این که بهائیت/آیین بهایی/دیانت بهایی، یک دین یا یک فرقه‌است هم منبع بیاورید. از بحث‌های دیگر و حاشیه‌ها هم بپرهیزید

ممنون ▬ حجت/ب ۱۸:۱۷، ۱۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)

فکر کنم وجود دین بهائی کافی باشد برای رد دیگر موارد. یک سوال، اثبات این همه موارد شما به چه درد می‌خورد؟ که چه شود؟ Taeedxy ۱۸:۱۸، ۱۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
اثبات توهین و تصغر آن این است که هیچ مسیحی نمی‌گوید مسیحیت! هیچ یهودی نمی‌گوید یهودیت! و هیچ مسلمانی نمی‌گوید اسلامیت! ولی برخی به بهائی می‌گویند بهائیت به مسیحی میگویند میسحیت به یهودی می‌گویند یهودیت! و به اسلام می‌گویند دین مبین اسلام! نوید ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۸:۳۴ (UTC)
در مورد دین و فرقه هم بحث:دین بهائی را ببینید، مملو از این بحث‌ها است! ولی زمانی که هدف به جای تکمیل مقالات اذیت شود، بحث‌های قبلی را کسی نمی‌بیند! و فقط عمل می‌کند. دیروز دین بهائی امروز اینجا و فردا جاهای دیگر، ایجاد حساسیت و برهم زدن جو و متشنج کردن که شاخ و دم ندارد! آنوقت وقتی کسی ویرایش کند این تهمت‌ها را میزنند و میبندند! نوید ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۸:۴۱ (UTC)
دوستان حداقل در صفحه بحث به توصیه عمل کنند.

دلیل رد ادعای کاربر "Taeedxy" از نظر بنده:

این که اون مقاله اسمش دین بهائی هست دلیلی بر لزوم تعمیم اون عبارت در همه جا نیست. چرا که اسم خود اون مقاله هم مورد جزء مناقشه این بحث به حساب میاد. مثلاً از نظر من باید باشه بهائیت

دلیل رد ادعای کاربر «نوید» از نظر بنده:
این «یت» در همه جا کاربرد داره و کلمه‌ای عادی است. مثال هم همین کلمه «دیانت» که خودتون قبل از «بهائی» می‌آورید. آیا منظور شما کوچک کردن واژه «دین» است؟ -- سپهرنوش/بحث (۱۹:۵۵) ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶

من متوجه نمی‌شوم «دیانت» «یت»ش کجاست. واقعا شما ت آخر دیانت را جدی با یت انتهای بهائیت مقایسه کردید و یا شوخی بود؟ نوید ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۲۰:۰۸ (UTC)


اگر خیلی بخواهیم دقیق صحبت کنیم در واقع «فتحه + ت» هست که در کلماتی که با «ی» تمام می‌شوند به صورت «یت» خوانده می‌شود. -- سپهرنوش/بحث (۲۰:۱۵) ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶

البته شرمنده از اینکه بگویم دقیقتان کمی اشتباه به نظر میرسد.
یکی از روشهای ساخت اسم مصدر: «کسره+یت» در آخر بعضی از اسم‌ها و صفت‌های عربی مانند غالبیت و احدیت و محرمیت و آشنائیت . «دستور زبان فارسی ۲» ضمنا مگر دیان معنی می‌دهد که پسوند بگیرد؟ نوید ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۲۰:۲۸ (UTC)
لطفاً از اعمال نظرات شخصی بپرهیزید و مستدل تر اظهار نظر کنید. کلاً عرض کردم. در ضمن فکر نمیکنید بحث کمی طولانی شده؟-- بهزاد بحث ۲۱:۱۰، ۱۰ مه ۲۰۰۷ (UTC)
تا مدرکی آورده نشود که مصدر جعلی عربی یت معنی تصغیر دارد. حذف یت‌ها جایز نیست. اگر دین اسم جدا دارد اسم جدا باید ذکر شود (مثلاً می‌شود مزداپرستی یا مزدیسنا به جای زرتشتیت)) ولی آوردن ترکیب اضافی برای پرهیز از به کار نبردن یت، بیهوده‌است. به پیروان دین مسیح، مسیحی می‌گویند و مسیحی بودن می‌شود مسیحیت! به پیروان دین یهود یهودی می‌گویند و یهودی بودن می‌شود یهودیت. به پیروان اسلام اسلامی نمی‌گویند. اسلامی معنای دیگری می‌دارد. برای همین اسلامیت نباید به کار رود. این که کسی به خودش یت نمی‌گوید دلیل خوبی نیست. باید دید منابع بی‌طرف و احیاناً گویشوران پیرو دین‌های دیگر به آن دین چه می‌گویند. به‌آفرید ۰۱:۳۸، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
به علاوه کلمهٔ دیانت حالت صلح‌جویانه احترام‌آمیز قدیس‌مآبانه دارد حسنِ تعبیر است و در دانشنامه جای ندارد. به‌آفرید ۰۱:۴۳، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)

به‌آفرید تمام آن چه بود را گفت! من فقط اضافه کنم: تا جایی که من می‌دانم، از «یت» برای ساختن مصدر هم استفاده می‌شود، به معنی فلان‌طور بودن. بنا بر این، مسیحیت می‌شود مسیحی بودن. اگر نتوانید ثابت کنید که «یت» در این مورد، به معنای تصغیر به کار می‌رود، حرف‌تان را نمی‌پذیرم. ▬ حجت/ب ۰۵:۲۷، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)

فکر کنم برعکس، این که دیانت حالت صلح‌جویانه احترام‌آمیز قدیس‌مآبانه دارد و حسنِ تعبیر است جای اثبات دارد. اگر اثبات نشود حرفتان را نمی‌پذیرم. چون دین یهود یا دیانت یهود، بسیار بیشتر از یهودیت به کار می‌رود و همچنین بی‌طرفانه تر است. شما چرا از این جنبه که دیانت بهائی طرفدارانه‌است نگاه می‌کنید؟ از این جنبه که بهائیت طرفدارانه‌است، نگاه نمی‌کنید؟ Taeedxy ۰۶:۳۷، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
هر جا «دیانت X» دیدید لطفاً «دین X»ش کنید یا اصلاً حذفش کنید. قضیه فقط به بهائیت مربوط نیست. به‌آفرید۰۷:۳۷، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
بار مثبت دیانت را چگونه ترسیم می‌کنید؟ که بار منفی یت را نمی‌شود ترسیم کرد؟ اگر دیانت در شما آن احساسات را ایجاد می‌کند یت هم برای ما این احساسات را ایجاد می‌کند. البته من اصراری بر استفاده از دیانت ندارم، چون همانگونه که شما بار منفی یت را درک نمی‌کنید شاید من هم بار مثبت آنرا درک نمی‌کنم. پس در اینباره سعی میکنم نظری ندهم. اگر واقعا تفاوت یت و دیانت را در بار معنائی و نه در مقایسه با اضافه نام دین پیدا کردید، آنوقت می‌شود گفت صحیح است. ضمن اینکه الان که نگاه کردم می‌بینم که شاید اصلا پسوند یت برای بهائی و مسیحی از لحاظ دستوری مناسب هم نباشد! بهائی با ی منسوب به بهاء است و فارسی. ولی یت پسوند عربی است. احتمالا دلیل جا افتادگی آن هم استفاده اکثر علمای اسلام از آن است. البته این را مطمئن نیستم. ولی ت گرد در عربی به نظرم اینگونه‌است. نوید ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۰۷:۲۵ (UTC)
یت (یا درواقع ـَت) در فارسی اصیل درست نیست برای همین هم کسروی «گری» گذاشت. از آنجا که کتاب‌هایش انتقادی بود «گری» وجههٔ بدی یافته‌است وگرنه از لحاظ دستوری کاملاً درست. عنوان مشکل‌دار یت‌مند عنوانی‌است که استعمال عام دارد و باید همین را گذاشت. خصوصاً اینکه موضوع سخت جنجال‌برانگیز است. ضدخدایان درجه یک هم همین را می‌گویند. علاوه بر این مشخصاً از کاربر:سندباد که خود اقرار دارند صهیونیست‌اند پرسیدم و ایشان هم توهینی در یهودیت نمی‌بینند. دیانت بار مثبت دارد و عرف ما ویکی‌نویسان حداقل می‌گوید چنین است و برای اسلام یا هیچ دین دیگری استفاده نمی‌کنیم. فعلاّ ویکی‌نویسان زرتشتی[الاصل؟] و مسلمان و یهودی با نظر بهاییان راجع به کلمه‌ای فارسی مخالف‌اند. مشخصاً کار شما زورچپانی دیدگاهی‌است. به‌آفرید ۰۷:۳۴، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
من فعلا در مورد دیانت اظهار نظر نمی‌کنم، ولی یت را نمی‌پسندم. جستجو در گوگل هم نشان می‌دهد که فقط مخالفان از آن استفاده می‌کنند. حتما دلیلی دارد. و الا اصراری که نیست! اگر واقعا بار منفی نمی‌داشت که مشکلی نبود. در مورد گری هم اگر اینگونه بوده در مورد بهائیت هم جستجوی گوگل همین را نشان می‌دهد که فقط استفاده مخالفان است و یا به قول شما انتقادی! نوید ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۰۸:۰۵ (UTC)
یک مورد دیگر اگر واقعا گری مفهوم یت است پس اصلا استفاده از آن صحیح نیست. چون گری نشان دهنده گرایش به یک دین، آئین و مسلک است و نه خود آن. نوید ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۰۸:۰۹ (UTC)
کسی نگفت این دقیقاً همان است. ولی چون کسروی سره‌نویس بود این ترکیب را بر نمی‌تافت. دیگر اینکه شما به ریشه‌شناسی کلمه چه کار دارید؟ (منظورم این نیست که فضولی نکنید منظورم این است که به بحث مربوط نمی‌شود) فعلاً که معنی دین می‌دهد و فقط شما بهاییانید که آن را بر نمی‌تابید. بالاتر را ببینید. سندباد صهیونیست هم مشکلی ندارد.
و مورد دیگر اینکه کم‌کم دارم کاملا مطمئن می‌شوم که این یت همان یة عربی است. البته باید کمی کتب درسی سابق را مطالعه کنم. نوید ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۰۸:۲۵ (UTC)
این یت همان یة است ولی به بحث ربطی ندارد. مسیحیت معنی دین مسیحی می‌دهد. همین قدر کافی‌است. من خودم از طرفداران پر و پا قرص فارسی‌نویسی‌ام ولی در مسائل حساس حاضر نیستم بی‌طرفی دانشنامه را فدای رفع غلط بی‌نهایت مصطلح کنم. به‌آفرید ۰۸:۳۳، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
متاسفانه اینگونه نیست. اگر ریشه عربی دارد ما در مقابل دین و آئین را داریم منهای دیانت فارسی است. مشکل شما با اینها چیست؟! اصرار شما بر یت چیست؟ شما استدلال کردید که گری به دلیل انتقادی بودن مشکل دارد. من هم گفتم گوگل را سرچ کنید شاید مفهوم انتقادی بهائیت هم برای شما مفهوم شد. شما که اینقدر اصرار بر فارسی دارید چطور است که ایندفعه یت عربی را بر دین و آئین ترجیح می‌دهید؟ متاسفانه این نگاه شما اصلا بیطرفی نیست، چون همیشه بر نظرتان دانسته یا نادانسته اصرار می‌کنید. خوب است کمی هم در مورد دیگر نظرات تفکر کنید. من هیچگاه در مورد دیانت اصرار نمی‌کنم چرا که بی طرفی آن برای من اثبات شده نیست. ولی شما خیلی واضح بر بهائیت اسرار می‌کنید. در حالی که جایگزین‌هائی که هر دو طرف بر آن توافق داشته باشند وجود دارد. نوید ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۰۹:۰۱ (UTC)
حرف سندباد را خواندید؟! این شمایید که «ـَت» را بی‌طرف نمی‌دانید و فقط شما (= شما و تأیید). استعمال آیین به جای دین مشخصاً غلط است و من در پایین توضیح داده‌ام. اگر کلمهٔ دیگری می‌خواهید کیش است چنان که دقیقی می‌گوید:
دقیقی چار خصلت برگزیده‌استبگیتی از همه خوبی و زشتی
لب یاقوت‌رنگ و نالهٔ چنگمی چون زنگ و کیش زرتشتی[۱]

ولی نمی‌شود شما چون «Xیت» را بی‌طرف نمی‌دانید راه بیفتید و در همهٔ مقاله‌ها فله‌ای عوض کنید. خودتان دین بنویسید. من هم مشکلی با دین ندارم (اگر نویسندهٔ اول دین نوشته باشد) . با دیانت چرا ولی با دین نه. به هر حال اعتراضات من نسبت به دیانت و مشکل‌دار نبودن یت این احساس را ایجاد کرده‌است که من با دین X مخالفم و هر جا آن را ببینم حذف می‌کنم. به‌آفرید ۰۹:۲۱، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)

با توجه به توضیحات فوق و ذیل فکر میکنم بهتربن روش میانداری این باشد که نه بهاییت به کار بریم و نه دیانت بهایی، همان "دین بهایی" بنویسیم که هر دو طرف مناقشه راضی باشند، بقیه دین ها هم برای یکسان شدن متن مقاله با پیشوند دین نوشته شوند، مثل دین اسلام و دین مسیحی و... اگر مخالفتی نیست انجام شود؟--گردآفرید ۰۷:۵۷، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
من یکی از مخالفان. قرار نیست برای تامین نظر دو نفر کل ویکی را بهم بریزیم. -- سپهرنوش/بحث (۱۴:۰۷) ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶

مقایسه با ویکی‌پدیای عربی

[ویرایش]

گمان من این است که بهتر از همه، عرب‌ها هستند که عربی را می‌فهمند. پر واضح است که «یت» پسوندی است عربی، و نه فارسی. حالا توجه‌تان را جلب می‌کنم به:

یعنی می‌خواهید بگویید که این عرب‌ها، دارند تمام این ادیان را دارند با «تصغیر» و کوچک کردن خطاب می‌کنند؟!▬ حجت/ب ۱۱:۱۴، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
َشرمنده و جسارتا در مقایساتتان یک چیز را فراموش کرده‌اید. الدیانة مونث است و اسامی ادیان هم چون اضاف به الدیانة مونث شده‌اند. در خیلی از موارد مانند فرق الاسلامیة هم این اتفاق افتاده‌است. آن ة تانیث است و نه پسوند ـِ یّت فارسی. و دقیقا دلیل آن هم دیانة است و نه چیز دیگر. نوید ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۱:۲۵ (UTC)
نه گمانم! الدیانة مونث است، اما شما بگویید، چرا باید رده‌ای به نام «دیانات» بسازند، و نه «ادیان» یا «دیانون» (جمع کلمهٔ فرضی دیان، مذکر شدهٔ دیانة)؟ ضمنا من نگفتم که دیانة پسوند «یت» دارد ها! من گفتم که آن کلمه را استفاده کرده‌اند، برای رده‌شان، و در آن رده هم نام دین مسیح و ادیان مشابه با «یت» آمده، این را قبول دارید؟▬ حجت/ب ۱۲:۰۵، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
چی نه گمانم؟ من متوجه نشدم. الدیانة یک لغت عربی و مونث است. جمع سالم آن هم به ات است. و می شود دیانات. برای همین هم مسیحی را اگر از الدین استفاده کنند می‌گویند الدین المسیحی و اگر از الدیانة می‌گویند الدیانة المسیحیة. دیانات جمع دین نیست. جمع دیانة است. نوید ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۲:۱۰ (UTC)
قبول! اما عنوان مقاله در مورد دین مسیحی «مسیحیة» است، بدون آن که قبلش «الدیانة» ای باشد. این یعنی آن‌ها این دین را تصغیر می‌کنند؟ ▬ حجت/ب ۱۳:۰۱، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
به نظر من این مقاسیه صحیح نیست. آنها در رده دیانات می‌آیند پس باید مسیحیة باشد. آنجا صحبت از ة تانیث است ولی اینجا از مسیحیت به عنوان تانیث استفاده نمی‌کنیم. پس عربی به نظر من منتفی است. شما در گوگل جستجوی بهائیت را دیدید؟ تماما مخالف و به قول به‌آفرید انتقادی است. همین برای من تصغر است. احساس من درباره بهائیت واین لغت این است. دلیلش را هم احتمالا می‌شود پیدا کرد. در هر صورت مشکل شما در حال حاضر با دین چیست؟ دین بهائی در جائی که لازم باشد هم نشان می‌دهد که صحبت از دین است و نه پیروان یک دین و تصغر هم ندارد. با توجه به اینکه دیانت هم به نظر من تکبر ندارد. ولی شما می‌گوئید دارد. فکر میکنم این ة به مرور زمان در فارسی تبدبل به این یت شده. در این باره باید بیشتر تحقیق کرد. البته به‌آفرید گفت که آئین متفاوت است. به نظر من نیست. کیش هم هست. باید در مورد آئین و دین بیشتر تحقیق کرد، اینگونه نظر دادن بهتر است تا بدون تحقیق. ولی بهائیان از آئین استفاده می‌کنند. یادم است مقاله ای از دکتر علیمراد داودی درباره دین و آئین بود. می‌شود بیشتر گشت. نوید ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۳:۴۰ (UTC)

من نمی‌فهمم حرف شما را! در رده‌ای که در ویکی‌پدیای عربی برای فهرست کردن دین‌ها وجود دارد، دین مسیح را به نام «مسیحیة» می‌بینیم. آن «ة» در آخر، برای مونث کردن «مسیحی» نیست، بلکه برای تبدیل «میسحی» به یک مصدر (به معنای مسیحی بودن) است. به نظر من هم دلیل این نبوده که آن‌ها مسیحیت را تصغیر کنند. توجه دارید که قسمت قابل توجه‌ای از اعراب مسیحی هستند. ▬ حجت/ب ۱۳:۵۲، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)

البته ممکن است منظور شما این بوده باشد که چون اسم رده مونث بوده (دیانات) برای همین، آن نام‌ها (مسیحیة) را هم مونث آورده‌اند. اولا که عرض شد، میسحیة مونث مسیحی نیست، بلکه اسم مصدر آن است، دوم این که اگر به همان رده دوباره نگاه کنید، می‌بینید در مورد ادیانی که «اسم» (به معنای گرامری) برایشان به کار می‌رود مثل اسلام یا شنتو این نام مونث‌سازی نشده (یعنی چون اسم رده مونث بوده، نیامده‌اند تمام اسامی را هم مونث کنند.) و دیگر این که، چون اسم رده مونث است، نیامده‌اند اسامی ادیان را مونث کنند. به شنتو و به اسلام نگاه کنید ▬ حجت/ب ۱۳:۵۷، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
اطلاعاتتان درباره عربی چگونه است؟ البته که اسلام و شنتو هردو مونث مجازی هستند. البته اسلام هم مذکر و هم مونث است. "ديانة الشنتو" نوید ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۴:۲۸ (UTC)
در مورد این آخری می‌توانید مدرک بیاورید؟ و هنوز هم جواب سوالی که هزار بار پرسیدم را ندادید: آیا عرب‌ها به گفتن مسیحیة (یة) دارند دین مسیح را تصغیر می‌کنند؟ ▬ حجت/ب ۱۶:۲۶، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
فکر کنم شما کمی نیاز به استراحت دارید. چون بدون خواندن خطوط فقط سعی در پاسخ گوئی و یا عکس‌العمل و توضیح مورد مطروحه خود هستید. اولا که آن احتمالا (یة) نیست و (ة) است. ثانیا شما اول اثبات کنید که آن ة برای چه است! بعد اثبات مذکر مونث اسلام را بخواهید! قاموسی در نزدیکی خود بیابید. در هر صورت من فرهنگ‌های فارسی را هم که نگاه کردم بهائی داریم و نه بهائیت (مانند معین). بارها هم گفته‌ام که جستجوی گوگل هم نشان می‌دهد استفاده از بهائیت برای چه کسانی است. بحث دین و آئین هم برود سر جایش.
ضمنا فرهنگ معین در مدخل بهائی: آئینی است منشعب از ...
چرا شما شما از کوتاه آمدن در مورد نظراتتان می‌هراسید؟ چرا به هر نحوی که شده سعی بر اثبات نظراتان دارید؟ واقعا این اصرارهای شما بدون مدخل برای اثبات گفته‌ها و یا احساساتتان راجع به یک لغت برای چیست؟ البته فقط من ماندم، به همین بهانه و تذکری هم که در صفحه بحثم دادید دسترسی مرا هم ببندید و با خیال راحت بحث را به همانجا که می‌خواهید برسانید ختم کنید. دو کاربر مخالف دیگر را که کنار گذاشتید. فکر نمی‌کنید آنهائی که مخالف شما و مستقیما مدیران رفتار می‌کنند فقط جریمه می‌شوند؟ نوید ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۲۲:۰۶ (UTC)
این شمایید که باید اثبات کنید. فارسی‌زبانان (ی‍)ت به کار می‌برند و با کاربرد آن به دین اشاره می‌کنند. حضرت‌عالی و همکیشتان توهین آمیز می‌دانید بقیه نه. «گر تو نمی‌پسندی، تغییر ده قضا را». به‌آفرید ۱۴:۱۹، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)
چه را باید اثبات کنم؟ من نوشتم دین بهائی گفتید نه بهائیت! گفتم چرا؟! حالا اثبات کنید چرا! فارسی‌زبانان هم یت را فقط به اسما و صفات عربی آنهم اگر بچسبانند، باید استفاده ‌کنند! فرهنگ‌های مورد استفاده موجود در دست ما که استفاده نمی‌کنند. شما بگوئید چرا باید دین بهائی را بگذارم کنار و بهائیت بنویسم؟ در هیچ دانشنامه‌ای هم که ندیدیم! bahai در انگلیسی هم همین حالت را دارد، ولی بارها هم گفته‌ام رفتار و اعمال و عکس‌العمل آنها کجا و عزیزان این ور کجا! در تمام مقالات انگلیسی Bahai Faith است برای جلوگیری از شاید اشتباه! نه bahaism و یا هر چیز مشابه دیگر! نوید ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۵:۱۶ (UTC)
اولاً مدخل دانشنامه همان «دین بهائی»‌است. دوم اینکه بهائیت استعمال عام دارد و حذف آن در متن‌ها و تبدیل همه آنها به «دین بهایی» (به بهانهٔ توهین‌آمیز بودن) زورچپانی دیدگاه است و غیر قابل تحمل. به‌آفرید ۱۵:۳۱، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)

برای تایید توهین آمیز نبود این «یت» می‌تونید کلمه «اسلامیت» رو تو گوگل سرچ کنید و ببینید که در انواع و اقسام سخنرانی‌ها و خبرها چه موافق و چه مخالف مورد استفاده بوده. -- سپهرنوش/بحث (۱۴:۱۴) ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶

نوید گرامی: ۱) وقتی قرار است فقط راجع به مقاله و محتوایش صحبت کنیم، و نه اشخاص، معنی‌اش این است که نگوییم «شما کمی نیاز به استراحت دارید» یا «چرا شما از کوتاه آمدن در مورد نظراتتان می‌هراسید؟» :) بابت این مورد یک معذرت‌خواهی به من بدهکار شدید.
گوگل منبعی برای این قضاوت نیست. می‌دانید چرا؟ چون که مخالفان با بهائیت آن را یک دین نمی‌دانند و طبیعی است که از کلمه «دین» در مورد آن استفاده نکنند! جای علت و معلول را برعکس نکنید.
دست آخر این که بگذارید یک چیز را روشن کنیم:
  • قال مسیح .... یعنی مسیح گفت. مسیح یک اسم است.
  • الشاعر المسیحی .... یعنی شاعر مسیحی. مسیحی یک صفت و مذکر است.
  • الشاعرة المسیحیة .... یعنی شاعر مسیحی، که زن است. کلمه مسیحیة این جا از لحاظ دستوری صفت و مونث است.
  • هو یعتقد بالمسیحیة ... این بار مسیحیة یک صفت مونث نیست! یک حاصل مصدر است. این بار برخلاف بار قبل، از مسیحی+ة درست نشده، از مسیح+یة درست شده! ▬ حجت/ب ۱۷:۱۵، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)

دین آیین

[ویرایش]

معنی آیین با آنِ دین فرق می‌کند. آیین اشاره به رسم‌ها سنت‌ها، روش‌ها و مسالک دارد استفاده از آن به جای دین اشتباه است. مثلاً می‌گویند آیین شهریاری یا آیین سخنوری یا آیین‌های نوروزی نمی‌شود به جای اینها دین گفت. من آیینها را از زیرعنوان‌ها حذف کردم. دین هم جایگزین نکردم چون حشو بود. به‌آفرید ۰۱:۵۳، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)

درود بر استاد ‌به‌آفرید. اطلاعت شد. --سندباد ۰۱:۵۶، ۱۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)
بدون شرح البته!
فرهنگ معین:
آئین: شرع، شریعت، کیش، مثال:آئین اسلام
دین: کیش و آئین
دیانت:دینداری کردن، دینداری و ... نوید ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۲۲:۰۶ (UTC)
فرهنگ‌های قدیمی معنی واژه‌ها را خلط کرده‌اند. مثال زیاد است. از جمله یارستن و توانستن. در مورد همین آیین. معادل پهلوی آن EwEn ‏ (E یای مجهول است) است. در فرهنگ مکنزی معنی آن manner و custom‌ آمده‌است. و معنی dEn = دین religion آمده‌است. به‌آفرید ۱۲:۳۱، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)
حضرت آموزگار، در بالا می‌گوئید یت عربی و اشتباه، مصطلح است و ایرانیان می‌گویند! در اینجا می‌گوئید در پهلوی اینگونه است! هر چه که بر خواست شما باشد صحیح است و قابل اثبات و هرچه بر خلاف میلتان آنگونه؟ در فرهنگ‌های مورد استفاده و معتبر ایرانی اینگونه است بهائیت ندارد! تعریف آئین و دین هم همین است! در پهلوی این است و آن است را شما به ما بیاموزید! شاید بهتر باشد عقب گرد کنیم و مانند پیشینیان بزیم! قبول اشتباه راحت تر از توجیه آن است! نوید ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۱۵:۱۶ (UTC)
؟! در فارسی درست هم همینگونه‌است. در تمام لغت‌نامه‌های تخصصی هم این‌گونه‌است. اگر یک کم متن‌های کلاسیک فارسی را ملاحظه کنید خودتان دستگیرتان می‌شود. خود شما می‌گویید آیین نوروزی. آیا دین نوروزی هم می‌گویید؟! تازه این بحث ربطی به آن بحث ندارد. در ضمن بالاتر حرف مرا بخوانید. (همانی که شعر دقیقی را آورده‌ام) من با دین X مشکل ندارم من با اینکه کسی فله‌ای به جان Xیت‌ها بیفتد چون آن را توهین‌آمیز می‌داند مشکل دارم. روشن است؟ به‌آفرید ۱۵:۲۴، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)

پانویس

[ویرایش]
  1. منبع من تاریخ ادبیات ایران صفاست. پاورقی ص ۱۰۹. شعر به این صورت آمده‌است. وزن مصراع آخر یک کم مشکل دارد مگر اینکه مثلاً ر را با تشدید خواند و یک حرکت به آن داد. ولی گمان من این است که اصل شعر زردهشتی بوده‌است و اشتباه چاپ شده‌است. از ما گفتن :-)

نتیجه

[ویرایش]

فکر می‌کنم نتیجه از نظر مدیران این شد که «بهائیت» مشکل نداره. درسته؟ --◄-- سپهرنوش/بحث (۲۰:۴۶) ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۶

فکر می‌کنم نظر مدیران مهم نیست، نظر جمع مهم است (برای همین می‌گوییم اجماع.) نوید از من خواسته بحث جمع‌بندی نشود تا مدارکی که دنبالش است را پیدا کند (با ای-میل) و من از او خواستم که این را در ویکی بگوید (چون راه درستش این است) که هنوز انجام نداده. قضاوت در مورد این امر هم به جمع بستگی دارد ▬ حجت/ب ۱۴:۲۶، ۱۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
نظر جمع هم مهم نیست،‌ باید دید منابع چه می‌گویند (گویا حقیقت در ویکی‌پدیا جایی ندارد!)
ویکی‌پدیا هم منتظر یک کاربر نمی‌تواند باشد. --رستم ۲۲:۵۴، ۱۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
من به شخصه تا شنبه صبر می‌کنم تا مدارک‌شون رو ارائه کنند. اگر کردند که باز بحث می‌شود اما اگر نکردند. من موقتاً شروع به واگردانی به کلمه «بهائیت» می‌کنم تا هر وقت که مدارک‌شون جور شد دوباره بحث کنیم.
اما تا اون موقع اگر باقی دوستان انتقاد دیگری (به جز انتقاد کاربر «نوید») به کلمه «بهائیت» دارند، ذکر کنند که بی بحث واگردانی‌ای انجام ندهم.◄-- سپهرنوش/بحث (۲۲:۴۹) ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۶


  1. مثل اینکه اینجا کسی منتظر آن نمی‌تواند باشد که حرف منبع داری زده شود. در هر صورت پس من تا اینجای کار را می‌نویسم. در فرهنگ معین که دوست عزیزمان رستمی در جاهای مختلف به آن اشاره کرده‌اند چیزی به نام بهائیت وجود ندارد. بهائی است.
  2. کتاب دستور زبان فارسی تالیف دکتر نادر وزین پور: در بخش پسوندها و پیشوندها پسوندی به نام «یّت» یا حتی «ت» نداریم. چیزی که وجود دارد. «یّه» است، در تعریف آن هم آمده‌است «در دنبال کلمات مختلف، بر تشکیلات و اماکن و نام اقوام، فرقه‌ها، و غیر اینها دلالت می‌کند.» شاید احساس من هم درت توهین به خاطر این فرقه‌ها باشد.
  3. در مورد حجت عزیز هم عرض کنم منبعتان را برای آن حاصل مصدر می‌فرمائید. یکی از دلائلی که طول کشید همین بود، چون هنوز هم آنرا پیدا نکردم. شاید مصدر جعلی باشد. درست است؟ البته باز هم می‌گویم مقایسه با عربی صحیح نیست. چون آنها اصولا از دیانت استفاده می‌کنند.
  4. همچنین باز در مورد گوگل: درست است که مخالفین از دین استفاده نمی‌کنند ولی حتی یک موافق و یا بی طرف نباید در بین آنها باشد؟
  5. در مورد عذرخواهی هم اگر واقعا گفته من را توهین آمیز پنداشتید و یا اینکه از آن ناراحت شدید مطمئن باشید از صمیم قلب از شما عذرخواهی می‌کنم.
  6. سپهرنوش عزیز خدمتتان عرض کنم که حداقل بحث ب هآفرید بر سر همین تغییرات فله‌ای است. یعنی اگر در ابتدا دین بهائی بوده‌است تغییر آنرا قبول ندارند. ضمنا کسی تا بحال با دین بهائی مخالفتی نداشته‌است.
  7. شاید برای مسیحیت و یهودیت هم توهین نباشد. ولی در هر صورت برای من یا ما شاید به خاطر همان استفاده‌هایی مانند پسوند گری که به‌آفرید فرمودند توهین است. یا همانطور که بارها گفتم اگر به نظر شما و بهتر است بگویم احساس شما (چون منبعی بر تکبر دیانت نداشتیم همانطور که برای بهائیت نداشتیم) دیانت تکبر دارد. بهائیت هم از همین دید برای ما تصغر دارد.
  8. بازهم بارها تاکید کرده‌ام خود «بهائی» زمانی که لازم باشد مفهوم دین را می‌رساند ولی در نهایت «دین» یا «آئین» هم در صورت ابهام می‌تواند آنرا تکمیل کند.
  9. در انگلیسی هم اکثرا در جائی که لازم است، از Bahai Faith استفاده می‌شود که فکر می‌کنم - تاکید می‌کنم که به نظر من - ترجمه‌اش همان آئین است. نوید ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۶ ۰۸:۲۶ (UTC)
در مورد ۱ اگر دقت کنید دوستان طرفدار نظر شما ابتدا شروع به تغییر کردند و تا این‌جای کار ما صبور بوده‌ایم.
در مورد ۴ من گفته بودم اسلامیت را هم سرچ کنید و ببینید که موافق و مخالف در مواقع لزوم از آن استفاده کرده‌اند. سرچ کردید؟
در مورد ۶ تغییرات فله‌ای انجام شده، ما قصد اصلاح سازی آن‌ها رو داریم.
در مورد ۷ این که فقط برای شما توهین آمیز باشد ملاک نیست. حذف عبارت حضرت یا امام قبل از علی و همچنین (ع) بعد از آن برای شیعیان هم توهین آمیز است. اما می‌بینید که به هیچ وجه استفاده نمی‌شود. آیا این درسته که ما تو هر جای ویکی که دیدم بنویسیم امام علی بعده استدلال کنیم که علی به تنهایی ممکنه منظور رو به خوبی نرسونه؟
در مورد ۸ ما هم مشکلی با مواقع لزوم نداریم. اما با این که با تبدیل «بهائیت» به «بهائی» لزوم را ایجاد کنیم مخالفیم.
◄-- سپهرنوش/بحث (۱۰:۳۰) ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۶

چون این ارائه مدرک دوستان کمی طولانی شد. علی‌الحساب ما به همون «بهائیت» برمی‌گردونیم تا وقتی که دوستان مدارک‌شون رو ارائه کنند.
یه تغییرات کوچک و خلاف توافق بحث هم در مقاله ازدواج شده است که تصحیح می‌کنم. ◄-- سپهرنوش/بحث (۱۴:۴۸) ۴ خرداد ۱۳۸۶

بهتر است موارد من و جواب خودتان را یک بار دیگر بخوانید و سپس جمع بندی و اقدام کنید! نوید ۴ خرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۲۱ (UTC)
خوانده بودم. شما بخوانید. و به راهی که «تایید» رفت نروید. ◄-- سپهرنوش/بحث (۱۶:۴۵) ۵ خرداد ۱۳۸۶
به نظر می آید خواندن مجدد دلایل نوید و جواب های سپهرنوش عزیز، احتیاج به رای سوم دارد. به نظر نمی آید که به اساسی ترین و مستدل ترین دلایل و صحبت های نوید پاسخی داده شده باشد. بنده به عنوان جمع بندی جمع آن چه منطق حکم می کند، عمل می کنم. Taeedxy ۱۸:۳۰، ۲۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)
توضیح واضحات و تکرار مکررات.
۱ . جواب داده‌ام
۲ . احساس شما ملاک نیست
۳. به حجت مربوط است
۴. جواب داده‌ام
۵. بی‌ربط به سرنوشت مقاله
۶. جواب داده‌ام
۷. بهائیت کاملاً عمومیت دارد. و دیانت کاملاً مهجور است.(مخصوصاً وقتی با «بهائی» جمع شود.)
۸. در این مورد دقیقاً توضیح داده‌ام که شما ابتدا «بهائیت» را (که کاملاً رساست) به «بهائی» تبدیل می‌کنید بعد با ادعای این که در بعضی موارد مبهم است یک «دین» یا «آئین» یا «دیانت» به آن اضافه می‌کنید.
۹. در انگلیسی واژه رسا و عمومیه «بهائیت» موجود نیست.
◄-- سپهرنوش/بحث (۱۸:۱۳) ۵ خرداد ۱۳۸۶
البته بنده منکر اطلاعات و خوبی نظرات شما نیستم، اما بهتر نیست همان طور که دلایل با منبع و مدرک و مستدل ارائه شده الست، پاسخ ان ها نیز از اظهارات شخصی به دور باشد و مستدل باشد؟ Taeedxy ۱۸:۵۰، ۲۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)

جمع‌بندی Taeedxy

[ویرایش]
با توجه به تمامی جواب‌های سپهرنوش عزیز و حذف مواردی که ایشان بسیار عالی تفسیر نمودند و دلایل زیبا ارائه دادند. ذیلا فقط موارد بدون جواب آورده می‌شود:
  1. در فرهنگ معین که دوست عزیزمان رستمی در جاهای مختلف به آن اشاره کرده‌اند چیزی به نام بهائیت وجود ندارد. بهائی است.
  2. کتاب دستور زبان فارسی تالیف دکتر نادر وزین پور: در بخش پسوندها و پیشوندها پسوندی به نام «یّت» یا حتی «ت» نداریم. چیزی که وجود دارد. «یّه» است، در تعریف آن هم آمده‌است «در دنبال کلمات مختلف، بر تشکیلات و اماکن و نام اقوام، فرقه‌ها، و غیر اینها دلالت می‌کند.» شاید احساس من هم درت توهین به خاطر این فرقه‌ها باشد.
  3. تکبر دیانت بهائی اثبات ناپذیر است. البته تصغر با توجه به ذکر فرقه در معنی داتی «یت» اثبات پذیر است. دین، دیانت، آئین تماما در فرهنگ‌های لغت فارسی هم معنی اشاره شده‌اند.
  4. خود «بهائی» زمانی که لازم باشد مفهوم دین را می‌رساند ولی در نهایت «دین» یا «آئین» هم در صورت ابهام می‌تواند آنرا تکمیل کند.
  5. در انگلیسی هم اکثرا در جائی که لازم است، از Bahai Faith استفاده می‌شود که فکر می‌کنم - تاکید می‌کنم(Navid) که به نظر من - ترجمه‌اش همان آئین است.

Taeedxy ۱۸:۳۶، ۲۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)

سوال مهمی برای من پیش آمد در کتاب نادر وزین‌پور گفته نشده که کلماتی مانند «انسانیت» یا «سبعیت» چگونه ساخته می‌شوند؟
از نوید برای این توضیح درخواست می کنم، چون جزو دلایل ایشان بوده است. Taeedxy ۱۹:۴۰، ۲۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)
هم‌چنین توجه داشته باشید که نوید مدعی بود (شاید هم شما، الآن نگاه نکرده ببینم کدام نفر این را اول مطرح کرد) که پسوند «یت» در مسیحیت و بهائیت برای تصغیر و احیاناً تحقیر به کار می‌رود. هنوز در این مورد مدرکی ارائه نشده است. این که در فلان فرهنگ لغات کلمهٔ «بهائیت» وجود ندارد، استدلال خوبی نیست، شاید ایراد از فرهنگ لغات است. (به خصوص که فرهنگ‌های لغت فارسی n سال یکبار به روز رسانی می‌شوند.) شما نمی‌توانید این «شاید» من را رد کنید، پس استدلال‌تان ناقص است ▬ حجت/بحث ۱۴:۳۲، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
حجت جان، یک چیز را فراموش کرده‌اید. اکثر این مقالات را من و یا تائید ایجاد کرده‌ایم. در آنها از دیانت استفاده کرده‌ایم. سپس شما یا سایر دوستان به خاطر بار مثبت آن، اقدام به تغییر کردید. که بار مثبت آن هم نگفتید چرا. سپس برخی به دین هم راضی نشدند. به همین دلیل اقدام به تغییر آن به بهائیت کردند. پس لزوما من با تائید نباید بیائیم بگوئیم چرا اینها نه! شما باید بگوئید که می‌خواهید تغییر دهید. شما باید بگوئید چرا دین بهائی یا آئین بهائی تبدیل شود به بهائیت. و الا این مقالات به قول تائید ۴ ماه بدون مشکل بودند تا اینکه جناب آقای سپهرنوش با مهارت خواص خودشان در ویکی‌پدیا مستقیما وارد این مقالات شدند و اقدام به تغییرات کردند. نوید ۶ خرداد ۱۳۸۶ ۱۵:۱۵ (UTC)

شخصاً یادم نمی‌آید که به خاطر «بار مثبت» این کلمه را تغییر دادم باشم. از دید من این ایراد که بهائیت بار منفی دارد یا «یت» پسوند تصغیر است وارد نیست. اما اگر این را همه بپذیریم، در مورد این که «بهائیت» بهتر است یا «دین بهائی» یا «آیین بهائی»، تفاوت مهمی نمی‌بینم. با این حال، به «نظر» جمع (همان اجماع) احترام می‌گذارم. ▬ حجت/بحث ۱۵:۵۲، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)

خوب موضوع ساده شد. عده‌ای با «دیانت» مخالف هستند. و دلیل آن را هم بار مثبت آن بیان می‌کنند (وحید با رباتش تمام دیانت‌ها را تبدیل کرد.). عده‌ای با «یت» مخالف هستند و استفاده از آن را تصغر می‌دانند. و هر دو با دین یا آئین مشکلی ندارند. نمی‌شود تصمیمی گرفت و این بحث را تمام کرد؟ من واقعا خسته شدم! نوید ۶ خرداد ۱۳۸۶ ۱۵:۵۸ (UTC)

بحث جانبی

[ویرایش]
ضمناً تا زمانی که جمع‌بندی شما مورد تایید بقیه قرار نگرفته (یا حداقل مدتی بدون اعتراض بقیه از آن سپری نشده) خوب است آن را اعمال نکنید (با اشاره به تغییرات اخیرتان در مقاله) من فعلاً آن‌ها را واگردانی نمی‌کنم، اما اگر کسی این کار را کرد، لطفاً واگردانی‌اش را واگردانی نکنید ▬ حجت/بحث ۱۹:۲۹، ۲۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)
راستش سپهرنوش عزیز نیز همین جملات را در مورد اعمال نظرش گفته بود و این کارها را کرد، این جملات را اگر به او می‌گفتید، الان این گونه می‌شد که:

من فعلاً آن‌ها را واگردانی نمی‌کنم، اما اگر کسی این کار را کرد، لطفاً واگردانی‌اش را واگردانی نکنید

چون به هر حال ۴ ماهی این تغییرات بوده‌است و با یک اظهار نظر شخصی و غیر مستدل تغییر دادنش اندکی غیرمنطقی تر می‌آید.Taeedxy ۱۹:۳۸، ۲۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)

خواهش من از تمام طرفین درگیر این است که فعلاً تا این بحث به سرانجام نرسیده نه در این مقاله، نه در مقاله‌های دیگری که دستی در آن دارند، «دین بهائی» را به «بهائیت» یا برعکس واگردانی نکنند (همین‌طور در مورد دیگر ادیان مانند مسیحیت یا یهودیت). بگذارید در فضایی آرام‌تر به نتیجه برسیم ▬ حجت/بحث ۱۹:۵۰، ۲۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)
فضا آرام است. Taeedxy ۰۶:۲۰، ۲۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)


من ۳ هفته صبر می‌کنم و بعضی‌ها چند دقیقه. میان این دو خیلی تفاوت است.
صحبت «حجت» را باز هم محترم خواهیم شمرد اما این صبر بی‌انتها نخواهد بود. (تجربه ۳ هفته گذشته نشون می‌ده، طرف مقابل در مقابل صبر ما قضیه رو مسکوت می‌ذاره)
موضوع به صورت کلی: من و خیلی‌های دیگه می‌گیم «بهائیت» واژه‌ای کاملاً رایج است و تا وقتی که توهین‌آمیز بودن آن اثبات نشود نمی‌شود ناقص‌ش کرد. و فعلاً همین کافی است تا نیازی به پرداختن به موارد بعدی (که در واقع راه‌کارهایی برای رفع نقص «بهائی» است) نباشد.
ضمناً شاید بعضی‌ها بیایند و چند مقاله ایجاد کنند و در آن‌ها خیلی چیزهای غیر معمول بنویسند. اول نوشتن دلیل بر این نیست که برای جایگزینی واژه‌های آنان با واژه‌های رایجتر، حتماً مجبور باشیم که ثابت کنیم که واژه‌های آن‌ها ستایش‌گرایانه است. همین که واژه ما بسیار رایج‌تر است، خود یک دلیل کافی می‌باشد. (در رایج بودنش که شبه‌ای نیست که؟) ◄-- سپهرنوش/بحث (۲۲:۱۳) ۶ خرداد ۱۳۸۶


تحلیل من از بحث‌های بالا و نتیجه‌گیری (دیگه از این ساده‌تر نمی‌تونم بگم):

  • ۱. استفاده از واژه «بهائیت» در میان اکثر فارسی زبانان رایج است.

موافقان:

حجت
به‌آفرید
رستم
Hoseyn_۱
سپهرنوش(Sepehrnoush)
نوید(Navid.k) (البته وی کاربرد این واژه در بین فارسی‌زبانان مسیحی، یهودی و بهائی را رد می‌کند.(جمعاً کمتر از ۵ درصد فارسی‌زبانان). همچنین دلیل استفاده زیاد این واژه در بین فارسی زبانان را غالب شدن فرهنگ جمهوری اسلامی بر ادبیات رایج ایرانیان می‌داند)
Taeedxy (فکر می‌کنم تقریباً هم‌نظر با نوید(اگر فکر می‌کنه که به اشتباه اسم‌ش رو این‌جا قرار دادم خودش حذف کنه.))

مخالفان:

ندارد



  • ۲. واژه «بهائیت»، توهین آمیز است.

موافقان:

نوید(Navid.k) (دین:بهائی)
Taeedxy (دین:بهائی)

مخالفان:

حجت (دین:[نیازمند منبع])
به‌آفرید (دین:[نیازمند منبع])
رستم(Mrostam) (دین:[نیازمند منبع])
Hoseyn_۱ (دین:اسلام)
سپهرنوش(Sepehrnoush) (دین:اسلام)
سندباد (دین:یهودی)

من از مورد اول این‌طور نتیجه می‌گیرم: اجماع در رایج بودن واژه «بهائیت» است.
و از مورد دوم این‌طور نتیجه می‌گیرم:اجماع(و نه حتی اقلیت قوی) در توهین آمیز بودن واژه «بهائیت» حاصل نشد.
در نتیجه: فعلاً موارد لازم(در ویکی) رو به واژه رایج «بهائیت» تغییر می‌دهیم تا زمانی که بر سر موضوع دوم(اهانت‌آمیز بودن) به اجماع برسیم.(آن‌وقت، بر سر آن موضوع بحث می‌کنیم که به‌جای «یت» حذف شده، «دین» بگذاریم یا «دیانت» یا «آئین» یا «فرقه» یا هر چیز دیگری...)

کسی این تحلیل رو اشتباه ارزیابی می‌کنه؟ نتیجه‌گیری‌اش رو چه‌طور؟ با تشکر. ◄-- سپهرنوش/بحث (۲۲:۱۳) ۶ خرداد ۱۳۸۶

یک سوال ادبی برایم پیش آمد. اصولا ارزیابی ریشه ارزشی دارد؟ به نظرم در ارزیابی لغتهائی که برای دیگران توهین‌آمیز است مهارت خاصی دارید. خدای ناکرده از من ناراحت نشوید که به نقد شما پرداخته‌ام چرا که همانطور که خودتان خواسته بودید تحلیلتان را ارزیابی کردم که به نظرم مشابه دیگر تحلیلتان آمد. نوید ۱۷ خرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۲۱ (UTC)
اگر ضریب‌هوشی یاری کند، فکر می‌کنم ارزیابی شما از تحلیل‌های من(در این صفحه) آن است که مثل دیگر تحلیل‌هایم است.
اگر چنین است ممنون از ارزیابی‌تان. ◄-- سپهرنوش/بحث (۲۳:۲۲) ۱۷ خرداد ۱۳۸۶

باز هم نتیجه گیری

[ویرایش]

خب این بار هم ۲۵ روز گذشت و هیچ اظهار مخالفتی(به جز یه متلک کوچولو!) نشد.
پس طبق همون اصل سکوت علامت رضاست تغییراتی که مدت‌هاست منتظر مونده‌اند رو انجام می‌دهیم. امیدوارم این‌بار توقعی بابت خویشتن‌داری یک‌طرفه ما نباشد! ◄-- سپهرنوش/بحث (۱۳:۰۹) ۳۱ خرداد ۱۳۸۶

نه بابا؟ Taeedxy ۱۳:۲۲، ۲۱ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
البته شاید هم نظر نهائی و جمع بندی حتی در حد خواندن هم نبوده باشد! چه برسد به پاسخ! نوید ۳۱ خرداد ۱۳۸۶ ۲۰:۲۷ (UTC)
اگر نخوانده‌اید اجازه واگردانی هم ندارید، قرار نیست دو تا سه هفته خودممون رو الاف کنیم بعد به بهانه این که بحث توسط شما خوانده نشده اجازه تغییرات رو نداشته باشیم. آن کاربر دیگر هم که فقط شوخی کرده. پس دلیلی نمی‌بینم که اجماعی در جمعبندی و نتیجه‌گیری من وجود نداشته باشه. ◄-- سپهرنوش/بحث (۰۳:۵۲) ۱ تیر ۱۳۸۶
توصیه به باقی دوستان.
برای اضافه یا حذف مواردی به غیر از آن‌چه بر سر آن جنگ است کمی خویشتنداری کنید
تا در میانه جنگ اشتباهاً هدف قرار نگیرند. (فرض کنید مقاله فعلاً شدیداً تحت ویرایش باشد).
◄--  سپهرنوش/بحث (۰۳:۵۲) ۱ تیر ۱۳۸۶
حق با سپهرنوشه! اگه جوابی داشتید تا الان داده بودید. ظاهراً نتیجه گیریه کامله. (راستی تایید جان! مثل اینکه زبون باز کردی عزیزم) • Яohan ب ۱ تیر ۱۳۸۶ (۰۶:۳۶)UCT


دوست عزیز بهتر است کمی به جمع‌بندی خودتان نگاهی بی‌اندازید، شاید به بی منطقی آن پی بردید، جمع بندی شما مورد تائید نیست. گوئی که هیچ صحبتی نفرموده‌اید. در همان ابتدا هم به نحوی خدمتتان عرض کردم که جمع‌بندی شما ارزش ندارد و منطقی در آن وجود ندارد. هدف شما غیر از به کرسی نشاندن حرفتان نبوده است. و راه حل‌های شما هم فقط در همان خواسته خودتان است. ما هم لزومی نمی‌بینیم و بیکار هم نیستیم که به هر گفته یا نا گفته غیر منطقی هر تازه از راه رسیده‌ای واردی! جوابی بدهیم! نوید ۱ تیر ۱۳۸۶ ۰۶:۴۱ (UTC)
بابا كهنه كار! • Яohan ب ۱ تیر ۱۳۸۶ (۰۶:۴۵)UCT
دوست عزیز؛ خاطرم نمی‌آید با شما شوخی داشته باشم. نوید ۱ تیر ۱۳۸۶ ۲۲:۰۳ (UTC)
آن مزه‌ای که شما ریختید ۱۱ روز پس از چیزی بود که من نوشته بودم و واکنشی بود به مطلبی که در جایی دیگر نوشته بودم. و در واقع اشاره به آن داشت.
موضوع خیلی ساده است تا زمانی که واژه‌ای رایج، توهین آمیز بودنش به اثبات نرسیده استفاده از هر واژه یا عبارت بحث برانگیز دیگر (جدا از این‌که تبلیغاتی هستند یا نه) جایز نیست. قرار هم نیست شما ۲ نفر برای کل ویکی تصمیم بگیرید. ◄-- سپهرنوش/بحث (۱۰:۵۱) ۱ تیر ۱۳۸۶
شما گویا اصلا متوجه نیستید. شاید بهتر باشد توضیحی بدهم خدمتتان.
این مقاله با تیتر دین بهائی و یا دیانت بهائی شروع شده‌است.
شما می‌خواهید در آن تغییری ایجاد کنید و از آن به عنوان قانون یاد کنید و در هر مقاله‌ای استفاده کنید.
شاید در جریان نیستید تغییرات اینگونه نیاز به اجماع دارد!
بنده نماینده هیچ قشری نیستم، اینجا هم صحبت از رایج بودن یا نبودن نیست! سیاست‌های این زمینه را حتما مرور کنید! صحبت از بی‌طرفی است. واژه رایج لزوما بی طرف نیست! احتمالا فراموش کرده‌اید که رایج بر این است که ۶ میلیارد در دنیا اسلام را در رده ادیان الهی نیاورند! بهائیت به دلیل استفاده توسط بی‌طرفان از دید بنده بی‌طرف نیست. و صرفا مخالفان همراه با لفظ فرقه ضاله از آن استفاده می‌کنند. همین کافی است! آنقدر هم بحث تبلیغات نفرمائید که تا به حال اینقدر احساس نکرده بودم کسی اینگونه به شعور مخاتبان توهین کند! استفاده از واژه دین در کنار مفهومی که توسط سازمان ملل و اکثر کشورهای دنیا تائید شده‌است، در پیام‌های شما، تبلیغ است؟!نوید ۱ تیر ۱۳۸۶ ۲۲:۰۳ (UTC)
این مقاله با تیتر «ازدواج» شروع شده! آن «دیانت بهائی» هم اعمال نظرهایی است که توسط شما و تاییدی به صورت سیستماتیک در تمام مقالاتی که در آن‌ها اشاره‌ای به «بهائیت» شده اعمال می‌شود. «دین بهائی» هم بعد از سر و صداهایی که بابت «دیانت بهائی» به راه افتاد بیشتر برای کم کردن فشار در بعضی از مقالات اعمال شد(حتی در بعضی موارد تاییدی جان «مسیحیت» را هم هم‌زمان به «دین مسیحی» تغییر می‌داد که متفاوت بودن نامیدن دین خودتان زیاد به چشم نیاید!
قرار نیست برای ویکی‌پدیا دیوان‌سالار انتخاب کنیم که نیاز باشد حتماً ۲۰ نفر بیایند و رای بدهند. هر کس در این بحث اظهار نظر کرده «بهائیت» را واژه‌ای معمولی و بی‌طرف عنوان کرده و رواج این واژه هم که برای همه مسجل‌ه. شما ۲ نفر سعی در جای گزینی واژه‌ای غیر مصطلح و شبه‌آمیز به جای واژه‌ای رایج و از نظر عموم بی‌طرف دارید و شما باید برای تغییرات خود اجماعی بیابید. این رواج بیش از حد واژه‌های شما در ویکی ناشی از صبرهای پی در پی ماست که باعث شده هر چه بیشتر واژه خود را در ویکی بکار ببرید. ◄-- سپهرنوش/بحث (۰۰:۳۰) ۳ تیر ۱۳۸۶
  1. بهتر است سیاست‌ها را مرور کنید.
  2. بحث، بحث بی طرفی است و نه رایج! ضمنا همانطور که از دید شما جهود بی طرف است، و از دید قلیلی نیست، رایج بودن دلیل بر بی‌طرفی نیست.
  3. شما دارید دین بهائی را به صورت فله‌ای تبدیل به بهائیت می‌کنید. این کار شما نیاز به اجماع دارد.
  4. از چندین کتاب به شما اثبات کردم که بهائیت همچین رایج هم نیست. الا در بین مخالفان آن هم همراه با فرقه و یا بهتر از آن فرقه ضاله! فرهنگ‌های لغت اطرافتان را ببینید.
  5. بی‌طرف نبودن بهائیت را در استفاده‌کنندگانش به شما اثبات کردم.
  6. در عوض شما هی از در و دیوار نواختید و سعی بر به کرسی نشاندن حرف خود دارید. از هیچ منبعی صحبت نکردید و هی فرمودید که من احساسم این است و ما احساسمان این است!
  7. بی طرف نبودن آن را نشان دهید. بگوئید بهائیان هم به کرات مانند مخالفان از آن استفاده می‌کنند! سپس اقدام به تغییر کنید! شاید اگر این استفاده نیود می‌شد از آن استفاده کرد.
  8. ضمنا پس از هر جمله‌ای که در اینجا می‌نویسید لزومی ندارد واگردانی کنید! آن هم همه مقاله را! این روش شما در ویکی پدیا باعث بروز مشکلاتی در تمامی قسمتهای اقلیتی مذهبی و سیاسی شده‌است! یک توصیه دوستانه، شاید بهتر باشد در مورد مالکیت نسبت به مقالات دیدتان را عوض کنید، شاید آن چیزی که می‌دانید، یا به شما دانشته‌اند، زیاد هم صحیح نباشد. شاید احساس شما در مورد بی‌طرفی هم زیاد صحیح نباشد.
  9. در مورد دیانت هم بنده یا حداقل ما مثل شما عمل نکردیم. زمانی که برخی گفتند ما احساس می‌کنیم بار اضافی دارد، چون زیاد مسئله مهمی نبود، با اینکه کاملا هم منطقی نبود، ولی برای جلوگیری از این بحث‌های فجیع آن را پذیرفتیم. ولی گویا شما احترام به احساسات و عقاید دیگران برایتان معنی ندارد!
  10. سعی کنید کمی مستدل‌تر از احساساتتان صحبت کنید! نوید ۳ تیر ۱۳۸۶ ۰۶:۳۶ (UTC)
  • دقیقاً کدام سیاست‌ها را مرور کنم؟
  • عبارتی که رایج است، بی‌طرف محسوب می‌شود مگر این که خلاف آن ثابت شود. (البته برای بی‌طرف بودن‌ش هم اجماع موجود است). مثالی که در مورد «جهود» زدید دقیقاً خودتان را متهم می‌کند، زیرا در آن مورد من جز آن قلیل که می‌فرمایید بودم و مخالفان که در اکثریت بودند نظرشان بر توهین آمیز بودن بود که در نهایت نظر همان‌ها شد.
  • این که من درحال تبدیل فله‌ای «دین بهائی» به «بهائیت» هستم دروغی هست که شما به من می‌بندید. اصل ماجرا این گونه است. ابتدا شما و تایید تمام مقالات را با واژه غیر مصطلح و شبه‌آمیز «دیانت بهائی» پر می‌کردید و هر جایی هم که کسی واژه‌ای به جز این استفاده می‌کرد به «دیانت بهائی» تغییرش می‌دادید.(در واقع فله‌ای کار شما دو نفر بودید). پس از سر و صداهایی که بابت این واژه شد برای کم کردن موج اعتراضات ابتدا «بهائیت» را با بهانه توهین آمیز بودن رد می‌کردید و به جای آن واژه ناقص «بهائی» را با اضافه کردن یک «دین» (برای رساندن مفهموم!) پیشنهاد می‌دادید و هین پیشنهاد نظر خود را به صورت گسترده عملی هم می‌کردید! در این میان مدیرانی بودند که پیشنهاد خویشتن‌داری تا مشخص شدن نتیجه بحث می‌دادند(که الان غیب‌شان زده) و ما خویشتنداری می‌کردیم و شما دو دوست گرامی مخصوصاً تایید جان از فرصت استفاده می‌کردید و ضمن انجام تغییرات مورد نظرتان، بحث را بی‌پاسخ می‌گذاشتید. حالا همادعا می‌کنید ما در حال فله‌ای عوض کردن هستیم!!!
  • بهائیت مثل مسیحیت و یهودیت خیلی هم رایج است و جز شما دو نفر کس دیگری چنین عقیده‌ای ندارد. حتی از یک کاربر یهودی هم سوال شد و او هم بر خنثی بودن واژه تاکید کرد. این که مخالفان بیشتر چنین واژه‌ای را به‌کار می‌برند از بابت آن است که اصولاً مخالفان این دین هزاران برابر موافقان‌ش هستند. من هم با مثال به شما ثابت کردم که واژه‌ای مثل اسلامیت جایی که ساختار دستوری را به هم نریزد توسط مسلمانان به کار برده می‌شود. اما ظاهراً علاقه‌ای به اظهار نظر در مورد آن نداشتید و ندارید!
  • وقتی مسلمان یهودی و لائیک و مجهول الدین و در و دیوار می‌نوازند که «بهائیت» طرفدارانه نیست. توقع دارید ما چه کنیم؟
  • استفاده نکردن بهائیان دلیل بر عدم بی‌طرفی نیست. مسلمانان هم محمد را با پیشوند «حضرت» به کار می‌برند. آیا در دین‌های دیگر هم محمد را حضرت محمد خطاب می‌کنند؟ اگر نمی‌کنند آیا قصد توهین دارند؟
  • من اگر خودم را مالک مقاله می‌دانستم نمی‌گذاشتم ویرایشات کاملاً جانبدارانه شما بیش از ۶ هفته این‌جا بماند. شما هم سعی کنید همراه با این بحث تغییرات دیگر قاطی مقاله نفرمایید. اما اگر نمی‌توانید جلوی خود را بگیرید من صبر می‌کنم بعد از مشخص شدن وضعیت این واژه به آن ها هم می‌رسم!
    احساس من در مورد بی‌طرفی ممکن است غلط باشد اما احساس همه، نه!
  • جواب دیانت و دین بهائی را که دو سه خط بالاتر گفته‌ام. اما در مورد احساس همه مبنی بر بی‌طرف بودن واژه «بهائیت» نیازی به مدرک نیست، زیرا ویکی‌پدیا با اجماع می‌گردد!◄-- سپهرنوش/بحث (۱۷:۲۹) ۳ تیر ۱۳۸۶
حتی یک حرفتان را هم با ذکر یک منبع نگفتید، بروید و ببینید که از هزاران کتاب و مجموعه ادبی و نحوئه نگارش ادبی و ادبیات فارسی و فرهنگ های لغت، منبع اورده شده است و شما فقط با شلوغ کردن قصد محو کردن ان ها را دارید و تمام حرفتان دارای یک منبع است، آن هم احساس طرفدارانه شما که نقض مستقیم بی طرفی است.! شب خوش. اشتباه بنده هم در احترام به شما و استفاده نکردن از دیانت بهائی بود، زیرا مقاله با دیانت بهائی شروع شده و شما باید به دنبال اثبات غیر از ان، حتی استفاده از دین بهائی باشید! باز هم شب خوش! Taeedxy ۱۹:۳۸، ۲۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
من شلوغ می‌کنم و همه رد!!! این استدلالات و منابع شما دو نفر مورد پذیرش هیچ‌کدام از شرکت کنندگان در بحث قرار نگرفته است! جالب آن‌جاست که در استفاده از «دیانت بهائی» و «دین بهائی» شما و نوید هم با هم اختلاف دارید!. راستی یکی دو روزه که فعالیت‌تون تو مقالات دیگر هم زیاد شده. توجه کنید که دکمه‌هایی به جز «خنثی سازی» هم وجود دارندها! ◄-- سپهرنوش/بحث (۲۲:۱۸) ۳ تیر ۱۳۸۶

برای جلوگیری از ندیدن!

[ویرایش]
  1. در فرهنگ معین، چیزی به نام بهائیت وجود ندارد. بهائی است.
  2. کتاب دستور زبان فارسی تالیف دکتر نادر وزین پور: در بخش پسوندها و پیشوندها پسوندی به نام «یّت» یا حتی «ت» نداریم. چیزی که وجود دارد. «یّه» است، در تعریف آن هم آمده‌است «در دنبال کلمات مختلف، بر تشکیلات و اماکن و نام اقوام، فرقه‌ها، و غیر اینها دلالت می‌کند.» شاید احساس من هم درت توهین به خاطر این فرقه‌ها باشد.
  3. همچنین باز در مورد گوگل: درست است که مخالفین از دین استفاده نمی‌کنند ولی حتی یک موافق و یا بی طرف نباید در بین آنها باشد؟
  4. بازهم بارها تاکید کرده‌ام خود «بهائی» زمانی که لازم باشد مفهوم دین را می‌رساند ولی در نهایت «دین» یا «آئین» هم در صورت ابهام می‌تواند آنرا تکمیل کند.
  5. در انگلیسی هم اکثرا در جائی که لازم است، از Bahai Faith استفاده می‌شود که فکر می‌کنم - تاکید می‌کنم که ترجمه‌اش همان آئین است.
  6. فرهنگ معین:
آئین: شرع، شریعت، کیش، مثال:آئین اسلام
دین: کیش و آئین
دیانت:دینداری کردن، دینداری و ...
و ده ها دلیل دیگر که با بی طرف نبودن خودتان حاضر به دیدن آن نیستید...

ّTaeedxy ۱۹:۴۷، ۲۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

  • در فرهنگ رایج چیزهایی به نام «بهائیت»، «مسیحیت» و «یهودیت» وجود دارد و بسیار هم رایج هستند و دوست و دشمن هم به کار می‌برند.(این را شما دو نفر هم به خوبی می‌دانید)
  • احساس جمیع بحث کنندگان و بحث نکنندگان بر توهین آمیز نبودن این «یّه» دکتر نادر وزین پور است و احساس شما دو نفر که از قضا هر دو بهائی هستید بر احساس جماعت مذکور که از قضا از ادیان مختلفی هستند نمی‌چربد!
  • در مورد استفاده موافق و بی‌طرف. موافق زنده در مورد «یهودیت» در همین ویکی خودمانن داریم که زمین و آسمان می‌دانند یهودی است. و همین فرد می‌شود موافق بی‌طرف در مورد «بهائیت». همین‌طور مواردی با سرچ واژه «اسلامیت» می‌بینیم که مسلمانان در مواقع لزوم این واژه را نیز به کار برده‌اند که نشان از «غیر توهین‌آمیز» بودن‌ش است. این که شما دو نفر هر بی‌طرفی را طرفدار می‌نامید و هم کیشان‌تان با تعصب دین‌شان را می‌نامند، تقصیر ما نیست.
  • باز هم تاکید می‌کنم که خود «بهائی» مفهوم دین را نمی‌رساند و اضافه کردن «دین» و «آئین» قبل از آن دقیقاً تبلیغ است، خصوصاً وقتی واژه‌های رایج‌تر و بی‌طرف‌تر موجود هست.
  • در این‌جا فارسی می‌نویسیم، پس از بهتر است از متون فارسی مثال بزنیم که همه‌جا می‌نویستند «بهائیت».

◄-- سپهرنوش/بحث (۲۲:۱۸) ۳ تیر ۱۳۸۶

باز هم که احساستان و نظر شخصیتان را منبع خود قرار دادید. به نظرتان کدام یک از این نظراتتان که نظر شخص شماست و اگر بخوام دانشنامه ای جواب بدم، تحقیق دسته اول است را می توان جواب داد؟ بهمحض اطلاع این جا دانشنامه است و اگر منبعی برای حرفتان ندارید بهتر است بر روی دکمه "این صفحه را ویرایش کنید" کلیک ننمائید. چون وقت همه را تلف می کنید. نظرات شما قابل احترام و خواندن است، اما در وبلاگ ها نه ویکی‌پدیا. پس سعی کنید از قالب وبلاگ و زندگانی گذشته تان خارج شوید و در قالب دانشنامه به بحث با دیگران بپردازید.

در مورد قبول کردن منابع و ... هم شاهکار جدیدی ارائه فرمودید، این که منابعتان را هیچ کس قبول نمی کند و نظر دیگری دارند. باز هم محض اطلاع که این جا دموکراسی و رای ها و نظرها معنی و مفهوم ندارد. مهم منابعی است که ارائه می شود و متاسفانه شما فکر می کنید منبع احساستان و نظراتتان منبع مورد قبولی برای این دانشنامه است، که خوب متاسفانه این طور نیست. شاد و مسرور باشید و سعی کنید به جای شلوغ کردن صفحات و خارج کردن بحثها از مسیر اصلی و خارج کردن بحث های زیبای دانشنامه ای به بحث های ضعیف و جنجالی وبلاگ ها، رویه دیگری پیش بگیرید هم به نفع شماست و هم به نفع دانشنامه. چون مطمئن باشید با این رویه تان به جائی نخواهید رسید. میزان آنلاین بودن و سرعت نوشتن کلمات طرفدارانه زیاد فرقی در حال موفقیت افراد در ویکی پدیا نخواهد داشت. Taeedxy ۰۶:۲۹، ۲۵ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

ترتیب چیدمان

[ویرایش]

ترتیب چیدمان ادیان یا از روی جمعیت است که در این صورت مسیحیان باید در بالای مقاله باشند و نه اسلام. اگر بنا به ترتیب حروف الفبا است که غالبا اینگونه است، ترتیبش متفاوت است! نوید ۱ تیر ۱۳۸۶ ۲۲:۰۳ (UTC)

مطرح کردن این موضوع در این موقع بیشتر برای منحرف کردن بحث قبلی است. چند روز صبر کنید، به این هم می‌رسیم! ◄-- سپهرنوش/بحث (۰۰:۳۱) ۳ تیر ۱۳۸۶
پ‌ن: این هم توسط «رامین» درست شد. بحث قبل را دریابید! ◄-- سپهرنوش/بحث (۰۱:۱۴) ۳ تیر ۱۳۸۶

اسلامیت

[ویرایش]

نوید عزیز سلام . اسلامیت واژه‌ای‌ست که به هیچ وجه مصطلح نیست ولی بهائیت هست . در ضمن اگر نیاز به اجماعی باشد برای به‌کار نبردن بهائیت بهتر است آن را از طریق رای‌گیری یا هر مجرای دیگری درخواست کنید . تلافی کردن آن هم به این صورت بچه‌گانه در شان شما کاربر باسابقه نیست . ممنون . --روح ۰۶:۵۸، ۲۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

سلام. هدفم تلافی نبود. گفتم همه چیز یک دست شود بهتر است. در جریان هستید که در اینجا به هیچ عنوان رایج بودن مطرح نیست. بی طرفی مطرح است. اگر همه یت داشته باشند، اسلام هم باید داشته باشد. اگر نه، پس لزومی ندارد اصراری بر بهائیت باشد! آن هم زمانی که به خاطر رایج بودن و همراه با اضافات و توسط مخالفان به یک لفظ کاملا توهین‌آمیز تبدیل شده‌است. شاید برخی تا در موقعیت طرف قرار نگیرند، این موضوعات را درک نکنند. که البته باز هم به این موضوع شک دارم. نوید ۳ تیر ۱۳۸۶ ۰۷:۱۲ (UTC)
استفاده از کلمه خود ساخته هم زیر پا گذاشتن بی‌طرفی است . --روح ۰۹:۱۵، ۲۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
دوست عزیزمان سپهرنوش کمی بالاتر اشاره کرده‌اند که هم موافق و مخالف از آن استفاده می‌کنند. خود ساخته نیست. نوید ۳ تیر ۱۳۸۶ ۰۹:۴۸ (UTC)
فکر کنم دوست عزیزمان در مورد دین بهایی این نظر را داده‌اند نه اسلامیت . شاید هم اشتباه می‌کنم . چون بحث بالا را کامل نخوانده‌ام . ضمنا جای درست جواب من هم همان جا بود نه اینجا که شما آورده‌اید . چون جواب نوشته قبلی شما بود . اگر آن را بالا تر از نوشته حسام میزدم حق داشتید برای رعایت توالی زمانی آن را به زیر نوشته حسام منتقل کنید . --روح ۱۰:۰۲، ۲۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
  1. دوست عزیز ما با هم پدر کشتگی نداریم که. برای راحتی شما نقل قول سپهرنوش را می‌آورم: «کلمه «اسلامیت» رو تو گوگل سرچ کنید و ببینید که در انواع و اقسام سخنرانی‌ها و خبرها چه موافق و چه مخالف مورد استفاده بوده. -- سپهرنوش/بحث (۱۴:۱۴) ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶»
  2. یک نگاه بی‌اندازید، شما متنتان را در بین صحبت‌های من و حسام گذارده‌اید دوست عزیز. نه چیدمان زمانی دارد و نه موضوعی. فکر کنم می‌خواستید بالای صحبت حسام بگذارید که اشتباها آن را بین این دو گذاشته‌اید، من هم اشتباها آنرا بر خلاف هدف شما (با وجود اینکه کف دستم را بو نکرده‌بودم)، آوردم و به ترتیب زمانی چیدم. اگر هدفتان این است، من منتقل می‌کنم به آنجا، اگر هدفتان چیز دیگری بوده است، خودتان اقدام کنید. چون دیگر چیزی به ذهنم نمی‌رسد. نوید ۳ تیر ۱۳۸۶ ۱۴:۴۹ (UTC)
معلوم است که پدرکشتگی نداریم . من که گفتم متن بالا را کامل نخوانده‌ام و شاید اشتباه کنم . بی‌خیال . --روح ۱۵:۱۹، ۲۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
جناب نوید en:WP:POINT. حسام ۰۷:۲۲، ۲۴ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
سلام حسام جان، خوش آمدی. من متوجه نشدم، این را در تائید من گفتی یا رد آن. دلم برای بحث‌های قانونی تنگ شده‌بود. البته به نظر من رهنمود کاملا ناقص و بی‌ربطی است. اگر هم در هدف بنده شک داشتید. بنده در ابتدا هدفم را کاملا واضح گفته‌ام. حفظ بی‌طرفی.نوید ۳ تیر ۱۳۸۶ ۰۷:۳۵ (UTC)

نوید گرامی که هیچ‌کس حق ندراد در هدفتان شک کند. آن لینک‌هایی که داده‌ام را بخوانید و ببینید که در چه جاهایی از واژه «اسلامیت» استفاده شده. دستور زبان‌تان هم که بد نیست گرامی! ◄-- سپهرنوش/بحث (۱۷:۳۷) ۳ تیر ۱۳۸۶

دین مسیح

[ویرایش]

این طوریش را ندیده بودم . دین مسیح دیگر چه صیغه ای ست . در مورد بهائیت مشکل هست که فعلا به دین بهایی تبدیل شده . به نظرم رای گیری ، چیزی ، لازم است . مرگ یکبار شیون یک بار . --روح(زاپاس) ۱۷:۰۹، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

فرهنگ معین؛ جلد ۶؛ صفحهٔ ۲۳۵۱؛ ستون راست؛ سطر ۱۴ --> «...آئین مسیح و اسلام...» Raamin ب ۱۷:۲۴، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
رایج هم هست؟ یعنی به جز خود معین کسان دیگری هم استفاده می‌کنند؟◄-- سپهرنوش/بحث (۲۱:۴۷) ۷ تیر ۱۳۸۶
رایج بودن رو با چی اندازه می‌گیرید؟ دماسنج؟ ;) Raamin ب ۲۱:۴۹، ۲۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
ذکر آن در چند فرهنگ معتبر کفایت می‌کند. --رستم ۲۱:۵۱، ۲۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
[۶] Raamin ب ۲۱:۵۲، ۲۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
سرچ بالا فقط یه صفحه رو نشون می‌ده که دوبار توش «دین» و «مسیح» پشت سر هم اومده شاید سرچ تو گوگل خیلی بهتر باشه تا یه صفحه از یه سایت:
نتیجه سرچ تو گوگل:
"دین مسیح" با ی فارسی ۶۲۳
"دين مسيح" با ي عربی ۸۷۴
"مسیحیت" با ی فارسی ۱۲۲۰۰۰
"مسيحيت" با ي عربی ۱۶۶۰۰۰
تفاوت رواج «مسیحیت» با «دین مسیح» مثل تفاوت رواج «کروات» می‌مونه با «دراز آویز زینتی»! ◄-- سپهرنوش/بحث (۰۰:۴۹) ۸ تیر ۱۳۸۶

نکاح یعنی جفت شدن شتر نر با ماده

[ویرایش]

جای بسیار خرسندی است که واژه نکاح به ازدواج برگردانیده شده است. واژه نکاح در عربی یعنی عمل سکس کردن و عمل همخوابی شتر نر با ماده. و این با همسری مردم که پیمانی بسیار ژرف تر و مقدس تر از معنی سکس دارد متفاوت است. و البته شرم زا. چون درست است که در ازدواج همخوابی هم صورت می گیرد ولی ازدواج برای همسری و یک پیمان است نه تنها برای نکاح.--خندان ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۳۱ (UTC)پاسخ

پیوندهای خارجی اصلاح شدند (سپتامبر ۲۰۱۹)

[ویرایش]

سلام همکاران ویرایشگر.

من به‌تازگی ۲ پیوند خارجی موجود در ازدواج را اصلاح کردم. لطفاً ویرایشم را بازبینی کنید. اگر پرسشی دارید یا می‌خواهید ربات پیوندها یا چند صفحه را نادیده بگیرد، لطفاً این راهنمای ساده را برای دریافت اطلاعات بیشتر ببینید. من تغییرات زیر را انجام دادم:

لطفاً برای اصلاح خطاهای ربات به راهنما مراجعه کنید.

با احترام.—InternetArchiveBot (گزارش اشکال) ‏۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۵۴ (UTC)پاسخ

پیوندهای خارجی اصلاح شدند (اکتبر ۲۰۱۹)

[ویرایش]

سلام همکاران ویرایشگر.

من به‌تازگی ۱ پیوند خارجی موجود در ازدواج را اصلاح کردم. لطفاً ویرایشم را بازبینی کنید. اگر پرسشی دارید یا می‌خواهید ربات پیوندها یا چند صفحه را نادیده بگیرد، لطفاً این راهنمای ساده را برای دریافت اطلاعات بیشتر ببینید. من تغییرات زیر را انجام دادم:

لطفاً برای اصلاح خطاهای ربات به راهنما مراجعه کنید.

با احترام.—InternetArchiveBot (گزارش اشکال) ‏۱۲ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)پاسخ