پرش به محتوا

بحث کاربر:Complect89: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آخرین نظر: ۱ ماه پیش توسط علی خورشیدی در مبحث حذف منابع
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید
←‏حذف منابع: بخش جدید
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه مبحث جدید
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
:اما در مورد شما قرار بود اینطور بگویم که لزوما اثار هر کسی را به مقالات اضافه نکنید مانند جناب منصوری که اثارش پر از ایراد است [[کاربر:Complect89|Complect89]] ([[بحث کاربر:Complect89#top|بحث]]) ‏۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۴ (UTC)
:اما در مورد شما قرار بود اینطور بگویم که لزوما اثار هر کسی را به مقالات اضافه نکنید مانند جناب منصوری که اثارش پر از ایراد است [[کاربر:Complect89|Complect89]] ([[بحث کاربر:Complect89#top|بحث]]) ‏۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۴ (UTC)
::خیلی ممنون [[کاربر:مسلم گرایلی|مسلم]] ([[بحث کاربر:مسلم گرایلی|بحث]]) ‏۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۶ (UTC)
::خیلی ممنون [[کاربر:مسلم گرایلی|مسلم]] ([[بحث کاربر:مسلم گرایلی|بحث]]) ‏۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۶ (UTC)

== حذف منابع ==

سلام

اخیرا ویرایش هایی در مقالات [[خوارزمشاهیان]] و [[ایلخانان]] داشته اید و اقدام به حذف منابع همراه با عناوین این دو حکومت کرده اید.

این دو سلسله در منابع بین المللی به عنوان امپراتوری در نظر گرفته میشوند و با این عنوان از آنها یاد میشود.

ایرادی ندارد که ما عنوان "امپراتوری" را که در منابع غربی هست، به ویکی فارسی نیز بیفزاییم به خصوص که دارای منبع نیز باشد بنابراین لطفا این عناوین و منابع مقالات را حذف نکنید.

با تشکر [[کاربر:علی خورشیدی|علی خورشیدی]] ([[بحث کاربر:علی خورشیدی|بحث]]) ‏۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۱ (UTC)

نسخهٔ ‏۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۱

حذف نکنید

درود مجدد، لطفاً متن هایی که در صفحه بحث هست را حذف نکنید با تشکر رودکی (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)پاسخ

درود بر شما حتما Complect89 (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۳ (UTC)پاسخ

پیشنهاد

درود؛ کلاً در رابطه با تغییرات اخیرتان، توصیه می‌کنم نگاهی به این بحث بیفکنید: بحث کاربر:Huji/بایگانی ۵۱#ملیت. با احترام — KOLI ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۵ (UTC)پاسخ

ایران صفوی

سلام. این عبارت یکی از بزرگترین شاهنشاهیها را من بعنوان مبالغه حذف کردم و شما دوباره اضافه کردید. من منابع را چک کردم منبع شماره ۱۳ که اصلا شماره صفحه ندارد. منابع ۱۰ و ۱۱ و۱۲ هم اشاره ای به این نکرده اند. لینک ها را در اینجا میگذارم اگر ویکی اجازه بدهد وگرنه که میتوانید بروید در گوگل بوکس ببینید : منبع ۱۱ : https://books.google.ca/books?redir_esc=y&id=IpFhLDUw20gC&q=safavi#v=onepage&q=safavid&f=false منبع ۱۲‌:‌https://books.google.ca/books?redir_esc=y&id=E9-YfgVZDBkC&q=safavid#v=snippet&q=safavid&f=false منبع ۱۰ که اصلا صفحه ۳۱۳ آن میرود در داخل بیبلیوگرافی و مطلب ندارد. اینهم لینک آن : https://tile.loc.gov/storage-services/master/frd/frdcstdy/ir/irancountrystudy00curt_0/irancountrystudy00curt_0.pdf

حالا نکته مهم دیگر من اینست که حتی اگر غربیها گفته باشند این از بزرگترینها بوده از نظر مساحت گفته اند. ما خود میدانیم که صفویه از نظر فرهنگ ایران را تضعیف کرده اند تکثر مذهبی جامعه را از بین برده اند و خشونت کرده اند جلوی علم را سد کرده اند. شما اگر مطلبی دارید بفرمایید . لطفا یا در بحث من بنویسید یا در اینجا اگر جواب میدهید باسم کاربری صدا بزنید تا به من پیام بدهد.

فرات۱ (بحث) ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۴ (UTC)پاسخ
درود جناب فرات حرف های شما مورد قبول است باید به منابع دقت کرد ولی همین‌گونه در ویکی پدیای انگلیسی با همین منابع و این متن گذاشته شده و اگر اندکی وقت بدهید در حال بررسی اولین انها هستم
اما درباره ی بزرگترین باید بگویم بله به لحاظ وسعت میباشد و به همین دلیل است روبه‌روی آن شاهنشاهی‌های ایران نهاده شده Complect89 (بحث) ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۹ (UTC)پاسخ
با سختی زیاد آن صفحه پیدا شد و متن چنین بود the Safavis marks the reemergence in Iran of a powerful central authority within geographical boundaries attained by
former Iranian empires. The Safavis declared Shia Islam the
state religion and used proselytizing and force to convert ...the

در صورت نیاز اگر پیوند را بخواهید خواهم فرستاد

البته بدون منبع هم میتوان این را گفت و بله صفویه بزرگ‌ترین حکومت یا شاهنشاهی ایران بعد اعراب بوده با این حال نظر شخصی بنده این است که چنین چیزی بیشتر شبیه یک اطلاع است تا ویژگی و سلجوقیان که به طور کلی یا تا جایی شاهنشاهی ایران نبوده اند اما بسیار موفق‌تر بوده اند Complect89 (بحث) ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۱۳ (UTC)پاسخ
با سلام. ابتدا عرض کنم که قصدم عیبجویی نبوده چون میدانم وضع ویکی فارسی چطور است و خودم هم وقتی دیده ام صفحات خالی هستند خیلی ترجمه از انگلیسی آورده ام و مرجع را هم همینطوری آورده ام بامید اینکه کار حجم پیدا کند دیگران هم جذب بشوند و در آینده کم کم تصحیح کنیم. در مورد منابع انگلیسی شما حالا زحمت بکشید ببینید من آنهایی را که دیدم این عبارت را نگفته بودند. در مورد خود متن فارسی من اخیرا که اطلاعاتی بدست میاورم بتدریج میبینم این صفویه بیشتر ضرر زده اند تا سودمند بوده باشند. حالا اگر خواستید در آینده راجع به اینهم بحث خواهیم کرد ولی من در متن مقداری از این ضرر ها را آورده ام. اینکه گفته اند صفویه ایران را دوباره تاسیس کرده هم زیاد معتبر نیست و اینها بیشتر نظرات مستشرقین هست که از ما توقع بهتر بودند نداشته اند. بنظرم خودمان باید واقعیات خودمان را بهتر تعریف کنیم اینکه ایران همیشه در فرهنگ مردم بوده و اتفاقا بزرگتر از ایران صفوی بوده و الان هم میتوان آنرا حتی از شمال تاجیکستان مشاهده کرد....حالا شما بعداز خواندن آن منابع بفرمایید باز بحث میکنیم. ضمنا اگر پاسخ میدهید شناسه من را با علامت اتساین قبل آن بزنید تا به من پیام برسد و بیایم بخوانم وگرنه فراموش میشود. با تشکر فرات۱ (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۶ (UTC)پاسخ
سلام . مثل اینکه شما وقت نکردید منابع را بررسی کنید. به من اعتماد کنید چون نگاه کرده ام. در ضمن اصطلاح ؛یکی از برزگترین بنظر من کلا اشتباه است چون بزرگترین فقط یکی میتواند باشد نه چند تا! از نظر مساحت هم فکر میکنم سلجوقیان بیشترین مساجت را داشته اند البته بنظر من مساحت کافی نیست و باید صفت که میدهیم همه چیز را در بر بگیرد. با اجازه شما من اینرا تغییر میدهم. اگر نکته ای هست باز بفرمایید. فرات۱ (بحث) ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۸ (UTC)پاسخ
درود جناب فرات پیامم را بالاتر ندیدید؟ که به انگلیسی آن متن را نیز فرستادم Complect89 (بحث) ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۶ (UTC)پاسخ
در حقیقت دوست گرانبها منظور این نیست که صفویه ایران را دوباره تاسیس کرده بلکه منظور این است که یک شاهنشاهی ایرانی است و حکومت ایرانی محسوب میشود چیزی که ایلخانان یا سلجوقیان تماما نبودند و نیز آن واژه بزرگترین این را نمیگوید که یکی فقط وجود داشته و این مفهوم را میرساند که چندین حکومت ایرانی در گذشته بوده اما به اندازه ی صفوی بزرگ نبودند و البته گفته شد که این به دید وسعت و پهناوری است. و اما تیموریان در واقع بیشترین پهناوری را بعد از اسلام در ایران داشته اند. Complect89 (بحث) ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۷ (UTC)پاسخ
جناب فرات آیا هستید پیام من را مشاهده نمودید Complect89 (بحث) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)پاسخ
سلام. لطفا وقتی در صفحه خودتان به دیگری پاسخ میدهید یک علامت @ در کنار آیدی او قرار بدهید تا به او اطلاع برسد و بیاید بخواند وگرنه ممکن است اتفاقی بیاید یا ممکن است نیاید.... من متن انگلیسی که نوشتید خواندم . چیزی از بزرگترین پادشاهی در آن نیست. اشکال دیگر من خود اصطلاح ؛یکی از بزرگترین: بود. که میگویم خوب بزرگترین خودش یکتا است چند بزرگترین که معنی ندارد.
حالا بگذریم که شما اگر صفویه را ببینید معمولا قبیله ای زندگی میکردند و این اصطلاح پادشاهی واقع یک سیستمی مثل پهلوی یا پادشاهی انگلستان را در ذهن انسان تداعی میکند در صورتیکه بزرگترین پادشاه صفوی شاه عباس اول چادر نشین بوده و جهانگردانی مثل دلاواله که رفتار او را توضیح میدهند شباهتی با پادشاهان نداشته ..حالا این خارج از بحث ما ست ولی آخر اصطلاح شاهنشاهی که دیگر یک پله بالاتر هم میرود. فرات۱ (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۱ (UTC)پاسخ
درست است سخن شما دیگر حرفی نیست واقعا هم مشکلی پیش نمی آید اگر بزرگترین وجود نداشته باشد، متن پایین تر از آن توضیحات بهتری داده. و اما بخش دوم صحبت هایتان، مگر میشود صفویه پادشاهی نباشد دربار آنها پس چه میگوید دیگر صفویان هر چی بودند یک معماری و ساخت و ساز را داشتند مطمئنید که شاه مملکت در چادر زندگی میکرده است؟ حالا این مشکل ما نیست در واقع پادشاهی یا شاهنشاهی نگوییم چه بگوییم؟ حکومت صفوی پس القاب شاهنشاه آنها چه خواهد شد پادشاهی نباشد پس شاه عباس سر قبیله ی خان های صفوی میشود؟ اصلا امپراتوری صفوی در ادبیات غرب مشهور است چطور چنین چیزی ممکن است
@فرات۱ Complect89 (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)پاسخ
با سلام . فکر کنم این علامت اتساین را باید در سمت چپ قرار دهیم چون ایندفعه هم کار نکرد! خودم هم در حال یادگیری این هستم! ههه ...بله با شما در مورد پادشاهی موافقم خوب نکته ای اشاره کردید این ساختمانهایی که شاه عباس در اصفهان ساخته بوده..البته فکر کنم اکثرا فقط در زمان این شاه بوده و تا جایی که من خواندم خود شاه عباس هم قسمت بزرگی از سال در حال کوچ بوده و توی چادر از اینور به آنور میرفته و یکی از دلایلی که فیدبک میگرفته همین بوده... من سفرنامه دلاواله رو که خواندم رفتار شاه عباس شبیه شاهها نبود بیشتر شبیه رییس قبیله یا سردسته لاتها که توی هزار دستان نشان میدهد بود... حتی در مورد ایرانی بودن اینها خوب اقوام ترکمن آناتولی بودند بیشترشان در منطقه غرب ایران تا شاید نزدیک آنکارا بودند ...البته خوب بدلیل اینکه ایران مجموعه اقوام بوده خوب میشود گفت ایرانی بودند ولی شاید ترک ایرانی بهتر باشد... جنگهایی هم که با عثمانی راه انداختند بیشتر بخاطر این بوده که دو قبیله ترک متخاصم بودند و اینرو من دقیقا خواندم توی مجموعه ایده ایران که میگه اصلا اینها هدفی در تاسیس ایران نداشتند این اتفاق در نتیجه این درگیریها رخ داد!....حتی درگیری شیعه و سنی هم فروکش کرده بوده ولی اینها به زور اینرو دوباره زنده میکنند! میدونیم که مذهبی هم نبودند شیعه برای اینها توی همون درویش بازی و مهدویت خلاصه میشده... خلاصه اینکه از شما متشکرم و من خودم هم در حال یادگیری هستم فقط هرچه میخوانم بیشتر میفهمم که این صفویه چه تخریب بزرگی انجام دادند و با اینکه مساحت بزرگ بوده فکر میکنم از نظر انسانی و فرهنگی خیلی خیلی کوتوله بودند و خیلی هم ایران و ایرانی رو کوچک کردند. فرات۱ (بحث) ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۲۴ (UTC)پاسخ
درود دوباره
بله سخنان شما درست است جناب فرات من راستش به این نتیجه رسیدم همین متن بماند بهتر است. چون که اگر "یکی از بزرگترین" را حذف کنیم، متن بی ارزش یا بی اهمیت میشود و همینطور ممکن است ابهامی ایجاد کند که مگر صفویه شاهنشاهی ایران بعد حمله ی اعراب بوده و دیدم اگر "یکی از" را حذف کنیم انگار افشاریه کوچکتر از صفویه بوده! و اگر هم "بزرگترین" را حذف کنیم یعنی "یکی از شاهنشاهی‌های ایران بعد حمله ی اعراب بود" باز هم بی ارزش می‌شود و افزون بر مبهم شدن مانند جریان اول، لزومی هم پیدا نمیکند و خیلی دور است! (درباره ی این نکته در ادامه بیشتر توضیخ خواهم داد).
و بله این صفویان واقعا جای تعجب برایمان گذاشتند با کار های عجیب‌شان، آنجا که گفتید سردسته لات ها بسیار خندیدم واقعا فکر نمیکردم چنین زندگی داشته باشد و اینها به گفتار خودتان کار هایی کرده اند که باعث پسرفت های زیادی شده مساحتشان نیز آنچنان بزرگ نبوده چرا که فتوحات شاه عباس در غرب حفظ نشد و قبلش نیز عثمانی تا نیمی از ایران پیشروی کرده بود به شکلی که حکومت صفویه به کلی در افغانستان امروزی و یک مقدار از ترکمنستان و پاکستان امروزی و نیز مرز های غربی همین مرز های امروز ایران با قفقاز مستقر بود.
در واقع ایرانی بودن این سلسله به دودمان صفوی وابسته است و چندی هم مفهوم مبهم دارد ولی تا جایی که در ویکی پدیای انگلیسی یا منابع میبینیم در کل خاندانی ترکیبی بودند حالا فارغ از اینکه جد کُردی آنها واقعی باشد یا خیر اما مطمئنا از بومی های آذربایجان بودند و در گذر زمان ترک شده اند البته این را باید گفت که قبایل قزلباش برخواسته از آناتولی، بسیار در این قضیه و اعتقادات شیعه نیز نقش داشتند. این را میتوان به ویژه در شاه اسماعیل دید که خودش را مسلمان و ترک و ایرانی میدانست و به همان ترتیب از لفظ غازی، ختایی و نام‌ بزرگان ایران باستان یا اساطیر آن استفاده میکرد، او میتواند مثال بارز یک ترک ایرانی باشد.
و نیز ایرانی بودن سلسله صفوی اگر به دلیل خاندانش نبود مانند سلجوقیان ترکی ایرانی محسوب می‌شد. اما حالا مقاله ی شاهنشاهی ایران (یا به همان مفهوم پادشاهی های ایران) نامی از ایلخانان یا تیموریان و... نیاورده که این به ما میگوید یا باید نام این مقاله به شاهنشاهی ایرانی تغییر پیدا کند (که درست نیست)، یا سلسله های دیگر به آن افزوده شوند و من نیز پیوند متن صفوی را حذف و آن را به ایرانی تغییر دادم که دیگر اشتباه نشود.
و بله دقیقا ماجرا های جنگ ها که گفتید درست بود اما خوب است این متن در ویکی پدیای فارسی نیست که دوباره کشوری با نام ایران تاسیس کردند!
و در آخر هم یک گزیده از بررسی چگونگی شیعه بودن صفویان که به قزلباش ها نیز مربوط میشود برایتان میگذارم:
حرکت صفویان نوعی بازگشت به گذشته بود تا خوانش دیگری از اسلام را به شیوه‌ای خشونت‌بار و در گیر و دار دو نگرش غالیانه ـ صوفیانه و سپس فقیهانه احیا کند. در این گذار خونین زیان‌های فراوانی نه تنها به اهل سنت ایرانی که به شیعیان ایرانی تحمیل شد. بانیان این تفکر نه از جغرافیای ایران بلکه از درون قبایل آناتولی و شام برخاسته بودند که از لحاظ طرز تفکر و شیوۀ معیشیت بسیار بدوی به نظر می‌رسیدند. اینان در واقع همان قبایل قزلباشی بودند که دور جنید گرد آمدند و حتی او و بعدها حیدر و شاه اسماعیل را به مقام الوهی رساندند. باورهای مذهبی آنها التقاطی از ایده های دنیای شمنی و ترکی تا طرز تلقی غالیانه بود که با تصوف عامیانه و کیش شخصیت‌پرستی و ادعاهای الوهی آمیخته بود.
با سپاس فراوان از شما کاربر فرات۱ Complect89 (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۱۳ (UTC)پاسخ
با سلام مجدد. بله . تا جایی که من مطالعه کردم منطقه ایران در آنزمان بعداز مغول خیلی هرج و مرج بوده و این قزلباش هم من مقداری در بخش انگلیسی دیدم و ترجمه هم کردم آوردم که اینها بیشتر درویش و خیلی نادان و خشن بوده اند و اصلا از دین اسلام و داستان زندگی امامان شیعه اطلاعی نداشتنند بعضی وقتها شیخ حیدر و اسماعیل براشون میشده علی بعضی وقتها مهدی و ارادت درویشانه و بقول معروف ذوب در ولایت اینا بودند تا جایی که هر جنایتی هم میکردند از جمله لواط و آدمخواری و بچه خواری و زنده خواری !! من با خیلی از عربها که حرف میزنم اونها میگن ونیزیها و پرتقالیها روی اسماعیل سلطه داشتند چون میدونی که مادر و مادر بزرگش مسیحی از اروپای شرقی بودند و خیلی از عربها میگن اینا نقشه بوده که دو دستگی درست کنن..... تا اونجایی که من چک کردم شیعه ای که به ما رسیده مال اونها هم نیست چون چیزی بلد نبودند . بیشتر ساخته مجلسی هست بیشتر از مراسمها و عزاداریها و کلا تلقی که ما نسبت به امام حسین و مهدی و غیبت و این مسایل داریم در واقع توی اواخر صفویه هست.
عرضی که دارم اینکه اگر چک کنید من خیلی روی این مقاله نوشته ام اگر شما دوست دارید و وقت دارید بفرمایید همکاری کنید مقداری این روشنگری بیشتر بشه برای مردم. یکی مسیله دین و دولت باید بیشتر روشن بشه که آقای هاشم آقاجری روی این کار کرده من کتابش رو نتونستم پیدا کنم یک سری چیزهایی که مجلسی وارد کرده اعم از مراسم که مثلا شریعتی میگه اینها رو از کلیسای اروپا آورده و یک سری خرافات که وارد کرده... مسیله بعد هم اینکه صفویه چند تا درگاه داره بستگی به اینکه شخص چه چیزی تایپ بکنه آیا میشه اینها رو بیشتر به هم نزدیک کرد که مردم بیشتر بسمت این مقاله اصلی برسند. چون مثلا دودمان صفویه خیلی خلاصه تر هست و اطلاع چندانی نمیده.
با تشکر فرات۱ (بحث) ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۹ (UTC)پاسخ
یک مطلب رو هم عرض کنم. این اینترنت موقعیت خوبی بوجود آورده برای ما که از مشکلات تاریخی رنج میبریم. ما که نمیتوانیم خیلی از این مشکلات را حل کنیم ولی متوانیم تلاش کنیم گوشه هایی از حقایق تاریخی را روشنگری کنیم ...مردم مقداری تعصب روی افراد دارند مثلا یکی میگوید شاه اسماعیل فلان و بهمان است یکی دیگر به شاه عباس ارادت تام دارد و اینها باعث تعصب و درگیری است. ما اگر بتوانیم مقداری از این اسطوره پردازیها رو حل کنیم اثر خوبی خواهد داشت. مثلا معلوم کنیم فلان شاه یا شخصیت فلان عیب و ایراد را هم داشته خودبخود آن طرفداران را نرم میکند! در این راه من دست شما و دوستان دیگر را میبوسم تشریف بیاورید از لابلای کتابها و مقالات گوشه های تاریک را روشن کنیم و این به جامعه و بشریت کمک میکند. فرات۱ (بحث) ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۱۴ (UTC)پاسخ

گاه‌شماری پیشدادیان و کیانیان

درود بر شما دوست ارجمند و گرامی Complect89

گاه‌شماری که بنده افزودم براساس ویکی‌پدیای انگلیسی است (اگر به مقاله پادشاهان پیشدادی و کیانی در ویکی‌پدیای انگلیسی رجوع کنید می‌بینید) و همینطور بر اساس گزارش‌های اوستا و شاهنامه فردوسی و دیگر منابع ایرانی (که از شاهنامه فردوسی الگو برداری کردند) است

و همین‌طور میدانیم که پادشاهان پیشدادی و کیانی، پادشاهانی اساطیری بودند و این اعداد چند صد ساله، گزارشی است که اوستا و فردوسی به ما می‌دهند Immortal Eranshahr (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۰۴ (UTC)پاسخ

منظور شما را از گاه‌شماری متوجه نشدم من درباره ی مدت زمان فرمانروایی پادشاهان اسطوره ای که در آن بخش قرار داده اید سخن گفتم که در ویکی پدیای انگلیسی نیز چنین چیزی وجود ندارد چرا که اعداد دقیقی وجود ندارد و نیز هرگز هم ممکن نیست.
و حتی این دو پادشاهی وجودشان هم ثابت نشده Complect89 (بحث) ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۶ (UTC)پاسخ
منظور من از گاه‌شماری همان مدت زمان بود
مقاله هایی مانند جمشید، ضحاک و فریدون را به زبان انگلیسی در بخش «External links» اگر بروید در آنجا مدت زمان پادشاهی آمده و ذکر شده است.
همچنین مدت زمان پادشاهی بر اساس اوستا، تاریخ طبری، شاهنامه فردوسی و ... است و میان هیچ یک از اینها هم مدت زمان پادشاهی اختلافی نیست و درباره واقعی بودن یا نبودن این پادشاهان، در ویکی داده/Wikidata ذکر شده که اینها پادشاهانی اساطیری/Legendary هستند و نه واقعی؛ پس ملاک بر اینه که آنها اساطیری هستند و واقعی نیستند.
برای وجود این دو پادشاهی پیشدادی و کیانی هم در بخش مرکزی ویکی داده/Wikidata آمده که دودمان اساطیری هستند. Immortal Eranshahr (بحث) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۱۰ (UTC)پاسخ
درست است تشکر
اما اکنون بهتر این نیست که در مقاله ی درفش کاویانی بخش استفاده برداشته شود؟ چرا که حقیقت و افسانه نمیتوانند کنار هم قرار بگیرند و البته یک نکته ی دیگر، آن هم اینکه واژه ی دوره که دیگر همان مفهوم عهد را دارد آن را هم نمیپذیرید؟Complect89 (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)پاسخ
واژه دوران (همانطور که قبلاً گفتم) اشاره به یک بازه زمانی بسیار گسترده دارد، واژه دوره اشاره به یک بازه زمانی کوتاه تر دارد مانند دوره هخامنشی یا دوره ساسانی و واژه عهد اشاره به یک بازه زمانی کوتاه تر از دوره دارد مانند «در عهد کوروش» یا «در عهد خسرو».
بابت مقاله درفش کاویانی هم سپاسگزارم که خبر دادید، اسطوره را از تاریخ جدا کردم. Immortal Eranshahr (بحث) ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۱۰ (UTC)پاسخ
بزرگوارید تشکر. بله درست است من بیشتر به دلیل سره سازی این سخن را گفتم که خود طرفدار آن هستید
و راستی من مقاله ی کیانیان را بهبود بخشیدم یک ویرایش دیگر لازم دارد نگرشتان درباره ی آن چگونه است؟ Complect89 (بحث) ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۴۸ (UTC)پاسخ
بله بنده از سره سازی پشتیبانی میکنم ولی قانون ویکی پدیا (ویکی‌پدیا:شیوه‌نامه) این اجازه را نمی دهد.
همچنین درباره کیانیان آن چند بیتی که افزودید، اصلا به پایتخت بودن بلخ هیچ اشاره ای نکرده بود و آن منبعی که افزودید هم همینطور و آن منبع را بررسی که کردم، دیدم که اشاره به خاستگاه هندواروپاییان (آریاییان) دارد و نه کیانیان و بلخ (اینکه بلخ پایتخت کیانیان بوده یک باور نادرست میان مردم افغانستان است ولی در شاهنامه ذکر اینکه بلخ پایتخت بوده نشده)
و همچنین بیشتر شاهنامه پژوهان همین باور را دارند که تنها استخر در پارس پایتخت کیانیان بوده، ولی برخی هم می گویند که شهر کیلان (در شمال ایران) پایتخت دوم کیانیان بوده ولی نام این شهر حتا یک بار هم در شاهنامه نیامده است Immortal Eranshahr (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)پاسخ
بله متاسفانه یک سری از افراد افغانستانی چنین ادعا های بی پایه دارند اما این را بگویم که جناب immortal به غیر از اولین منبعی که اضافه کرده بودم که درست نبود یعنی درست مورد بررسی اش قرار نداده بوده ام اما سایر آنان که درست بودند چرا حذف کردید برای نمونه تاریخ بلعمی که مستقیما به پایتخت کی قباد اشاره کرده است یعنی نمیتواند دست‌کم در حد شاهنامه باشد؟ حالا آنکه بلعمی کتاب تاریخی نوشته و برای همین کار از او استفاده میکنند تا شاهنامه، اما شاید شما بگویید کافی نیست باید بگویم که منبع از تاریخ مسعودی و مورخان غربی نیز دارم و حتی متن‌‌هایی از زامیاد یشت اوستا نیز موجود هستند که البته شما برگشت زدید قرار بود با دومین ویرایش اصلی اضافه گردانم
همچنین آن شعر های فردوسی به این اشاره داشتند که پایتخت به بلخ منتقل شده یا دست‌کم یک شهر مهم بوده مانند پادشاهی لهراسب که همه از همه جای دنیا به آنجا می‌آیند و نیز یک آتشکده هم بنا میشود، چرا همه جای دنیا به تختگاه اصلی یعنی استخر نرفتند؟ حتی اگر تاریخی به مسئله نگاه کنیم گفته ی فردوسی درباره بلخ و آتشکده ی برزین نیز غلط است و حقیقت این است که در خراسان و شرق ایران بوده اما میبینید باز هم استخر نیست و نیز مهمترین داستان در حقیقت پادشاهی گشتاسب است چرا که فردوسی بسیار واضح به تختگاه بودن بلخ اشاره کرد و این دوره نیز با ظهور زرتشت و گسترش آیین او همراه است همانطور که در مجمل التواریخ و القصص، تالیف شده در میانه‌های نیمه‌ی سده‌ی ۶ قمری نیز آمده است که زرتشت: از آذربایگان به بلخ رفت و… کتاب بستاق که ایشان ایستا و دستا خوانند بر گشتاسپ عرضه کرد.
اما حتی گفته شده که زرتشت در بلخ متولد شده که دیگر جای سخن نمیگذارد
ولی شما برای شما سوال باشد چرا باید در بلخ باشد باید این را دانست که به دلیل متن های باستانی اوستا و حقیقت تاریخی است که اقوام آریایی ابتدا به افغانستان کنونی پیش از ایران وارد شده بودند و نیز نام قدیمی افغانستان یعنی آریانا هم کم و بیش گواهی چنین چیزی را میدهد استخر دست‌کم در قدیمترین حالت خود پیشینه ای از زمان هخامنشیان دارد حالا آنکه بلخ خیلی بیشتر است و پیشینه ی آن به زمان مهاجرت آریایی ها بر میگردد (باختر یا تمدن باختر)
زامیاد یشت اوستا که در سخنانم اشاره کردم به واضحی درباره ی مکان و جغرافیای پادشاهان کیانی توضیح داده و نام رود ها و مکان هایی برده است که در افغانستان امروزی قرار دارند
و نیز شما حتی سخن آرتور کریستنسن که به درستی گفته بود القاب متعلق به ایرانیا شرقی بوده و هخامنشیان و ماد ها از این القاب استفاده نمیکردند بی دلیل حذف نمودید
و صد البته هیچ شاهنامه پژوهی بنده پیدا نکردم که درباره ی پایتخت کیانیان چنین گفته باشد همه ی آنها مطالب هرز اینترنتی بودند
با احترام
@Immortal Eranshahr Complect89 (بحث) ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)پاسخ
درود. بله درست می فرمایید و مطالب بازگردانی شد؛
(ولی فقط در حد آگاهی و اطلاع درباره خاستگاه آریاییان (هندواروپاییان) هم بگم که اگر به مقاله زبان‌های هندواروپایی رجوع کنید هم در مورد خاستگاه آریاییان نظریه های گوناگونی وجود دارد و نخستین کسی که در جهان فرظیه اینکه خاستگاه آریاییان در استپ های روسیه بوده را خود آقای آرتور کریستنسن مطرح کرده؛ همچنین درباره اینکه زرتشت در بلخ زاده شده یا نه هم اختلاف است و در خود مقاله زرتشت هم آمده که وی در ایران‌ویج زاده شده و امروزه ایران‌ویج را در آذربایجان یا سیستان و یا در ری در نظر می گیرند)
همچنین پیشنهاد می شود که اگر در مقاله های پیشدادیان، و کیانیان و همه پادشاهان پیشدادی و کیانی (و همانند آنها) اگر خواستید پیوند ابهام‌زدایی بلخ را ایجاد کنید، «بلخ (در منابع)» این مقاله را ایجاد کنید (همانگونه که بنده در کیانیان افزودم).
با سپاس Immortal Eranshahr (بحث) ‏۳۱ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۳ (UTC)پاسخ
تشکر از مهرورزی گهربار شما حتما آن کار را نیز در زمان نیاز به کار خواهم برد
بله درباره زرتشت درست گفتید
بله جناب کریستنسن اشاره ی نزدیکی به آنچه یا آن نظریه که حال حاضر مورد قبول است گفته اما من منظورم اولین سکونت گاه های آریاییان به سمت جنوب است که در نواحی شرقی ایران یعنی افغانستان امروزی بوده و کم کم به غرب متمایل میشود
همچنین چند تغییر کوچک در مقاله ی کیانیان قرار است اعمال کنم
همچنین در مقاله ی شاهنشاهی ایران به نظر من باید تمامی سلسله های ایران افزوده شود چرا که سلجوقیان، غزنویان، تیموریان، ایلخانان و... شامل شاهنشاهی یا پادشاهی ایران هستند و مقاله به معنی شاهنشاهی ایرانی نیست همچنان که در خود متن مقاله هم از تمام شاهان این سلسله ها نام برده شده و همینگونه در حقیقت هم از القاب شاهنشاه یا پادشاه ایران استفاده کرده بودند
سپاس Complect89 (بحث) ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۱۴ (UTC)پاسخ

ایران صفوی

با سلام و درود

بنده سال های سال مطالعات تاریخی داشتم و چند روز پیش کاربر ویکی پدیا شدوم تا برخی از اطلاعات که به غلط ذکر شده را اصلاح کنم و یا اطلاعاتی را بیفزایم.یکی از این اشتباهات که بسیاری با خواندن آن دچار باور غلطی می شوند این است که با ظهور صفویان ایران پس ساسانیان توانست تمام بخش های ایران را یکپارچه کند اما این حرفی کاملا غلط است ،چرا که صد سال پیش از صفویان امیر تیمور لنگ که یک ایرانی بود توانست تمام بخش های ایران را به دست آورد و حتی به روسیه و هند نفوذ پیدا کند این در حالی هست که صفویان نه تنها اولین حکومتی نبودند که ایران را یکپارچه ککردند بلکه حتی بر تمام ایران(منظور بنده ایران بزرگ است نه ایران امروزی در مرز بندی های سیاسی)تسلط نداشتند منظور من این است که آنان نتوانستند ماوراءالنهر و شام را به دست آورند.نوشتن این موضوع که صفویان پس از چندین صده بر کل ایران دست یافتند و ایران را یکپارچه کردند در واقع تخریب حیثیت و فرهنگ و تاریخ قدرتمند ایران است

به علاوه بنده در طی چند ویرایش واژگانی بیگانه مثل مدرن را به نوین تغییر دادم اما شما آن ها را هم مجدد به حالت اول بر گرداندید.

در آخر این را بگویم بنده در مورد روستای پدرم اطلاعاتی افزودم اما شما آن را به حالت اول برگرداندید و دلیلی برای این موضوع نیاوردید

امیدوارم متوجه اشتباهات خودتان باشید


با سپاس مسلم گرایلی (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۰۳ (UTC)پاسخ

دورد جناب مسلم گرایلی بسیار هم ارجمند و نیکو است که شما به بررسی مقالات و پژوهش درباره ی آنان میپردازید. لازم به سخن به ترتیب درباره ی گفته هایتان این می‌باشد که درباره ی صفویان اگر کمی افراد دقت داشته باشند متوجه این خواهند شد که منظور از این که صفویان ایران را یکپارچه کردند در حقیقت این بوده که اولین حکومت ایرانی با تاکید دوباره ایرانی به شکل گسترده پس از ساسانیان این کار را کرده اند است، و این متن آغازین اگرچه در اول متن مقاله وجود دارد اما آن چنان ویژگی مثبتی نیست بیشتر یک اطلاع می‌باشد و درباره ی خوب یا بد بودن آن حکومت نیست.
اما درباره ی تیمور لنگ باید گفت که چگونه این را میگویید او یک ایرانی بوده؟ پس از پژوهش ساده یا نگاه به مقاله ی تیمور لنگ میتوان فهمید که "تیمور در خانواده‌ای از قبایل برلاس، یک قبیله تُرک‌زبان با اصالت مغول، در ماوراءالنهر و در شهر «کش» — از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی) — در ۱۳۳۵ میلادی متولد گردید" و ایشان پیوسته خود را به عنوان نواده و ادامه دهنده ی راه چنگیز می‌دید او نمیتواند ایرانی باشد و همچنین بله این را میدانیم پیش از صفویان، تیموریان یا ایلخانان و سلجوقیان پهناور‌تر بودند و ایران را یکپارچه کردند اما این را نیز باید دانست که ایرانی یا دست‌کم تمام ایرانی نبودند (تنها به قوم و تبارشان مربوط نمی‌شود بلکه فرهنگ و ادعا ها و سخنان و چیز های دیگر نیز شامل هستند).
واژه مدرن به نوین را میتوانید برگردانید مشکلی ندارد و نیز آن روستا یک منبع در مقاله اش ذکر شده که گفته های شما در آن منبع وجود ندارد و باعث اشتباه شدن نوشتار و گمراهی خواننده خواهد شد اگر منبعی در این مورد دارید همراه با متن آن اضافه کنید.
با احترام Complect89 (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۳۴ (UTC)پاسخ
خیلی ممنون از فرمايشاتتان
این رو باید عرض کنم که بر همگان آشکار است که تیمور به هیچ وجه مغول نبود و او تنها علاقه به این داشت که خود را مغول و از نوادگان چنگیز خطاب کند آن هم به دلیل اهداف سیاسی اما این دلیل نمی شود که او مغول بوده در مورد ترک بودن او باید گفت بله او ترک بود و از قبیله برلاس بود اما آیا این به این معنی است که او ایرانی نبوده،او در سمرقند متولد شد که یکی از مراکز مهم فرهنگ ایرانی بوده و او کاملا فرهنگ و تفکر ایرانی داشته،این را باید عرض کنم که ترک بودن تنها زمانی به عنوان ملیت به حساب می آید که شخص در قزاقستان(ترکستان)باشد تیمور به علاوه اینکه در ایران به دنیا آمد ، فارسی سخن می گفت و کتاب منم تاریخ جهانگشا را به زبان فارسی نوشت(البته تیمور نوشتن نمی دانست و هرچه می خواست می گفت و برای او می نوشتند)این هم درست است که تیمور خود را مغول می دانست اما اینکه شخصی خودش را چگونه معرفی کند هیچ اهمیتی ندارد برای مثال امروز بخش بسیار بسیار اندکی از کرد های کشور می گویند ما ایرانی نیستیم اما آیا ما باید بپذیریم،شما می فرمایید تیمور از یک قبیله ترک بود و به این دلیل ایرانی نیست،بنابراین سلسله های صفویه افشاریه قاجاریه و بسیار از سلسله های با اهمیت ایران ایرانی نبوده اند همچنین بنده هم همانطور که از نام خانوادگی ام پیداست از قبیله گرایل هستم و ترک هستم پس ایرانی نیستم؟!
این را هم عرض کنم که نباید گمان کنیم که امروزه مردمان آسیای مرکزی(به غیر از قزاقستان)ترک های اصیل هستند بلکه آنان به دلیل مهاجرت ترک ها از قزاقستان و ازدواج میان ترک ها و فارس ها و تسلط شوروی بر آن دیار تنها زبان مردم آنجا به ترکی تغییر کرد( حتی حکومت های ترک زبانی که آنجا حکومت می کردند زبان رسمیشان فارسی بود)اما اصل و ماهیت مردم آسیای مرکزی که ایرانی(فارس) است تغییر نکرده و تنها زبان مردمان آن دیار به ترکی تغییر یافته و این دلیل نمی شود آنان ترک باشند برای مثال آیا امروزه مردم مصر نژاد عرب دارند؟خیر بلکه آنان زبانشان عربیست و خودشان به هیچ وجه خود را عرب نمی دانند اما بر عکس در جایی دیگر مثل عراق که شرایط مشابهی با مصر دارند(یعنی آن سرزمین به دست عرب ها افتاد و به دلیل تسلط چندین ساله در آنجا زبانشتن عربی شد،)اما قومیت آنان که فارس و کرد و لر و لک و... بود تغییر نیافت اما متاسفانه اینان به دلایلی خودشان را عرب می دانند در واقع وضعیت عراق مثل ‌‌کشور های ترکمنستان و ازبکستان است و وضعیت مردم عراق مثل تیمور لنگ
در آخر این را بگویم این امروز این امر که تیمور در پی بازسازی امپراتوری چنگیز بود تا حدی مورد تردید واقع شده برای مثال او بار ها در برابر دست دراز های حاکم روسیه یعنی توقتمیش سکوت کرد و او را نصیحت کرد اما در آخر چون او به دست درازی به قلمرو تیمور ادامه داد تیمور مجبور شد به او حمله کند و پس از فتح روسیه از آنجا خارج شد و تنها به نفوذ بر آنجا رضایت داد و حاکمی برای آنجا برگزید یا حتی پیش از اینکه به عثمانی حمله کند در پی ایجاد روابط دوستانه با بایزید اول افتاد اما او نپذیرفت و پس از شکست دادن او و تصرف تمام آناتولی گذاشت پسر بایزید یعنی سلیمان بر غرب آناتولی حکومت کند این اتفاق برای هندوستان هم رخ داد مسلم گرایلی (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۳۷ (UTC)پاسخ
اما جناب مسلم شما میتوانید درباره ی قبیله ی بارلاس چه در ویکی پدیای فارسی چه انگلیسی واضحا بخوانید که مغول بوده اند و کم کم ترکیزه شده اند نسب تیمور نیز وجود دارد که با جد چنگیز خان در واقع خود چنگیز خیر جد چنگیز که مغول بود یکسان است اما گفته هایتان در مورد سمرقند درست است ولی تا قبل حمله ی مغولان چرا که به کلی بیشتر اقوام ایرانی آسیای مرکزی قتل عام فرهنگ های آنان نابودی و دفن گردید و جای خود را به فرهنگ های ترکی-مغولی داد که بسیار طول کشید تا تیمور لنگ دوباره به قدرت رسید و سمرقند را از نو به شکل ترکی-مغولی که در گفتارم داشتم ساخت
اما اینکه خودش را ایرانی میدانست همچنان درست نیست نه نسبش ایرانی است و نه اینکه حتی چنین چیزی گفته لطفا منبعی برای حرف خود بیاورید گفته شده که او حتی خود از نواده چنگیز خان میدانست و دوست هم داشت ادامه دهنده ی راه او باشد حال انکه این کار سیاسی بوده یا خیر مهم نیست مهم این است در سخنان ما که ادعای ایرانی نداشته و نیز مطاقبا علاقه هم همینطور اینکه فارسی زمانی یاد گرفت و آن را میدانست بحث دیگری دارد
و سخنان خیلی عجیب شما که مرا بسیار به تعجب وا داشت کتاب منم تیمور جهانگشا بود!!! واقعا این حرف را زدید؟ چرا که اصلا این کتاب در واقع نوشته ی یک فرد فرانسوی از گردآوری خاطرات تیمور است که ضبیح الله منصوری آن را به فارسی ترجمه کرده
اما متاسفانه حق دارید حالا متوجه شدم شخصی مثل اینکه به تازگی این مقاله را به ویکی افزوده و در آن نوشته که به قلم تیمور لنگ چه مضحک!!! شما حتی میتوانید این کتاب را دیده و توضیحات ضبیح الله منصوری را در اول آن مطالعه کنید خودم این کتاب را یکبار تا حدودی خوانده ام
نه جناب گرایی گفتم که مسئله فقط قوم و تبار نیست حال انکه به فرهنگ و سخنان و ادعا ها نیز مربوط میشود هیچگاه سلسله ای مثل سلجوقیان حتی نام ایران بر خود ننهادند یا ایلخانیان کلا با تهاجم حکومتشان در ایران شروع شده نه اینکه از ایران رشد کند و نیز آن ها هم خود را ایرانی نمیدانستند و مغول میدانستند تیمور لنگ هم چنین بود او حتی در ایران مانند اصفهان قتل عام کرد شما میتوانید به وضوح همان نامه مظفریان به تیمور لنگ در منم تیمور جهانگشاه بخوانید که خطاب به او میگوید تو ادعایت چنگیز است در حد او نیستی و... گفتم اگر ادعای ایرانگرایی در مورد تیمور دارید باید منبعی معتبر معرفی کنید اما سلسله ی صفوی بار های بار ها چنین ادعا هایی کرده و حتی شاه اسماعیل خود ادعای فر کیانی نیز داشته
تیمور لنگ اصلا به روسیه نامی حمله نکرده چون که روس ها بسیار حکومت کوچکی در شرق اروپا داشتند بلکه در روسیه ی امروزی با حکومت اردوی زرین در جنگ بود و اینکه نخواسته است آن حکومت هایی که عرض کردید به طور کامل بگیرد باید بگویم خراج گزارشان کرد اما حاکمیت را به خودشان سپرد که این خود دلایلی دارد
اما در آخر درباره ی سخنانتان درباره ی جستار های وابسته به ملیت باید بگویم آن مردمی که مد نظر شما می‌باشد حتی اگر تاثیراتی از ایرانی ها یا زبان فارسی در خورشان وجود داشته باشد که این درست است اما آن ها را ایرانی نمیکند چرا که واضحا ترک هستند و ترکی صحبت میکنند فرهنگ ها و باور ها و ارزش های ترک‌تبارانه دارند و فارس و... نیستند اسم قوم قبایلشان روشن است برای نمونه ترکمن ها را میتوانید با یک جستجوی ساده قبایل هایشان را ببینید که از تکه یوموت سایریک گوکلان و... تشکیل شده اند ازبک ها ترکانی هستند که توسط عناصر مغولی و نوادگان چنگیز یعنی شیبانی ها نیز تاثیر یافته و سابقه ی ترکی طولانی دارند از هپتالیان و خاقانات گوک‌ترک و قراخانیان و قراختاییان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان و در بعد از مغولان با خانات جغتای و تیموریان و شیبانیان و... و تا جایی که میدانیم بله زبان فارسی به عنوان یک زبان اداری میان این حکومت ها جریان داشته ولی رایج در دودمان یا مردمی که خود ترک بودند خیر نبوده است و اما گفتید کرد ها میگویند خب شما میدانید کرد ها ادعای اشتباه میکنند اما این را نمیتوانید درباره ی تیمور که حتی ایرانی نیست بگویید شما این را به کرد ها میگویید چون میدانیم ایرانی تبار هستند اما ترک های آن موقع در مجاورت ایرانی چرا باید اینگونه در نظر گرفته شوند حتی امروزه در ایران، ترک ها، ترک های ایرانی نام دارند نمیتوان به هر حال ترک بودن آنها را رد کرد
و در ادامه در مورد عراق هم سخنان شما را متوجه نشدم در حال حاضر عراقی ها به صورت کلی عرب هستند و کرد ها نیز در شمال عراق زندگی میکنند یعنی چه که هنوز قوم هایشان فلان است؟
و همچنین مصری ها درست است عرب نیستند اما عرب زبان که هستند و این قضیه ی بسیار با ترک ها فرق میکند چرا که واقعا ترک هستند و این قابل اثبات است و خود را هم ترک میبینند اصلا چرا باید ایرانی بدانند چه چیزی از ایرانی بودند مگر دارند؟ تاثیرات که دلیل نمیشود تاریخ ترک ها نیز چیز ضعیفی نیست ولی متاسفانه که مصر هیچ چیزی از مصر باستان به ارث نبرده و تمام عرب است ادعا میکند عرب نیست حال آنکه جزو گستره فرهنگی عربی است و شما میتوانید این را خیلی روشن در مقاله ی جهان عرب یا در ویکی انگلیسی arab world بخوانید
زبان معیار اصلی میباشد شما حتی قومی چینی تبار در اروپا ببینید که مثلا در حال حاضر چند نسل به آلمانی صحبت میکنند دیگر آلمانی هستند حالا مهم نیست اجدادشان چه بوده
با احترام پایان Complect89 (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۱۷ (UTC)پاسخ
شما امروزه شاید بتوانید ادعا کنید ازبکستانی ها ایرانی نیستند ولی در دوران تیمور خیر،بله درست است امروزه فرهنگ ترک بر مردم ماوراءالنهر تا حدی چیره شده و فرهنگ ترکی-ایرانی در آنجا به وجود آمده اما در دوران تیمور چنین چیزی نبوده و بدیهی است که فرهنگ او و دیگر مردم ماوراءالنهر ایرانی بوده اما اینطور نیست که او از فرهنگ مغول و ترک استفاده نمی کرده ولی این استفاده بیشتر در زمینه کشور داری بوده( مثل یاسای چنگیز).در مورد قتل عام اصفهان بله درست می فرمایید تیمور بسیاری از شهر های بزرگ ایران مثل هرات و نیشابور و اصفهان را قتل عام کرد اما در ماوراءالنهر هم که زادگاه خودش بود قتل عام هایی کرد مثل قتل عام گرگانج و ویران کردن آن .در کل شما نمی توانید به دلیل قتل عام هایی که تیمور کرد او را متهم کنید که ایرانی نبوده یا برای ایران ارزش قائل نبوده چرا که پس از انجام ویرانی ها دست به آباد کردن آنجا می زده مثل بازسازی هرات.
این هم که می فرمایید پس از مغول فرهنگ ایرانی در آنجا از بین رفته کاملا غلط است ،بنده عرض کردم تا دورانی که امپراتوری روسیه بر آسیای مرکزی تسلط یافت مردم آنجا اکثرا به زبان فارسی تسلط داشته و زبان ادبی آنها فارسی بوده.بهتر است بازگردیم به مسئله تیمور ،این را بگویم در کل تیمور شخص وطن پرستی نبوده که بیاید بگوید من ایرانی هستم یا خیر زیرا لزومی نداشته و تنها بر این تاکید داشته که من از نوادگان چنگیز هستم.بعد هم تیمور در شهر سبز که نزدیکی سمرقند است متولد شده جایی که حتی امروزه قومیت فارس در آنجا زندگی می‌کند و در آنجا حتی امروز فرهنگ خالص ایرانی در جریان است طبیعتا در آن روزگار این جریان قوی تر بوده.در مورد ادعای من مبنی بر اینکه مصری ها عرب و مردمان آسیای مرکزی(به غیر از قزاقستان)ترک نیستند به مقاله ازبک ها در همین ویکی پدیا رجوع کنید در حال حاضر بخشی از این مقاله را اینجا می نویسم.(برخی از اقوامی که امروز ترک نامیده می‌شوند در اصل ترک نیستند بلکه ترک‌زبان شده‌اند برای نمونه می‌توان کشورهای عرب‌زبان مانند مصر و الجزایر را نام برد یعنی عربیزه شده‌اند نه این که از نظر تباری عرب باشند. اویغورها و ازبک‌ها از نظر نژادی، اقوامی به صورت کامل ترک نیستند و به نظر می‌رسد حدود ۷۰ درصد از ازبک‌ها، تاجیک‌های ازبک‌شده‌ای هستند که در صد سال اخیر ترکیزه و ترک‌زبان شده‌اند. در این خصوص خیلی از بزرگان مانند هرمان وامبری نوشته‌اند. روند ترک‌سازی تاجیک‌ها از قرن ۱۶ میلادی آغاز شد و همچنان ادامه دارد)این را هم نمی شود گفت که قبیله برلاس در اصل مغول بوده بلکه در اصل ترک بوده و به دلیل هجوم مغول نژاد مغول هم در آن نفوذ کرده در کل در آسیای مرکزی مردم بیشتر نژاد مخلوطی از فارس و ترک و مغول هستند.طبق گفته شما که عراقی ها عرب واقعی هستند پس عرب های کشور ما هم عرب واقعی هستند اما چنین نیست.بلکه مردم عراق تنها زبانشان عربی شده و قومیت اصلی آنها کرد و فارس و لر و لک و آشوری و...است. (امیدوارم منظور من را دریافته باشید.)بنابراین طبق گفته های شما اگر اشخاصی مثل یعقوب لیث صفاری نبودند و زبان عربی همچنان زبان رسمی مملکتمان می ماند و ما به زبان عربی صحبت می کردیم یعنی ما عرب بودیم یا می توانم طور دیگری منظور خود را بیان کنم ،طبق گفته های شما ما تا زمان یعقوب لیث صفاری که توانست زبان فارسی را به طور جدی احیا کند عرب بودیم یا حداقل بخشی از ما ایرانیان که عربی صحبت می کردیم عرب بودیم.
در آخرین موضوعی که گفتید 《شما حتی قومی چینی تبار در اروپا ببینید که مثلا در حال حاضر چند نسل به آلمانی صحبت میکنند دیگر آلمانی هستند حالا مهم نیست اجدادشان چه بوده》خودتان دارید می فرمایید اگر یک شخص بیاید در یک جای جدید ساکن شود و فرزندانش آنجا رشد کنند و فرهنگ آنجا را دریافت کنند آن فرزند اهل آن جای بیگانه است ،خب دیگر من هم همین را میگویم،بنده می گویم برلاس ها آمدند ایران، آنجا رشد کردند و فرهنگ ایرانی گرفتند در نتیجه تیمور ایرانی است،البته این به این معنی نیست که آنان فرهنگ اصلی خود را فراموش کردند بلکه آن را هم تا حدی حفظ نمودند.
اگر شما ایرانی بودن تیمور را که در ایران رشد کرد و فرهنگ ایرانی داشت رد می کنید پس باید امروزه ایرانی بودن کسانی که از نسل پیامبر اسلام هستند را هم رد کنید《 خاندان صفوی هم از نسل اولاد پیامبر بودند پس آن ها هم ایرانی نیستند》 ،باید ایرانی بودن آذربایجانی ها را هم رد کنید،باید ایرانی بودن خود من را هم که عرض کردم از قبیله گرایل هستم که این قبیله از قزاقستان به ایران مهاجرت کرد را هم رد کنید و هویت بسیاری از ایرانی ها را.در واقع عقاید شما باعث حقیر نمودن عظمت فرهنگی و تاریخی ایران می شود و باعث قدرت گرفت تجزیه طلبان.

با سپاس فراوان مسلم (بحث) ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)پاسخ

درود

درود بر شما وقت بخیر

پایه گذاران دومان اشکانی قبایل پرنی بودند. در واقعا هیچ قومی به نام پارت وجود ندارد بلکه اسم یک منطقه است همان ترکمنستان امروزی می شود

https://www.iranicaonline.org/articles/aparna-c3k


Acmilan12345 (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۲۷ (UTC)پاسخ

درود بر شما دوست گرامی
بله سخنان شما درست است من فردا برایتان درباره ی یک ویرایش خواهم گفت Complect89 (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۲ (UTC)پاسخ
فقط جناب Acmilan آیا شما همان رودکی سابق هستید؟ Complect89 (بحث) ‏۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۴ (UTC)پاسخ
درود بر شما وقت بخیر
نه من فقط یک صفحه کاربری دارم
البته یک صفحه کاربری قبلا داشتم ولی چون گوشیم خراب شد و با گوشی جدیدم هم نتوانستم آن را بازیابی کنم صفحه جدید و فعلی را باز کردم و به پیشنهاد مدیران گرامی آن را در صفحه کاربریم علنی کردم تا مشکلی پیش نیایید Acmilan12345 (بحث) ‏۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۳۰ (UTC)پاسخ

مسلم گرایلی

سلام،دوست عزيز شما در بحث یکی از کاربران ویکی پدیا نوشتید که مسلم گرایلی مقالات رو داغون کرده،ممنون میشوم بفرمایید بنده چه اشتباهی کرده ام. مسلم (بحث) ‏۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۵ (UTC)پاسخ

درود
شرمنده ام آن پیام پاک شد
کمی از دست ویرایش های نابخردانه چندین نفر به این نتیجه رسیده بودم که باید کاری با انها کرد
اما در مورد شما قرار بود اینطور بگویم که لزوما اثار هر کسی را به مقالات اضافه نکنید مانند جناب منصوری که اثارش پر از ایراد است Complect89 (بحث) ‏۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۴ (UTC)پاسخ
خیلی ممنون مسلم (بحث) ‏۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۶ (UTC)پاسخ

حذف منابع

سلام

اخیرا ویرایش هایی در مقالات خوارزمشاهیان و ایلخانان داشته اید و اقدام به حذف منابع همراه با عناوین این دو حکومت کرده اید.

این دو سلسله در منابع بین المللی به عنوان امپراتوری در نظر گرفته میشوند و با این عنوان از آنها یاد میشود.

ایرادی ندارد که ما عنوان "امپراتوری" را که در منابع غربی هست، به ویکی فارسی نیز بیفزاییم به خصوص که دارای منبع نیز باشد بنابراین لطفا این عناوین و منابع مقالات را حذف نکنید.

با تشکر علی خورشیدی (بحث) ‏۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۱ (UTC)پاسخ