سمغان: تفاوت میان نسخهها
ظاهر
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
IRaniiii.100 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: واگردانی دستی ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: واگردانی دستی ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سُمغان''' روستایی از توابع شهرستان [[شهرستان کوهچنار|کوهچنار]] [[استان فارس|استانفارس]] است |
'''سُمغان''' روستایی از توابع شهرستان [[شهرستان کوهچنار|کوهچنار]] [[استان فارس|استانفارس]] است. |
||
{{جعبه اطلاعات روستای ایران|نامرسمی=سُمغان|روینقشه=|عرضجغرافیایی=|طولجغرافیایی=|تصویر=سمغان.jpg|اندازهتصویر=|برچسبتصویر=|استان=فارس|شهرستان=کوهچنار|بخش=مرکزی|دهستان=سمغان|ناممحلی=سُمگو(ن)|نامهایدیگر=سِمُغون |
{{جعبه اطلاعات روستای ایران|نامرسمی=سُمغان|روینقشه=|عرضجغرافیایی=|طولجغرافیایی=|تصویر=سمغان.jpg|اندازهتصویر=|برچسبتصویر=|استان=فارس|شهرستان=کوهچنار|بخش=مرکزی|دهستان=سمغان|ناممحلی=سُمگو(ن)|نامهایدیگر=سِمُغون|نامهایقدیمی=سِه مُگان|سالبنیاد=پیش از اسلام|جمعیت=۲٬۱۲۸ نفر (سرشماری ۱۳۸۵)|رشدجمعیت=|تراکمجمعیت=|زبان=کوهمره ای|مساحت=|ارتفاع=۱۲۲۰|میانگیندما=|میانگینبارشسالانه=|شمارروزهاییخبندان=|کد آماری=۰۸۰۲۱۹|رهآورد=|پیششماره=|وبگاه=|جملهخوشامد=|پانویس=}} |
||
نام روستا در گویش محلی روستا {سمگون} و در گویش روستاهای اطراف سِمُغون و سِمِغون است .در قدیم نیز این روستا را {کُهمَرَه سمغون} می گفتند. |
|||
این روستا از قدیم بخشی از کوهمره نودان و کازرون بوده است؛چون کلانتری کوهمره در روستای نودان قرار داشت نام این کوهمره ،کوهمره نودان گذاشته شد. |
|||
مردم قدیم روستا برای معاملات و تامین وسایل مورد نیاز خود با طی کردن حدود ۳۶ کیلومتر پیاده یا با چارپایان به بازار کازرون می رفتند. |
|||
این روستا سال ۱۳۸۸ برای تشکیل بخشداری چنارشاهیجان از کوهمره منتزع و به چنارشاهیجان الحاق شد.همچنین تا سال ۹۸ جزئی از شهرستان کازرون بود که با ایجاد شهرستان کوهچنار،از کازرون جدا شد و به کوهچنار الحاق شد. |
|||
== جغرافیا == |
|||
روستای سمغان به علاوه باغستان ها، کوهستان ها و دشت های آن از شمال به دشمن زیاری، از شرق به دوسیران و بنرود، از جنوب به ملای انبار،چکک و نودان و از غرب به گَلگون، قندیل و روستای غوری مي رسد. |
|||
این روستا در سرزمینی کوهستانی قرار گرفته و دور تا دور روستا را کوه ها فرا گرفته اند. کوه های روستا عبارت اند از: کوه شاهنِشین، کوه سَرَک، کوه خانیَک، کوه گِشنیز، کوه سُهر(سُرخ)، کوه قلعه، کوه نِسا، کوه تالو یا سیمبند، کوه پُشتار، کوه کُلک(کُلیک) و کوه بِریمِل. |
|||
وجود چشمه های فراوان باعث شده اکثر مردم در ارتفاعات کوه ها و دشت های این روستا باغستان های وسیعی از انجیر، گردو، بادام، انار و انگور بسازند. |
|||
نام چشمه های روستا: چشمه بیگ، چشمه سیاهشیر، چشمه نَظَرگاه ،چشمه محمدصالح ،چشمه دِلیمون ،چشمه سِهقُومَک ،چشمه اُو گَرمَک ،چشمه هَسُو ،چشمه زُوَر ،چشمه مالچه ،چشمه مَورَک ،چشمه مُروا ،چشمه ماری ،چشمه چُکسَنَه ،چشمه نَرَک ،چشمه گَرِ پهن ،چشمه دُنگَک ،چشمه بَندو ،چشمه کوه سَرَک ،چشمه چَرزَنگال ،چشمه اُو تَهلو ،چشمه پازَنون ،چشمه بُزی ،چشمه بَرِروز(بین روستاهای سمغان و دوسیران)؛ متاسفانه برخی از چشمه ها به دلیل خشکسالی، خشک شده اند. |
|||
== طایفه ها == |
|||
سمغان دارای طایفه ها و فامیل های متعددی است.برخی از مردم به اشتباه گمان میکنند سمغان دارای سه طایفه محله بال ، سیاه شیر و شیخ است؛اما در واقع اینها نام سه محله از سمغان است. |
|||
<nowiki>#</nowiki> |
|||
فامیل ها: |
|||
کریمی ،پورقیومی ،نادری ،نوذری ،قیومی ،طهماسبی ،رضایی ،آقایی ،جوکار ،طاهری ،موسوی ،اسلام پناه ،بازیاری ،شفاهی ،امیدوار ،دهداری ،قاسمی ،مختاری ،خواجه ،بهرام زاده ،دهقان ،جاویدی ،مهرآوران ،غفوری فرد ،نورآبادی ،شفیعی ،آقایی پور ،قیومی پور |
|||
<nowiki>#</nowiki> |
|||
طایفه ها: |
|||
طایفه شیخ :فامیل پورقیومی |
|||
طایفه رئیس :فامیل نادری و کریمی (محله بال) |
|||
طایفه خواجه ای :فامیل قیومی و پورقیومی |
|||
طایفه خره ای :فامیل نوذری |
|||
طایفه طبیبان :فامیل اسلام پناه |
|||
طایفه سید :فامیل موسوی |
|||
طایفه گووَرگونی :فامیل قاسمی و مختاری |
|||
طایفه بَگ زاده :فامیل دهقان |
|||
طایفه سیاهشیر:فامیل آقایی و طهماسبی و طاهری و جاویدی |
|||
(طایفه بریزَکی :فامیل جمشیدی ،کشاورز ،نبوی منش) |
|||
<nowiki>#</nowiki>مردمان قدیم سمغان افراد را بر اساس نام طایفه شان صدا می زدند و نام طایفه شان را قبل از اسمشان می آوردند.مثلا: |
|||
خواجه ای ها:خواجه محمد،خواجه علی |
|||
رئیس ها:رِیس محمد،رِیس علی |
|||
شیخ ها:شیخ محمد،شیخ علی |
|||
و داناهای روستا را با نام مُلا صدا می زدند،مثلا:ملا محمد. |
|||
== اقتصاد == |
|||
شغل اکثر مردم روستا باغداری و انجیر داری می باشد.بیش از ۱۵۰۰ هکتار از کوهستان های سمغان زیر کشت محصولات کشاورزی (انجیر،انگور،انار،بادام،گردو و...) می باشد؛همچنین زمین های جنوب سمغان زیر کشت پرتقال،گندم،جو،عدس می باشد. |
|||
عده ای از مردم به دامداری مشغول اند.برخی از این دامداران تابستان به منطقه ی خوش آب و هوا و سرسبز سَرکَل سمغان کوچ می کنند؛امروزه جمعیت این دامداران بسیار کاهش یافته است. |
|||
[[پرونده:سرکل سمغان 2.jpg|جایگزین=سرکل سمغان]] |
|||
[[پرونده:باغستان سمغان۱.jpg]] |
|||
[[پرونده:باغستان سمغان۱ 2.jpg]] |
|||
== تاریخ == |
|||
● طبق گفته سر سفیدان سمغان در زمان های خیلی دور ۳ مرد از سمغانیان به یک مسافرت می روند و بعد برگشتن از مسافرت متوجه می شوند هیچ فرد دیگری،در سمغان نمانده است و همه فوت و ناپدید شده اند؛و بعد از این واقعه آن سه نفر با سه زن از جاهای دیگر ازدواج می کنند و یکی از آنها در محله بال(بالا)،یکی در محله سیاهشیر و یکی در محله شیخ خانه می سازند و نسلشان تداوم پیدا میکند ،این داستان را داستان سه قومک می نامند .این احتمال وجود دارد که نام سه مغان از اینجا گرفته شده باشد. |
|||
همچنین از بزرگان و سر سفیدان روستا نقل شده تا قبل از مسافرت آن سه نفر و ویرانی سمغان ،این روستا جمعیت بسیاری داشته به طوری که از منطقه سمغان به نام بیخ مُلَه در غرب سمغان تا بیخ باروگ و چشمه نظرگاه در شرق سمغان خانه بوده و خانه ها به هم چسبیده بوده است.به طوری که حیوانی از شرق سمغان می توانسه از روی پشت بام خانه ها تا غرب سمغان و بیش از دو کیلومتر دور تر رود. |
|||
●این روستا به دلیل کوهستانی بودن و موقعیت سوق الجیشی در زمانهای قدیم از اهمیت زیادی برخوردار بودهاست. بنا بر سخن مؤلف تاریخ نادری این روستا در زمان نادرشاه افشار و در یکی از لشکرکشیهای وی به مناطق جنوبی ایران به آتش کشیده شد. دلیل این أمر عدم اطاعت طایفه سمغانی از شاه افشار شمرده شدهاست). نادر پس از سرکوبی برخی از شورشهای داخلی از جمله شورشهای بختیاریها، در لشکرکشی خویش به جنوب فارس، منطقه ای که ایل سمغانیها در آن ساکن شده بودند را به آتش کشید و به گواه بسیاری از مردم این منطقه هنوز هم آثار این آتشسوزی در خاک این منطقه هویداست. البته در شاهنامه نادری به این واقعه اشاره ای نشدهاست و فقط به لشکرکشی نادر به منطقه فارس اشاره شدهاست .نکته جالبی که شاید هیچکدام از مورخان آن دوره بدان اشاره نداشتهاند علت پیوستن برخی از ساکنان منطقه جنوب غربی استان فارس به افغان هاست. بسیاری از ساکنان جنوب غرب فارس و منطقه سمغان در کازرون فارس به دلیل کینه دیرینه از صفویان و ظلم و ستم آنان به مردم زرتشتی مذهب سمغانی، سرانجام به افغانها پیوستند تا بدین طریق هم کیش خود را حفظ کنند و هم انتقام خویش و حملههای گسترده صفویان به دیار سمغان و پناهنده شدن این ایل بزرگ به مناطق کوهستانی شاپور را به نوعی تلافی کنند. شیراز از اولین شهرهایی بود که در لشکرکشی نصرالله خان به آن دیار به تصرف نیروهای غلزایی درآمد البته پس از مدتی فرستاده محمود یعنی نصرالله خان در یورش شیراز زخمی شد و محمود متأسف و محزون گردید (حسینی صفائی، ۱۳۷۸، ۱۵۹) پس از آن زیردست خان سمغانی جانشین نصرالله خان شد، وی که فردی زرتشتی بود و کینه زیادی از صفویان داشت به محاصره شهر شیراز ادامه داد و به گفته حسینی صفایی «وی به معیت تفنگ چیان سمغانی و گرمسیرات زرتشتی و سنی مذهب فارس، مثل جویم، خنج و فشور و غیره، شیراز را محاصره کردند و پس از محاصره ای طولانی مدت درنهایت شیراز به تصرف افغانها درآمد.به نقل از افراد كهنسال تا چند دهه قبل اهل تسنن در سمغان زياد بودند تا اينكه تحت فشار يكي از كدخدايان شيعه مذهب بنام شيخ حاجي به تغيير مذهب از سني به شيعه در آمدند. (همان، ۱۶۰). |
|||
اغلب مردم این روستا پس از این واقعه تلخ به شهرهایی چون کازرون، سپیدان (اردکان)، بیضا، خرامه و مزری در برازجان نقل مکان کرده اند. |
|||
قديميترين ریش سفیدان و بزرگان این روستا؛شیخ بندر پورقیومی،شیخ ایمور پورقیومی، عبدالرحمان پورقیومی، حاج بهمن مختاری، رئیس عیوضی نادری، حسین آقایی، حاج مذکور پورقیومی و سیاهمرز بازیار می باشند |
|||
== نام == |
|||
<nowiki>*</nowiki> نام روستای سمغان در واقع «سه مُغان یا سه مُگان» بوده و این بدین معنی است که در دوران باستان سه مغ زرتشتی در این روستا سکونت داشتهاند و بر همین اساس به مرور زمان از سه مغان به سمغان تغییر پیدا کردهاست (مُغ یا مُگ (جمع آن مُغان و موگان) به چِم دانا، عالم، بزرگ، تنها لقب ثبتشده از روحانیان ایران در دورهٔ ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی است. در دورهٔ اشکانی و ساسانی مغ برای موبدان زرتشتی بهکار میرفت. اولین کاربرد مغ در سنگنبشته بیستون و مربوط به گئومات مغ است؛ بنابراین مغها بزرگترین روحانیان زرتشتی در عهد باستان و دوران پیش از اسلام بودهاند که موبد موبدان نیز نامیده میشدهاند، از این رو به باور ساکنان روستا اسم سمغان از آن جا گرفته شدهاست.همچنین روستاهای اطراف سمغانیان را سِمُغونی می نامند. |
|||
<nowiki>*</nowiki> این روستا سه امامزاده به نامهای {شاه زینعلی}، {شاه طاهر} و {پیر جلیل} دارد که امامزاده پیر جلیل به باور سمغانیان محل قبر آن را کسی نمیداند. این سه امامزاده، سه مغ زرتشتی پیش از اسلام بودهاند و بنظر میرسد <nowiki>'''</nowiki>نام سمغان از اینجا گرفته شدهاست و نشان تاریخ کهن این دِه میباشد<nowiki>'''</nowiki>. ایرانیان بعد از حمله اعراب برای جلوگیری از آسیب رساندن به قبور شاهزادگان، مغان، سرداران و آتشکدهها و… آنها را امامزاده گفتهاند. |
|||
== زبان == |
|||
مردم این روستا به زبان [[زبان کهمرهای|کوهمرهای]] که یک زبان ارگتیو و بازمانده زبان [[زبان فارسی میانه|پارسیمیانه]] ساسانی است و حتی ویژگی هایی به جا مانده از زبان [[زبان فارسی باستان|پارسی باستان]] هخامنشی در آن دیده می شود، صحبت میکنند'''.''' |
|||
'''به پیوند [[زبان کهمرهای|زبانکوهمرهای]] مراجعه شود.''' |
|||
برخی افعال: |
|||
دادن:دادن (اُم دا:دادم) |
|||
نادن:نهادن، گذاشتن (اُم نا:نهادم) |
|||
شَییدن:توانستن (اُم شَیی:توانستم) |
|||
دَنیدن:دانستن (اُم می ذَنی:میدانستم) |
|||
اَندن:آمدن (اَندَم:آمدم) |
|||
لِشتن:اجازه دادن (اُم لِشت:اجازه دادم) |
|||
غیز کِردن:پریدن (غیز اُمکِه:پریدم) |
|||
دُهتن:دوشیدن (اُم دُهت:دوشیدم) |
|||
اِشتن:رفتن (بِشتَم:رفتم/نَشتَم:نرفتم) |
|||
گۆتن:گفتن (اُم گۆ:گفتم) |
|||
پُهتن:پختن (اُم پُهت:پختم) |
|||
واپَهتن:جمع کردن (اُم واپَهت:جمع کردم) |
|||
شَسِّدن:نشستن (شَسِدَم:نشستم) |
|||
اَوَسِدن، اُفتِدن:افتادن (اَوَسِدَم:افتادم/مُفتِدَم، می اَوَسِدمَ:میافتادم) |
|||
بِدن:بودن (بِدَم:بودم/بِدوم:بودیم) |
|||
بِدن، بیدن:داشتن (اُم بی:داشتم/امو بِده:داشتهایم)(مِن:دارم) |
|||
وابِدن:شدن (وابِدِی:شدی) |
|||
وابِدن:همراه داشتن (شو وابِدِه:به همراه داشته اند) |
|||
'''ضمایر شخصی:''' |
|||
مُو:من / تو:تو / اویُ:او / ما:ما / شما:شما / اونا:آنها، ایشان |
|||
'''جملات:''' |
|||
ūnā mayen: آنها میآیند |
|||
mom dedey/mom dīt: من تو را دیدم |
|||
tom mībeney: تو مرا میبینی |
|||
ma gōtey: بهت گفتم |
|||
šūwa mīgey: به آنها میگویی |
|||
īdamo om nemīšā: الان نمیتوانم |
|||
ūdamo mīšam: بعداً میروم |
|||
ta mīgam: به تو میگویم |
|||
ma fanā-š ke: گمش کردم |
|||
ūyo šū bowā: او را بخواهند |
|||
telīfūnom āde: گوشیم را بده |
|||
bonget mīkond: صدات میکند |
|||
šūma ūxaften: میخواهند بخوابند |
|||
tīr ma zaš: به او تیر زدم |
|||
to andey: تو آمدی |
|||
?ūšūm yā našūm: برویم یا نرویم؟ |
|||
xarow et ke: خراب کردی |
|||
bošo arī češma ow esbä: برو روی چشمه آب بیاور |
|||
om bū,et bū: داشته باشم، داشته باشی |
|||
ma/māš vāsond: از من بردارد |
|||
kä mīšey: چه موقع میروی |
|||
et šošte: شستهای |
|||
ampām biyow a mäjet: باهام بیا به مسجد |
|||
do mos anjī amrämū vāpaz:دو مشت انجیر همراهمان جمع کن. |
|||
== جمعیت == |
== جمعیت == |
||
این روستا در [[دهستان سمغان]] قرار دارد و براساس [[سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران|سرشماری مرکز آمار ایران]] [[سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۵)|در سال ۱۳۹۵]]، جمعیت آن ۱۱۸۸ نفر بودهاست.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده= |نشانی= http://www.amar.org.ir/Default.aspx?tabid=553|عنوان= نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۸۵|ناشر= درگاه ملی آمار ایران|تاریخ= |تاریخ بازبینی= ۱ ژانویه ۲۰۱۳|پیوند بایگانی= https://web.archive.org/web/20140924040844/http://www.amar.org.ir/Default.aspx?tabid=553|تاریخ بایگانی= 24 سپتامبر 2014|dead-url= yes}}</ref> |
این روستا در [[دهستان سمغان]] قرار دارد و براساس [[سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران|سرشماری مرکز آمار ایران]] [[سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۹۵)|در سال ۱۳۹۵]]، جمعیت آن ۱۱۸۸ نفر بودهاست.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده= |نشانی= http://www.amar.org.ir/Default.aspx?tabid=553|عنوان= نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۸۵|ناشر= درگاه ملی آمار ایران|تاریخ= |تاریخ بازبینی= ۱ ژانویه ۲۰۱۳|پیوند بایگانی= https://web.archive.org/web/20140924040844/http://www.amar.org.ir/Default.aspx?tabid=553|تاریخ بایگانی= 24 سپتامبر 2014|dead-url= yes}}</ref> |
||
امروزه اکثر مردم این روستا به دلیل کمبود امکانات به مناطق اطراف (ملای انبار ،قائمیه ،شیراز،کازرون و...) مهاجرت کرده اند و فقط ۱۱۸۸ نفر از سمغانی ها در روستای سمغان زندگی می کند. |
|||
{| class="wikitable" |
{| class="wikitable" |
||
! colspan="2" |جمعیت تاریخی |
! colspan="2" |جمعیت تاریخی |
نسخهٔ ۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۷
سُمغان روستایی از توابع شهرستان کوهچنار استانفارس است.
اطلاعات کلی | |
---|---|
کشور | ایران |
استان | فارس |
شهرستان | کوهچنار |
بخش | مرکزی |
دهستان | سمغان |
نام محلی | سُمگو(ن) |
نامهای دیگر | سِمُغون |
نامهای قدیمی | سِه مُگان |
سال بنیاد | پیش از اسلام |
مردم | |
جمعیت | ۱۱۸۸ نفر (سرشماری ۹۵) |
جغرافیای طبیعی | |
ارتفاع از سطح دریا | ۱۲۲۰ |
کد آماری | ۰۸۰۲۱۹ |
جمعیت
این روستا در دهستان سمغان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۱۱۸۸ نفر بودهاست.[۱]
جمعیت تاریخی | |
---|---|
سال | جمعیت |
۱۳۷۵ | ۲۶۴۸ |
۱۳۸۵ | ۲۱۲۸ |
۱۳۹۰ | ۱۶۷۷ |
۱۳۹۵ | ۱۱۸۸ |
منابع
- ↑ «نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۸۵». درگاه ملی آمار ایران. بایگانیشده از اصلی در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۳.