پرش به محتوا

بحث:حجاب اسلامی

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آخرین نظر: ۲۶ روز پیش توسط اکوان در مبحث این مدخل حجاب اسلامی باید حذف گردد


احکام نبود انواع بود که ترجمه شده از ویکی انگلیسی بود. ،‌ سعی کنید آنچه را که حذف می‌کنید بخوانید که بعد موجب پشیمانی است،‌ و در ضمن اگر احکام باید حذف شوند،‌ چرا خود چند ثانیه قبل در دو واگردانی آن ها را برگردانید؟ :) --رستم ۲۱:۵۳, ۱۲ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

من آمدم کپی کنم و بعد تغییرات را بدم Cut کردم، ممنو که واگردانی کردید اشتباه مرا :-) فقط خواستم در خلاصه ذکر کنم که این همه رساله احکام نباید باشد اما گویا 5000 کاراکتری را حذف کردم :-)) ممنون از واگردانی، عذرخواهی می کنم. Taeedxy ۲۱:۵۴, ۱۲ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

البته فکر کنم شما هم انواع نماز را حذف کردید! -- نوید ۲۱:۵۵, ۱۲ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

taleghani

[ویرایش]

mishe manbae oon harfe ayatolah taleghani ro ham ro net maloom konid ke mmovassagh tar baashe ... dar zemn man khodam ham mikhastam bebinam mostanad ... mamnoon az lotf shoma بیشین بینیم بابا.................

تصویری که برای این صفحه گذاشته شده مناسب نیست ویکی پدیا بیطرفی را باید بیشتر دقت کند

نقص فراوان مقاله

[ویرایش]

مقاله به شدت ناقص است، پر است از احکام کلی. برچسب درستی را به آن افزودم.Aparhizi ‏۲۷ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۱۳ (UTC)پاسخ

مقاله جانبدارانه نوشته شده است. یکی از مستندات اصلی آن کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر (نوشته آقای ترکاشوند) است که بیشتر کتابی تخیلی است تا مستند. برای اثبات این مدعا می توانید به نقد آقای سوزنچی بر این کتاب مراجعه کنید. آدرس نقد مذکور چنین است http://www.elmediny.com/elm/doc/soozanchi/HejabDarAyat&Revayat.pdf 217.218.210.251 ‏۱۶ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۵ (UTC)پاسخ

دیدگاه های دیگر

[ویرایش]

مقاله همه دیدگهاه‌ها را نیاورده‌است و تنها به دیدگاه آیت الله طالقانی بسنده کرده‌است. برچسب بی طرفی را اضافه کردم.Aparhizi ‏۲۷ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۱۶ (UTC)پاسخ

حجاب اجباری مورد تایید متون اسلامی و علمای اسلامی نیست .

[ویرایش]

از بررسی تفاسیر معتبر، مثلا به تفسیر ایه 59 سوره احزاب نگاه کنید ، چنین بر می آید که پوششی که امروز به نام حجاب شناخته می شود در صدر اسلام هیچ گونه اجباری نداشته است . برای نمونه تفسیر المیزان ( یا ترجمه آن را) نگاه کنید در این تفسیر اشاره شده است که سه گروه حجاب نداشته اند. یهود نصارا و کنیزکان این سه گروه بانوان را تشکیل می دادند . البته به راحتی می توان گروه چهارم را نیز اضافه کرد که همان زنان مسلمانی می شوند که زیاد پایبند تکالیف مذهبی نبودند . یا تفسیر آملی در تفسیر همان ایه گفته است که خلیفه دوم با تازیانه به کنیزکی که حجاب داشته است حمله می کند که چرا خودش را شبیه ازاد زنان کرده است معنی این جمله این است که حتی در صدر اسلام حجاب برای عده ای ممنوع بوده است .در زمان ما نیز فتوائی از مراجع تقلید مبنی بر اجباری بودن حجاب صادر نشده است . --Aliila22 (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)پاسخ

حجاب اسلامی از چه زمانی در بین مسلمین اجباری شد .

[ویرایش]

«....در قرن اول ه – ق مسلمانان زنان را در حجاب نکرده بودند . مردان و زنان با یکدیگر ملاقات می کردند و در کوچه ها پهلو به پهلو می رفتند و در مسجد با هم نماز می گزاردند . عایشه ، دختر طلحه و همسر مصعب بن زبیر ، روی نمی پوشید و چون مصعب او را ملامت می کرد ، گفت : " خدای متعال مرا به زیور جمال آراسته ، و دوست دارم مردم آنرا به بینند و کرم خدا را بدانند . هرگز آن را نخواهم پوشانید ، به خدا من عیبی ندارم که کسی از آن سخن تواند گفت ." حجاب و خواجه داری در ایام (125-126 ه ق،743- 744 م ) معمول شد .....» از کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت کتاب چهارم فصل یازدهم (یعنی در زمان بنی امیه دوم و بنا به همان منبع اعراب در خانه کردن زن را از ایرانیان گرفته اند . باز همن منبع اشاره می کند زنان اعراب از اندرون خانه رفتن استقبال کرده اند زیرا این امر را دلیل اهمیت دادن به خود شان دانسته اند . پس به نظر ویل دورانت نه حجاب اجباری ونه به اندرون رفتن خانوم مربوط به اسلام نیست بلکه از ایرانیان الگو گرفته شده است . از این گفته برمی اید که تفکیک جنسیتی هم در مساجد بعد ها اتفاق افتاده است . ) گفته ویل دورانت را تفاسیر شیعه و سنی تایید می کنند کافی است به تفسیر آیه 59 سوره احزاب در تفاسیر مختلف مراجعه کنیم . زمانیکه حجاب بر زنان مسلمان واجب شد حالت اجبار به هیچ وجه پیدا نکرد. --Aliila22 (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۵۰ (UTC)پاسخ

بی حجابی وبد حجابی

[ویرایش]

یک توجیه برای حجاب اجباری ،از طرف طرفداران آن، این است که بی حجابی را با بد حجابی برابر دانسته ومی گویند، برای صیانت جامعه از لغزش ها، بانوان باید حجاب داشته باشند چنین فرضی مشکلاتی برای خود چنین افرادی خواهد داشت .به طور مثال اینان حضور افراد بی حجاب را در سریال های تلویزیون دولتی چگونه توجیه خواهند کرد ایا تلویزیون دولت اسلامی مبلغ بد حجابی وعامل لغزش مردم وفساد در جامعه است !!؟ این تفکر با تناقض روبرو می شود . در حقیقت باید قبول کنیم که بدون داشتن حجاب هم یک بانو می تواند متین و با وقار باشد. و به این بهانه نمی شود حجاب را اجباری کرد . یعنی بی حجابی همان بد حجابی نیست . این دو را با هم امیختن یک نوع مغالطه است . در حقیقت در همه ی کشورها با بد حجابی مبارزه می شود مثلا در اخبار میشنویم شهردار فلان شهر مثلا در انگلستان پوشیدن دامن های کوتاه برای زنان را ممنوع کرده است تا موجب تحریک دیگران و نا امنی نشوند در کشور ماهم مسئولین محترم همین نکته را یاداوری می نمایند و می گویند زنان و دختران بد حجاب هم ارامش خود و هم ارامش جامعه را بر هم می زنند . حالا زنی را در نظر بگیرید لباس تحریک امیز نپوشیده است فقط حجاب ندارد اگر این خانم را هم جزو بد حجاب ها قلمداد کنیم آن وقت این خانوم حق دارد اعتراض کند که اگر این بد حجابی است چرا در تلویزیون نشان می دهید شما خود مبلغ بد حجابی هستید . و درست این است که به گوییم این خانوم بی حجاب است ونه بد حجاب و قاعدتا باید حضورش در جامعه به آن صورت اشکال نداشته باشد .--Aliila22 (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۵۱ (UTC)پاسخ

حجاب اجباری و تضعیف موضع ایران در دفاع از زنان محجبه =

[ویرایش]

مشکلات بانوان محجبه در کشورهای مختلف باید دولت ایران را وادارد تا برای حمایت از آن ها گام های عملی بردارد اما متقابلا ان ها هم به ایران به خاطر اجباری بودن حجاب در ایران ایراد خواهند گرفت.همان طور که برای یک کشور ازاد ممنوعیت حجاب ایراد دارد پوشش اجباری نیز برای مردم قابل قبول نیست.--Aliila22 (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۵۲ (UTC)پاسخ

زنانی که اجازه نداشتند حجاب بر سر کنند

[ویرایش]

در صدر اسلام کنیزان اجازه نداشتند حجاب داشته باشند . رجوع کنید به تفسیر عاملی ذیل توضیح ایه 59 احزاب --Aliila22 (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)پاسخ

نگاه کردن به موی کفار و قسمتهایی که معمولا نمیپوشانند

[ویرایش]

نگاه کردن به موی کفار و قسمتهایی که معمولا نمیپوشانند با شرط عدم ایجاد شهوت و مفسده اشکال ندارد حتی نگاه کردن به کسانی از مسلمان زادگانی که در اعتقادات واقعا به کفر رسیده باشد هم حکم همان کفار را دارد- از این حکم شرعی میتوان فهمید که چرا در صدر اسلام اجباری بر محجبه بودن نصاری و کنیزان(که معمولا کنیزان در جنگ با کفار بدست می آمدند و اجباری به مسلمان شدنشان نبود)وجود نداشت و حالا اگر خلیفه دوم بر کنیزی خشم می گیرد که چرا خودت را با ما فاطی میکنی شاید اینطور فکر می کرده که "عرب بر غیر عرب برتری دارد" وگرنه هیچوقت الزام به نداشتن حجاب برای هیچ کس مثل منع حجاب امروز اروپا و کشف حجاب رضا شاه در صدر اسلام وجود نداشته است . در مورد جمهوری اسلامی باید گفت که حکومت میتواند بنابر اقتصائات حکومتی و امنیتی خود قوانینی را وضع کند.واضح است قانون حجاب با خواست اکثریت ملت منافاتی ندارد که بگوئیم جمهوری اسلامی دیکتاتوری می کند. هرچند که به زعم بعضی ها دموکراسی همان دیکتاتوری است ."دیکتاتوری اکثریت بر اقلیت". اما دنیا جوری ساخته شده که گاهی اوقات جز دموکراسی هیچ راهی وجود ندارد و اجماع هم امکان پذیر نیست.
منبع :لحر العاملى، وسائل الشيعه، ج14، ص149: لا حرمة لنساء اهل الذمه أن ينظر الى شعورهن و ايديهن. در كتاب مسأله حجاب (ص178) روايت را چنين معنى كرده‏اند: حرام نيست كه به موها و دستهاى زنان اهل ذمه نظر بشود.
همچنين یک دیدگاه درباره فلسفه این حدیث آن است که حرمت نگاه ريشه در «حرمت زن مسلمان» دارد و به عنوان يك «احترام و ادب ويژه» نسبت به او تلقى مى‏شود. چشم پوشيدن از او، نمادى از اين احترام است. برای دیدن منابع بیشتر مراجعه کنید به
اینجا Royawrite (بحث) ‏۸ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)پاسخ

دوست عزیز از توجه دلسوزانه ات سپاسگزارم اصلاحش کردم و منبع آوردم Royawrite (بحث) ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۵۳ (UTC)پاسخ

  • بهترین کار ممکن همان ذکر منبع است. دوست عزیز در ویکی مطالب منبع دار هم به چالش کشیده می شوند چه برسد به مطالب بدون منبع.شما هم سع کنید برای مطالبتان منبع دکر کنید(منابع معتبر).از فعالیت ارزشمندتان متشکر هستیم. دوسدار شما از کرج (بحث) ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۰۲ (UTC)پاسخ
  • دوست عزیز در مورد پیامبر اسلام (ص) آیه قرانی می فرماید که اجازه ندارد از طرف خودش چیزی اضافه کند (ما ینطق عن الهوی)اشاره به مصلحت نظام و اقتضائات حکومتی و امنیتی ان نموده اید چه کسانی قادرند خلاف اسلام مصلحتی را به جامعه تحمیل کنند. در حقیقت طبق قانون اساسی شورای نگهبانی وجود دارد که مواظب است چنین کاری صورت نگیرد یعنی قانونی خلاف شرع مقدس اسلامی و قانون اساسی تصویب نشود . به گفته ویل دورانت از زمان بنی امیه دوم حجاب اجباری در بین مسلمین رایج شد ایا مسئولین فرهنگی به بنی امیه اقتدا می کنند!؟آیا به خود زحمت می دهند که عواقب این کار را که در سطح جهان که در جامعه خودمان به سنجند. مثلا ،به نظر مقتضیات جامعه راملاحظه کنندگان ، چه عیبی دارد خانمی بدون داشتن روسری یا مقنه در اداره یا موسسه پشت میز کارش بشیند . اگر این را بد حجابی می دانند چرا اجازه می دهند در یک کشور اسلامی بد حجابی تبلیغ شود از اول پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران شاهد حضور زنان بی حجاب در سریال ها و فیلم های خارجی هستیم . به نظر من ما باید دقت کنیم به باور های راستین دین مان تعصب داشته باشیم نه انکه به جبر تاریخ بر ما تحمیل شده است .نوشته اید شاید کنیزان غیر عرب بوده اند این درست نیست بخش بزرگی از جنگ های صدر اسلام با خود اعراب بوده است قبائل عربی ، نصارا و یهودیان عربی .الزام به بی حجابی را با غرب و کشف حجاب رضاخانی مقایسه نموده اید و دمکراسی را دیکتاتوری خوانده اید من این ایراد شما را قبول دارم البته بسیاری از غربیان هم قبول دارند و اعتراض به دولت هایشان دارند و می گویند زنان مسلمان باید به توانند طبق باور های خود زندگی نمایند .با اجازه شما اخرین یاداوری شما را یک مقدار تغییر می دهم نوشته اید قانون حجاب با خواست اکثریت منافاتی ندارد درست این است که بگوییم قانون بد حجابی با خواست اکثریت منافاتی ندارد.همه مردم کسانی را که بد حجابی کرده و موجب ناامنی در جامعه می شوند مذمت می کنند نه بی حجابی را .

--Aliila22 (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۵۶ (UTC)پاسخ

نظریه آقای قابل و تاریخچه حجاب

[ویرایش]

طبق نظر آقای قابل پوشش موی سر و گردن واجب نیست و این نظر رو هم متعلق به خودش نمی دونه، بلکه طبق تحقیقاتش تا همین چندصد سال پیش نظر غالب فقهای شیعه (از جمله علامه مجلسی یا مقدس اردبیلی) این بوده که در این مورد می تونید به وبلاگشون مراجعه کنید. درسته که نتایج تحقیقاتشون توی وبلاگ منتشر شده اما ساختار مقاله رو داره، ولی خوب فعلا ایشون امکان نشر نظریاتش به گونه دیگه ای رو فکر نمی کنم داشته باشه. به نظرتون در این شرایط رفرنس دادن به وبلاگ غلطه؟ Arefeh00 (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۲۰ (UTC)پاسخ

رابطه حجاب و عفاف

[ویرایش]

Effat.ir (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۵۵ (UTC)پاسخ

واگردانی بی‌دلیل

[ویرایش]

به دلایل نامعلوم کاربر:Pouyana تمام ویرایش‌های اخیر من را به نسخه‌ی پیش از آن واگرداند. امیدوارم توضیح خوبی داشته باشد. عجالتا من باز مقاله را به حالت تازه برمی‌گردانم.‍‍‍‍محسن (بحث) ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۵۹ (UTC)پاسخ

مسلمان برده نیست

[ویرایش]

جناب کاربر:Mmahdavim شما ویرایش مرا واگردانی کردید و گفتید به بحث مراجعه شود. بنده چیزی پیدا نکردم لطفاً راهنمایی کنید. سپاس.--▬ شهروز▬ (بحث) ‏۱۴ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۵۴ (UTC)پاسخ

جناب کاربر:Shahroozporia که واژه‌ی «غیر کنیز» را از مقاله پاک کرده اید و نوشته‌اید کسی که مسلمان باشد دیگر کنیز نیست! این ادعای عجیب را از کجا آورده اید؟ این همه حکم داریم درباره‌ی حکم اسلام درباره‌ی حجاب کنیز مسلمان! هم در منابع شیعی هم در منابع سنی. برای دیدن منابع می‌توانید به بخش حجاب کنیز همین مقاله رجوع کنید. لطفا منبع خودتان را هم بگویید.

مثلا آیا معتقدید فضه کنیز فاطمه نامسلمان بوده؟ از آن مهم‌تر، مادران برخی از امامان شیعه کنیز بوده‌اند (از جمله امام دوازدهم). آیا ادعایتان این است که این مادران امامان نیز نامسلمان بوده‌اند؟ ‍‍محسن (بحث) ‏۱۴ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)پاسخ

جناب محترم. بنده ادعا نکردم. بلکه ادعایی که هیچ منبعی نداشت را پاک کردم. لطفا منبع معتبر برای این که «مسلمانان غیر برده نباید حجاب بگذارند» بیاورید! در ضمن کسی امکان کنیز بودن را دارد که در جنگ با کفار اسیر شود. (آنطور که من می‌دانم).--▬ شهروز▬ (بحث) ‏۱۴ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۱۲ (UTC)پاسخ
دوست گرامی. البته ادعا که کردید. فرمودید زنی که مسلمان باشد دیگر کنیز نیست. من هم ادعایم منبع دارد. همان طور که عرض کردم، بروید بخش «حجاب کنیز» از همین مقاله را ببینید. هفت هشت تا منبع دارد. یک سرچ ساده در گوگل هم بکنید اینترنت پر است از متونی در این باره. این موضوع تا جایی که من می‌دانم حتی اختلافی و مورد تردید هم نیست. کتاب مسئله‌ی حجاب مطهری را هم می‌توانید ببینید برای نمونه. به هر حال، اگر منبعی خلاف حرف من دارید بگویید، شاید خوب باشد به مقاله اضافه‌اش کنیم. محسن (بحث) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۰۷ (UTC)پاسخ
اگر شما این مطلب را در ویکی آورده‌اید، باید منبعش را هم پشت خطش بیاورید. ادعای شما منبع ندارد. همانطور هم که گفتم در بخش «حجاب کنیز» هیچ بحثی دربارهٔ حجاب کنیز مسلمان و غیرمسلمان نشده است! بلکه فقط دربارهٔ کنیز بحث شده است. شما اگر در چند خط پایین عبارت «مسلمان غیرکنیز» را پیدا کردید به من هم نشان دهید. به زنانی که در جنگ با کفار اسیر می‌شوند می‌گویند کنیز. بعد چطور می‌شود که آن‌ها مسلمان باشند؟ مگر این که بعد از کنیزی مسلمان شوند. (اگر اشتباه می‌گویم بگویید.)

بنا به نظر اکثریت فقهای شیعه و سنی، پوشش موی سر بر کنیزان واجب نیست. مطابق یکی از نظرات، کارکرد پوشش مو تمایز میان کنیزان و زنان آزاد بوده. نقل است که عمر بن خطاب هرگاه کنیزی را با پوشش سر می‌دیده او را کتک می‌زده. ‏[۶۸] در برخی روایات از امامان شیعه نیز، نه تنها حجاب سر بر کنیز واجب دانسته نشده، بلکه کنیزان از به کار بردن روسری و پوشش سر، باز داشته شده اند و توصیه شده است که آنان را حتی با کتک زدن، از این کار باز دارید تا از زنان آزاده متمایز گردند. حتی در روایتی [۶۹] این رفتار (کتک زدن کنیز باحجاب) به امام باقر نیز نسبت داده شده است. [۷۰] حامیان این نظر که هدف از پوشش سر ایجاد تمایز میان کنیزان و زنان آزاد بوده، به عبارت «تا شناخته شوید تا آزار نبینید» در آیه‌ی ۵۹ سوره‌ی احزاب نیز استناد می‌کنند. مطابق رایی بسیار مشهور، بخشی از بدن کنیزان که موظف به پوشاندن آن بودند، مانند مردان از ناف تا زانو بود و ملزم به پوشاندن سینه، پستان، ساق و غیره نبودند. ‏[۷۱] ‏[۷۲] ‏[۷۳] ‪همچنین، بنا به گزارش‌هایی، مردان نامحرم نیز می‌توانستند به بالاتنه‌ی کنیزان نگاه کنند و هنگام خرید دامن آنان را کنار می‌زدند‬. ‏[۷۴] ‏[۷۵] ‏[۷۶] انس بن مالک در روایتی درباره‌ی عمر بن خطاب کنیزان عمر را در حالی توصیف می‌کند که خدمت می‌کردند و موهایشان پیدا بود و پستان‌هایشان می‌لرزید.

--▬ شهروز▬ (بحث) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۴۵ (UTC)پاسخ
بسیار خب. مثلا این منبع را ببینید، از مرتضی مطهری، که در آن به حدیثی اشاره می‌کند که می‌گوید «بر کنیزان مسلمان واجب نیست که موی سر خود را بپوشانند». فکر می‌کنم دیگر منبعی بهتر از این قابل تصور نیست. این قاعدتا شما را قانع می‌کند. علاوه بر این، برای قانع شدن شخصی بر سر این موضوع که بسیاری از کنیزان مسلمان بوده‌اند، توصیه می‌کنم کمی کلمه‌ی کنیز را در کنار کلمات کلیدی دیگر در گوگل جستجو کنید و نتایج را ببینید.
این از منبع. البته من همچنان معتقدم نیازی به ذکر این منبع برای آن جمله نیست. منابع موجود برای آن جمله کافی‌اند. فرض کنید من در جایی بنویسم «استفاده از داروی فلان برای سالمندان غیردیابتی مفید است»، و دو منبع بیاورم که اولی بگوید که «استفاده از داروی فلان برای سالمندان به طور عام مفید است» و دومی بگوید که «استفاده از داروی فلان برای دیابتی‌ها مفید نیست». حال فرض کنید که شما ایراد بگیرید که «باید منبعی هم می‌آوردی که نشان دهد چیزی به نام «سالمند دیابتی» هم وجود دارد. فکر می‌کنم قبول دارید که ایراد به‌جایی نیست.
ببخشید از مثال طولانی‌ام. به هر حال، همچنان اگر به نظر شما لازم است این منبع یا چیزی مشابه آن هم به نحوی در متن گنجانده شود، چنین کنید. محسن (بحث) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۲۳ (UTC)پاسخ
متوجه شدم. پس کنیز مسلمان که حجاب بر سرش واجب نیست اول کافر بوده و بعد مسلمان شده است دیگر؟ ممنون از توضیحات شما.--▬ شهروز▬ (بحث) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۰۲ (UTC)پاسخ
خواهش می‌کنم. من هم ممنونم. تا آن‌جا که من می‌دانم، تنها راه کنیز گرفتن جنگ نبوده. برده‌ها از ممالک دیگر هم آورده می‌شدند و به مسلمانان فروخته می‌شدند و بازارهای بردگان در زمان پیامبر اسلام و امامان شیعه وجود داشته‌اند. حتی بردگانی که در حجاز از پیش از اسلام برده بوده‌اند، بعد از اسلام همگی آزاد نشدند هرچند مسلمان شدند و به صاحبان مسلمان نیز تعلق داشتند. بدین ترتیب، تعداد بردگان مسلمان بسیار زیاد بوده. گمان می‌کنم محدود کردن تعریف کنیز به «زنی که در جنگ با کفار اسیر می‌شود» از پایه دارای مشکل است. متاسفانه گویا منبع جامع خوبی در این باره در اینترنت نیست و صفحه‌ی «اسلام و برده‌داری» ویکی‌پدیا هم چندان قوی نیست. دارم به فکر می‌افتم که دست به کار شوم! محسن (بحث) ‏۱۶ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۱۵ (UTC)پاسخ

وضع بسیار بد مقاله

[ویرایش]

مقاله حاوی بخش‌های زیادی است که در آنها از ترکیب کردن منابع دست اول اسلامی به منظور پیشبرد دیدگاهی که مقاله را از بی طرفی انداخته‌است، استفاده شده. --وحید قاسمیان (بحث) ‏۱۴ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)پاسخ

بله متاسفانه بخش‌هایی از مقاله شبیه به منبع دست اول شده. علت این است که قصد داشتم مستقیما به نوشته‌های احمد قابل (که منبع نوشته‌هایش وبلاگ خود اوست) و مهم‌تر از آن، کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» که در ایران تا مراحل نهایی پیش رفته اما اجازهٔ چاپ نگرفته اشاره نکنم. (نسخهٔ الکترونیکی این کتاب در اینترنت برای عموم در دسترس است). حال دو راه داریم. یا باید بخش‌های این‌چنینی را پاک کنیم و از خیر نقل قول‌هایی که از این طریق آورده‌ایم بگذریم، و یا ارجاع به کتابی که در ایران به دلایل سیاسی اجازهٔ چاپ نگرفته را مجاز بدانیم. نظر شما چیست؟محسن (بحث) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۳۶ (UTC)پاسخ
من نظرم این است که از کارهای دانشورانه مثل دانشنامه اسلام استفاده کنید و مقاله را حتی به حد برگزیدگی برسانید و تمامی این تحقیق‌های دست اول را با منابع دانشورانه جایگزین کنید. --وحید قاسمیان (بحث) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۴۹ (UTC)پاسخ

در بالای صفحه علاوه بر جعبهٔ مربوط به تحقیق دست اول، جعبه‌ای هم آورده‌اید که در آن ادعا شده که مقاله مشکل اثبات‌پذیری یا ارجاع غلط دارد. به نظر من این مورد بی‌انصافی است. اگر ممکن است دلیلی برایش بیاورید. محسن (بحث) ‏۲۲ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۱۱ (UTC)پاسخ

وقتی با ترکیب کردن منابع دست اول اسلامی (که به خودی خود هم نمی توان به منابع دست اول تکیه کرد، وپ:اسلام را ببینید.)تحقیق دست اول رخ دهد، دیگر چه طور اثبات پذیری اش را به طور کامل قبول کنیم؟--وحید قاسمیان (بحث) ‏۲۲ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۱۱ (UTC)پاسخ
قرار نیست تمام ایرادهایی که بر اثر دست اول بودن بخش‌هایی از مقاله ممکن است ایجاد شود را به عنوان جعبه‌های جداگانه در بالای صفحه گوشزد کنیم. ذکر این که درباره‌ی این مقاله بیم دست اول بودن می‌رود، تمام آن‌چه شما می‌خواهید بگویید را گفته است. افزودن جعبه‌ی جداگانه درباره‌ی اثبات‌پذیری، بیشتر به حرکت تبلیغاتی علیه مقاله شبیه است. گمان من این است، اما فعلا قصد ندارم تغییری بدهم. حالا خود دانید. محسن (بحث) ‏۲۲ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)پاسخ
اگر دغدغه گسترش این مقاله را دارید، بهتر است به جای توجه به این برچسب ها به فکر بهبود کیفی مقاله باشید. برچسب نباشد، مشکلی از مقاله حل نخواهد کرد. از دانشنامه اسلام می توانید سود جویید.--وحید قاسمیان (بحث) ‏۲۲ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۳۱ (UTC)پاسخ

من چهار پنج منبع دست دوم (به طور عمده کتاب امیر ترکاشوند) را به مقاله اضافه کردم و از این به بعد به هیچ عنوان صفت «تحقیق دست اول» شایسته‌ی مقاله نیست. اگر با بخش خاصی از مقاله مشکلی دارید، آن بخش را اصلاح کنید. اگر فکر می‌کنید چیزهای مهمی هست که باید گفته می‌شده ولی مقاله یک‌طرفه برخورد کرده و به آنها اشاره نکرده (چون سابقا چنین ادعایی کردید)، لطفا یا خودتان بیفزاییدشان یا دست‌کم به آنها اشاره کنید. متشکرم محسن (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۰۱ (UTC)پاسخ

لطفا لینکی بدهید که نشان دهد ایشان (ترکاشوند، ایازی، خسروپناه و کدیور) تحصیلات آکادمیک در این رشته دارند. و گرنه مطالبشان از لحاظ اثبات پذیری ضعیف خواهد بود. لطفا برچسب بهبود منبع را بر ندارید. به صرف اینکه چند منبع دست دوم به مقاله اضافه شود، اثبات پذیری مقاله ۱۰۰ درصد تضمین نخواهد شد. هنوز جاهای بسیاری از مقاله حتی شامل تحقیق دست اول است. (منابع اولیه). خودتان نگاه کنید ببنید چقدر منبع اولیه در مقاله وجود دارد!--وحید قاسمیان (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۰۰ (UTC)پاسخ
درباره‌ی تحصیلات آکادمیک، اولا فکر می‌کنم لازم نیست من یک‌یک این موارد را پیدا کنم، به خصوص درباره‌ی موارد مشهوری مانند محسن کدیور و عبدالحسین خسروپناه، و ثانیا گمان نمی‌کنم این طبق قوانین ویکی‌پدیا شرط لازمی باشد (هرچند قطعا مرجح است). همچنین، این نکته اساسی است که آن‌چه از این منابع دست دوم نقل کرده‌ام بیشتر طبقه‌بندی و نقل احادیث است نه نظر شخصی این افراد. درباره‌ی منابع اولیه هم، تمام مواردی که آورده‌ام، تنها جهت سهولت بیشتر برای خواننده است وگرنه تک‌تکشان دارای ارجاع به منبع دست دومی که آنها را ذکر کرده است نیز هستند. اگر قوانین ویکی‌پدیا چنین حکم کنند، می‌توانم این ارجاعات کمکی را حذف کنم. امیدوارم کمی همدلانه با موضوع برخورد کنید و به جای ایرادهای این‌چنینی، بررسی کنید که با کدام موارد مشکل دارید و در مقابل آنها چه منابع دیگری هستند که آوردنشان می‌تواند مفید باشد. محسن (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۱۶ (UTC)پاسخ
بر طبق وپ:معتبر ملزم هستید که اعتبار نویسنده را تضمین کنید. ضمنا برای اینکه مقاله را از حالت تحقیق دست اول درآورده باشم، تمامی منابع اولیه که به شکل وپ:ترکیب یا تک منبع ارائه شده بودند را زدودم. حالا می توان حداقل در ظاهر گفت که مقاله تحقیق دست اول نیست. تازه باید نشست و اعتبار تک تک منابع را به چالش کشید. من هدفم کمک به شماست. اینقدر منابع معتبر و آکادمیک در گوگل بوک چاپ دانشگاههای معتبر دنیا موجودند که می توانید از آنان استفاده کنید --وحید قاسمیان (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۳۲ (UTC)پاسخ
محمدعلی ایازی، محسن کدیور و عبدالحسین خسروپناه هرسه روحانی با تحصیلات حوزوی هستند و این حتی از لباسشان پیداست. یک جستجوی ساده‌ی گوگلی کفایت می‌کند. اگر قانع نشدید من منابع بیشتری در این باره برایتان خواهم آورد. در واقع من از این که نمی‌شناسیدشان متعجبم. اگر منظورتان این است که حتی برای چنین افرادی من باید پیشاپیش ذکر سند اعتبار می‌کردم، تقریبا مطمئنم که این روال رایج و لازم برای مقاله‌نویسی در ویکی‌پدیا نیست. امیر ترکاشوند فرد شناخته شده‌ای نیست، اما این قدر هست که محسن کدیور در تمام سخنرانی خود که به آن ارجاع داده‌ام به کل از کتاب امیر ترکاشوند یاد می‌کند. راستش من نمی‌دانم باید دقیقا چه کسی را قانع کنم که کتاب امیر ترکاشوند به اندازه‌ی کافی اعتبار دارد. به هر حال در بدترین حالت می‌توانستید آن‌چه از او نقل شده را بزدایید نه همه چیز را. آن‌چه حذف کردید را ناروا حذف کردید. هیچ خبری از وپ:ترکیب نبود. خوشه‌های احادیثی که آورده بودم همه از همان منبع دست دومی بودند که کنارشان اشاره شده بود و در آن منابع به همان صورت خوشه‌بندی شده بودند و منظور از کنار هم آوردنشان هم در منابع دست دوم دقیقا همان منظوری بود که در متن دنبال شده بود. مثلا احادیث متمایل به پوشش بیشتر و کمتر که آورده بودم دقیقا طبق دسته‌بندی مسلم خلفی بود و احادیث او را (شاید با یک استثنا) در بر داشت. در «سنت در زمان پیامبر اسلام» و «حد پوشش نزد شیعیان» نیز گردآوری‌ها و برچسب‌زنی‌های احادیث عینا طبق نوشته‌ی امیر ترکاشوند بود. همچنین، باز هم خاطرنشان می‌کنم که میزان اعتبار لازم برای سندی که ارجاع می‌شود، متناسب با چیزی است که از آن منبع نقل می‌شود. (برای نمونه در گزارش درباره‌ی زندگی یک فرد، دفتر خاطرات خود او منبع موثقی محسوب می‌شود) در مورد این مقاله نیز مثلا وقتی کل آن‌چه از منبع دست‌دوم من نقل شده آن است که چنین احادیثی با چنین جملاتی در منابع دست اول وجود دارند، و به راحتی می‌توان دید که در این نقل خطا نکرده‌اند و نقدهایی نیز بر این کتاب‌ها نوشته شده و در آن‌ها هم گفته نشده که این نقل‌ قول‌ها خطا بوده، ایراد شما به نظر من وارد نمی‌آید. به هر حال، فعلا که بخش عمده‌ای از مقاله را حذف کرده‌اید و من برای پرهیز از کشمکش قصد بازگرداندشان یا کاری شبیه به آن را ندارم، اما مخالفت خود را در این‌جا می‌نویسم تا اگر روزی مشارکت‌کننده‌ی باحوصله‌تری قصد داشت این مقاله را بهبود دهد، بداند که دست‌کم از نظر من آن‌چه حذف شده به هیچ وجه شایسته‌ی حذف نبوده. محسن (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)پاسخ
دوست عزیز، این از ابتدایی ترین اصول ویرایشی در مقالات اسلام است که از منابع اولیه نمی توان برای پیشبرد دیدگاهی استفاده نمود. باید منابع ثانویه و ثالثیه را مورد استفاده قرار داد. این کار من هم نوعی کمک به شما بود که مقاله را بهبود دهید. در مورد این سه تن، بهتر است که برای منی که بی اطلاع هستم قدری بیشتر توضیح دهید که مدرکشان و زمینه تحصیلی شان چیست. البته الزامی به این کار ندارید. می توانید تمامی این مطالب را باز گردانید. ولی با این کار کمک به تنزل کیفیت مقاله کرده اید و دوباره برچسب تحقیق دست اول شایسته مقاله می شود.--وحید قاسمیان (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۲۲ (UTC)پاسخ

ضمنا این که فرمودید من منابعی دست اول که مثلا ترکاشوند گفته را آوردم، این کار شما نارواست. زیرا مصداق ارجاع دست دوم است که از این کار نهی شده ایم. چون نوعی نقض حق تکثیر مولف نگارنده نقد است که آمده از منابع دست اول استفاده کرده و تحلیلی ارائه کرده است.--وحید قاسمیان (بحث) ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۳۱ (UTC)پاسخ

عبدالحسین خسروپناه رئیس فعلی پژوهشگاه حکمت و فلسفه ایران است. او دارای دکترای کلام اسلامی از دانشگاه امام صادق است و بیش از دوازده سال در حوزه‌های علمیه تحصیل کرده و صاحب بیش از ده اثر در زمینه‌ی علوم اسلامی است. محسن کدیور روحانی و روشنفکر دینی است که دروس حوزوی را تا سطح عالی به پایان رسانده است. او همچنین دارای مدرک دکترای فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه تربیت مدرس است و در حال حاضر در دانشکده‌ی مطالعات ادیان دانشگاه دوک آمریکا تدریس می‌کند. او صاحب چندین کتاب و مقاله درباره‌ی علوم اسلامی است و کتاب «حکومت ولایی» او بسیار شناخته شده است. کدیور به مدت چهارده سال در حوزه‌های علمیه به تدرسی علوم حوزوی مشغول بود. محمدعلی ایازی عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، مدرس دروس حوزوی در حوزه‌های علمیه و دارای اجازه‌ی اجتهاد از سوی چند تن از مراجع حوزه‌ی علمیه‌ی قم است. او دارای ده‌ها مقاله در حوزه‌ی علوم دینی است و به خاطر نوگرایی در نظرات فقهی‌اش شناخته شده است.
دوست گرامی. مقاله پس از تغییراتی که داده بودم، دیگر از منابع اولیه برای پیشبرد دیدگاهی استفاده نمی‌کرد، بلکه پس از ذکر دیدگاه‌هایی که در منابع دست دوم ذکر شده بود، احادیث ذکر شده در همان منابع را با همان چینش و همان برچسب‌زنی ذکر کرده بود. می‌فرمایید آوردن آن احادیث مصداق ارجاع دست دوم بوده. می‌توانستید همان طور که پیشنهاد داده بودم، به جای حذف کردن احادیث، از ذکر نام منابع دست اول صرف نظر کنید و بگذارید آن احادیث به عنوان نقل قول‌هایی از منابع دست دوم باقی بمانند. اما شما راه عجیب‌تر را در پیش گرفتید و تمام احادیث را حذف کردید. به هر حال، بدانید که من یک محقق آشنا به منابع دست اول نیستم و حقیقتا نیز آن‌چه از احادیث آورده بودم و همچنین برداشت‌هایی از آن احادیث که در مقاله بازتابانده بودم، همه و همه از طریق خواندن و نقل قول از همان منابع دست دوم بوده و ترکیب و جمع‌بندی و استدلالی از جانب من وجود نداشته. در نتیجه هرچه‌قدر هم که مقاله را تحقیق دست اول بنامید، خودم بهتر می‌دانم که چنین نیست چرا که من بسیاری از آن منابع دست اول را حتی یک بار هم نگاه نکرده‌ام. به هر حال، از حسن نیت شما متشکرم هرچند از کرده‌ی شما خشنود نیستم. امیدوارم دست‌کم در آینده این مقاله وضع بهتری پیدا کند. محسن (بحث) ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۳۲ (UTC)پاسخ

در ضمن، وضعیت فعلی که برای مقاله ساخته‌اید، قطعا از تمام وضعیت‌های پیشین بدتر است چون احادیث را حذف کرده‌اید و جمله‌ها را نگه داشته‌اید و حتی برخی جملات را هم از وسط متن ناگهان حذف کرده‌اید و متاسفانه در نهایت چیز به غایت بی‌سروتهی به وجود آمده. لطف کنید اگر قصد واگردانی ندارید دست‌کم این واویلا را اصلاح کنید. محسن (بحث) ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۱۶ (UTC)پاسخ

محسن جان، من برای بار دوم است که خدمتتان عرض می کنم که نمی توان از منابع دست اول در مقالات سود برد. ارجاع دست دوم هم کاری ممنوع است. لطفا حرف من را بپذیرید. ناقص شدن مقاله هم بحث دیگری است که باید بعدا رفع شود. این خانه تکانی لازم بود تا مقاله از حالت ترکیب گلچین شده احادیث دست اول در بیاید--وحید قاسمیان (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۰۹ (UTC)پاسخ
فکر می‌کنم ما درباره‌ی منظور قوانین ویکی‌پدیا اختلاف داریم. منظور از ارجاع دست دوم چیست؟ اگر منبع دست دومی احادیثی را نقل کند و من آن احادیث را در مقاله از قول او نقل کنم (و طبق خواسته‌ی شما اصلا نامی هم از منابع دست اول حاوی آن احادیث نبرم) باز هم کاری ممنوع کرده‌ام؟ این که نمی‌شود! در این صورت معنای حرف شما این می‌شود که نقل قول حدیث در ویکی‌پدیا به طور کلی ممنوع است چون اگر از منبع دست اول باشد می‌شود «تحقیق دست اول» و اگر از منبع دست دوم باشد می‌شود «ارجاع دست دوم» که ممنوع است. اما فکر می‌کنم شما قانون مربوط به ارجاع دست دوم را درست بیان نمی‌کنید. قانون این است که:

تا زمانی که منابع ذکرشده در آن مقاله را خودتان شخصاً بررسی نکرده‌اید، فقط می‌توانید ***به همان مقاله ارجاع دهید*** نه منابعی که در آن ذکر شده‌است. مثلا اگر در وبگاهی شیعه دیدید که در تایید حرفش چهار منبع اهل سنت و بیست منبع متعلق به نویسندگان شیعه را ارائه داده بود. تا زمانی که خودتان شخصا آن منابع را بررسی نکرده اید تنها می توانید به همان وبگاه شیعه ارجاع دهید.

بدین ترتیب، به نظرم می‌آید که آوردن آن احادیث و ارجاع به کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» یا مقاله‌ی «بازنگرشی درون‌دینی به حجاب» هیچ ایرادی ندارد. گذشته از آن، من شخصا بعضی از آن منابع دست اول (تنها بعضی!) را هم جهت اطمینان بیشتر نگاه کرده بودم و از صحت آن نقل قول‌ها مطمئن شده بودم و در بدترین حالت فکر می‌کنم حق دارم دست کم آن احادیث را به مقاله باز گردانم. حتی در یک مورد (نظر عاملی صاحب مدارک درباره‌ی حجاب غیرصلاتی) ادعای منبع دست دوم من با آن‌چه در منبع دست اول دیدم به نظر خودم همخوانی صددرصد نداشت و در نتیجه از آوردنش صرف نظر کردم. منتظر جوابتان هستم. محسن (بحث) ‏۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۴۵ (UTC)پاسخ
من و شما به عنوان یک شخص غیر متخصص در جایگاهی قرار نداریم که برویم در مقاله ای که یک شخصی که خود را صاحب نظر می داند، برویم و اعتبار وی را با چک کردن منابع اولیه ای که وی استفاده کرده، به چالش بکشیم یا تصدیق کنیم! ما فقط می توانیم مطالب آن مقاله را با ذکر نویسنده مقاله (نه با ارجاع دادن دست دوم) در ویکی وارد کنیم. این روال را در پیش بگیریم، هر کسی می رود منابع اولیه را نگاه می کند و تحلیل خودش را از آن می کند و نظر نویسنده مقاله را رد می کند. ارجاع دست دوم این را می خواهد بگوید.--وحید قاسمیان (بحث) ‏۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۱۲ (UTC)پاسخ
چرا جواب سربالا می‌دهید دوست عزیز؟ مگر قرار است روی من را کم کنید؟ بسیار خب اصلا آن یک کار من غلط. فرض کنیم باید حرف ترکاشوند درباره‌ی عاملی را هم می‌آوردم. این چه ربطی به موضوع گفتگوی ما دارد؟ سوال من را جواب بدهید. این که من از منبع دست دوم حدیث را نقل کنم چه اشکال دارد؟ این که شما می‌رفتید و به جای حذف احادیث، فقط ارجاعاتشان به منابع دست اول را حذف می‌کردید و ارجاع به منابع دست دوم را باقی می‌گذاشتید چه اشکالی داشت؟ اصلا به طور کلی، اگر من روزی بخواهم در یک مقاله که به فقه اسلامی مربوط است، یک حدیث را نقل قول کنم، باید چه شرایطی مهیا باشد؟ محسن (بحث) ‏۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۴۶ (UTC)پاسخ
کیبرد (معادل دهان) کسی بشکند که بخواهد به شما جواب سر بالا بدهد! من هیچ منبع دست دومی را پاک نکرده ام. هر چه بوده منبع دست اول یا ارجاع دست دوم بوده. تمامی مطالب ترکاشوند و ایازی بدون حتی یک واو حذف کاراکتر در مقاله باقی است. اگر من قصد اذیت کردن شما را داشتم باید آنها را نیز پاک می کردم. پس ببینید که درباره ی من بد قضاوت کرده اید. جای احادیث و منابع دست اول در ویکی گفتاورد است نه اینجا. اینجا تکیه بر منابع دست دوم و سوم معتبر است. تا حالا سه بار است که من دارم خدمتتان عرض می کنم که نمی توانید ارجاع دست دوم بدهید. ولی شما حرف حقیر را گوش نمی کنید. اگر حدیث در خود متن آمده نه در پاورقی آن مقاله ای که قصد استفاده اش را دارید، اشکالی ندارد که ذکر شود.--وحید قاسمیان (بحث) ‏۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۳۲ (UTC)پاسخ
بله، سه بار فرمودید، ولی یک بار هم نپرسیدید که حدیث‌ها در متن بوده‌اند یا در پاورقی. خودتان هم نگاه نکردید. تمام حدیث‌ها از درون متن‌های منابع دست دوم بودند. پس اگر اجازه بدهید، ان‌شاءالله در آینده‌ی نزدیک، من دوباره به سراغ مقاله می‌روم، بخشی از احادیث را با همان ترتیب و جمله‌بندی منابع دست دوم باز می‌گردانم، بر نقل شدنشان از منبع دست دوم تاکید می‌کنم و نام منابع دست اول را حذف می‌کنم، و سعی می‌کنم حتی‌المقدور بار ارجاعات را بر دوش منابع دست دومی بگذارم که شناخته شده‌تر هستند. محسن (بحث) ‏۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۴۲ (UTC)پاسخ
تجربه نشان داده که در مواقعی که حدیثی دست اول از کتابی دست دوم آورده می شود، اکثر کاربران ارجاع دست دوم می کنند. روی حساب تجربه بود. باز هم تاکید می کنم که حتما باید متن حدیث در متن آن مقاله باشد، نه صرفا اینکه ارجاع به حدیث کند، تا بتوان از آن استفاده نمود.--وحید قاسمیان (بحث) ‏۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۴۶ (UTC)پاسخ
خوشبختانه چنین است. متشکرم. محسن (بحث) ‏۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۵۴ (UTC)پاسخ
محسن جان، لطفا این دفعه که حدیثی را می خواهید نقل کنید، مرجعش را کتاب دست دوم بنویسید نه خود حدیث، تا دیگران مانند من به اشتباه نیفتند که از منبع دست اول استفاده کرده اید.--وحید قاسمیان (بحث) ‏۴ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۰۰ (UTC)پاسخ

۴ (UTC)

چشم :) محسن (بحث) ‏۱۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۰۸ (UTC)پاسخ

نظر مخالفان بدون نظر موافقان

[ویرایش]

در بخش قرآن چنین آمده:« در مقابل، مخالفان، هم در مفروض بودن لزوم پوشیدن خمار در این آیه، هم در پوشانده شدن موی سر توسط خمار، و هم درباره‌ی امکان چنین استنباط فقهی حتی با قبول این فرض‌ها، تشکیک می‌کنند» موافقانش چی گفتند که مخالفان اینطوری گفتند . تازه عجیب تر اینه که ذیل ایه بعدی هم میگه استدلالها شبیه قبلی است. فکر کنم یه چیزهائی این وسط بوده حذف شده. خودم وقت اصلاح رو نداشتم گفتم بگم شاید دوستان زحمتش رو بکشند--بهبود (بحث) ‏۱۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)پاسخ

بله همان طور که گفتید بخش‌هایی این وسط حذف شده. اگر می‌خواهید در جریان باشید به بحث بالایی مراجعه کنید. متاسفانه من فعلا وقت اصلاح ندارم. محسن (بحث) ‏۱۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۰۹ (UTC)پاسخ

بایگانی منابع برخط

[ویرایش]

ربات:بایگانی همه منابع برخط انجام شد ✓ FarbodBot ☺ Chat ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۲ (UTC)پاسخ

واقعا که. چه چیزهایی را بهنام پیامبر از خودشان در آورده اند.من که فکر می کنم نوشتن این مقالات حرمت شرعی هم داشته باشد.

حجاب در ایران

[ویرایش]

در قسمت "حجاب در ایران" صرفا به بیان یک دیدگاه سیاسی اکتفا شده است و این مناسب یک دانشنامه نیست، بلکه در ذیل این قسمت باید یک نگاه کلی از روند قانون حجاب در ایران داشته باشیم. Roze h.gh (بحث) ‏۲۳ مارس ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۴۷ (UTC)پاسخ

انتقال به صفحه حجاب

[ویرایش]

از آنجایی که در این مقاله به انواع مقولات حجاب در دنیا پرداخته شده است، لذا عنوان حجاب اسلامی مناسب نیست و همان عنوان "حجاب" خالی بهتر است، ضمن اینکه هرچند تعین حجاب به دین اسلام هست ولی هم اکنون زنانی در دنیا و خصوصا غرب هستند که مسلمان نیستند ولی شکل حجاب آنها همانند زنان مسلمان است. Roze h.gh (بحث) ‏۲۳ مارس ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۴۸ (UTC)پاسخ

لزوم وزن دهی مناسب به آرا غالب و آرا حاشیه ای

[ویرایش]

بنا بر سیاست وپ:ارزش نمی توان به نظراتی که هنوز در بدنه یک علم جایگاه غالبی پیدا نکرده اند هم وزن دیدگاه رایج آن علم در مقاله پرداخت. به دیگر سخن حجم کمتری باید به به نظریات مذکور اختصاص یابد. در این مقاله دیدگاه نواندیشان دینی مثل آقای کدیور و ترکاشوند هنوز جزو دیدگاه غالب محسوب نمی شود (گرچه ممکن است چند دهه دیگر قضیه فرق کند!). به علاوه وقتی در مقاله از واژه موافقان و مخالفان استفاده می کنیم تلویحا آنها را هم وزن هم قرار می دهیم که منصفانه نیست. یعنی تعداد موافقان شکل سنتی حجاب و حجم کتابهایی که نوشته اند قابل مقایسه با مخالفان آن نیست. به همین دلیل من به پیروی از این سیاست ویکیپدیا که زیر مجموعه وپ:بی‌طرف است سعی خواهم کرد گفتاوردهای این عزیزان را در مقاله کوتاهتر کنم. در عوض سعی می کنم با استفاده از منابع دیگری همچون این مقاله دانشنامه ایرانیکا به قلم حامد الگار استاد دانشگاه برکلی جایگزین نمایم.--Kazemita1 (بحث) ‏۲۰ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۲۱ (UTC)پاسخ

و مقاله حجاب در دائره المعارف بزرگ اسلامی، و نیز مقاله Veil در Encyclopedia of Quran چاپ Brill که به قلم خانم دکتر مونا صدیقی استاد دانشگاه ادینبرو در انگلستان می باشد.--Kazemita1 (بحث) ‏۲۲ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)پاسخ

"و بلکه یک «شیء جنسی» می‌کند"

[ویرایش]

"Hijab may mean at some level woman is a sex object". Rethinking Muslim women and the veil: challenging historical & modern stereotypes. Katherine Bullock. Publisher IIIT, 2002. ISBN 1-56564-287-2 pp.207

نویسنده این کتاب خانم Katherin Bullock (استاد دانشگاه تورنتو) به دین اسلام رو آورده است و خودش یک خانم محجبه است! بنابراین آوردن نظر او به عنوان نظر مخالفین حجاب خیلی منطقی به نظر نمی رسد. ذیل جمله مذکور در کتاب که می نگرم، می بینم که منظور از آوردن جمله اصلا چیز دیگری بوده. نویسنده می گوید من رد می کنم همچین چیزی را:

"I refute some common critiques of hijab as a dress that smothers femininity, renders women sex objects, and denies them choice"

مشابه این مساله در مورد دیگر نقل و قول آورده شده از این کتاب صادق است:

حجاب صرفاً زن را نوعی وسیلهٔ هیجان‌آور معرفی می‌کند، و مرد را موجودی می‌داند که ذاتاً توانایی کنترل شهوات خویش را ندارد، و لذا از احساس وظیفه نسبت به کنترل شهوت خود معافش می‌کند. در واقع زنان باید جور ناتوانی کنترل شهوت مردان را بکِشند، و لذا حجاب قانونی از جانب مردان برای مردان است.

--Kazemita1 (بحث) ‏۲۱ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۲۳ (UTC)پاسخ

The Veil Unveiled

[ویرایش]

برای روشن شدن این مطلب که بحث سینمای هند به عنوان مخالفت با حجاب بیان نشده و فقط یک گزاره خبری است متن مقاله ای که به بازبینی کتاب خانم فائقه شیرازی پرداخته است را در زیر می آورم:

Chapter 3 investigates the “Cinematics of the Veil,” in Iranian, Indian, and one western film. This chapter shows that the veil can have opposite meanings, depending upon the social context. In Iran, where the veil is compulsory, films cannot show unveiled women and, by extension, women inside their homes, where they do not ordinarily veil. Iranian filmmakers get around the censors by ingenious thematic devices, such as frequently swinging to an open window overlooking a busy street while depicting a scene between a husband and a wife in their house. Shirazi concludes that the veil in Iranian films is set up to deny the gaze. Not so in India, where the veil is used to titillate. While Indian movies also are subject to censorship, as in Iran, Indian filmmakers are given more latitude in that they must avoid only sexually explicit scenes. Thus they use the veil to create sexual tension. Shirazi examines several Indian movies, where the lyrics or plot turn on the veil’s sexualized use. The chapter closes with a study of Bernardo Bertolucci’s The Sheltering Sky (1991), which also uses the veil to titillate. The latter study feels tacked on and does not add depth to the argument. Kazemita1 (بحث) ‏۲۱ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۲۰ (UTC)پاسخ

Veil from Encyclopedia of Quran

[ویرایش]

«Many women, however, in both Islamic societies and in non-Muslim countries have in recent years turned to wearing the headscarf as a sign of reaf- fi rming their religious devotion. This has often been done in variance to the prevailing female dress in their particular cultures, and the veil represents at times a political as well as religious position. For many, veiling in its various forms offers a kind of liberation from the fashion expectations of modern life; it does not signify coercion or oppression within any patriarchal systemem»


«The use of these three words, �ijāb, jilbāb and khimār in the Qur�ān and the subsequent tafsīr and legal debate (see law and the qur�n) have led to a diversity of opinion about the exact nature and context of female covering or veiling.»

«Although the Qur�ān itself enjoins modest behavior for both men and women (see modesty; sex and sexuality) and contains no precise prescriptions as to how a woman’s body should be covered in public, arguments in favor of such modes of covering stem from a literal as well as historical interpretation of various verses»

«The fact that the Qur�ān does not specifically refer to veiling as understood and practiced in a variety of ways today is of little consequence, for the Qur�ān could take for granted the social practices of its time or modify them slightly»


The �hadīth canons also vary on the issue of female veiling. Despite mention of technical terms such as khimār and jilbāb in al-Bukhārī (d. 256⁄870) and Abū Dāwūd (d. 275⁄889; cf. Wensinck, Concordance, s.vv.), the scant references to any specifi c type of veiling give the overall impression that adult females covered themselves to some extent in public and that this continued to be encouraged as a form of public modesty after the arrival of Islam; once again, however, no exact dress form is prescribed. During the

Kazemita1 (بحث) ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۳۵ (UTC)پاسخ

مقاله حجاب شرعی از مترجم و مفسر قرآن محمد باقر بهبودی

[ویرایش]

قابل دانلود در اینجا

Kazemita1 (بحث) ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۱۳ (UTC)پاسخ

شایعه یا واقعیت؟؟

[ویرایش]

خسته نباشید توی این سایت ((سایت شایعه)) عینا این متن از آیت الله طالقانی وارد شده گویی متن ویکی پدیا عینا از همان متن شایعه استخراج شده است حرفی نیست این متن

عین متن ویکی پدیا در پایین به نقل از آیت الله طالقانی منهای بخش ششم

حتی برای زن‌های مسلمان هم در حجاب اجباری نیست چه برسد به اقلیت‌های مذهبی... ما نمی‌گوییم زنها به ادارات نروند و هیچ‌کس هم نمی‌گوید... زنان عضو فعال اجتماع ما هستند... اسلام و قرآن و مراجع دین می‌خواهند شخصیت زن حفظ شود. هیچ اجباری هم در کار نیست. مگر 
در دهات ما از صدر اسلام تا کنون زنان ما چگونه زندگی می‌کردند؟ مگر چادر می‌پوشیدند؟... کی در این راهپیمایی‌ها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟ این‌ها خودشان احساس مسئولیت کردند. اما حالا اینکه روسری سر کنند یا نکنند باز هم هیچ‌کس در آن اجباری نکرده است.

پاسخ شایعه در پایین
5. ایشان می فرمایند : "،،، ساخته من و فقیه و دیگران نیست؛ این نص صریح قرآن است. آن قدری كه قرآن مجید بیان كرده، نه ما می توانیم از حدود آن خارج شویم و نه زنانی كه معتقد به این كتاب بزرگ آسمانی هستند." بخش هایی از متن سخنرانی را در لینک انتهای مطلب مطالعه فرمایید .
6. نیمی از شبهه جعلی بوده و در متن اصلی سخنرانی ایشان موجود نیست!
یعنی از عبارت : "نه در زمان پیامبر نه ائمه معصومین چیزی به نام حجاب اجباری نبوده ..." تا پایان متن شبهه !

فقط اطلاع دادم که دارم ویرایش می کنم با خلاصه ی صحیح تر
بدرود
Bigbang2024 (بحث) ‏۶ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)پاسخ



قصد خیر یا صرفا خرابکاری

[ویرایش]

کسی که این متن رو وارد کرده بوده نظر جناب طالقانی رو کلا برعکس وارد کرده است مخالفتی که تبدیل به موافقت شد.
یه سری ویرایشات جزئی کرده ام که دلایلشو اینجا می نویسم
نوشته شده بود پس از انقلاب ایران ((معنا ناقص بود با یک کلمه کامل کرده ام )) پس از پیروزی انقلاب ایران اگر این متن کلا حذف شد اصلا مشکل ساز نیست
پایین نقل قول یه جمله نوشته شده بود که با متن نقل قول و البته سند متن متناقض بود حذف شد از طرفی سند نداشت و تند بود لطفا به یاد داشته باشید که جملات یا برچسب نیازمند منبع پس از مدتی حذف می شوند
می دونم که احتیاجی نیست طبق قوانین برای این ویرایشات دلیل بیارم اما از الان که متن اصلاح شده احتمالا بنا به تاریخچه ویرایشات گذشته ام که از این قبیل بوده اند نظرات مخالف و ویرایشات سیل آسا به ویرایش من هجوم میارن
از صمیم قلبم تشکر می کنم که می تونم ویرایشات اشتباه رو بازسازی کنم
Bigbang2024 (بحث) ‏۶ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۲۰:۴۰ (UTC)پاسخ
لطفا اگر خطایی کرده ام همین جا به من اطلاع بدهید
Bigbang2024 (بحث) ‏۶ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)پاسخ

عجله در پاک کردن منبع مخالف

[ویرایش]

درود
با بحثی که در صفحه ی بحث سید محمود طالقانی داشتم فهمیدم که پاک کردن منبع و متن ها از سایتی که نظر مخالف داشته کمی تند روی بوده من این که چطور (به چه شیوه ای) متنون هر دو سایت رو که نظر های مختلفی دارن رو وارد مقاله کنم ,نمی دونم .
در مورد همین نقل قول در زندگینامه طالقانی صبر می کنم تا به شیوه ی درست مطالب رو وارد کنم (یعنی یاد بگیرم) اما فکر کنم که نظر طالقانی در مقاله ی حجاب اسلامی باید پاک بشه چون نظر ثابتی از منابع به دست نمیاد (طبق برداشت من از نظر کلی مدیر در صفحه ی بحث سید محمود طالقانی) .هر چند که نقل قول دومی بازخورد وسیعی داشته و اینکه نظری غیر طبیعی از مرجع تقلیدی رو که آیه حجاب رو در خود همین مقاله ی حجاب اسلامی رو می دونه ,رد می کنه
می دونم اگه بتونم متن اصلی روزنامه رو به دست بیارم دیگه لازم نیست از متن های هر دو منبع استفاده کنم اما وقت ندارم که با دقت در مورد متن اصلی جست و جو کنم

نظر کلیم اینه که برای این مقاله این متن دوم که در پاسخ به متن منبع اول اورده شده کامل تره چون در منابع بسیاری اومده (اتفاق نظر) و در جواب اولی هم هست یعنی نویسنده می دونسته که متنش باید با سند باشه که اثبات پذیر باشه و به قولشون شایعه رو بخوابونه
در مورد زندگینامه ی سید محمود طالقانی صبر می کنم که قوانینی رو که قبلا خونده ام دوباره مرور کنم تا بتونم متن هر دو منبع مخالف رو با هم وارد کنم (چون دیر به دیر ویرایش می کنم یادم میرن)
ببخشید که در مورد دو مقاله یک جا بحث کرده ام چون متن مورد نظر عینا در هر دو مقاله بود اگر اشتباهی از من سر زده لطفا در صفحه ی بحثم بهم اطلاع بدید اینکه یه دفعه برم تام و ببینم یکی گزارشمو داده بدون اینکه با خودم در مورد اشتباهم صحبت کنه خیلی مضطربم می کنه
از صمیم قلب تشکر Bigbang2024 (بحث) ‏۷ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۲۲:۴۹ (UTC)پاسخ
جناب @Hootandolati: این که شما خیلی سریع کاری که در مقاله ی طالقانی کردید رو اینجا هم همون طور پیست کردید با همون متن بولد که خلاف قوانینه رو من باهاش وارد جنگ ویرایشی نمی شم هر چند که تا نرسیدن به اجماع شما با این ویرایش به نوعی نظر خودتون رو تحمیل کردید مخالفت با حجاب در اون مصاحبه به معنای مخالفت (و یا موافقت با حجاب اختیاری) کلی نیست به نظرم ویکی پدیا مثل ویرایش اول من که عجولانه بود و ویرایش شما هم که همین طوره توی این مورد عجله کرده لطفا موضوع رو در بحث مقاله ی طالقانی بهش جواب بدید اصل ماجرا فعلا اونجاست تشکر Bigbang2024 (بحث) ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۳۰ (UTC)پاسخ

حجاب یهودی- زرتستی

[ویرایش]

مقاله در خصوص حجاب اسلامی است نه حجاب یهودی و زرتشتی. هر مطلب درستی را نمی‌توان بدون ارتباط در هر صفحه‌ای بکار برد. -- Hootandolati(بحث) «سه‌شنبه، ۲۹ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۰۰ (ایران‏۱۷ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۳۰ (UTC)پاسخ

@Hootandolati: فرمایش شما فی الجمله درست است؛ ولی آیا شما رضایت می‌دهید به طور گذرا و خلاصه در مورد حجاب در ادیان دیگر یک بخش کوچک به مقاله اضافه شود؟ --Kazemita1 (بحث) ‏۱۹ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۱۹ (UTC)پاسخ

@Kazemita1: درود. علت نیاز به اینکه در یک مقاله در مورد حجاب اسلامی و نه حجاب در اسلام و یا تاریخچه حجاب (بصورت کلی) در مورد حجاب در سایر ادیان بحث شود، چیست؟ دوم اینکه این نظرات می‌تواند مخالفانی هم داشته باشند برای مقال این نظرات صرفاً در مورد ادیان توحیدی است چرا در مورد ادیان غیر توحیدی اضافه نمی‌شوند و یا افراد بدون دین و ناخداباور و حجاب. پیروان ادیان غیر توحیدی و ناخداباوران از ادیان توحیدی اندکی کمتر هستند مانند، هندوئیست‌ها، بودیست‌ها و … Hootandolati(بحث) «چهارشنبه، ۳۰ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۵ (ایران‏۱۹ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)پاسخ

@Hootandolati: درود. با بیان پیشینه حجاب در ادیان پیش از اسلام این پیغام به خواننده انتقال داده می‌شود که اسلام اولین دینی نبوده که حجاب را به این شکل ضروری کرده است. در واقع من این ایده را از مدخل حجاب در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و تا اندازه‌ای هم از مدخل چادر در دایرةالمعارف ایرانیکا گرفته‌ام. به همین دلیل مصر به گنجاندن این دست مطالب حتی شده به صورت مختصر می‌باشم. مدخل حجاب در دایرةالمعارف اسلامی اگرچه صراحتاً در مورد حجاب اسلامی است (آن طور که در لید آن آمده است)، ولی حجاب ادیان یهودی و مسیحی را مبسوطا توضیح داده است. مشابها مدخل چادر در دایرةالمعارف ایرانیکا یک قسمت مجزا به متون زرتشتی تخصیص داده است. --Kazemita1 (بحث) ‏۲۰ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۴۲ (UTC)پاسخ

@Kazemita1: درود و پوزش از بابت تاخیر. اتفاقا موضوع مناسبی است که باید در [[[حجاب]]] مطرح شود. صفحه اصلی که حجاب است مهجور مانده. در آن صفحه هم بحث حجاب در ادیان توحیدی و هم ادیان غیر توحیدی و هم در نزد خداناباوران و ... هم باید بیاید که نیامده است. مطابق با آنچه که خود شده مطالعه کرده اید این بحث در قسمت حجاب می تواند کاملا مفید فایده باشد. حتی اگر امکانش است حجاب در سایر ادیان و فرق و آیین ها هم اگر مطلب در حد کفایت و اعتبار داشته باشند برایشان صفحه ایجاد شود.

اما در مورد این صفحه به نظر من بی معنی است. می شود توجیه برای بیان موضوعی در اسلام. اینکه به مفهومی در سایر ادیان که ذاتا دارای اعتبار و بحث و تاریخچه حجاب متفاوت هستند اتکا کنیم ولو بصورت ظاهرا برای پیشینه (که ربطی هم بهم ندارند.) چندان خالی از اشکال به نظر نمی رسد. Hootandolati(بحث) «یکشنبه،۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۸ (ایران‏۲۲ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۲۸ (UTC)پاسخ

پس برای این صفحه احتمالا پیوند بدهم به همان مقاله --Kazemita1 (بحث) ‏۲۳ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۵۹ (UTC)پاسخ
@Kazemita1: گرامی. اگر زحمت بسط مقاله حجاب را بکشی که عالی میشود. در تاریخچه دو بخش ادیان توحیدی و غیر توحید و بعد در هر کدام هم در مورد حجاب در ادیان و سری تاریخی ان از گذشته تا به الان. من چند روزی ممکن است به علت مسافرت نتوانم دسترسی داشته باشم و ضمن اینکه موضوع اگر دوستان دارای تخصص و علاقه مانند شما در این مورد کمک کنند بسیار پخته تر می شود. -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۴ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۹ (ایران‏۲۳ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۱۹ (UTC)پاسخ

پیوندهای خارجی اصلاح شدند (اکتبر ۲۰۱۹)

[ویرایش]

سلام همکاران ویرایشگر.

من به‌تازگی ۱ پیوند خارجی موجود در حجاب اسلامی را اصلاح کردم. لطفاً ویرایشم را بازبینی کنید. اگر پرسشی دارید یا می‌خواهید ربات پیوندها یا چند صفحه را نادیده بگیرد، لطفاً این راهنمای ساده را برای دریافت اطلاعات بیشتر ببینید. من تغییرات زیر را انجام دادم:

لطفاً برای اصلاح خطاهای ربات به راهنما مراجعه کنید.

با احترام.—InternetArchiveBot (گزارش اشکال) ‏۳ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۱۶ (UTC)پاسخ

پیوندهای خارجی اصلاح شدند (اکتبر ۲۰۱۹)

[ویرایش]

سلام همکاران ویرایشگر.

من به‌تازگی ۸ پیوند خارجی موجود در حجاب اسلامی را اصلاح کردم. لطفاً ویرایشم را بازبینی کنید. اگر پرسشی دارید یا می‌خواهید ربات پیوندها یا چند صفحه را نادیده بگیرد، لطفاً این راهنمای ساده را برای دریافت اطلاعات بیشتر ببینید. من تغییرات زیر را انجام دادم:

لطفاً برای اصلاح خطاهای ربات به راهنما مراجعه کنید.

با احترام.—InternetArchiveBot (گزارش اشکال) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۴ (UTC)پاسخ

نامزد حذف شدن یک پروندهٔ ویکی‌انبار استفاده‌شده در این صفحه

[ویرایش]

پروندهٔ زیر از ویکی‌انبار که در این صفحه استفاده شده نامزد حذف شده است:

در بحث حذف که در صفحهٔ نامزدی صورت می‌گیرد شرکت کنید. —Community Tech bot (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۰۹ (UTC)پاسخ

نامزد حذف شدن یک پروندهٔ ویکی‌انبار استفاده‌شده در این صفحه

[ویرایش]

پروندهٔ زیر از ویکی‌انبار که در این صفحه استفاده شده نامزد حذف شده است:

در بحث حذف که در صفحهٔ نامزدی صورت می‌گیرد شرکت کنید. —Community Tech bot (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۵۴ (UTC)پاسخ

نامزد حذف شدن یک پروندهٔ ویکی‌انبار استفاده‌شده در این صفحه

[ویرایش]

پروندهٔ زیر از ویکی‌انبار که در این صفحه استفاده شده نامزد حذف شده است:

در بحث حذف که در صفحهٔ نامزدی صورت می‌گیرد شرکت کنید. —Community Tech bot (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۲۴ (UTC)پاسخ

حجاب یا حجاب اسلامی

[ویرایش]

درود

کلا وجود این صفحه و مدخل (حجاب اسلامی) برای موضوع حجاب یک اشتباه منطقی و زبانی است و نیاز است که این مدخل حذف شده و با مدخل حجاب یکی شود به دلیل اینکه :

حجاب کلمه ای است که ماهیت آن یعنی حجاب مخصوص زنان مسلمان و برای این وجود دارد با توجه به این تعریف، ایجاد کلماتی مانند حجاب اسلامی، حجاب مرد، حجاب غیر اسلامی ، حجاب یهودیان، حجاب قبل از اسلام، حجاب ایرانی و ... خارج از موضوع و ماهیت حجاب است و نیازی نیست. به عبارتی وقتی ما از کلمه حجاب استفاده می کنیم منظورمان همان حجاب اسلامی است.

برای دیگر انواع پوشش بهتر است از همان کلمه پوشش استفاده شود مثلا پوشش زنان قبل از اسلام، پوشش مذهبی زنان یهود و ...

در ویکی انگلیسی و دائره المعارف ها و .. به این نکته توجه شده و ایجاد چنین صفحه ای در ویکی پدیای فارسی مشخص نیست چرا به وجود آمده و اشتباه است و نیاز است که حذف گردد و وجود آن نشانه بی توجهی و ضعف ویکی پدیای فارسی است. اکوان (بحث) ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۲ (UTC)پاسخ

این مدخل حجاب اسلامی باید حذف گردد

[ویرایش]

درود و خسته نباشید

نمی دانم چرا این مدخل حجاب اسلامی درست شده است چون وجود آن نشان دهنده بی دقتی و منطق ضعیف زبانی ویکی نویس ها خواهد بود. در ویکی انگلیسی هم چیزی به نام حجاب اسلامی نداریم چون در آن زبان وقتی کلمه حجاب آورده می شود یعنی پوشش زنان مسلمان یعنی پوشش اسلامی. به همین دلیل فقط کلمه hijab را دارند که نماینده نوع پوشش زنان مسلمان است.

به عبارتی اسلامی بودن حجاب در خود کلمه است و اینکه ما مدخلی به نام حجاب اسلامی بسازیم جای تعجب دارد و خنده دار خواهد بود.

به نظرم این مدخل حجاب اسلامی حذف شده و با مدخل حجاب یا حجاب اجباری و ... ادغام گردد.

اکوان (بحث) ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۴ (UTC)پاسخ