هپات

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
هپات
الهه حامی حلب و همسر خدای آب‌وهوا
هپات (راست)، تشوب (چپ) و خانواده‌شان، همانطور که بر نقش‌برجسته‌های یازلیکایا تصویر شده‌اند.[۱]
نام‌های دیگرهالاباتو
مرکز فرهنگی غالبحلب، کومانی
اطلاعات شخصی
شریک زندگی
فرزندانشاروما، آلانزو و کونزیشالی
همتایان
همتای هیتیالهه خورشید آرینا
همتای اوگاریتیپیدری

هپات (الگو:Lang-xhu، dḫe-pát؛ نیز Ḫebat؛[۲] اوگاریتی 𐎃𐎁𐎚، ḫbt[۳]) الهه‌ای در ارتباط با حلب بود که در اصل در شمال سوریه امروزی در هزاره سوم پیشا دوران مشترک پرستش می‌شد.

نام و شخصیت[ویرایش]

تئونیم هپات در خط میخی به صورت dḫé-pát یا dḫé-pá-at نوشته می‌شد،[۲] در حالی که در الفبای اوگاریتی به صورت ḫbt بود.[۳] لاتین‌نویسیهایی با صامت میانی که هم به p و هم به b ترجمه شده در ادبیات امروزی وجود دارد که اولی تلاشی است برای نمایش صامت‌های بی‌صدا که در زبان هوری وجود دارند.[۴] بریوِ زیر صامت اول گاهی حذف می‌شود.[۵][۶]

ارتباط با سایر خداییان[ویرایش]

هپات و خدایان آب‌وهوا[ویرایش]

در سنت هوری هپات همسر تشوب بود.[۷]

پرستش[ویرایش]

ابلا و منطق حاشیه آن[ویرایش]

پرستش هپات ریشه در شمال سوریه امروزی داشت.[۸]

نام تئوفوری واحدی که هپات را فرا می‌خواند از ابلا در هزاره دوم پیش از دوران مشترک به دست آمده است.[۹]

یمحاض و ماری[ویرایش]

گمان می رود که هپات تا دوره بابلی باستان در حلب پرستش می‌شد.[۱۰]

ایمار[ویرایش]

عبادت هپات در متن‌های ایمار نیز مستند است.[۱۱]

منابع هوری غربی[ویرایش]

همانطور که دانیل ای فلمینگ استدلال می‌کند، نقش هپات در دین هوری امروزه بیشتر شناخته شده است.[۸]

منابع اوگاریتی[ویرایش]

هپات یکی از خداییان هوری بود که در اوگاریت پرستش می‌شد.[۳]

منابع هوری شرقی[ویرایش]

پذیرش هیتی[ویرایش]

هپات در دین هیتی نیز ادغام شد.[۱۲]

اساطیر[ویرایش]

در اسطوره‌های هوری که اصطلاحا به چرخه کوماربی (دربارهٔ چالش بر سر پادشاهیِ خدایان مابین شخصیت نام‌بخش و پسرش تشوب) تعلق دارند، هپات در میان حامیان تشوب ظاهر می‌شود.[۱۳]

پانویس[ویرایش]

  1. Taracha 2009, p. 94.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ Beckman 2002, p. 43.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ Válek 2021, p. 53.
  4. Wilhelm 1989, p. VI.
  5. Fleming 1992, p. 75.
  6. Hutter 2003, p. 141.
  7. Archi 2013, p. 9.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ Fleming 1992, p. 76.
  9. Fleming 1992, p. 227.
  10. Schwemer 2001, p. 220.
  11. Beckman 2002, p. 51.
  12. Taracha 2009, p. 96.
  13. Hoffner 1998, pp. 40-41.

منابع[ویرایش]