پرش به محتوا

نامه‌های ایرانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
نامه‌های ایرانی
جلد یک کتاب فرانسوی نامه‌های ایرانی، چاپ کلن در سال ۱۷۵۴
نویسنده(ها)شارل دو مونتسکیو
زبانزبان فرانسوی
گونه(های) ادبیرمان نامه‌نگارانه
تاریخ نشر
۱۷۲۱
گونه رسانهPrint
پیش ازJewish Letters 

نامه‌های ایرانی (به فرانسوی: Lettres persanes) یکی از آثار ادبی شارل دو مونتسکیو است و مضمون آن نامه‌هایی فرضی هستند که در اواخر سلطنت لوئی چهاردهم بین سال‌های (۱۷۱۱ - ۱۷۲۰ میلادی)، نگارش یافته‌اند. مونتسکیو این نامه‌ها را از زبان دو ایرانی ثروتمند به‌نام‌های «ازبک» و «ریکا» که در مدت مسافرت خود به اروپا، برای مدتی طولانی در فرانسه اقامت گزیده‌اند، نوشته‌است. این کتاب پایه فکری اثر بعدی مونتسکیو یعنی روح القوانین است.[۱][۲]

این رمان که در سال (۱۷۲۱ میلادی) در آمستردام با نام مستعار منتشر شد، دربرگیرندهٔ استنباط این دو ایرانی از اروپا و به‌خصوص فرانسه است. نامه‌های ارسالی از ایران، بیشتر از طرف خواجه و زنان حرم‌سرای ازبک است که حوادث روز مملکت و اتفاقات بدیمن مانند خودکشی سوگلی حرم‌سرای او، «روشنک» را به‌اطلاع ارباب می‌رسانند. سبک دلنشین نگارش نامه‌های ایرانی که خواننده را مجذوب می‌نماید، مستور در نحوهٔ طنزآمیز گزارش از آداب و رسوم رایج در پاریس و اروپا است. نامه‌های «ریکا» که از دیدگاه یک شرقی نگارش یافته‌است، لوئی چهاردهم را جادوگری می‌پندارد که پول‌های خزانهٔ شاهی را با یک حرکت دست دوبرابر می‌کند یا پاپ به مردم چنین القا کرده‌است که «سه» برابر با «یک» است (کنایه از اعتقاد به تثلیث) یا این که، نان، نان نیست و شراب، شراب نیست (کنایه از گوشت و خون عیسی مسیح). در احوال آرایش پاریسی‌ها می‌گوید: آن‌ها موهای خود را به‌حدی به طرف بالا جمع می‌کنند که صورتشان درست در وسط بدنشان قرار می‌گیرد. لیکن در پشت این طنز هنرمندانه، مونتسکیو آموزگار جدی اخلاق پنهان شده‌است تا دستگاهی را نقد کند که هیئت حاکمهٔ آن با قدرت نامحدود و تجاوزکارانه‌اش حق حیات را از ملت سلب نموده‌است. مونتسکیو با نوشتن نامه‌های ایرانی گامی بلند در راستای جنبش روشنگری اروپا و برای پی‌ریزی طرحی نو براساس آزادی، حقیقت و تفاهم، به میدان گذاشت. به طنز کشیدن فرانسه و داستان غم‌انگیز حرم‌سرای ایرانی دو روی سکه‌ای است که آزادی‌های فردی و قابلیت‌های عمومی را در غیاب نظم و قاعده و قانون به تصویر کشیده‌است. بخشی از این نامه‌ها به‌تشریح مذاهب و تشابه آن‌ها به یکدیگر یا تضاد موجود در ادیان از دیدگاه ازبک، پرداخته‌است.[۳]

مونتسکیو در قسمتی از این کتاب چنین می‌گوید: ایرانی نامبرده از سوی یکی از دوستان فرانسوی خود، به یک نفر فرانسوی دیگر معرفی شد. هنگامی که آن شخص گفت: «این آقا ایرانی است» طرف با نهایت شگفتی اظهار داشت: «آقا ایرانی است، شگفتا! چطور می‌توان ایرانی بود؟» فکر کوچک آن مرد نمی‌توانست بپذیرد که غیر از فرانسویان کسان دیگری هم در گیتی هستند.

مونتسکیو «نامه‌های ایرانی» (Lettres Persanes) را در سال ۱۷۲۱ در ۳۲ سالگی نوشت و هفت سال بعد در سال ۱۷۲۸ میلادی به خاطر این کتاب به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد. این کتاب در ابتدا شصت و چند نامه بوده که پسین‌تر نویسندگانی دیگر نامه‌هایی به سبک مونتسکیو بدان افزوده‌اند. «یوهان ولفگانگ گوته» دربارهٔ این کتاب می‌گوید: «مونتسکیو در «نامه‌های ایرانی» با ترغیب شایسته‌ترین احساسات، ملّت فرانسه را به مبرم‌ترین و خطرناک‌ترین وظایف خود آگاه ساخت.»

اگرچه در مورد نیات مونتسکیو در خصوص استفاده از ایران و شخصیت‌های ایرانی در «نامه‌های ایرانی» به هیچ وجه اجماع کاملی وجود ندارد، اما کشف این نیات همچنان یک سؤال جذاب باقی مانده است. «آنتونیو کارلوس دوس سانتوس» با تمرکز بر درخواست مونتسکیو برای تساهل و رواداری، تحلیلی عمیق در مقاله‌ای با عنوان «ایرانِ روادار در نامه‌های ایرانی مونتسکیو» ارائه می‌دهد و بر تعامل «خود» و «دیگری» در توسعه یک حمایت جهان‌وطنی (کاسمپولیتن) از تساهل تمرکز می‌کند. دوس سانتوس با انجام تحلیل ساختاری متن، درکی مطمئن‌تر و جامع‌تر از منطق درونی استدلال‌های موجود در متن به دست می‌آورد. دوس سانتوس با کم‌اهمیت‌تر کردن بافت تاریخی و تأکید بیشتر بر توضیح و روشن‌سازی ایده‌های درون متن، بهتر نشان می‌دهد که چگونه خود اروپاییان مفاهیم و تصاویر ایران را درک می‌کردند. دوس سانتوس با استفاده از منشور تساهل، حرکت سفر بین ایران و پاریس را حرکتی برای فلسفه اخلاق و تحول شخصی می‌داند. نویسنده استدلال می‌کند که بحث درباره اسلام که در نامه‌نگاری شخصیت‌ها جریان دارد، به گونه‌ای ساختار یافته است که خواننده را به تأمل دعوت کند و در نهایت، ارزش‌های تساهل و کثرت‌گرایی مذهبی را در خواننده توسعه دهد.[۴][۵]

گاه‌شماری نامه‌ها

[ویرایش]

گاه‌شماری «نامه‌های ایرانی» مونتسکیو را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد:

  • نامه‌های ۱ تا ۲۱ (معادل ۱ تا ۲۳ در برخی نسخه‌ها): سفر از اصفهان به فرانسه، که تقریباً ۱۴ ماه به طول می‌انجامد (از ۱۹ مارس ۱۷۱۱ تا ۴ مه ۱۷۱۲).
  • نامه‌های ۲۲ تا ۸۹ (معادل ۲۴ تا ۹۲ در برخی نسخه‌ها): اقامت در پاریس در دوران سلطنت لویی چهاردهم، که مجموعاً ۳ سال را در بر می‌گیرد (از مه ۱۷۱۲ تا سپتامبر ۱۷۱۵).
  • نامه‌های ۹۰ تا ۱۳۷ (معادل ۹۳ تا ۱۴۴ در برخی نسخه‌ها) به‌علاوه‌ی [نامهٔ الحاقی شماره ۸ (۱۴۵)]: دوران نایب‌السلطنه‌گی فیلیپ دوم، دوک اورلئان، که پنج سال را پوشش می‌دهد (از سپتامبر ۱۷۱۵ تا نوامبر ۱۷۲۰).
  • نامه‌های ۱۳۸ تا ۱۵۰ (معادل ۱۴۶ تا ۱۶۱ در برخی نسخه‌ها):
    • فروپاشی و سرنوشت غم‌انگیز حرمسرا در اصفهان، که تقریباً ۳ سال طول می‌کشد (۱۷۱۷–۱۷۲۰).[۶]

نامه‌ی پایانی رمان

[ویرایش]

آخرین نامه‌ی رمان، یعنی نامه ۱۶۱، که توسط رکسانه، سوگلی ازبک، نوشته شده است، پس از مصرف آگاهانه‌ی سمی است که در متن به آن اشاره شده است. در واقع، روند مرگ است که محتوای این نامه را رقم می‌زند. در این نامه، نویسنده (رکسانه) جزئیات پایان جهان حرمسرا را با مرگ خود بیان می‌کند و زمانی که قلم از دستش می‌افتد و جان می‌دهد، هم به متن رمان و هم به زندگی‌اش خاتمه می‌بخشد.[۷]

متن نامه‌ی ۱۶۱: رکسانه به ازبک

[ویرایش]

«آری، من تو را فریب دادم؛ خواجه‌های تو را از راه به در کردم؛ حسادت تو را به بازی گرفتم؛ و دانستم که چگونه حرمسرای وحشتناک تو را به محلی از لذت و خوشی تبدیل کنم.

من در آستانهٔ مرگم؛ سم در رگ‌هایم می‌دود: چراکه اینجا باید چه کنم، در حالی که یگانه مردی که مرا به زندگی پیوند می‌داد دیگر نیست؟ من می‌میرم؛ اما روح من تنها نخواهد رفت: من آن زندان‌بانان مُرتَد را که شیرین‌ترین خون دنیا را ریختند، پیش از خود فرستاده‌ام.

چگونه توانستی تصور کنی که من به اندازه‌ای ضعیف و ساده‌لوح هستم که گمان کنم هیچ وظیفه‌ای در دنیا برای من وجود ندارد جز پرستش هوس‌های تو؛ که در حالی که تو هر خواسته‌ای برای خود روا می‌داری، حق داشته باشی مرا از تمام خواسته‌هایم بازداری؟ نه: من در بردگی زندگی کردم، اما همیشه آزادی‌ام را حفظ کردم: من قوانین تو را بر اساس قوانین طبیعت بازسازی کردم؛ و ذهن من همیشه استقلال خود را حفظ کرده است.

پس، باید از من سپاسگزار باشی به‌خاطر فداکاری‌ای که در حق تو کردم؛ به‌خاطر اینکه تا آن حد سقوط کردم که تظاهر کنم متعلق به تو هستم؛ به‌خاطر اینکه مانند یک بزدل، آنچه را که باید به تمام جهان اعلام می‌کردم، در قلبم پنهان کردم؛ و در نهایت، به‌خاطر اینکه فضیلت واقعی را خوار کردم و اجازه دادم فرمانبرداری محض از هوس‌های تو، نام فضیلت بر خود بگیرد. تو متعجب بودی که چرا هرگز شور و حرارت عشق را در من ندیدی: حال‌آن‌که اگر مرا بهتر می‌شناختی، نه عشق که خشونت کامل نفرت‌ را می‌یافتی.

برای مدتی طولانی این رضایت را داشتی که باور کنی قلبی چون قلب مرا فتح کرده‌ای: اکنون هر دوی ما خوشحالیم: تو فکر می‌کردی من فریب خورده‌ام، در حالی که من تو را فریب دادم.

بی‌شک انتظار دریافت چنین نامه‌ای را نداشتی. آیا ممکن است که پس از آنکه تو را غرق در اندوه کردم، همچنان تو را مجبور به تحسین شجاعتم کنم؟ اما اکنون همه چیز به پایان رسیده است؛ سم مرا از پا درمی‌آورد، نیروی من مرا ترک می‌کند، قلم از دستم می‌افتد؛ حتی نفرت من نیز ضعیف‌تر می‌شود: من می‌میرم.

حرمسرای اصفهان، هشتمین روز از ماه اول ربیع‌الثانی، ۱۷۲۰»[۸]

پانویس

[ویرایش]
  1. نامه‌های ایرانی. Vol. 1. آمستردام: پی. برونل. 1721. Retrieved 13 June 2016 – via گالیکا.; نامه‌های ایرانی. Vol. 2. آمستردام: پی برونل. 1721. Retrieved 13 June 2016 – via گالیکا.
  2. Lettres persanes. Vol. I. Amsterdam: P. Brunel. 1721. Retrieved 13 June 2016 – via Gallica.; Lettres persanes. Vol. II. Amsterdam: P. Brunel. 1721. Retrieved 13 June 2016 – via Gallica.
  3. Jean Starobinski, preface to Folio edition of Lettres persanes, 1973.
  4. Antônio carlos dos santos, "The tolerant Persia in Montesquieu’s Persian letters" in "Persia and the Enlightenment", edited by Cyrus Masroori, Whitney Mannies, and John Christian Laursen, 125–147. Liverpool: Liverpool University Press, 2021.
  5. Persia and the Enlightenment, edited by Cyrus Masroori, Whitney Mannies, and John Christian Laursen, p.15. Liverpool: Liverpool University Press, 2021.
  6. "Persian Letters". Wikipedia (به انگلیسی). 2025-10-16.
  7. "Epistolary Novel | Research Starters | EBSCO Research". EBSCO (به انگلیسی). Retrieved 2025-10-21.
  8. "Persian Letters/Letter 161 - Wikisource, the free online library". en.wikisource.org (به انگلیسی). Retrieved 2025-10-21.

منابع

[ویرایش]

پیوند به‌بیرون

[ویرایش]