فهرست قسمت‌های کلند

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پوستر اولین مجموعۀ دی‌وی‌دی انیمۀ کلند ساختۀ کیوتو انیمیشن با حضور شخصیت اصلی، ناگیسا فوروکاوا.

مجموعه تلویزیونی انیمهٔ کلند، از اقتباسات رمان تصویری کلند ساختهٔ شرکت کی کورپوریشن، توسط استودیو کیوتو انیمیشن تولید شده‌است. کارگردان آن تاتسویا ایشیهارا، نویسندهٔ آن فومیهیکو شیمو و طراح شخصیت‌های انیمه کازومی ایکِدا می‌باشد. او شخصیت‌ها را بر اساس طرح‌های ایتارو هینوئه ایجاد کرده‌است. داستان انیمه دربارهٔ شخصیت اصلی، تومویا اوکازاکی، یک دانش‌آموز دبیرستانی است که از زندگی‌اش ناامید شده. هنگامی که او با دختری به نام ناگیسا فوروکاوا (که یک سال بزرگتر از خودش است) آشنا می‌شود، زندگی‌اش تغییر می‌کند.

فصل اول انیمه، در کل شامل ۲۴ قسمت است که از بین اینها، ۲۳ قسمت اول به صورت هفتگی از اکتبر ۲۰۰۷ تا مارس ۲۰۰۸ از شبکه‌های تلویزیونی ژاپن پخش شد. پس از پایان پخش فصل اول، یک قسمت اووی‌ای همراه با هشتمین مجموعه دی‌وی‌دی در ژوئیهٔ ۲۰۰۸ منتشر شد. فصل اول انیمه به صورت هشت مجموعه دی‌وی‌دی از دسامبر ۲۰۰۷ تا ژوئیهٔ ۲۰۰۸ توسط پونی کنیون به بازار عرضه شد. هر مجموعه شامل سه قسمت است.[۱] مجوز فصل اول انیمه توسط سنتایی داده شد.[۲] در ۱۵ ژوئن ۲۰۱۰ کل فصل اول همراه با دوبلهٔ انگلیسی توسط سنتایی و سکشن۲۳ فیلمز منتشر شد.[۳]

فصل دوم انیمه، با عنوان «کلند: پس از داستان» (به انگلیسی: Clannad After Story) (به ژاپنی: クラナドアフターストーリー، هپبورن: Kuranado afutā sutōrī) ادامهٔ فصل اول است و توسط سازندگان فصل اول تولید شد. صداپیشگان فصل اول نیز در تولید فصل دوم حاضر بودند. این فصل، اقتباس شدهٔ آرک «بعد از داستان» (After Story) از رمان تصویری بوده و ادامهٔ سناریوی ناگیسا می‌باشد. این فصل شامل ۲۵ قسمت است که ۲۴ قسمت اول آن از اکتبر ۲۰۰۸ تا مارس ۲۰۰۹ در ژاپن پخش شد. همانند فصل اول، پس از پایان پخش فصل دوم، یک اووی‌ای دیگر همراه با هشتمین مجموعه دی‌وی‌دی انیمه در ژوئیهٔ ۲۰۰۹ منتشر شد. فصل دوم نیز به صورت هشت مجموعه دی‌وی‌دی از دسامبر ۲۰۰۸ تا ژوئیهٔ ۲۰۰۹ به بازار عرضه شد. سنتایی هم مجوز فصل دوم را صادر کرد. سنتایی کل فصل دوم را همراه با دوبلهٔ انگلیسی در ۱۹ آوریل ۲۰۱۱ منتشر کرد.[۴]

موسیقی‌هایی که در قسمت‌های مختلف هر دو فصل استفاده می‌شود، از چندین آلبوم منتشر شده برای رمان تصویری کلند برداشته شده‌است. این آلبوم‌ها شامل موارد ذیل هستند:

کلند (فصل اول)[ویرایش]

فصل اول انیمه شامل ۲۴ قسمت است. از این ۲۴ قسمت، ۲۳ قسمت شامل ۲۲ قسمت عادی و یک قسمت اضافه از تلویزیون ژاپن پخش شدند. قسمت ۲۴ ام -که به عنوان اووی‌ای همراه با هشتمین مجموعه دی‌وی‌دی در ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۸ منتشر شد- در دنیایی جدا از دنیای اصلی انیمه قرار گرفته که در آن تومویا و تومویو با هم قرار می‌گذارند و براساس سناریوی تومویو در بازی می‌باشد.[۵]مجموعه دیسک بلوری کلند نیز در ۳۰ آوریل ۲۰۱۰ منتشر شد. زمان پخش انیمه برای اولین بار در ۱۱ اوت ۲۰۰۷ در جشنوارهٔ انیمهٔ تی‌بی‌اس (TBS Anime Festa) اعلام شد. کلند به صورت مجموعه‌ای از هشت دی وی دی بین ۱۹ دسامبر ۲۰۰۷ تا ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۸ توسط پونی کنیون منتشر شده که هر مجموعه شامل سه قسمت می‌باشد.[۶]

آهنگ تیتراژ آغازین فصل اول "Mag Mell (cuckool mix 2007)" (نسخهٔ ریمیکس شدهٔ آهنگ "دشت شادی") می‌باشد که توسط یوفونیوس خوانده شده‌است. آهنگ تیتراژ پایانی فصل اول "Dango Daikazoku" (だんご大家族, خانواده بزرگ دانگو) می‌باشد که توسط چاتا خوانده شده‌است.

شمارهٔ قسمت عنوان قسمت[۷] کارگردان نویسنده تاریخ پخش اصلی
۰۱«در مسیر تپه‌ای که شکوفه‌های گیلاس می‌ریزند»
Transcription: "Sakura Maichiru Sakamichi de" (ژاپنی: 桜舞い散る坂道で)
تاتسویا ایشیهارافومیهیکو شیمو۴ اکتبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-10-۰۴)
در حالی که به سمت دبیرستان هیکاریزاکا قدم می‌زند، تومویا اوکازاکی، بزهکاری در سال سوم دبیرستان آرزو می‌کند زندگی‌اش تغییر کند. در همان زمان او با دختری عجیب به نام ناگیسا فوروکاوا آشنا می‌شود، در حالی که بر روی تپه دارد با خودش حرف می‌زند. در طول روز او با بسیاری از شخصیت‌های اصلی داستان، آشنا می‌شود؛ از جمله آنها کیو و ریو فوجیبایاشی هستند که تومویا از شخصیت‌های متفاوت آنها بسیار شگفت زده می‌شود. کمی بعد در همان روز، تومویا در زنگ ناهار با ناگیسا حرف می‌زند. او پی می‌برد که آن دختر سال سوم تجدید شده‌است؛ به خاطر اینکه پارسال با وجود بیماری‌اش بسیار در مدرسه غیبت داشت. ناگیسا به او می‌گوید که می‌خواهد در باشگاه درام -که در حقیقت منحل شده- ثبت نام کند. کمی بعد آنها می‌بینند یک دانش‌آموز سال دوم انتقالی دو نفر را که دارند در مدرسه مزاحمت ایجاد می‌کنند، لگد می‌زند. پس از مدرسه، تومویا به نانوایی خانوادهٔ ناگیسا می‌رود و با پدر و مادر عجیبش آشنا می‌شود؛ آکیو و سانائه فوروکاوا. او به دعوت آنها شام را در خانهٔ شان می‌خورد.
۰۲«اولین گام»
Transcription: "Saisho no Ippo" (ژاپنی: 最初の一歩)
نوریوکی کیتانوهارافومیهیکو شیمو۱۱ اکتبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-10-۱۱)
ناگیسا می‌خواهد باشگاه درام را دوباره تأسیس کند و تومویا به او کمک می‌کند پوستری برای جذب اعضا درست کند. آنها پوسترهایی را که درست کردند در اطراف مدرسه نصب می‌کنند. تومویا در همان روز با دو دختر عجیب آشنا می‌شود: کوتومی ایچینوسه، دختر نابغه‌ای که هنگام مطالعه اصلاً به اطرافش توجه نمی‌کند؛ و فوکو ایبوکی، دانش‌آموز سال اولی که در کلاسی تنهاست و در حال درست کردن ستارهٔ دریایی چوبی با چاقو است. تومویا پس از اینکه می‌بیند فوکو سهواً به خودش آسیب می‌رساند، چاقو را از او می‌گیرد. ادامهٔ آن روز ناگیسا پی می‌برد که تومویا زمانی بازیکن بسکتبال بوده و او را به بازی بسکتبال در فردای آن روز دعوت می‌کند؛ ولی روز بعد باران می‌بارد و تومویا و دوستش یوهی سونوهارا کلاس‌ها را می‌پیچانند و در خوابگاه می‌مانند. تومویا از اینکه ممکن است ناگیسا با وجود باران به خاطر بازی بسکتبال بیرون باشد، نگران او می‌شود و به سمت مدرسه می‌رود. در همان زمان مشخص می‌شود که تومویا به دلیل دعوایی که با پدرش، نائویوکی اوکازاکی داشته، باعث شده کتفش آسیب ببیند و در نتیجه دیگر نمی‌تواند بسکتبال بازی کند. در همین حال ناگیسا احساس پشیمانی می‌کند و ناگهان غش می‌کند.
۰۳«یک بار دیگر پس از گریه کردن»
Transcription: "Namida no Ato ni Mō Ichido" (ژاپنی: 涙のあとにもう一度)
یوشیجی کیگامیفومیهیکو شیمو۱۸ اکتبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-10-۱۸)
پس از اتفاقات روز قبل، تومویا به خانهٔ ناگیسا سر می‌زند تا ببیند حالش خوب است یا نه. او پی می‌برد که ناگیسا از کودکی بدن ضعیفی داشته‌است. هنگام برگشتن از نانوایی، تومویا به یک برقکار عجیب که مشکلی برایش پیش آمده بود، کمک می‌کند. آن برقکار کارتش را به او می‌دهد و تومویا متوجه می‌شود که نامش یوسوکه یوشینو است. یوهی کمی بعد به تومویا می‌گوید که یوسوکه، یک نوازندهٔ حرفه‌ای بازنشسته است. روز بعد ناگیسا حالش بهتر می‌شود و به مدرسه برمی‌گردد. تومویا و یوهی بچه گرازی را به نام بوتان پیدا می‌کنند که معلوم می‌شود حیوان خانگی کیو است. پس از مدرسه، ناگیسا و تومویا با یوکینه میازاوا، دانش‌آموز سال دوم که مسئول اتاق مرجع است، ملاقات می‌کنند. در ادامهٔ روز تومویا به ناگیسا کمک می‌کند اعتماد به نفس بیشتری در تأسیس باشگاه درام داشته باشد.
۰۴«بیا دوست پیدا کنیم»
Transcription: "Nakama o Sagasō" (ژاپنی: 仲間をさがそう)
تاتسویا ایشیهارافومیهیکو شیمو۲۵ اکتبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-10-۲۵)
تومویا در مدرسه با فوکو برخورد می‌کند. فوکو او را به مراسم عروسی خواهر بزرگترش دعوت می‌کند؛ اما تومویا علاقه‌ای ندارد. او برای کمک گرفتن از یوهی در تأسیس باشگاه درام، به او رشوهٔ شیرینی‌های نانوایی فوروکاوا را می‌دهد. ناگیسا از دوقلوهای فوجیبایاشی درخواست می‌کند در تأسیس باشگاه به او کمک کنند. تومویا نیز از تومویو ساکاگامی و کوتومی ایچینوسه درخواست کمک می‌کند. تومویو می‌خواهد در انتخابات ریاست شورای دانش‌آموزی کاندید شود و سرش شلوغ است و کوتومی هم جوابی به تومویا نمی‌دهد. ناگیسا و تومویا در نهایت به دیدن فوکو می‌روند تا از او کمک بخواهند؛ اما کمی بعد می‌فهمند که فوکو در واقع به خاطر تصادف رانندگی در بیمارستان به کما رفته و بیهوش است و اینکه خواهر بزرگتر او، کوکو ایبوکی (معلم هنر ناگیسا) می‌باشد.
۰۵«منظره‌ای همراه با ستارهٔ چوبی»
Transcription: "Chōkoku no Aru Fūkei" (ژاپنی: 彫刻のある風景)
توموئه آراتانیفومیهیکو شیمو۱ نوامبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-11-۰۱)
تومویا و ناگیسا به ملاقات کوکو ایبوکی می‌روند. آنها برای کمک به فوکو، او را به خانهٔ فوروکاوا می‌برند و فعلاً تأسیس باشگاه درام را به تأخیر می‌اندازند. خانوادهٔ ناگیسا با کندن چوب و درست کردن ستاره‌های چوبی به فوکو کمک می‌کنند و در مدرسه تومویا و ناگیسا نیز به او کمک می‌کنند ستاره‌ها را بین دانش‌آموزان توزیع کنند. در جریان اینکار، آنها با دوست فوکو، میتسویی، آشنا می‌شوند. کمی بعد فوکو تعریف می‌کند که چقدر دلش می‌خواست در کلاس شرکت کند ولی دیگر نمی‌تواند. به همین دلیل تومویا با هماهنگی یوهی، کیو و ریو برای فوکو یک کلاس نمایشی تشکیل می‌دهند و سانائه نیز به عنوان معلم در کلاس آنها نقش بازی می‌کند.
۰۶«جشنوارهٔ مؤسسان برای دو خواهر»
Transcription: "Ane to Imōto no Sōritsushasai" (ژاپنی: 姉と妹の創立者祭)
نوریکو تاکائوفومیهیکو شیمو۸ نوامبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-11-۰۸)
پس از هفتهٔ طلایی، تومویا و ناگیسا، کوکو را به جشنوارهٔ مؤسسان دعوت می‌کنند. آنها می‌فهمند که نامزد کوکو، یوسوکه یوشینو است. در همان زمان، فوکو در جشنواره ستاره‌های چوبی بیشتری به دانش‌آموزان می‌دهد. گروهی از طرفداران فوکو نیز برای کمک به او، غرفه‌ای درست می‌کنند و خبر مراسم عروسی خواهرش را به گوش همه می‌رسانند. ناگیسا و تومویا، تومویو را در لباس خرس می‌بینند. تومویو توضیح می‌دهد که با اینکار به‌طور نامحسوس کسانی که باعث دردسر در جشنواره می‌شوند را تنبیه می‌کند. او یوهی را به خاطر مزاحمت برای یک دختر، با لگد به بیرون مدرسه پرتاب می‌کند. کوکو سرانجام به دعوت تومویا و ناگیسا به جشنواره می‌آید و آن دو را می‌بیند؛ اما نمی‌تواند فوکو را ببیند یا حتی صدایش را بشنود با این که روبه‌رویش است.
۰۷«احساسات ستاره‌ای شکل»
Transcription: "Hoshigata no Kimochi" (ژاپنی: 星形の気持ち)
نوریوکی کیتانوهارافومیهیکو شیمو۱۵ نوامبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-11-۱۵)
تومویا و ناگیسا، کوکو را متقاعد می‌کنند که فوکو علیرغم شرایطش، آرزو دارد که خواهرش با یوسوکه ازدواج کند. آنها پس اینکه می‌فهمند کوکو دوست دارد مراسم عروسی را در مدرسه برگزار کند، با مدیریت مدرسه صحبت می‌کنند. بعداً کوکو به آنها می‌گوید که وضعیت فوکو در بیمارستان بدتر شده و ممکن است دیگر بیدار نشود. وقتی تومویا به خوابگاه می‌رود، یوهی برای او تعریف می‌کند بعضی‌ها نمی‌توانند فوکو را ببینند؛ در حالی که برخی دیگر شروع به فراموش کردن او می‌کنند.
۰۸«بادی که در سرخی غروب ناپدید می‌شود»
Transcription: "Tasogare ni Kieru Kaze" (ژاپنی: 黄昏に消える風)
تائیچی ایشیداتهفومیهیکو شیمو۲۲ نوامبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-11-۲۲)
دانش‌آموزان کمتری دیگر می‌توانند فوکو را ببینند و حتی کسانی که با او صمیمی بودند نیز شروع به فراموش کردنش می‌کنند. ابتدا یوهی بعد از اینکه به بیمارستان می‌رود تا فوکوی واقعی را ببیند و سپس کیو و ریو؛ هر سه نفر فوکو را فراموش می‌کنند. با این حال تومویو با کمک تومویا توانست او را به یاد بیاورد. کمی بعد یوهی موفق می‌شود فوکو را برای لحظه‌ای کوتاه به خاطر بیاورد ولی دیگر او را فراموش می‌کند. تومویا و ناگیسا برای اینکه دل فوکو را شاد کنند برایش هدیه‌ای می‌خرند. آنها وقتی به نانوایی بر می‌گردند، می‌فهمند آکیو هم فوکو را فراموش کرده‌است؛ در حالی که سانائه هنوز او را کمی به یاد می‌آورد. تومویا و ناگیسا تصمیم می‌گیرند با فوکو دوباره به مدرسه برگردند.
۰۹«تا پایان رؤیا»
Transcription: "Yume no Saigo Made" (ژاپنی: 夢の最後まで)
یوشیجی کیگامیفومیهیکو شیمو۲۹ نوامبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-11-۲۹)
تومویا، ناگیسا و فوکو شب را در مدرسه می‌گذرانند. صبح روز بعد، تومویا و ناگیسا، فوکو را فراموش می‌کنند و نمی‌توانند او را ببینند. هم تومویا و هم ناگیسا احساس می‌کنند چیز مهمی را فراموش کرده‌اند که با به خاطر آوردن عروسی کوکو، فوکو را هم به یاد می‌آورند. در روز عروسی، در ابتدا تنها دانش‌آموزانی که وارد مدرسه شدند، تومویا، ناگیسا و فوکو بودند؛ اما پس از مراسم معلوم شد همهٔ کسانی که ستارهٔ چوبی گرفته‌اند، به عروسی آمده‌اند. کوکو و یوسوکه پس از عروسی به حیاط مدرسه می‌آیند، در حالی که بقیه آنها را تشویق می‌کنند. فوکو پس از اینکه از تومویا و ناگیسا تشکر می‌کند و به خواهرش تبریک می‌گوید، و سرانجام ناپدید می‌شود.
۱۰«چالشی برای دختر نابغه»
Transcription: "Tensai Shōjo no Chōsen" (ژاپنی: 天才少女の挑戦)
یاسوهیرو تاکِموتوفومیهیکو شیمو۶ دسامبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-12-۰۶)
از آنجایی که هیچ عضو جدیدی به باشگاه درام ملحق نشده‌است، تومویا یک بار دیگر شانسش را امتحان می‌کند و با کوتومی دربارهٔ پیوستن به باشگاه صحبت می‌کند. تومویا او را به جاهای مختلف مدرسه می‌برد تا خود را به بقیه معرفی کند و دوستان بیشتری پیدا کند. تومویا، کوتومی و دوقلوهای فوجیبایاشی را را به باشگاه درام می‌برد و از آنها می‌خواهد که به باشگاه ملحق شوند. کیو در ابتدا قبول نمی‌کند ولی وقتی که می‌بیند خواهرش می‌خواهد بپیوندد، او هم تسلیم می‌شود. کوتومی ناگهان با شنیدن صدای ویولن، به سمت صدا می‌رود و نوازندهٔ ویولن را در اتاقی دیگر پیدا می‌کند. نوازنده به او پیشنهاد می‌دهد اگر دوست دارد کمی ویولن بزند. با این حال، نوازندگی کوتومی بسیار دردناک و وحشتناک بود.
۱۱«راپسودی بعد از مدرسه»
Transcription: "Hōkago no Kyōsōkyoku" (ژاپنی: 放課後の狂想曲)
توموئه آراتانیفومیهیکو شیمو۱۳ دسامبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-12-۱۳)
کوتومی هنوز در ویولن زدن مشکل دارد؛ به طوری که شنیدن آن برای هرکسی دردناک است. کیو تصمیم می‌گیرد در دو روز آینده برای کوتومی رسیتال ویولن برگزار کند و در همین زمان کوتومی را مجبور می‌کند که خودش را آماده کند. یک روز قبل از رسیتال، تومویا به کوتومی که در کتابخانهٔ مدرسه است سر می‌زند و از پای سیب بسیار خوشمزهٔ او می‌خورد. کمی بعد تومویا به خواب می‌رود و رؤیای عجیبی می‌بیند. در رسیتال، بیشتر دانش‌آموزان مدرسه به همراه آکیو، سانائه و میسائه ساگارا، مدیر خوابگاه پسرانهٔ یوهی، برای شنیدن ویولن می‌آیند. کیو که مبصر کلاس است، چندین دانش‌آموز را تهدید می‌کند که اگر به رسیتال نیایند، رازهای آنها را لو می‌دهد. با این حال، کوتومی اصلاً پیشرفتی در ویولن زدن نداشت و رسیتال او بسیار گوش خراش و دردناک بود. وقتی کوتومی و دوستانش در حال رفتن به خانه‌اند، مرد عجیبی به کوتومی نزدیک می‌شود؛ هرچند مدت کوتاهی بعد آنجا را ترک می‌کند. کوتومی او را «آدم بد» خطاب می‌کند و بسیار از او می‌ترسد.
۱۲«دنیای پنهان»
Transcription: "Kakusareta Sekai" (ژاپنی: かくされた世界)
نوریکو تاکائوفومیهیکو شیمو۲۰ دسامبر ۲۰۰۷ (۲۰۰۷-12-۲۰)
کوتومی ویولن را به ریه نیشینا تحویل می‌دهد و با او دوست می‌شود. کوتومی روال معمولش را تغییر می‌دهد و در کلاس‌ها شرکت می‌کند. کیو به تومویا، ناگیسا، کوتومی و ریو پیشنهاد می‌دهد به صورت گروهی با هم بیرون بروند و در جشنوارهٔ محلی شهر خوش بگذرانند. وقتی که آنها به یک آرکید می‌روند، فوکو در آنجا ظاهر می‌شود. با این حال به نظر می‌رسد که آنها فوکو را به یاد نمی‌آورند. در روز بعد، ناگیسا سراسیمه به سمت کیو می‌رود و به او می‌گوید که ممکن است خواهرش دچار تصادف اتوبوس شده باشد. وقتی که همهٔ آنها به محل تصادف می‌روند، متوجه می‌شوند کسی آسیب ندیده؛ ولی کوتومی احساساتی شده و ناگهان فریاد می‌زند و غش می‌کند. کوتومی همان روز خیلی زود از مدرسه می‌رود؛ با این حال تومویا و بقیهٔ دوستان به خانه‌اش می‌روند تا حالش را بپرسند؛ ولی جوابی از او نمی‌شنوند. آنها آنجا را ترک می‌کنند اما تومویا دوباره بر می‌گردد و در نزدیکی خانه‌اش، «آدم بد» را می‌بیند. پس از صحبت با او پی می‌برد او از آشنایان خانوادهٔ کوتومی است. تومویا کمی بعد وارد اتاق کوتومی می‌شود و او را در آنجا می‌بیند. بر روی دیوارهای اتاق، پر از تکه‌های کاغذ روزنامه و کتاب است. بر روی آن کاغذها دربارهٔ مرگ پدر و مادر کوتومی نوشته شده‌است. تومویا سرانجام به خاطر می‌آورد که سال‌ها پیش، کوتومی دوست او بوده‌است.
۱۳«باغچهٔ خاطرات»
Transcription: "Omoide no Niwa o" (ژاپنی: 思い出の庭を)
نوریوکی کیتانوهارافومیهیکو شیمو۱۰ ژانویه ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-01-۱۰)
تومویا سرانجام می‌فهمد که کوتومی دوست دوران کودکی‌اش بوده و فقط خود کوتومی این موضوع را می‌دانست. سال‌ها پیش، تومویا بیشتر اوقات به خانهٔ کوتومی می‌رفت تا با او بازی کند. توموبا تنها دوست او بود. در نزدیکی روز تولد کوتومی، پدر و مادرش مجبور شدند به یک سفر کاری که ناگهانی پیش آمد، بروند. بعداً در همان روز، یکی از آشنایان پدر و مادرش (همان آدم بد) به او اطلاع می‌دهد که آنها در سانحهٔ هوایی کشته شده‌اند. کوتومی درنهایت به خاطر خشم و ناراحتی که داشت، یکی از مدارک علمی مهم پدرش در مورد «دنیای پنهان» را می‌سوزاند. از آن روز بعد دیگر تومویا هم به خانه‌اش نمی‌رود. پس از اینکه تومویا حقیقت را دربارهٔ کوتومی می‌فهمد، به خاطر تولد او که نزدیک است شروع به تمیز کردن باغچهٔ حیاط خانه می‌کند. ناگیسا، کیو و ریو نیز به کمک تومویا می‌آیند. در پایان، کوتومی از بابت دوستانش خوشحال می‌شود.
۱۴«نظریهٔ همه چیز»تائیچی تاشیداتهفومیهیکو شیمو۱۷ ژانویه ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-01-۱۷)
سرانجام کوتومی از خانه بیرون می‌آید و متوجه می‌شود که تومویا تمام شب را در باغچهٔ حیاط کار کرده و از خستگی خوابش برده‌است. وقتی او به مدرسه بر می‌گردد، تومویا، ناگیسا، کیو و ریو را می‌بیند که منتظر او هستند. «آدم بد» که کوتومی خیلی از او می‌ترسید، نیز آنجاست. معلوم شد که آن «آدم بد» -که در واقع آدم خوبی است- سرپرست قانونی کوتومی بوده و به او می‌فهماند پاکتی که کوتومی تصور می‌کرد مدرک علمی است و از سر خشم سوزانده و به خاطر آن احساس گناه می‌کرد، در واقع کاتالوگی از عکس‌های خرس عروسکی است. «آدم خوب» به عنوان هدیهٔ تولد به کوتومی چمدان پدر و مادرش را که از سانحهٔ هوایی سالم مانده، پس می‌دهد. این چمدان برای سالها دور دنیا دست به دست افراد مختلف چرخیده تا اینکه دوباره به دست کوتومی رسید. درون چمدان، همان خرس عروسکی است که پدر و مادر کوتومی قبل از رفتن به او قولش را داده بودند. در پایان، کوتومی با مرگ پدر و مادرش کنار می‌آید.
۱۵«مشکل دردسرساز»
Transcription: "Komatta Mondai" (ژاپنی: 困った問題)
میتسویوشی یونِدافومیهیکو شیمو۲۴ ژانویه ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-01-۲۴)
دوستان ناگیسا برای کمک به تأسیس باشگاه درام، خودشان را عضو می‌کنند تا باشگاه در مدرسه رسمیت پیدا کند. با این حال آنها به یک مشاور نیز نیاز دارند؛ به همین خاطر از توشیو کومورا می‌خواهند که مشاورشان باشد. با این حال، باشگاه سرود قبل از آنها از کومورا، درخواست مشاوره کرده‌اند؛ بنابراین ناگیسا با رئیس باشگاه سرود، ریه نیشینا، در این باره صحبت می‌کند. روز بعد ناگیسا روی میزش در کلاس، نامه‌ای تهدیدآمیز پیدا می‌کند و یوهی با تحقیقاتش پی می‌برد که یکی از اعضای باشگاه سرود، به نام سوگیساکا، پشت این ماجرا است. ناگیسا پس از اینکه سوگیساکا دربارهٔ گذشتهٔ نیشینا صحبت کرد، تصمیم می‌گیرد از تأسیس باشگاه درام صرف نظر کند. کیو و یوهی با این تصمیم ناگیسا مخالفند. پس از آن تومویا و یوهی برای گذراندن زمان و آرام شدن، به اتاق مرجع می‌روند. یوهی با کمک یوکینه میازاوا، راهی برای گرفتن کومورا پیدا می‌کند. روز بعد یوهی به تومویا و ناگیسا مدام اصرار می‌کند بسکتبال بازی کنند. بازی بسکتبال در حقیقت راهی است که یوهی پیدا کرده تا کومورا را از باشگاه سرود بگیرد. پس از مدرسه، تومویا و ناگیسا با خواهر کوچکتر یوهی، می سونوهارا، آشنا می‌شوند.
۱۶«سه در سه»یاسوهیرو تاکموتوفومیهیکو شیمو۳۱ ژانویه ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-01-۳۱)
وقتی می از راه می‌رسد، خوابگاه کثیف برادرش را تمیز می‌کند. میسائه به او گفت که نمی‌تواند در خوابگاه پسرانه بماند؛ بنابراین ناگیسا به او پیشنهاد می‌دهد در خانه‌اش بماند. تومویا و یوهی برای بازی بسکتبال به یک نفر دیگر هم نیاز دارند. سومین نفر کیو است که به راحتی درخواست بازی را قبول می‌کند. آنها باشگاه سرود را برای تماشای بازی به سالن ورزشی می‌آورند. در نیمهٔ اول بازی، تومویا، یوهی و کیو با بازیکنان تازه‌کار بسکتبال مقابل هم بازی می‌کنند و ۱۱ امتیاز می‌گیرند. در نیمهٔ دوم تازه‌کارها با حرفه‌ای‌ها تعویض می‌شوند. بدین ترتیب اختلاف امتیاز میان دو گروه کم می‌شود. تومویا در آخرین ثانیه‌های بازی، به لطف صدای ناگیسا موفق می‌شود آخرین ضربه را بزند. در پایان، باشگاه درام برندهٔ بازی می‌شود. پس از آن می به روستای خودش بر می‌گردد.
۱۷«اتاقی بدون هیچ‌کس»
Transcription: "Fuzai no Kūkan" (ژاپنی: 不在の空間)
نائوکو یامادافومیهیکو شیمو۷ فوریه ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-02-۰۷)
پس از تماشای بازی بسکتبال، اعضای باشگاه سرود تصمیم می‌گیرند مشاورشان را با باشگاه درام به اشتراک بگذارند؛ اما شورای دانش‌آموزی مدرسه اجازهٔ اینکار را نمی‌دهد. کمی بعد ناگیسا غش می‌کند. معلوم می‌شود او دوباره مریض شده و مجبور است چند روزی را غیبت کند. تومویا به این باور می‌رسد که اگر تومویو بتواند رئیس شورا شود، باشگاه درام می‌تواند تأسیس شود. در این مدت، برای اینکه دیگر تومویا و یوهی دیر به مدرسه نروند، تومویو آنها را صبح از خواب بیدار می‌کند. کیو موقعیت‌هایی ایجاد می‌کند تا تومویا و ریو کنار هم باشند؛ مانند ناهار خوردن با هم. یوکینه سعی می‌کند با یک کتاب جادو به تومویا کمک کند. او به تومویا طلسمی یاد می‌دهد که طی آن او با کسی دیگر در انبار لوازم ورزشی حبس می‌شود. سرانجام واقعاً این اتفاق برای او و کیو می‌افتد. البته در نهایت آنها از آنجا آزاد می‌شوند. تومویا و تومویو بعد از مدرسه با هم به سمت خانه‌هایشان راه می‌افتد؛ ولی جلوی ورودی مدرسه گروهی از اعضای باند با آنها دعوا می‌کنند. معلم‌های مدرسه دعوا را متوقف می‌کنند. در پایان تومویا برای اینکه تومویو تنبیه نشود، مسئولیت دعوا را بر عهده می‌گیرد؛ در نتیجه او برای مدتی از مدرسه تعلیق می‌شود.
۱۸«اقدامات متقابل»
Transcription: "Gyakuten no Hisaku" (ژاپنی: 逆転の秘策)
نوریکو تاکائوفومیهیکو شیمو۱۴ فوریه ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-02-۱۴)
در طول مدتی که تومویا از مدرسه تعلیق می‌شود، تومویو همچنان به خانه‌اش می‌آید و او را بیدار می‌کند و برایش صبحانه درست می‌کند. تومویو از تومویا دربارهٔ روابط بین او و پدرش می‌پرسد ولی جوابی نمی‌شنود. روز یکشنبه، زمانی که تومویو در حال درست کردن ناهار برای تومویا است، کوتومی، کیو و ریو نیز با بستهٔ غذا به خانهٔ تومویا می‌آیند. حتی فوکو نیز ناگهان با غذا ظاهر می‌شود. تومویا با اصرار بقیه مجبور می‌شود همهٔ غذاها را بخورد. زمانی که او سرانجام از دوران تعلیق در می‌آید و به مدرسه بازمی‌گردد، متوجه می‌شود که در مورد تومویو شایعات بدی پخش شده و محبوبیت او در مدرسه کاهش پیدا کرده‌است. تومویا ترتیب می‌دهد اعضای باشگاه‌های ورزشی مدرسه مثل بسکتبال، بیسبال، شنا و … با تومویو رقابت کنند تا محبوبیتش در مدرسه افزایش یابد. پس از مدرسه تومویو برای تومویا از گذشته‌اش و وضعیت خانواده‌اش تعریف می‌کند. از اینکه چگونه برادرش به خاطر طلاق پدر و مادرش، جان خودش را به خطر انداخت. درختان گیلاس برای تومویو اهمیت زیادی دارد، به همین خاطر می‌خواهد رئیس شورا شود تا جلوی قطع آنها را بگیرد. ناگیسا سرانجام به مدرسه بر می‌گردد و دوستانش از او استقبال می‌کنند. در مسابقهٔ تنیس بین تومویو و یکی از اعضای باشگاه تنیس، توپ به اشتباه به پای ناگیسا برخورد می‌کند. تومویا به ناگیسا کمک می‌کند و او را به اتاق پرستار مدرسه می‌برد. این رفتارهای تومویا به همه اثبات کرد که او بسیار نسبت به ناگیسا وفادار است. تومویو متوجه می‌شود که تومویا عاشق ناگیسا است و کیو و ریو هم به این خاطر گریه می‌کنند. در نهایت تومویو، رئیس شورای دانش‌آموزی می‌شود.
۱۹«زندگی جدید»
Transcription: "Atarashii Seikatsu" (ژاپنی: 新しい生活)
نوریوکی کیتانوهارافومیهیکو شیمو۲۸ فوریه ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-02-۲۸)
به لطف تومویو، باشگاه درام سرانجام تأسیس شد و کومورا نیز با باشگاه سرود به اشتراک گذاشته شد. معلم کلاس تومویا، برای بررسی آیندهٔ او به خانهٔ پدرش می‌رود؛ اما نائویوکی به معلم می‌گوید که آیندهٔ تومویا چیزی است که خودش باید برای آن تصمیم بگیرد. ناگیسا با دیدن روابط بین تومویا و پدرش به او پیشنهاد می‌دهد مدتی را در خانه‌اش بماند و تومویا هم قبول می‌کند. روز بعد، تومویا پس از بازگشت از مدرسه، متوجه می‌شود که سانائه در گذشته یک معلم بوده وقتی که چندین بچهٔ دبستانی را در خانهٔ ناگیسا می‌بیند. ناگیسا به تومویا اعتراف می‌کند که در گذشته احتمالاً پدر و مادرش را ناراحت کرده؛ اما نمی‌تواند به یاد بیاورد که چکار کرده‌است.
۲۰«گذشته‌ای پنهان»
Transcription: "Himerareta Kako" (ژاپنی: 秘められた過去)
تائیچی ایشیداتهفومیهیکو شیمو۶ مارس ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-03-۰۶)
تومویا می‌فهمد داستانی که ناگیسا می‌خواهد در جشنوارهٔ پیش رو اجرا کند، در مورد «دختری در دنیای توهمی» است. تومویا -که احساس می‌کند داستان ناگیسا برای او آشناست- از پدر و مادر ناگیسا و یوکینه درمورد آن می‌پرسد. فوکو ناگهان به طرز غیرمنتظره‌ای ظاهر می‌شود. پس از اینکه آکیو، تومویا و ناگیسا را در انباری خانه می‌بیند، به آنها می‌گوید که از آنجا بروند و بعداً تومویا را به جای خلوتی می‌برد تا اتفاقات گذشته را برایش تعریف کند. ده سال پیش، ناگیسا در یک روز برفی تب شدیدی داشت و در این میان، آکیو و سانائه مجبور بودند به سرکار بروند؛ بنابراین او را در خانه برای چند ساعت تنها گذاشتند. وقتی آکیو از سرکار برگشت، ناگیسا را در حالی دید که بر روی زمین برفی افتاده. او در واقع بیرون منتظر پدر و مادرش بود که در همان حال بیهوش شد. به خاطر اینکه ناگیسا نزدیک بود بمیرد، آکیو و سانائه مجبور شدند شغلشان را ترک کنند. آکیو به تومویا هشدار می‌دهد که در این باره به ناگیسا یا سانائه چیزی نگوید؛ چون او نمی‌خواهد این قضیه دوباره بحثش باز شود. روز بعد تومویا به همراه خانوادهٔ فوروکاوا به پیک نیک می‌رود. ناگیسا در وسط یک بازی بیسبال با چند تا از بچه‌های همسایه، عشقش را نسبت به تومویا به‌طور غیر مستقیم اعتراف می‌کند.
۲۱«به سوی جشنوارهٔ مدرسه»
Transcription: "Gakuensai ni Mukete" (ژاپنی: 学園祭に向けて)
میتسویوشی یونِدافومیهیکو شیمو۱۳ مارس ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-03-۱۳)
ناگیسا و دوستانش برای جشنوارهٔ مدرسه تمرین می‌کنند؛ مثل خواندن جملات با تلفظ دشوار، انتخاب موسیقی برای نمایش، نورپردازی و کارگردانی صحنه. آکیو برای ناگیسا، ویدئوی یک نمایش تئاتر را اجاره می‌کند. ناگیسا ویدئو را تماشا می‌کند و آن را بسیار تأثیرگذار می‌شمارد؛ به علاوه این اولین نمایش تئاتری بود که ناگیسا تا به حال دیده بود. تومویا و آکیو داستان نمایشی که ناگیسا قرار است اجرا کند را در انباری خانه جستجو می‌کنند اما آن را پیدا نمی‌کنند. اعضای باشگاه درام یک روز قبل از شروع جشنوارهٔ مدرسه، نمایش را به صورت تمرینی اجرا می‌کنند که به خوبی پیش می‌رود. شب قبل جشنواره، ناگیسا به انباری می‌رود تا به دنبال چراغ قوه بگردد؛ اما اتفاقی عکس‌ها و آلبوم‌های قدیمی پدر و مادرش را پیدا می‌کند و از گذشتهٔ آنها خبردار می‌شود.
۲۲«دو سایه»
Transcription: "Kage Futatsu" (ژاپنی: 影二つ)
یاسوهیرو تاکموتوفومیهیکو شیمو۲۰ مارس ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-03-۲۰)
پس از اینکه ناگیسا از گذشتهٔ پنهان پدر و مادرش خبردار می‌شود، نمی‌تواند ذهنش را از این موضوع دور نگه دارد و احساساتی و افسرده می‌شود. در روز جشنواره، کل اعضای باشگاه درام متوجه می‌شوند که رفتار ناگیسا مثل قبل نیست و سعی می‌کنند به او دلداری دهند؛ با این حال موفق نمی‌شوند. با شروع اجرای نمایش، ناگیسا گریه می‌کند؛ اما آکیو به او شجاعت می‌دهد و می‌گوید که رؤیای خودش و سانائه این است که ناگیسا رؤیایش را محقق کند. تومویا نیز ناگیسا را با حرفهایش تسکین می‌دهد. در پایان، نمایش با موفقیت پیش می‌رود! پدر تومویا هم برای تماشای اجرا به مدرسه آمده بود. روز بعد هنگامی که خورشید در حال غروب کردن است، تومویا عشقش را به ناگیسا اعتراف می‌کند. ناگیسا با شنیدن اعترافش متحیر می‌شود و باعث می‌شود اشک شوق بریزد.
اضافه«اتفاقات تعطیلات تابستان»
Transcription: "Natsuyasumi no Dekigoto" (ژاپنی: 夏休みの出来事)
نائوکو یامادافومیهیکو شیمو۲۷ مارس ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-03-۲۷)
تعطیلات تابستان است؛ اما علیرغم اینکه تومویا و ناگیسا هفته‌هاست عشق خود را به همدیگر اعتراف کرده‌اند، هنوز کاری برای پیشرفت رابطهٔ خودشان انجام نداده‌اند که برای دوستانشان متعجب کننده است. خواهر یوهی، می، دوباره برای بازدید می‌آید و در کارهای نانوایی کمک می‌کند. او که از رابطهٔ بدون پیشرفت تومویا و ناگیسا مطلع می‌شود، تصمیم می‌گیرد فرشتهٔ کوپید آنها شود. می نقشهٔ کاملی درست می‌کند و ناگیسا تلاش می‌کند طبق آن نقشه پیش برود. در پایان تومویا پی می‌برد که می زیر سر این نقشه است. تومویا و ناگیسا باقی روز را در حالی که دست همدیگر را گرفته‌اند، قدم می‌زنند.
اووی‌ای«دنیایی دیگر: بخش تومویو»
Transcription: "Mō Hitotsu no Sekai Tomoyo-hen" (ژاپنی: もうひとつの世界 智代編)
نوریکو تاکائوفومیهیکو شیمو۱۶ ژوئیه ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-07-۱۶)
در این قسمت تومویا و تومویو یک زوج هستند و با هم قرار می‌گذارند. این قسمت چالش‌های رابطهٔ بین این دو نفر را نشان می‌دهد.

کلند: پس از داستان (فصل دوم)[ویرایش]

فصل دوم انیمه، با عنوان «کلند: پس از داستان»(به انگلیسی: Clannad After Story) ادامهٔ فصل اول است و توسط سازندگان فصل اول تولید شد. صداپیشگان فصل اول نیز در تولید فصل دوم حاضر بودند.[۸] این فصل، اقتباس شدهٔ آرک «پس از داستان» (After Story) از رمان تصویری بوده و ادامهٔ سناریوی ناگیسا می‌باشد. فصل دوم از ۳ اکتبر ۲۰۰۸ تا ۲۶ مارس ۲۰۰۹ و از شبکهٔ تلویزیونی TBS پخش شد. از ۲۴ قسمت، ۲۲ قسمت معمولی بوده و قسمت ۲۳ ام اضافه می‌باشد. آخرین قسمت نیز فصل اول و دوم این انیمه را به‌صورت خلاصه نمایش می‌دهد. این قسمت‌ها در ۸ مجموعه دی‌وی‌دی بین ۳ دسامبر ۲۰۰۸ تا ۱ ژوئیه ۲۰۰۹ منتشر شدند. هشتمین دی‌وی‌دی همراه با یک قسمت اووی‌ای منتشر شد. داستان این قسمت در دنیایی جدا از دنیای اصلی قرار دارد که در آن تومویا با کیو قرار می‌گذارد. سنتایی مجوز فصل دوم را صادر کرد.[۹] سنتایی همچنین کل فصل دوم را همراه با دوبلهٔ انگلیسی در ۱۹ آوریل ۲۰۱۱ منتشر کرد.[۱۰]

برای تیتراژ آغازین و پایانی قسمت‌های این فصل، از دو موسیقی تم استفاده شده‌است. آهنگ تیتراژ آغازین فصل دوم "Toki o Kizamu Uta" (به ژاپنی: 時を刻む唄، ترجمه: آهنگی برای گذراندن زمان) می‌باشد. ملودی استفاده شده در این آهنگ همانند ملودی موسیقی زمینه "Onaji Takami e" (به ژاپنی: 同じ高みへ، ترجمه: به سوی همان بلندی‌ها) است. آهنگ تیتراژ پایانی فصل دوم "Torch" (مشعل) است. هر دو آهنگ تیتراژ توسط لیا خوانده شده‌است.

شمارهٔ قسمت عنوان قسمت[۱۱] کارگردان نویسنده تاریخ پخش اصلی
۰۱«خداحافظی در پایان تابستان»
Transcription: "Natsu no Owari no Sayonara" (ژاپنی: 夏の終わりのサヨナラ)
تاتسویا ایشیهارا،
میتسویوشی یونِدا
فومیهیکو شیمو۳ اکتبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-10-۰۳)
تومویا اوکازاکی ناگهان به یاد خاطرات گذشته‌اش می‌افتد، در هنگامی که او همراه با دوست دخترش، ناگیسا فوروکاوا و مادر ناگیسا در حال تماشای بازی بیسبال آکیو فوروکاوا می‌باشد. تعطیلات تابستانی به پایان رسیده و ترم دوم مدرسه شروع شده‌است. آکیو از تومویا می‌خواهد برای بازی در مقابل تیم بیسبال شهر کناری، یک تیم تشکیل دهد. تومویا، کیو فوجیبایاشی و کوتومی ایچینوسه از باشگاه درام به همراه یوهی سونوهارا و خواهرش می سونوهارا را وارد تیم می‌کند. تومویو ساکاگامی، میسائه ساگارا و یوسوکه یوشینو نیز عضو تیم می‌شوند. تیم تومویا در ابتدا موفق می‌شود از تیم رقیب جلو بیفتد؛ اما ناگهان پای آکیو با چوب بیسبال برخورد می‌کند و او آسیب می‌بیند. به همین خاطر ناگیسا جایگزین پدرش در زمین می‌شود. در پایان بازی، به لطف آخرین ضربهٔ تومویا، تیم آنها رقیبشان را شکست می‌دهند.
۰۲«در جستجوی عشق نادرست»
Transcription: "Itsuwari no Ai o Sagashite" (ژاپنی: いつわりの愛をさがして)
تائیچی ایشیداتهفومیهیکو شیمو۱۰ اکتبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-10-۱۰)
می فعلاً در خانهٔ ناگیسا می‌ماند. او نگران برادر بزرگترش، یوهی است؛ زیرا او برنامه‌ای برای بعد از دبیرستان و آینده‌اش ندارد. تومویا فکری به ذهنش می‌رسد و به یوهی پیشنهاد می‌دهد از دختری بخواهد دوست دختر قلابی‌اش باشد تا خواهرش کمتر نگران او شود. یوهی همراه با تومویا و ناگیسا، به دنبال دختری مناسب در مدرسه می‌گردند و در این راه، از کوتومی، تومویو، ریو فوجیبایاشی و یوکینه میازاوا درخواست می‌کنند؛ اما هیچ‌کدام از آنها قبول نمی‌کنند. سانائه فوروکاوا با شنیدن مشکلات یوهی قبول می‌کند تقش دوست دختر او را بازی کند، اگر اینکار باعث می‌شود یوهی را به سمت مسیر درست زندگی سوق دهد. با این وجود یوهی هنوز تصور می‌کند سانائه خواهر بزرگتر ناگیسا است. وقتی که می برای اولین بار با دوست دختر قلابی برادرش ملاقات می‌کند، سانائه لباس مدرسهٔ تومویا را پوشیده و خودش را در نقش یک دانش‌آموز دبیرستانی جا می‌زند.
۰۳«دلهای مخالف»
Transcription: "Surechigau Kokoro" (ژاپنی: すれちがう心)
نائوکو یامادافومیهیکو شیمو۱۷ اکتبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-10-۱۷)
یوهی و سانائه با هم قرار می‌گذارند و بیرون می‌روند، در حالی که تومویا، ناگیسا و می نیز همراه آنها هستند. می هنوز احساس می‌کند برادرش با اینکه دوست دختر قابل اعتماد و مستقلی دارد، در زندگی بیچاره و ناامید است؛ به همین خاطر هنوز نگران اوست. می به یاد می‌آورد برادرش در گذشته مهربانتر بود و زمانی که او اذیت می‌شد برادرش از او محافظت می‌کرد. می در تکاپو برای اینکه غیرت برادرانهٔ یوهی برانگیخته شود، به او می‌گوید که به شهر آمده تا با پسری که دوستش دارد ملاقات کند. کمی بعد تومویا هم در مقابل یوهی وانمود می‌کند که او همان کسی است که می عاشقش است. یوهی که از هر دو نفر شوکه می‌شود، به می چیزی نمی‌گوید. می از آنجا که وضعیت او و برادرش اینگونه است، تصمیم می‌گیرد فعلاً به روستایش برنگردد.
۰۴«با لبخندی مثل همان روز»
Transcription: "Ano Hi to Onaji Egao de" (ژاپنی: あの日と同じ笑顔で)
میتسویوشی یونِدافومیهیکو شیمو۲۴ اکتبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-10-۲۴)
یوهی اخیراً بیشتر در کلاس غیبت می‌کند که باعث می‌شود علاوه بر خواهرش، دوستانش هم نگرانش شوند. تومویا، ناگیسا و می به اتاق مرجع می‌روند و با یوکینه در این باره صحبت می‌کنند. تومویا برای یوکینه تعریف می‌کند که چطور یوهی به خاطر قلدری هم‌تیمی‌های بزرگترش، فوتبال را ترک کرد. تومویا، ناگیسا و می به باشگاه فوتبال مدرسه می‌روند و سعی می‌کنند آنها را متقاعد کنند تا اجازه دهند یوهی دوباره به باشگاه بپیوندد. با اینکه اعضای باشگاه آنها را مجبور به کار طاقت فرسای جمع کردن توپهای فوتبال می‌کنند، اجازه نمی‌دهند یوهی به تیم برگردد. وقتی که کاپیتان باشگاه، می را به گریه می‌اندازد و اذیتش می‌کند، یوهی ناگهان وارد می‌شود و با کمک تومویا با کل اعضای باشگاه دعوا می‌کنند. پس از آن تومویا و یوهی بر سر محافظت از می با هم دعوا می‌کنند. در نهایت یوهی اعتراف می‌کند که نگران خواهرش بوده و پس از دخالت ناگیسا و می، دعوا حل و فصل می‌شود. روز بعد، پس از بازگشت می به روستایش، تومویا و یوهی در راه مدرسه همدیگر را می‌بینند و با هم می‌خندند. یوهی سرانجام می‌فهمد که سانائه مادر ناگیسا است نه خواهرش. تومویا کمی بعد به یاد می‌آورد چطور او و یوهی اولین بار همدیگر را دیدند.
۰۵«فصلی که در آن بودی»
Transcription: "Kimi no Ita Kisetsu" (ژاپنی: 君のいた季節)
نوریوکی کیتانوهارافومیهیکو شیمو۳۱ اکتبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-10-۳۱)
تومویا و ناگیسا به خوابگاه یوهی سر می‌زنند و با میسائه، مدیر خوابگاه، مشغول صحبت می‌شوند. مدتی بعد تومویو هم به آنها می‌پیوندد. سپس میسائه به‌طور خصوصی با تومویا و ناگیسا دربارهٔ جشنوارهٔ پائیزی شهر صحبت می‌کند. در همان هنگام، تومویا به خواب می‌رود. نشان داده می‌شود که میسائه در سال سوم دبیرستان چطور دانش‌آموزی بود و اینکه چطور او با پسری به نام کاتسوکی شیما آشنا شد. پسری که به میسائه می‌گوید برای جبران کردن لطفی که به او کرده، می‌تواند هر آرزویی را برایش برآورده کند. میسائه از پسری به نام ایگاراشی خوشش می‌آید؛ اما نمی‌دادند که او دوست دختر دارد. ایگاراشی از کاتسوکی درخواست می‌کند این قضیه را به گوش میسائه برساند؛ اما کاتسوکی نمی‌تواند مستقیماً به او بگوید و در نتیجه گریه می‌کند. میسائه ایگاراشی را با دوست دخترش می‌بیند و حقیقت را سرانجام می‌فهمد. سپس فرار می‌کند و کاتسوکی را تنها می‌گذارد.
۰۶«در کنار تو تا ابد»
Transcription: "Zutto Anata no Soba ni" (ژاپنی: ずっとあなたのそばに)
کازویا ساکاموتوفومیهیکو شیمو۷ نوامبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-11-۰۷)
میسائه پس از آنکه ایگاراشی را از دست می‌دهد، بیشتر با کاتسوکی وقت می‌گذراند و به تدریج عاشقش می‌شود. در یک روز، کاتسوکی با کمک دوستان میسائه، ساکی و یوکی، خانهٔ خودش را پیدا می‌کند؛ سپس متوجه می‌شود که او واقعاً کاتسوکی شیما نیست بلکه گربه‌اش است. کاتسوکی واقعی قبل از مرگش به او وظیفهٔ برآوردن آرزوی میسائه را سپرده بود. در جشنوارهٔ پائیزی میسائه به کاتسوکی اعتراف می‌کند که به تدریج عاشقش شده‌است. او سرانجام آرزو می‌کند که کاتسوکی تا ابد در کنارش باشد؛ اما شب آن روز او ناپدید می‌شود. تومویا پس از آنکه بیدار می‌شود، می‌فهمد که آن گربه همهٔ آن رؤیاها را به او نشان داده‌است. بعداً همه به جشنوارهٔ پائیزی شهر می‌روند. تومویا و ناگیسا هم قرار می‌گذارند به جشنواره بروند. در همان زمان، میسائه و گربه‌اش را در جشنواره می‌بینند. تومویا سپس به میسائه چیزهایی می‌گوید که کاتسوکی وقت نکرد آنها را بگوید.
۰۷«مشکلات آن دختر»
Transcription: "Kanojo no Ibasho" (ژاپنی: 彼女の居場所)
کازویا ساکاموتوفومیهیکو شیمو۱۴ نوامبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-11-۱۴)
تومویا، ناگیسا و یوهی پی می‌برند که دو گروه باند خلافکار رقیب در سطح شهر برای یوکینه احترام خاصی قائلند؛ چون او به اعضای باند دو باند، وقتی که پس از دعواها زخمی می‌شوند، کمک می‌کند. برادر بزرگترش، کازوتو میازاوا، رهبر یکی از باندهای شهر است. پسربچه‌ای به نام یو، از یوکینه می‌خواهد خواهرش را -که با یکی از اعضای باند برادرش قرار می‌گذارد- پیدا کند. یوهی برای یو تظاهر می‌کند که برادر یوکینه است؛ اما حقیقت سرانجام مشخص می‌شود، وقتی که یوکینه یو را به همراه تومویا، ناگیسا و یوهی به یک بار -که اعضای باند در آنجا وقت می‌گذرانند- می‌برد. کازوتو چون یکی از دوستانش را از تصادف نجات داد، خودش مجروح شد و در واقع در بیمارستان بستری است. در راه بازگشت به خانه، سه نفر از اعضای باند رقیب یوهی را با کازوتو اشتباه می‌گیرند و سعی می‌کنند او را بزنند که در همان زمان تومویو در دعوا مداخله می‌کند و آنها را به تنهایی از پا درمی‌آورد.
۰۸«نبرد دلاورانه»
Transcription: "Yūki Aru Tatakai" (ژاپنی: 勇気ある戦い)
تائیچی ایشیداتهفومیهیکو شیمو۲۱ نوامبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-11-۲۱)
تومویو با یوکینه و بقیه صحبت می‌کند و هشدار می‌دهد که ممکن است با بدتر شدن اوضاع، پلیس در دعواها مداخله کند. یوکینه در تکاپو برای جلوگیری از یک دعوای بزرگ به خاطر سوء تفاهم، با تومویا می‌رود تا باند رقیب را از دعوا منصرف کند. رهبر باند رقیب تصمیم می‌گیرد بین خودش و برادر یوکینه نبردی برگزار شود. یوهی با اکراه به عنوان جایگزین کازوتو در دعوا شرکت می‌کند؛ اما او همراه با چند نفر دیگر به خاطر خوردن نان سانائه بیهوش می‌شود. تومویا چون نان سانائه را نخورده بود، با رهبر باند دیگر مبارزه می‌کند. یوکینه برای اینکه این دعوا را به پایان برساند، خودش را شبیه برادرش می‌کند و در نهایت برای همه آشکار می‌کند که کازوتو مدتی پیش فوت کرده‌است. آرزوی برادرش پایان دادن به دعواهای شهر بود. در قبرستان، یوکینه و اعضای دو باند به قبر کازوتو سر می‌زنند و برای او ادای احترام می‌کنند. با حل دشمنی‌ها و برقراری صلح بین دو گروه، تومویا یک گوی نورانی را در آسمان مشاهده می‌کند. کمی بعد، یوکینه به تومویا، ناگیسا و یوهی دربارهٔ افسانهٔ گوی‌های نورانی در شهر می‌گوید.
۰۹«در مسیری شیبدار»
Transcription: "Sakamichi no Tochū" (ژاپنی: 坂道の途中)
نوریوکی کیتانوهارافومیهیکو شیمو۲۸ نوامبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-11-۲۸)
تومویا و دوستانش در آستانهٔ فارغ‌التحصیلی هستند و دربارهٔ آینده و آرزوهایشان با همدیگر گفتگو می‌کنند. کیو می‌خواهد معلم پیش دبستانی شود. خواهرش، ریو هم دوست دارد پرستار شود. کوتومی هم تصمیم گرفته در آمریکا تحصیلاتش را ادامهٔ دهد. یوهی هم آرزو دارد وارد مدلینگ شود. با این حال تومویا هنوز تصمیم نگرفته‌است در آینده چکار کند. متأسفانه بیماری ناگیسا بر می‌گردد که باعث می‌شود او دوباره در کلاسها و امتحانات غیبت کند؛ به طوری که در پایان مجبور به تجدید دوبارهٔ سال سوم دبیرستان می‌شود. در روز تولد ناگیسا -که روز کریسمس هم می‌باشد- تومویا و بقیهٔ دوستان برای او جشن تولدی می‌گیرند. تومویا به ناگیسا عروسک دانگو هدیه می‌دهد. در روز فارغ‌التحصیلی تومویا و یوهی، توشیو کومورا هم بازنشسته می‌شود؛ تومویا سپس به خانهٔ ناگیسا بر می‌گردد و او را بیرون خانه می‌بیند. در پایان آنها دست در دست هم، در کنار یکدیگر قدم می‌زنند.
۱۰«فصل آغازها»
Transcription: "Hajimari no Kisetsu" (ژاپنی: 始まりの季節)
نائوکو یامادافومیهیکو شیمو۵ دسامبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-12-۰۵)
مدت کوتاهی پس از فارغ‌التحصیلی، تومویا تصمیم می‌گیرد مستقل‌تر باشد و برای این هدف تلاش می‌کند. او ابتدا به پیشنهاد آکیو در نانوایی مشغول به کار می‌شود. در همین حال، ناگیسا سال تحصیلی‌اش را دوباره آغاز می‌کند، گرچه دوستان کمی در مدرسه پیدا می‌کند و تلاش او برای تأسیس دوبارهٔ باشگاه درام با شکست روبه‌رو می‌شود. تومویا سرانجام به لطف ریو، از خانهٔ ناگیسا به آپارتمانی کوچک نقل مکان می‌کند. او از یوسوکه درخواست می‌کند در شرکت برق استخدام شود. پس از اولین روز کاری، تومویا کاملاً خسته به خانهٔ جدیدش بازمی‌گردد و زمانی که در حال شام خوردن با ناگیسا است، به سختی خودش را بیدار نگه می‌دارد.
۱۱«قول رفتن به جشنوارهٔ مؤسسان»
Transcription: "Yakusoku no Sōritsushasai" (ژاپنی: 約束の創立者祭)
میتسویوشی یونِدافومیهیکو شیمو۱۲ دسامبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-12-۱۲)
کار کردن برای تومویا فراز و نشیبهای خودش را دارد. او از ترس اخراج از شغل جدیدش، به رئیسش دربارهٔ قضیهٔ آسیب دادن کتفش چیزی نمی‌گوید. البته یوسوکه این موضوع را می‌فهمد ولی به تومویا اطمینان می‌دهد که از رئیس مخفی نگه دارد. تومویا به ناگیسا قول می‌دهد در جشنوارهٔ مؤسسان در مدرسه به او بپیوندد. با این حال او بیشتر سرش در کار شلوغ می‌شود و نمی‌تواند قولش را با نگه دارد. او درنهایت دیر به جشنواره می‌آید و به خاطر مشغول بودن در کار، نمی‌تواند رابطه‌اش را با ناگیسا تثبیت کند؛ گرچه ناگیسا او را درک می‌کند. تومویا پس از آنکه مسئولیت اشتباهش را در کار می‌پذیرد و آن را انجام می‌دهد، نزد همکارانش احترام می‌یابد و شغلش را تثبیت می‌بخشد.
۱۲«یک اتفاق ناگهانی»
Transcription: "Totsuzen no Dekigoto" (ژاپنی: 突然の出来事)
نوریکو تاکائوفومیهیکو شیمو۱۹ دسامبر ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-12-۱۹)
یوسوکه کمی در مورد گذشتهٔ خودش و نحوهٔ آشنایی با همسرش، کوکو ایبوکی به تومویا می‌گوید: پس از فارغ‌التحصیلی، یوسوکه به یک خواننده و ترانه‌سرای موفق تبدیل شد؛ اما همه چیز درنهایت خراب شد و او شروع به مصرف مواد مخدر کرد. وقتی به شهر خودش برگشت و پس از سالها کوکو را دوباره دید، از اینکه به خاطر او به خواندن ادامه نداد احساس پشیمانی کرد. خبر هیجان انگیز این است که به تومویا در یک شرکت بزرگ، یک پیشنهاد کاری جدید داده شد؛ اما زمانی که پلیس پدرش نائویوکی اوکازاکی دستگیر کرد، پیشنهاد کاری هم پس گرفته شد. تومویا از اینکه هنوز هم پدرش زندگی او را به هم می‌زند، خشمگین است. در این حال ناگیسا توانست تومویا را آرام کند تا به خودش آسیب نرساند. تومویا درنهایت از ناگیسا خواستگاری می‌کند و او نیز می‌پذیرد.
۱۳«فارغ‌التحصیلی»
Transcription: "Sotsugyō" (ژاپنی: 卒業)
کازویا ساکاموتوفومیهیکو شیمو۸ ژانویه ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-01-۰۸)
تومویا در تلاش است آکیو را قانع کند تا با او دربارهٔ ازدواج با ناگیسا صحبت کند؛ اما آکیو به یک شرط با او صحبت می‌کند: زمانی که تومویا بتواند در یک مسابقهٔ بیسبال با او، به توپش ضربهٔ خوبی بزند. تومویا برای تقویت ضربه زدنش، تمرین می‌کند و به اینکار ادامه می‌دهد تا زمانی که بتواند دوباره با آکیو روبه‌رو شود. او سرانجام موفق می‌شود هوم ران بزند (یعنی توپ از زمین بازی خارج می‌شود) و بلافاصله از آکیو التماس می‌کند که ناگیسا را به او بدهد، که البته آکیو موافقت می‌کند. چند ماه بعد و در کریسمس سال ۲۰۰۵، ناگیسا ۲۰ ساله می‌شود و برای اولین بار ساکی می‌نوشد. با آمدن زمستان و سردتر شدن هوا، تب ناگیسا دوباره بر می‌گردد و باعث می‌شود نتواند در مدرسه حاضر شود؛ با این وجود تعداد غیبتهای او در مدرسه به اندازه‌ای نیست که دوباره سال آخر تجدید شود. تومویا با جمع کردن بعضی دوستانش در مدرسه و با کمک کومورا، یک مراسم فارغ‌التحصیلی ساختگی برای ناگیسا ترتیب می‌دهد. ناگیسا مدرک دیپلمش را می‌گیرد و سرانجام فارغ‌التحصیل می‌شود. مدتی بعد، آنها ازدواجشان را به نائویوکی اطلاع می‌دهند و او نیز به آنها تبریک می‌گوید. تومویا و ناگیسا پس از آن، با هم ازدواج می‌کنند و در مسیر تپه‌ای پر از شکوفه‌های گیلاس قدم می‌زنند.
۱۴«خانواده‌ای جدید»
Transcription: "Atarashii Kazoku" (ژاپنی: 新しい家族)
تائیچی ایشیداتهفومیهیکو شیمو۱۵ ژانویه ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-01-۱۵)
تومویا و ناگیسا به عنوان یک شوهر و همسر برای همدیگر، زندگی خودشان را شروع می‌کنند. ناگیسا تلاش می‌کند کار پیدا کند. او سپس همراه با نیشینا و سوگیساکا در یک رستوران خانوادگی جدید در نزدیکی مدرسه، به عنوان پیش‌خدمت شروع به کار می‌کند. شب هنگام در خانه، ناگیسا به تومویا می‌گوید که قرار است ساختمان قدیمی مدرسه تخریب شود. تومویا که می‌دانست اتاق باشگاه درام هم در ساختمان قدیمی قرار دارد، عصبانی می‌شود و اعتراف می‌کند که از تغییراتی که در این شهر رخ می‌دهد، خوشش نمی‌آید. تومویا و ناگیسا به نانوایی فوروکاوا سر می‌زنند و سانائه سپس می‌گوید که ناگیسا به احتمال زیاد حامله است! آکیو با شنیدن این موضوع در ابتدا بسیار از تومویا خشمگین می‌شود؛ اما کمی بعد به او تبریک می‌گوید.
۱۵«در اواخر تابستان»
Transcription: "Natsu no Nagori ni" (ژاپنی: 夏の名残に)
نوریوکی کیتانوهارافومیهیکو شیمو۲۲ ژانویه ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-01-۲۲)
همه به تومویا از اینکه بزودی پدر می‌شود، تبریک می‌گویند. ناگیسا بخاطر بیماری صبحگاهی، بیشتر بر روی رخت خواب دراز می‌کشد. او تصمیم می‌گیرد بچه را در خانه به دنیا آورد و به همین خاطر سانائه "یاگی" را به آنها معرفی می‌کند؛ یک ماما که در فرایند زایمان قرار است به ناگیسا کمک کند. سانائه کمی بعد به تومویا هشدار می‌دهد که ممکن است به دنیا آوردن بچه بخاطر بدن ضعیف ناگیسا دشوار باشد یا حتی زندگی او در خطر بیفتد به طوری که آنها مجبور شوند بچه را سقط کنند. با این حال سانائه این تصمیم را به خود تومویا و ناگیسا واگذار می‌کند. ناگیسا می‌فهمد که چقدر مادرش در این مورد نگرانش است؛ اما با این حال تصمیم می‌گیرد بچه را بدنیا بیاورد. آکیو تومویا را به چمنزار می‌برد و به او بیشتر درمورد روزی که ناگیسا در نزدیکی مرگ بود، می‌گوید. آکیو در حالی که ناگیسا را در آغوش خود نگه داشته بود، به سمت همان چمنزار رفت و برای نجات زندگی ناگیسا دعا می‌کرد؛ سپس ناگیسا به طرز معجزه‌آسایی به هوش آمد. آکیو به تومویا می‌گوید که هر اتفاق دردناک و بدی رخ بدهد، او و سانائه در کنار آنها خواهند بود چون آنها یک خانواده هستند. تومویا و ناگیسا هنگام غروب در کنار رودخانه با هم قدم می‌زنند و تصمیم می‌گیرند اسم بچه را "اوشیو" بگذارند.
۱۶«تاریکی روشن»
Transcription: "Shiroi Yami" (ژاپنی: 白い闇)
نائوکو یامادافومیهیکو شیمو۲۹ ژانویه ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-01-۲۹)
زمستان فرا می‌رسد و ناگیسا وارد ماه‌های پایانی بارداری خود می‌شود. در کریسمس سال ۲۰۰۶، دوستان تومویا و ناگیسا برای بازدید به خانهٔ آنها سر می‌زنند. وقتی که کوتومی دربارهٔ تحقیقاتش مربوط به "دنیایی دیگر" صحبت می‌کند، تومویا خود به خود به یاد اجرای ناگیسا در سالن مدرسه می‌افتد. در یک روز که برف سنگینی می‌بارید، ناگیسا بیمار می‌شود و زایمانش دو هفته زودتر اتفاق می‌افتد. تومویا و خانوادهٔ همسرش نمی‌توانند به خاطر برف سنگین او را سر موقع به بیمارستان منتقل کنند؛ به همین دلیل ناگیسا مجبور می‌شود بچه را در خانه بدنیا آورد. پس از یک روند طاقت‌فرسا، ناگیسا با موفقیت دخترشان، اوشیو را بدنیا می‌آورد؛ اما فشار ناشی از زایمان و بیماری با هم بر روی او تأثیرشان را می‌گذارند و ناگیسا اندکی پس از دیدن دختر تازه متولد شده‌اش می‌میرد. تومویا که تمام مدت در کنار او بوده، رخدادهای زندگی‌اش را نمی‌تواند به خوبی تحمل کند. رؤیای بزرگ کردن دخترش همراه با همسرش به عنوان یک خانواده نابود می‌شود.
۱۷«هنگام تابستان»
Transcription: "Natsujikan" (ژاپنی: 夏時間)
میتسویوشی یونِدافومیهیکو شیمو۵ فوریه ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-02-۰۵)
پنج سال پس از مرگ همسرش، تومویا اوشیو را رها می‌کند و به آکیو و سانائه می‌سپارد. او بیشتر روزهایش را با کار کردن به‌طور طولانی پر می‌کند و پولهایش را برای سیگار و مشروب خرج می‌کند. یک روز به درخواست سانائه، او و تومویا با هم به شهر می‌روند و قدم می‌زنند. سانائه از او درخواست می‌کند که با هم به یک سفر خانوادگی بروند. با پافشاری سانائه، تومویا سرانجام پیشنهاد سفر را می‌پذیرد. در روز تعیین شده برای سفر، تومویا متوجه می‌شود که آکیو و سانائه، او را با اوشیو تنها گذاشته‌اند. این پدر و دختر، یک روز را با هم می‌گذرانند؛ با این حال تومویا در ارتباط برقرار کردن با دخترش مشکل دارد. پس از اینکه تومویا می‌بیند آکیو و سانائه هنوز به خانه برنگشته‌اند، از اوشیو می‌پرسد آیا او حاضر است با کسی مثل او [تومویا] به سفر برود. آن دو تصمیم می‌گیرند خودشان با هم به سفر بروند و در حالی که راه می‌روند تومویا به این فکر می‌کند که قرار است به کجا بروند.
۱۸«سرانجام زمین»
Transcription: "Daichi no Hate" (ژاپنی: 大地の果て)
نوریکو تاکائوفومیهیکو شیمو۱۲ فوریه ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-02-۱۲)
در حین مسافرت، تومویا برای اوشیو یک ربات اسباب بازی می‌خرد تا او تا رسیدن به مقصد با آن بازی کند. آنها آن شب را در یک مهمانسرا می‌مانند و در روز بعد، با قطار به سمت یک روستا می‌روند. وقتی که به آنجا می‌رسند، با دشتی پر از گل روبرو می‌شوند. اوشیو در دشت گلها بازی می‌کند و تومویا هم او را تماشا می‌کند؛ اما اوشیو بزودی رباتش را در دشت گم می‌کند. تومویا به او کمک می‌کند با هم آن را پیدا کنند؛ اما تلاششان بیفایده است. در همان لحظه تومویا خاطره‌ای را از گذشته‌اش به یاد می‌آورد و به اطراف آن منطقه می‌رود. او با مادربزرگ پدری‌اش، شینو اوکازاکی ملاقات می‌کند. او به تومویا می‌گوید چطور مدت کوتاهی پس از مرگ مادرش، آتسوکو اوکازاکی، او همراه با پدرش به اینجا آمده و همچنین اینکه چگونه پدرش سالها برای حمایت از او سخت کار کرده‌است. تومویا سرانجام متوجه می‌شود که نائویوکی در واقع پدر خوبی برای او بوده‌است. وقتی که او و مادربزرگش به دشت گلها می‌رسند، می‌بینند که اوشیو هنوز دارد دنبال اسباب بازی‌اش می‌گردد و نمی‌خواهد دست از جستجو کردن بردارد؛ زیرا آن ربات اولین چیزی بود که پدرش برای او خرید. تومویا به اشتباهات قبلی خودش پی می‌برد و قول می‌دهد از این پس، تمام تلاشش را برای اوشیو که از ماندن در کنار پدرش خوشحال است، انجام دهد. در راه خانه تومویا برای اوشیو از خاطرات مادرش، ناگیسا می‌گوید؛ اما گفتن آن خاطرات باعث می‌شود ناگهان اشکهایش سرازیر شود. پس از اینکه اوشیو او را دلداری می‌دهد، تومویا می‌فهمد که چقدر او و دخترش برای همدیگر مهم هستند و سرانجام خودش را به عنوان پدر اوشیو می‌پذیرد.
۱۹«راه خانه»
Transcription: "Ieji" (ژاپنی: 家路)
کازویا ساکاماتوفومیهیکو شیمو۱۹ فوریه ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-02-۱۹)
تومویا و اوشیو از مسافرت برگشتند. پس از اینکه یک شب را در خانهٔ آکیو و سانائه ماندند، به آپارتمان تومویا می‌روند؛ جایی که آنها از این پس قرار است با هم در آن زندگی کنند. مدتی بعد، تومویا یک روز را از شرکت مرخصی می‌گیرد و آن دو نفر، با کوکو یوشینو ملاقات می‌کنند. آنها متوجه می‌شوند خواهر کوکو، فوکو ایبوکی، سرانجام پس از سالها از بیمارستان مرخص شده‌است. تومویا و واوشیو پس از آن با نائویوکی دیدار می‌کنند. تومویا موفق می‌شود پدرش را متقاعد کند تا به روستایش برگردد و با مادرش، شینو، زندگی کند. در حالی که تومویا و اوشیو با خوشحالی با نائویوکی خداحافظی می‌کنند، حالا که نقش او به عنوان پدر به پایان رسیده‌است، یک گوی نور ظاهر شده و جذب تومویا می‌شود، در حالی که فقط اوشیو آن را متوجه می‌شود.
۲۰«بازیگوشی نسیم دریا»
Transcription: "Shiokaze no Tawamure" (ژاپنی: 汐風の戯れ)
تائیچی ایشیداتهفومیهیکو شیمو۲۶ فوریه ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-02-۲۶)
وقتی تومویا اوشیو را به مدرسه می‌آورد، با معلمش ملاقات می‌کند که البته کسی نیست جز کیو. پس از آن، تومویا به سرکار می‌رود و یوسوکه به او می‌گوید که فوکو می‌خواهد با اوشیو بازی کند؛ چون آنها با هم دوست شده‌اند و تومویا هم موافقت می‌کند. هنگام خواب، اوشیو از پدرش درخواست می‌کند که آهنگ "دانگو دای کازوکو" (خانوادهٔ بزرگ دانگو) را برایش بخواند. روز بعد فوکو برای بازی با اوشیو به خانهٔ تومویا می‌آید و تا غروب می‌ماند. فردای آن روز، کیو به تومویا در مورد روز ورزش می‌گوید که سالانه برگزار می‌شود و والدین باید در آن شرکت کنند. تومویا در ابتدا به شرکت در مسابقه علاقه‌ای ندارد؛ اما با تشویق اوشیو، او نظرش را عوض می‌کند. یک روز عصر، اوشیو به تنهایی تا بیمارستان جدید شهر قدم می‌زند و در راه با فوکو روبرو می‌شود. فردایش، تومویا در نانوایی فوروکاوا در حال آماده شدن در مسابقه است که ناگهان متوجه می‌شوند اوشیو تب دارد که باعث تعجب و نگرانی بقیه می‌شود.
۲۱«سرانجام دنیا»
Transcription: "Sekai no Owari" (ژاپنی: 世界の終わり)
نوریوکی کیتانوهارافومیهیکو شیمو۵ مارس ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-03-۰۵)
اوشیو همان بیماری ناگیسا را دارد و تومویا تصمیم می‌گیرد برای مراقبت از او در خانه بماند. اگر زمانی مجبور شود از خانه خارج شود، از آکیو و سانائه می‌خواهد که در خانه کنار او بمانند. اوشیو از پدرش درخواست می‌کند که مثل دفعهٔ قبل او را به مسافرت ببرد؛ اما تومویا به او می‌گوید که باید اول حالش بهتر شود. او حتی برای مراقبت از دخترش مجبور می‌شود از شغلش استعفا دهد. یوسوکه پس از اینکار تومویا، برای او آرزوی موفقیت می‌کند. آکیو به تومویا مقداری پول برای کمک پیشنهاد می‌کند؛ اما او مهربانی‌اش را قبول نمی‌کند و آکیو می‌گوید که هر مردی چیزی برای محافظت از آن دارد. تومویا معتقد است که زندگی ناگیسا و اوشیو به نوعی با "تغییرات" در شهر مرتبط است. پس از چندین ماه، زمستان فرا می‌رسد و سپس کریسمس سال ۲۰۱۲. تب اوشیو همچنان پایین نیامده و تومویا هم به نظر می‌رسد که دارد بیمار می‌شود و تخیلاتی از "دنیای توهمی" می‌پندارد. اوشیو بار دیگر از تومویا می‌خواهد که به مسافرت برود و او در نهایت با این فکر که ممکن است نتواند دیگر آرزوهای او را برآورده کند، در خواست اوشیو را می‌پذیرد. پس از اینکه آنها خانه را ترک کردند، برف شروع به باریدن می‌کند و تومویا به یاد مرگ ناگیسا می‌افتد. تب اوشیو شدیدتر می‌شود و درست پس از اینکه به پدرش می‌گوید که دوستش دارد، آرام آرام در آغوش تومویا جان می‌دهد. اندکی بعد، تومویا بر روی زمین می‌افتد و ظاهراً به خاطر شوک بیش از حد، می‌میرد؛ سپس اتفاق عجیبی رخ می‌دهد.
۲۲«نخلهای کوچک»
Transcription: "Chiisana Tenohira" (ژاپنی: 小さな手のひら)
نائوکو یامادافومیهیکو شیمو۱۲ مارس ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-03-۱۲)
پس از شکست خوردن در ساخت یک ماشین پرنده برای سفر به دنیایی دیگر، دختر دنیای توهمی بر روی زمین برفی در حال مرگ است و ربات آشغالی -که توسط دختر ساخته شده- از اینکه آن دختر را مجبور کرده به سفر بیاید پشیمان شده‌است. دختر بالأخره می‌تواند صدای ربات را بشنود و به او می‌گوید که آنها زمانی در دنیایی دیگر وجود داشتند. همان‌طور که او آهنگ "دانگو دایکازوکو" را زمزمه می‌کند، دنیای توهمی شروع به ناپدید شدن می‌کند. هنگامی که ربات در حال از بین رفتن است، آن دختر او را "باباً صدا می‌زند و همراه با آن دنیا ناپدید می‌شود. در مسیر تپه‌ای نزدیک مدرسه، روزی که تومویا برای اولین بار ناگیسا را دید، او و آن ربات یکی می‌شوند. او به دنبال ناگیسا می‌رود و او را در آغوش می‌گیرد و از انجام اینکار خوشحالی می‌کند. ناگیسا زمان را به عقب برمی‌گرداند؛ اتفاقات قبل از تولد اوشیو یکسان می‌ماند و صدای همزمان تومویا و ربات نشان می‌دهد که این سفر طولانی به پایان رسیده‌است. تومویا در هنگام تولد اوشیو بیدار می‌شود؛ ولی اینبار ناگیسا به طرز معجزه‌آسایی زنده می‌ماند. ناگیسا تومویا را تماشا می‌کند که دارد برای اولین بار اوشیو را حمام می‌کند. پس از آن او و تومویا از پنجره به بیرون نگاه می‌کنند و گوی‌های درخشان نور را در سراسر شهر شناور می‌بینند. آنها هر دو برای اوشیو آواز می‌خوانند و از آن به بعد، زندگی شادی را تجربه می‌کنند. آنها دخترشان را با هم بزرگ می‌کنند و سرانجام سرنوشت نفرین شدهٔ خودشان رها می‌شوند. پنج سال بعد، فوکو و کوکو برای معاینه به بیمارستان جدید شهر می‌روند. فوکو به جنگل می‌رود و دختر دنیای توهمی را می‌بیند که زیر درخت خوابیده‌است. وقتی که نزدیک او می‌شود، معلوم می‌شود که آن دختر در واقع اوشیو است. فوکو به او می‌گوید که می‌خواهد با او دوست شود و اینکه سرگرمی تازه شروع شده‌است.
اضافه«اتفاقات یکسال قبل»
Transcription: "Ichinen Mae no Dekigoto" (ژاپنی: 一年前の出来事)
میتسویوشی یونِدافومیهیکو شیمو۱۹ مارس ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-03-۱۹)
یکسال قبل از وقایع ابتدای داستان، تومویا سال دوم دبیرستان را آغاز می‌کند، در حالی که ناگیسا سال سومی شده‌است. ناگیسا طبق معمول در پیدا کردن دوست با مشکل مواجه است، در حالی که تومویا و یوهی علاف و بیکارند و مشغول شوخی با کیو هستند و عواقب شوخیهای آنها ناخواسته دامنگیر ناگیسا می‌شود. تومویا و یوهی برای شوخی با ورودیهای جدید مدرسه، تله‌ای درست کردند تا یک تشت فلزی بر روی آنها بیفتد، اما ناخواسته این تشت بر روی ناگیسا افتاد. این اتفاق باعث شد یکی از همکلاسیهای ناگیسا این فرصت را پیدا کند تا با او صحبت کند و دوست شود. همراه با آن تشت، پیامی بود که تومویا آن را نوشته بود. آن پیام به ناگیسا کمک کرد تا اعتماد به نفس بدست آورد.
خلاصه«زیر آن درخت سرسبز»
Transcription: "Midori no Ki no Shita de" (ژاپنی: 緑の樹の下で)
۲۶ مارس ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-03-۲۶)
تومویا خاطرات و اتفاقات گذشته را برای اوشیو تعریف می‌کند، از وقتی که ناگیسا را برای اولین بار دید تا زمانی که اوشیو بدنیا آمد و ناگیسا زنده ماند. وقتی که اوشیو خوابش می‌برد، تومویا اتفاقات غم‌انگیزتری را به یاد می‌آورد (مرگ همسر و دخترش). واقعیتی که به خاطر تلاشهای آن دختر دنیای توهمی رخ نداده‌است؛ اما تومویا خاطرات آن روزها را به وضوح به یاد دارد. پس از اینکه بازگویی داستان به پایان می‌رسد، تومویا، اوشیو و فوکو -که هر دوی آنها خوابیده‌اند- زیر آن درخت نشان داده می‌شوند. اوشیو از خواب بیدار می‌شود و ناگیسا آن سه نفر را صدا می‌زند و می‌گوید که وقت رفتن به خانه است.
اووی‌ای«دنیایی دیگر: بخش کیو»
Transcription: "Mō Hitotsu no Sekai Kyou-hen" (ژاپنی: もうひとつの世界 杏編)
نوریکو تاکائوفومیهیکو شیمو۱ ژوئیه ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-07-۰۱)
در این قسمت آرک داستانی کیو از رمان تصویری کلند به تصویر کشیده می‌شود.

منابع[ویرایش]

  1. https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=List_of_Clannad_episodes&action=edit#cite_ref-anime-news_1-1
  2. https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=List_of_Clannad_episodes&action=edit#cite_ref-USArelease1_2-1
  3. https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=List_of_Clannad_episodes&action=edit#cite_ref-Dub-ANN_4-0
  4. http://www.animenewsnetwork.com/press-release/2011-01-17/section23-films-announces-april-slate
  5. https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Clannad_(video_game)&action=edit#cite_ref-anime-news_104-2
  6. https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Clannad_(video_game)&action=edit#cite_ref-anime-news_104-1
  7. "Clannad Subtitled". Anime Network. Archived from the original on February 27, 2009. Retrieved November 1, 2015.
  8. "Clannad After Story TV Sequel to be Announced". Anime News Network. March 27, 2008. Retrieved March 27, 2008.
  9. "Sentai Filmworks Adds Clannad After Story, Ghost Hound, He is My Master". Anime News Network. July 28, 2009. Retrieved July 28, 2009.
  10. "Sentai Filmworks Adds Clannad Anime Film with Dub, Sub". Anime News Network. November 13, 2010. Retrieved November 14, 2010.
  11. "News" (به ژاپنی). کیوتو انیمیشن. Retrieved February 15, 2013.

پیوند به بیرون[ویرایش]