پرش به محتوا

ساتوری (وو)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
الگوریتم رسم خط «Xiaolin Wu» که نشان می‌دهد تنها پیکسل‌هایی در ترسیم خط تأثیر دارند که لحظه‌ای با مسیر عبور خط، تماس داشته باشند.[۱] ساتوری نیز زمانی رُخ می‌دهد که شخص در لحظه‌ای با «روح» یا «معنا» یا «یک آگاهی بالاتر» تماس پیدا می‌کند و از آن لحظه به بعد، از وجود آن باخبر است.[۲] از آن لحظه به بعد، جدایی‌ها توهم‌هایی هستند که سالک را از لحظه تماس با روح، می‌رُبایَند.[۳] ساتوری یک فرایند یک طرفه است.[۴] کسی که ساتوری را تجربه کرده است، سرنوشتش بیداری است و تمام راه‌های پیش روی او، به بیداری ختم می‌شود.[۵] ساتوری رقابت روح با تاریکی نیست، ساتوری، پیروزی روح بر تاریکی است.[۶]

ساتوری (ووُ) (به انگلیسی: Satori) به گشوده شدن جهانی نو می‌ماند در جان رهرو، اندیشه منطقی را راهی به او نیست.[۷][۸][۹]

ساتوری

[ویرایش]

ساتوری در واقع بازگشت به موقعیت اصلی و ابتدایی وجود است. ساتوری را نمی‌توان در طبقه‌بندی‌های مفهومی و زبانی جا داد. نمی‌توان ساتوری را آموخت، دریافت کرد یا انتقال داد. باید خود فرد آن را تجربه کند و استاد فقط کمک می‌کند.[۱۰]

ساتوری یعنی نیروی درونی بشر یا جان او، به طبیعت خود بازگردد. ساتوری نوعی ندانستگی در اندیشه آدمی پدیدمی‌آورد که فرد اول از همه خودش را فراموش کرده و دیدن جهان بدون دخالت ذهن و معیارهای سنجشی آن را، شروع می‌کند. ساتوری نوعی شهود است که حاصل تماس مستقیم ذهن با کُل می‌باشد. ساتوری، لحظه تماس معنوی با کُل است. ساتوری جرقه شهودی عمیق و فراگیری است که بازدارنده‌های فکری شخص را درهم می‌شکند و اجازه می‌دهد که کُل در جزء جریان یابد. در هنگام رُخ دادن ساتوری، جزء در عالم نسبیت و در لحظه‌ای از بی‌زمان (این لحظه اَبَدی، اکنون جاوید)، وجود مطلق کُل را درک می‌کند.[۶]

اولین نور یا آگاهی‌ای که بر رهرو آشکار می‌شود، «کنشو (Kenshō[۱۱][۱۲] نام دارد. نور یا آگاهی عمیق‌تر را ساتوری گویند. ساتوری آغاز راه نهایی است و تمامی حالتهایی که در پی آن پیش می‌آید، اسبابی می‌شود تا فرد را به سوی دروازه ورودی آن راه بزرگ هدایت کند. پیماینده این راه، در حقیقت ذهن فرد است.[۱۳]

ساتوری نوعی شناسایی یا معرفت شهودی است که در برابر شناسایی منطقی ناشی از ذهن می‌ایستد. حالت ساتوری تعریف ناپذیر است، به گشوده شدن جهانی نو می‌ماند در جان رهرو؛ جهانی که در آن آشفتگی و نابسامانی ناشی از دوگانه‌انگاری ذهن منطقی، وجود ندارد. ساتوری، یعنی نظاره چیزها چنان‌که هستند یا نگریستن در خود، چنان‌که هست. ساتوری بر مرحله‌ای از هوشیاری و آگاهی دلالت دارد که از مرز بیان فراتر است. ساتوری را نمی‌توان با استفاده از حواس، احساسات و فرآیندهای فکری به دست آورد. ساتوری را فقط می‌توان از طریق درک مستقیم آن یافت. درک مستقیم یا شهود، قدرتی است که در هر ذهنی وجود دارد و ذهن با این قابلیت می‌تواند از حقیقت، درکی مستقیم و آنی داشته باشد. انسان هیچ وقت نمی‌تواند بفهمد که چه وقت در حالت ساتوری بوده است. چرا که در آن زمان «خودی» برای فهمیدن وجود ندارد.[۷][۸][۹]

در ذن است که بیشترین روشن شدگی یا ساتوری (به چینی ووُ) اتفاق می‌افتد.[۱۴]

ساتوری، از نظر ارزش و مقام، تمامی ذن است و نوعی شناسایی یا معرفت شهودی است که در برابر شناسایی منطقی می‌ایستد؛ و تعریف ناپذیر است.[۱۵]

ساتوری گونه‌ای روشن‌شدگی و اشراق است که در آن حالت، فرد به حیات اشیا می‌نگرد، و پی به معنای چیزی می‌بَرَد که حقیقتی است در دسترس، اما به بیان در نمی‌آید، یا ادراک همه چیز چنان بدیهی می‌شود که می‌توان گفت فرد به «ورای حدّ گفتار» می‌رسد و قبل از حضور کلمات، به ماهیت حقیقی هر چیزی به‌طور ضمنی پی می‌برد. تجربه کردن ساتوری همان یافتن یا داشتنِ بی‌دلی یا ندانستگی است.[۱۰]

آموزه‌های پرویز شهبازی[۱۶][۱۷][۱۸] (عرفان‌پژوه ایرانی) که به برنامه گنج حضور[۱۹] مشهور است، بر اساس دانش ایرانیان نخبه‌ای چون مولانا، حافظ و… است. در آموزه‌های پرویز شهبازی نیز، تعریفی شبیه ساتوری یا همان یافتن یا داشتنِ بی‌دلی یا ندانستگی، یافت می‌شود. پرویز شهبازی در گفته‌های خویش این حالت را «عَدَم کردن مرکز»[۲۰] می‌نامد. «عدم کردن مرکز» یعنی نور وجود از تمام شخصیت‌های نهانی پس گرفته شود و دیگر هیچ شخصیتی غالب بر بینش فرد نشده و به جای آن مرکز را تُهی بگذارد.[۲۱] یعنی فرد به نور اجازه می‌دهد تا نظاره‌گری را آغاز کند و خود فرد، دست از جستجو برای دانستن برداشته و شروع به درک حقیقت می‌کند، آن هم به گونه‌ای که چیزی جز حقیقت نمی‌تواند توجه و دقت او را بِرُبایَد. حتی فرد، خودش را هم فراموش که نه، بلکه ضمیرش را از دست می‌دهد. این گونه کنترل تمام اجزای وجودی فرد به دست هوش کُل می‌افتد و برنامه زندگی فرد از منبعی ناشناخته با نام «عدم» یا «نیستی» صادر می‌شود.[۲۲] این حالت با نام‌های مختلفی در مکاتب و حتی ادیان مختلف توصیف شده است؛ از جمله کنترل زندگی خود را به کیهان یا کائنات سپردن، یا حلول روح در بدن فرد به طوری که روح به جای فرد زندگی می‌کند و شخص فقط نظاره می‌کند و طعم حقیقت را ورای کلمات، در حیرت و شادی آن هم از نوع بی‌سبب، می‌چشد. در واقع می‌توان گفت که ساتوری، همان درک بی‌واسطه و عمل از طریق وحدت وجود است، که در عرفان اسلامی نیز به آن اشاره شده است.[۲۳][۲۴][۲۵][۲۶] می‌توان مرگ نفس را نیز، لحظه وقوع ساتوری دانست.[۲۷][۲۸][۲۹][۳۰] ساتوری لحظه‌ای از زندگی فرد است که در آن لحظه، فرد ضمیر خود را که سال‌ها وقت صرف تفکر برای ساخت آن کرده، رها می‌کند یا به اصطلاح خَراب می‌کند (مفهوم خرابات در عرفان ایرانی) تا ضمیرش به فضایی خالی برای رقص روح کائنات تبدیل شود (همان عدم کردن مرکز وجود).[۳۱][۳۲][۳۳][۳۴][۳۵][۳۶]

در عرفان اسلامی

[ویرایش]

در عرفان اسلامی نیز، اصطلاح «یَقِظَه»[۳۷][۳۸] تعریفی شبیه تعریف ساتوری دارد. «یَقِظَه» به لحظه‌ای از زندگی انسان گفته می‌شود که عزیمت و تنبه و بیداری از خواب غفلت به همراه دارد. در عرفان اسلامی گفته می‌شود که سالک الی الله، سفر خود را از این منزل آغاز می‌کند؛[۳۹] «یَقِظَه» در عرفان اسلامی یادآور ساتوری (اشراق ناگهانی) در مکتب ذن بودایی است.[۴۰]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. "An efficient antialiasing technique" [یک تکنیک ضد آلیاسینگ کارآمد] (به انگلیسی). Retrieved 27 February 2025.
  2. "ساتوری چیست و برای توصیف چه چیزی به کار می‌رود و راه‌های رسیدن به آن" [What is Satori, what is it used to describe, and ways to achieve it?]. Retrieved 27 February 2025.
  3. "حالات سالکان" [The states of seekers]. Retrieved 27 February 2025.
  4. "عامل بیداری درونی چیست و نشانه‌های آن کدامند؟" [What is the cause of inner awakening and what are its symptoms?]. Retrieved 27 February 2025.
  5. "تجربه عرفانی در شعر صدای پای آب سهراب" [Mystical experience in Sohrab's poem "The Sound of Water"] (PDF). Retrieved 27 February 2025.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ "اندیشه‌های آئین ذن در ژاپن" [Zen ideas in Japan]. Retrieved 27 February 2025. {{cite web}}: soft hyphen character in |url= at position 51 (help)
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ "معرفی تائوئیسم و ذن بودیسم" [Introduction to Taoism and Zen Buddhism]. Retrieved 27 February 2025.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ذن، کریسمس همفریز، شادان، صفحات ۲۲۷ و ۲۲۸.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ "اندیشه‌های آئین ذن در ژاپن" [Zen ideas in Japan]. Retrieved 27 February 2025. {{cite web}}: soft hyphen character in |url= at position 28 (help)
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ "زلالِ ذِن در آبگینهٔ هایکوُ" [The clarity of Zen in the glass of Haiku]. Retrieved 27 February 2025.
  11. Huineng; Cleary, Thomas F. (1998). The Sutra of Hui-neng, grand master of Zen: with Hui-neng's commentary on the Diamond Sutra. Shambhala dragon editions (1st ed.). Boston : [New York]: Shambhala; Distributed in the U.S. by Random House. ISBN 978-1-57062-348-6.
  12. "Martin Goodson (april 14, 2021): A Sermon on the Original Face" [موعظه ای بر چهره اصلی] (به انگلیسی). Retrieved 27 February 2025.
  13. ذن، کریسمس همفریز، شادان، صفحات ۱۳۱، ۱۴۲ و ۱۴۳.
  14. ذن و فرهنگ ژاپنی، د.ت. سوزوکی، برگردان ع. پاشایی – تهران: میترا ۱۳۷۸ - ص ۴۸
  15. سخایی، مژگان، درآمدی بر مطالعه مقایسه ای عرفان اسلامی و ذن بودایی، فصلنامه: قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۴
  16. Parviz Shahbazi, Ganj e Hozour (Treasure of Presence) TV, [Hotbird 12520, V, 27500], [Galaxy 19 12028, H, 22000], [Yahsat 11766, V, 27500]
  17. "گنج حضور با پرویز شهبازی برنامه ۱۰۰۳" [Treasure of presence with Parviz Shahbazi on the program 1003]. Retrieved 27 February 2025.
  18. "پرویز شهبازی" [Parviz Shahbazi]. Retrieved 27 February 2025.
  19. "برنامه‌های تصویری گنج حضور" [Treasure of Presence Video Programs]. Retrieved 27 February 2025.
  20. برنامه گنج حضور با اجرای پرویز شهبازی، شماره ۹۸۴، بخش سوم
  21. "من ذهنی چیست؟ آیا ما می‌توانیم حقیقت را آن گونه که هست ببینیم؟". Retrieved 9 November 2021.
  22. "ناظر بر ذهن". Retrieved 9 November 2021.
  23. "وجود منبسط از دیدگاه عرفان اسلامی و حکمت متعالیه". Retrieved 9 November 2021.
  24. شهیدی, سعیده سادات. "وجود منبسط از دیدگاه عرفان اسلامی و حکمت متعالیه". مشکواه النور. سال ۱۳۸۴ - شماره ۳۰ و ۳۱
  25. نژاد سلیم, رحیم. "وحدت وجود در عرفان اسلامی". کیهان اندیشه. سال ۱۳۷۱ - شماره ۴۱
  26. نظری, رقیه. "وحدت وجود در عرفان اسلامی". جستار: ۷۰–۸۴. دوره ۸، شماره ۲۵٫۲۶ - شماره پیاپی ۲۵ - بهار ۱۳۸۹ - صفحه ۷۰–۸۴
  27. Taylor, Bron (2008), Encyclopedia of Religion and Nature, A&C Black, Page 1749.
  28. Plotkin, Bill (2010), Nature and the Human Soul: Cultivating Wholeness and Community in a Fragmented World, New World Library, Page 467.
  29. Rosen, Larry H. (1998), Archetypes of Transformation: Healing the Self/Other Split Through Active Omagination. In: Cooke et al (eds.), "The Fantastic Other: An Interface of Perspectives, Volume 11", Rodopi, Page 228.
  30. Atkinson, Robert (1995), The Gift of Stories: Practical and Spiritual Applications of Autobiography, Life Stories, and Personal Mythmaking, Greenwood Publishing Group, Page 31.
  31. شهبازی, پرویز. گنج حضور. Vol. ۱. تهران: فردوس. p. ۱۵–۵۳. جلد ۱
  32. برنامه گنج حضور با اجرای پرویز شهبازی، شماره ۸۴۳، بخش اول و دوم و سوم و چهارم، تاریخ اجرا: ۱ دسامبر ۲۰۲۰–۱۲ آذر ۱۳۹۹
  33. برنامه گنج حضور با اجرای پرویز شهبازی، شماره ۸۸۱، بخش اول و دوم و سوم و چهارم، تاریخ اجرا: ۳۱ اوت ۲۰۲۱–۱۰ شهریور ۱۴۰۰
  34. برنامه گنج حضور با اجرای پرویز شهبازی، شماره ۸۳۴، بخش اول و دوم و سوم و چهارم، تاریخ اجرا: ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۰–۹ مهر ۱۳۹۹
  35. برنامه گنج حضور با اجرای پرویز شهبازی، شماره ۸۴۸، بخش اول و دوم و سوم و چهارم، تاریخ اجرا: ۵ ژانویه ۲۰۲۱–۱۷ دی ۱۳۹۹
  36. برنامه گنج حضور با اجرای پرویز شهبازی، شماره ۸۷۰، بخش اول و دوم و سوم و چهارم، تاریخ اجرا: ۸ ژوئن ۲۰۲۱–۱۹ خرداد ۱۴۰۰
  37. "یقظه" [Yaqezah]. Retrieved 27 February 2025.
  38. "یقظه" [Yaqezah]. Retrieved 27 February 2025.
  39. "یقظه" [Yaqezah]. Retrieved 27 February 2025.
  40. پیاده کوهسار، ابوالقاسم، حقیقت و رستگاری در آموزه‌های ذن بودیسم، فصلنامه: اندیشه دینی، دوره هفدهم، زمستان ۱۳۹۶، شماره ۶۵.

منابع

[ویرایش]
  • ذن و فرهنگ ژاپنی، د.ت. سوزوکی، برگردان ع. پاشایی – تهران: میترا ۱۳۷۸
  • ادیان و مکتبهای فلسفی هند، داریوش شایگان، ج۱/۱۸۱.
  • طریقت ذن، آلن واتس هوشمند ویژه/۱۱۸۱۱۹، انتشارات کتابخانه بهجت، تهران، ۱۳۶۹
  • ذن، کریسمس همفریز، منوچهر شادان/۱۱۳، ققنوس؛ ذن چیست؟ ع. پاشایی/۲۵، نیلوفر، تهران، ۱۳۷۱.