برندان مک‌فارلین

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
برندان مک‌فارلین (۱۹۸۶)

برندان مک‌فارلین (Brendan McFarlane) (زادهٔ ۱۹۵۱ میلادی)، یک فعال جمهوری‌خواه اهل ایرلند است. او در یک خانواده کاتولیک رومی متولد شده و در منطقه اردوین در شمال بلفاست، ایرلند شمالی بزرگ شد. او در ۱۶ سالگی بلفاست را ترک کرد، تا به عنوان کشیش در یک مکتب الهیات در شمال ولز، آموزش ببیند. مک‌فارلین در ۱۹۶۹ میلادی به ارتش موقت جمهوری‌خواه ایرلند پیوست.[۱]

سال‌های اولیه[ویرایش]

مک‌فارلین در یک خانواده شدیداً مذهبی کاتولیک و در یک منطقه جمهوری‌خواه، اردوین در شمال بلفاست بزرگ شد. او هنگامی که بسیار نوجوان بود، به عنوان دستیار کشیش در کلیسای محلی خدمت می‌کرد و زمانی که ۱۷ سال داشت به مکتب آموزش مسیحیت در ولز پیوست، جای که وی آموزش برای رسیدن به مقام کشیش را آغاز کرد. مک‌فارلین، متعاقب آغاز درگیری‌ها و پس از این‌که با چشمان خودش آشوب‌های خشونت‌آمیز را دید، در ۱۸ سالگی به ارتش موقت جمهوری‌خواه ایرلند پیوست.

حمله بر می‌خانه بایاردو[ویرایش]

در ۱۹۷۶ میلادی، مک‌فارلین در ارتباط به حمله بر می‌خانه بایاردو واقع در خیابان ابردین و ناحیه پروتستان نشین بلفاست به‌نام شانکیل رود که در ۱۳ اگست ۱۹۷۵ رخ داده و در پی آن پنج نفر (سه مرد و دو زن) کشته شده و ۶۰ نفر دیگر زخم برداشت، محکوم به حبس ابد گردید. در یک مباحثه مجلس اعیان در ۱۹۹۵ میلادی، جری فیت که قبلاً از حزب سوسیال دموکرات و کارگر نمایندهٔ بلفاست غربی بود، ادعا نمود که مک‌فارلین سه عابر پیاده که در حال عبور از بایاردو بودند را به‌گونهٔ با سلاح مسلسل به قتل رساند، که گویا منفجره شده باشند. علت حمله بر می‌خانه این بود، که ادعا می‌شد نیروهای داوطلب اولستر (UVF) که منتسب به وفاداران بودند، به‌طور مکرر از این می‌خانه بازدید می‌کردند. ارتش جمهوری‌خواه ایرلند در نخست مسئولیت حمله بر این می‌خانه را نپذیرفت. این حمله به عنوان بخشی از خشونت‌های فرقهٔ شدید انجام شد، که بی‌سابقه نبود. ارتش جمهوری‌خواه ایرلند ۸۸ غیرنظامی پروتستان را در حملات مشابهی در ۱۹۷۴ – ۱۹۷۶ میلادی به قتل رساند که حملات تلافی جویانه در مقابل حملات وفاداران به کاتولیک‌ها در همین دوره بود، که طی آن ۲۵۰ غیرنظامی به قتل رسیده بودند.[۲][۳][۴][۵]

بر بنیاد گزارش خبرنگار پیتر تایلر، این حمله توسط ارتش جمهوری‌خواه ایرلند به عنوان یک عمل تلافی جویانه در مقابل کمین‌زدن گروه موسیقی میامی مستقر در دوبلین، توسط نیروهای داوطلب اولستر در ۳۱ ژوئیه ۱۹۷۵ بود که در نتیجه آن سه عضو این گروه تیرباران و کشته شدند. یکی از پنج نفری که در حمله بایاردو به قتل رسید، عضو نیروهای داوطلب اولستر به‌نام هاگ هاریس بود.[۶][۷]

زندان ماز – اعتصاب‌های غذا و فرار[ویرایش]

مک‌فارلین تلاش نمود، تا با پوشیدن لباس کشیش در ۱۹۷۸ میلادی از زندان ماز فرار نماید. با ناکام شدن این کوشش، وضعیت دستهٔ ویژه از مک‌فارلین سلب گردیده و او به اعتصاب کثیف در بلاک‌های اچ ملحق شد.

لقب وی «بیک» گرفته شده از نام یک شرکت مشهور بیسکویت به‌نام مک‌فارلین لانگ بود، که حالا معروف به یونایتید بیسکویتس است. ریچارد اوراو، که نیز هم‌راه با مک‌فارلین در زندان بوده و نویسنده کتاب مردان پتو: داستانی ناگفته از اعتصاب غذای بلاک‌های اچ است، مک‌فارلین را به عنوان یک فردی که «دارای شش فوت قد و پر از رادمردی» بود و یک «آوازخوان عالی» که «شخصیت‌گیرا» داشت، توصیف نمود. اوراو هم‌چنین بیان داشت که مک‌فارلین از هواداران پر ذوق فوتبال گیلیک بود.

او در جریان اعتصاب غذای ۱۹۸۱ جمهوری‌خواهان که طی آن ۱۰ جمهوری‌خواه درگذشت، افسر فرمانده ارتش موقت جمهوری-خواه ایرلند در زندان ماز بود. او در مارس ۱۹۸۱ میلادی به عنوان افسر فرمانده جانشین بابی ساندز شد. زمانی که پرسیده شد چرا، گفته می‌شود که ساندز پاسخ داد: «چون تو اجازه می‌دهید من بمیرم». او چندی بعد، سال ۱۹۸۱ را چنین توصیف کرد: «احتمالاً بدترین سال زندگی‌ام. علی‌رغم دست‌آوردهای سیاسی، تلفات آن سال همیشه هم‌راه من است».

مک‌فارلین فرار از زندان ماز را رهبری کرد، فرار گروهی ۳۸ زندانی جمهوری‌خواه از زندان ماز در ۱۹۸۳ میلادی که در نتیجه آن یک زندانبان بر اثر ایست قلبی درگذشت. پانزده فراری ارتش جمهوری‌خواه ایرلند در مجاورت زندان و چهار تن دیگر در اواخر همان روز دست‌گیر شدند، اما ۱۹ تن آن‌ها موفق به فرار شده و سه فراری هرگز دوباره دست‌گیر نشدند. بلافاصله پس از فرار، مک‌فارلین و چند زندانی دیگر یک خانه روستایی دورافتاده در درومور، شهرستان داون را تصرف نموده و اعضای آن را گروگان گرفتند. هرچند وی یک نقشه و قطب‌نما و سایر اقلام ضروری را از این ملک با خود برد، اما به هیچ عضو خانواده، از جمله دو طفل کوچک و یک نوزاد، آسیبی نرسید. او و سایر فراری‌ها به سمت منطقه مرزی ایرلند حرکت نموده و به فرار ادامه دادند.

پس از فرار از زندان، مک‌فارلین فعالیت خود در ارتش جمهوری‌خواه ایرلند را از سر گرفت. در دسمبر ۱۹۸۳، او متهم به ربودن مدیر اجرائی سوپرمارکیت به‌نام دان تایدی، به منظور تأمین مخارج مالی ارتش جمهوری‌خواه ایرلند، گردید. این آدم‌ربایی، بخشی از یک سری آدم‌ربایی‌ها و سرقت‌های مسلحانه بود، که توسط شورای نظامی ارتش جمهوری‌خواه موقت برای تأمین منابع مالی ارتش، در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی دستور داده شده بود. زمانی که تایدی داشت دختر ۱۳ ساله خود را به مکتب می‌برد، از طرف آنچه به عقیده او ایست بازرسی نیروهای پولیس ایرلند بود، متوقف گردید. اسلحهٔ بر پیشانی او گرفته شده و در موتر که در حال انتظار بود، افکنده شد. چند روز بعد تصویری از وی به اسوسیتد بریتیش فودز فرستاده شد، متعاقب آن تماسی دریافت گردیده و ربایندگان برای رهایی وی ۵ میلیون پوند ایرلندی درخواست نمودند.[۸][۹]

پولیس ایرلند شمالی در نهایت در ۱۶ دسمبر ۱۹۸۳ رد تایدی و رباینده گان وی – همه چهار نفر – را در منطقه دیرادا وود در بالینامور، شهرستان لیتریم پیدا نمود. هنگام تبادل آتش که متعاقب آن تایدی توانست فرار کند، یک کارآموز پولیس و یک سرباز ارتش ایرلند (گاری شیهان و پاتریک کیلی) کشته شدند. آدم‌رباهای که تایدی را ربوده بودند، موفق به فرار شدند.[۱۰]

در ۱۶ جنوری ۱۹۸۶، مک‌فارلین هم‌راه با یک زندانی فراری دیگر به‌نام جری کیلی در کشور هلند دست‌گیر گردیدند، آن‌ها دوباره ایرلند شمالی برگشت داده شده و مک‌فارلین بعداً در ۱۹۹۷ میلادی به قید التزام از زندان ماز آزاد گردید. در ۱۹۹۳ میلادی، او تنها زندانی بود که بیشترین وقت را در زندان ماز گذرانده بود.[۱۱][۱۲][۱۳][۱۴]

اتهامات آدم‌ربایی[ویرایش]

در ۱۹۹۸ میلادی، مک‌فارلین نخست در جمهوری ایرلند به اتهام ربودن تایدی مجرم شناخته شد، اما او این حکم را بر مبنای این‌که نیروی پولیس یک تعداد مدارک حاوی اثر انگشت را از دست داده‌است، به چالش کشید – اثر انگشت‌ها، مدارک اصلی در این قضیه بودند. دادگاه عالی ایرلند در مارس ۲۰۰۶ فرمان داد، که دادگاه می‌تواند ادامه یابد.[۱۵]

مدارک پولیس ایرلند در ارتباط به اتهام ربودن تایدی مبنی بر شواهدی بود، که از محل آدم‌ربایی به‌دست آورده شده بود، از جمله یک کارتن شیر و یک ظرف پلاستیکی که روی آن‌ها اثر انگشت متهمین وجود داشت. هرچند این اقلام از مقر پولیس ایرلند در جریان نوسازی مفقود گردید، اما چون از این اثر انگشت‌ها عکس‌برداری شده بود، تحلیل‌های پزشکی قانونی روی آن انجام شد.[۱۶]

تاریخ دادگاه مک‌فارلین، ۳ اکتوبر ۲۰۰۶ تعیین شده بود. با این حال، تیم حقوقی وی یک بررسی قضایی ثانوی را در ماه می ۲۰۰۶ آغاز کردند، با استناد بر این‌که مک‌فارلین به علت «تاخیرهای سیستماتیک در پیشبرد دادگاه» ممکن است یک محاکمه عادلانه دریافت نکند. دادگاه وی تا این‌که دادگاه عالی ایرند در ۸ دسمبر ۲۰۰۶ در رابطه به این موضوع فرمان صادر کرد، به تأخیر افتاد. با این همه، نمایندگان مک‌فارلین باز هم در مورد این تصمیم، فرجام خواهی کردند. فرجام خواهی آن‌ها در نهایت به تاریخ ۶ مارس ۲۰۰۸ مردود شمرده شد، دادگاه وی در ۱۱ جون ۲۰۰۸ در دوبلین آغاز گردیده و تنها در ۲۶ جون زمانی که مدارک پولیس ایرلند بی‌اعتبار گفته شد، محکمه به تأخیر افتاد.[۱۷][۱۸][۱۹]

در سپتمبر ۲۰۱۰، پس از حکم دادگاه حقوق بشر اروپا، به مک‌فارلین غرامت داده شد. دادگاه دریافت که فرایندهای قضایی در ارتباط به قضیه آدم‌ربایی مدیر اجرائی سوپرمارکیت، دان تایدی «به‌طور غیرموجه طولانی» شده‌است. به حکومت ایرلند دستور داده شد تا مبلغ ۵٬۴۰۰ یورو به عنوان غرامت در مقابل آسیب‌های وارد شده و مبلغ ۱۰٬۰۰۰ یورو برای هزینه‌های حقوقی، بپردازد.[۲۰]

سایر فعالیت‌ها[ویرایش]

در اگست ۲۰۰۴، جری آدامز پیشنهاد نمود، که ارتش جمهوری‌خواه ایرلند ممکن است منحل گردد، تا از وجود آن به عنوان بهانه-ی برای تأخیر تفاهم‌نامهٔ برای تشریک-قدرت که شامل جمهوری‌خواهان نیز می‌گردد، استفاده صورت نگیرد. یک هیئت ارتش جمهوری‌خواه ایرلند که شامل مک‌فارلین نیز بود با تیپ ارتش موقت جمهوری‌خواه ایرلند در آرمای جنوبی ملاقات نمودند تا ملاحظات آدامز مبنی بر خودداری از ایجاد شکاف میان گروه‌ها را به بحث بگیرند.[۲۱][۲۲]

او حالا عضو «کمیته زندانیان پیشین» (Coiste na n-Iarchimí) است، سازمانی که برای رفاه زندانیان پیشین جمهوری‌خواه کار می‌کند.[۲۳]

شین فین او را به عنوان یک کارگر داوطلب توصیف می‌کند، او یک حامی پر طنین موضع‌های سیاسی این حزب بوده‌است که هم در کنار جری آدامز و هم در کنار جری کیلی در همایش‌ها حضور داشته و حمایت زندانیان پیشین را در مسیری که حزب روان است، جلب می‌کند.

مک‌فارلین یک گروه موسیقی، توان، را نیز بنیان‌گذاری کرده‌است، که به‌طور منظم در حلقه سرگرمی جمهوری‌خواهان اجراء می‌کند. او هم‌چنین به‌طور بسیار مکرر درها تفیلد هوز که یک می‌خانه مشهور در شهرستان هالی‌لندز در بلفاست است، اجراء می‌نماید.[۲۴]

مک‌فارلین هم‌چنین با جنبش ملی‌گرای باسک که یک جنبش بنیادگرا است، هم‌دردی نشان داده و رسانه‌های باسکی و هسپانیایی با وی در رابطه به موضوع فرایند صلح باسک و پیشنهاد رهایی زندانیان اتا (ETA) مصاحبه نموده‌اند. او زندانیان اتا را به عنوان کسانی توصیف نموده‌است، که هم‌مانند جمهوری‌خواهان ایرلند، در یک «مشقت مشروع» دخیل بوده‌اند.[۲۵]

زندگی شخصی[ویرایش]

او ازدواج کرده، صاحب فرزند است و در بلفاست شمالی زندگی می‌کند.

ارجاعات فرهنگی[ویرایش]

در فلمی ۲۰۱۷ تحت عنوان ماز به کارگردانی استیفن بورک که فرار از زندان ۱۹۳۸ را به نمایش درآورد، بازیگر تیم کرید نقش مک‌فارلین را بازی می‌کند.[۲۶]

منابع[ویرایش]

  1. McCaffrey, Steven (12 March 2005). "Former comrades' war of words over hunger strike". nuzhound.com. Archived from the original on 22 March 2018. Retrieved 11 June 2008.
  2. D McKittrich; S Kelters; B Feeney & C Thornton. Lost Lives. Mainstream Publishing=1999.
  3. "Lords Hansard Text (150615-20)". Parliament Publications and Records, Lords Hansard. 15 June 1995. pp. Column 1964. Retrieved 11 June 2008.
  4. English, Richard (2003) [2003-08-07]. Armed Struggle – A History of the IRA. Oxford University Press. p. 209. ISBN 0-19-516605-1.
  5. CAIN database, Richard English, Armed Struggle, p.173
  6. Taylor, Peter (1999). Loyalists. London: Bloomsbury Publishing Plc. p.149
  7. CAIN: Sutton Index of Deaths – 1975
  8. O'Brien, Brendan (1995) [1993]. The Long War: IRA and Sinn Féin from Armed Struggle to Peace Talks (2nd rev (1995) ed.). Dublin, Ireland: O'Brien Press. p. 121. ISBN 0-86278-425-5.
  9. "Kidnap finally catches up with Sinn Féin warrior priest". The Times; The Sunday Times. London. 12 March 2006. Retrieved 26 April 2010.
  10. "Soldier died during search for kidnap victim". Irish Times. 11 October 2011.,
  11. "Passport in man's home bore the name of another man". Irish Examiner. 30 April 1998. Archived from the original on 13 September 2006. Retrieved 11 March 2007.
  12. "Dutch Extradite Two I.R.A. Fugitives". The New York Times. 4 December 1986. Retrieved 11 March 2007.
  13. "Go ahead given for kidnap trial". BBC News. 8 December 2006. Retrieved 11 March 2007.
  14. Neil Darbyshire, "1,550 obstacles to a solution for Ulster", The Daily Telegraph (London), 21 December 1993
  15. "Republican will face kidnap trial". BBC News, Northern Ireland. BBC. 7 March 2006. Retrieved 11 June 2008.
  16. "Supreme Court clears way for McFarlane kidnap trial". Irish Examiner. Thomas Crosbie Holdings. 6 March 2008. Archived from the original on 16 June 2012. Retrieved 11 June 2008.
  17. "McFarlane launches second judicial review". RTÉ News. Raidió Teilifís Éireann. 15 May 2006. Retrieved 11 June 2008.
  18. "McFarlane trial opens today". Today FM. 11 June 2008. Archived from the original on 17 July 2011. Retrieved 11 June 2008.
  19. "Maze escaper kidnap case collapse". BBC News. 26 June 2008. Retrieved 26 June 2008.
  20. "Maze escapee Bik McFarlane wins Irish government damages". BBC News. 10 September 2010. Retrieved 10 October 2018.
  21. Moriarty, Gerry (7 August 2004). "IRA may need to disarm and disband - Adams". The Irish Times. Dublin. Retrieved 17 March 2019.
  22. McDonald, Henry (15 August 2004). "IRA heals rift over Adams 'disband' remarks". The Observer. London. Retrieved 11 June 2008.
  23. Chrisafis, Angelique (29 July 2005). "Veterans may assume policing role". The Guardian. London. Retrieved 11 June 2008.
  24. "An Phoblacht/Republican News". 9 December 1999. Retrieved 11 June 2008.
  25. "Las excarcelaciones provocaron momentos difíciles para las víctimas, pero prevaleció la paz". NOTICIAS DE GIPUZKOA (به اسپانیایی). 17 June 2006. Retrieved 11 June 2008. las actividades que nosotros desarrollamos eran parte de una lucha por los legítimos derechos de Irlanda y por lo tanto nosotros no íbamos a pedir perdón por una lucha legítima. De la misma manera, a los presos vascos no se les debe hace este tipo de exigencias, porque están en la cárcel por una lucha legítima "Our activities were part of a struggle for the legitimate rights of Ireland and because of that we weren't going to ask forgiveness for [having been part of] a legitimate struggle. In the same manner, the Basque prisoners don't have to give in to these type of demands because they are in prison for [having been part of] a legitimate struggle".[پیوند مرده]
  26. Burke, Stephen (22 September 2017), Maze, Tom Vaughan-Lawlor, Barry Ward, Martin McCann, retrieved 4 August 2018