ارتباطات علمی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

«ارتباطات علمی» به فرایندهای مرتبط با انتشار‌های علمی گفته می‌شود؛ زیرا انتشار در شکل‌های مختلف آن است. «روش اصلی انتشار, نتایج پژوهش هاست»ارتباط علمی زیر مجموعه‌ای از ارتباط اجتماعی است.

علم هویتی جمعی دارد و نزد همه پخش است. فعالیت علمی هر دانشمند زمانی اهمیت می‌یابد که به جامعه علمی عرضه شود؛ در آثار و مطالعات دیگران متجلی شود و با تحلیل‌های فردی دیگران درآمیزد تا سرانجام بر ذخیره های دانش افزوده شود.بنابراین ارتباط، اساس و ماهیت علم است.[۱]

تعریف و اهمیت[ویرایش]

اشاعه نتایج پژوهش‌های علمی هم موجب توسعه مرزهای دانش می‌شود؛ و هم باعث به رسمیت شناخته شدن کسی می‌شود که نتایج را به دست آورده‌ است. انتشار یافته‌ها در نشریات علمی، از مرسوم‌ترین روش‌های ارتباط علمی است. نیوتن می‌گوید: اگر من بیشتر دیده‌ام به خاطر آن است که بر شانه غول‌ها ایستاده‌ام. از نظر هاگستروم[۲] انگیزه اصلی دانشمندان از انتشار نتایج یافته‌های خود در قالب مقالات علمی، دستیابی به اعتبار و احترام از سوی همکاران خود است. از نظر راجرز[۳] ارتباط علمی فرایندی است که به موجب آن پیام‌های علمی از منابع به گیرنده انتقال می‌یابد. عناصر اصلی آن مانند هر شکل دیگر ارتباط عبارتند از: منبع پیام، کانال ارتباطی، و گیرنده پیام. بنا به تعریف دکتر هری[۴] ارتباط علمی به معنای رد و بدل کردن یا جریان اندیشه‌ای میان مولدان علم است. یعنی فردی اندیشه‌ای را می‌پروراند و با کلام یا نوشته خود، ناقل اندیشه میان افرادی دیگر در درون یک رشته علمی یا ورای رشته‌ای خاص می‌شود.

جامعه شناسان علم، ارتباطات علمی را از عوامل مؤثر بر تولید و گسترش دانش می‌دانند. همان‌طور که تاریخ علم نشان می‌دهد، پویایی علم، از قرن هفدهم به بعد بیشتر در گفتمان‌های علمی دیده شده‌است. ایده‌های علمی مانند ریگی که در آب می‌افتد تولید موج می‌کند و امواج آن به تدریج پخش گردیده و عقاید جدید را به وجود می‌آورد.[۵] تولید علمی تا حد زیادی تحت تأثیر کارایی ارتباط علمی قرار دارد. استورر[۶] معتقد است که اثر علمی دانشمندانی که با همکاران خود تعامل دارند باکیفیت تر از افرادی است که این ارتباط را ندارند. ارتباط علمی، یکی از زمینه‌ها و شرایط توسعه علمی است؛ چرا که بدون وجود ارتباط علمی امکان انتقال دانسته‌ها و دستاوردهای علمی میسر نخواهد شد و سرانجامی جز رکود و سکون علمی نخواهد داشت. دانشمندان باید اندیشه‌های جدید را بیاموزند تا بتوانند برای پروراندن اندیشه‌های جدیدتر مورد استفاده قرار دهند. چون عنصر اساسی در پیشرفت علم، ترکیب ایده‌های موجود است. ارتباط مؤثر بین دانشمندان برای رسیدن به این ترکیب جزء غیرقابل چشم پوشی در فعالیت‌های علمی تلقی می‌شود.[۷]

نوشتن و انتشار مجرای اصلی ارتباط علمی است. ابن خلدون، نوشتن را، تبدیل دانش شخصی به دانش اجتماعی می‌داند.[۸] طبق نظر زایمن[۹]، تا اندیشه‌ای مکتوب نشود و در معرض نقد و داوری قرار نگیرد، به مرتبه علمیت نخواهد رسید. دو انگیزه اصلی در نگارش علمی تنازع بقا و تملک یا شخصی کردن دانش است. در تنازع بقا محرک نگارش علمی، مسائل پژوهشی نیست، بلکه منافع شخصی و حرفه‌ای است. شعار «بنویس و زنده بمان» یا همان «publish or perish» دلالت بر نوشتن برای بقای شغلی استادان دانشگاه هاست. انگیزه دیگر نگارش علمی، تملک یا شخصی کردن دانش است. یعنی مهر مالکیت زدن به اندیشه‌ای بدیع که هر آن ممکن است توسط دیگران غصب شود. این انگیزه ناشی از ترس از سرقت افکار است. زیرا به گفته زایمن «در علوم کوسه‌هایی هستند، که پیوسته مشغول بو کشیدن‌اند و مترصدند تا افکار منتشر نشده را ببلعند و از آن خود سازند!»[۱۰] بنابراین انگیزه این گونه آثار بیش از آن که اجتماعی کردن اندیشه باشد، به شهادت طلبیدن جامعه برای تأیید مالکیت صاحب اثر است.

کارکردهای زیر را برای ارتباطات علمی برمی‌شمارد: تهیه پاسخ برای پرسش‌های معین، کمک به دانشمندان برای همگام شدن با پیشرفت‌های جدید در رشته، کمک به دانشمندان برای شناخت و فهم یک رشته جدید، شناخت جریان‌های اصلی در رشته و پی بردن به میزان اهمیت کار خویش، بررسی اعتبار اطلاعات با کمک شواهد تکمیلی، کسب دیدگاه جدید با وسعت بخشیدن به دامنه علاقه و توجه؛ و دریافت بازخورد دربارهٔ آثار علمی خویش.

ارتباطات علمی به دو شکل رسمی (مانند انتشار کتاب و انتشار مقاله در مجلات) و غیررسمی (تماس‌های شخصی و شفاهی و نیز مجازی مانند ارسال پیام به گروه‌های مباحثه) وجود دارد. مجلات علمی از اولین محمل‌های ارتباطات علمی بوده و هنوز هم مهم‌ترین کانال ارتباط علمی هستند. اولین مجله علمی در قرن هفدهم میلادی پا به عرصه وجود گذاشت. مجراهای غیررسمی ارتباطات علمی ایده‌ها و یافته‌های جدید را به سرعت اشاعه می‌دهند. در دنیای مجازی امروز ابزارهای بسیاری برای تسهیل ارتباطات علمی به وجود آمده‌اند. این ابزارها تبادل علمی را فارغ از محدودیت‌های زمان و مکان و به صورت تعاملی امکانپذیر نموده و بنابراین مبادله دانش را از سلسله اطلاعات خطی به شبکه ارتباطی تعاملی متحول نموده‌اند. صاحب نظران اعتقاد دارند، که این امر آهنگ تولید علم را شتاب می‌بخشد. امروزه دانشمندان از طریق پست الکترونیکی به بحث و تبادل نظر می‌پردازند، یا در کنفرانس‌های آنلاین شرکت می‌کنند،که نیازی به حضور فیزیکی ندارد. شبکه‌های اجتماعی علمی نیز ارتباطات شبکه‌ای را ممکن ساخته‌اند. برخی از آن‌ها مانند ریسرچ گیت و آکادمیا، به مثابه یک شبکه اجتماعی علمی عمل می‌کنند و برخی دیگر مانند ارکید و ریسرچر آی و گوگل اسکالر به مثابه رزومه علمی یا پروفایل پژوهشی نویسندگان هستند. برخی دیگر مانند مندلی، قابلیت‌های مدیریت استناد دارند. این ابزارها به افراد اجازه می‌دهند که آثار خود را در پروفایل خود ذخیره کنند و در نتیجه رویت پذیری آثار را افزایش می‌دهند. از آنجا که اخیراً شاخص‌های علم سنجی جدیدی مانند آلتمتریکس به وجود آمده‌اند که برخلاف معیارهای قبلی فقط بر اساس استناد نیستند؛ بلکه میزان خوانش و دانلود و لایک‌ها و کامنت‌های یک مقاله را برای میزان اعتبار آن می‌سنجند. استفاده از ابزارهای ارتباطات علمی باعث ارتقای رتبه علمی نویسندگان و پژوهشگران می‌شوند.

امروزه ارتباطات علمی دربرگیرنده کل فرایند علمی از انجام پژوهش تا مدیریت داده‌ها، تصمیم‌گیری دربارهٔ انتخاب یکی از گزینه‌های انتشار، حق مؤلف، داوری متون علمی، توزیع، دسترس پذیری و به اشتراک گذاری تولیدات علمی و نگهداری آن‌ها برای آیندگان است.

درک ارتباطات علمی نیازمند آشنایی با موارد ذیل است:

  • حقوق نویسنده
  • اقتصاد منابع علمی
  • مدل‌های جدید انتشار علمی
  • دسترسی آزاد
  • مخازن سازمانی
  • حقوق و دسترسی به پژوهش‌های حمایت شده مالی دولتی
  • نگهداری از سرمایه‌های فکری
  • حق مؤلف
  • مدیریت داده‌ها

تاریخچه همکاری‌های علمی[ویرایش]

ارتباطات علمی سابقه‌ای دیرینه دارد و به مرور زمان شیوه‌های آن نیز تحول یافته‌است. این ارتباطات با مسافرت‌های علمی آغاز می‌شود و با ارتباطات علمی دیجیتال و مجازی پایان می‌یابد.

مسافرت‌های علمی:

کسایی از وجود چنین ارتباطاتی در عصر شکوفایی تمدن اسلامی یاد می‌کند که سفر به مراکز علمی یکی از شیوه‌های رایج ارتباطات علمی بوده‌است. وی به نقل از ابن خلدون می‌نویسد: همانا سیر و سفر در جستن دانش‌ها و دیدار استادان بر کمال تعلیم می‌افزاید و سبب این است که افراد بشر، اخلاق و معارف و روش‌های مذهبی و فضائل علمی را که در آن ممارست دارند گاهی از طریق روش علمی و آموزش و القا فرا می‌گیرند و گاه به شیوه تقلید و تلقین و به صورت حضور مستقیم در مجالس، ولی دستیابی به ملکات از راه ارتباط مستقیم پایدارتر است.[۱۱]

نسخه برداری از متون علمی:

چینی‌ها، یونانی‌ها و ایرانیان دوران باستان از طریق نسخه برداری یا استنساخ کتاب به باز تولید و انتشار آن کمک شایانی کردند. اسکندر مقدونی پس از ورود به ایران دستور داد از همه کتاب‌های موجود در استخر نسخه برداری کنند. شاپور هم کتاب‌هایی را که جمع‌آوری کرده بود در دسترس نسخه برداران قرار داد تا استنساخ شوند. در تمدن اسلامی نیز استنساخ کتاب ارزش تلقی می‌شد. به گونه‌ای که ابن خلدون آن را از زمینه‌های عمران (تمدن) دانسته‌است. متولیان هر دین یا مذهب نیز به استنساخ متون دینی خود اهتمام می‌ورزیدند تا از سویی با انتشار این متون، عقاید دینی خود را ترویج کنند و از سویی دیگر از اجر معنوی آن برخوردار شوند. طالبان علم در مدارس و مراکز آموزشی خود اعم از نظامیه‌ها، مدرسه‌ها، مسجدها و خانقاه‌ها نه تنها از درس استاد نسخه برداری می‌کردند بلکه اگر درس بر مبنای مشخصی تدریس می‌شد دانشجو یا طلبه کتاب را از مدرس یا از کتابخانه به امانت می‌گرفت و نسخه‌ای برای استفاده خود استنساخ می‌کرد.

مسئله استنساخ در مراکز آموزشی مقوله‌ای عام بود و وجهه فرهنگی داشت. تا جایی که هر طالب علمی که کتاب‌های بیشتری استنساخ می‌کرد به اعتبار دانشوری و دانشمندی پذیرفته تر و مقبول تر بود و هم از اعتبار بیشتری در حوزه تعلیم و تعلم برخوردار می‌شد.

تألیف و چاپ متون علمی:

با فراگیر شدن دستگاه چاپ، نسخه برداری رواج خود را از دست داد. با این فناوری، تکثیر متون با دقت و سرعت بیشتری میسر شده بود. کتاب پس از اختراع چاپ در قرن ۱۵ پدید آمد. در قرن ۱۷ میلادی، کتاب، رسانه عمومی ویژه‌ای برای انتقال اندیشه‌ها و اطلاعات بود.

نامه‌نگاری میان دانشمندان:

دانشمندان از اوایل قرن هفدهم به این سو، از راه نامه پراکنی‌های پیوسته و متقابل به توسعه علم کمک می‌کردند و اغلب نامه‌هایشان مقارن و مکمل یکدیگر بود. آن‌ها از این طریق افکارشان را برای دانشمندان همتایشان دسترس پذیر می‌کردند. البته این نوع مکاتبات علمی، پدیده نوظهوری نبود اما در قرن هفدهم در مقیاس بسیار گسترده‌تر شد. نامه‌های اشخاص سرشناسی مانند نیوتن و لایب نیز حاوی اندیشه‌هایی هستند که در کتاب‌های رسمی‌تر آنان نظیری برای آن نمی‌توان پیدا کرد. لایبنیز رساله کاملی در فلسفه را به شکل مجموعه‌ای از نامه‌ها منتشر کرد. نامه‌ها به شکل دستی نسخه برداری و همزمان برای سه یا چهار نفر فرستاده می‌شد. دانشمندان هنوز هم صدها نامه با یکدیگر ردوبدل می‌کنند.

شکل‌گیری انجمن‌های علمی:

گروهی از دانشمندان، به‌طور منظم یکدیگر را ملاقات می‌کردند تا دستاوردهای علمی خود را ارائه کنند و نتایج پژوهش‌های خود را به بحث و بررسی بگذارند. آن‌ها نوشته‌های شخصی خود را نیز در اختیار یکدیگر قرار می‌دادند و گزارش‌های کوتاهی از فعالیت‌های خود را منتشر می‌کردند تا بتوانند اعضای اجتماع علمی خود را که قادر به شرکت در این همایش‌ها نبودند روزآمد نگاه دارند.

در نیمه دوم قرن هفدهم، با پیدایش انجمن‌ها و مجله‌های علمی، روش‌های دیگری برای گسترش دانش علاوه بر مکاتبات و نامه نگاری ایجاد شد. مجمع جامعه سلطنتی لندن برای پیشبرد علوم طبیعی که پس از مدتی به جامعه سلطنتی تغییر نام داد، از مهم‌ترین جامعه علمی بریتانیا بود. آکادمی علوم فرانسه نیز مانند جامعه سلطنتی بریتانیا ریشه در ملاقات‌های غیررسمی اهل علم داشت. دکارت و پاسکال نیز در آن شرکت داشتند و توسط مارسن رهبری می‌شد. نتیجه آن، آکادمی علوم در پاریس بود که با پیشنهاد شارل پرو شاعر و داستان سرای فرانسوی به ژان باتیست کولبر وزیر لویی چهاردهم تأسیس شد. اعضای این آکادمی علاوه بر کمک مالی برای پژوهش‌های خود، یک مقرری دائمی نیز از مقامات سلطنتی دریافت می‌کردند و هفته‌ای دو بار در اتاقی در کتابخانه سلطنتی گرد هم می‌آمدند.

فرهنگستان علوم ایتالیا اولین فرهنگستانی بود که در سال ۱۶۰۳ میلادی پایه‌گذاری شد. سپس انجمن سلطنتی انگلیس یا لندن در سال ۱۶۶۰ بنا شد و در سال ۱۶۶۲ لقب سلطنتی گرفت. آکادمی علوم پاریس در سال ۱۶۶۲، فرهنگستان علوم برلین در سال ۱۷۰۰ و جامعه فلسفی فیلادلفیای آمریکا در سال ۱۷۴۰ پایه‌گذاری شده‌اند. به دنبال تشکیل این انجمن‌ها، تأسیس دیگر انجمنهای علمی شتاب گرفت تا جایی که سال ۱۷۹۰ شاهد حدود ۲۲۰ فرهنگستان علوم در سرتاسر جهان بوده‌است.

پیدایش مجلات علمی:

مجلات علمی تقریباً ۲۵۰ سال بعد از اختراع چاپ پا به عرصه وجود نهادند. با رشد حجم نامه نگاری‌ها، نشریات علمی مختلف به عنوان ابزارهای مؤثر مبادله اطلاعات پدیدار شدند. طی قرن‌های ۱۸ و ۱۹ میلادی نشریات علمی تخصصی تر شدند. در قرن ۱۹ میلادی کارکردهای دیگر ارتباطات علمی آشکار گردید. انتشار مقاله در مجلات علمی به شاخص اصلی جایگاه حرفه‌ای افراد و سازمان‌های پژوهشی بدل شد. بنابراین ریشه پژوهش‌های گروهی و مشارکتی را باید از زمان تولد علم نوین (انقلاب علمی قرن هفدهم) و در سازمان‌های ارتباطی انقلاب علمی، یعنی مجله‌های علمی جستجو کرد. پژوهش‌ها نشان دادند که در نیمه اول قرن نوزدهم دانشمندانی که با یکدیگر همکاری علمی داشتند، به‌طور متوسط توان تولید یا بهره‌وری بالاتری نشان دادند و گرایش عمده در همکاری علمی، افزایش چند نویسندگی است.

در دهه‌های اخیر، پدیده تألیف مشترک توجه زیادی را در جامعه‌شناسی علم به خود جلب کرده‌است. اکنون به نظر می‌رسد که در رشته‌های خاصی از علوم، روزگاری که یک متخصص به تنهایی کار می‌کرد به پایان رسیده‌است. اوج همکاری‌های علمی را در پایان جنگ جهانی دوم باید جستجو کرد.

پس از جنگ جهانی دوم توجه به برقراری ارتباطات بین‌المللی در جهت کمک به بازسازی زیربنای علمی در اروپای غربی و ژاپن معطوف شد. در قرن بیستم، با توسعه دانشگاه‌ها و با ایجاد مقاطع تحصیلات تکمیلی که بر پژوهش تأکید داشتند موضوع همکاری علمی اهمیت فزاینده‌ای یافت. تا جایی که پرایس در کتاب مشهور خود علم کوچک علم بزرگ بر اهمیت همکاری‌های علمی تأکید کرد و آن را از نظر علمی مورد بررسی قرار داد.

همکاری علمی[ویرایش]

دانشمندان همواره با مشکلات پیچیده‌ای با ماهیت میان رشته‌ای مواجه‌اند که حل آنها نیازمند انجام پژوهش توسط گروهی از دانشمندان با تخصص‌ها، روابط، اطلاعات و مهارت‌های ارتباطی ویژه است. اوج پیشرفت‌های علم در مواقعی به دست آمده که گروهی از پژوهشگران از رشته‌های مختلف علوم با همدیگر همکاری و فعالیت داشته‌اند. برای مثال کشف ژنوم انسان جز در سایه همکاری میان دانشمندان رشته‌های مختلف علمی مانند زیست‌شناسی و علوم رایانه حاصل نمی‌شد. حوزه دیجیتال هیومنیتیز هم از همکاری متخصصان علوم انسانی با متخصصان علوم کامپیوتر در سال‌های اخیر ایجاد شده‌است.

یک پژوهشگر می‌تواند. اندیشه‌ها و نظریه‌های درخشانی داشته باشد، اما ممکن است که قدرت تفکر، تخیل، واقع بینی یا حتی توان مالی برای بهره‌گیری از اندیشه‌ها و نظریه‌ها را نداشته باشد. هدف کار گروهی بهتر، بیش تر و مفیدتر شدن نتایج است. انیشتین می‌گوید: روزی چند بار به این مسئله فکر می‌کنم که چقدر زندگی داخلی و خارجی ام بر کار دیگران استوار است، چه آن‌ها که هستند و چه آن‌ها که مرده‌اند. چقدر باید تلاش کنم تا به همان اندازهٔ کمک دریافت شده بازدهی داشته باشم.

تا سال‌ها پیش علم را به عنوان حیطه و زمینه ای منزوی و مستقل از سایر امور مورد توجه قرار می‌دادند. حتی افرادی مانند نیوتن و انیشتین به عنوان پژوهشگرانی منزوی قابل تصور بوده‌اند. خانم و آقای کوری هم که در آپارتمان خود در پاریس کار می‌کردند. گونه‌ای دیگر از این کلیشه هاست. برخی از تاریخ نگاران برجسته نیز رشد علم را اساساً یا تماماً در گرو اکتشاف‌های به دست آمده در انزوای آزمایشگاه‌ها مورد توجه قرار می‌دادند. اما امروز این واقعیت پذیرفته شده‌است که علم در جامعه ای که دانشمندان آن با یکدیگر ارتباط متقابل و همکاری و تشریک مساعی دارند رشد می‌کند.

با امکاناتی که فناوری اطلاعات و ارتباطات فراهم آورده‌است فعالیت‌های پژوهشی مشترک افزایش یافته‌است. در پایان قرن بیستم در فاصله سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۵ تعداد مقالات چند نویسنده ای در آمریکا ۸۰ درصد رشد داشته و در این بین همکاری‌های بین‌المللی نیز تا حدود ۲۰۰ درصد رشد داشته‌است. در حالی که تعداد مقالات تنها حدود ۲۰ درصد رشد داشته‌است. عواملی مانند افزایش هزینه‌های انجام تحقیقات علوم بنیادی، امکانات فناوری اطلاعات برای همکاری‌های علمی بدون نیاز به حضور فیزیکی، تعاملی بودن فعالیت‌های علمی، روند رو به رشد تخصصی شدن رشته‌های علمی، اهمیت یافتن موضوع‌ها و تحقیقات بین رشته‌ای تعداد پژوهش‌های مشترک را افزایش داده‌است.

چالش‌های ارتباط علمی[ویرایش]

نشر مجلات علمی تا جنگ جهانی دوم عمدتاً به وسیلهٔ انجمن های علمی و موسسات پژوهشی انجام می‌گرفت و جنبه سودآوری مجله‌ها کمتر مورد توجه بود. تا این دوران سهم ناشران تجاری در نشر علمی ناچیز بود.

اما بعد از جنگ جهانی دوم با پیدایش نمایه استنادی علوم و تأکید بر مجلات هسته در حوزه‌های مختلف علوم و افزایش تعداد کتابخانه‌ها به واسطه رشد تحقیقات دانشگاهی و بخش صنعت شرایط تغییر کرد. بحران قیمت مجلات در اوایل دهه هفتاد چند سال بعد از ایجاد نمایه استنادی علوم پدیدار شد. با تعیین نشریات هسته پژوهشگران درصدد انتشار آثار خود در چنین نشریاتی برآمدند. کتابخانه‌ها نیز باید فرصت دستیابی به این نشریات را فراهم نمایند. نتیجه کار وجود بازار تغییرناپذیر به سود ناشران تجاری است.

امروزه اصلی‌ترین چالش ارتباط علمی بحران قیمت است. قیمت مجله‌های علمی از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۸، حدود ۱۷۵ درصد رشد داشته‌است. قیمت پایگاه‌های اطلاعاتی مدام در حال افزایش است. کتابخانه‌ها دیگر قادر به تأمین هزینه تصاعدی منابع علمی نیستند. از سوی دیگر ناشران محدودیت‌هایی در استفاده از منابع علمی آنلاین به دانشگاه‌ها تحمیل می‌کنند. به‌طور مثال بسیاری از پایگاه‌های اطلاعاتی دارای مجوز استفاده فقط از طریق آی پی دانشگاه هستند و در نتیجه در خارج از دانشگاه قابل استفاده نیستند. این مجوزها به اشکال مختلف استفاده از مقالات را محدود ساخته و کتابخانه‌ها را از قرار دادن مقالات در نظام امانت بین کتابخانه‌ای منع یا به شدت محدود می‌سازد. ماهیت ارتباطات علمی با نگرش منفعت طلبانه ناشران تجاری سنخیتی ندارد. نویسندگان آثار خود را به رایگان در اختیار ناشران قرار می‌دهند اما ناشران تجاری به چیزی جز افزایش سود سالیانه خویش نمی‌اندیشند. ناشران تجاری بخش عظیمی از بازار تبادل علمی را در اختیار دارند. تجاری‌گری روزافزون در حوزه نشر علمی تهدیدی برای جریان آزاد اطلاعاتی علمی است. تعلق انحصاری تمام حقوق مقالات منتشر شده در نشریه‌ها به ناشرین آن‌ها منجر به بروز نارضایتی‌هایی در میان جامعه دانشگاهی شده‌است.[۱۲]

یکی دیگر از چالش‌های ارتباط علمی، وجود نشریات جعلی، چپاولگر، تقلبی یا "هایجیکد" است. این نشریات وجهه علمی نداشته و فقط با دریافت هزینه از نویسنده مقالات را منتشر می‌کنند. در واقع هدف آن‌ها فقط کسب سود مالی است.

ارتباطات علمی و نقش کتابخانه‌های دانشگاهی[ویرایش]

(ناقص)

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. داورپناه: ارتباط علمی، ۱۳۸۶
  2. به نقل از داورپناه، ۱۳۸۶
  3. داورپناه ۱۳۸۶: به نقل از راجرز، ۱۳۶۳
  4. داورپناه ۱۳۸۶: به نقل از هری، ۱۳۸۳
  5. محمدی، اکرم. «تأثیر ارتباطات علمی بر تولید دانش». جامعه‌شناسی ایران. ۵۲–۷۵.
  6. داورپناه ۱۳۸۶: به نقل از استوور، ۱۳۵۱
  7. داورپناه، ۱۳۸۶: به نقل از ریاحی، ۱۳۷۴
  8. حری: آیین نگارش علمی، ۱۳۷۲
  9. به نقل از داورپناه، ۱۳۸۶
  10. حری: به نقل از زیمن، ۱۳۷۲
  11. کسایی: ص۵_۲۷۴، ۱۳۶۴
  12. داورپناه: ارتباط علمی، ۱۳۸۶

منابع[ویرایش]

  • حری عباس. آیین نگارش علمی. تهران: نشر کتابدار ۱۳۷۲