ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های برگزیده/اسپهبد خورشید (بار دوم)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

اسپهبد خورشید[ویرایش]

بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
برگزیده شد

-- Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۱۲ (UTC)[پاسخ]

نامزدکننده: --محک ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۱۱ (UTC)[پاسخ]

با توجه به این و اين از دوستان عزیز تقاضامندم بار دیگر این مقاله را بررسی نمایید. --محک ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۱۱ (UTC)[پاسخ]


کاربر Gnat

بسیاری از منابع فارسی این مقاله خیلی قدیمی اند و به دوره قبل از انقلاب (35 سال پیش) بر می‌گردد. مثل کسروی، حقیقت و اعظمی سنگسری. حقیقتاً اینها دیدگاه‌های به روزی نیستند. --Gnat (بحث) ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۱ (UTC)[پاسخ]

درود بر دوست عزیز؛ جناب Gnat تاریخ نوشته شدن کتب معیار و ملاک ویکی نیست؛ همان طور که اشاره فرمودید، به روز بودن ملاک است. یعنی ممکن است مقاله‌ای ماه ۳۵ سال پیش باشد ولی تا امروز هیچ دیدگاه جدیدتری نسبت به آن وجود نداشته باشد. من درباره دودمان دابویی خیلی خواندم و گشتم و به شما اطمینان خاطر می‌دهم که اعظمی سنگسری بهترین نویسنده در این خوره است. البته یافته‌های جدیدتری هم وجود دارد که من ابداً از آن‌ها غافل نشدم، به عنوان مثال Decline and Fall of the Sasanian Empire یا Encyclopaedia of Islam که مطالبی بدیع داشتند ولی اگر بخش‌های مربوط به اسپهبد مذکور را در آن کتب بخوانید، منبعشان یا خود سنگسری است یا این دو از منابع مشترکی استفاده کرده‌اند. دربارهٔ کسروی البته قضیه متفاوت است؛ تنها ارجاع به او صورت ضمنی و محکم‌کاری داشته و در اعتبار مقاله حالت تأییدکننده دارد و بس. ممنون که به مقاله نگاهی انداختید، منتظر بررسی‌های بیشترتان هستم؛ با تشکر:--محک ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۱۴ (UTC)[پاسخ]
مخالف منابع به کار رفته (زرینکوب، کسروی، حقیقت و اعظمی سنگسری) قدیمی هستند و معتبر نمی‌باشند. دلایل نامزد کننده هم قابل قبول نیست. اینکه پژوهشگران از نوشته‌های اعظمی سنگسری استفاده می‌کنند دلیلی بر اعتبار این کتاب نیست. پژوهشگران از آثار خیلی از مورخین قدیمی تر هم استفاده می‌کنند که شرایط دوران حال را ندارد. Gnat (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۰۰ (UTC)[پاسخ]
اینکه پژوهشگران از نوشته‌های اعظمی سنگسری استفاده می‌کنند دلیلی بر اعتبار این کتاب نیست. ؛ اتفاقاً درست می‌فرمایید. بنده هم این مطالب را نگفتم که اعتبارش را ثابت کنم؛ شما گفتید اینها دیدگاه‌های به روزی نیستند و من هم جواب این سوال را دادم؛ نه جواب سوال دیگری را؛ آیا برای به‌روز بودن دلایل خوبی نیاوردم یا کافی نیستند؟!--محک ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۴۸ (UTC)[پاسخ]
کاربر Alborz Fallah
با سلام. اگر وقت و حوصله دارید بد نیست که یک گاه‌شمار timeline هم اضافه بفرمایید. البته بدون آن هم فکر می‌کنم که واجد شرایط برگزیدگی هست. جناب محک خسته نباشید. - معلوم می‌شود که منطقه‌گرایی همیشه هم میوه تلخ ندارد!- سپاس --Alborz Fallah (بحث) ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۴۲ (UTC)[پاسخ]
سلام، تاعات وعباداتتان مقبول؛ البرز خان انصافاً نظر خوبی است؛ منتهی زبان فارسی در timeline مخصوص ویکی - که یحتمل مَدّ نظر دارید - نمی‌گنجد؛ ولی الساعه سال‌شماری مشابه آنچه در حسن بن زید هست را شروع می‌کنم. ممنون: محک ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۱۸ (UTC)[پاسخ]
✓ --محک ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۵۰ (UTC)[پاسخ]
سید I (بررسی اولیه)

مقاله خوبی است و می‌تواند برگزیده شود. من برای دست گرمی چند مورد اولیه را می‌نویسم.

  • تاریخ‌ها را یکسان‌سازی کنید. خواننده بین با تاریخ‌های میلادی و قمری گیج می‌شود.
  • بعضی از اماکنی که از نام برده شده نظیر فرخان فیروز مبهم است یا لینک نشده است همچنین سقسین و بلغار.
  • اصطلاحاتی در متن به کار رفته که معنایش برای خواننده مبهم است نظیر رباط و سه بام برهم که باید به مقاله‌های دیگر لینک شوند.
  • لینک‌ها را یک بار وارسی کنید: مثلا شکارگاه را رمان چخوف لینک کرده‌اید.
  • لحن مقاله در مواردی نیاز به اصلاح دارد که من چند موردش را خودم ویرایش کردم. لطفا یک بار متن را کامل بخوانید و لحنش را اصلاح کنید.

موفق باشید. --سید (بحث) ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۰۹ (UTC)[پاسخ]

  • ✓ تاریخ‌ها را یکسان کردم؛ فقط یادداشت‌ها قمری است؛ تبدیل قمری به میلادی و برعکس ملزوم تحمل هزینه است - این هزینه همان پایین آمدن دقت می‌باشد - بنابرین در یادداشت‌ها تغییری ایجاد نکردم که اگر لازم بود، چنین می‌کنم. البته یک مورد هم داشتیم که استثناً به تقلید از منابع هر سه مدل تاریخ میلادی، هجری‌قمری و طبری را قرار دادم که به نظرم هم مخاطب را با این‌ها آشنا می‌کند و هم دقت را بالا می‌برد.
  • واقعیت این است که برخی از این‌ها برای من هم مبهم است؛ از این‌ها فقط یک نام در تاریخ مانده. برخی را با تحقیقات فراوان یافتم، مثلاً دربند کولا یا پلام، ولی برخی مثل همین فرخان فیروز مجهول ماندند! به نظر شما با این‌ها چه کار کنم؛ حذف شوند یا بمانند تا کسی بفهمدشان؟!
  • رباط (ساختمان) شد. ولی سه بام برهم نه تنها مقاله ندارد بلکه خود معنی نام عمارت سه‌دله است؛ بام‌های برهم را چیزی مثل بام‌های ماسوله تصور کنید.
  • همه را تک تک بررسی کردم. به جز آن موردی که فرمودید و حذف کردم؛ یک مورد دیگر هم هست که شخصاً به زودی مقالهٔ مقصدش را اصلاح می‌کنم. (اسپهبد)
  • ✓ گرچه چیز خاصی نیافتم!
شوما بیشتر [موفق باشید] :) --محک ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)[پاسخ]
متشکر. انشاء الله طی 2 هفته آینده یک بررسی دقیق انجام می‌دهم. --سید (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۲۵ (UTC)[پاسخ]

من کاری به اصل مقاله ندارم اما سوالم این است چه کسی و چه قانونی گفته کتاب قدیمی قبل از انقلاب معتبر نیست؟ برعکس من به این اعتقاد دارم کتب قبل از انقلاب ۱۳۵۷ بیشتر براساس واقعیات تاریخی نوشته شده و اگر همین کتب در زمان فعلی قصد تجدید چاپ داشته باشد با سانسورهای تاریخی مواجه خواهد شد، گاهی دوستان تزهایی می‌دهند که از خواندن آنها حیرت‌زده می‌شوم. --Kasir بحث ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۴۷ (UTC)[پاسخ]

جناب Kasir، دو پاسخ می‌نویسم: اولی پاسخی نظری که می‌گوید اصول تاریخ‌نگاری پس از لئوپولد فون رانکه متحول شد و دانشوران تاریخ را گونه‌ای دیگر می‌نویسند. همچنین ببینید بحث جناب مدرس را در اینجا. این تغییرات طول کشید تا به ایران برسد. مسلماً هدف من ترجیح نویسندگان بعد از انقلاب نیست. اما پاسخ دومم یک مثال است از تعصب زرین‌کوب (که اصولاً یک ادیب بود تا مورخ) که در اینجا یک نمونه‌اش را می‌توانید ببینید: حمله اعراب به ایران#اعراب مسلمان و کتاب‌سوزی در ایران. رسول جعفریان او را یک نو-شعوبی می‌نامد (البته جعفریان خودش هم فکر نکنم تاریخ را به اسلوب بالا یاد گرفته باشد.). طاها (بحث) ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۳۰ (UTC)[پاسخ]
با عرض پوزش از اینکه بین حرفهای اساتید می‌پرم. بحث قدمت کتاب نسبت به موضوع بحث فرعی است. اگر منابع مقاله رد شده‌اند لطفا نقیض آنرا اشاره کنید تا تصحیح شود. البته اگر بخواهیم صرف نظر از اسپهبد خورشید در مورد منابع تاریخی ویکی بحث کنیم، بازهم روال همین است و منبع قدیمی معتبر است تا نقیض آن بیاید. --Alborz Fallah (بحث) ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۴۴ (UTC)[پاسخ]
به عنوان مثال، مطلبی که از زرین‌کوب در ذیل «روایتی دیگر از دلیل نبرد» آمده‌است نیازمند یک منبع دیگر دارد و منبع زرین‌کوب برای این مطلب غیرقابل قبول است. طاها (بحث) ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۲۷ (UTC)[پاسخ]
منبع معترض روایت زرینکوب چیست ؟--Alborz Fallah (بحث) ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)[پاسخ]
با این‌که به قول جناب فلاح «منبع معترض»ی ندیدیم ولی آن بخش را به صورت نقل‌قول بیان کرده‌ایم.
دیگر کتب تاریخی نیز همگی روایت سطور قبلش (نقشه عباسیان برای ورود به طبرستان) را پذیرفته‌اند و حتی اگر این‌طور که می‌گویید زرین‌کوب غرضورز باشد، به نظرم لازم است تمام نظرات من‌جمله نظراتِ غرضورزانه در مقاله به صورت نقل‌قول باشند و این به کامل‌تر بودن مقاله کمک می‌کند.
جناب طاها اگر نهایتاً به این اتفاق برسیم که زرین‌کوب حتی برای نقل‌قول مناسب نیست، من ارجاعاتش را از سراسر مقاله حذف می‌کنم ولی لطفاً به ما اثبات کنید که چنین است.
ضمناً لطف کنید و متنی که به کسروی ارجاع شده را بنگرید؛ سپس اگر باز هم خواستید حذف شود، آن را هم می‌توانم حذف کنم؛ چون ارجاع ضمنی است و اگر نباشد هم آن بخش خودش منابع لازم را دارد. خواهشاً لطف کنید و از روی ظاهر فهرستِ منابع نظر ندهید. --محک ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)[پاسخ]
@Alborz Fallah: همانطور که در بالا اشاره کردم، کتاب دو قرن سکوت به عرب‌ستیزی مشهور است و منبعی نامعتبر برای چنان ادعایی است.
@محک: من از میان نویسندگان مذکور تنها این دو را می‌شناسم. بخش مربوط به کسروی را هم نگاه می‌کنم ولی بقیه را باید یک فرد خبره چک کند. طاها (بحث) ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)[پاسخ]
برداشت من این است که چیزی بنام رد کلی نویسنده در مورد وقایع تاریخی نداریم. رد نظر یک مورخ در باره یک واقعه تاریخی با ارائه منابع رد کننده ممکن است، اما کل نوشته‌های یک تاریخنگار را با استناد به گرایشش (و حتی مشکلات دیگر نظیر ضعف تکنیکی) نمی‌توان باطل دانست. --Alborz Fallah (بحث) ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۲۳ (UTC)[پاسخ]
بقول مولا، "انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال " (ببین چه گفته، نبین که گفته). --Alborz Fallah (بحث) ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۲۹ (UTC)[پاسخ]
@Alborz Fallah: من در استدلال قبلی‌ام گفتم که افرادی مانند جعفریان زرین‌کوب را ضدعرب می‌دانند و استفاده از کتابی مانند کتاب فوق (که حتی نویسنده‌اش بی‌اعتباری برخی از ادعاهایش را قبول دارد) برای بیان چیزی در مورد بحث مذکور نامناسب است. ضمناً، در ویکی براساس آن کلام مولا عمل نمی‌شود چون فردی می‌تواند یک کتاب حدیث را بردارد و از مطالبی که به نظر خوب می‌آیند استفاده کند. طاها (بحث) ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۴۲ (UTC)[پاسخ]
تعارض)به پرسش من پاسخ ندادید؛ آیا حتی نقل‌قول هم از نظر شما ایرادی دارد؟ ضمناً با احترام خواهش می‌کنم فقط از خودتان مایه بگزارید. در بسیاری از نظرخواهی‌ها یک نفر می‌آید و یک مسئله را پیش می‌کشد، بعد می‌گوید به متخصص نیاز است و چون متخصصی در آن زمینه یا نیست یا هست و داوطلب به کمک نیست، بحث معلق می‌ماند و آخر - گرچه به ناحق - ناموفق بسته می‌شود. پس یا خود بررسی کنید و اگر نمی‌دانید، تحقیق کنید تا بدانید یا به سمت چیزی که احساس می‌کنید نمی‌دانید نروید تا ان‌شاالله حقی ناحق نشود. --محک ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۳۲ (UTC)[پاسخ]
بنابر قضیهٔ «ادعاهای بزرگ منابع معتبر قوی نیاز دارند»، این ادعا یک ادعای بزرگ محسوب می‌شود و نیازمند چند منبع معتبر است. با وجود آنکه نقل قول بی‌طرفی را تا حدی برطرف می‌کند، ولی وپ:حاشیه هنوز به قوت خویش باقی است. طاها (بحث) ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۰۸ (UTC)[پاسخ]
جناب طاها یک پیشنهاد دارم که نه سیخ را بسوزاند و نه کباب را؛ بگذارید جملات لازم نقل‌قول بمانند و در همان سطور این مسئله که زرین‌کوب فلان و ممدان بوده هم بیاید. (البته من منابعی که وی را زیر سوال برند ندارم و در صورت قبول راه‌حل دست خودتان را خواهد ماچید) آیا بدین روش وزن دیدگاه حاشیه‌ای کم نمی‌شود؟؟؟--محک ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۴۱ (UTC)[پاسخ]
@طاهای عزیز من هم با نظر جناب @Alborz Fallah موافق ترم. مثلا برنارد لوئیس واضع ایده برخورد فرهنگ‌ها که بعدا مبنای ساموئل هانتینگتون شد بشدت اسلام ستیز است اما نمی‌توان درباره دانشورانه بودن آثار وی به این شکل قضاوت کرد و البته من همین دیدگاه را درباره پژوهندگان حوزوی دارم و نمی‌توانم بپذیرم به این شکل مثلا اعتبار سید مرتضی عسگری رد شود. البته من بالاتر به جناب محک گفتم بهضی جاها این لحن عرب ستیزی در مقاله هست نظیر دین اعراب که من اصلاحش کردم. اما اگر موردی را نادرست یا ناکافی می‌دانید لطفا به طور دقیق بفرمایید و رد کلی نکنید. تبعا منابع متاخر ارجح است و منابع آکادمیک همین طور. اما در نبود یا سکوت این منابع می‌توان با ذکر نام نویسنده به مطلبش ارجاع داد و نوشت نظر زرین کوب چنین است. --سید (بحث) ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۵۴ (UTC)[پاسخ]
@Sa.vakilian: اگر در ویکی‌پدیا ما قضاوت اعتبار جملات را مستقل از اعتبار منابع بدانیم مرتکب تحقیق دست اول شده‌ایم؛ به این معنی که خودمان چیزهایی را که معتبر می‌دانیم استفاده کنیم. کتاب دو قرن سکوت هیچ‌کدام از معیارهای اعتبار یک منبع تاریخی را ندارد و از همه بدتر برای مطلبی (نگرش ضدعرب‌وار) استفاده شده که در موردش مورد اتهام است. آیا انتظار زیادی است که در یک مقالهٔ برگزیده از منبع نامعتبر استفاده نشود؟ طاها (بحث) ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۷ (UTC)[پاسخ]
@طاها: من کتاب را در جوانی خوانده‌ام و موافقم که لحن ضدعربی دارد و در بالا هم تذکر دادم. اما نمی‌توان کل آن را یک جا زیر سوال برد. منظورم این نبود که تحقیق دست اول انجام شود بلکه گفتم با سایر منابع مقایسه شود. اگر آن منابع جدیدتر و یا آکادمیک تر نظیر تاریخ ایران یا تاریخ اسلام کمبریج مخالف بود آنها را اصل بگیریم. در پایان هم عرض می‌کنم هر موردی را که به آن کتاب ارجاع شده و از نظر شما نیازمند وارسی بیشتر و مقایسه با سایر منابع است مشخص فرمایید. --سید (بحث) ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۳۴ (UTC)[پاسخ]
دن کیشوت

سلام.

این پارگراف ابهام دارد و برای مخالب سوال ایجاد می‌کند از این بابت که:

  1. اهمیت سنباد از چه بابت است؟
  2. چرا فامیلهای اسپهبد خورشید سنباد را که به منطقه آنها آمده بود سربریدند؟
  3. چرا اسپهبد خورشید که در متن مقاله نوشته شده خود وی اجازه ورود سپاهیان عباسی به مازندران را داده بود در هنگام ورود آنها به دیلم گریخت؟

اینها در لید مقاله برای مخاطب سوال ایجاد می‌کند خوب است که با انشای بهتری نوشته شوند یا از مقاله حذف شوند. دن کشیوت (بحث) ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۰۳ (UTC)[پاسخ]

✓ الآن خوب شده؟--محک ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۲۲ (UTC)[پاسخ]
گیر ۳پیچ۲۰۰۵ (I)

با سلام. بحث‌های خوبی بر سر میزان اعتبار برخی منابع مورد استفاده مطرح شد. از آنجا که بنده برخلاف برخی دوستان بدون هیچ نوع پیش‌داوری به برخی از نویسندگان و منابع خاص وارد این بحث شده‌ام، باید بگویم تاریخ انجام یک تحقیق توسط یک نویسنده و تارخ چاپ کتاب، برای بنده اهمیتی ندارد تا زمانی که دیدگاه جدیدتری مطرح نشده است و دیدگاه قبلی را نقض کرده باشد یا آن را زیر سوال ببرد. این قاعده کلی در این پروژه به کار گرفته خواهد شد. اگر بر سر دیدگاه‌های یک نویسنده خاص در یک موضوع خاص بحث دارید، آن را مشخصن مطرح کنید تا با هم تبادل نظر کنیم و این تشکیک در اعتبار برخی منابع کاغذکاهی را به کل منابع قدیمی گسترش ندهید.

بنده شخصن بیشتر دیدگاههای مذهبی کسروی را قبول ندارم ولی در این مقاله خاص، هیچ ایراد معقولی برای حذف آن تنها ارجاع غیرمناقشه‌آمیز به کتاب وی ندیدم و می‌توانید آن را نگه دارید.

در خصوص مطلب ارائه‌شده از زرین‌کوب که از کتاب دو قرن سکوت وی استخراج شده، باید بگم ذکر مکتوبات وی در تاپیک «آغاز ارتباط اسپهبد با بغداد» مصداق وپ:حاشیه نیست. زیرا بر طبق همان بخش مقدمه همین قانون دیدگاه وی، یک دیدگاه غالب نیست و بخش کوچکی از کل اظهارنظرهای موجود در خصوص این واقعه می‌باشد. پس ذکر نظر وی می‌تواند اطلاعات دانشورانه مقاله را بالا ببرید حتی اگر در خود متن اصلی مقاله، چنین جمله‌ای توسط نویسنده درج شود: «عبدالحسین زرین‌کوب که برخی تاریخنگاران، وی را به نشر دیدگاه‌های عرب‌ستیزانه متهم می‌کنند، در کتاب دو قرن سکوت به گونه‌ای دیگر...». اگر فر می‌کنید با افزودن این جمله، توانستید هویت زیرن‌کوب را به مخاطبان بشناسید، مننعی برای افزودن این جمله به نظرم نمی‌آید. با خواندن ویکی‌پدیا:تئوری‌های حاشیه‌ای خودتان هم مثل من قانع می‌شوید که وجود روایت زیرن‌کوب برای مقاله مفید است و وی در حدی که دیدگاهش به صورت یک نقل قول خُرد در مقاله ذکر شود، صلاحیت دارد.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۲۴ (UTC)[پاسخ]

سلام مجدد جناب @محک: من ادامه نظراتم را همین‌جا می‌نویسم:

۱-چرا نامیدن اسپهبد خورسید به نام «خورشید دوم»، اشتباه است؟ شاید آن دسته از مورخان که اینگونه می‌نامند، درست می‌گویند و اتفاقن لقب «خورشید شاه» اشتباه است؟

۲-در دستور زبان عربی مرسوم است که می‌نویسند «محمد بن علی» و در زبان فارسی نوشتن نام پدر بعد از نام پسر، رایج نیست. بنابراین هرگاه در کتابها بر می‌خوریم به نام که به صورت الگوی «نام فرزند بن نام پدر» است، قلمداد می‌کنیم که این فرد در اصل عربی بوده است و نویسنده کتاب، برای اینکه پارسی را فاس بداره! اینگونه نوشته است. ولی اسپهبد خورشید که یک فرد عرب نبوده است که لزومی داشته باشد نام وی را بر اساس الگوی نامهای عربی بنویسید. بهتر نیست نام پدر را حذف کنید؟ اگر عنوان مرسوم وی در آن زمان، عنوان «اسپهبد خورشید بن دادمهر» بوده؟!! پس لازم است مقاله را با این نام شروع کنید.

۳-اسامی نظیر «فرشواذگرشاه» و «گیل گیلانشاه» و «اسپهبد طبرستان» و «پذشخوارگران» چرا منبع ندارند؟ در ضمن نوشتن معنی لغوی برخی از آنها در ویکی‌پدیای فارسی، لازم است.

بر اساس ابهامات مطرح شده، بنده درخواست دارم یا بخشی با عنوان اسامی و القاب تاسیس کنید و یا در بخش یادداشت‌ها، به کمال به این سوالات بپردازید.(منبع فراموش نشود.)

۴-در متن مقاله، هرجا که سالهای میلادی را ذکر کردید، بعد از آن به درستی عبارت میلادی را نیز ذکر کردید ولی به اشتباه، آنها را بدون پرانتز ذکر کردید. اگر به ویکی‌پدیا:شیوه‌نامه نگاه کنید، می‌بینید که باید عبارت میلادی، داخل پرانتز باشد. لطفن دهها عبارت میلادی که داخل پرانتز نیستند را داخل پرانتز ذکر کنید. همینطور هجری قمری‌ها هم داخل پرانتز ذکر کنید.(حالم بهم خورد از تعدد تکرار این عبارت در یک پاراگراف! :))

۵- به نظرم جمله «فرخان کوچک به مدت هشت سال نیابت و قیومیت او را برعهده گرفت» اشتباه است. چون نیابت با قیمومیت فرق دارد و قابل قبول است که فرخان کوچک قیمومیت وی را بر عهده بگیرد ولی متوجه نمی‌شوم در حالیکه هنوز تاجگذاری نکرده، چطوری نائب‌السلطنه دارد؟! از کلماتی شبیه متصدی، مستشار و ... اگر یافتید، بهتر است جایگزین کنید.

۶-پیشنهاد می‌کنم در جعبه اطلاعات ابتدای مقاله در مقابل پارامتر عبارت پیش از، بنویسید: «– (آخرین پادشاه/فرمانروا یا ...)» که خواننده گمان نبرد که اطلاعاتی در خصوص جانشین وی موجود نیست.

۷-بر اساس برداشتی که از بخش مقدمه کردم، اسپهبد بدش نمیومده که سنباد کشته بشه و اموالش مال اسپهبد بشه و سر سنباد هم هدیه‌ای با ارزش برای پادشاه عباسی باشه و موجب نزدیکی آنها. پس چرا در بخش مقدمه ذکر نکردید که ممکن است طوس از اسپهبد ماموریت گرفته باشه که سنباد را وسط راه بکشه؟ یعنی هیچ مورخی، این احتمال را مطرح نکرده؟!

۸-در بخش مقدمه باید ذکر کنید که با فوت اسپهبد خورشید، سلسله گاوبازیان؟! :) هم منقرض شده. (عجب تلفظ سختی داره)

۹-در جمله «نقطه مهم مربوط به فرمانروایی خورشید» استفاده از کلمه نقطه اصلن جالب نیست. استفاده از عباراتی شبیه رویداد، پیشامد و ... خیلی جذابتر است.

۱۰-اگر بخش مقدمه را ۶ پاراگراف در نظر بگیریم، باید بگم پاراگرافهای ۴ و ۵ را خوب شروع نکردید. هرکدام از این پاراگرافها، آن موضوعی که می‌خواهند در خصوص آن توضیح دهند را از وسط داستان شروع به روایت کرده‌اند. پاراگراف ۴ را طوری شروع کرده‌اید که هرکس که در ابتدای کار، این پاراگراف را بخواند، از لحن آن برداشت می‌کند که در پاراگراف قبلی (پاراگراف ۳) چند جمله در خصوص آشنایی اسپهبد خورشید با پادشاه عباشی و گرم شدن رابطه‌شان و برقراری روابط سیاسیشان سخن گفتید و بعد از آن دوره مقدماتی، رسیدیم به مرحله اعطای اجازه‌نامه به مهدی عباشی. در حالیکه اینطور نیست و یکهو بحث این اجازه‌نامه را مطرح کردید. اصلن در پاراگراف قبل لازم است مختصر توضیح دهید که چرا سنباد برای پادشاه عباسی مهم است؟ و اسپهبد خورشید چه هدفی از فرستادن این پیشکشی داشت و پادشاه عباسی در عوض اینکار اسپهبد خورشید، چه واکنشی نشان داد؟

همچنین کمی توضیح دهید که اولین واکنش اسپهبد خورشید به هجوم عباسیان به طبرستان و خلاف وعده‌شان چه بود و چه اتفاقاتی افتاد که در نهایت تصمیم گرفت زن و بچه‌اش را با ایران رادیاتور بفرسته تو غار؟

۱۱-خلافت عباسی در آن دوره تاریخی، مهمترین حکومت سیاسی خاورمیانه محسوب میشده و لازم است حداقل یک خط در خصوص رابطه این دو حکومت در زمان گرم‌بودن روابطشان و تبادلات سیاسی و اقتصادی‌شان، قلم‌فرسایی کنید.

۱۲-متاسفانه در بخش مقدمه شاهدم که ویرگول‌گذاری بسیار بدانجام گرفته است و راضی‌کننده نیست. در بسیاری از موارد، کمبود نقطه و ویرگول احساس می‌شود و در موردی هم نظیر «دستگیر کنند، را شنید» زیادی ویرگول دیده می‌شود. از آنجا که کیفیت بخش مقدمه، آیینه تمام‌نمایی از کل یک مقاله است، خدا به دادم برسه یا این کیفیت علامت‌گذاری متن! Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۳۲ (UTC)[پاسخ]

@Gire 3pich2005: جان اینطوری خوفه؟
  1. دلیلش با شرح کامل در بخش سکه‌ها هست. البت این اشکالگیری شما باعث شد تلنگری خورده و یه پاراگراف دیگه به متن اضافه کنم.
  2. ✓
  3. در حال انجام... معمولاً عنوان دابویگان همین بوده؛ منابع رو باس چک کنم.Х حذفش کردم. گرچه از وجود چنین عنوانی مطمئن هستم ولی هرچی می‌گردم جایی این عنوان رو به خورشید منسوب نکرده!!!
  4. من که تا به حال چنین بندی در شیوه‌نامه ندیدم؟! مطمئنی مقداد خان؟! اگه اینطوری باشه که مقاله خیلی زشت میشه!
  5. من در تمام متون تاریخی عبارت نیابت را خوانده‌ام! معمولاً وقتی شاه کودک است شخصی با نام نایب‌السلطنه موقتا حاکم می‌شود چون بچه قادر به حکومت نیست. وقتی کسی جای کس دیگری" کاری انجام دهد، می‌شود نایب ِآن کس"
  6. ✓ البت از عباسیان بهره جُستیم
  7. ✓ خوب این چیزی نیست که بشه فهمید ولی مورخین از روی شواهد بیشتر حدس میزنن که حدس شما اشتباس؛ چون خورشید بدجوری به طوس فحش بوق‌دار داده :) کمی بیشتر در لید توضیح دادم.
  8. توی همون بند اول نوشتم که... !
  9. ✓ بدجوری حق با شماست
  10. ✓ اولی رو توضیح دادم ولی دومی توضیح نمیخاد که... !؟ خوب اونا حمله کردن، خورشید هم فرار کرد و اهل بیتش رو فرستاد تو غار دگه!
  11. Х آخه باید توی منابع معتبره یه چیزکی باشه که من با «قلم‌فرسایی» از توش یه چیزی دربیارم یا نه؟؟؟ :) البته یه سری مطلب توی مقاله هست ولی انصافاً این تن بمیره مسخره و بی‌ارزش‌تر از اونه که توی لید بیاد!
  12. ✓ کلاً از وقتی فارسی رو یاد گرفتم با ویرگول مشکل داشتم :)) ایشاالله که رفع میشه
ممنون مقداد جان. محک ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۳۲ (UTC)[پاسخ]

از بین پاسخهایتان، لطفن به آن مورد اسامی رسیدگی کنید تا متن اصلی را ببینم. بنده تصور می‌کردم در ویکی‌پدیا:شیوه‌نامه دیده بودم که باید کلمه میلادی را دخل پرانتز شکسته قرار داد ولی الان چنین چیزی نمی‌بینم. در رده‌سازی‌های رباتیک امیر و رضا، همانگونه که من گفتم عمل شده است. نمیدانم در اینباره چه نظری دهم. با امیر در میان می‌گذارم تا اگر صلاح می‌بیند، در ویکی‌پدیا:شیوه‌نامه نیز تغییراتی دهد. بنده کتاب تاریخی زیاد نمی‌خوانم ولی به گمانم یکجایی یک معادل قشنگ برای مشاوران شاه‌بچه‌ها تا قبل از تاجگذاری، شنیده‌ام.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۲۳ (UTC)[پاسخ]

سید (II)

با سلام مجدد. مقاله خوب است اما اشکالاتی هم دارد. اشکالات ذیل را که رفع کردید خبر دهید تا بررسی آخر را انجام دهم و نظر نهاییم را بدهم. موفق باشید. --سید (بحث) ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۲:۱۱ (UTC)[پاسخ]

  • لید:
    • سنباد وقتی به سمت طبرستان می‌آمد، پسرعموی خورشید، طوس، به استقبال او رفت ولی وقتی این دو به هم رسیدند، اختلافی بینشان به وجود آمد که باعث شد که طوس سنباد را بکشد. در متن مقاله چند فرضیه درباره قتل سنباد آمده. چرا در لید یکی برگزیده شده؟
      • ✓
    • اگر سال وقوع حوادث به لید اضافه شود خواننده راحت تر می‌فهمد.
      • ✓
    • ادعای پیوستن ۵۰۰۰۰ نفر به اسپهبد قدری عجیب و گزاف به نظر می‌رسد. خوب است بگویید به نقل از چه کسی نوشته شده است. آیا کتب در این خصوص توافق دارند.
      • Х : سنگسری که نویسنده این بخش است، برای مقاله‌اش ارجاع جمله به جمله نیاورده و منابع هر بخش را یکدفعه در آخر کتاب گردآورده. ولی اگر لازم می‌دانید، کتاب ابن‌اسفندیار را می‌گردم و متن مورد نظر که احتمالاً آنجا هست را می‌یابم
  • منابع و مآخذ اولیه:
    • تاریخ طبری بر اساس منابعی نگاشته شده که در اینجا نیامده است. خوب است آنها نیز بیان شود.
    • در خصوصمعجم البلدان نیز مانند سدیگر منابع کمی توضیح بدهید.
    • تاریخ‌ها را بر اساس میلادی بنویسید تا هماهنگ با بقیه مقاله باشد.
    • خوب است با توجه به اشکالی که طاها در بالا طرح کرده منابع ثانویه معاصر را نیز معرفی کنید. البته الزامی نیست.
      • این بخش از مقاله را کلاً جناب رزیتا نوشته و من اصلاً با همین قدر هم مخالفم چه رسد به اضافه کردن منابع جدید و…. میلادی شد ولی درباره تاریخ طبری و معجم چیزی نمی‌دانم! به نظر شما حالا حتما لازمه؟!
من خیلی موافق این بخشم و اگر نبود می‌گفتم حتما بنویسید و اتفاقا خوبم نوشته شده است. خود ایشون نمی تونه در تکمیلش کمک کنه.
  • اوضاع منطقه پیش از تولد خورشید:اطلاعات تاریخی این بخش دقیق نیست
    • فرخان بزرگ ظاهرا ۷۱۱ بر تخت نشسته چطور با معاویه که در سال ۶۸۰ مرده [۱] همزمان بوده! فکر می‌کنم این حملات در زمان گیل گیلانشاه رخ داده که یک سال بعد از مرگ معاویه درگذشته است.
    • حملات یزید بن مهلب باید مربوط به زمان سلیمان بن عبدالملک حدود سال‌های ۷۱۵ تا ۷۱۷ میلادی باشه [۲]
    • به نظرم اطلاعات سلسله گاوبارگان و دابویه به هم مرتبط است و خوب است به آن اشاره شود.
    • ولی در زمان خلافت مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموی دمشق، مردم طبرستان به کلی این پیمان را شکستند و تن به خراج ندادند. فکر می‌کنم این بخش به بعد از تولد خورشید مربوط می‌شود و نباید اینجا بیاید. البته من پیشنهاد می‌کنم عنوان را بگذارید اوضاع منطقه پیش از سلطنت خورشید تا مشکل رفع شود.
    • اگر سال وفات هر فردی را که در مقاله هست و بخصوص در این قسمت بعد از نامش اضافه کنید (مشابه مقاله حجت بن حسن) خیلی از این اشکالات مشخص و برطرف می‌شود. البته الزامی نیست اما خیلی به اصلاح مقاله کمک می‌کند.
      • اصلاً چه‌طوره که این بخش کمتر بشه. همین الآن هم با این اینترنت کم سرعت مقاله رو کامپیوترم بالا نمیاد و نمیتونم به راحتی ویرایشش کنم. ضمناً مطالب ربطی به خورشید ندارند و صرفاً به تاریخ دابویگان پرداختند؛ [یا بهتره بگم پرداختم] اگه اجازه بدین میخام این بخش رو با خاک یکسان کنم و تا همون بند دومش فقط بمونه. خورشید چه ربطی به جنگهای فرخان بزرگ داره؟؟؟
نه به نظرم بخش خوبیه و خوب هم نوشته شده اما کمی اشتباه داره که باید رفعش کرد.
✓
  • اوضاع منطقه در زمان سلطنت خورشید: اضافه شود
    • سلطنت خورشید با سقوط امویان و تاسیس عباسیان همزمان بوده است و لازم است بخشی ایجاد شود و این موضوع و تاثیرات آن بر طبرستان بیان گردد. شما اینها را ذیل پاراگراف نخست شورش سنباد آورده‌اید که به نظرم نامناسب است.
      • این بخش را با نام «وضع ممالک خارج از طبرستان» در انتهای دوران اولیه حکومت آوردم چون نمی‌شد پیش از نوجوانی یا رسیدن به حکومت آن را آورد. (کسی که هنوز به حکومت نرسیده که نمی‌تواند از ابومسلم حمایت کند!) تازه اینطوری پیوستگی متن هم با بخش سنباد حفظ می‌ماند
  • نوجوانی:
    • به نظرم لازم است ابتدای هر پاراگراف گفته شود به روایت سنگسری یا اگر او از کسی نقل کرده مثلا ابن اسفندیار، گفته شود.
      • ✓
  • دوران اولیه حکومت:
    • این کوهستان که آمده احتمالا کوهستان طبرستان است [۳] و [۴]
      • درباره کوهستان نظری متفاوت دارم. کوه‌ها در تاریخ طبرستان پایگاه‌های مهمی بودند و دودمان‌هایی را می‌توان در این نواحی دید که تا صدها سال پس از این هم به حیات خود ادامه دادند؛ در حالیکه روستای کوهستان فعلی به اندازه‌ای مهم نبوده و نیست که مورخان آن را همراه حکومت شهر آمل و فرماندهی لشکریان ذکر کنند.
خوب است مقاله اش را بسازید و به آن ارجاع بدهید.
کوهستان که خودش جای خاصی نیست که براش مقاله بسازیم! مثلاً شهریار کوه، جبال شروین و قارن جزو کوهستان‌های معروف این مُدلی هستند که همگی در رشته‌کوه البرز جا دارند.
    • سقسین و بلغار: این دو حدود ایران آن روز بوده‌اند [۵] خوب است قدری جست و جو کنید ببینید چیزی پیدا می‌شود که توضیح بیشتری داده باشد. شاید این کمک کند [۶].
      • ✓ بلغارها که از قبل لینک شده‌بود! (با توجه به متن اون مقاله و مسیر تجارت طبرستان-ترکستان درست لینک شده.) سقسین را هم به زودی می‌سازم.
بلغارها قبلا به قوم بلغار لینک شده بود. حدس می‌زنم بلغار در اینجا به موطن اولیه بلغارها اشاره دارد نه سرزمینی که امروزه بلغارستان خوانده می‌شود. این نقشه[۷] مکانشان را نشان می‌دهد. این مقاله را هم ببینید.
من هم منظورم تقریباً همین بود. همین لینک دومی که دادین نسخه فارسی مقاله بلغارها (همون که درباره قوم بلغاره) هستش. به نظر من باید توی مقاله بلغارها بخش تاریخچه ساخته بشه. شاید هم منظور شما اینه که به یکی از مقالات بلغارستان ولگا، بلغارستان بزرگ باستان و... لینک بدیم!؟
✓ سقسین را هم بالاخره ساختم.
    • بازسازی شهرها و ساخت کاخ‌های متعدد:بعضی پاراگراف‌ها فاقد منبع است.
      • ✓
    • به نظرم لازم است ابتدای هر پاراگراف گفته شود به روایت سنگسری یا اگر او از کسی نقل کرده مثلا ابن اسفندیار، گفته شود.
      • ✓
  • شورش سنباد: به نظرم برخی جزئیات بخصوص در پاراگراف سوم ربطی به این مقاله ندارد و باید به مقاله شورش سنباد منتقل شود.
      • ✓
  • آغاز ارتباط اسپهبد با بغداد:
    • به نظر آن بخشی که به جهور ربط داره با قسمت قبلی مقاله همخوان نیست! من نفهمیدم آخر غنایم را جهور گرفته و به خلیفه نداده یا اسپهبد آن را نداده؟
      • چند گنجینه در داستان وجود دارد. یکی را پیش از جنگ سنباد به خور. داده؛ یکی رو جهور بعد از شکست دادن سنباد در کومس بالا کشیده؛ آخری رو هم سنباد همراه خودش بُرده طبرستان و طوس گرفته و برده پیش خور. این یکی که توی این بخش هست همون سومین گنجینه است و بخش قبلی گنج دومه.
        • خوب جوری بنویسید که خواننده گیج نشود.
          • ✓
    • این خراج به میزانی بود که به ساسانیان نیز پرداخت می‌شد. کدام خراج؟
      • ✓ انقدر جملات رو تغییر دادم اینطوری شده!
    • بنویسید روایت‌ها را به نقل از که نوشته‌اید. اگر بتوانید بگویید زرین کوب هم به نقل از چه کسی روایت خود را آورده بهتر است.
      • Х
  • آغاز هجوم سپاه عباسی:
    • چرا علل هجوم در یک بخش و آغاز هجوم در بخش دیگر آمده است. قاعدتا اینها به همراه «گریختن اسپهبد» و حتی ابتدای مرگ اسپهبد زیربخش‌های بخشی با نام هجوم عباسیان هستند.
      • ✓
    • در خصوص نارضایتی مردم احتمالا از سیاست‌های اقتصادی اسپهبد در بخش دیگری اشاره نشده است. اتفاقا من غافلگیر شدم چون بخش‌های قبلی مقاله این طور می‌گفت که وضع مردم ظاهرا خوب بوده!
      • لزوماً این «استهزا و استخفاف» و نارضایتی مردم از «سیاست‌های اقتصادی اسپهبد» نبوده. کی گفت چنین بوده؟!
  • گریختن اسپهبد:
    • در این دژ به اندازه ۱۰ سال آب ذخیره کرده!!! فکر کنم با فناوری امروز هم چنین کاری دشوار است. بنویسید چه کسی این ادعا را کرده است.
      • ✓  :)
    • اگر عملیات نظامی با این ابعاد رخ داده باشه طبری هم باید راجع بهش نوشته باشه. آیا اطلاعات او نیز همخوانی دارد؟
      • من کتاب طبری رو ندارم :(هرچیزی هم که درباره خور. یافتم آورده‌ام!؟
لازم نیست مستقیم سراغش بروید. فکر می‌کنم از منابع زرین کوب و تاریخ اسلام کمبریج بوده است.
طاها ۲

راستش من هنوز هم پس از خواندن این مقاله احساس می‌کنم که به صورت حماسی نوشته شده‌است. اکثر اوقات نوشتارهای حماسی به این دلیل پدید می‌آیند که نگارنده از منابع فارسی تاریخی حماسه‌وار استفاده کرده‌است. نمونهٔ دیگر این قضیه ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/حمله مغول به ایران بود که تاحدی لحن درست شد. چند مورد را ذکر می‌کنم هر کدام را که دلتان خواست تصحیح کنید:

  • وی با انجام «عملیات‌های خلاف انسانی»
چنین جمله‌ای صرفاً گنگ، نادقیق، احساسی، و غیر دانشورانه است. برای بودنش هم منبع خیلی قوی‌تری نیاز است.
  • گفته‌شده پس از فتح دژ، سپاهیان مسلمان، هفت شبانه‌روز مشغول بیرون آوردن خزائن و اموال اسپهبدان از عایشه کرکیلی دژ بودند.
تا جایی که می‌دانم عبارت هفت شب و هفت روز در ادبیات فارسی عبارتی مبنی بر ازدیاد است و مفهوم کلمه به کلمه را نمی‌رساند. به نظرم این عبارت دارای آرایهٔ ادبی است و باید از آن پیراسته شود.
  • میزان نقل قول فراوان به مقاله حالتی ادبی داده است.
  • در این هنگام گروهی از مردم طبرستان که از «جور و استخفاف» خورشید راضی نبودند.
مقاله اصلاً در مورد ستم اسپهبد سخن نمی‌گوید (اصولاً نحوهٔ حکومت و مردم‌داری اسپهبد باید در مقاله بیاید). اعظمی سنگسری ۱۳۵۶ در صفحهٔ ۸۰ می‌نویسد «در این سال‌ها اسپهبد خورشید به ستمگری گرائیده بود و چون مردم جور و استخفاف او را دیده بودند بنوشتهٔ ابن اسفندیار فوج فوج و قبیله قبیله می‌آمدند و برای استرداد املاک و اسباب خویش مسلمانی می‌پذیرفتند». اگرچه از جای دیگری از مقاله که در مورد هدایا صحبت می‌کند می‌توان فهمید که این فرد از مردم این موارد را می‌گرفته، وگرنه طلا که استخراج نمی‌کرده. (البته باید کمی فاکتور اغراق در ادبیات را نیز در نظر گرفت.) این مورد با پیام ضمنی مقاله که حالتی عصیان‌گرانه و آزادی‌طلب در برابر عرب‌ها دارد هم کمی در تناقض است. این نحوهٔ برخودتان با منابع و آوردن مطالبی که فقط یکسویه است مصداق en:wp:Cherrypicking است.
درضمن، شمارهٔ صفحات اعظمی سنگسری ۱۳۵۶ را اشتباه ذکر کرده‌اید.
در هر صورت، من ناظر مقاله نیستم و تنها نظرم را نوشتم. طاها (بحث) ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)[پاسخ]
@طاها: بابت نظراتتان ممنونم جناب طاها. راستش تا حدودی هم با شما موافقم و سعی می‌کنم این لحن رو تا جایی که میشه رقیق کنم. بعضی جملات رو نه میشه حذف کرد و نه میشه نگهداشت؛ توی همین مثالهایی که گفتید هم این کاملاً مشخصه که بعضی نقل‌قول‌ها از راویان بوی غرضورزی می‌دهد؛ ولی چه می‌توان کرد؟! خلاصه خواننده هم مثل من و شما به زبان فارسی آشناست و مثلاً این را می‌داند که احتمال دارد هفت شبانه روز نشانه کثرت باشد. ولی من که نمی‌توانم تحلیل خودم یا شما را به مقاله بیفزایم و بگویم الایاایهاالمخاطب این جمله اغراق ادبی شاید باشد!
با این حال یک مرور دیگر می‌کنم و بعضی جملاتی که می‌توان پاک کرد را پاک خواهم کرد. (مثلا همون اولی) درباره بند آخر هم پیش از این‌که شما بفرمایید خودم خیلی در منابع قدیم و جدید گشتم ولی حتی به یک خط توضیح هم دست نیافتم. معلوم نیست که چگونه جوری بر سر ملت آورده و منظور ابن‌اسفندیار از این یک جمله چه بوده؟! البته ثروت و دارایی فقط از این راه هم بدست نمی‌آید. خزاین ابومسلم/سنباد و ثروت حاصل از تجارت و بازرگانی و کشاورزی رونق اقتصادی را به همراه داشته که پول خوبی به بیت‌المال خورشید فرستاده. محک ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۳۹ (UTC)[پاسخ]
@محک: راستش این آخرین‌باری است که اینجا می‌نویسم. اما چند نکته در مورد اینکه استدلالات شما مبنی بر اینکه در مواردی اینکه کاری نمی‌شود کرد —در زمانی که مشغول برگزیده کردن مقاله‌ای هستید— مکانی از اعراب ندارد. (۱) اگر منابع ثانویهٔ شما این عبارات را حذف نکرده یا درستی آنان را تحلیل نکرده‌اند، می‌توان ادعا کرد منابع خوبی نبوده‌اند. (۲) زمانی که یکی از منابع اولیه در مورد ستمگری می‌نویسد و منبع ثانویه‌ای آن را ذکر می‌کند، شما نمی‌توانید آن را نادیده بگیرید. اگر منابع دیگر در موردش ننوشته‌اند، شاید باید به این فکر کنید که اصلاً موضوع مقاله را هیچ‌وقت نتوان در حد یک مقالهٔ برگزیده ارائه کرد. طاها (بحث) ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۵۸ (UTC)[پاسخ]
این نظرات شخصی شماست و محترم؛ لیکن بنده معتقدم هر موضوعی که می‌تواند مقاله‌ای در ویکی‌پدیا داشته‌باشد، باید راهی داشته‌باشد که برگزیده و حتی عالی شود. هیچ مقاله‌ای در ویکی‌پدیا نباید باشد، مگر آن‌که بتوان آن را برگزیده و عالی کرد. این اشکال از یک نویسنده ویکیپدین نیست که چرا مورخان معتبر درباره فلان موضوع چیزی نگفته‌اند بلکه حداکثر اشکال همان مورخان است؛ بنابرین تا وقتی مورخان مشکلشان حل نشود، کاربران ویکی‌پدیا اجازه دارند همان مطالب - حتی جای ِکار دار - را برگزیده کنند. --محک ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۴ (UTC)[پاسخ]
جناب محک؛ طاها درست می‌گوید این موضوع شیوه حکومتداری بخصوص این ادعا اسپهبد خورشید به ستمگری گرائیده بود حتما لازم است به صورت بیطرفانه و با بهره‌گیری از منابع معتبر توضیح داده شود. به نظرم بعید است در منابع چیزی نباشد و اگر خوب بگردید چیزی می‌یابید. پیشنهاد می‌کنم اگر در منابع اصلی مرتبط با اسپهد خورشید که در مقاله آورده‌اید چیزی نیافتید سراغ منابع عمومی تر تاریخ طبرستان و مازندران بعد از اسلام بروید. مثلا شاید تاریخ مازندران کمک کند و منابع انگلیسی هم ممکن است کمک کند. --سید (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۲۳ (UTC)[پاسخ]
خدا رو شکر تونستم چند تا کتاب براتون بیابم تا بررسی کنید [۸]--سید (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۳۵ (UTC)[پاسخ]
تاریخ مازندران که اصلاً منبع دست اول بود (قبلاً هم خوندمش و مطمئنم توش چیزی نیست) منابع انگلیسی که معرفی کردید رو هم تمام و کمال خوندم، حتی همین یک جمله که خورشید اواخر عمرش ظالم شده هم توی هیچکدوم نبود و انگاری نویسندگان دیگر اهمیتی برای این جمله قائل نشدن. به نظر من هیچ کسی نمی‌تونه درباره این مسئله چیزی بنویسه چون توی منابع اولیه (ابن‌اسفندیار و...) هم فقط همین چنتا کلمه هستش و چیز دیگه‌ای پیدا نمی‌شه، مورخان نوین هم که نمی‌تونن از تو جیبشون منبع تغذیه برای مقالاتشون دربیارن که، می‌تونن؟؟؟!!!--محک ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۵۹ (UTC)[پاسخ]
جناب محک، شما در حال برگزیده کردن یک مقاله در مورد یک حاکم هستید. چطور می‌توانید از بحث دربارهٔ شیوهٔ حکومتش طفره بروید؟
این جمله از ایرانیکا را هم اشاره نکرده‌اید:

Reports that Šakla, the mother of ʿEbrat-afzā b. al-­Mahdī, was a daughter of Ḵᵛoršīd (Ebn al-Nadīm, ed. Flügel, p. 129) seem to be erroneous (see Ṭabarī, III, p. 140).

طاها (بحث) ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۲۲ (UTC)[پاسخ]
✓ ممنون ندیده بودمش…!!! محک ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)[پاسخ]
کاربر Roozitaa
  • بخش آغاز ارتباط اسپهبد با بغداد گنگ است چون همان جهور که در بخش قبلی حکایت بریدن سرش بر اثر بالا کشیدن اموال سنباد آمده بود، در این بخش ناقل اخبار مربوط با اموال به منصور شده و آمده «وقتی جهور اخبار را به منصور رساند، منصور دستور داد که او این خزائن را از اسپهبد پس بگیرد.» این بخش هم مانند بخش قبلی شورش سنباد نیاز به تفکیک و آوردن نقل قول‌های متضاد دارد و بهتر است از حالت فکت خارج شود.Roozitaa (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۱:۱۵ (UTC)[پاسخ]
  • شاید استفاده از همان در الگوی کتاب مشکل درست کرده چون هر سه مورد پانویس مربوط به نویسنده فهیمی که قاعدتاً با کلیک کردن باید به سه منبع مختلف از این نویسنده پله شوند همگی به قیام سنباد پله می‌شوند.Roozitaa (بحث) ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۰۱ (UTC)[پاسخ]
    • فکر نکنم؛ توی پیش‌نمایش یه خرده تمرین کردم، احتمالاً الگو مشکل داره چون تو یه مقاله دیگه هم همین مشکلات رو داشتم :(وقتی سال انتشار هر سه مطلب یکی باشن، پله‌ها از کار می‌افتن و اینجوری میشن. --محک ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۵۹ (UTC)[پاسخ]
  • دو منبع اولیه ابن اسفندیار و مرعشی را نگاه کردم یکی دو خط بیشتر در مورد شیوه حکمرانی خورشید آنهم در اواحر عمر در آن نیست. منابع ثانویه هم جز این نمی‌توانند مطالبی را شرح دهند. به نظر من مقاله جای کار بیشتری ندارد و مطالب منابع اصلی مربوط به خورشید منتقل شده است هرچند ممکن است مطالب جزئی که به نحوی تأئید کننده یا رد کننده فرضیه‌های مطرح شده هستند در کتاب‎های تاریخی بتوان پیدا کرد.Roozitaa (بحث) ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۵۴ (UTC)[پاسخ]
جناب @محک: : اعظمی که به ذعم شما معتبر است این مطلب را آورده. این کتاب هم در مورد ستمگری نوشته‌است. در فهرست منابع اولیه احتمالاً باید یعقوبی و ابن ندیم را هم چک کنید.
من دانشنامهٔ اسلام را خیلی کوتاه چک کردم. موردی به نظرم آمد که در مقاله نبامده بود:

but K̲h̲urs̲h̲īd had him killed by his cousin, in order to get his hands on the rest of Abū Muslim’s treasures (Ibn Isfandiyār, 117-18).

مقاله اشاره نمی‌کند که توطئهٔ قتل سنباد کار خورشید بود. این سومین منبعی است که چک می‌کنم و موردی عجیب پیدا می‌کنم :(
راستش من هیچ‌گاه علاقه‌ای به این موضوع نداشتم و اشتباهی راهم به این مقاله افتاد و تنها کم‌اعتباری مقاله مرا قلقلک داد که چیزی بنویسم و الان هم تاسف می‌خورم که چرا نوشتم. من ترجیح می‌دهم در مقالات دیگر مشارکت کنم؛ لطفاً نظرات من را نادیده بگیرید و به کارتان ادامه دهید. طاها (بحث) ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۱۳ (UTC)[پاسخ]
طاهای گرامی کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران مرعشی که شما فرمودید چک کنید ۲۵۰ سال بعد از کتاب ابن اسفندیار نوشته شده و مثل هر پدیده دیگر دخل و تصرف یا تغییر در مطالب ممکن است در طی دو قرن و نیم به نقل قول ها راه پیدا کند. برای مثال بطور مشخص و روشن در دو جایی که شما فرمودید تاریخ طبرستان و رویان و مازندران با کتاب تاریخ طبرستان ابن اسفندیار مطالبش در تضاد است یکی اینکه در کتاب ابن اسفندیار نوشته شده که «سنباد منهزم روی بطبرستان نهاد و از اصفهبد پناه جست، خورشید پسر عم خویش طوس نام را با نزل هدایا و اسبان و آلات دیگر به استقبال فرستاد و قضا حقوق او را میهمانیها راست می‌فرمود؟ چون طوس به سنباد رسید از اسب فرو آمد و سلام کرد سنباد همچنان بر پشت اسب جواب داد و بزیر نیامد تا طوس بطیره شد و گفت من از بنو اعمام اصفهبدم و برای احترام تو مرا پیش تو فرستاد بیحرمتی شرط نبود سنباد بجواب این کلمه درشت گفت طوس با اسب نشست و فرصت یافت شمشیری بر پس گردن سنباد زد سر بینداخت جمله مال و متعلقاتی که با او بودند پیش اصفهبد آورد از این حادثه اصفهبد متأسف و متلهف؟ شد و طوس را نفرین کرد.» صفحه 174 اما در کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران نوشته اولیاءالله آملی آمده است که «به روزگار منصور خلیقه و واقعه ابومسلم سنباد نام با خزاین بسیار نزد اسپهبد آمد سنباد را فرمود کشتند.» صفحه 47
نکته دوم اینکه در کتاب ابن اسفندیار چنین آمده که «اسپهبد خورشید را سپهداری بود قارن نام که بپنجاه هزار و میاه رود قصبه قارن بدو منسوبست و قارن آبادی لوکی می‌گویند گنج نهاد و این ساعت خراب افتاد. چهار هزار مرد خیل او بودند و همیشه دیباج پوشیدی و بر کرسی زرین نشستی و حکم او بر زنان و مردان اصفهبد روان بودی، چون ملک دراز در کشید و امن و غرور و حکم در او اثر کرد معارف و بزرگان را حرمت نداشت و حسابی از کسی نگرفت، دست از آستین جفا بیرون کشید و بمراتب مردم نقصان راه بداد و دل خلایق ازو سیر و ستوه شد و مردم برای عصیان بهانه طلبیدند.» به نظر او در این پاراگراف اشاره به قارن دارد نه خود اسپهبد خورشید. اما در کتاب تاریخ طبرستان و رویان و مازندران «چون اسپهبد خورشید بجای پدر به حکومت بنشست .... تمامی شهر و ولایت به عمارت درآورد بغایت ضابط و قادر بود چون مدت مملکت او به دراز کشید غرور و پندار او زیاده گشت معارف و مشاهیر را حرمت نداشت و ظلم و ستم بنیاد کرد تا خاطر خلایق ازو آزرده گشت و مردم از بسیاری عصیان او بهانه می‌طلبیدند.»
به نظر اگر درک فارسی من درست باشد، در ذکر نقل قول از کتاب ابن اسفندیار که احتمالاً تنها منبع در مورد خورشید است، توسط اولیاءالله آملی یا مرعشی رعایت دقت و امانت نشده است و همینطور اگر تاریخ اسفندیار را خودتان مشاهده کنید صحت مطلبی که شما از دانشنامه اسلام به نقل از ابن اسفندیار آورده‌اید مورد تأیید نیست و این مطلب در کتاب دیده نمی‌شود.Roozitaa (بحث) ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۰۴ (UTC)[پاسخ]
@Roozitaa: خیلی ممنون. فکر کنم متوجه موضوع شدم. در مورد کشتن سنباد فکر کنم باید قبول کنم که دانشنامهٔ اسلام اشتباه کرده و از آنجایی که مطالب دیگر منابع ثانویه درست‌تر هستند پس می‌توان مطلب دانشنامهٔ اسلام را نادیده گرفت. در مورد «ستمگری» هم فرمودید که اشتباه اولیاءالله اعظمی را به اشتباه انداخته است، پس اعظمی را می‌توان نادیده گرفت. خیلی هم عالی. طاها (بحث) ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۳۲ (UTC)[پاسخ]


گیر ۳پیچ۲۰۰۵ (II)

سلام @محک: جان. چقدر شما خوبید که من هرچه بیشتر شما را قال میذارم، شما کمتر مترض می‌شوید! :))

  • امکانش هست آن معدود پیوندهای قرمز هم آبی کنید؟ (چون مقاله تاریخی است و منابع محدود، اجبار نمی‌کنم)
    • بین این پیوندهایی که مونده فقط از پس عمر بن علاء بر میام که اگه اجازه بدین دو-سه هفته دیگه که سرم خلوت شد، می‌سازمش.
  • در توضیح تصویر جعبه اطلاعات ابتدای مقاله، لطفن جنس سکه (مسی، برنزی یا ...) را مشخص کنید
    • اولاً نمیدونم که این تصویر بخصوص چه جنسی داره؛ ثانیاً چه اهمیتی داره؟! این فقط یک نمونه است و بیشتر تصویر روش مهمه تا جنس و اندازه سکه. مگه میخای باهاش چیزی بخری؟ :)
  • نوشتن عبارت میلادی بعد از شماره سال، جزء متن اصلی محسوب نمی‌شود و باید درون پرانتز ذکر شود. همچنین هجری قمری نیز به صورت ه‍.ق. بنویسید.
    • این رو بالاتر هم گفتید؛ ولی من دلیلی برای این کار که منجر به زشتی و غیرطبیعی شدن مقاله میشه، نمی‌بینم. مگر نه اینکه ویکی‌پدیا بر اساس و الگوی دانشنامه‌های مکتوب نوشته میشه؛ پس چرا باید چنین کرد؟!!! اگر قانونی وجود داره، لطفاً لینکش کنید که بخوانم.
  • آن الگویی که در بخش جستارهای وابسته قرار دادید، جایش آنجا نیست. لطفن به انتهای مقاله، درست پیش از الگو:گاوباریان منتقل شود.
    • ✓ منظورتون همین بود دیگه؟
  • آیا دانشنامه رشد آنقدر صلاحیت دارد که در بخش پیوند به بیرون بتوانیم آن را ذکر کنیم؟ لطفن از امیر این سوال را بکنید و جوابشان را به اینجا منتقل کنید.
    • من وقتش را ندارم عزیز؛ حذفش کردم. حذف صورت مسئله در حالت رضایت طرفین که مشکلی ندارد! از قدیم گفتن من راضی، تو راضی، به کون لق قاضی :)
  • آیا فکر نمی‌کنید پانویسهایی که به منابع مکتوب لاتین پله می‌شوند، باید از شماره صفحه به صورت لاتین بهره ببرند؟ لطفن اگر نمیدانید، از دوستان بپرسید و ما را هم روشن کنید.
    • ✓ مثل قبلی
  • پانویس شماره 63 پله نمی‌شود.
    • ✓
  • چرا پانویس شماره 54 به صورت پله به وب‌گاه دانشنامه آریانیکا، متصل نمی‌شود؟
    • الگوی پک لغتنامه‌ها اینجوری بود، منم ازش همونجور که بود استفاده کردم.
  • چرا الگوی نوشتن پانویسها با یکدیگر تفاوت دارد؟ به عنوان مثال، برای پانویس 42، نام نویسنده و کتاب را ذکر کردید ولی برای پانویس 33 فقط نام نویسنده را ذکر کردید و یا پانویس 14 که خیلی مفصل‌تر از سایرین است. تنوع در اینکار، غلط نیست ولی نازیبا است و روشی یکسان، مطمئنن در روحیه ناظران تاثیر مثبت می‌گذارد! :)
    • ✓ دو دلیل دارد. در مثال اول فهمیمی دارای چند کتاب منتشر شده در یک سال است و برای تمایز آن‌ها مجبوریم نام کتاب را هم بیاوریم در حالیکه برای سنگسری و... چنین نیست. آن مفصل‌ها هم جناب رزیتا نوشته و شیوه کارمان کمی این اشکالات جزئی را پیش آورده که این موارد را اصلاح می‌کنم.
  • معرفی پانویس‌هایی که در خصوص مجلات بخش منابع است، راضی‌کننده نیست! از آنجا که ارجاع‌دهی باید دقیق باشد، شما باید یا ماه و سال را ذکر کنید و یا شماره و دوره را. البته شماره و دوره (سال) ژورنال بهتر است.
    • در حال انجام... یکی-دو هفته‌ای شاید طول بکشه. فعلا کامپیوتر ندارم :)
    • از قبل این مورد انجام شده (مبدأ را بنگرید) ولی گویا اشکال از الگوی یادکرد است که شماره و دوره را نمایش نمی‌دهد!!!
  • برطبق الگو:یادکرد کتاب، می‌بایست فصلی از کتاب که مطلب از آن نقل شده است را نیز ذکر کنید. از آنجا که مطلب استخراجی از کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام، پراکنده هستند، اینکار میسر نیست ولی انتظار دارم در خصوص مطلب از کتاب دو قرن سکوت، فصل کتاب را ذکر کنید
    • ✓
  • در خصوص منبع مطلب با عنوان «نمونه‎هایی از مسکوکات ضرب شده در طبرستان»، دقیقن معلوم نیست ناشر کدام است؟ شما فصلنامه پیام بهارستان را که یک ناشر مکتوب است، به عنوان ناشر ذکر کردید ولی لینکی که معرفی کردید، مربوط به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی می‌باشد. بالاخره تکلیفتان را مشخص کنید. می‌خواهید از الگو:یادکرد ژورنال استفاده ببرید یا الگو:یادکرد وب؟ (یا رومی روم، یا زنگی زنگ)
    • یادکرد ژورناله دیگه! لینک فقط برای دسترسی راحتتر اومده (مثل خیلی دیگه از یادکردها) و مطلب چاپ شده را به صورت پی‌دی‌اف آورده. وگرنه ناشر پیام بهارستان است و ژورنال را در تاریخ مذکور چاپیده.
  • شابکی که برای کتاب دانشنامه جهان اسلام معرفی کردید، صحیح نمی‌باشد.
    • ✓
  • لطفن اطلاعات نشریه تحقیقات اسلامی که مطلب قیام سنباد از آن استخراج شده است را تکمیل کنید.
    • مثلاً چه اطلاعاتی؟ هرچی توی اون لینک بود رو که گذاشتم که...!
  • مشخص نکردید مقاله آل دابویه که آقای عبدالکریم گلشنی در کتاب دائرةالمعارف بزرگ اسلامی افزوده، مربوط به کدام سال انتشار کتاب است؟(لطفن الکی ننویسید ها!)
  • نه به اینکه دوجا در بخش منابع نوشتید «امیرکبیر» و نه به اینکه یکجا نوشتید «مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر». بابا یه‌خورده اعتدال در کارهاتون به‌کار ببندید! مثال اینکه شما پیام انتخابات ۲۴ خرداد پارسال را دریافت نکردید؟! :)
    • ✓  :)
  • انتشارات فرانکلین و آینه پژوهش در کدام شهر واقع هستند؟
    • فرانکلین احتمالاً تاحالا بسته شده؛ منبع مهمی هم نیست (با توجه به بحثهای بالا) ولی آینه پژوهش رو نمیدونم، سر وقت می‌کاوم.
    • ✓ آینه مال قم بود و فرانکلین تهران.
  • لینک کتاب آقای تورج دریایی، چرا اونجوریه؟ می‌تونید تر و تمیزتر ارائه بدیدش؟
    • ✓
  • لطفن برای تمام لاتین، نام شهر محل انتشارات را ذکر کنید و اگر عنوان ناشر نیز لینک نیست
    • هرکدوم رو بلد بودم، نوشتم. بقیه رو هم بعداً دوباره باید تحقیق کنم.
    • ✓ فقط The Cambridge History of Iran مونده که یحتمل مال همون Cambridge هستش دیگه!؟ بقیه که ننوشتم هم دایره‌المعارفند و فکر نکنم شهر خاصی داشته باشند. (ممکنه جاهای مختلف چاپ بشن)
  • آخرین منبع لاتین مقاله که از دانشنامه بریتانیکا می‌باشد، برخلاف سایر مطالبی که از دانشنامه بریتانیکا اخذ شده، فاقد تاریخ دقیق می‌باشد. لطفن تاریخ را تفصیلی ذکر کنید.
    • Х بلد نیستم خوب؛ وگرنه اونم مثل بقیه مینوشتم دیگه :(
    • ✓
  • برای برخی منابع لاتین مقاله، تاریخها را به صورت فارسی تایپ کردید و برای برخی دیگر، تاریخها را به صورت لاتین. چون این منابع، لاتین هستند، لازم است تاریخها را به صورت لاتین ذکر کنید.
    • ✓
  • شما در بخش منابع، 9 بار از الگو:یادکرد دانشنامه استفاده کردید. از آنجا که از مهمترین پارامترهای این یادکرد، بایگانی منابع برخط است، حتمن باید برای این 9 منبع، بایگانی تهیه کنید.
    • در حال انجام...

اینها موارد مربوط به بخش جستارهای وابسته و منابع و پیوند به بیرون بود. انشالله اگر این موارد را انجام دادید، در مرتبه بعدی، به متن اصلی و بخش یادداشتها می‌پردازیم.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۴۶ (UTC)[پاسخ]

سلام مجدد محک‌جان. بنده پاسخ موارد فوق را موکول می‌کنم به زمانی که تمام موارد را انجام دهید و بنده را مطلع کنید. شما خودتان با ربات‌ها و سایر کاربرانی که باید برای موارد مطروحه همکاری کنند، همکاری نمایید و انشالله وقتی همه موارد تیک خورد، برویم سراغ مرحله آخر. موفق باشید.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۵۵ (UTC)[پاسخ]

@محک: دوستان عزیز به نظر می‌آید که جو غالب به سوی برگزیده شدن باشد. لطف کنید بحث را در این هفته تا یکشنبه جمع‌بندی کنید تا هفته آینده یک نوشتار تازه بر روی صفحه نخست داشته باشیم. -- نوژن (بحث) ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۴ (UTC)[پاسخ]

جناب @Gire 3pich2005: و @نوژن: چه کاری باید انجام بدم که این اتفاق بیفته و انجام ندادم؟؟؟!!! تنها چیزی که مونده باید توسط ربات انجام بشه که فعلا اینجا گیر کرده :( --محک ‏۳۰ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۳۴ (UTC)[پاسخ]

سلام مجدد جناب @محک: . آن مقاله عمر بن علاء که قول دادید بسازیدش که هنوز نساختید. پانویس شماره 63 که هنوز پله نمی‌شود! در ضمن جنس سکه‌های دوران تاریخی دارای اهمیت است. باستان‌شناسان از روی یک مهره گِلی کوچک، بخش تاریکی از تاریخ را کشف می‌کنند، آنوخت مگر می‌شود مسی بودن یا طلایی بودن یا برنزی بودن یک سکه، دارای ارزش نباشد؟ لطفن مقاله Cambridge University Press را بسازید و نام شهر محل این انتشارات را نیز در بخش منابع مقاله ذکر کنید. لطفن بایگانی برخط منابعی که از الگو:یادکرد دانشنامه استفاده کرده‌اند، فراموش نشود. در توضیح تصویر موجود در جعبه اطلاعات ابتدای مقاله، کلمه سکه را لینک کردید. ولی معلوم نیست هدفتان از اینکار چه بوده است؟ Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۲۳ (UTC)[پاسخ]

@Gire 3pich2005: زحمت عمر را جناب رزیتا لطف کردند و کشیدند. (✓ ) 63 را هم به هر زوری بود موقتاً حل کردم، منتهی اشکال از الگوست. امّا می‌رسیم به سکه... من منظورم این نبوده که جنس سکه مهم نیست؛ معتقدم در جعبه اطلاعاتی که فقط بسیار اجمالی به پروفایل زندگی افراد می‌پردازد، نباید اطلاعاتی حاشیه‌ای مثل جنس سکه ضرب شده توسط او یک اندازه سکه را بررسی کرد، وگرنه اگر این اطلاعات را یافتم در بخش «ضرب سکه» خواهم نهاد. ثانیاً اصلاً دلیل آن لینک سکه‌ها به بخش ضرب سکه این بود که افرادی چون شما که می‌خواهند بدانند تصویر پروفایل فرد اصلاً چیست و چه جور است و از کجا آمده با کلیک بر آن خیلی خیلی راحت مطالب مذکور را بیابند. متاسفانه الآن به پی‌دی‌اف‌هایم دسترسی ندارم؛ هر وقت دست یافتمشان، می‌گردم بلکه اطلاعات بیشتری درباره سکه‌ها بیابم. ضمناً ببخشید که دیر دیر تن لَشم را تکان می‌دهم؛ بابت این است که اوقات مقاله‌سازی را هم ندارم... --محک ‏۷ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۴۰ (UTC)[پاسخ]
بنده خودم مواردی که در بالا ذکر کردم ولی برآورده نکرده بودید را انجام دادم.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۱۰ (UTC)[پاسخ]