علی‌اکبر گلشن

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
علی‌اکبر گلشن
زادهٔ۲۱ اوت ۱۹۰۱/ ۳۰ مرداد ۱۲۸۰
تربت حیدریه
درگذشت۲۰ ژوئیهٔ ۱۹۷۴ (۷۲ سال)/ ۲۹ تیر ۱۳۵۳
مشهد
پیشهروزنامه‌نگار، شاعر و نویسنده

علی‌اکبر آزادی متخلص به گلشن، همچنین مشهور به گلشنِ آزادی (۲۱ اوت ۱۹۰۱–۲۰ ژوئیه ۱۹۷۴) روزنامه‌نگار، شاعر و نویسندهٔ ایرانی، از پیشگامان مطبوعات در استان خراسان بود.[۱][۲][۳][۴]

زندگی[ویرایش]

علی‌اکبر بن محمد در سال ۶ جمادی‌الاولی ۱۳۱۹ق/ ۳۰ مرداد ۱۲۸۰ش/ ۲۱ اوت ۱۹۰۱م در تربت حیدریه زاده شد. پدرش بازرگان و یزدی‌الاصل بود که در هفت سالگی علی‌اکبر درگذشت. تحصیلات ابتدایی و بخشی از فنون شعر را در زادگاه خود از احمد سهیلی و احمد بهمنیار فراگرفت. در هجده سالگی به مشهد کوچید و به روزنامه‌نگاری پرداخت. سپس روزنامهٔ آزادی را پایه‌گذاری نمود و به مدت پنجاه سال آن را بی‌وقفه منتشر کرد. او از چهارده‌سالگی به سرودن شعر پرداخت، دیوان اشعارش که به پنج هزار بیت می‌رسد در سال ۱۳۳۲ش/۱۹۵۳م چاپ نمود. به تألیف و تصحیح نیز پرداخت.[۱]
گلشن با محمود فرخ خراسانی دوست نزدیک بود و آخرین روز زندگی‌اش را در منزل وی گذراند؛ در ۲۹ تیر ۱۳۵۳/ ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۴ در مشهد درگذشت و در باغ خواجه ربیع دفن شد؛ ماده‌تاریخ آن از نظمی تبریزی:[۱]

فشاند آخر فلک دامان بگلشنپریشان شد سروسامان بگلشن
سخن بی‌پرده باید گفتن، اینکدهد کلک فنا فرمان بگلشن
اجل از پیش چشمش پرده برداشتکنون پیداست هر پنهان بگلشن
یکی آزاده‌مردی بود و زانجاستهمین آزادگی عنوان بگلشن
ز فضل و شعرش اینجا چون نویسم؟مگر سازم یکی دیوان بگلشن
دریغا، گشته بود از جور گردونسراپا زندگی زندان بگلشن
روا باشد اگر دائم بنالندادیبان از دل و از جان بگلشن
پی تاریخ وی نظمی رقم زد:هزاران رحمت از یزدان بگلشن

ا

آثار[ویرایش]

  • دیوان اشعار: چاپ ۱۳۳۲ش/۱۹۵۳م.
  • داستان‌ها و دستان‌ها
  • شاهان وارون‌تخت: مثنوی.
  • گلشن ادب: تذکره، شرح حال و منتخب اشعار شعرای خراسان در دوازد قرن.
  • صد سال شعر خراسان

نمونه شعر[ویرایش]

برو قوی شو

ز بس‌که چشم تو مردم فریب و محتال است

هزار چشم چو چشم منش به دنبال است

به غیر وصل توأم نیست آرزویی لیک

مرا همیشه فلک بر خلاف آمال است

کجا به دامن وصل تو دسترس دارد

کسی‌که چون من بیچاره تیره اقبال است

ز عزم خویش بجان تو منصرف نشوم

اگر چه در ره عشقت هزار اشکال است

قدم گذار به بازار حسن خویش و ببین

برای قیمت یک بوسه‌ات چه جنجال است

برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی

که در نظام طبیعت ضعیف پامال است

نگر به دفتر کردار مردمان بزرگ

که عز و جاه نصیب رجال فعال است

گذشت دورهٔ سلطان حسین و دلشادم

که روزگار به عکس مرام جهال است

به درد (گلشن) بیدل کجا رسی زیرا

زبان ناطقه در شرح هجر تو لال است

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ نظمی تبریزی، علی (۱۹۷۶). دویست سخنور؛ تذکرةالشعرای منظوم و منثور. تابش. ص. ۳۵۰.
  2. برقعی، محمدباقر (۱۳۷۳). سخنوران نامی معاصر ایران. ج. یکم. نشر خرم. ص. ص۲۰۴.
  3. خیامپور، عبدالرسول (زمستان ۱۳۶۸). فرهنگ سخنوران. ج. دوم. طلایه. ص. ۴۹۲.
  4. غلامرضا جلالی (۱۳۸۷). مشاهیر مدفون در حرم رضوی. ج. دوم. مشهد: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی. صص. ۱۶۹–۱۷۲.