ملک منصور میرزا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
جوانی بلند قامت و لاغراندام و خوش مشرب بود. سبیلهای بلندی داشته و در آن زمان در داشتن چنین سبیلهایی در میان امثال و اقران خود کمنظیر بوده. ملک منصور میرزا با وجود اینکه پابپای برادر بزرگتر در کلاسهای متعدد فرانسه و انگلیسی شرکت مینمود به آموزش زبان و ادبیات علاقهای نداشت. علاقه او به شکار و مهارت او در تیراندازی بود. او در ایام جوانی ملازم [[ناصرالدین شاه]] در سفرهای شکار شاه بود و گویا غیر از شاهزادگی، هنر دیگری نداشته است. وی از هر صورت با ملک قاسم میرزا تفاوت بسیاری داشت. |
جوانی بلند قامت و لاغراندام و خوش مشرب بود. سبیلهای بلندی داشته و در آن زمان در داشتن چنین سبیلهایی در میان امثال و اقران خود کمنظیر بوده. ملک منصور میرزا با وجود اینکه پابپای برادر بزرگتر در کلاسهای متعدد فرانسه و انگلیسی شرکت مینمود به آموزش زبان و ادبیات علاقهای نداشت. علاقه او به شکار و مهارت او در تیراندازی بود. او در ایام جوانی ملازم [[ناصرالدین شاه]] در سفرهای شکار شاه بود و گویا غیر از شاهزادگی، هنر دیگری نداشته است. وی از هر صورت با ملک قاسم میرزا تفاوت بسیاری داشت. |
||
ملک منصور میرزا در ایام جوانی بین سالهای ۱۲۳۰–۱۲۲۰ شمسی کمک برادر |
ملک منصور میرزا در ایام جوانی بین سالهای ۱۲۳۰–۱۲۲۰ شمسی کمک برادر کهتر؛ ملک قاسم میرزا، در امور دولتی آذربایجان بود. اين شاهزاده از همان ايام کودکی در دستگاه حكومتی برادرش عباس ميرزا [[نايب السلطنه]] وارد شده و از سوی او به حكومت اروميه و ولايتهاي كوچك آذربايجان گمارده می شده است. در آنزمان آذربایجان آرامترین نقطه کشور بشمار میرفت. ملک قاسم میرزا در جنوب شرقی دریاچه ارومیه؛ شیشوان، و ملک منصور میرزا در جنوب غربی آن؛ نازلوچای، سکونت گزیدند. تا اینکه در سال ۱۲۳۵شمسی برابر با ۱۲۷۳ ق امیر سلطان از احفاد امیر بیگ چلاق با تحریک افسران [[عثمانی]] مستقر در سنجاق نوچه وارد خاک [[آذربایجان]] میشود. این روزها مصادف با جنگ هرات میبود. امیر بیگ چلاق از فرصت استفاده کرده به استحکام قلعه بنار یا بنارک در منطقه صومای [[اورمیه]] پرداخته و در آنجا مستقر شده شروع به یاغی گری و راه زنی میکند. ملک منصور میرزا به نیابت نایب السلطنه وقت [[ناصرالدینشاه قاجار]] به کمک لطفعلی خان سرتیپ افشار پسر امامقلی خان برای سرکوبی امیر سلطان میشتابد. لطفعلی خان سلطان بیگ را در قلعه بنار طی جنگ خونین شکست داده و امیر سلطان ملتمسانه تسلیم میشود. او روز بعد دم دمهای صبح از مردانگی افشار سوءاستفاده نموده و هنگامی که عسگرخان سرتیپ مشغول نماز بود با خنجر آخته وی را به قتل میرساند. ملک منصور میرزا وارد آلاچیق شده به لطفالله بیک و درویش تقی وکیل فرمان میدهند که آن خائن را در دم به قتل برسانند. |
||
ملک منصور میرزا در سال۱۲۸۴–۱۲۷۹ ق برابر با ۱۲۴۶–۱۲۴۱ شمسی از طرف ناصرالدین شاه به حکومت ارومیه منصوب گردید. |
ملک منصور میرزا در سال۱۲۸۴–۱۲۷۹ ق برابر با ۱۲۴۶–۱۲۴۱ شمسی از طرف ناصرالدین شاه به حکومت ارومیه منصوب گردید. |
نسخهٔ ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۵
ملک منصور میرزا | |
---|---|
زاده | ۲۲ رجب سال ۱۲۲۶ق برابر با ۲ مرداد ۱۱۹۰ شمسی |
درگذشته | ارومیه |
آرامگاه | ارومیه |
فرزند(ان) | نعمت میرزا |
دودمان | قاجاریان |
پدر | فتحعلیشاه قاجار |
مادر | مریم بیگم افشار |
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای مورد استفاده در ویکیپدیا نیست. (ژانویه ۲۰۱۷) |
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. (ژانویه ۲۰۱۷) |
شاهزاده ملک منصور میرزا پسر سی و ششم فتحعلی شاه بود؛ و برادر کهتر ملک قاسم میرزا بوده. او به تاریخ ۲۲ رجب سال ۱۲۲۶ق برابر با ۲ مرداد ۱۱۹۰ شمسی از بیگم خانم دختر امامقلی خان افشار بدنیا آمد.
این شاهزاده غالب ایام نزد برادر مهتر خویش شاهزاده ملک قاسم میرزا به ملازمت عباس میرزا نایب السلطنه بود.
جوانی بلند قامت و لاغراندام و خوش مشرب بود. سبیلهای بلندی داشته و در آن زمان در داشتن چنین سبیلهایی در میان امثال و اقران خود کمنظیر بوده. ملک منصور میرزا با وجود اینکه پابپای برادر بزرگتر در کلاسهای متعدد فرانسه و انگلیسی شرکت مینمود به آموزش زبان و ادبیات علاقهای نداشت. علاقه او به شکار و مهارت او در تیراندازی بود. او در ایام جوانی ملازم ناصرالدین شاه در سفرهای شکار شاه بود و گویا غیر از شاهزادگی، هنر دیگری نداشته است. وی از هر صورت با ملک قاسم میرزا تفاوت بسیاری داشت.
ملک منصور میرزا در ایام جوانی بین سالهای ۱۲۳۰–۱۲۲۰ شمسی کمک برادر کهتر؛ ملک قاسم میرزا، در امور دولتی آذربایجان بود. اين شاهزاده از همان ايام کودکی در دستگاه حكومتی برادرش عباس ميرزا نايب السلطنه وارد شده و از سوی او به حكومت اروميه و ولايتهاي كوچك آذربايجان گمارده می شده است. در آنزمان آذربایجان آرامترین نقطه کشور بشمار میرفت. ملک قاسم میرزا در جنوب شرقی دریاچه ارومیه؛ شیشوان، و ملک منصور میرزا در جنوب غربی آن؛ نازلوچای، سکونت گزیدند. تا اینکه در سال ۱۲۳۵شمسی برابر با ۱۲۷۳ ق امیر سلطان از احفاد امیر بیگ چلاق با تحریک افسران عثمانی مستقر در سنجاق نوچه وارد خاک آذربایجان میشود. این روزها مصادف با جنگ هرات میبود. امیر بیگ چلاق از فرصت استفاده کرده به استحکام قلعه بنار یا بنارک در منطقه صومای اورمیه پرداخته و در آنجا مستقر شده شروع به یاغی گری و راه زنی میکند. ملک منصور میرزا به نیابت نایب السلطنه وقت ناصرالدینشاه قاجار به کمک لطفعلی خان سرتیپ افشار پسر امامقلی خان برای سرکوبی امیر سلطان میشتابد. لطفعلی خان سلطان بیگ را در قلعه بنار طی جنگ خونین شکست داده و امیر سلطان ملتمسانه تسلیم میشود. او روز بعد دم دمهای صبح از مردانگی افشار سوءاستفاده نموده و هنگامی که عسگرخان سرتیپ مشغول نماز بود با خنجر آخته وی را به قتل میرساند. ملک منصور میرزا وارد آلاچیق شده به لطفالله بیک و درویش تقی وکیل فرمان میدهند که آن خائن را در دم به قتل برسانند.
ملک منصور میرزا در سال۱۲۸۴–۱۲۷۹ ق برابر با ۱۲۴۶–۱۲۴۱ شمسی از طرف ناصرالدین شاه به حکومت ارومیه منصوب گردید.
بعد آن تاریخ ملک منصور میرزا در آذربایجان باقی و در زمام امور دولتی نماینده و مشاور شاه بود. وی در آنسوی دریاچه ارومیه حوالی نازلوچای ساکن و تشکیل خانواده داد. به دستور این شاهزاده تمام قلعههای اطراف نازلوچای مجهز و روستاهای اطراف آباد شد.
ملک منصور میرزا در آبادی و مجهز نمودن قلعه نظامی عسگرآباد کوه نقش مهمی داشت. قلعه عسگرآباد کوه به سال ۱۲۹۷ ق برابر با ۱۲۵۹ شمسی در مقابل تجاوز شیخ عبیدالله ایستادگی ولی شکستی سخت خورد. ۳۹ سال بعد قلعه عسگرآباد یکبار دیگر دژ مقاوم ارومیه در مقابل دشمن شد. در این نبرد نابرابر همه جنگجویان شجاع از جمله ۸ پسر ملک منصور میرزا قهرمانانه جنگیده و بهمراه پناهندگان از همه روستاهای اطراف چه زن چه بچه به فجیعترین وجهی قتلعام شدند.
شاهزاده ملک منصور میرزا صاحب هشت پسر و حدآقل یک دختر بود همه فرزندان ایشان بجز یک دختر (گمنام) در جنگ آذربایجان در قلعه نظامی عسگرآباد کوه در مبارزه با جیلوها کشته شدند از شاهزاده ملک منصورمیرزا یک نوه پسربنام اکبرمیرزا از یکی از فرزندان ذکورش بنام نعمت میزا (که در آنزمان کودک پنج شش ساله بودند) باقی ماند ایشان در زمان حکومت پهلوی نام اکبر نعمتی منصور به خود برگزیدند تنها بازمانده اکبرمیرزا در آنزمان خالهشان بود که در تبریز همسر شاهزاده امام قلی میزرا بودند
دودمان ملک منصور میرزا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
- روضه الصفای ناصری ذیل وقایع سال ۱۲۲۵
- چهل سال تاریخ ایران در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه به کوشش ایرج افشار.[تهران]: اساطیر، ۱۳۶۳
- شرح رجال ایران – مهدی بامداد – ج ۶ – زوار ۱۳۵۷
- روزنامه شکار کن و سولقان از شاهزاده ملکقاسم میرزا قاجار
- نخستین سفرنامه ناصرالدینشاه به مازندران/۱
- روضه الصفا ی ناصری – رضا قلی خان هدایت – ج ۱۵ – اساظیر
- تاریخ افشار – میرزا ادیب الشعرا –شفق تبریز – ۱۳۴۶
- تاریخ عمومی آذربایجان – احمد کاویانپور – آسیا ۱۳۴۶
- دهقان، سرزمین زردشت، ۳۹۶
- کتاب نقد و بررسی بخشی از رویدادهای تاریخی ایران ۱ نوشته منوچهر ملک قاسمی
- تبریز شهر اولینها - نوشته صمد سرداری نیا
- روزنامه اعتماد شماره ۲۶۶۳
- شرح حال رجال ایرانء جلد ششم مهدی بامداد زوارءصصء۱۵۳٬۱۵۴
- تاریخ رضائیه – احمد کاویانپورء انتشارات آسیا۱۳۴۵ء صص ۸۹٬۹۰٬۹۱٬۹۲٬۹۳
- تاریخ افشار – میرزا رشید ادیب الشعرا