جک و لوبیای سحرآمیز: تفاوت میان نسخهها
Alirezamim (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) +املا+تمیز (۸.۸): + رده:متل |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جک و لوبیای سحرآمیز''' یک داستان [[انگلیسی]] است که قدیمی ترین نسخه چاپ شده آن توسط بنیامین تبارت به سال 1807 چاپ شده است و سپس در سال 1890 توسط جوزف جکوبز باز نویسی شده است اما تصور می شود که اصل داستان بسیار قدیمی تر باشد. |
'''جک و لوبیای سحرآمیز''' یک داستان [[انگلیسی]] است که قدیمی ترین نسخه چاپ شده آن توسط بنیامین تبارت به سال 1807 چاپ شده است و سپس در سال 1890 توسط جوزف جکوبز باز نویسی شده است اما تصور می شود که اصل داستان بسیار قدیمی تر باشد. |
||
==خلاصه داستان== |
== خلاصه داستان == |
||
جک نوجوانی است که با مادرش زندگی می کند و از دار دنیا فقط یک گاو شیرده دارند. وقتی شیر گاو خشک می شود، مادرش از او می خواهد که گاو را به بازار برده و بفروشد. جک در راه بازار گاو را به پیرمردی در ازای چند دانه لوبیای سحرآمیز می فروشد. مادر جک که از موضوع عصبانی شده لوبیاها را به بیرون پرت می کند. صبح فردا جک از ساقه لوبیاهایی که رشد کرده و سر به فلک کشیده اند بالا رفته و وارد قصر [[غول]] می شود. او از خانه غول کیسه ای از سکه های طلا، مرغ تخم طلا و [[چنگ (ساز)| |
جک نوجوانی است که با مادرش زندگی می کند و از دار دنیا فقط یک گاو شیرده دارند. وقتی شیر گاو خشک می شود، مادرش از او می خواهد که گاو را به بازار برده و بفروشد. جک در راه بازار گاو را به پیرمردی در ازای چند دانه لوبیای سحرآمیز می فروشد. مادر جک که از موضوع عصبانی شده لوبیاها را به بیرون پرت می کند. صبح فردا جک از ساقه لوبیاهایی که رشد کرده و سر به فلک کشیده اند بالا رفته و وارد قصر [[غول]] می شود. او از خانه غول کیسه ای از سکه های طلا، مرغ تخم طلا و [[چنگ (ساز)|چنگی]] طلایی دزدیده و پا به فرار می گذارد. غول که از قضا خبردار شده به تعقیب او می پردازد ولی جک با تبری ساقه لوبیا را قطع کرده و غول کشته می شود. |
||
⚫ | |||
⚫ | |||
⚫ | |||
{{پانویس}} |
|||
⚫ | |||
{{داستان}} |
{{داستان}} |
||
[[رده:متل]] |
نسخهٔ ۲۲ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۳۱
جک و لوبیای سحرآمیز یک داستان انگلیسی است که قدیمی ترین نسخه چاپ شده آن توسط بنیامین تبارت به سال 1807 چاپ شده است و سپس در سال 1890 توسط جوزف جکوبز باز نویسی شده است اما تصور می شود که اصل داستان بسیار قدیمی تر باشد.
خلاصه داستان
جک نوجوانی است که با مادرش زندگی می کند و از دار دنیا فقط یک گاو شیرده دارند. وقتی شیر گاو خشک می شود، مادرش از او می خواهد که گاو را به بازار برده و بفروشد. جک در راه بازار گاو را به پیرمردی در ازای چند دانه لوبیای سحرآمیز می فروشد. مادر جک که از موضوع عصبانی شده لوبیاها را به بیرون پرت می کند. صبح فردا جک از ساقه لوبیاهایی که رشد کرده و سر به فلک کشیده اند بالا رفته و وارد قصر غول می شود. او از خانه غول کیسه ای از سکه های طلا، مرغ تخم طلا و چنگی طلایی دزدیده و پا به فرار می گذارد. غول که از قضا خبردار شده به تعقیب او می پردازد ولی جک با تبری ساقه لوبیا را قطع کرده و غول کشته می شود.
منابع
- ویکیپدیای انگلیسی
در این نوشتار یا بخش ممکن است حقایق و داستانها بهخوبی از هم تمایز داده نشدهباشند. |