پرش به محتوا

قانون کلیویس

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

قانون کلیویس (به انگلیسی: Clavius's Law) در منطق کلاسیک برای اثبات درستی یک گزاره از نادرستی نفی آن استفاده می‌شود.[۱] بنابراین می‌توان گفت که با تعلیق به محال مرتبط است، اما می‌تواند یک گزاره را فقط با استفاده از نقیض خود و مفهوم سازگاری اثبات کند. برای صورت‌بندی دقیق‌تر، بیان می‌کند که اگر گزاره‌ای نتیجهٔ نقیضش باشد، آنگاه درست است. به‌صورت صوری:

شکل‌های معادل

[ویرایش]

می‌دانیم که هم‌ارز است با ، پس قانون کلیویس را به‌شکل زیر نیز می‌توانیم بنویسیم:

تاریخچه

[ویرایش]

قانون کلیویس یک الگوی استدلالی رایج در قرن هفدهم در اروپا بود که برای اولین بار در بخشی از پروترپتیکوس ارسطو ظاهر شد: "اگر باید فلسفه‌ورزی کنیم، پس باید فلسفه‌ورزی کنیم؛ و اگر نباید فلسفه‌ورزی کنیم، پس باید فلسفه‌ورزی کنیم؛ یعنی برای توجیه این دیدگاه؛ در هر صورت، باید فلسفه‌ورزی کنیم.»[۲]

بارنز به‌طور گذرا ادعا می‌کند که اصطلاح "Consequentia mirabilis" یا admirable consequence (به معنی «نتیجهٔ قابل تحسین») فقط به استنتاج گزاره از نادرستی نقیض آن اشاره دارد و اصطلاح قانون کلیویس به استنتاج نقیض گزاره از نادرستی خود گزاره اشاره دارد.[۳]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. Sainsbury, Richard. Paradoxes. Cambridge University Press, 2009, p. 128.
  2. Kneale, William (1957). "Aristotle and the Consequentia Mirabilis". The Journal of Hellenic Studies. 77: 62–66. doi:10.2307/628635. JSTOR 628635.
  3. Barnes, Jonathan. The Pre-Socratic Philosophers: The Arguments of the Philosophers. Routledge, 1982, p. 217 (p 277 in 1979 edition).