بحث:هوشنگ
افزودن مبحثرد کردن جدول تا شروع بحثها |
اینجا یک صفحهٔ بحث برای گفتگو پیرامون بهبود مقاله هوشنگ است. اینجا انجمن نیست که راجع به موضوعهای عمومی پیرامون موضوع مقاله گفتگو کنید. |
سیاستهای مقاله
|
یافتن منابع: گوگل (کتابها · اخبار · روزنامهها · آکادمیک · تصاویر آزاد · ارجاعات وپ) · اخبار آزاد · جیاستور · نیویورک تایمز · کتابخانه وپ |
این مقاله با درجه کیفیت ابتدائی و اهمیت متوسط دارای امتیاز ۱٬۲۴۲ در ویکیپروژه نسخهٔ آفلاین است.
جزئیات بیشتر
|
این مقاله عضو ویکیپروژههای زیر است: | |||||||||||||||||||||||||
|
این مطلب به نظر مشکوک [با شائبههای کپیکاری] میآمد. از صفحهٔ اصلی به اینجا انتقال دادم.بهآفرید ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۰۱ (UTC)
هوشنگ در کتابهای دیگر
[ویرایش]مدت شاهى هوشنگ به اجماع مورخان 40 سال بوده است. از جمله طبرى،مسعودى،يعقوبى،اصفهانى،بلعمى،،ثعالبى،مستوفى،مقدسى،ابن بلخى،ميرخواند،نويرى، جوزجانى، دو روايت ديگر نيز ذكر كرده كه بسيار متفاوتند و مىنويسد به روايتهاى ديگر، وى 400 يا 1400 سال پادشاهى كرد. خيام نيز در يك روايت بسيار متفاوت، مدت شاهى وى را 970 سال دانسته است. ميرخواند مىنويسد كه گيومرت، در زمان زندگانى خويش، تاج بر سر هوشنگ گذارد و سپس خود انزوا گزيد تا در گذشت.
گويند هوشنگ نخست در هند اقامت داشت. آنگاه از آنجا به ديگر سرزمينها رفت و در استخر پارس تاج گذارى كرد و آنجا را پايتخت خود نهاد.(مسعودى)
نام هوشنگ معمولاً چه در اوستا و چه در متون تاريخى با لقب پيشداد آورده شده است. پيشداد معادل صفت اوستايى پَرَذاتَ Paradhta است كه از دو جزء تشكيل شده: پَرَ به معناى پيش ذاتَ به معناى داد و قانون( براى ذات معنى ديگرى نيز در صورت مفعولى وجود دارد و آن، مخلوق است. و روى هم به معناى نخستين دادگستر يا نخستين كسى است كه قانون آورد. در تفسير پهلوى فرگرد 20 ونديداد، در معنى پر ذات آمده است كه از آن جهت پيشداديان را به اين نام مىخوانند كه ايشان نخستين كسانى هستند كه آيين پادشاهى( داتْ اى خوتاييه) را معمول داشتهاند.
تنها حمزه اصفهانى، آن را به معناى« نخستين فرمانروا» و« نخستين پادشاه ايران» دانسته است.
هوشنگ، عیلام، هفشجان و الیمائیس
[ویرایش]گزاره ی زیر حاوی اطلاعات نادرست در مورد موضوع مقاله است:
"در اینجا باید گفت که سید عبدالله جزایری شرح این واقع را در مورد ساختن شهر شوش عنوان کرده است اما آنچه مسلم است این است که پایتخت الیمائیس(هفشجان) از پایتخت عیلام قدیمی تر است.و سراینده شاهنامه نیز در داستان کشف آتش توسط هوشنگ شاه به صراحت بیان می کند که این حادثه در منطقه ای کوهستانی رخ داده است که بطور قطع با ناحیه ی شوش در دشت خوزستان مطابقت و سنخیت ندارد."
الیمائیس نام دیگر همان عیلام است. در این گزاره الیمائیس به عنوان کشوری مجزا در نظر گرفته شده و پایتختی کذایی برای آن انتخاب شده است!Jafar64 (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۳۸ (UTC)
- من هم با گفتهٔ شما موافقم. -- bkouhi (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۴۰ (UTC)
وجه تسمیه دلیلی برای وارد کردن اطلاعات یک شهر در صفحهٔ یک شخصیت اساطیری نیست
[ویرایش]اطلاعات مرتبط با شهر هفشجان با این صفحه نامرتبط است.
از این گذشته، وجه تسمیه دلیل مصادره به مطلوب شخصیتهای تاریخی و اساطیری نمیشود. کما اینکه مناطق بسیاری وجود دارند که دارای وجه تسمیهای متناقض با واقعیات تاریخی هستند. یک مثال خیلی ساده: تخت جمشید در عهد هخامنشی پارسه نامیده میشد. اما درگذر روزگار که هخامنشیان فراموش شدند، مردمی که پارسه را میدیدند و اطلاعی از شاهان هخامنشی نداشتند تصور میکردند پارسه را جمشید شاه پیشدادی بنا کرده و آن را تخت جمشید نامیدند! به همین صورت مقبره کورش را مقبرهٔ مادر سلیمان مینامیدند! مثالهای از این دست بسیار است. پس وجه تسمیه هرگز دلیل تاریخی نمیشود! Jafar64 (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۲۳ (UTC)
دوست گرامی، یکی از وجوه وجه تسمیه هئوشنگیه مرتبط با هوشنگان یا هوشگان است. پس به هر نحو این واقعیت با توجه به منابع میبایست در صفحه هوشنگ در بخش وجه تمسیه نام باشد حالا اگر طرز بیان این مطلب نامناسب بوده نباید کل مطلب را حذف کرد و لحن را متناسب نمود.
از وجه تسمیه فولکریک هوشنگ میتوان به این مورد اشاره داشت: «در اساطیر آمده که اژدهای سیاه (نماد اهریمن) به هوشنگ حمله کرد و او برای دفع اژدها سنگی بطرف آن انداخت. سنگ به سنگ دیگری برخورد و جرقهای ایجاد نمود و آتش این فروغ الهی کشف گردید. دشتی که این واقعه بروی آن اتفاق افتاد معروف شد به دشت هوشنگی و شهری که بعداً بروی آن ساخته شد هوشنگیان نامیده شد که بر اثر کثرت تلفظ به هوشگان و به تعریب به هفشجان تغییر شکل داد. تمام مردم منطقه از جمله بختیاریها و مردم شهرکرد هنوز این شهر را بنام هوشگان یا هوشنگیان میشناسند. هوشنگ شاه برای اولین بار جشن سده را بروی این دشت اجرا نمود. لازم به تذکر است که این شهر از دیرباز جزو منطقهٔ اصفهان محسوب میشده است.» بعلاوه که بخش تکمیلی نام هوشنگ (hu-shang) در این مقاله به انضمام منابعشان توسط نگارنده در این صفحه گنجانده شده است و دست کم این فولکریک اساطیری میبایست موجود باشد. جهان بین هفشجانی (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۲۳ (UTC)
این مطالبی که در این مقاله راجع به هفشجان نوشته شده کاملاً بیارتباط به اینجاست. من کاری با درستبودنشان ندارم، اما در صورت درستبودن هم نهایتاً باید آنها را در صفحهٔ خود هفشجان نوشت، اما در این مقاله اصلاً جای آنها نیست و بیارتباط است. این مقاله راجع به هوشنگ است، حال که این مطالب راجع به هفشجان است. در ضمن مادامی که بحث جریان دارد نباید مقاله را ویرایش کنید. اینها را میتوانید در مقالهٔ خود هفشجان بنویسید، البته اگر برایش منبع معتبری دارید. -- bkouhi (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۲۶ (UTC)
- @Bkouhi: اگر این مطالب بی ربط است خب توضیحات جزایری هم که خودمان اضافه کردیم بی ربط است و باید حذف شود. غیر از این است؟ جهان بین هفشجانی (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۰۰ (UTC)
- اگر خودتان اضافه کردید و میخواهید بردارید، من حرفی ندارم. -- bkouhi (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۰۳ (UTC)
- @Bkouhi: اگر این مطالب بی ربط است خب توضیحات جزایری هم که خودمان اضافه کردیم بی ربط است و باید حذف شود. غیر از این است؟ جهان بین هفشجانی (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۰۰ (UTC)
@Bkouhi: با تشکر از شما که در بحث وارد شدید و عریضه نویسیها را سامان دادید. / @هفشجانی: منابعِ شما برای وجه تسمیهٔ هفشجان چیست دوستِ من؟ / مهرافزون!--مانی بختیار (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۳۴ (UTC)
@Mani-bakhtiar: گرامی، منابع در تاریخچه مقاله موجود بوده است. جهان بین هفشجانی (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)