کلاه خدا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

کلاه خدا (به انگلیسی:God helmet)، یک دستگاه علمی آزمایشی است که در اصل به نام مخترع آن استنلی کورن، کلاه آزمایش کورن نیز نامیده می‌شود. این دستگاه توسط کورن و عصب‌شناس مایکل پرسینگر برای مطالعه تجربه‌های مذهبی و اثرات تحریک نامحسوس لوب گیجگاهی مغز ساخته‌شد.[۱] گزارش‌های شرکت‌کنندگان مبنی‌بر «حضور محسوس» درحالی که کلاه خدا بر سَر داشتند، توجه عمومی را به خود جلب کرد و منجر به تولید چندین مستند علمی تلویزیونی شد.[۲] این دستگاه در تحقیقات مایکل پرسینگر در زمینه نوروتئولوژی استفاده شده‌است، مطالعه همبستگی‌های عصبی ادعایی دین و معنویت. دستگاهی که روی سر یک سوژه آزمایشی قرار می‌گیرد، میدان‌های مغناطیسی بسیار ضعیفی تولید می‌کند که پرسینگر از آن به عنوان «پیچیده» یاد می‌کند. مانند سایر تحریکات عصبی با میدان‌های مغناطیسی کم شدت، این میدان‌ها تقریباً به اندازه میدان‌هایی هستند که توسط یک گوشی تلفن همراه یا یک سشوار معمولی ایجاد می‌شوند، اما بسیار ضعیف‌تر از آهن‌ربای یخچال معمولی و تقریباً یک میلیون بار ضعیف‌تر تحریک مغناطیسی مغز می‌باشد.[۳]

پرسینگر گزارش می‌دهد که بسیاری از افراد «تجارب عرفانی و حالات تغییریافته» را گزارش کرده‌اند.[۴] درحالی که کلاه خدا را بر سر داشتند. مبانی نظریه او در مطبوعات علمی مورد نقد قرار گرفته‌است.[۵] گزارش‌های غیرموثق توسط روزنامه نگاران،[۶] دانشگاهیان[۷][۸] و مستندسازان[۹] آمیخته شده‌اند و چندین اثر گزارش شده توسط پرسینگر هنوز به‌طور مستقل همتاسازی نشده‌اند. یک کوشش برای همانندسازی منتشر شده در نوشتجات علمی، شکست در بازتولید اثرات پرسینگر را گزارش کرد و نویسندگان پیشنهاد کردند که تلقین‌پذیری شرکت‌کنندگان، کورسازی نامناسب شرکت‌کنندگان یا روش‌شناسی فردویژه (به انگلیسی: idiosyncratic) می‌تواند نتایج پرسینگر را توضیح دهد. پرسینگر استدلال می‌کند که همتاسازی از نظر فنی دارای ایراد بوده‌است،[۱۰][۱۱] اما محققان بر روی همتاسازی خود ایستاده‌اند.[۱۲] تنها یک گروه[۱۳] یک همتاسازی مستقیم از یک آزمایش کلاه ایمنی خدا را منتشر کرده‌است.[۱۴] گروه‌های دیگر هیچ چیزی را گزارش نکرده‌اند[۱۵] یا تجربیات مشابهی را با استفاده از کلاه ایمنی ساختگی،[۱۶] یا کلاه‌هایی که روشن نشده‌اند، ایجاد کرده‌اند،[۱۷][۱۸] و به این نتیجه رسیده‌اند که تفاوت‌های شخصیتی در شرکت‌کنندگان این تجربیات غیرعادی را توضیح می‌دهد.

ریچارد داوکینز، دانشمند و نویسنده علمی با حضور در مجموعه مستند علمی بی‌بی‌سی افق (هُریزون)، تجربه «حضور محسوس» نداشت،[۱۹] اما در عوض در برخی مواقع احساس «کمی سرگیجه»، «بسیار عجیب» داشت و احساساتی در اندام‌هایش و تغییراتی در تنفسش داشت. او تجربیات خود را اینگونه خلاصه کرد: «تقریباً احساس می‌کردم که در تاریکی مطلق هستم، با کلاه ایمنی روی سرم و به طرز دلپذیری در آرامش هستم».[۲۰] پرسینگر نتایج محدود داوکینز را برحسب نمره پایین او در مقیاس روانشناختی که حساسیت لوب گیجگاهی را اندازه‌گیری می‌کند، توجیه کرد.[۲۱]

سوزان بلک مور، روان‌شناس تجربی و محقق پیشین فراروان‌شناسی، گفت: «وقتی به آزمایشگاه پرسینگر رفتم و تحت عمل او قرار گرفتم، خارق‌العاده‌ترین تجربیاتی را داشتم که تا به حال داشته‌ام… اگر معلوم شود که یک اثر دارونما است، شگفت‌زده خواهم شد».[۲۲]

جک هیت، روزنامه‌نگاری از مجله وایرد، در سال ۱۹۹۹ از آزمایشگاه پرسینگر بازدید کرد و نسبت به صحبت‌های پرسینگر پس از تحریک ابراز سردرگمی کرد («یک سوال: آیا لامپ قرمز روی دیوار بزرگتر شد یا کوچکتر؟ یک لامپ قرمز روی دیوار بود؟ من متوجه نشده بودم».) و گزارش داد: «بسیاری سؤالات دیگر نشان می‌دهد که باید تجربیات دیگری هم داشتم، اما صادقانه بگویم، نداشتم. در واقع، همان‌طور که تجربیات ماورایی پیش می‌روند، در مقیاس ۱ تا ۱۰، کلاه پرسینگر در جایی در اطراف، اوه، ۴ قرارمی‌گیرد. حتی با وجود اینکه من یک تجربه خارج از بدن نسبتاً متقاعدکننده داشتم، نسبت به انتظارات و اضطراب‌های زیادی که داشتم ناامید شده‌ام».[۲۳]

منابع[ویرایش]

  1. Ruttan, L. A. , Persinger, M. A. & Koren, S. (1990). "Enhancement of Temporal Lobe-Related Experiences During Brief Exposures to MilliGauss Intensity Extremely Low Frequency Magnetic Fields". Journal of Bioelectricity. 9 (1): 33–54. doi:10.3109/15368379009027758.{{cite journal}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  2. "Science Channel clip of God Helmet". Archived from the original on 2010-12-29. Retrieved 2011-01-26.
  3. Craig Aaen-Stockdale (2012). "Neuroscience for the Soul". The Psychologist. 25 (7): 520–523. Archived from the original on 2013-09-28. Retrieved 2012-07-06. the magnetic fields generated by the God helmet are far too weak to penetrate the cranium and influence neurons within. Transcranial magnetic stimulation (TMS) uses field strengths of around 1.5 tesla in order to induce currents strong enough to depolarise neurons through the skull and cause them to fire. Persinger’s apparatus, on the other hand has a strength … 5000 times weaker than a typical fridge magnet. Granqvist argues that there is simply no way that this apparatus is having any meaningful effect on the brain, and I’m inclined to agree.
  4. Persinger, MA; et al. (2010). "The Electromagnetic Induction of Mystical and Altered States Within the Laboratory". Journal of Consciousness Exploration & Research. 1 (7): 808–830. ISSN 2153-8212.
  5. Craig Aaen-Stockdale (2012). "Neuroscience for the Soul". The Psychologist. 25 (7): 520–523. Archived from the original on 2013-09-28. Retrieved 2012-07-06. Persinger's theory is based on the literature on religiosity in temporal lobe epileptics … a literature that I argue above is both flawed and outdated.
  6. Wired magazine article
  7. Online video excerpt, see 2:00 to 3:26
  8. Roxanne Khamsi (December 9, 2004). "Electrical brainstorms busted as source of ghosts". Nature. doi:10.1038/news041206-10.
  9. Incomplete filmography for Dr. M.A. Persinger
  10. Persinger, M; Koren, S (2005). "A response to Granqvist et al. "Sensed presence and mystical experiences are predicted by suggestibility, not by the application of transcranial weak magnetic fields"". Neuroscience Letters. 380 (3): 346–347. doi:10.1016/j.neulet.2005.03.060. PMID 15862915. S2CID 41145064.
  11. Roxanne Khamsi (December 9, 2004). "Electrical brainstorms busted as source of ghosts". Nature. doi:10.1038/news041206-10.
  12. Larsson M, Larhammarb D, Fredrikson M, Granqvist P (2005). "Reply to M.A. Persinger and S. A. Koren's response to Granqvist et al. "Sensed presence and mystical experiences are predicted by suggestibility, not by the application of transcranial weak magnetic fields"". Neuroscience Letters. 380 (3): 348–350. doi:10.1016/j.neulet.2005.03.059. S2CID 54348640.
  13. Tinoca, Carlos A; Ortiz, João PL (2014). "Magnetic Stimulation of the Temporal Cortex: A Partial "God Helmet" Replication Study". Journal of Consciousness Exploration & Research. 5 (3): 234–257.
  14. Richards, P M; Persinger, M A; Koren, S A (1993). "Modification of activation and evaluation properties of narratives by weak complex magnetic field patterns that simulate limbic burst firing". The International Journal of Neuroscience. 71 (1–4): 71–85. doi:10.3109/00207459309000594. PMID 8407157.
  15. French CC, Haque U, Bunton-Stasyshyn R, Davis R (2009). "The "Haunt" project: An attempt to build a "haunted" room by manipulating complex electromagnetic fields and infrasound" (PDF). Cortex. 45 (5): 619–629. doi:10.1016/j.cortex.2007.10.011. PMID 18635163. S2CID 3944854.
  16. Christine Simmonds-Moore; Donadrian L. Rice; Chase O'Gwin; Ron Hopkins (2019), "Exceptional Experiences Following Exposure to a Sham "God Helmet": Evidence for Placebo, Individual Difference, and Time of Day Influences", Imagination, Cognition and Personality, 39: 44–87, doi:10.1177/0276236617749185, S2CID 149385194
  17. Van Elk, M. (2014), "An EEG study on the effects of induced spiritual experiences on somatosensory processing and sensory suppression.", Journal for the Cognitive Science of Religion, 2 (2): 121, doi:10.1558/jcsr.v2i2.24573
  18. Gendle, MH; McGrath, MG (2012). "Can the 8-coil shakti alter subjective emotional experience? A randomized, placebo-controlled study". Perceptual and Motor Skills. 114 (1): 217–235. doi:10.2466/02.24.pms.114.1.217-235. PMID 22582690. S2CID 42872159.
  19. Video footage, see 3:04-7 and 3:32-43
  20. Online video excerpt, see 2:00 to 3:26
  21. BBC Article
  22. Roxanne Khamsi (December 9, 2004). "Electrical brainstorms busted as source of ghosts". Nature. doi:10.1038/news041206-10.
  23. Jack Hitt (Nov 1999). "This Is Your Brain on God". Wired. Vol. 7, no. 11.