ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای انتقال/شاهزاده ایران: ماسه‌های زمان (فیلم)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.



پشنهاد انتقال شاهزاده ایران: ماسه‌های زمان (فیلم) به شاهزاده پارس: ماسه‌های زمان (فیلم) را دارم. دلایل:

  • نام انگلیسی Prince of Persia است. پرشیا انگلیسی کلمه پارس است. مستقل از معنی‌ای که می‌تواند داشته باشد، تناظر یک‌به‌یک بین این دو کلمه وجود دارد. عربی آن هم فارس است که مدیری که از شاهزاده پارس به شاهزاده ایران انتقال داده به شکلی شبیه به مغالطه پهلوان‌پنبه، Persia را با استان فارس مقایسه کرده‌است. ایران خود یک کلمه مستقل و نام یک کشور است که در حال حاضر در انگلیسی و بیشتر زبان‌های با نویسه لاتین Iran شناخته می‌شود.
  • به توجه به محتوای بازی و فیلم مربوطه، به روشنی در میابیم که منظور از پرشیا در این نامگذاری امپراطوری پارس به شکل تاریخی و اسطوره‌ای آن است نه کشور ایران با تعاریف سیاسی‌جغرافیایی معاصر.--Adler ‏۳۱ مهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۰۷ (UTC)[پاسخ]
    • «امپراطوری پارس» در فارسی بی‌ریشه‌است خود واژهٔ امپراطوری هم در اطلاق به ایران بی‌ریشه‌است. معادل بومی‌اش شاهنشاهی‌است. خود شاهنشاهان پارسی‌ (ساسانیان) کشورشان را ایران خواندندی. به معنی دیگر در زبان فارسی ایران سربلند ابرقدرتِ رازآمیزِ اسطوره‌ای ایران خوانده می‌شود ایران «حامی ترورسیم»ِ «جویای بمب اتم» هم ایران نامیده می‌شود. در انگلیسی دو کلمهٔ متفاوت هست در فارسی نیست. در فارسی «پارس» همواره استان فارس یا چیزی در همان حدود است. انتظار می‌رود که یک فارسی‌زبان این را بداند. به‌آفرید ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۴۷ (UTC)[پاسخ]
    • [بعد التحریر] من Persia را با استان فارس مقایسه نکردم. «پارس» را مقایسه کردم. همهٔ سخن این است که «Persia» پارس نیست بلکه ایران است. پیوند تغییر من به‌آفرید ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۴۷ (UTC)[پاسخ]
آهان. پس لابد چون پژو پارس در شیراز تولید می‌شود این نام را برش نهادند! حالا فکر نکنید گیر دادم ها اما این جمله انتظار می‌رود که یک فارسی‌زبان این را بداند جان می‌دهد برای اینکه به عنوان مثال به این مقاله اضافه شود. به هر حال در مورد من به فارسی زبان بودن و فرهیخته‌تر بودن از میانگین، شک نکنید. انتظارتان را اصلاح کنید. --Adler ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۰۱ (UTC)[پاسخ]
ناراحت مشوید. قصد طعنه یا آزار نداشتم. فرهیخته هم مطمئناً هستید بر منکرش لعنت. حسب فرمایشتان انتظارم را با پایین‌آوردنش اصلاح کردم. به‌آفرید ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۳:۲۵ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف دوست عزیز فیلم نگاهی به گذشته ایران دارد و ایران تا پیش از سال ۱۹۳۵ در غرب نامش پرژیا بوده و به درخواست رضا شاه به ایران تغییر کرد. کشورهای غربی بودند به که ایران پرژیا می‌گفتند و ایرانیان همواره ایران به کار می‌بردند.--Arashk ★ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۱۴ (UTC)[پاسخ]
خوب. فیلم هم مسلما ربطی به ۱۹۳۵ به بعد ندارد که بخواهیم نامش را ترجمه کنیم به ورژن ۱۹۳۵ به بعدش. --Adler ‏۳۱ مهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۲۰:۴۸ (UTC)[پاسخ]
بنده عرض کردم نام پرژیا در غرب گفته میشد اما در ایران اینگونه نبوده و همواره ایران گفته میشده و یادتان نرود اینجا ویکی پدیای فارسی است نه انگلیسی --Arashk ★ ‏۱ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۲۹ (UTC)[پاسخ]
پرژیا نام ایران در غرب تا پیش از سال ۱۹۳۵ میلادی بوده‌است. همچنین فیلم به یک محدوده جغرافیایی دلالت دارد نه محدوده زبانی. درضمن سامانه مترجم گوگل هم پرژیا را ایران ترجمه می‌کند. پرژیا Arashk ★ ‏۱ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۳۴ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف--با این گفته شما که منظور از Persia شکل تاریخی و اسطوره‌ای آن است موافقم. اگر قرار بود مقاله انگلیسی باشد، باید از Persia استفاده می‌شد زیرا برای انگلیسی زبانان، پرشیا بار معنایی آن امپراتوری را دارد. ولی با توجه به اینکه مقاله فارسیست و ایرانیان نیز هیچگاه امپراتوریهای پیشین خود را پارس ننامیدند، پس persia در اینجا مفهوم همان ایران را میدهد. ترجه به شاهزاده پارس، به نوعی ترجمه تحت الفظیست.--آرش:) ۱۰ خرداد ۱۳۸۹ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۲۲:۳۱ (UTC)[پاسخ]
اسامی خاص را که نباید ترجمه کرد. مثلا فیلم پرسپولیس ساتراپی را دیدید در جایی پارسه بنامند؟! حتی من با پرینس آو پرشیا هم موافقم.--Adler ‏۳۱ مهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۲۲:۵۱ (UTC)[پاسخ]
در کتاب پرسپولیس هیچ اشاره‌ای به پارسه نشده‌است. اگر موضوع داستانی پیرامون تخت جمشید بود آن هم باید تغییر می‌کرد.Arashk ★ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۲۱ (UTC)[پاسخ]
اگر قرار شد به عنوان اسم خاص ترجمه اش نکرد، پرنس آو پرشیا ولی اگر قرار بر ترجمه شد، همان استدلال بالایی رو دارم.--آرش:) ۱۰ خرداد ۱۳۸۹ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۰۴ (UTC)[پاسخ]
  • موافق اصولا پارس یا پرشیا به دوران greater ایران گفته می‌شود و به نوعی former country(نه به معنی این که این کشور از بین رفته باشد به معنی این که سلسله‌اش پایان یافته‌است) است و نام بردنش اینگونه درست‌تر می‌باشد:)امیرΣυζήτηση ‏۱ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۷:۵۵ (UTC)[پاسخ]
آیا مرزهای جغرافیای ایران در زمان رضا شاه با الان فرق میکرد؟ چون در ابتدای حکومت پهلوی نام ایران در غرب پرژیا بود است. اندکی مطالعه بفرمایید.--Arashk ★ ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۱۹ (UTC)[پاسخ]
دقیقا درست میفرمایید ولی این قصه در زبان انگلیسی مصداق دارد نه در فارسی. قرار نیست که ما برای مسائل فرهنگی خود، از انگلیسی زبانان الگو برداری کنیم.--آرش:) ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ ‏۱ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)[پاسخ]
مسائل فرهنگی خود؟ فیلم در ایران ساخته شده یا کارگردانش ایرانی است؟ بازیگری ایرانی دارد؟ فیلم یک فیلم اینترنشنال است و باید با معیارهای جهانی با آن برخورد کرد نه آن‌که بومی سازی‌اش کنیم! --Adler ‏۱ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۴۶ (UTC)[پاسخ]
بله این فیلم یکی از مسائل فرهنگی خودمان است. نگاه کنید شخصیت‌هایش نام فارسی دارند و از افراد ایران باستان اقتباس شده‌اند. Arashk ★ ‏۱ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۳۶ (UTC)[پاسخ]
(تعارض)برای اینکه منظورم را بهتر متوجه شوید یک مثال می‌زنم. ممکن است بحثهای زیادی سر این موضوع شده باشد که ماه‌های میلادی را با تلفظ فرانسوی بنویسیم با انگلیسی مثلا بنویسیم جون یا ژوئن. از آنجا این این نامها هیچ پیشینه‌ای در زبان ما ندارند، به توافق نخبگان بستگی دارد ولی از آنجا که امپراتوریهای ایرانی دارای موضوعی داخلی برای ایرانیان است و از اروپاییها نشنیدندش(مانند ماه‌های میلادی) و ایرانیان هیچگاه به امپراتورهای خود پارس نمیگفتند، لزومی نمیدارد ترجمه تحت الفظی کنیم. بطور مثال اگر اسپانیایی‌ها بخواهند این صفحه را ویکی خود بسازند، نباید از واژه ایران استفاده کنند زیرا در زبان آنها، واژه ایران مربوط به جغرافیای سیاسیست که در قرن 20 تشکیل شده. آنها باید از پرشیا یا تلفظ اسپانیایی آن استفاده کنند. ولی از آنجا که این صفحه در ویکیفاست و ایرانیان هیچگاه نام امپراتوریهای خود را پارس ننامیدند، دیگر لزومی ندارد از نام پارس استفاده کرد زیرا برای ما پرشیا همان مفهوم ایران را میدهد. البته هنوز من میگویم اگر به عنوان یک اسم خاص دیده شود، پرنس آو پرشیا میشود.--آرش:) ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ ‏۱ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۷:۳۹ (UTC)[پاسخ]
شما مطمئنید که در زمان‌های قدیم به ایران پارس نمی‌گفتند؟یک تحقیق بفرمایید:)امیرΣυζήτηση ‏۱ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۰۵ (UTC)[پاسخ]
بله مطمئنم برای نمونه هم می‌توانید به اوستا مراجعه کنید. تنها در دوره سلوکی واژه ایران اندکی از میان رفت اما پس از ظهور اشکانیان دوباره به دهان ملت بازگشت. Arashk ★ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۲۱ (UTC)[پاسخ]
به امیر:بله مطمئنم. در این باره میتوانیدکتاب ایران‌نامک اثر امان‌الله قرشی را بخوانید.--آرش:) ۱۲ خرداد ۱۳۸۹ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۵۹ (UTC)[پاسخ]
  • موافق: درود. من در این مورد بخصوص با جناب به‌آفرید هم‌عقیده نیستم. نظر شخصی من این است که همان «شاهزاده پارس» باشد. چراکه منظور از داستانسرایانِ این فرنچایز (به قول معروف) بازگو کردن یک قصه تخیلی اساطیری است، نه بازگو کردن داستانی از ایرانِ تاریخی. بکار بردن «ایران» چیزها را قاطی پاتی می‌کند: یعنی افغانستان و تاجیکستان و اِستان‌های دیگر مگر جزو Persian Empire نبودند؟ ایران امروزی فقط یکی از وارثین آن سرزمین بزرگ و زیبا و افسانه‌ایست. مگر نه اینکه حافظ میگوید اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را\به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را؟ این تنوع جغرافیایی از آنِ چیست؟ دهخدا هم با اینکه فارس و پارس را یکی دانسته، اما در ادامه‌اش هم نوشته: «این کلمه (یعنی پارس) بر تمام مملکت ایران اطلاق شده‌است».--زرشک ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۱:۰۵ (UTC)[پاسخ]
  • گزینه سوم: لیکن چون می‌دانم که از نظر آرا در این مسئله احتمالا یک توزیع ۵۰/۵۰ خواهیم داشت، پیشنهاد من این است که اصلا این عنوان را ترجمه نکنیم و همان پرینس آو پرشیا نگهش داریم. اینطوری هم اصالت عنوان را حفظ کردیم، هم انتخاب پارسه یا ایران را از دوش خود برداشته‌ایم.--زرشک ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۱:۰۵ (UTC)[پاسخ]
نکته اول دوست عزیز ایران قدیم هم شامل افغانستان و تاجیکستان هم میشد. نکته دوم واژه persian empire تنها به قلمروی تحت کنترل هخامنشیان و ساسانیان اطلاق میشد و همواره به کل ایران گفته نمی‌شده همچنین اگر هم اطلاق شده باشد در داخل ایران نبوده و فقط در غرب بوده. و از معنیش هم مشخص است یعنی امپراطوری پارس یعنی حکومتی که پارس‌ها بر آن حاکمند. نکته سوم: جواب بعدیتان را می‌توانید از مقاله ایران زمین دریافت کنید.Arashk ★ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۲۸ (UTC)[پاسخ]
متوجهم. قسمت اعظم مقاله انگلیسی ایران‌زمینی را که اشاره کردید را من نوشتم.--زرشک ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۴۶ (UTC)[پاسخ]

به زرشک: حق با شماست افغانستان و تاجیکستان و بخشی از ازبکستان امروزی جز Persian Empire بوده‌اند ولی نکته اینجاست که این اصطلاح هماره توسط اروپاییان به این امپراتوری اطلاق می‌شده نه خود ایرانیان. حال چه لزومی دارد ما از اصطلاح اروپاییان برای ترجمه گرته بردای کنیم. دوستانی که مانند بسیاری از هموطنان خود(مثل من) دلبسته به ایران بزرگ فرهنگی هستید، زیاد روی واژه پارس مانور ندهید زیرا در بهترین حالت، پارس اشاره به مناطق غربی ایران بزرگ دارد به طوری که بسیار از نخبگان افغانستانی و تاجیک، ادعا دارند که نام کشور کنونی ایران (کشور خودمون) باید به پارس تبدیل و نام ایران باید برای افغانستان یا تاجیکستان استفاده شود. تا حدودی هم درست می‌گویند. زیرا واژه ایران بجز در زمان معاصر، هیچگاه به غرب ایران فرهنگی به تنهایی اطلاق نشده‌است.--آرش:) ۱۲ خرداد ۱۳۸۹ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۷:۰۷ (UTC)[پاسخ]

کلمه پارس میان غربیان رایج است، اما ریشه‌اش از غرب نیست. ص۲۸ واژه‌نامه اسامی ایران کهن را ببینید. فهرست ۱۰-۱۵ تا پژوهش از اتیمولوژی نام پارس آورده شده‌است. همه‌شان ریشه در همین فرهنگ‌های دور و اطراف دارند. لیکن منظور من اصلا چیز دیگری بود. پرینس آو پرشیا یک اثر تخیلیست. ولی ما داریم اینجا سعی می‌کنیم آن را در قالب تاریخی فرو بریم. ترجمه اسامی خاص مثل این اصلا از اولش اشتباه بود.--زرشک ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۴۶ (UTC)[پاسخ]
به زرشک: بنده هرگز نگفتم پارس نامی با ریشه غربیست. بنده گفتم که پارس در زبان فارسی (یا بقول به‌آفرید) و پهلوی، هرگز برای امپراتوریهای ایرانی استعمال نشده‌است و این غربیها بودند که واژه داخلی پارس را برای نامیدن کل امپراتوری استفاده کردند. از آنجا که مقاله فارسیست، همان قاعده کاربرد پارس در زبان فارسی باید رعایت شود. در زبان فارسی، پارس منطقه‌ای تقریبا معادل استان فارس کنونی تا سواحل خلیج فارس است(حالا کمی بالاتر یا پایین تر). بحث اسامی خاص که مورد دیگریست که اگر اجماع بر آن باشد همان پرنس آو پرشیا.--آرش:) ۱۲ خرداد ۱۳۸۹ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۲:۰۷ (UTC)[پاسخ]
ضمن موافقت با بسیاری از سخنان متینتان: به عنوان جملهٔ معترضه بگویم که آنچه پیرامون ایران غربی و امثال آن گفتید نادرست است. ایران یا ایران‌شهر به معنی مجموع خراسان و پارس و کرمان و عراق عجم، آذربایجان و خوزستان و طبرستان (و با توجه به زمان ساسانی با احتساب عراق عرب که دل ایران‌شهر خوانده شدی) بوده‌است. ایران کنونی شامل همهٔ انیها جز کمتر از نیمی خراسان و عراق عرب و احیاناً اران است. ساکنان ایران در هر جای ایران همواره خود را ایرانی خوانده‌است. برای همین نظامی گنجوی ممدوح خود را شاه ایران می‌خواند. بخش‌های بزرگی از افغانستان و تاجیکستان کنونی هم هرگز جزو ایران به معنی خاص کلمه نبوده‌اند. البته تحت نفوذ فرهنگی ایران بوده باشند. کابل و حوالی معمولاً مملکتی مستقل بوده‌است در شاهنامه هم کابلستان مملکتی مستقل جدا از ایران است که پادشاهی جداگانه (مهراب) می‌دارد که از نسل ضحاک است. حتی در کتاب‌های پهلوی کابل بخشی از هند است. از همین روی بهرام ورجاوند که منجی در دین زرتشتی‌است و از کابل علیه تازیان به پا می‌خیزد (یعنی خواهد خواست) و بنیادشان بر می‌اندازد. اهل هندوستان خوانده می‌شود. همچنان است وضعیت غزنین و قندهار. پس شرق و جنوب شرق افغانستان (بخش‌های پشتونشین افغانستان) کمتر بخشی از ایران بوده‌است. و بعضاً جزو حوزهٔ فرهنگی هند به حساب آمده‌است. در مورد تاجیکستان و حومه: در برداشتی حداقلی: آن سوی جیحون خارج ایران بوده‌است البته به دلیل نفوذ فرهنگ ایرانی ماورالنهریان هم بعضاً خود را ایرانی به حساب آورده‌اند. لیکن مثلاً در شاهنامه غالباً مرز ایران و توران رود جیجون است یعنی آن سوی جیحون ترکستان است. (در مقدمهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری هم که کهن‌ترین نمونهٔ نثر فارسی دری‌است ایران‌شهر را از جیحون تا نیل دانسته‌است). پس تاجیکستان امروزی هم کمتر جزو ایران به معنی خاص (و نه عام به معنی ایران‌تباران که شامل سغدیان و تخاریان و دیگران هم می‌شود) بوده‌است. حتی اگر شهرهای سمرقند و بخارا را بخشی از ایران به شمار آوریم از یاد نباید برد که اینها امروز بخشی از ازبکستان‌اند. دورترین شهر بزرگی که همواره جزو لاینفک خراسان و لذا ایران به حساب می‌آمده‌است بلخ است. بسیاری از مرزداران بزرگ در بلخی زیستندی. بلخ به صورت یک شاخ یا یک دماغه در شرق نفوذ کرده بود یعنی شرق و شمال شرقی و شمال و جنوب شرقی‌اش خارج ایران خاص بوده‌است. از همین روی است که ترکان یا تورانیان یا خیونان یا هرچه ساکنان آن‌سوتر را می‌خواهید خواندن به اول حمله به بلخ رسیدندی و کشتار کردندی. چنان که عثمانیان که هر گاه اراده کردندی به تبریز رسیدندی. از نظر خود ایرانیان قدیم، ایران کشوری بوده‌است که از غرب با روم (شامل آسیای صغیر) و از شرق با هندوستان (شامل پاکستان و بخش‌های جنوب شرقی افغانستان) و از شمال شرق با ترکستان همسایه بوده‌است. این مطلب دیگر اظهر من الشمس است. از شاهنامه گرفته تا کتاب‌های جغرافیای دورهٔ اسلامی تا کتاب‌های پهلوی چه اساطیری و چه علمی (نظیر شهرستان‌های ایران‌شهر) پایتخت معنوی ایران همواره «پارس» بوده‌است. از اهمین روی است که در شاهنامه پایتخت پادشاهان کیانی همچنان [اصطخر] پارس است با (اینکه اساطیر آنها مربوط به مناطق شرقی‌تر ایران است) وز همین روی است که حتی در متن‌های عربی دورهٔ اسلامی گاه فارس در اشاره به کل ایران به کار می‌رود. برای همین ابوریحان بیرونی خوارزمیان را شاخه‌ای از درخت پارسیان خوانده‌است. همین اهمیت معنوی فارس بوده‌است که ابن بلخی را می‌انگیزد که کتاب فارس‌نامه را بنویسد. از پارس که بگذریم عراق عرب خصوصاً مناطق شرقی رود فرات را «دلِ ایران‌شهر» خوانده‌اند. چه، هشتصد سال پایتخت ایران در آنجا بوده‌است. بگذریم منظور این بود که حرف بعضی از این به‌اصطلاح نخبگان تاجیکستان یا افغانستان بنیادش بر باد است. جز اهداف سیاسی هدفی را دنبال نمی‌کنند. شما حرف‌های ایشان را تکرار مکنید. :-) به‌آفرید ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف چنان که پیش‌تر گفته‌اند. Persia همان ایران است. همانطور که در در تداول عامهٔ فارسی‌زبان انگلیس همان بریتانیاست. در نزد فارسی‌زبانان ایران، ایران همواره ایران بوده‌است. و هیچ دلیلی نمی‌دارد که هنگام ترجمهٔ مطلبی به فارسی خود را درگیر مشکلات زبان‌های دیگر کنیم. اگر برعکس بودی شاید مشکل پیش آمدی. یعنی آیا در انگلیسی باید گفت اردشیر پادشاه Persia یا پادشاه Iran. ولی در فارسی ایران همیشه ایران بوده‌است. حالا اگر خیلی غصه‌مندیم که وقتی ایران بگوییم تاجیکستان و افغانستان و فلان‌جا به حساب نمی‌آید می‌توانیم ایران‌شهر بگوییم. به هر حال کاربرد «پارس» غلط فاحش است. از زمان اشکانیان به این طرف هم هرگز هیچ ایرانی‌ای امپراطور پارس نگفته‌است. ساسانیانِ پارسی خود را پادشاه ایران و انیران می‌خواندند. کمال نگون‌بختی یک ملت است که نام خود را در زبان خود بر اساس آنچه بیگانگان می‌خوانندش تغییر دهد! در زبان فارسی پارس یعنی منطقهٔ جغرافیایی‌ای تقریباً معادل استان فارس. هرگونه استفادهٔ دیگر از کلمهٔ پارس بدعت است. و هر که می‌گوید «نه» یک کتاب (مسلماً غیر معاصر) ترجیحاً در جغرافیا یا تاریخ به زبان فارسی یا حتی پهلوی نشان دهد که کلمهٔ پارس را در معنای دیگری به کار برده باشد. به‌آفرید ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)[پاسخ]
یعنی با عنوان پرینس آو پرشیا هم موافق نیستید؟ گزینهٔ مشکل گشاییست بنظرم. حال اگر حتما اصرار بر ترجمه این عنوان است، باز شاهزاده ایران‌شهر بهتر است.--زرشک ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۵۸ (UTC)[پاسخ]
آخر نام فیلم‌ها و بازی‌ها را ترجمه می‌کنند. «ایران‌شهر» حسنش این است که تداعی‌کنندهٔ گذشتهٔ پرشکوه از دست رفته‌است. با این حال من شخصاً ایران را می‌پسندم. چرا که Persia یعنی ایران. با این حال اگر سنبهٔ مخالفان «ایران» پرزور باشد (تعدادشان زیاد باشد) تا ایران‌شهر کوتاه می‌آیم. (مسلماً نظر من تنها یک نظر است.) :-) به‌آفرید ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۲:۱۸ (UTC)[پاسخ]
بها جان، ما قبولت داریم :-). در اینکه ایران همان Persia است فکر کنم برهیچ کسی پوشیده نیست. موضوع اینست که بکار بردن ایران در این عنوان کمی tone را politicize می‌کند، در حالیکه منظور داستان‌سرایان پرینس آو پرشیا بازگو کردن همان اساطیر (بقول شما) گذشتهٔ پرشکوه از دست رفته‌است. اگر ادلر و امیر هم با گزینهٔ ایرانشهر موافق باشند که باز یک compromiseیست و یک پیشرفتی در اجماع حاصل کردیم. تا ببینیم آنها چه میگویند.--زرشک ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۲:۳۰ (UTC)[پاسخ]
فکر نمی‌کنم عنوان شاهزاده ایران، موضوع را آن‌طور که زرشک عزیز گفتند «سیاسی» بکند. «شاهزاده ایران‌شهر» اگر بنویسیم فقط ما خواهیم بود و همه وب‌گاه‌ها و نسخه‌های دوبله‌ای و زیرنویسی دیگر همان شاهزاده ایران نوشته‌اند و خواهند نوشت و مال ما این وسط یک استثنای عجیب می‌شود. از سوی دیگر برابر ایران‌شهر برای Persia غلط است. ایران‌شهر یا ایران‌زمین تقریباً می‌شود Greater Persia، برابر Persia ایران است و بس. من متوجه نمی‌شوم ایران نامیدن ایران در زبان فارسی برای فارسی‌زبانان اشکالش کجاست!.--ماني ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۲:۳۹ (UTC)[پاسخ]
یک نمونه برای روشن‌تر شدن موضوع: فرض کنید دولت مصر شب بخوابد و صبح پا شود و تصمیم بگیرد به تمام کشورهای غربی تلگراف بزند که آقا از این به بعد در زبان‌های خودتان نگویید Egypt و Ägypten و Egipt و ... بل‌که همگی مجبورید مثل خود عرب‌ها بگویید مِصِر وگرنه همه نامه‌هایتان را با پست برمی‌گردانیم (همان کاری که رضاشاه در مورد ایران کرد)، بعد به نظرتان تکلیف نام این بازی رایانه‌ای که تا دیروز در فروشگاه‌های کشورهای عربی رویش نوشته شده «مصر: مقبرة الفرعون» چه می‌شود؟ آیا آن‌ها هم باید در زبان عربی از امروز به دنبال ترجمه دیگری برای این نام بگردند؟ آشکار است که نه.--ماني ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۲:۵۷ (UTC)[پاسخ]
کلاً موافقم. لیکن ایران‌شهر همان ایران است. یعنی کشور ایران. فردوسی هم «شهرِ ایران» گفته‌است. استعمال ایران‌شهر متعلق به زمانی‌است که از ایران (جمع ایر) معنای «ایرانیان» هم مستفاد شدی. به‌آفرید ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۰۵ (UTC)[پاسخ]
خطاب به زرشک عزیز: در اینکه «ایران» بسیار سیاسی‌تر از «پرژیا»ست شکی نیست و کاملاً حق با شماست.. لیکن در زبان انگلیسی. در زبان فارسی کلمهٔ ایران حامل همهٔ میراث ایران است. از کوروش تا احمدی‌نژاد. برای همین هم می‌گویم که ترجمهٔ فارسی به انگلیسی است که دشوار است چون فرمایش‌های شما را مد نظر باید گرفت. ولی نه آن طرفی. چون برای ما ایرانیان یا در معنای کلی‌تر فارسی‌زبانان، ایران [فقط] به معنی احمدی‌نژاد نیست.به‌آفرید ‏۲ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۲۳:۱۴ (UTC)[پاسخ]
به به‌آفرید: به‌آفرید گرامی ابتدا تشکر بابت حسن نیت و تلطیف لحن. با توجه به اینکه رای منو شما یکیست، شاید ادامه بحث بی‌مورد باشد. اما خواستم جوابیه در پاسخ به این نظر شما که فرمودید

آنچه پیرامون ایران غربی و امثال آن گفتید نادرست است. ایران یا ایران‌شهر به معنی مجموع خراسان و پارس و کرمان و عراق عجم، آذربایجان و خوزستان و طبرستان (و با توجه به زمان ساسانی با احتساب عراق عرب که دل ایران‌شهر خوانده شدی) بوده‌است. ایران کنونی شامل همهٔ انیها جز کمتر از نیمی خراسان و عراق عرب و احیاناً اران است. ساکنان ایران در هر جای ایران همواره خود را ایرانی خوانده‌است. برای همین نظامی گنجوی ممدوح خود را شاه ایران می‌خواند.

داشته داده‌باشم. بنده نیز با شما هم نظرم که همه اینها خود را ایرانی می‌خواندند. اما منظور سخن من بیشتر این بود هرگاه در آن واحد، چند حکومت در جای جای ایران بزرگ حکومت می‌کردند، واژه ایران(بشکل درباری و حکومتی نه ایران معنوی) به شرق و حدود پادشاهان خراسان و ماورالنهر متمایل میشده. بطور مثال اشعار زیادی در مدح محمود غزنوی سروده شده که وی را شاهنشاه ایران نامیده‌اند.
شهنشاه ایران و زابلستانز قنوج تا مرز کابلستان
در جای دیگر
به ایران و توران ورا بنده‌اندبه رای و به فرمان او زنده‌اند

اما بنده هیچ شعری در مدح پادشان نیمه غربی ایران ندیده‌ام که آنان را پادشاهان ایران بنامند. (باز هم میگویم هدف کاربرد واژه به شکل درباریست نه هویت مردم). اگر هم وجود داشته باشد(مانند گنجوی و ممدوح خود) بسیار استعمال کمتری نسبت استفاده برای مدح پادشاهان مناطق شرقی داشته‌است. ولی هرگاه ایران یکپارچه گشته، واژه ایران دوباره به کل سرزمین اطلاق شده‌است. :))--دوستدار ابدی آرش:) ۱۳ خرداد ۱۳۸۹ ‏۳ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۰۹ (UTC)[پاسخ]

نه دوست عزیز این طور نیست. سامانیان هرگز خود را پادشاه ایران نخواندند. بلکه لقب رسمیشان ملک خراسان بود. (در مقدمهٔ تاریخ بلعمی هم از نوح با عنوان «ملک خراسان» یاد شده‌است) حتی این را هم به دلایل سیاسی اتخاذ کرده‌اند چه در واقع ملک ماوراءالنهر بوده‌اند. حتی رودکی در مدح امیر صفاری وی را مفخر ایران می‌خواند. همان صفاریانی که سامانیان برانداخند. حتی اگر دقت کنید دشمنی خراسانیان طوس‌زی با سامانیان را در مقدمهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری می‌بینید. آنجا که از کنارنگیان می‌گوید. جالب این است که فردوسی هم در یک جا در دریغ خوردن بر امیرک منصور که به دست سامانیان ربوده شد و در بخارا به زندان افتاده بود از دشمنان امیرک منصور با عنوان «نهنگان مردم‌کشان» یاد می‌کند. و اما محمود: وی داعیهٔ حکومت بر کل ایران را داشت. وز همین روی به غرب نظر داشت. و ری را هم تصرف کرد. کلاً هم مبارزه با خلافت عربی از شرق ایران که از مرکز خلافت دورتر بود آغاز شد و احساسات ایرانیگری در شرق قوی‌تر بود (آمیختگی زبانشان هم با عربی کمی‌تر بود) و اشاره به ایران هم در آثار شرق‌نشینان مملکت بیشتر بوده‌است. با این حال هر جا احساسات ملی بوده‌است اشاره به ایران هم بوده‌است در هر کجای ایران که می‌خواهد باشد. شما در مدایح خاقانی شروانی هم «پادشاه ایران» می‌بینید. اسدی طوسی هم که ساکن آذربایجان بود ممدوحش را پادشاه ایران می‌خواند. فخرالدین اسعد گرگانی (عده‌ای می‌گویند گَرَکانی) اصفهان‌زی هم همینطور. به هر حال بحث این نیست که بیشترین تعداد پادشاهانی که تحت عنوان شاه ایران مدح شده‌اند از کجا خاسته‌اند. بلکه بحث یک بحث جغرافیایی‌است و آن این است که این که در کتاب‌های جغراقیایی گفته می‌شود «ایران» منظور کدام ناحیت در عالم است و پاسخ این است که در تمام کتاب‌های جغرافیایی و تاریخی و حماسی دورهٔ اسلامی حدود ایران کمابیش مشخص است: از فرات تا جیحون. شامل ولایات (بزرگ‌ترها را می‌گویم و نه همه برای فهرست کامل به نزهةالقلوب رجوع شود) خراسان عراق عجم کرمان فارس خوزستان و آذربایجان بوده‌است. تاجیکستان کنونی کنونی و نیمی از افغانستان جزو ایران به حساب نیامده‌اند. من فقط یک استثنا بر این می‌شناسم آن هم به گفتهٔ همهٔ محققان اشتباه است (از جمله ملک‌الشعرای بهار که متن را تصحیح کرده‌است) و خلاف نص همهٔ متون دیگر است و احتمالاً اشتباه کاتب است. عین متن را به خاطر نمی‌آورم ولی در نسخهٔ منحصربفرد تاریخ سیستان آمده‌است (نقل به مضمون) که شرق عجم را خراسان و غربش را ایران(!) می‌خوانند. (که گرچه اشتباه است ولی خلاف سخن شماست) ]. این جمله را حیفم آمد ننویسم. گرچه پیشتر گفته‌ام. ولی دوست می‌دارم که روده‌درازی‌ام با این کلام موجز خاتمه یابد که نزد ایرانیان ز ساسانیان تا هر زمان که دلتان می‌خواهد همواره ایدون بوده‌است که «ایران معنوی از جیحون تا فرات است و پایتخت معنوی‌اش در پارس است». حتی اگر هزار پاره شده باشد و ملوک‌الطوائفی بیداد کند. «ایرانشهر خوشبوی آبادان» (این تعبیر بندهش است) همان است که یاد شد. و برای این ادعا دهها بلکه صدها مدرک می‌توان آورد. (این مقاله در همین راستاست) به‌آفرید ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۱۵ (UTC)[پاسخ]
  • موافقمن که مشکلی در استفاده از عنوان شاهزاده پارس به جای شاهزاده ایرانی نمی‌بینم. اگر هم می‌دیدم با رویت نوشته پشت اسکناس پنج هزار تومانی تردیدم برطرف می‌شد.--Nathanieltalk ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)[پاسخ]
آنچه در پشت اسکناس 5000 تومانی نوشته شده، سخنیست منتصب به پیامبر اسلام (به زبان عربی) که در هنگام برگردان، با افتادن در تله ترجمه تحت الفظی این چنین به این شبهات دامن زدند. تمام بحث ما هم همین است که کلمات فُرس در عربی و پرشیا در انگلیسی و..... معادل ایران در برگردان به فارسیست نه پارس.--آرش:) ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۳۲ (UTC)[پاسخ]
تله ترجمه!Nathanieltalk ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)[پاسخ]
منظورم ترجمه تحت اللفظی و کلمه به کلمه‌است. در مقابلش ترجمه مفهومیست.--آرش:) ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC)[پاسخ]
من که رایم را با دلیلی به پشتوانه ده‌ها تن شمش طلا مزین کردم چون به طور کلی فقط به منابع معتبر(!) استناد می‌کنم. منتها خدمت شما عرض شود که اسم را می‌توان هنگام ترجمه بدون توجه به مفهوم ترجمه کرد. یعنی اینکه ترجمه کلمه به کلمه و ترجمه مفهومی درباره اسم موضوعیتی ندارد.Nathanieltalk ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC)[پاسخ]
خیر ناتانائیل گرامی یا عبارتی را به عنوان اسم خاص در نظر میگرند و اصلا ترجمه‌اش نمیکنند (مثلا پرنس آو پرشیا)، یا مفهومی ترجمه‌اش می‌کنند.--آرش:) ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۲:۱۶ (UTC)[پاسخ]
اینجا ما فقط اسم خاص را در نظر گرفتیم دیگر؛ بحث را چرا بیخودی وارد اسم عام و میز و صندلی و اینها می‌کنید؟ خدای نکرده از بیکاری که نیست؟ اسم بدون توجه به معنای جمله یا کلمات ترجمه می‌شود؛ حالا شما بگو خیر. خاطرم هست که موقعی که آن اسکناس چاپ شد هموطنان آذری ناراضی شدند و از همین حرفهایی که شما بالاتر فرمودید را گفتند تا ثابت کنند منظور پیامبر اسلام همه اقوام ایرانی بوده‌است نه فقط فارس‌ها. هزار تا جواب به اینها داده شد ولی صرفا به کمک مرور زمان آخرش قضیه صرفا فراموش شد و مساله بایگانی شد. وگرنه کسی با جواب و سند و مدرک و کتیبه و اسکناس قانع نمی‌شود گویا. خود داریوش هخامنشی در کتیبه گفته من پادشاه پارس هستم، شما از صائب تبریزی می‌خواهید شعر پیدا کنید که ثابت کنید که داریوش هخامنشی اسم مملکت را در کتیبه بیستون اشتباه ترجمه (!) کرده؟Nathanieltalk ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۱۰ (UTC)[پاسخ]

دوست عزیزم ناتانائیل، پیشنهاد میکنم بحث را از بالا با دقت بخوانید. جایی به‌آفرید اشاره کرده که پادشاهان حاکم بر ایران پس از اشکانیان، هیچگاه خود را پارس نخواندند. دلیل مخالفت بنده نیز این است که فردا، عده‌ای فرصت طلب عبارت پارس را در جهت تهیج عده‌ای استفاده نکنند(مانند همان جریان پول و آذریهایی که خودتان اشاره کردید).--آرش:) ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۴۱ (UTC)[پاسخ]

اینجا یک دانشنامه است؛ اگر شما نگرانی‌هایی دارید برای خودتان البته قابل توجه‌است ولی دلیل موجهی برای مخالفت که نمی‌شود. من که تلاش خودم را کردم! هرکسی در نهایت نان همین فکرهای خودش را می‌خورد. (فقط در عجبم که دوستان چرا خلیج فارس را خلیج ایرانی ترجمه نمی‌کنند.)Nathanieltalk ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۳۰ (UTC)[پاسخ]
البته داستان عربی با انگلیسی متفاوت است. فرس در عربی هم به معنی پارس و هم به معنی ایران است. داریوش هم در بیستون منظورش از پادشاه پارس، پادشاه استان فارس و کرمان کنونی بوده.--همان ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۳۳ (UTC)[پاسخ]
Persian Gulf اگر در آمریکای شمالی بود، خلیج ایرانی ترجمه می‌شد.--همان ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)[پاسخ]
در بیستون هرجا داریوش گفته پارس منظورش کل کشور و متصرفاتش بوده؛ یعنی از 32 کشور دیگر هم نام برده که تحت اشغال پارس بوده‌اند. همانطور که اگر قوای تهران، سمنان را اشغال کند به نوعی به سمنان هم می‌گویند تهران. این اطلاعات هنگام بازی زو اهمیت کلیدی پیدا می‌کند؛ دوستان در زمینه تفکر در اینرابطه غفلت نفرمایند. در رابطه با خلیج فارس هم عجالتا در همان اسکناس 5000 تومانی برای دوستان خارجی منبع سازی صورت گرفته که جایی کسی کم نیاورد و تعجب بنده در بالا در رابطه با این موضوع خوشبختانه مزاح بود!Nathanieltalk ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۴۳ (UTC)[پاسخ]

متن کتیبه بیستون:

(تعارض با ناتانائیل)به ناتانائیل: چندین کیلو بایت از هاست مبارک بنیاد مدیا ویکی صرف بیان دلایل در این صفحه شده است. قیاستان با خلیج فارس قیاس معالفارغ است. زیرا خلیج فارس را ابتدا ما نامیدم سپس آنها به زبان خودشان ترجمه کردند. اگر خلیج فارسی وجود نداشت و آمریکاییها در ابتدا فیلمی به نام persian gulf میساختند، آن وقت میشد خلیج ایرانی ترجمه اش کرد. در ضمن آن persian است و این یکی پرشیا.--آرش:) ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۴۸ (UTC)[پاسخ]

بند ۱ – من داریوش ، شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه در پارس ، شاه کشورها ، پسر ویشتاسب ، نوه ارشام هخامنشی .

بند ۶ – داریوش شاه گوید : این [ است ] که از آن من شدند به خواست اهورا مزدا من شاه آنها بودم . پارس ، عیلام ، بابل ، آشور ، عرب ، مودرای ( مصر ) ، اهل دریا ( فینیقیها ) ، سارد ( لیدی ) ، یونان ( یونانی های ساکن آسیای صغیر ) ، ماد ، ارمنستان ، کپدوکیه ، پرثو ، زرنگ ( سیستان ) ، هرئی و( هرات ) ، باختر ( بلخ ) ،سغد ، گندار ( دره کابل ) سک ( طوایف بین دریاچه آرال و دریای مازندران ) ، ثت گوش ( دره رود هیرمند ) ، رخج ( قندهار ) ، مک ( مکران و عمان ) جمعاً ۳۲ کشور .

استدلال شما هم که نقض حرف خودتان است. اگر تهران سمنان را اشغال کند سمنان که تهران نمی‌شود! بلکه به‌طور مجازی به آن می‌گویند تهران. البته این هم فقط مال زمان هخامنشیان بوده [حتی در آن زمان هم این تمایز را قائل می‌شدند] الآن ۲۵۰۰ سال از آن زمان گذشته و در سده‌های اخیر من نشنیده‌ام کسی بگوید من اهل پارس هستم. یا بگوید خراسان در کشور پارس است.--همان ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۵۴ (UTC)[پاسخ]

کسی رفته است نشریات تخصصی فیلم در ایران را بررسی کند که آنها از چه نامی استفاده کرده اند ؟ یکی (نه البته تنها) از مهمترین معیارهای مهم برای نامگذاری، نام رایج در منابع معتبر است.♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۵۲ (UTC)[پاسخ]
به مدرس. در روزنامه کارون (که البته نشریه تخصصی فیلم نیست!!)، شاهزاده ایرانی ترجمه شده بود.--آرش:) ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۰۲ (UTC)[پاسخ]
خطاب به بهزاد مدرس: مجله وزین و سینمایی فیلم [۱] درج کرده شاهزاده پارس: شن های زمان. درج شده در ماهنامه شماره 405، بهمن 1388 (سال بیست و هشتم)؛ صفحه 36.--Nathanieltalk ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۲۷ (UTC)[پاسخ]
ضمن اینکه به درستی نوشته شن های و نه ماسه های زمان. اگر البته لازم نیست ثابت کنم که sand شن و ساعت شنی مورد اشاره است چون ساعت شنی با شن کار می کند و اینها ...Nathanieltalk ‏۴ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۳۴ (UTC)[پاسخ]
جملهٔ معترضه: Sand شن نیست. بلکه ماسه‌است. Gravel است که شن است. شما که عمران خوانده‌اید (یا می‌خوانید) می‌دانید که بتون شن و ماسه و سیمان و آب است. ماسه یا sand دانه‌هایش ریزتر است و شن درشت‌تر. به‌آفرید ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۵:۴۶ (UTC)[پاسخ]
آنجا شن، سنگ های رودخانه ای پولکی را هم در بر می گیرد و سیستم و استاندارد و نامگذاری اش فرق دارد با این شنی که در ساعت شنی می ریزند و شهرتی معادل کفر ابلیس داشت!Nathanieltalk ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۲۲ (UTC)[پاسخ]

خلاصه اینکه اگر اسم را شاهزاده ایرانی بگذاریم، confusionهای زیادی خواهیم داشت. مثلا این سوال پیش میآید که چرا سپاه «ایران» به قزوین و الموت حمله کرده. (لابد شهر الموت و مردمش ایرانی نبودند با این حساب‌های شما). چون در فیلم، خاندان الموت، persianها را خارجی (یعنی از اصل و نصب غیر خودی) می‌پندارند و خطاب می‌کنند. خود دانید. ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۳:۳۷ (UTC)

قرار نیست این فیلم بیانگر دغدغه‌های عده‌ای از ایرانیان در برهه‌ای از تاریخ باشد. فضای داستان در بهترین حالت «خسن و خسین سه دختران معاویه‌است». ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۰۰ (UTC)
از اهل فن سوالی دارم! آیا در زمان هخامنشیان و اشکانیان هر دوره جداگانه به سرزمین ایران، ایران می‌گفتند یا پارس؟ اگر جواب سوال پیدا شود فکر کنم این داستان نامگذاری پایان پیداکند.--کامیار ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۴:۲۲ (UTC)[پاسخ]
هیچکدام. در آن زمان در کتیبه‌هایی که آن شاهان می‌نوشتند «پارس» تنها یکی از ۳۰ ساتراپی بود. واژهٔ ایران هم از زمان ساسانیان رایج شد. البته این فیلم هم به هخامنشیان ربطی ندارد. Alefbe ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۴:۵۴ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف نام پارس در اینجا به هیچ وجه جایز نیست (پارس در فارسی معادل Persis انگلیسی است و نه Persia). اینکه در فلان مجلهٔ سینمایی هم فلان مترجم بی‌سواد چه نوشته‌است مهم نیست (معمولاً سواد آن روزنامه‌نگاران یا مترجمان وبسایت‌هایی مانند ایسنا از حد میانگین سواد کاربران ویکیپدیا هم کمتر است). آن ترجمه‌ها تنها وقتی مهم می‌شد که در اکران عمومی نسخهٔ فارسی آن یا در توزیع عمومی نسخهٔ فارسی به کار رود. کلمهٔ «فارس» تنها در ترجمهٔ عنوان این فیلم به عربی می‌تواند موجه باشد (حتی در ترجمه به اردو یا ترکی هم باید «ایران» استفاده شود). «ایرانشهر» هم به نظر من در اینجا مناسب نیست چون ایران ساسانی را تداعی می‌کند (درحالیکه فیلم اشاراتی به قرن ششم هجری دارد). بهتر است یا «شهزادهٔ ایران» باشد یا «پرینس‌ آو پرشیا». البته اینجور نام‌ها را معمولاً ترجمه می‌کنند، اما حالا برای این فیلم درِپیت خیلی مهم نیست. «شهزادهٔ ایران: شن‌های زمان» به نظر من عنوان بهتری است. Alefbe ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۴:۵۴ (UTC)[پاسخ]
کسی هم نگفت اشاره به هخامنشیان دارد. بالاخره در آن زمان به آن کشور پهناور چیزی می‌گفتند (قبل از ساسانیان). نمی‌گفتند کشوری گنده با 32 تا ساتراپی! دعوا اینجا بر سر پارس و ایران هست و آنوقت شما شاهزاده را شهزاده کردید؟؟؟--کامیار ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۵:۲۹ (UTC)[پاسخ]
سؤالتان موجه است. لیک جایش از نظر من اینجا نیست. پاسختان را اینجا خواهید یافت. به‌آفرید ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۵:۵۲ (UTC)[پاسخ]
البته آنجا هم پاسخی نیافتم. اگر جواب این پرسش را بدرستی بدهید آنوقت دلیل ذکر این سوال را در اینجا برایتان روشن خواهم‌کرد. اما چون بحث به درازا می‌کشد تنها به این بسنده می‌کنم که چون داستان این فیلم افسانه‌ای-تخیلی-حماسی-من‌درآوردی ظاهراً جایی در پهنای ایران باستان می‌تواند قرار بگیرد باید ترجمه را متناسب با زمان رخ‌دادن ماجرا انجام دهیم. یعنی اگر در زمان آورده‌شده در فیلم در حقیقت ایران را پارس می‌گفتند در اینجا هم پارس بنامیم و اگر ایران را همین ایران می‌گفتند نام را ایران نهیم و الخ. مثالی ساده می‌زنم: مثلاً اگر بر فرض نام بندری شاه بوده‌باشد و بعد آنرا به امام تغییر دهند و اگر فیلمی ساخته شود که زمانش به زمانی برمی‌گردد که نام این بندر شاه بوده است نمی‌توان در نام فیلم از اسم امام استفاده کرد. مثلاً زندگی علی نامی را در این بندر نشان دهیم که مربوط به زمان قدیم است پس باید اسم فیلم علی در بندر شاه باشد و نه علی در بندر امام! زیرا در زمان علی بندر امامی نبوده‌است. این تحلیل من و نظر من است البته!--کامیار ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۱۴ (UTC)[پاسخ]
بحث دربارهٔ دورهٔ هخامنشی در اینجا کاملاً بیربط است (چون هیچ ربطی به داستان این فیلم ندارد). تنها اشارات تاریخی این فیلم دربارهٔ قلعهٔ الموت و پیروان حسن صباح و جانشینان او است و آن هم به دوران سلجوقی تا ایلخانی مربوط است. در دورهٔ ایلخانان مغول هم در متون متعدد فارسی از واژهٔ «ایران» برای اشاره به قلمرو ایلخانان استفاده شده است (وزیرشان هم از این لفظ در آن معنی استفاده کرده است). Alefbe ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۳۴ (UTC)[پاسخ]
اولاً بی‌ربط نیست. در ضمن این داستانی بیش نیست و تاریخ نیست که توالی زمانی رخدادها را نشان دهد که حال چون حشاشین در آن هستند پس داستان به زمان حسن صباح برمی‌گردد! تا آنجا که حافظه من یاری می‌کند در دوره سلجوقی تا ایلخانی امپراطوری ایران از دشت‌های چین تا مصر و مدیترانه گسترده نبوده‌است!!! این تنها یک داستان است و تاریخ نیست که در حال معادل‌سازی زمانی و کاراکتری آن هستید. تنها زمانی که ایران تا آن حد گسترده بوده‌است به زمان هخامنشیان برمی‌گردد و البته شاید بتوان در دوره‌ای در زمان ساسانیان هم تا حدی مشابهش را یافت. اما مسلماً سلجوقی و یا چیزی شبیه آن نیست.--کامیار ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۶:۴۸ (UTC)[پاسخ]
خیالتان راحت. در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران، ایرانیان ایران را پارس نخوانده‌اند. به‌آفرید ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۵۸ (UTC)[پاسخ]

مخالف--خیلی وقت پیش که اولین سری از مجموعه بازی های شاهزاده ایرانی را بازی می کردم، فکرش را هم نمی کردم که روزی فیلم این بازی را بسازند. به هرحال در بسیاری از نشریات ایرانی و بخصوص تخصصی بازی (اگر به درستی در خاطرم باشد) شاهزاده ایرانی یاد شده است. همچنین اگر در گوگل جستجو کنید، متوجه می شوید که شاهزاده ایرانی 3,680,000 نتیجه و شاهزاده پارس 871,000 نتیجه را در بر دارد و طبق اصول نامگذاری مقالات، سرشناس ترین و پرکاربرد ترین نام را باید انتخاب کرد. از طرف دیگر با نظر مخالفان بخصوص جناب مانی بسیار موافقم. --کمیلبحث‍ ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)[پاسخ]

  • ممتنع به کمیل:هر زمان تعداد نتایج گوگلی "خلیج ایرانی" بر "خلیج فارس" چربید، آنوقت بگوئیم "شاهزاده ایرانی" بر "شاهزاده پارسی" ارجح‌تر است!
به جناب آدلر: شما "Lion of Persia" را چه ترجمه میکنید؟میگوئید شیر ایرانی یا شیر پارسی؟ دیالوگی که در فیلم نیز بکار رفته است. تصور میکنم برگزیدن نام "پرنس آو پرشیا" مناسب‌تر باشد.--  پسر آمل  گفتگو  ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۲۶ (UTC)[پاسخ]
مثالی که زدید نه تنها بی ربط، بلکه کلا اشتباه بود. --کمیلبحث‍ ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)[پاسخ]
حق با شماست. مخاطب را اشتباه نوشتم.--  پسر آمل  گفتگو  ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۴:۰۸ (UTC)[پاسخ]

مخالف من هم ترجمه مفهومی را در اینجا بیشتر از ترجمه لفظی بیشتر می پسندم. شاهزاده یا شهزاده ایرانی عنوانی مناسب است.♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۲۰:۰۶ (UTC)[پاسخ]

  • ممتنع در دلم غوغای هواداری از شاهزاده پارس بود. بحث را که خواندم سرگیجه شدم را دچار! پس هر چه دوستان اجماع کردند. نظر کم آورید ما را شاهزاده پارس محسوب کنید. --جویباری ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)[پاسخ]
    • لطفاً بخش پایین «دعاوی و پاسخ‌ها» را ببینید و بفرمایید که دلیلتان در ترجیحِ اپسیلونی پارس بر ایران چیست. آیا در پایین یافت می‌شود یا نه. اگر بله، لطفاً بگویید کدام یا کدام‌هاست و احیاناً چرا پاسخ‌ها قانعتان نمی‌کند. اگر دلیلتان در پایین یافت می‌نشود لطفاً آن را همینجا ذکر کنید. به‌آفرید ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۳۱ (UTC)[پاسخ]
      حقیقتش سواد و آگاهی لازم و کامل را درباره این بحث ندارم. ولی موارد ۲ و ۳ در «دعاوی و پاسخ‌ها» به گمانم قابل قبول باشد. همانگونه که در پاسخ‌هایش هم با جملات «در زبان انگلیسی چنین است.» و «در انگلیسی شاید» مواجه می‌شویم و هدف ما هم برگردان این نام از انگلیسی به فارسی است. پس باید منظور نظر آنها مورد نظر در ترجمه باشد. --جویباری ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۲۱:۵۴ (UTC)[پاسخ]

دعاوی و پاسخ‌ها

  1. Persia به معنی پارس است.
    • خیر. Persia نام ایران در زبان انگلیسی پیش از سال ۱۹۳۵ است. خط نخست از CIA- The World Factbook: Known as Persia until 1935, Iran became an Islamic republic in 1979». ترجمه: «ایران که تا سال ۱۹۳۵ پرژیا نامیده می‌شد در سال ۱۹۷۹ جمهوری اسلامی شد.»
    • برای ولایت [تاریخی] پارس در زبان انگلیسی از Persis استفاده می‌کنند.
    • در همهٔ کتاب‌های فارسی از از صدر تاریخ تا مشروطه و نیز بعد از آن ، پارس به معنی ولایت پارس (تقریباً استان فارس) به کار رفته‌است.
      • تبصره: شاید در معدودی کتاب در بعد از مشروطه پارس به معنی ایران به کار رفته باشد (آن هم در ترجمه از آثار خارجی) ولی من ندیده‌ام.
  2. Iran بار تاریخی Persia را نمی‌دارد.
    • در زبان انگلیسی چنین است. لیکن در زبان فارسی چنین نیست. در هیچ کتاب فارسی یا پهلوی‌ای [مسلماً تا پیش از آشنایی ایرانیان با واژهٔ انگلیسی Persia یا معادل‌های دیگر اروپایی‌اش] «پارس» به معنی ایران به کار نرفته‌است. همواره ایران گفته‌اند. چه با بار مثبت چه منفی.
  3. Persia به معنی ایران بزرگ است. ولی «ایران» به معنی ایران امروزی‌است.
    • در انگلیسی شاید (آن هم به اغماض). ولی در فارسی اگر اشاره به مملکت شده باشد از «ایران» استفاده شده‌است. مثلاً ایران عهد مغول وسیع‌تر از ایران کنونی بود. ولی همهٔ نویسندگان عهد مغول همچنان آن را ایران خوانده‌اند.
  4. در فیلم سربازان Persia به الموت حمله می‌کنند. الموت در ایران است. پس Persiaی فیلم ایران نیست.
    • داستان فیلم داستانی تخیلی‌است و قرار نیست صورت‌بندی‌ای دقیق از جغرافیای تاریخی ایران به دست دهد.
    • [وجود نواحی خودمختار یا سرکش در داخل مملکت ایران سابقهٔ تاریخی می‌دارد. خصوصاً هنگام ضعف حکومت مرکزی. چنین بوده‌است وضعیت دیالمه یا الوار یا اکراد. برای همین هم مسلمانان در قزوین به غزو دیالمه رفتندی.]
  5. پرینس آو پرژیا بگوییم که بحث ایران و پارس پیش نیاید:
    • عنوان فیلم‌ها را ترجمه می‌کنند.
  6. اسکناس ۵۰۰۰تومانی فرس عربی را پارس ترجمه کرده‌است.
    • کرده باشد.
  7. پژو پارس در شیراز تولید نمی‌شود. [و احتمالاً باتری پارس و تلویزیون پارس هم همینطور.]
    • نشود.

به‌آفرید ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۳۵ (UTC)[پاسخ]

(درباره نکته آخر) پژو پرشیا که در ایران تولید شد؛ بسیاری به نام این خودرو اعتراض کردند و پرشیا را نپسندیدند. ایران خودرو آمد نام خودروی تولیدی خودش را عوض کرد و گذاشت پارس که به زعم کسانی که توسط ایران خودرو مورد مشورت قرار گرفتند (و لابد در این زمینه صاحب نظر بوده اند که طرف مشورت قرار گرفتند) معادل پرشیا بوده است. حال اگر بخواهیم بگوییم فقط وقتی فرنگی ها می گویند persis ما می توانیم ترجمه کنیم پارس؛ این نظریه نام این خودرو را هم زیر سوال می برد و مشکل دار می کند. من هر چه می گردم موفق به پیدا کردن سرنخی از فرایند تصمیم گیری برای نامگذاری پژو پارس نمی شوم که به بحث کمک شود ولی نتیجه این فرایند هم اکنون جلوی چشم همه هست و به پژویی که نامش persis نبوده هم اکنون پارس می گویند. این را برای این نوشتم که بگویم به نظر بنده نظریه persia=ایران؛ persis=پارس وقتی پای کلمه پرشیا در میان باشد قابل استفاده نیست. Nathanieltalk ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۵۳ (UTC)[پاسخ]
درباره پژو پارس. خیر چنین نیست. ایرانخودرو نام محصول اختصاصی خود را پرشیا نهاد(برای القای عظمت امپراتوری). چندی بعد بر سر نام پرشیا با یک شرکت خارجی(اسم دقیقش را نمیدانم) درگیر شد. ظاهرا آنها زودتر بر خودرویی نام پرشیا را نهاده بودند. ابران خودرو نیز هول هولی نام را به پارس تغییر داد. در ضمن ایرانخودرو نمیتواند منبع برای اتخاذ تصمیم در ویکی باشد.--آرش:) ۱۵ خرداد ۱۳۸۹ ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۰۱ (UTC)[پاسخ]
از د درباره تا نقطه آخر کامنتتان را باور دارم که غلط است.Nathanieltalk ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)[پاسخ]

چرا اینقدر بحث؟

چرا اینقدر در این مورد بحث شده است؟ خب یک نگاهی به منابع معتبر فارسی زبان(مثل نشریات تخصصی سینما درایران) دراین مورد بیاندازید ببینید بیشتر منابع چه ترجمه کردند طبق :ویکی‌پدیا:قواعد نام‌گذاری

با درود خدمت علی گرامی. از آنجا که بحث نام‌گذاریش کمی تاریخی-مفهومیست، فکر نمیکنم نشریات مذکور نیز بتوانند منبع مناسبی باشند. البته قابل چشمپوشی هم نیستند. در دو یا سه موردی که من و ناتانائیل و کمیل آوردیم، به وضوح تناقضاتی در نامگذاری دیده میشود. این خود نشان دهنده نبود این نامگذاری در حوزه تخصصی سینمایت. نامگذاریهایی از این دست، نیاز به استدلالهای تاریخی دارد که فکر میکنم دوستان، استدلالهای لازم را آوردند. البته فکر کنم بخث دیگر به انتها رسیده باشد و باید در خواست جمع بندی داده شود. دوستدار--آرش:) ۱۵ خرداد ۱۳۸۹ ‏۵ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)[پاسخ]

پژو پارس و شیطنت‌های پایان‌ناپذیر

من لازم می‌دانم که این توضیح را در مورد اینکه چرا پزو پارس را مطرح کردم بدهم. پر واضح است که من قصد استدلال مبتنی بر نام‌گذاری ایران خودرو نداشته و این دست استدلال را معتبر نمی‌دانم. اما لزوم ذکر این مثال این بود که: کاربری در هنگام واگردانی نام از پرشیا به ایران در خلاصه ویرایش نوشته که منظور فیلم به کل ایران بر می‌گردد نه استان فارس. گویی اینکه من با طرح پرشیا به جای ایران ادعا کرده‌ام که فیلم راجع به استان فارس است! همانطور که در بالا اشاره شد این مصداق نوعی مغالطه موسوم به پهلوان پنبه است که در آن ادعای طرف مقابل را به چیزی ضعیف‌تر تغییر داده و آن چیز ضعیف‌تر را نفی می‌کنیم به عاریت از ادعای اصلی. بعد کاربر مجددا این بار با استفاده از مغالطه مسموم کردن سرچشمه ادعا کرد که برای هر فارسی زبان کلمه پارس معنی‌ای جز استان فارس و اطراف ندارد. در این دست از مغالطه با حمله به شخصیت و یا سطح اطلاعات طرف مقابل سعی در به کرسی نشاندن حرف می‌شود. بیت الغزل این دست مغالطه انتطار می‌رود که هر ... با من موافق باشد. است که در ... معمولا صفتی مثل عاقل، باسواد، فرهیخته و در این مثال فارسی زبان قرار می‌گیرد. در پاسخ به این استدلال من پژوپارس را مطرح کردم که صرفا نشان دهم تنها فارسی زبانی نیستم که پارس برایم چیزی جز استان فارس است. همین و بس. بعد دوباره کاربر مذکور در اقدامی شبیه به حرکت اولشان در بخش دعاوی و پاسخ‌ها برداشتند و نگاشتند:

  • پژو پارس در شیراز تولید نمی‌شود. [و احتمالاً باتری پارس و تلویزیون پارس هم همینطور.]
    • نشود.

گویی من در راستای دفاع از تغییر نام از ...ایران... به ...پرشیا... این موضوع پژوپارس را مطرح کردم. از آنجا که کاربر موجود فرهیخته و باسوادی به نظر می‌آید تصور نمی‌کنم که این سه حرکت مضموم را نادانسته انجام داده باشند. به عقیده شخص بنده باب کردن این جور روش‌های کثیف در بحث از پاک کردن فله‌ای صفحات ویکی‌پدیا مضرتر و سزاوار برخورد شدیدتر است. این زیربخش احتمالا به دلیل بی ربط بودن به بحث اصلی به همراه متون مورد اشاره در آینده زدوده و به جایی دیگر مثلا تام، منتقل می‌شود. --Adler ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۰۲ (UTC)[پاسخ]

[تعارض ویرایشی]«شیطنت‌های پایان‌ناپذیر»؟ «روش‌های کثیف»؟ «کاربر [=دشمن؟] مغالطه‌کار»؟ «حرکات مضموم(!)»؟ «حمله به شخصیت»؟ اگر جسارت نیست عرض می‌کنم که از کاربر (یا به قول خودتان «موجود») فرهیخته‌ای چون شما انتظار اینگونه رفتار خشم‌آلود نمی‌رود. چنان که در جایی دیگر فرموده‌اید شاید لازم باشد که انتظارم را اصلاح کنم لیک در این مورد اگر این کار دربایسته نباشد خیلی بهتر است. خدمتتان ایدون عارضم که اگر سخنی در جایی گفته شده‌است که خاطر مبارکتان را آزرده‌است یا اشارتی بر نکته‌ای شده‌است که ذهن حداد شما مر آن را هجمه‌ای بر شخصیتتان تلقی کرده‌است، آشُفتن و دندان نمودن و بانگ‌های خشم‌آلود زدن چندان نتایج مطلوبی به بار نمی‌آورد. وانگهی بهتر بود که موارد آزارنده را مطرح کردیدی و ته‌مانده‌های حسن نیتتان (نسبت به کاربر) را به کار گرفتیدی. احتمالاً آن موجودی که از قضا فرهیخته و باسواد به نظر می‌آید، دشمنی‌ای با شما نمی‌دارد و اگر ناخواسته مسبب آزارتان شده‌است، ممکن است گامی هم در جهت التیام جراحت‌های ویکی‌پدیایی شما بر دارد. سخن سعدی پارسی را به یاد بدارید که «آتش خشم اول در خداوند خشم اوفتد تا زبان به خصم رسد یا نرسد.» به‌آفرید ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۵۶ (UTC)[پاسخ]
بحث دشمنی نیست. از روز روشن‌تر است که نه من با شما دشمنی دارم و نه شما با من. بحث سر این است که اگر عقیده‌ای داریم، نباید برای اثباتش از هر روشی بهره جوییم. برایم هم کمی عجیب است که تصور می‌کنید از دستتان ناراحتم یا عصبانی. شاید به خاطر لحنم باشد که خوب جا دارد هم عذرخواهی کنم بابتش و هم تاکید کنم که خشکی لحن نه از باب ترشی طبع که از جهت تعهد به منش دانش‌پیشگی است. صرفا تلاش می‌دارم که اشکالاتی که به نظرم به نحوه استدلال کردنتان می‌بینم را بیان کنم. من از خود بحث خیلی زود کنار کشیدم چون خیلی زود از حوزه تخصص و اطلاعات من خارج شد (و اصلا به همین دلیل نظرخواهی راه افتاد) اما این دلیل نمی‌شود که اشکالات استدلالی دیگران را نبینم. --Adler ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)[پاسخ]
شما از همان اول یا سخنان مرا نخواندید یا با بی‌دقتی‌ای دور از انتظار خواندید در آغاز فرموده‌اید «مدیری که از شاهزاده پارس به شاهزاده ایران انتقال داده به شکلی شبیه به مغالطه پهلوان‌پنبه، Persia را با استان فارس مقایسه کرده‌است» در حالی که خلاصهٔ ویرایش من واضحاً آمده‌است که پرژیا یعنی ایران. من هرگز نگفته‌ام که Persia استان فارس است. این هم پیوند. باز در اینجا به غلط گفته‌اید که در خلاصهٔ گفته‌ام «منظور فیلم به کل ایران بر می‌گردد». لیکن من تنها راجع به عنوان فیلم سخن رانده‌ام. یعنی گفته‌ام «پرژیا یعنی ایران». این خبط‌ها در نقل قول نادرست از منش دانش‌پیگشی به دور است. استدلال‌هایم هم واضح‌اند. اگر انتظاراتم را جایی مطرح می‌کنم حسابش از استدلالات جداست. برای اینکه انتظارات با استدلالات مخلوط نشود بخش دعاوی و پاسخ‌ها را نوشتم. اگر ذکر انتظارات توهین به سطح دانش تلقی شده‌است در صدد دلجویی برآمده و گفتم قصدم چنین نبوده‌است [و تلویحاً بی‌اعتبار جلوه‌دادن مخاطب]. اشتباه من این بود که با ناخواسته رنجاندن شما، شما را در جبهه‌گیری ناخواسته علیه خودم قرار دادم و این باعث شد (از نظر من) که هم حسن نیت را نسبت به کارهای من از دست بدهید و هم اینکه حرف‌هایم سرسری بخوانید یا نخوانید. هدف کاربست «منش دانش‌پیشگی» نزد شما می‌ستایم. لیک در به فعلیت در آوردن آن در این بحث خوب عمل نکرده‌اید. این البته نظر من است. به‌آفرید ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۱۴ (UTC)[پاسخ]
مثلاً دلایل دیگران را مغلطه بخوانیم؟ و کارهایشان در جهت حصول اجماع را شیطنت پایان‌ناپذیر. قدم اول برداشتن یک گام به عقب و سعی در فهمیدن سخن طرف مقابل است. کاری که به نظر من شما هرگز نکرده‌اید. به‌آفرید ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۳۲ (UTC)[پاسخ]
این نکته هم به نظرم مفرح آمد: قانون طنزآمیزی به نام قانون گادوین می‌گوید: «با طولانی‌تر شدنِ بحثی برخط، احتمال مقایسه‌هایی شامل نازی و هیتلر به ۱ میل می‌کند». ظاهراً در اینجا شاهد شبهِ مصداقی از این قانونیم. شاید لازم باشد در ویکی‌پدیای فارسی گونه‌ای از این قانون را صورت‌بندی کنیم که می‌گوید احتمال اتهام مغالطه به ۱ میل می‌کند. کاربرانی که به صفحه‌های بحث‌های طولانی زیاد سر می‌زنند احتمالاً با من هم نظرند. برای خوشامد دوستِ عزیزمان بهتر است جمله را اینطور نوشت: «انتظار می‌رود که کاربران کارکشتهٔ ویکی‌پدیا با این سخن (ببخشایید با من) موافق باشند»به‌آفرید ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۱۶ (UTC)[پاسخ]
شما از کجا می‌دانید گردانندگان ایران خودرو هم پارس را به معنی ایران بر نام خودرویشان نهاده‌اند و نه به معنی ولایت پارس یا قوم پارس؟--همان ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)[پاسخ]
! لطفا ادعای مرا تغییر ندهید. نمی‌دانم شاید منظورشان اینی است که شما می‌گویید اما بحث این نیست. من این جمله را به چالش کشیدم: "در فارسی «پارس» همواره استان فارس یا چیزی در همان حدود است." شما منظورتان این است که برادران ایران‌خودرو منظورشان استان فارس بوده؟! در فارسی حداقل از دید من و بی‌سوادان دیگر پارس تنها به استان فارس اشارت نمی‌دارد. --Adler ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)[پاسخ]
درود. پارس در زبان فارسی هر معنی که می‌خواهد داشته باشد (استان فارس، مردم فارس‌زبان، قلمرو هخامنشی ...) ولی Persia به معنی پارس نیست بل‌که معنی‌اش ایران است. یک نگاه به کلیه اسناد و مدارک دوزبانه مربوط به ایران در زمان پهلوی‌ها، قاجارها، صفوی‌ها و ... بکنید این را می‌بینید.--ماني ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۴۱ (UTC)[پاسخ]
باشد. من که مخالفتی با این ندارم. در مورد نام مقاله هم اگر قانع نشده بودم جایی ابراز می‌کردم! مشکل من همین چیزی است که می‌گویم. استدلال‌های عجیب به‌آفرید و نه همه استدلال‌ها. باز هم نه همه استدلال‌های به‌آفرید، بلکه همین‌هایی که مثال زدم. ظاهرا تفکیک مطالب و در قدم بعدی تفکیک دوستی و مباحثه، انقدر که برای من ساده است برای دیگران نیست. --Adler ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۴۸ (UTC)[پاسخ]
؟ جل‌الخالق. بالاتر چیزهایی برایتان نوشتم. دیگر اینجا نمی‌نویسم. و همینجا بحث را خاتمه می‌دهم. به‌آفرید ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۵۰ (UTC)[پاسخ]
اگر آدلر گرامی در مورد نام مقاله قانع شده‌اند دیگر بقیه این بحث‌ها (که چند خطش را رسیدم بخوانم) اضافه به نظر می‌آید و در هر صورت جایش در این‌جا نیست (زیرا صفحه بحث نوشتار، تنها مربوط به ارائه دیدگاه‌ها برای بهبود خود محتوای مقاله است). اگر نیازی به بحث‌های جانبی حس می‌شود چت و ایمیل می‌تواند راهگشا باشد. با احترامات.--ماني ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)[پاسخ]
اگر باقی سطرها را هم زحمت بکشید و بخوانید می‌یابید که این حرفتان را بالا زده‌ام و به زدودن این بحث در آینده هم وعده داده‌ام. --Adler ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)[پاسخ]
ببخشایید. من الان کمی دچار کلافگی شدم. چون از همین واگردانی‌ای که کل بحث را بر انگیخت تا تمام مراحل گلوی خویشتن را پاره کرده‌ام که «پرژیا یعنی ایران». در دعاوی و پاسخ‌ها هم نقیضش را اول آوردم. حالا می‌بینم که دست‌کم در مدتی از بحث سر قبری می‌گرسیتم که در آن مرده نبوده‌است. شما که بحث را با این دعوی «پرشیا انگلیسی کلمه پارس است» آغازیده‌اید شایسته بود که واضح‌تر تغییر موضع خود را اعلام کردیدی. این هم از منش دانش‌پیشگی به دور بود. به‌آفرید ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۲۴ (UTC)[پاسخ]
من که تنها مخالف نظر شما نبودم. زرشک، ناتال و امیر و بقیه. شما هم با من تنها که بحث نمی‌کردید بلکه با همه مخالفان. به هر حال به نظرم لازم است برنامه‌ای ترتیب دهیم که هم را در آغوش بگیریم. --Adler ‏۷ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)[پاسخ]
پس دوستان دیگر هم اگر با پایان دادن بحث (غیر سازندهٔ) حاشیه‌ای موافق باشند پروندهٔ آن بسته شود. حیف از انرژی دوستان است.--ماني ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۰۹:۵۸ (UTC)[پاسخ]

در مورد معانی غیر از خطه فارس واژه پارس. با دوستانی که میگویند پارس در نزد برخی ایرانیان معنایی فراتر از خطه فارس میدهد تا حدودی موافقم ولی باید دید دلیل این دوگانگی در معنا چیست؟ روشنفکران ایرانی‌ای که در عصر مشروطیت به اروپا رفتند، متوجه شدند که فرنگیان از واژه پرشیا هم برای نامیدن امپراتوریهای ایرانی استفاده میکنند و هم برای ایران استبداد زده آن روز(در واقع پرشیا نزد فرنگیان همان نقش کلمه ایران را برای ایرانیان بازی میکرد). در آن هنگام آنها بدون اندیشیدن به کاربرد و بار معنایی واژه پارس در حافظه تاریخی فارسی زبانان، اقدام به ترجمه پرشیا(به معنی امپراتورهای ایرانی) به پارس کردند. درخواست رضا شاه برای نامیدن ایران به جای پرشیا نیز مزید بر علت شد به طوری که در همان زمان و کمی بعد تر، واژه پارس، معادل پرشیای فرنگی و با بار معنایی امپراتوریهای کهن ایران و واژه ایران معادل ایران همان روزگار بکار رفت(البته نه نزد همه). از این پس بود که کلمه پارس نزد برخی ایرانیان دارای بار معنایی امپراتوریهای ایرانی شد. در واقع پس از مشروطه بود که معنای پارس [به غلط] نزد برخی تبدیل به کل ایران شد نه تاریخا و پیش از آن. این دوگانگی معنایی را میراث ترجمه غلط روشنفکران عصر ناصری و مشروطه باید دانست. اگر بد توضیح دادم، امید که ببخشایید :))--آرش:) ۱۷ خرداد ۱۳۸۹ ‏۷ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۰:۲۸ (UTC)[پاسخ]

پایان نظرخواهی

آیا موافق بایگانی بحث و محافظت مقاله در برابر انتقال هستید؟--کامیار ‏۶ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۲۲:۰۷ (UTC)[پاسخ]

پس من بحث را بایگانی می‌کنم.--کامیار ‏۷ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۵۰ (UTC)[پاسخ]


حالا مدیر فعال بیابید که این بحث را جمع کند؟ فکر کنم تنها مدیر فعال غیر درگیر در این بحث علمجو باشد.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۹ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۳:۴۰ (UTC)[پاسخ]
انجام دادم من لطفاً بایگانی کنید.--کامیار ‏۹ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۰۱ (UTC)[پاسخ]