ویکی‌پدیا:نظرخواهی/نشانه گاهشماری در مقاله‌های با دو یا چند گاهشماری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.

اجماعی در رابطه با گزینه‌های پیشنهادی وجود ندارد. ARASH PT  بحث  ‏۲ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۳ (UTC)[پاسخ]

بسیاری از مقاله‌های ویکی‌پدیا متن‌شان دارای چند نوع گاهشماری مختلف اعم از هجری خورشیدی، میلادی، ... است. مثال: وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات. در این مقاله از گاهشماری‌های مختلف استفاده شده و سبب گیج شدن خواننده میشود. برای حل این مشکل از روش‌های مختلفی مثل dual dating (استفاده از تاریخ مصادف) و پیوند دادن به مقاله تاریخ سال مثل ۱۳۸۴ استفاده شده است. این دو روش با مشکلاتی مواجه هستند از جمله طولانی شدن متن و تحقیق دست اول. وقتی جمله «تلگراف از ۱۲۷۲، و در پی انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به آن در روزنامه وقایع اتفاقیّه، در ایران شناخته شد» را در این مقاله میخوانیم متوجه نمیشویم سال ۱۲۷۲ مربوط به کدام گاهشماری است حتی از روی context هم نمیتوان پی برد این سال مربوط به گاهشماری هجری خورشیدی است یا هجری قمری؟ حتی اگر حدس بزنیم این تاریخ به هجری قمری نوشته شده برای بررسی فاصله زمانی آن با جملات بعدی پاراگراف که میگوید «اداره تلگراف در سال ۱۳۲۷ (زمان) به پست اضافه شد» نیاز داریم تاریخ هجری خورشیدی مصادف را نیز بدانیم. در جمله دیگری از این مقاله «شرکت خدمات ارتباطی و الکترونیکی ایرانیان‌نت، اولین و تنها دارنده مجوز ایجاد شبکه دسترسی پهن‌باند کشور مبتنی بر فیبر نوری در سال ۱۳۹۰ ... تشکیل شد» بدون اینکه نشانه هجری خورشیدی و تاریخ مصادف میلادی مشخص شود، گاهشماری به ناگهان به هجری خورشیدی تغییر یافته است. به طور کلی در مقاله‌هایی اینچنینی که در ویکی‌پدیای فارسی نمونه‌هایش را کم نداریم تغییر تاریخ متن از یک گاهشماری به گاهشماری دیگر مرتبا صورت میگیرد بنابراین برای ابهام‌زدایی ناچاریم پس از ذکر تاریخ، نشانه گاهشماری را نیز ذکر کنیم مثلا ۱۳۸۴ میلادی. این نشانه میتواند به صورت کوته‌نوشت نیز نوشته شود به صورت م. برای میلادی و ه‍.خ.، ه‍.ش، ه.ش، خ، ... برای هجری خورشیدی (بر اساس ویکی‌پدیا:نظرخواهی/علامت اختصاری گاهشماری هجری خورشیدی). در زیر چند پیشنهاد برای مقاله‌های دارای دو یا چند گاهشماری ارائه شده است. --دوستدار ایران بزرگ ‏۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۰ (UTC)[پاسخ]

پ.ن.: لازم به ذکر است بر اساس ویکی‌پدیا:نظرخواهی/کامل نوشتن عدد سال در گاهشماری‌های مختلف در هنگام ثبت تاریخ در مقالات، حتما آن را به شکل کامل (یعنی به شکل چهار رقمی مثلا ۱۳۹۷) ثبت می‌کنیم.

استفاده از نشانه گاهشماری برای میلادی و قمری[ویرایش]

تاریخ‌های میلادی و قمری باید با نشانه مشخص شوند[ویرایش]

مثال از مقاله دارلفنون: میرزا تقی خان امیرکبیر محل ساختمان را خود شخصاً در مجاورت کاخ‌های سلطنتی و در مکانی که سربازان آموزش نظامی می‌دیدند با موافقت ناصرالدین شاه انتخاب کرد، ... نقشه ساختمان با استفاده از طرح عمارت سربازخانه ولیچ انگلیس در اواخر سال ۱۲۲۹ آماده و محمدتقی معمارباشی به احداث آن مأمور شد و کار را آغاز کرد. قسمت شرقی بنا در سال ۱۲۳۰ اتمام یافت. هشتاد سال پس از فعالیت و در سال ۱۳۰۸ (۱۳۴۸ قمری) ساختمان مدرسه به دستور اعتمادالدوله وزیر وقت معارف تخریب شد و ساختمان فعلی با نقشهٔ مهندسی روسی ساخته شد ... با پایان دوره تحصیل نخستین نسل دانش‌آموزان دارالفنون در سال ۱۸۵۸ سال ۱۸۵۸ م. اولین گروه از دانش‌آموختگان آشنا با علوم و معارف جدید اروپایی پا به عرصه اجتماع گذاردند. از آن پس و در همه دهه‌های بعد فارغ‌التحصیلان دارالفنون همواره از تأثیرگذارترین افراد در فضای سیاسی و اجتماعی ایران بودند.

مثال از مقاله برنامه هسته‌ای در ایران: برنامه هسته‌ای ایران که در سال ۱۳۲۹ آغاز شده بود در سال ۱۳۵۳ با تأسیس سازمان انرژی اتمی ایران و امضای قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر شکل جدی به خود گرفت... در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۸۱ (۹ فوریهٔ سال ۲۰۰۳ میلادی) محمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت ایران، خبر از تهیهٔ سوخت هسته‌ای توسط متخصصین ایرانی برای نیروگاه‌های هسته‌ای ایران داد و در فروردین ۱۳۸۵ (آوریل سال ۲۰۰۶ سال ۲۰۰۶ میلادی) محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور وقت ایران، اعلام کرد که ایران موفق به غنی‌سازی اورانیوم به میزان ۳٫۵ درصد شده‌است...در سال ۱۳۵۳، محمدرضا پهلوی، سازمان انرژی اتمی ایران (A.F.O.I) را تأسیس کرد و اکبر اعتماد، به ریاست آن منصوب شد...در فروردین ۱۳۸۵ (آوریل ۲۰۰۶ آوریل ۲۰۰۶ م.) دانشمندان ایرانی موفق به تولید چرخه کامل سوخت هسته‌ای در مقیاس آزمایشگاهی شدند و ایران به کشورهای عضو باشگاه اتمی پیوست. شورای امنیت در ۹ مرداد ۱۳۸۵ (ژوئیه ۲۰۰۶ ژوئیه ۲۰۰۶م.) قطعنامه ۱۶۹۶ را تصویب کرد که خواستار تعلیق غنی‌سازی اورانیوم در ایران بود. شورای امنیت در ۲ دی ۱۳۸۵ (دسامبر ۲۰۰۶ دسامبر ۲۰۰۶م.) قطعنامه ۱۷۳۷ را تصویب کرد که بیشتر فعالیت‌های تجاری، مالی، صنایع موشکی و هسته‌ای ایران را براساس بند ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد، هدف قرار داده بود... آیزنهاور، رئیس‌جمهور ایالات متحده، به منظور پیشبرد سیاست‌های هسته‌ای خود که با عنوان اتم برای صلح شهرت داشت با فروش یک رآکتور کوچک تحقیقاتی به ایران موافقت کرد. بهره‌برداری از این رآکتور ۵ مگاواتی در سال ۱۳۴۶؛ که با ۵۸۴/۵ کیلوگرم سوخت اورانیوم بسیار غنی شده ۹۳ درصد (که تا سال ۱۳۵۷ از طرف آمریکا تأمین می‌گردید) کار می‌کرد سرآغاز فعالیت‌های هسته‌ای ایران به‌شمار می‌آید...در سال ۲۰۰۸ سال ۲۰۰۸ م. محمد البرادعی در گزارش خود دربارهٔ برنامه هسته‌ای ایران برای ارائه به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرد که ایران پذیرفته‌است که منشأ آلودگی قطعات سانتریفوژ ایران از منابع گرفته شده از پاکستان می‌باشد. آژانس قصد داشت که تجهیزات هسته‌ای پاکستان را در این مورد مورد تحقیق قرار دهد که با مخالفت دولت پاکستان روبرو شد. در سال ۲۰۰۵ سال ۲۰۰۵م. شیخ رشید احمد وزیر اطلاع‌رسانی پاکستان اعلام کرد که عبدالقدیر خان پدر بمب اتمی پاکستان دستگاه‌های سانتریفوژ اورانیوم را به ایران فروخته‌است. سازمان سیا نیز عبدالقدیر خان را متهم به انتقال فناوری هسته‌ای به ایران کرده‌است ... طی یک نظرسنجی که در تابستان سال ۱۳۹۱ در وبگاه شبکه خبر صداو سیما جمهوری اسلامی انجام شد، در پاسخ به این سؤال که کدام شیوه را در قبال تحریم یکجانبه غرب ضد ایران ترجیح می‌دهند؟، ۶۳ درصد از پاسخ دهندگان خواستار توقف غنی‌سازی اورانیوم از سوی ایران در برابر لغو تدریجی تحریم‌های بین‌المللی شدند.

مثال از مقاله محمدعلی تربیت: محمدعلی تربیت در خرداد ۱۲۵۶ در محله نوبر تبریز متولد شد. تحصیلات خود را در مکتب ملا زین‌العابدین آغاز کرد و از پدرش ریاضی و نجوم آموخت و سپس نزد میرزا نصراللّه سیف الاطباء به تحصیل طب پرداخت... در سال ۱۳۱۶ با حسن تقی‌زاده، حسین عدالت (صاحب امتیاز روزنامه‌های الحدید، عدالت و صحبت) و محمد شبستری مدیر روزنامهٔ ایران نو، ابتدا کتاب‌فروشی و پس از آن مدرسه‌ای به شیوهٔ جدید با نام «تربیت» در تبریز تأسیس کرد و بعداً آن را نام خانوادگی خود قرار داد...در سال ۱۳۲۶ قمری از پایه‌گذاران روزنامه اتحاد بود که ۲۵ شماره آن منتشر شد...محمدعلی تربیت در اواخر پاییز ۱۹۰۸ میلادی از انگلستان به استانبول رفت و همراه با دیگر مهاجران مشروطه‌خواه در انجمن سعادت به فعالیت پرداخت ... وی از ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۹ عهده‌دار ریاست شهرداری (بلدیه) تبریز بود. در آن زمان چندین خیابان بزرگ و باغ ملی بزرگی به نام گلستان در محل قبرستان گجیل تبریز ساخته شد...با پایان جنگ جهانی در سال ۱۲۹۷ به تبریز بازگشت. در سال ۱۳۰۰ به ریاست اداره معارف آذربایجان رسید... تربیت در هشتمین دورهٔ مجلس شورای ملی (۱۳۰۹) به نمایندگی از طرف مردم تبریز انتخاب شد و در دوره‌های نهم تا دوازدهم نیز همین مقام را داشت. محمدعلی تربیت در ۲۷ دی ۱۳۱۸ در تهران درگذشت.

موافق[ویرایش]

موافق- مشخص شدن این موارد کمک است. چرا که نه. بهتر است ویکی در این موارد از یک نظم معین پیروی کند. -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۳۷ (ایران‏۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۷ (UTC)[پاسخ]

مخالف[ویرایش]

تاریخ‌های میلادی و قمری باید با نشانه مشخص شوند مگر در صورتی که همراه با ماه باشند[ویرایش]

مثال از مقاله مهرماه خانم عصمت‌السلطنه: پس از فوت قوام‌الدوله در سال ۱۲۹۰ قمری، مهرماه خانم به ازدواج پسرعموی او میرزا موسی وزیرلشکر آشتیانی درآمد. او در سال ۱۲۹۷ قمری راهی سفر حج شد که ده ماه به طول انجامید ... او در محرم سال ۱۳۰۳ قمری عصمت‌السلطنه لقب گرفت. او سرانجام در رمضان سال ۱۳۳۶ قمری درگذشت. مهرماه خانم از ارث سرشار قوام‌الدوله صاحب مزرعه مقصودآباد (بهشت زهرای فعلی) و خانه‌ی شهری قوام‌الدوله شد.

موافق[ویرایش]

مخالف[ویرایش]

استفاده از نشانه گاهشماری برای هجری خورشیدی و قمری[ویرایش]

تاریخ‌های خورشیدی و قمری باید با نشانه مشخص شوند[ویرایش]

مثال از مقاله زین‌العابدین مراغه‌ای: زین العابدین در سال ۱۲۵۵ هـ. ق، به دنیا آمد، پدرش مشهدی علی، از اهالی شهر مهاباد (از شهرهای کردنشین آذربایجان غربی) بود و در مراغه تجارت می‌کرد ... حاجی زین‌العابدین سال‌ها با تبعیت روس در استانبول می‌زیست تا بالا خره به وسیله میرزا محمود خان علاءالملک، سفیر کبیر ایران در عثمانی، تقاضای ترک تبعیت از دولت روسیه کرد و این کار به دست پرنس ارفع‌الدوله انجام یافت و بالاخره در نهم فوریه سال ۱۹۰۴ که روز اول جنگ ژاپون و روسیه بود تقاضایش پذیرفته شد.

مثال از مقاله کارلوس کی‌روش: او در سال ۱۹۷۴ با مدرک مهندسی مکانیک از دانشگاه لورنسو مارکس در موزامبیک فارغ‌التحصیل شد و پس از این که موزامبیک از پرتغال اعلام استقلال کرد و انقلاب میخک در پرتغال اتفاق افتاد، کی‌روش فوتبال خود را رها کرد و به پرتغال، کشور اجدادی خود مهاجرت کرد. او مربیگری را از سال ۱۹۷۸ با سرمربیگری تیم دانشگاه محل تحصیل خود که ۲ سال به طول انجامید، آغاز کرد ... پس از این کی‌روش در سال ۱۹۸۵ با فدراسیون فوتبال پرتغال همکاری خود را آغاز کرد و در فوتبال پایه ملی مشغول به کار شد. ابتدا به مدت دو سال دستیاری تیم ملی زیر ۱۸ سال را بر عهده داشت و سپس همزمان سرمربی تیم‌های زیر ۱۶، زیر ۱۸ و زیر ۲۰ بود. از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱، کی-رش توانست سه موفقیت بزرگ با تیم‌های پایه پرتغال کسب کند، ۲ بار متوالی قهرمانی جام جهانی فوتبال جوانان با بازیکنان زیر ۲۰ سال در سال‌های ۱۹۸۹ و ۱۹۹۱، و یک قهرمانی جام ملت‌های اروپای نوجوانان با تیم زیر ۱۶ سال در سال ۱۹۸۹...پس از جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۱، فدراسیون فوتبال ایران با او برای سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران مذاکره کرد. او حتی به تهران آمد و از امکانات و شهر بازدید کرد، و پس از دیدن بازی ایران و روسیه در ابوظبی برای تصمیم‌گیری دربارهٔ پیشنهاد قراردادی ۳٫۵ ساله راهی پرتغال شد...بازی‌های انتخابی ایران برای جام جهانی از تیر ۱۳۹۰ تیر ۱۳۹۰ ه.خ آغاز شد و تیم تحت رهبری کیروش که هنوز با آزمون و خطای تاکتیکی بازی می‌کرد، ... تاکنون چندین نفر از دستیاران کیروش تیم را در میانه راه رها کرده‌اند. آنتونیو سیموئز دستیار اول کیروش بود در اواخر سال ۱۳۹۲ اواخر سال ۱۳۹۲ ه.خ که به دلایل شخصی از تیم رفت و چند هفته بعد امید نمازی نیز بدون هماهنگی، تیم را به دلایل غیر فنی ترک کرد که با انتقاد کیروش مواجه شد.

مثال از مقاله ولادیمیر لیاخوف: ولادیمیر پلاتونوویچ لیاخوف ‏(۱۸۶۹ - ۱۹۱۹)، هفتمین فرمانده روسی بریگاد قزاق ایران بود که مجلس شورای ملی را به دستور محمدعلی شاه قاجار به توپ بست ... لیاخوف تا روز اول رجب سال ۱۳۲۷ ق در خدمت محمدعلی شاه قاجار بود، ولی پس از فتح تهران توسط مجاهدان و سواران بختیاری و گیلانی، تسلیم اردوی مشروطه‌خواهان شد...لیاخوف در سوم رجب سال ۱۳۲۷ ق استعفای خود را تسلیم سپهسالار وزیر جنگ کرد و به سن پترزبورگ رفت. در سال ۱۹۱۷ (۱۳۲۶ ق) که انقلاب روسیه پدید آمد، به ژنرال دِنیکِن فرمانده روس‌های سفید پیوست و چون سفیدها شکست خوردند، به باتومی گریخت. ولی در آن جا، به دست سه تن گرجی، کشته شد.

موافق[ویرایش]

  • موافق مشخص شدن این موارد کمک است. چرا که نه. بهتر است ویکی در این موارد از یک نظم معین پیروی کند

مخالف[ویرایش]

تاریخ‌های خورشیدی و قمری باید با نشانه مشخص شوند مگر در صورتی که همراه با ماه باشند[ویرایش]

مثال از مقاله تحریم‌ها علیه ایران: آمریکا نیز در سال ۱۹۸۰ تحریمات اقتصادی وسیعی را در واکنش به تصرف سفارت آمریکا در تهران علیه ایران وضع نمود. در سال ۱۹۹۵، بیل کلینتون رئیس‌جمهور وقت آمریکا اقدام به وضع تحریم‌هایی نمود که به موجب آن شرکت‌های نفتی آمریکایی از سرمایه‌گذاری در طرح‌های نفت و گاز ایران منع شده بودند... بهمن ۱۳۹۲ عباس عراقچی معاون امور حقوقی و بین‌الملل وزارت امور خارجه از لغو تحریم دارو و مواد غذایی خبر داد. برخی خبرگزاری‌های ایران مدعی شدند که تحریم دارو و مواد غذایی حدوداً از سال ۱۳۹۰ سال ۱۳۹۰ ه.خ به بعد در حالی صورت گرفته‌است که سیگار تحریم نبوده‌است. این در حالی ست که وزارت خزانه‌داری ایالات متحده در آبان ۱۳۹۰ تحریم دارو، تجهیزات پزشکی و مواد غذایی برای انسان‌ها و حیوانات علیه ایران را از فهرست تحریم‌ها حذف کرده بود و دقیقاً تعین شده بود که مواد غذایی شامل سیگار، آدامس و مشروبات الکلی نمی‌شود بدین معنی که سیگار در فهرست تحریم‌ها بوده‌است اما تجهیزات پزشکی و مواد غذایی نبوده‌اند.

موافق[ویرایش]

مخالف[ویرایش]

  •  نظر: "کلمه باید نیازی نیست؛ هرکجا نیاز به رفع ابهام باشد میتوان استفاده کرد وگرنه در حال پیش فرض نیازی به ارائه گاهشماری نیست."

آقاجون هدف این نظرخواهی ایجاد یک «باید» یا به عبارت درست و دقیق، «اجبار قانونی» نیست! که اگر کسی رعایت نکرد مورد مواخذه و تذکر قرار گیرد که چرا "در حال پیش فرض" نوع تقویم را مشخص نکرده است.

در بعضی مقالات از چند تقویم مختلف استفاده شده است، حتی در مواردی، در یک پاراگراف چند تقویم مختلف ثبت شده که این وضعیت، ایجاد ابهام می‌کند. هدف این نظرخواهی این است که برای رفع ابهام تقویم، کدام روش مناسب‌تر و کارآمدتر است؟ همان که شما نوشتی "هرکجا نیاز به رفع ابهام باشد میتوان استفاده کرد" خوب از کدام یک از این موارد «می‌توان» استفاده کرد؟! باید یک اجماع روی *شیوه نگارش* و *رفع ابهام* باشد که هم مقالات نگارش یک‌دست داشته باشند و هم بین ویرایش‌گران مختلف، کدورت و جمگ ویرایشی راه نیفتد، این نظرخواهی قرار نیست کاربران را مجبور کند تا از همان اول تقویم را مشخص کنند، فقط می‌خواهد چگونگی رفع ابهام از تاریخ و تقویم ثبت شده را مشخص کند. همین، چیز پیچیده‌ای نیست. حالا لطفاً یک گزینه معقول را انتخاب کنید که به نظر بنده بنابر توضیحاتی که دادم همین گزینه از موارد دیگر معقول‌تر است. -- Editor-1 (بحث) ‏۲ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۲۰ (UTC)[پاسخ]

@Editor-1: حرف شما مثل این هست که بگوییم در پایان جمله می‌توان نقطه گذاشت هر کس احساس کرد ابهام پیش می آید [در] پایان جمله می‌تواند نقطه بگذارد. در حالیکه چنین چیزی صحیح نیست ما نمیتونیم شیوه نگارش رو به صورت آزاد قرار بدیم. به عنوان مثال نمیشه به فارسی زبان ها بگیم در پایان جمله پرسشی میتوانید علامت سوال قرار بدید و این علامت سوال رو بسته به تشخیص خودتون به صورت ! یا ؟ بنویسید. شیوه نگارش باید تعیین کنه نویسنده از چه علامت یا شیوه‌ای برای جملات پرسشی استفاده کنه. --دوستدار ایران بزرگ ‏۳ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)[پاسخ]
همانطور که در بالا گفتم من با رسیدن به یک توافق برای چگونگی *رفع ابهام تاریخ* موافقم و وجودش را ضروری می‌دانم: "باید یک اجماع روی *شیوه نگارش* و *رفع ابهام [تاریخ]* باشد که هم مقالات نگارش یک‌دست داشته باشند و هم بین ویرایش‌گران مختلف، کدورت و جمگ ویرایشی راه نیفتد" آن توضیحات هم در تحلیل نظر Sunfyre بود چون احساس کردم از اینکه این مورد بخواهد یک قانون شود احساس ناراحتی می‌کنند و خواستم واقعیت رو متذکر شوم که کاربران چه این قانون را رعایت کنند یا نکنند، همانند خیلی از قوانین نگارشی دیگر، برخوردی با آنها صورت نخواهد گرفت پس دلیلی برای مخالفت با قانون شدن آن نیست، ولی وجود این قانون از هیچی بهتر است تا مواقعی که ابهام وجود دارد و به قول خودشان "هرکجا نیاز به رفع ابهام باشد میتوان استفاده کرد" باید یک قانون/اجماع روی چگونگی آن *رفع ابهام* باشد:

"باید یک اجماع روی *شیوه نگارش* و [چگونگی] *رفع ابهام [تاریخ]* باشد که هم مقالات نگارش یک‌دست داشته باشند و هم بین ویرایش‌گران مختلف، کدورت و جنگ ویرایشی راه نیفتد"

منظور من در کل این بود اگر کاربری این مورد را رعایت نکرد نمیشه بهش ایراد گرفت یا حتی بهش تذکر داد، البته توصیه و راهنمایی کردنش اشکالی ندارد. همین.--Editor-1 (بحث) ‏۴ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۹ (UTC)[پاسخ]

@Editor-1: لطفا بر پایه احساس و نظر کاربران دیگر حرف نزنید. اگر با یکی از بندهای این نظرخواهی موافق هستید به همون رأی بدید و جمع‌بندی رو به مدیر جمع‌بندی‌کننده واگذار کنید. اگر هم پیشنهاد بهتری برای نگارش تاریخ‌ها دارید یک نظرخواهی ایجاد کنید، بنده تا جایی که بررسی کردم همین موارد بهترین مواردی بود که تونستم پیشنهاد بدم. --دوستدار ایران بزرگ ‏۵ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۳۳ (UTC)[پاسخ]

استفاده از نشانه گاهشماری برای تمام گاهشماری‌ها، هر جا که نیاز به رفع ابهام بود[ویرایش]

ابهام در سال‌ها اصولاً در چند حالت بعید است پیش بیاید: وقتی که سال‌های میلادی بعد از ۱۵۰۰ ذکر بشوند (معنای جملهٔ «بتهوون در ۱۷۷۰ متولد شد» کاملاً خالی از ابهام است)، زمانی که نام یک ماه کنار نام سال بیاید («معنای جملهٔ «برمودوی سوم در ۴ سپتامبر ۱۰۳۷ درگذشت» خالی از ابهام است)، زمانی که کل متن مقاله به یک تاریخ اشاره می‌کند (مثلاً مقالهٔ محمدعلی بهارلو در ابتدایش به یک تاریخ که مشخصاً هجری شمسی اشاره کرده، و تمام سال‌هایی که بعدتر آمده هم هجری شمسی هستند و ابهامی در کار نیست) و غیره.

غیر از این‌ها، اگر جایی ابهام وجود داشت بهتر است که گاهشماری در حد نیاز ذکر بشود. (مثلاً اگر تمام تاریخ‌های یک مقاله میلادی هستند و هیچ کدام نام ماه ندارند، می‌شود برای اولی یک پسوند «م.» گذاشت ولی برای بقیه الزامی نیست).

این جملهٔ آخر به نظر من مصداق عقل سلیم است اما اگر تصور می‌شود که با وارد کردنش به رهنمود مشکلی حل می‌شود، می‌توانیم به رهنمود بیفزاییمش. — حجت/بحث ‏۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۰۳ (UTC)[پاسخ]

@Huji: پس برای سال‌های میلادی قبل از ۱۵۰۰ و سال‌های هجری قمری که بعید نیست ابهام به وجود آید چه کنیم؟ بنده مثال‌هایی از ابهام‌هایی که برای خواننده مقاله ممکنه به وجود بیاد در این نظرخواهی نوشتم اما شما اصرار دارید بگویید ابهامی به وجود نمی‌آید. جدای از مسئله ابهام ممکنه خواننده با یک نوع گاهشماری آشنایی نداشته باشه یا قصد ترجمه متن به زبان انگلیسی (با تبدیل گاهشماری‌های دیگر به گاهشماری میلادی) رو داشته باشه یا ممکنه فقط یک خط از مقاله رو در جایی دیده باشه و نتونه از روی قرینه نوع گاهشماری رو تشخیص بده.
اینکه کجا رفع ابهام نیاز است در بسیاری از موارد برای نویسنده مقاله غیر قابل تشخیص است نیاز به یک رهنمود دارد که به او بگوید. اگر تمام ویکی‌نویس‌ها میتوانستند بر اساس وپ:عقل سلیم ویکی‌نویسی کنند که این مشکلات در زمینه گاهشماری پیش نمی آمد. در مثالی که در لید این نظرخواهی آوردم (اداره تلگراف در سال ۱۳۲۷ زمان به پست اضافه شد) برایم بسیار عجیب بود که کاربری در مقاله سال را به صورت « سال ۱۳۲۷ زمان» نوشته باشد. این یعنی خود نویسنده هم هنگام نوشتن تاریخها گیج شده، آن وقت شما سعی دارید به ما بگویید ابهامی به وجود نمی‌آید! یا اگر ابهامی به وجود آمد هر طور خواستیم رفع ابهام کنیم! --دوستدار ایران بزرگ ‏۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۲ (UTC)[پاسخ]
@Doostdar: این که خواننده ممکن است با گاهشماری آشنایی نداشته باشد و در ترجمه به انگلیسی دچار مشکل بشود را ما نباید حل کنیم؛ خودش باید برود یاد بگیرد. این که خواننده ممکن است فقط یک جمله را ببیند نیز همین‌طور؛ خواننده باید یاد بگیرد که برای درک درست مطلب، باید دنبال قرینه‌ها در باقی متن گشت. شلختگی و بی‌مسئولیت بودن خوانندگان را ما بنا نیست حل بکنیم.
اما اگر واقعاً فکر می‌کنید که تشخیص این که کجا ابهام می‌تواند پیش بیاید برای «نویسندگان» (دقت کنید، خوانندگان نه، نویسندگان) مقالات گاهی دشوار است، این را می‌شود با کمک رهنمود حل کرد.
من هم نگفتم در آن مثال شما ابهامی پیش نمی‌آید! شما حرف من را درست متوجه نشدید.
به نظر من ابهام در این موارد پیش می‌آید: مقاله‌هایی که گاهشماری‌های مختلف را همزمان استفاده کرده‌اند (مثلاً برخی تاریخ‌ها قمری و برخی شمسی هستند، یا برخی قمری و برخی میلادی هستند)، مقاله‌هایی که از یک گاهشماری استفاده کرده‌اند اما هیچ جا (نه از طریق ذکر نام کامل گاهشماری، نه از طریق ذکر نام اختصاری، و نه از طریق ذکر نام یک ماه در کنار عدد سال) نمی‌شود یقین پیدا کرد که این تاریخ‌ها در چه گاهشماری هستند. در هر دوی این حالات هم توصیه می‌کنم که گاهشماری‌ها مشخص بشود و این کار را می‌توان به چند طریق انجام داد: ذکر نام کامل یا اختصاری، ذکر نام ماه، ذکر هر دو، ذکر پانویس (جایی که مثلاً حتی در منابع هم روشن نیست که سال مذکور شمسی است یا قمری، و باید در پانویس نوشت که حتی در منابع اصلی هم ابهام وجود دارد) و الی آخر. — حجت/بحث ‏۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)[پاسخ]