هویت روایی: تفاوت میان نسخهها
ویرایش دو پاراگراف نخست. |
←اجزا روایتهای هویتی: ویرایش کلی برچسب: حذف یادکرد دارای نام |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
کودکان در طی نخستین سال زندگیشان نقش ''بازیگر'' را دارند و به تدریج از طریق [[تقلید]] ([[w:en:Immitation|immitation]]) و [[توجه]] در مییابند که رفتار والدینشان هدفمند است.<ref>{{cite book|last1=Young|first1=Gerald|title=Development and Causality: Neo-Piagetian Perspectives|date=2011|publisher=Springer Sciences|location=London|page=446}}</ref> در دو سالگی، کودک علاوه بر بازیگری در نقش ''کارگردانی'' نیز عمل میکند. به مرور زمان والدین کودک را به بیان تجربیات خودش تشویق میکنند.<ref name="Hoyt 2009 588-574">{{cite journal|last=Hoyt|first=Timothy|coauthors=Monisha Pasupathi|title=The Development of Narrative Identity in Late Adolescence and emergent Adult|journal=Developmental Psychology|year=2009|volume=2|issue=45|pages=588-574|doi=10.1037/a0014431}}</ref> تا پنج سالگی کودک به ویژگیهای استاندارد داستان آگاه میشود. از آن به بعد، داستانهای گفته شده توسط کودک دارای نظم علت-معلولی و نظم موضوعی هستند. کودکانی که از والدینشان داستانهای شخصی زیاد میشنوند قبل از سن [[پیش دبستانی]] به بیان روایاتهای منسجم قادر هستند.<ref>{{cite journal|last=Singer|first=Jefferson|coauthors=Pavel BAglov, Meredith Berry, Kathryn M. OOst|title=Self-Defining Memories, Scripts, and the Life Story: Narrative Identity in Personality and Psychotherapy|journal=Journal of Personality|year=2013|doi=10.1111/jopy.12005|url=http://digitalcommons.conncoll.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1014&context=psychfacpub&sei-redir=1&referer=http%3A%2F%2Fwww.google.com%2Furl%3Fsa%3Dt%26rct%3Dj%26q%3Dautobiographical%2520memory%2520and%2520narrative%2520identity%26source%3Dweb%26cd%3D3%26ved%3D0CEMQFjAC%26url%3Dhttp%253A%252F%252Fdigitalcommons.conncoll.edu%252Fcgi%252Fviewcontent.cgi%253Farticle%253D1014%2526context%253Dpsychfacpub%26ei%3DztihUp7uNI7mkAevjYGgBg%26usg%3DAFQjCNEDZWLg0SAsqhlg5vwg59o6k9Gl_w%26sig2%3DWicnpDR0cf9fxCos0x8M1A%26bvm%3Dbv.57752919%2Cd.eW0%26cad%3Drja#search=%22autobiographical%20memory%20narrative%20identity%22}}</ref> مهارت داستانگویی در دوره نوجوانی، از طریق بحث، مقایسه و تحلیل تمایلات درونی و غور در حوادث گذشته، پیوسته روندی صعودی دارد. همزمان عوامل فرهنگی در شکل گیری هویت روایی تاثیر میگذارند. توانایی پردازش روایات در قالب داستان زندگی و ایجاد هویت در حوالی [[بلوغ]] ظاهر شده،<ref name=Habermas2000>Habermas, T. & Bluck, S. (2000). Getting a life: The emergence of the life story in adolescence. ''Psychological Bulletin, 126''(5).</ref> رسیدن به [[بزرگسالی]] را ممکن کرده<ref name="Goldberg, L. R. 1993">Goldberg, L. R. (1993). "The structure of phenotypic personality traits". American Psychologist 48 (1): 26–34.</ref> و تا پایان امر به زندگی معنی میبخشد.<ref>Bohlmeijer, E. , Roemer, M. , Cuijpers, P. , & Smit, F. (2000). The effect of reminiscence on psychological well-being in older adults: A meta-analysis. ''Aging & Mental Health, 11''(3), 291-300.</ref><ref>Staudinger, U. (2001). Life reflection: A socialcognitive analysis of life review. ''Review of General Psychology, 5'', 148-160.</ref> |
کودکان در طی نخستین سال زندگیشان نقش ''بازیگر'' را دارند و به تدریج از طریق [[تقلید]] ([[w:en:Immitation|immitation]]) و [[توجه]] در مییابند که رفتار والدینشان هدفمند است.<ref>{{cite book|last1=Young|first1=Gerald|title=Development and Causality: Neo-Piagetian Perspectives|date=2011|publisher=Springer Sciences|location=London|page=446}}</ref> در دو سالگی، کودک علاوه بر بازیگری در نقش ''کارگردانی'' نیز عمل میکند. به مرور زمان والدین کودک را به بیان تجربیات خودش تشویق میکنند.<ref name="Hoyt 2009 588-574">{{cite journal|last=Hoyt|first=Timothy|coauthors=Monisha Pasupathi|title=The Development of Narrative Identity in Late Adolescence and emergent Adult|journal=Developmental Psychology|year=2009|volume=2|issue=45|pages=588-574|doi=10.1037/a0014431}}</ref> تا پنج سالگی کودک به ویژگیهای استاندارد داستان آگاه میشود. از آن به بعد، داستانهای گفته شده توسط کودک دارای نظم علت-معلولی و نظم موضوعی هستند. کودکانی که از والدینشان داستانهای شخصی زیاد میشنوند قبل از سن [[پیش دبستانی]] به بیان روایاتهای منسجم قادر هستند.<ref>{{cite journal|last=Singer|first=Jefferson|coauthors=Pavel BAglov, Meredith Berry, Kathryn M. OOst|title=Self-Defining Memories, Scripts, and the Life Story: Narrative Identity in Personality and Psychotherapy|journal=Journal of Personality|year=2013|doi=10.1111/jopy.12005|url=http://digitalcommons.conncoll.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1014&context=psychfacpub&sei-redir=1&referer=http%3A%2F%2Fwww.google.com%2Furl%3Fsa%3Dt%26rct%3Dj%26q%3Dautobiographical%2520memory%2520and%2520narrative%2520identity%26source%3Dweb%26cd%3D3%26ved%3D0CEMQFjAC%26url%3Dhttp%253A%252F%252Fdigitalcommons.conncoll.edu%252Fcgi%252Fviewcontent.cgi%253Farticle%253D1014%2526context%253Dpsychfacpub%26ei%3DztihUp7uNI7mkAevjYGgBg%26usg%3DAFQjCNEDZWLg0SAsqhlg5vwg59o6k9Gl_w%26sig2%3DWicnpDR0cf9fxCos0x8M1A%26bvm%3Dbv.57752919%2Cd.eW0%26cad%3Drja#search=%22autobiographical%20memory%20narrative%20identity%22}}</ref> مهارت داستانگویی در دوره نوجوانی، از طریق بحث، مقایسه و تحلیل تمایلات درونی و غور در حوادث گذشته، پیوسته روندی صعودی دارد. همزمان عوامل فرهنگی در شکل گیری هویت روایی تاثیر میگذارند. توانایی پردازش روایات در قالب داستان زندگی و ایجاد هویت در حوالی [[بلوغ]] ظاهر شده،<ref name=Habermas2000>Habermas, T. & Bluck, S. (2000). Getting a life: The emergence of the life story in adolescence. ''Psychological Bulletin, 126''(5).</ref> رسیدن به [[بزرگسالی]] را ممکن کرده<ref name="Goldberg, L. R. 1993">Goldberg, L. R. (1993). "The structure of phenotypic personality traits". American Psychologist 48 (1): 26–34.</ref> و تا پایان امر به زندگی معنی میبخشد.<ref>Bohlmeijer, E. , Roemer, M. , Cuijpers, P. , & Smit, F. (2000). The effect of reminiscence on psychological well-being in older adults: A meta-analysis. ''Aging & Mental Health, 11''(3), 291-300.</ref><ref>Staudinger, U. (2001). Life reflection: A socialcognitive analysis of life review. ''Review of General Psychology, 5'', 148-160.</ref> |
||
== اجزا روایتهای هویتی == |
== اجزا روایتهای هویتی == |
||
روایتهای |
روایتهای هویتی اغلب بر مبنای ساختار و موضوع ارزیابی میشوند. |
||
=== ساختار === |
=== ساختار === |
||
نظم (Coherence) از اصلیترین اجزای ساختاری روایت هاست. |
نظم ([[w:en:Coherence (linguistics)|coherence]]) از اصلیترین اجزای ساختاری روایت هاست. با افزایش سنّ کودک، چهار نوع نظم در داستانهایشان ظاهر شده و به مرور افزایش مییابد. این نظمها به قرار زیرند: <ref name = Habermas2000/> |
||
* '''نظم زمانی''': |
* '''نظم زمانی''': رعایت ترتیب زمانی حوادث. |
||
* '''نظم عللی''': |
* '''نظم عللی''': تاکید بر رابطه علّت-معلولی بین حوادث روایت.<ref name="Pals2006">Pals, J.L. (2006). "Narrative identity processing of difficult life experiences: Pathways of personality development and positive self-transformation in adulthood." ''Journal of Personality, 74(4)'', 1079-1110.</ref> |
||
* '''نظم موضوعی''': |
* '''نظم موضوعی''': خارج نشدن از موضوع اصلی روایت و حفظ روند وقایع در حول این موضوع. |
||
* ''' |
* '''هماهنگی فرهنگی''': فرمت و لحن بیان داستان با زمینه فرهنگی راوی هماهنگ میشود. |
||
=== محتوی === |
=== محتوی === |
||
از نقطه نظر محتوی، |
از نقطه نظر محتوی، پژوهشگران روایتهای هویتی را در یکی از گونههای زیر قرار میدهند: رستگاری، افول، عاملیت، صمیمیت، خود اکتشافی، سرانجاممنطقی، و معنی سازی.<ref name="ReferenceA">{{cite journal|last=McAdams|first=Dan|title=Narrative Identity|journal=Current Directions in Psychological Science|date=4 June 2013|volume=22|issue=3|doi=10.1177/0963721413475622}}</ref> یک گونه جدید، با نام کارایی، اخیرا در طبقهبندیها آورده میشود.<ref name = Carless>Carless & Douglas, "In the Boat but Selling Myself Short:Stories, Narratives, and Identity Development in Elite Sport", ''The Sport Psychologist'' '''27''' (1): 27-29.</ref> |
||
* '''رستگاری''': راوی از حالت منفی به حالت مثبت گذر میکند (A → B). چنین گذاری میتواند یکی از موارد زیر باشد: ''فداکاری'' (تحمل حالت بد A برای دریافت منفعت B)، ''بازیابی'' (بازیافت حالت مثبت بعد از گم کردن آن)، ''رشد'' (بهسازی خویشتن از نظر روانی، جسمی و شخصیتی)، یا ''فراگیری'' (آموختن مهارتها، دانشها و عقلانیت جدید). |
* '''رستگاری''': راوی از حالت منفی به حالت مثبت گذر میکند (A → B). چنین گذاری میتواند یکی از موارد زیر باشد: ''فداکاری'' (تحمل حالت بد A برای دریافت منفعت B)، ''بازیابی'' (بازیافت حالت مثبت بعد از گم کردن آن)، ''رشد'' (بهسازی خویشتن از نظر روانی، جسمی و شخصیتی)، یا ''فراگیری'' (آموختن مهارتها، دانشها و عقلانیت جدید). |
||
* ''' |
* '''افول''': راوی از حالت مثبت به حالت منفی گذر میکند (B → A). اغلب، این گذر با انکار یا عدم توانایی در یاد آوری حالت مثبت قبلی همراه است. زیر-موضوعات معمول در افول موارد زیر را شامل میشوند: قربانی سازی، لو دادن، باخت، شکست، بیماری/آسیب جسمی، نا امیدی، یا سرخوردگی. |
||
* '''عاملیت''': به میزان خودمختاری راوی و توانایی او در هدایت زندگیاش اطلاق میشود. عاملیت، بعضی وقتها، به چهار زیر-گونه تقسیم میشود: ''خود-اربابی'' (قهرمان ٔبر خویشتن مسلط است و برای بهبود آن تلاش میکند)، ''مقام/پیروزی'' (قهرمان به مقام بالاتری نسبت به همگنانش دست مییابد)، ''دستاورد/مسولیت'' (قهرمان دستآوردهای قابل توجه در برخی زمینهها داشته است)، و ''توانمندسازی'' (قهرمان از طریق برهم کنش با چیزی بزرگتر از خود بهتر شد). |
* '''عاملیت''': به میزان خودمختاری راوی و توانایی او در هدایت زندگیاش اطلاق میشود. عاملیت، بعضی وقتها، به چهار زیر-گونه تقسیم میشود: ''خود-اربابی'' (قهرمان ٔبر خویشتن مسلط است و برای بهبود آن تلاش میکند)، ''مقام/پیروزی'' (قهرمان به مقام بالاتری نسبت به همگنانش دست مییابد)، ''دستاورد/مسولیت'' (قهرمان دستآوردهای قابل توجه در برخی زمینهها داشته است)، و ''توانمندسازی'' (قهرمان از طریق برهم کنش با چیزی بزرگتر از خود بهتر شد). |
||
* '''صمیمیت''': راوی برای تشکیل دادن دوستی/رابطه نزدیک، و نمایش عاطفه و وابستگی گروهی انگیزه دارد. موضوعات اصلی در صمیمیت عبارتند از: عشق/دوستی، همصحبتی، بخشش یا کمک به دیگری، یا یک حس کلی اتحاد/باهمی با همه/دیگران. |
* '''صمیمیت''': راوی برای تشکیل دادن دوستی/رابطه نزدیک، و نمایش عاطفه و وابستگی گروهی انگیزه دارد. موضوعات اصلی در صمیمیت عبارتند از: عشق/دوستی، همصحبتی، بخشش یا کمک به دیگری، یا یک حس کلی اتحاد/باهمی با همه/دیگران. |
||
* ''' |
* '''خود اکتشافی''': عبارت است از میزانی که راوی در حین بازگویی به خود-اکتشافی روی میآورد.<ref name="ReferenceA"/> <ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.khabaronline.ir/detail/231944/culture/185 |عنوان=درباره هوش هیجانی و خود اکتشافی چه میدانید؟ | ناشر =خبرآنلاین |تاریخ =10 مرداد 1391 |تاریخ بازبینی= }}</ref> |
||
* ''' |
* '''سرانجام منطقی''': نشانگر اندازه فرونشینی تنشها است و روایت را با نوعی پایان مقبول مجهز میکند.<ref name="ReferenceA"/><ref name="Pals 2006 1079–1109"/> |
||
* '''معنی سازی''': عبارت است از برداشت معنی از روایت. درجه معنی داری روایتها میتواند از بیمعنی (نقل ساده داستان) تا نغز (برداشت نکات بینشی از داستان) متغیر باشد.<ref name="ReferenceA"/><ref>{{cite journal|last=McLean|coauthors=Thorne|title=Adolescents' self-defining memories about relationships|journal=Developmental Psychology|year=2003|volume=39}}</ref> |
* '''معنی سازی''': عبارت است از برداشت معنی از روایت. درجه معنی داری روایتها میتواند از بیمعنی (نقل ساده داستان) تا نغز (برداشت نکات بینشی از داستان) متغیر باشد.<ref name="ReferenceA"/><ref>{{cite journal|last=McLean|coauthors=Thorne|title=Adolescents' self-defining memories about relationships|journal=Developmental Psychology|year=2003|volume=39}}</ref> |
||
نسخهٔ ۱۸ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۰۱
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب بهمنظور جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست. لطفاً تا زمانی که این پیام در اینجا نمایش داده میشود، ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرین بار در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۰۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۹ سال پیش) ویرایش شده است – این زمان تخمینی موجود در میانگر است؛ . اگر این صفحه در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، لطفاً این الگو را حذف کنید. اگر خودتان این الگو را به صفحه اضافه کردهاید، لطفاً در میانهٔ بازههای مختلف ویرایشی آن را حذف کنید یا با {{در دست ساخت}} جایگزین کنید. |
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
هویت شخصی هر فرد عبارت است از برداشتی که خود او از زندگیش دارد. این برداشت در شکل روایتی است که از گذشته فرد آغاز شده و تا چشم اندازی از آینده او ادامه مییابد. [۱] بدینترتیب، هویت روایی داستانی است پویا که هر فردی، برای معنی بخشیدن به زندگیش، در ذهن خود ایجاد میکند.[۲]
شکل گیری هویت روایی
کودکان در طی نخستین سال زندگیشان نقش بازیگر را دارند و به تدریج از طریق تقلید (immitation) و توجه در مییابند که رفتار والدینشان هدفمند است.[۳] در دو سالگی، کودک علاوه بر بازیگری در نقش کارگردانی نیز عمل میکند. به مرور زمان والدین کودک را به بیان تجربیات خودش تشویق میکنند.[۴] تا پنج سالگی کودک به ویژگیهای استاندارد داستان آگاه میشود. از آن به بعد، داستانهای گفته شده توسط کودک دارای نظم علت-معلولی و نظم موضوعی هستند. کودکانی که از والدینشان داستانهای شخصی زیاد میشنوند قبل از سن پیش دبستانی به بیان روایاتهای منسجم قادر هستند.[۵] مهارت داستانگویی در دوره نوجوانی، از طریق بحث، مقایسه و تحلیل تمایلات درونی و غور در حوادث گذشته، پیوسته روندی صعودی دارد. همزمان عوامل فرهنگی در شکل گیری هویت روایی تاثیر میگذارند. توانایی پردازش روایات در قالب داستان زندگی و ایجاد هویت در حوالی بلوغ ظاهر شده،[۶] رسیدن به بزرگسالی را ممکن کرده[۷] و تا پایان امر به زندگی معنی میبخشد.[۸][۹]
اجزا روایتهای هویتی
روایتهای هویتی اغلب بر مبنای ساختار و موضوع ارزیابی میشوند.
ساختار
نظم (coherence) از اصلیترین اجزای ساختاری روایت هاست. با افزایش سنّ کودک، چهار نوع نظم در داستانهایشان ظاهر شده و به مرور افزایش مییابد. این نظمها به قرار زیرند: [۶]
- نظم زمانی: رعایت ترتیب زمانی حوادث.
- نظم عللی: تاکید بر رابطه علّت-معلولی بین حوادث روایت.[۱۰]
- نظم موضوعی: خارج نشدن از موضوع اصلی روایت و حفظ روند وقایع در حول این موضوع.
- هماهنگی فرهنگی: فرمت و لحن بیان داستان با زمینه فرهنگی راوی هماهنگ میشود.
محتوی
از نقطه نظر محتوی، پژوهشگران روایتهای هویتی را در یکی از گونههای زیر قرار میدهند: رستگاری، افول، عاملیت، صمیمیت، خود اکتشافی، سرانجاممنطقی، و معنی سازی.[۱۱] یک گونه جدید، با نام کارایی، اخیرا در طبقهبندیها آورده میشود.[۱۲]
- رستگاری: راوی از حالت منفی به حالت مثبت گذر میکند (A → B). چنین گذاری میتواند یکی از موارد زیر باشد: فداکاری (تحمل حالت بد A برای دریافت منفعت B)، بازیابی (بازیافت حالت مثبت بعد از گم کردن آن)، رشد (بهسازی خویشتن از نظر روانی، جسمی و شخصیتی)، یا فراگیری (آموختن مهارتها، دانشها و عقلانیت جدید).
- افول: راوی از حالت مثبت به حالت منفی گذر میکند (B → A). اغلب، این گذر با انکار یا عدم توانایی در یاد آوری حالت مثبت قبلی همراه است. زیر-موضوعات معمول در افول موارد زیر را شامل میشوند: قربانی سازی، لو دادن، باخت، شکست، بیماری/آسیب جسمی، نا امیدی، یا سرخوردگی.
- عاملیت: به میزان خودمختاری راوی و توانایی او در هدایت زندگیاش اطلاق میشود. عاملیت، بعضی وقتها، به چهار زیر-گونه تقسیم میشود: خود-اربابی (قهرمان ٔبر خویشتن مسلط است و برای بهبود آن تلاش میکند)، مقام/پیروزی (قهرمان به مقام بالاتری نسبت به همگنانش دست مییابد)، دستاورد/مسولیت (قهرمان دستآوردهای قابل توجه در برخی زمینهها داشته است)، و توانمندسازی (قهرمان از طریق برهم کنش با چیزی بزرگتر از خود بهتر شد).
- صمیمیت: راوی برای تشکیل دادن دوستی/رابطه نزدیک، و نمایش عاطفه و وابستگی گروهی انگیزه دارد. موضوعات اصلی در صمیمیت عبارتند از: عشق/دوستی، همصحبتی، بخشش یا کمک به دیگری، یا یک حس کلی اتحاد/باهمی با همه/دیگران.
- خود اکتشافی: عبارت است از میزانی که راوی در حین بازگویی به خود-اکتشافی روی میآورد.[۱۱] [۱۳]
- سرانجام منطقی: نشانگر اندازه فرونشینی تنشها است و روایت را با نوعی پایان مقبول مجهز میکند.[۱۱][۱۴]
- معنی سازی: عبارت است از برداشت معنی از روایت. درجه معنی داری روایتها میتواند از بیمعنی (نقل ساده داستان) تا نغز (برداشت نکات بینشی از داستان) متغیر باشد.[۱۱][۱۵]
پروسه داستانگویی
ورای محتوی داستان آدمها، پروسه داستانگویی برای فهم هویت روایی ضروری است.[۱۶] هدف داستان، نقش مخاطب، و الگوی داستانگویی، همگی در گفته شدن داستان و هویت روایی منتجه موثرند. بلاک (Bluck) چندین دلیل برای توضیح علت داستانسرایی اقامه کرده است. یک دلیل هدف رهنمودی است، که به انتقال اطلاعات راجع به آینده مربوط میشود. بعلاوه، داستانها به دلایل اجتماعی، همانند ارتباطات و سرگرمی، نیز گفته میشوند. بالاخره، راویان از جنبه بیان کردن خود، و معنی بخشیدن به زندگی از داستانگویی بهره میبرند.[۱۷] مخاطبین نیز در پروسه داستانگویی موثرند. برای مثال، توجه مخاطب به گوینده در راستای نظم بخشیدن به داستان، هیجانی کردن آخر داستان، و جذاب سازی کلّ داستان، انگیزه میدهد.[۱۸] البته، تم داستان در گرایش مخاطب نسبت به داستانگو تعیین کننده است.[۱۹] خلق مثبت و نحوه بیان داستان میتواند رابطه راوی و مخاطب را جهت داده و به اشتراک صمیمی تر روایت کمک کنند.[۱۸]
الگوی داستانگویی ممکن است هویت روایی افراد را تحت تاثیر قرار دهد --برای مثال، تجربیاتی که هیچگاه گفته نمیشوند بزودی فراموش شده و اهمیت خود را از دست میدهند.[۲۰] تحقیقات نشان دادهاند که ۹۰٪ تجربیات هیجانی در طی چند روزهای بعد از واقعه فاش شده[۲۱] و ۶۲٪ خاطره انگیزترین وقایع قبل از پایان روز گفته میشوند.[۲۰] وقایعی که، بعلت روایت نشدن، فراموش میگردنند بالطبع در داستان راوی در باره خود شامل نشده و در هویت روایتی او نقش بازی نمیکنند.
کاربرد ها
مبحث هویت روایی و روشهای مطالعاتی مربوطه در زمینههای مختلفی مورد استفاده قرار گرفتهاند. در زیر چند مثال ارائه میشوند.
روان درمانی
مطالعات تجربی بر تغییر هویتی روایی در طی پروسه روان درمانی دلالت میکنند. تحقیقات نشان دادهاند که با مرور زمان تراپی بیماران در داستانهای خود نقشهای آمرانه تر از خود به نمایش میگذارند.[۲۲] این افزایش در نقش آمریت نشان بهبود در سلامت روانی میباشد. البته، تغییر در تم داستانها بر تغییر در سلامت روانی مقدم است.
اسکیزوفرنی
روایتهای نوشته شده توسط افراد با بیماریهای روانی شدید، مانند اسکیزوفرنی، برای برآورد اثر بخشی روشهای درمانی مطالعه شدهاند. بر اساس مطالعات، بیماران اسکیزوفرنی علیرغم ساختن روایتهای پیچیده تر به مرور درمان محتوی آنها را عوض نمیکنند.[۲۳] مطالعات دیگر نشان دادهاند که این نوع از بیماران، در صورت بهبود، روایتهای منظم تر خلق میکنند.[۲۴] این یافتهها بینش نسبت به نارسایی را دقیقتر کرده و روشهای درمانی موثر تری را پیشنهاد میکنند.
زندانیان
هویت روایی در رابطه با زندانیان مورد بررسی قرار گرفته است. برای مثال، روایتها برای درک تجربه تحول زندانیان استفاده شدهاند.[۲۵] زندانیان متحول شده خود منفی (آنی که جنایت کرده) را در درکی کلیتر از خودشان ادغام نمودهاند.
منابع
- ↑ Davenpor, John J. (2012). Narrative Identity, Autonomy, and Mortality. New York: Routledge. p. 2.
- ↑ Bauer, Jack J; McAdams, Dan P.; Pals, Jennifer L. (2008). "Narrative identity and eudaimonic well-being" (PDF). Journal of Happiness Studies. 9 (1): 81–104.
- ↑ Young, Gerald (2011). Development and Causality: Neo-Piagetian Perspectives. London: Springer Sciences. p. 446.
- ↑ Hoyt, Timothy (2009). "The Development of Narrative Identity in Late Adolescence and emergent Adult". Developmental Psychology. 2 (45): 588–574. doi:10.1037/a0014431.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ Singer, Jefferson (2013). "Self-Defining Memories, Scripts, and the Life Story: Narrative Identity in Personality and Psychotherapy". Journal of Personality. doi:10.1111/jopy.12005.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ Habermas, T. & Bluck, S. (2000). Getting a life: The emergence of the life story in adolescence. Psychological Bulletin, 126(5).
- ↑ Goldberg, L. R. (1993). "The structure of phenotypic personality traits". American Psychologist 48 (1): 26–34.
- ↑ Bohlmeijer, E. , Roemer, M. , Cuijpers, P. , & Smit, F. (2000). The effect of reminiscence on psychological well-being in older adults: A meta-analysis. Aging & Mental Health, 11(3), 291-300.
- ↑ Staudinger, U. (2001). Life reflection: A socialcognitive analysis of life review. Review of General Psychology, 5, 148-160.
- ↑ Pals, J.L. (2006). "Narrative identity processing of difficult life experiences: Pathways of personality development and positive self-transformation in adulthood." Journal of Personality, 74(4), 1079-1110.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ McAdams, Dan (4 June 2013). "Narrative Identity". Current Directions in Psychological Science. 22 (3). doi:10.1177/0963721413475622.
- ↑ Carless & Douglas, "In the Boat but Selling Myself Short:Stories, Narratives, and Identity Development in Elite Sport", The Sport Psychologist 27 (1): 27-29.
- ↑ «درباره هوش هیجانی و خود اکتشافی چه میدانید؟». خبرآنلاین. ۱۰ مرداد ۱۳۹۱.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامPals 2006 1079–1109
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ McLean (2003). "Adolescents' self-defining memories about relationships". Developmental Psychology. 39.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|coauthors=
ignored (|author=
suggested) (help) - ↑ McLean, K. , Pasupathi, M. , & Pals, J. (2007). Selves creating stories creating selves: a process model of self development. Personality and Social Psychological Review, 11, 262-278.
- ↑ Bluck, S. (2003). Special issue: Autobiographical memory: Exploring its functions in everyday life. Memory, 11(2).
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ Bavelas, J. B. , Coates, L. , & Johnson, T. (2000). Listeners as co-narrators. Journal of Personality and Social Psychology, 79, 941–952.
- ↑ Baddeley, J.L. , & Singer J.A (2008). Telling losses: Functions and personality correlates of bereavement narratives. Journal of Research in Personality, 42, 421-438.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ Pasupathi, M. (2007). Telling and the remembered self: Linguistic differences in memories for previously disclosed and previously undisclosed events. Memory, 15(3)
- ↑ Rime, B. , Mesquita, B. , Boca, S. , & Philippot, P. (1991). Beyond the emotional event: Six studies on the social sharing of emotion. Cognition & Emotion, 5(6).
- ↑ Adler, J.M. (2012). Living into the story: Agency and coherence in a longitudinal study of narrative identity development and mental health over the course of psychotherapy. Journal of Personality and Social Psychology, 102(2), 367-389.
- ↑ Lysaker, P.H. , Lancaster, R. S. , & Lysaker, J. T. (2003). Narrative transformation as an outcome in the psychotherapy of schizophrenia. Psychology and Psychotherapy: Theory, Research and Practice, 76, 285-299.
- ↑ Lysaker, P. H. , Davis, L. W. , Hunter, N. L. , Nees, M. A. , & Wickett, A. (2005). Personal narratives in schizophrenia: Increases in coherence following 5 months of vocational rehabilitation. Psychiatric Rehabilitation Journal, 29, 66-68.
- ↑ Maruna, S. , Wilson, L. & Curran, K. (2006). Why God is often found behind bars: Prison conversion and the crisis of self-narrative. Research in Human Development, 3, 161 - 184.