مدرسه جاسوسی 1 : گروگان گیری(کتاب)
این مقاله ممکن است واجد شرایط معیارهای حذف سریع ویکیپدیا باشد. معیارهای ذکرشده به شرح زیر است:
اگر این مقاله واجد شرایط معیارهای حذف سریع نیست، یا این که قصد دارید اشکالات آن را برطرف کنید، لطفاً این اعلان را بردارید، اما این اعلان را نباید از صفحههایی که خودتان ایجاد کردهاید حذف کنید. اگر خودتان این صفحه را ایجاد کردهاید و با دلیل ارائهشده برای حذف موافق نیستید، میتوانید روی دکمهٔ زیر کلیک کنید و با قرار دادن پیامی توضیح دهید که چرا باور دارید این مقاله نباید حذف شود. همچنین میتوانید به صفحهٔ بحث سر بزنید و ببینید که آیا پاسخی به پیام شما داده شده است یا خیر. دقت کنید که اگر این مقاله بهطور واضحی واجد شرایط حذف سریع باشد، یا توضیحات درج شده در صفحهٔ بحث کافی نباشند، این مقاله هر لحظه ممکن است حذف شود.
قابل توجه نگارندهٔ صفحه: شما هنوز صفحهٔ بحث این مقاله را ویرایش نکردهاید. اگر میخواهید با این حذف سریع مخالفت کنید، با کلیک بر روی دکمهٔ بالا این امکان را خواهید داشت تا پیامی در صفحهٔ بحث قرار دهید و توضیح دهید که چرا فکر میکنید این مقاله نباید حذف شود. اگر پیش از این پیامی در صفحهٔ بحث قرار دادهاید، اما این پیام همچنان به شما نمایش داده میشود، احتمالاً لازم است میانگیر صفحه را خالی کنید. این صفحه آخرین بار در ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۱۳ (UTC) (۱ ثانیه پیش) توسط Javadst (مشارکتها | سیاههها) ویرایش شده است |
نویسنده(ها) | استوارت گیبز |
---|---|
برگرداننده(ها) | مریم رفیعی |
کشور | ایالات متحده آمریکا |
زبان | انگلیسی |
ناشر | ناشر فارسی: انتشارات پرتقال |
شمار صفحات | 250 |
جایزه(ها) | جایزه ادگار |
مدرسه جاسوسی:گروگان گیری اولین جلد از مجموعه مدرسه جاسوسی(به انگلیسی:spy school)،رمانی در ژانر اکشن و ماجراجویی نوشته استوارت گیبز است که جایزه ی ادگار را نیز از آن خود کرده است.[۱][۲]
ترجمه فارسی این کتاب به قلم مریم رفیعی در نشر پرتقال منتشر شده است.[۳]
کایران مورفی پیچیدگیهای مأمور مخفی شدن را که گاه چند سال طول میکشید، آموزش میداد. کلاسش بسیار پیشرفته بود و فقط دانشآموزان سال ششمی در آن شرکت میکردند. در مواردی نادر کلاس پنجمیهای بسیار باهوش هم توانسته بودند سر کلاسش حاضر شوند. پروفسور مورفی یکی از کار درستترین مأمورهای مخفی سیا بود. دامنهی وسیع انجام وظایفش کاملاً محرمانه بود، گرچه میگفتند یک بار آنقدر خودش را خوب در نقش مأمور وفادار یک شبکهی تروریستی جا زده بود که رهبر تروریستها از او خواسته بود در مراسم عروسیاش ساقدوشش باشد.
هارلان کِلی ظاهر مبدل یاد میداد. فکر کنم فقط یک یا دو بار او را دیده بودم، گرچه مطمئن نبودم. کسی دقیقاً نمیدانست چند بار هارلان را دیده است، چون عادت داشت هر روز با ظاهر متفاوتی در مدرسه ظاهر شود. همیشه هم مرد نبود. مورِی ادعا میکرد جناب مدیر یک بار حدود نیم ساعت با یک پروفسور مهمان زن خوش و بش کرده و بعد متوجه شده بود که هارلان است. لیدیا گرینوالد- اسمیت عملیات ضدجاسوسی درس میداد. مربی خوبی بود، ولی بقیه فقط همین را دربارهاش میدانستند. سر کلاس همیشه جدی بود و زندگیاش در بیرون مدرسه را تا حد ممکن خصوصی نگه میداشت. به گفتهی دوستانم، حتی کپک شناختهشدهتر از او بود. فقط اسم آخر فهرست واقعاً متعجبم کرد.
معرفی
[ویرایش]بن ریپلی دانش آموز عادی یک مدرسه راهنمایی است.او قبلاً شغل رویایی خود را تعیین کرده است:مامور مخفی بودن در سیا. اما بن برای این شغل ساخته نشده است.درواقع او آنقدر بی دست و پاست که به سختی میتواند به مدرسه برود و بدون حادثه برگردد اما کشف اینکه این مدرسه درواقع جبهه ای برای یک آکادمی جوان سیا است و بن کاملا شوکه شده است.آیا سیا واقعا میتواند او را بخواهد؟[۴]
منابع
[ویرایش]- ↑ «Book Review: Spy School | Pikes Peak Library District». ppld.org. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۷-۱۹.
- ↑ Langridge، Barb (۲۰۱۲-۰۴-۱۷). «Spy School Book 1». A Book And A Hug (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۷-۱۹.
- ↑ «Spy School Revolution». Yare Mehraban (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۷-۱۹.
- ↑ "Review: Spy School by Stuart Gibbs! Graphic Novel Form" (به انگلیسی). Retrieved 2024-07-19.