تیمائوس (افلاطون)
محاورات افلاطون |
---|
![]() |
مکالمات دوره سقراطی |
مکالمات دوره انتقال |
مکالمات دوره کمال |
مکالمات دوره سالخوردگی |
مکالمات جعلی (منتسب به افلاطون) |
![]() |
تیمائوس (زبان یونانی باستان: Τίμαιος، تلفظ: [tǐmaɪ̯os]) کتابی نوشته افلاطون در سن ۷۰ سالگیاش است که «رمان تاریخی» و «افسانهای درباره طبیعت» نیز نام گرفتهاست.[۱] این کتاب عمدتاً در قالب سخنگویی انفرادی (مونولوگ) طولانی است که توسط شخصیت اصلی، در حدود ۳۶۰ پیش از میلاد نوشته شدهاست. این روش برای پیشبرد گمانه زنی در خصوص ماهیت جهان مادی و انسان است که در ادامه مباحث کریتیاس (افلاطون) میآید.
محتویات
مقدمه[ویرایش]
مباحثه یک روز پس از توضیح اظهارات الگوی سقراط رخ داد. در آثار افلاطون چنین مباحثی در حضور عموم تحقق میافت. سقراط احساس کرد مباحث ارائه شده وی در این خصوص برای جلب انظار کافی نیست. Hermocrates تمایل داشت به سقراط کمک کند و اشاه کرد که افلاطون فقط علل و شرح وقوع (20b) را میداند. افلاطون در ادامه داستان سفر سولن (مقنن یونانی) به مصر را در جایی که موضوع آتلانتیس را میشنود و اینکه چگونه بعدها آتن یکی از بهترین مناطق برای به راه انداختن آتش جنگ علیه آتلانتیس بود اشاره میکند. افلاطون معتقد است که او خود میتواند پیشروی کند و اشاره میکند که Timaeus قادر به ارائه شرح وقوع از نقطه آغاز جهان، به انسان میباشد. داستان آتلانتیس به Critias واگذار شد و محتوای اصلی مباحثه، و تفسیر آن به کمک Timaeus ادامه یافت.
خلاصهای از گزارش تیمائوس[ویرایش]
طبیعت جهان ماده[ویرایش]
Timaeus با تمایز قائل شدن بر جهان ماده و جهان ابدی آغاز میشود. جهان ماده، جهانی است که تغییر و مرگ در آن وقوع میابد، بنابراین هدف از ایجاد آن، درک عدم وجودعلت و منطق است. لیکن جهان ابدی هرگز تغییر نمیکند بنابراین درک حاصل از آن منطقی و دارای علت است (28a). سخنانی در خصوص دو جهان مشروط به توجه به تفاوت طبیعت اهداف هر یک میباشد. در واقع تعریف آنچه که تغییر نمیکند، ثبات و شعور و آگاهی آشکار برای ثبات و عدم تغییر است. (29b) در حالی که تعریف آنچه که تغییر میکند و محتمل است، فقط تغییرو احتمال است. هر موجودی که ایجاد شود، واقعی و باور کردنی است (29c). بنابراین در تعریف جهان ماده، کسی نباید به دنبال چیزی فراتر از یک داستان محتمل باشد. (29d) Timaeus اعلام میکند، از آجایی که هیچ چیز ایجاد نمیشود و تغییر نمیکند مگر آنکه دلیلی برای ایجاد و تغییر داشته باشد، میتوانیم بگوییم که علت عالم باید یک ایجادکننده و سازنده باشد. از آنجایی که عالم، هدفمند است، این خالق بایستی برای ساخت آن، مدل جهان ابدی را به کار برده باشد نه مدل میرا و از بین رونده را. لذا استفاده از جهان ابدی و به شکل بی نقص به عنوان یک الگو منجر به ایجاد جهان ما شد که سابق بر این، فقط به شکل ناقص و نا کامل وجود داشت.
هدف عالم[ویرایش]
Timaeus با توضیحی بر ایجاد عالم ادامه یافت مبنی بر اینکه عالم ساخته یک خالق الهی است، که خواستار این است که یک مخلوق نیکو بتواند در آن تا حد نیک بودن جهان، نیک باشد. خالق میگوید برای ساخت، مادهای برای او بیاورند که از الگوی ثابت و تغییر ناپذیر نمونهگیری شدهاست.
ویژگیهای عالم[ویرایش]
Timaeus توضیح میدهد که این ماده در استفاده از چهار عنصر (زمین، هوا، آتش و آب) دارای یکدستی و توازن نبود و مخلوطی بدون شکل و بی حدکت بود. از آنجایی که نظم بیش از بی نظمی مطلوب است، نقش اصلی خالق، ایجاد نظم و وضوح در این ماده بود. بنابراین تمام ویژگیهای جهان بایستی یا با عنایت به انتخاب خالق آن از خوبی وهدفمندی تعریف شود یا از طریق تمایز میان خیر و شر.
ایجاد جوهره جهان[ویرایش]
عناصر[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ تئودور گمپرتس، متفکران یونانی، ترجمهٔ محمدحسن لطفی، ص. ص ۱۱۴۶
- Cornford, Francis Macdonald (1997) [1935]. Plato's Cosmology: the Timaeus of Plato, Translated with a Running Commentary. Indianapolis: Hackett Publishing Company, Inc. ISBN 0-87220-386-7.
- Martin, Thomas Henry (1981) [1841]. Études sur le Timée de Platon. Paris: Librairie philosophique J. Vrin.
- Sallis, John (1999). Chorology: On Beginning in Plato's "Timaeus". Bloomington: Indiana University Press. ISBN 0-253-21308-8.
- Taylor, Alfred E. (1928). A commentary on Plato's Timaeus. Oxford: Clarendon.
- K. Sarah-Jane Murray (2008). From Plato to Lancelot: A Preface to Chretien de Troyes. Syracuse University Press. ISBN 0-8156-3160-X.