ارگان رنگی
این نوشتار به ویراستاری نیاز دارد. لطفاً تا جایی که ممکن است آن را از نظر دستور زبان، شیوه نگارش، املا و انشا بهتر کنید. |
ارگان رنگی به سنتی از وسایل مکانیکی اشاره دارد که برای نمایش صدا و همراهی موسیقی در یک رسانه بصری ساخته شدهاست. اولین اندامهای رنگیِ ایجاد شده، سازهای دستی بر اساس طرحهای رپسیکورد بودند؛ که در دهه ۱۹۰۰، الکترومکانیکی شدند. در اوایل قرن بیستم، سنت اندام رنگی خاموش (لومیا) توسعه یافت. در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ارگان رنگی به طور عمومی با دستگاههای الکترونیکی مرتبط شدهاست که به ورودیهای موسیقی خود، با نمایشهای نور پاسخ میدادند. ارگان نور به طور فزایندهای برای این دستگاهها استفاده میشود. ارگان نور به ارگان رنگی اجازه میدهد تا معنای اصلی خود را دوباره به دست آورد.
تاریخچه مفهوم[ویرایش]
رویای خلق یک موسیقی بصری قابل مقایسه با موسیقی شنیداری در فیلمهای انتزاعی انیمیشن هنرمندانی مانند اسکار فیشینگر، لن لی و نورمن مکلارن تحقق یافت. اما مدتها قبل از آنها، بسیاری از مردم سازهایی ساخته بودند که معمولاً به آنها «ارگان رنگی» گفته میشود که نور رنگی تعدیل شده را به نوعی سیال قابل مقایسه با موسیقی نشان میدهد.
سال ۱۵۹۰، گرگوریو کومانینی اختراعی توسط نقاش منیریست آرسیمبولدو سیستمی برای ایجاد موسیقی رنگی، بر اساس درخشندگی ظاهری (تضاد روشن-تاریکی) به جای رنگ توصیف کرد.
سال ۱۷۲۵، راهب یسوعی_فرانسوی لوئی برتراند کاستل، ایدهای با نام "هارپسیکورد برای چشمها " (هارپسیکورد چشمی) را مطرح کرد. در دهه ۱۷۴۰، آهنگساز آلمانی تلمن برای دیدن آن به فرانسه رفت و قطعاتی برای آن ساخت و کتابی در مورد آن نوشت. این ارگان رنگی ۶۰ شیشه کوچک رنگی داشت که هر کدام دارای پردهای بود که با کوبیدن کلید باز میشد. در حدود سال ۱۷۴۲، کاستل، هارپسیکورد چشمی (یک اندام سبک) را به عنوان ابزاری برای تولید صدا و رنگهای نور "مناسب" پیشنهاد کرد.
سال ۱۷۴۳، یوهان گوتلوب کروگر، استاد دانشگاه هال، نسخه خود را از هارپسیکورد چشمی پیشنهاد کرد.
سال ۱۸۱۶، دیوید بروستر کالیدوسکوپ را به عنوان شکلی از موسیقی بصری پیشنهاد کرد که بلافاصله محبوب شد.
سال ۱۸۷۷، هنرمند آمریکایی، مخترع اسقف بینبریج اولین اندام رنگی خود را به ثبت رساند.[۲] این سازها پیوستهای نورانی بودند که برای اندامهای لولهای طراحی شده بودند که میتوانستند نورهای رنگی را بر روی صفحه نمایش همزمان با اجرای موسیقی پخش کنند. اسقف سه تا از سازها را ساخت. همه در آتشسوزی از بین رفتند، از جمله یکی در خانه P. T. Barnum.[۳]
سال ۱۸۹۳، نقاش بریتانیایی الکساندر والاس ریمینگتون صفحه کلید سبک را اختراع کرد. ابزار یا دستگاهی برای تولید جلوههای رنگی[۴][۵] «ارگان رنگی» ریمینگتون توجه زیادی را به خود جلب کرد، از جمله ریچارد واگنر و سر جرج گروو. به اشتباه ادعا شدهاست که دستگاه او اساس چراغهای متحرکی را تشکیل میدهد که اولین نمایش نیویورک سمفونی الکساندر اسکریابین سینستزیا «پرومته: شعر آتش» در سال ۱۹۱۵. ابزاری که اولین نمایش را همراهی کرد، کرومولای مهندس نور پرستون است. میلار بود که شبیهساز ریمینگتون بود.[۶]
در یک مانیفست هنری در سال ۱۹۱۶، فوتوریستهای ایتالیایی آرنالدو جینا و برونو کورا آزمایشهای خود را با نمایش «ارگان رنگی» در سال ۱۹۰۹ توصیف کردند. آنها همچنین نه فیلم انتزاعی را نقاشی کردند که اکنون از دست رفتهاند.
سال ۱۹۱۶، نقاش آینده پژوه روسی ولادیمیر بارانوف روسینه «پیانو اپتوفونیک» را در نمایشگاه تک نفره خود در کریستیانا (اسلو، نروژ) به نمایش گذاشت.
سال ۱۹۱۸، پیانیست کنسرت آمریکایی مری هالاک-گرینوالت سازی ساخت که او آن را "Sarabet" نامید. همچنین او یک اختراع، نه اختراع مربوط به ساز خود، از جمله رئوستات را به ثبت رساند.
سال ۱۹۲۱، آرتور سی ویناگراس کروموپیانو را پیشنهاد کرد. این ساز مانند پیانوی بزرگ، اما طراحی شده برای نمایش «آکورد» ساخته شده از نورهای رنگی است.
دهه ۱۹۲۰، زاده دانمارک توماس ویلفرد «کلاویلوکس» را ایجاد کرد،[۷] یک اندام رنگی که در نهایت هفت نسخه را به ثبت رساند. تا سال ۱۹۳۰، او ۱۶ واحد "کلاویلوکس خانگی" تولید کرد. دیسکهای شیشه ای دارای هنر با این "Clavilux Juniors" فروخته شد. ویلفرد کلمه لومیا را برای توصیف این هنر ابداع کرد. بهطور قابل توجهی، ابزارهای ویلفرد برای نمایش تصاویر رنگی طراحی شده بودند، نه فقط زمینههای نور رنگی مانند سازهای قبلی.
سال ۱۹۲۵، آهنگساز مجارستانی الکساندر لازلو (آهنگساز) متنی به نام "Color-Light-Music" (رنگ-نور-موسیقی) نوشت. لازلو با ارگ رنگی به اروپا سفر کرد.
در هامبورگ، آلمان از اواخر دهه ۱۹۲۰ تا اوایل دهه ۱۹۳۰، چندین اندام رنگی در مجموعه ای از کنگرههای رنگ-صدا (به آلمانی: "Kongress für Farb-Ton-Forschung") به نمایش گذاشته شد.[۸] لودویگ هیرشفلد ماک ارگ رنگی بازی نور رنگی خود را در این کنگرهها و در چندین جشنواره و رویداد دیگر در آلمان اجرا کرد. او این اندام رنگی را در مدرسه باوهاوس در وایمار، با کورت شورد تفگر توسعه داده بود.
نمایشگاه خانه ایده آل دیلی میل لندن در سال ۱۹۳۹ یک «کنسول نور ۷۲ جهته و ارگان کامپتون برای موسیقی رنگی» و همچنین یک برج «کالیداکو» ۷۰ فوت و ۲۳۰ کیلووات را به نمایش گذاشت.[۹]
از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۷۷، چارلز داکام مجموعهای از پروژکتورهای مبیلکولور، نسخههای او از اندامهای رنگی بیصدا را ساخت.
در اواخر دهه ۱۹۴۰، اسکار فیشینگر لومیگراف را ایجاد کرد که با فشار دادن اشیا/دستها در صفحهای لاستیکی که در نور رنگی بیرون زده بود، تصاویر تولید میکرد. تصاویر این دستگاه به صورت دستی ساخته شده و همراه با موسیقیهای مختلف اجرا شده است. برای کار به دو نفر نیاز داشت: یکی برای ایجاد تغییرات در رنگها، دیگری برای دستکاری صفحه نمایش، فیشینگر لومیگراف را در اواخر دهه ۱۹۴۰ تا اوایل دهه ۱۹۵۰ در لس آنجلس و سانفرانسیسکو اجرا کرد. لومیگراف توسط تهیهکنندگان فیلم علمی تخیلی ۱۹۶۴، «مسافران زمان» مجوز دریافت کرد. لومیگراف صفحه کلید ندارد و موسیقی تولید نمیکند.
در سال ۲۰۰۰، جک آکس و دیوید بریتون «ارگان رنگ مجازی» را ایجاد کردند. ارگان رنگی واقعیت مجازی قرن بیست و یکم یک سیستم محاسباتی برای ترجمه ترکیبات موسیقی به اجرای بصری است. این دستگاه از نیروی ابر محاسباتی برای تولید تصاویر و صداهای بصری سه بعدی از فایلهای واسط دیجیتال ابزار موسیقی (MIDI یا میدی کنترلر) استفاده میکند و میتواند ترکیبات مختلفی را پخش کند. اجراها در محیطهای واقعیت مجازی تعاملی، همهجانبه مانند Cave Automatic Virtual Environment (CAVE), VisionDome یا Immersadesk[۱۰] انجام میشود. از آنجایی که این یک دنیای غوطهورکننده سهبعدی است، اندام رنگی یک مکان یا یک فضای اجرا است.[۱۱]
برای مطالعهٔ بیشتر[ویرایش]
محقق مؤسسه هنرهای کالیفرنیا ویلیام موریتز اندامهای رنگی را به عنوان شکلی از موسیقی بصری، به ویژه به عنوان پیشرو موسیقی بصری سینما مستند کرده است. مقالات و تحقیقات اصلی او در مجموعه مرکز موسیقی تجسمی لس آنجلس است، که همچنین دارای دیگر مقالات و منابع رنگی ارگ تاریخی است.[۱]
منابع[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Moritz, William (April 1997). "The Dream of Color Music, And Machines That Made it Possible". Animation World Magazine. 2 (1).
- ↑ GB 189324814, Rimington, Alexander Wallace, "Method and Means or Apparatus for Producing Colour Effects", published 1895-03-23
- ↑ Bainbridge Bishop, Souvenir of the Color Organ, with some Suggestions in Rearder to the Soul of the Rainbow and Harmony of Light. جزوه 1893
- ↑ "مقالاتی در مورد ریمینگتون از The Strand، از جمله "ارگان رنگی" عکسها". Archived from the original on 18 July 2011. Retrieved 6 February 2023.
- ↑ ریمینگتون، الکساندر والاس، "رنگ-موسیقی هنر رنگ موبایل". هاچینسون، لندن، 1912
- ↑ <ref>{{نقل به کتاب|آخرین=بروگر| first=Kerry|title=موسیقی بصری: Synaesthesia در هنر و موسیقی از سال 1900|year=2005|publisher=Thames & Hudson|author2=Judith Zilczer |author3=Jeremy Strick |author4=Ari Wiseman |author5=Olivia Mattis } ref>
- ↑ "ARTISTS ON LINE - Thomas Wilfred and his Clavilux - the Art of Lumia". www.gis.net. Archived from the original on 3 June 2012. Retrieved 15 May 2022.
- ↑ تحقیقات تن رنگ. III. نوار. گزارش در مورد دومین کنگره برای تحقیق در زمینه رنگ» (هامبورگ 1 - 5 اکتبر 1930). منتشر شده در سال 1931.
- ↑ "Strand - Chronology". strandarchive.co.uk. Archived from the original on 2 May 2015. Retrieved 13 January 2022.
- ↑ متأسفانه این قسمتها قابل ترجمه نبودند و از روی ناچاری آنهارا به زبان انگلیسی وارد کردم
- ↑ Ox, Jack, & Britton, Dave. (2000). اندام رنگی واقعیت مجازی قرن بیست و یکم. IEEE Multimedia, Journal of IEEE Computer Society, 7(3), pp. 2–5.