اسماعیل رائین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
این صفحه برای حذف نامزد شده است؛ ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای حذف/اسماعیل رائین را ببینید.
خطای ابزار
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<!-- الگوی پیشنهاد حذف را فقط مدیران می‌توانند بردارند لطفاً آن را برندارید -->
{{نظرخواهی برای حذف/تاریخ‌دار|page=اسماعیل رائین|timestamp=20240412175636|year=۲۰۲۴|month=آوریل|day=۱۲|جاed=yes|help=off}}
<!-- فقط برای استفادهٔ مدیران: {{پیشینه حذف|صفحه=اسماعیل رائین|تاریخ=۱۲ آوریل ۲۰۲۴|نتیجه=بماند}} -->
<!-- متن بعد از این پیام را می‌توانید ویرایش کنید -->
{{بهبود منبع|date=مه ۲۰۲۳}}
{{بهبود منبع|date=مه ۲۰۲۳}}
[[پرونده:Seddon files on table.png|بندانگشتی|ایستاده «ناصر وثوقی» دادیار دادسرای تهران و شخص پایین‌تر «اسماعیل رائین» است. - ۱۹۵۱]]
[[پرونده:Seddon files on table.png|بندانگشتی|ایستاده «ناصر وثوقی» دادیار دادسرای تهران و شخص پایین‌تر «اسماعیل رائین» است. - ۱۹۵۱]]
'''اسماعیل رائین''' (۱۲۹۸ خورشیدی – ۱۰ دی ۱۳۵۸ خورشیدی) محقق و مورخ [[بوشهر|بوشهری]] بود. کتاب مشهور او ''[[فراموش‌خانه و فراماسونری در ایران]]'' است. اسماعیل رائین از بدو تأسیس ساواک با شماره رمز ۱۴۹۸ با آن همکاری داشت و بررسی اسناد رائین در بایگانی ساواک نشان می‌دهد که همکاری او دارای طبقه‌بندی بالا (سری) بوده‌است. وی روابط بسیار نزدیکی با [[اسدالله علم]] داشت.
'''اسماعیل رائین''' (۱۲۹۸ خورشیدی – ۱۰ دی ۱۳۵۸ خورشیدی) محقق و مورخ ایرانی بود. او نویسنده کتاب ''[[فراموش‌خانه و فراماسونری در ایران]]'' است.


== فعالیت‌ها ==
== فعالیت‌ها ==
در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به استخدام [[وزارت پست و تلگراف]] درآمد و به عنوان تلگرافچی مشغول کار گردید، سپس به مطبوعات راه یافت و در مجله [[تهران‌مصور]]، آتش، و [[روزنامه اطلاعات]] مقاله می‌نوشت. به دلیل انتشار خبری علیه رزم‌آرا از اطلاعات اخراج و در [[مجله روشنفکر]] فعالیت خود را از سر گرفت. قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با [[حزب توده]] همکاری می‌کرد و از طرف حزب به فستیوال جهانی جوانان در بخارست اعزام شد. برخی آثار رائین در ازای دریافت وجه از دربار یا محافل معین بود و اهداف معینی را پی می‌گرفت.
در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به استخدام [[وزارت پست و تلگراف]] درآمد و به عنوان تلگرافچی مشغول کار گردید، سپس به مطبوعات راه یافت و در مجله [[تهران‌مصور]]، آتش، و [[روزنامه اطلاعات]] مقاله می‌نوشت. به دلیل انتشار خبری علیه رزم‌آرا از اطلاعات اخراج و در [[مجله روشنفکر]] فعالیت خود را از سر گرفت. قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با [[حزب توده]] همکاری می‌کرد و از طرف حزب به فستیوال جهانی جوانان در بخارست اعزام شد.

به گفته عرفان قانعی‌فرد، رائین از بدو تأسیس [[ساواک]] با آن سازمان همکاری می‌کرد و جزء حقوق بگیران ساواک بود.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =قانعی‌فرد | نام =عرفان | پیوند نویسنده = | عنوان =در دامگه حادثه | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۹۰| ناشر =شرکت کتاب|مکان=لس آنجلس کالیفرنیا|شابک = ۹۷۸-۱-۵۹۵۸۴-۳۳۴-۰ | صفحه = ۲۰۵ | پیوند =}}</ref> وی کتاب [[فراموش‌خانه و فراماسونری در ایران]] را با همکاری فعال ساواک منتشر کرد.<ref>{{یادکرد وب |نام خانوادگی= |نام= |عنوان=پایگاه اطلاع‌رسانی شفق |نشانی=http://shafag.net/agaed/فراماسونری/175/ابهام-در-تاریخ-نگاری-فراماسونری-4-آخری/ |بازدید=۲۰ نوامبر ۲۰۱۲ |اثر= |تاریخ= |ناشر= |نشانی بایگانی= |تاریخ بایگانی= |کد زبان=}}{{پیوند مرده|date=سپتامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot}}</ref> دستور صریح سرتیپ علوی کیا (معاون ساواک) چنین بود که «به رائین هر قدر ممکن است کمک شود».

=== نحوه همکاری با ساواک ===
اسماعیل رائین از بدو تأسیس ساواک با شماره رمز ۱۴۹۸ با آن سازمان همکاری داشت و بررسی اسناد رائین در بایگانی ساواک نشان می‌دهد که همکاری او دارای طبقه‌بندی بالا (سری) بوده‌است، رائین هر حرکت مخالف با رژیم ایران در آن زمان را به «انگلیسی‌ها» نسبت می‌داد. رائین در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۴۸ طی نامه ای به [[نعمت‌الله نصیری]] رئیس ساواک بابت «خساراتی که متحمل شده بود» تقاضای پول بیشتر نمود و گفته‌است: " «اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر، حامی وطن پرستان ایران، اوامری مبنی بر تأمین خسارات وارده صادر فرموده‌اند.»".


به گفته عرفان قانعی‌فرد، رائین از بدو تأسیس [[ساواک]] با آن سازمان همکاری می‌کرد و جزء حقوق بگیران ساواک بود.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =قانعی‌فرد | نام =عرفان | پیوند نویسنده = | عنوان =در دامگه حادثه | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۹۰| ناشر =شرکت کتاب|مکان=لس آنجلس کالیفرنیا|شابک = ۹۷۸-۱-۵۹۵۸۴-۳۳۴-۰ | صفحه = ۲۰۵ | پیوند =}}</ref>
== مرگ ==
== مرگ ==
[[مظفر بقایی کرمانی]] در خاطرات خود دربارهٔ مرگ وی در پاسخ به [[حبیب لاجوردی]] اینچنین می‌نویسد: «چون انتشارات امیرکبیر بعضی از کتابهای او را بی اجازهٔ او تجدید چاپ کرده بود. یک کتاب هم بدون اجازه چاپ کرده بود که این اعلام جرم کرده بود و گمان می‌کنم پنج میلیون تومان ادعای خسارت کرده بود. بعد یک روز با وکیلش و بازپرس می‌روند به دفتر انتشارات امیرکبیر که دفاتر او را تأمین دلیل بکنند برای ادعانامه. کارگرهای انتشارات امیرکبیر می‌ریزند سرش و می زنندش؛ و این هم روی آن سابقهٔ کسالتی که داشت همان‌جا می‌افتد و سکته می‌کند و فوت می‌کند.<ref>خاطرات دکتر مظفر بقایی کرمانی</ref>{{مدرک}}
[[مظفر بقایی کرمانی]] در خاطرات خود دربارهٔ مرگ وی در پاسخ به [[حبیب لاجوردی]] اینچنین می‌نویسد: <blockquote>چون انتشارات امیرکبیر بعضی از کتابهای او را بی اجازهٔ او تجدید چاپ کرده بود. یک کتاب هم بدون اجازه چاپ کرده بود که این اعلام جرم کرده بود و گمان می‌کنم پنج میلیون تومان ادعای خسارت کرده بود. بعد یک روز با وکیلش و بازپرس می‌روند به دفتر انتشارات امیرکبیر که دفاتر او را تأمین دلیل بکنند برای ادعانامه. کارگرهای انتشارات امیرکبیر می‌ریزند سرش و می زنندش؛ و این هم روی آن سابقهٔ کسالتی که داشت همان‌جا می‌افتد و سکته می‌کند و فوت می‌کند.<ref>خاطرات دکتر مظفر بقایی کرمانی</ref>{{مدرک}}</blockquote>[[عبدالرحیم جعفری]]، بنیانگذار و مالک [[انتشارات امیرکبیر]] (تا سال ۱۳۶۲)، پیرامون چگونگی مرگ رائین چنین می‌گوید که پس از چاپ کتاب [[فراموش‌خانه و فراماسونری در ایران]]، «یک وکیل [[شرخر]]» اسماعیل رائین به شکایت از او نزد دادستانی انقلاب اسلامی برمی‌انگیزد به گونه‌ای که در سال ۱۳۵۸، عبدالرحیم جعفری چندین و چند بار به دادستانی انقلاب فراخوانده می‌شود و حتی او را «ممنوع‌المعامله» می‌کنند و حساب‌های بانکی انتشارات امیرکبیر را می‌بندند؛ تا جایی که به گفتهٔ او دیگر «چیزی نمانده بود تشکیلاتم به کلی متوقف شود». در همان روزگار، روزی مأموران دادستانی انقلاب اسلامی به همراه رائین و «همدستانش»، بی آنکه پیشتر جعفری را آگاه کرده باشند به دفتر انتشارات امیرکبیر می‌آیند و عده‌ای از کارکنان مؤسسه هم که از توهین رائین به [[روح‌الله خمینی]] خشمگین بودند، هنگامی که پی به آمدن او بردند، بر ضدش شعار دادند و از آنجا که پیشتر بارها به رائین [[حمله قلبی]] دست داده بود، در اتاق [[رئیس دفتر]] انتشارات حال وی دگرگون شد و مرد.<ref>{{یادکرد|فصل=|کتاب=|ناشر=|چاپ=|شهر=|کوشش=|ویرایش=|سال=|شابک=|نویسنده=مختاباد، سید ابوالحسن|نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه=|عنوان=۲۵ سال از تصرف انتشارات امیر کبیر گذشت؛ در جستجوی عدالت|پیوند=http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=103888|ژورنال=|نشریه=روزنامهٔ [[دنیای اقتصاد]]|تاریخ=۱ خرداد ۱۳۸۷|دوره=|شماره=کد خبر: DEN- 103888|شاپا=|access-date=۲۷ اکتبر ۲۰۰۹|archive-date=۱۷ اکتبر ۲۰۱۱|archive-url=https://web.archive.org/web/20111017053630/http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=103888|url-status=dead}} بازیابی‌شده در تاریخ ۲ آبان ۱۳۸۸.</ref>

[[عبدالرحیم جعفری]]، بنیانگذار و مالک [[انتشارات امیرکبیر]] (تا سال ۱۳۶۲)، پیرامون چگونگی مرگ رائین چنین می‌گوید که پس از چاپ کتاب [[فراموش‌خانه و فراماسونری در ایران]]، «یک وکیل [[شرخر]]» اسماعیل رائین به شکایت از او نزد دادستانی انقلاب اسلامی برمی‌انگیزد به گونه‌ای که در سال ۱۳۵۸، عبدالرحیم جعفری چندین و چند بار به دادستانی انقلاب فراخوانده می‌شود و حتی او را «ممنوع‌المعامله» می‌کنند و حساب‌های بانکی انتشارات امیرکبیر را می‌بندند؛ تا جایی که به گفتهٔ او دیگر «چیزی نمانده بود تشکیلاتم به کلی متوقف شود». در همان روزگار، روزی مأموران دادستانی انقلاب اسلامی به همراه رائین و «همدستانش»، بی آنکه پیشتر جعفری را آگاه کرده باشند به دفتر انتشارات امیرکبیر می‌آیند و عده‌ای از کارکنان مؤسسه هم که از توهین رائین به [[روح‌الله خمینی]] خشمگین بودند، هنگامی که پی به آمدن او بردند، بر ضدش شعار دادند و از آنجا که پیشتر بارها به رائین [[حمله قلبی]] دست داده بود، در اتاق [[رئیس دفتر]] انتشارات حال وی دگرگون شد و مرد.<ref>{{یادکرد|فصل=|کتاب=|ناشر=|چاپ=|شهر=|کوشش=|ویرایش=|سال=|شابک=|نویسنده=مختاباد، سید ابوالحسن|نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه=|عنوان=۲۵ سال از تصرف انتشارات امیر کبیر گذشت؛ در جستجوی عدالت|پیوند=http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=103888|ژورنال=|نشریه=روزنامهٔ [[دنیای اقتصاد]]|تاریخ=۱ خرداد ۱۳۸۷|دوره=|شماره=کد خبر: DEN- 103888|شاپا=|access-date=۲۷ اکتبر ۲۰۰۹|archive-date=۱۷ اکتبر ۲۰۱۱|archive-url=https://web.archive.org/web/20111017053630/http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=103888|url-status=dead}} بازیابی‌شده در تاریخ ۲ آبان ۱۳۸۸.</ref>


== آثار ==
== آثار ==
خط ۳۴: خط ۲۴:
* ایرانیان ارمنی (۱۳۴۹)
* ایرانیان ارمنی (۱۳۴۹)
* [[میرزا ملکم خان]] زندگی و کوشش او (۱۳۴۹)
* [[میرزا ملکم خان]] زندگی و کوشش او (۱۳۴۹)
* دریانوردی ایرانیان (۱۳۵۰)
* دریانوردی ایرانیان (۱۳۵۰) (در تاریخ ۲۳/۱۰/۱۳۴۹ اسماعیل رائین به منظور چاپ کتاب دریانوردی ایرانیان از پیشگاه [[محمدرضا پهلوی]] تقاضای مساعدت نمود که کتاب مزبور به چاپ رسید و مخارج آن (بیست و پنج هزار تومان) نیز توسط ساواک تأمین گشت)
* یپرم خان سردار (۱۳۵۰)
* یپرم خان سردار (۱۳۵۰)
* قطع رابطه ایران و انگلیس
* قطع رابطه ایران و انگلیس
خط ۴۹: خط ۳۹:


== منابع ==
== منابع ==
* [http://ir-psri.com/print.php?Page=ViewArticle&ArticleID=1849 ابهام در تاریخ‌نگاری فراماسونری آخرین شاهکار اسماعیل رائین].
* ایرانیان ارمنی نوشته اسماعیل رائین.
* ایرانیان ارمنی نوشته اسماعیل رائین.
* مجله نگارستان.
* مجله نگارستان.

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۱۳

ایستاده «ناصر وثوقی» دادیار دادسرای تهران و شخص پایین‌تر «اسماعیل رائین» است. - ۱۹۵۱

اسماعیل رائین (۱۲۹۸ خورشیدی – ۱۰ دی ۱۳۵۸ خورشیدی) محقق و مورخ ایرانی بود. او نویسنده کتاب فراموش‌خانه و فراماسونری در ایران است.

فعالیت‌ها[ویرایش]

در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد و به عنوان تلگرافچی مشغول کار گردید، سپس به مطبوعات راه یافت و در مجله تهران‌مصور، آتش، و روزنامه اطلاعات مقاله می‌نوشت. به دلیل انتشار خبری علیه رزم‌آرا از اطلاعات اخراج و در مجله روشنفکر فعالیت خود را از سر گرفت. قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با حزب توده همکاری می‌کرد و از طرف حزب به فستیوال جهانی جوانان در بخارست اعزام شد.

به گفته عرفان قانعی‌فرد، رائین از بدو تأسیس ساواک با آن سازمان همکاری می‌کرد و جزء حقوق بگیران ساواک بود.[۱]

مرگ[ویرایش]

مظفر بقایی کرمانی در خاطرات خود دربارهٔ مرگ وی در پاسخ به حبیب لاجوردی اینچنین می‌نویسد:

چون انتشارات امیرکبیر بعضی از کتابهای او را بی اجازهٔ او تجدید چاپ کرده بود. یک کتاب هم بدون اجازه چاپ کرده بود که این اعلام جرم کرده بود و گمان می‌کنم پنج میلیون تومان ادعای خسارت کرده بود. بعد یک روز با وکیلش و بازپرس می‌روند به دفتر انتشارات امیرکبیر که دفاتر او را تأمین دلیل بکنند برای ادعانامه. کارگرهای انتشارات امیرکبیر می‌ریزند سرش و می زنندش؛ و این هم روی آن سابقهٔ کسالتی که داشت همان‌جا می‌افتد و سکته می‌کند و فوت می‌کند.[۲][نیازمند منبع]

عبدالرحیم جعفری، بنیانگذار و مالک انتشارات امیرکبیر (تا سال ۱۳۶۲)، پیرامون چگونگی مرگ رائین چنین می‌گوید که پس از چاپ کتاب فراموش‌خانه و فراماسونری در ایران، «یک وکیل شرخر» اسماعیل رائین به شکایت از او نزد دادستانی انقلاب اسلامی برمی‌انگیزد به گونه‌ای که در سال ۱۳۵۸، عبدالرحیم جعفری چندین و چند بار به دادستانی انقلاب فراخوانده می‌شود و حتی او را «ممنوع‌المعامله» می‌کنند و حساب‌های بانکی انتشارات امیرکبیر را می‌بندند؛ تا جایی که به گفتهٔ او دیگر «چیزی نمانده بود تشکیلاتم به کلی متوقف شود». در همان روزگار، روزی مأموران دادستانی انقلاب اسلامی به همراه رائین و «همدستانش»، بی آنکه پیشتر جعفری را آگاه کرده باشند به دفتر انتشارات امیرکبیر می‌آیند و عده‌ای از کارکنان مؤسسه هم که از توهین رائین به روح‌الله خمینی خشمگین بودند، هنگامی که پی به آمدن او بردند، بر ضدش شعار دادند و از آنجا که پیشتر بارها به رائین حمله قلبی دست داده بود، در اتاق رئیس دفتر انتشارات حال وی دگرگون شد و مرد.[۳]

آثار[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. قانعی‌فرد، عرفان (۱۳۹۰). در دامگه حادثه. لس آنجلس کالیفرنیا: شرکت کتاب. ص. ۲۰۵. شابک ۹۷۸-۱-۵۹۵۸۴-۳۳۴-۰.
  2. خاطرات دکتر مظفر بقایی کرمانی
  3. مختاباد، سید ابوالحسن (۱ خرداد ۱۳۸۷«۲۵ سال از تصرف انتشارات امیر کبیر گذشت؛ در جستجوی عدالت»، روزنامهٔ دنیای اقتصاد، ش. کد خبر: DEN- ۱۰۳۸۸۸، بایگانی‌شده از اصلی در ۱۷ اکتبر ۲۰۱۱، دریافت‌شده در ۲۷ اکتبر ۲۰۰۹ بازیابی‌شده در تاریخ ۲ آبان ۱۳۸۸.

منابع[ویرایش]

  • ایرانیان ارمنی نوشته اسماعیل رائین.
  • مجله نگارستان.

پیوند به بیرون[ویرایش]