درگاه:ادبیات فارسی/رده‌ها و موضوعات/شعر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ویرایش شعر ۱

درگاه:ادبیات فارسی/رده‌ها و موضوعات/شعر/۱

جان جهان دوش کجا بوده‌ای نی غلطم در دل ما بوده‌ای
آه که من دوش چه سان بوده‌ام آه که تو دوش که را بوده‌ای
رشک برم کاش قبا بودمی چون که در آغوش قبا بوده‌ای
زَهره ندارم که بگویم تو را بی من بیچاره کجا بوده‌ای
آینه‌ای رنگ تو عکس کسی است تو ز همه رنگ جدا بوده‌ای
رنگ رخ خوب تو آخر گواست در حرم لطف خدا بوده‌ای

—— مولوی

دیوان شمس

ویرایش شعر ۲

درگاه:ادبیات فارسی/رده‌ها و موضوعات/شعر/۲

بسی رنج بردم بدین سال سیعجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلندکه از باد و باران نیابد گزند
بناهای آباد گردد خرابز باران و از تابش آفتاب

فردوسی

شاهنامه

ویرایش شعر ۳

درگاه:ادبیات فارسی/رده‌ها و موضوعات/شعر/۳

ز بهر بر و بوم و فرزند خویش زن و کودک و خرد و پیوند خویش
همه سربه‌سر تن به کشتن دهیماز آن به که کشور به دشمن دهیم
ز خاکیم باید شدن سوی خاکهمه‌جای ترس است و تیمار و باک
جهان سربه‌سر حکمت و عبرت استچرا بهره ما همه غفلت است؟

فردوسی

شاهنامه

ویرایش شعر ۴

درگاه:ادبیات فارسی/رده‌ها و موضوعات/شعر/۴

بنی‌آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به‌درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی‌غمی نشاید که نامت نهند آدمی

سعدی

گلستان سعدی

ویرایش شعر ۵

درگاه:ادبیات فارسی/رده‌ها و موضوعات/شعر/۵

نباشد همی نیک و بد پایدار همان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدی همه نیکویی کن اگر بخردی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت بدی را بدی باشد اندرخورت
چو نیکی نمایدت کیهان‌خدای تو با هر کسی نیز، نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بد ز بد گردد اندر جهان، نام بد
به نیکی بباید تن آراستن که نیکی نشاید ز کس خواستن
وگر بد کنی، جز بدی ندروی شبی در جهان شادمان نغنوی

فردوسی

شاهنامه

ویرایش شعر ۶

درگاه:ادبیات فارسی/رده‌ها و موضوعات/شعر/۶

نمانیم کین بوم ویران کنند همی غارت از شهر ایران کنند
نخوانند بر ما کسی آفرین چو ویران بود بوم ایران زمین
دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود

فردوسی

شاهنامه

ویرایش شعر ۷

درگاه:ادبیات فارسی/رده‌ها و موضوعات/شعر/۷

سعدیا! چون تو کجا نادره گفتاری هست؟یا چو شیرین سخنت نخل شکرباری هست؟
یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست؟ هیچم ار نیست، تمنای توام باری هست
«مشنو ای دوست! که غیر از تو مرا یاری هستیا شب و روز بجز فکر توام کاری هست»
لطف گفتار تو شد دام ره مرغ هوسبه هوس بال زد و گشت گرفتار قفس
پایبند تو ندارد سر دمسازی کسموسی اینجا بنهد رخت به امید قبس
«به کمند سر زلفت نه من افتادم و بسکه به هر حلقهٔ زلف تو گرفتاری هست»

—— محمد تقی بهار

ویرایش شعر ۸

درگاه:ادبیات فارسی/رده‌ها و موضوعات/شعر/۸

به‌جهان خرم از آنم، که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم، که همه عالم از اوست
به غنیمت شمر ای دوست، دم عیسی صبح تا دل مرده مگر زنده کنی، کاین دم از اوست
نه فلک راست مسلم، نه ملک را حاصل آنچه در سرّ سویدای بنی‌آدم از اوست
به حلاوت بخورم زهر، که شاهد ساقیست به ارادت ببرم زخم، که درمان هم از اوست
زخم خونینم اگر به نشود، به باشد خنک آن زخم، که هر لحظه مرا مرهم از اوست
غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد؟ ساقیا، باده بده شادی آن، کاین غم از اوست
پادشاهی و گدایی، بر ما یکسان است چو بر این در، همه را پشت عبادت خم از اوست
سعدیا، گر بکَند سیل فنا خانهٔ عمر دل قوی دار، که بنیاد بقا محکم از اوست

سعدی

ویرایش شعر ۹

درگاه:ادبیات فارسی/رده‌ها و موضوعات/شعر/۹

نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانیکه به دوستان یک‌دل، سر دست برفشانی
نفسی بیا و بنشین، سخنی بگو و بشنوکه به تشنگی بمردم، برِ آب زندگانی
دل عارفان ببردند و قرار پارسایانهمه شاهدان به صورت، تو به صورت و معانی
نه خلاف عهد کردم، که حدیث جز تو گفتمهمه بر سر زبانند و تو در میان جانی
مده ای رفیق پندم، که نظر بر او فکندمتو میان ما ندانی، که چه می‌رود نهانی
دل دردمند سعدی، ز محبت تو خون شدنه به وصل می‌رسانی، نه به قتل می‌رهانی

سعدی

ویرایش شعر ۱۰
ویرایش شعر ۱۱
ویرایش شعر ۱۲
ویرایش شعر ۱۳
ویرایش شعر ۱۴
ویرایش شعر ۱۵
ویرایش شعر ۱۶
ویرایش شعر ۱۷
ویرایش شعر ۱۸
ویرایش شعر ۱۹
ویرایش شعر ۲۰
ویرایش شعر ۲۱
ویرایش شعر ۲۲
ویرایش شعر ۲۳
ویرایش شعر ۲۴
ویرایش شعر ۲۵
ویرایش شعر ۲۶
ویرایش شعر ۲۷
ویرایش شعر ۲۸
ویرایش شعر ۲۹
ویرایش شعر ۳۰
ویرایش شعر ۳۱
ویرایش شعر ۳۲
ویرایش شعر ۳۳
ویرایش شعر ۳۴
ویرایش شعر ۳۵
ویرایش شعر ۳۶
ویرایش شعر ۳۷
ویرایش شعر ۳۸
ویرایش شعر ۳۹
ویرایش شعر ۴۰
ویرایش شعر ۴۱
ویرایش شعر ۴۲
ویرایش شعر ۴۳
ویرایش شعر ۴۴
ویرایش شعر ۴۵
ویرایش شعر ۴۶
ویرایش شعر ۴۷
ویرایش شعر ۴۸
ویرایش شعر ۴۹
ویرایش شعر ۵۰
ویرایش شعر ۵۱
ویرایش شعر ۵۲
ویرایش شعر ۵۳
ویرایش شعر ۵۴
ویرایش شعر ۵۵
ویرایش شعر ۵۶
ویرایش شعر ۵۷
ویرایش شعر ۵۸
ویرایش شعر ۵۹
ویرایش شعر ۶۰
ویرایش شعر ۶۱
ویرایش شعر ۶۲
ویرایش شعر ۶۳
ویرایش شعر ۶۴
ویرایش شعر ۶۵
ویرایش شعر ۶۶
ویرایش شعر ۶۷
ویرایش شعر ۶۸
ویرایش شعر ۶۹
ویرایش شعر ۷۰
ویرایش شعر ۷۱
ویرایش شعر ۷۲
ویرایش شعر ۷۳
ویرایش شعر ۷۴
ویرایش شعر ۷۵
ویرایش شعر ۷۶
ویرایش شعر ۷۷
ویرایش شعر ۷۸
ویرایش شعر ۷۹
ویرایش شعر ۸۰
ویرایش شعر ۸۱
ویرایش شعر ۸۲
ویرایش شعر ۸۳
ویرایش شعر ۸۴
ویرایش شعر ۸۵
ویرایش شعر ۸۶
ویرایش شعر ۸۷
ویرایش شعر ۸۸
ویرایش شعر ۸۹
ویرایش شعر ۹۰
ویرایش شعر ۹۱
ویرایش شعر ۹۲
ویرایش شعر ۹۳
ویرایش شعر ۹۴
ویرایش شعر ۹۵
ویرایش شعر ۹۶
ویرایش شعر ۹۷
ویرایش شعر ۹۸
ویرایش شعر ۹۹