استراتژی تنش

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
فضای داخلی Banca Nazionale dell'Agricoltura در پیاتسا فونتانا، میلان، پس از بمب‌گذاری آن در سال ۱۹۶۹

استراتژی تنش (ایتالیایی: strategia della tensione) یک خط مشی سیاسی است که در آن مبارزه خشونت‌آمیز به جای سرکوب شدن تشویق می‌شود. هدف این است که احساس ناامنی عمومی در مردم ایجاد شود و مردم در پی امنیت در یک حکومت قوی باشند.

استراتژی تنش بیشتر با سال‌های سرب در ایتالیا از ۱۹۶۸ تا ۱۹۸۲ شناخته می‌شود که در آن گروه‌های مارکسیست چپ افراطی، گروه‌های خارج از پارلمان نئوفاشیست راست افراطی و سازمان‌های اطلاعاتی دولتی بمب‌گذاری، آدم‌ربایی، آتش‌سوزی و قتل را انجام دادند.[۱] برخی از مورخان و فعالان ناتو را متهم کرده‌اند که از طریق پروژه‌هایی مانند عملیات گلادیو، اجازه چنین تروریسمی را داده و از آن حمایت کرده‌است، اگرچه این موضوع به شدت توسط سازمان‌های اطلاعاتی درگیر و دیگر مورخان مورد مناقشه است.[۲][۳] موارد دیگری که نویسندگان اتهام استراتژی تنش را وارد کرده‌اند عبارتند از دولت پنهان در ترکیه از دهه 1970 – ۱۹۹۰ (" ارگنه کن ")، کهنه سربازان جنگ و زانو -پی اف در زیمبابوه که تهاجمات مزرعه ای در سال ۲۰۰۰ را هماهنگ کردند،[۴] آژانس امنیتی DRS در الجزایر از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۹،[۵][۶] و سرویس امنیت دولتی بلژیک در طول بحران تروریستی ۱۹۸۲–۱۹۸۶ بلژیک.[۷]

به گفته فرانکو فرارسی جامعه‌شناس، اصطلاح «استراتژی تنش» برای اولین بار در مقاله ای در مورد بمب‌گذاری پیاتسا فونتانا در روزنامه آبزرور ، منتشر شده در ۱۴ دسامبر ۱۹۶۹ استفاده شد[۸][۹] نیل اشرسون، یکی از مسئولین آن مقاله، بعداً توضیح داد که این عبارت توسط روزنامه‌نگاران آنتونیو گامبینو و کلودیو ریسه، هر دو از لسپرسو، که در روزهای بلافاصله پس از انفجار بمب پیاتسا فونتانا با او صحبت می‌کردند به او پیشنهاد شده بود.[۱۰]

منابع[ویرایش]

  1. Drake, Richard (1999). "Italy in the 1960s: A Legacy of Terrorism and Liberation". South Central Review. 16: 62–76. doi:10.2307/3190077. JSTOR 3190077. More than twelve hundred people died or suffered grievous injury from this violence, which from 1969 to 1984 included thousands of terrorist attacks. Dozens of groups on the left and the right were involved.
  2. Hansen, Peer Henrik (Summer 2005). "Review of NATO's Secret Armies". Journal of Intelligence History. Archived from the original on 2007-08-26.
  3. Davies, Philip H.J. (December 2005). "Review of NATO's Secret Armies". The Journal of Strategic Studies: 1064–1068.
  4. Carver, R. (2000). "Zimbabwe, a Strategy of Tension" (PDF). UNHCR.
  5. Imposimato, Ferdinando (13 December 2009). "Preface to 'The Dirty War' by Habib Souaidïa" (به انگلیسی). Algeria-Watch – Informations sur la situation des droits humains en Algérie.
  6. Schindler, John R. (22 September 2017). "Two Decades Later, Algeria Protects Mystery of Bentalha Massacre". Observer.
  7. Jenkins, Philip (1990). "Strategy of tension: The Belgian terrorist crisis 1982–1986". Studies in Conflict & Terrorism. 13 (4–5): 299–309. doi:10.1080/10576109008435838.
  8. Ferraresi, Franco (1997). Threats to Democracy: the Radical Right in Italy after the War. Princeton, N. J. , Princeton University Press, p. 87. شابک ‎۹۷۸۰۶۹۱۰۴۴۹۹۶
  9. The Observer article deployed the term while describing the alleged efforts of جوزپه ساراگات، then leader of the Italian Democratic Socialist Party (PSDI), to undermine the sitting centre-right حزب دموکراسی مسیحی (ایتالیا) government, which had prompted accusations from others that he had "indirectly encouraged the far Right to go over to terrorism." See Neal Ascherson, Michael Davie and Frances Cairncross, 'Italy: Fear of revolt returns,' The Observer, 14 December 1969, p. 2.
  10. (به ایتالیایی) Biscione, Francesco M. (2020), "Strategia della tensione. Genesi e destino di un’espressione". Bibliomanie. Letterature, storiografie, semiotiche. 50 (12): 2. doi:10.48276/issn.2280-8833.5267.