اداره مستشاری ارتش ایران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مقارن با پایان جنگ‌جهانی‌دوم، حکومت پهلوی تصمیم گرفت برای بازسازی و به‌روزرسانی ارتش ایران، از خدمات مستشاران آمریکایی استفاده کند. مذاکرات با آمریکایی‌ها منجر به تشکیل اداره مستشاری ارتش ایران شد که مقر آن در یکی از ساختمان‌های ستاد بزرگ ارتشتاران بود. اداره مستشاری ارتش ایران یکی از یگان‌های ناتو محسوب می‌شد و ریاست آن مستقیماً از معاون ناتو دستور می‌گرفت۰.

آخرین رییس اداره مستشاری ارتش ژنرال فیلیپ گس بود که زیر نظر ژنرال هایزر معاون ناتو قرار داشت. از سال ۱۳۵۰ به بعد، تعداد مستشار ها به بیش از ۴۰ هزار نفر می رسید.[۱]

تاریخچه[ویرایش]

از ماه مه تا ماه نوامبر ۱۹۴۲ «اردیبهشت تا آبان ۱۳۲۱»، وزیر امور خارجه آمریکا و دولت شاهنشاهی ایران دربارهٔ اعزام مستشاران آمریکایی به ایران به توافق‌هایی دست یافتند. با وجود دشواری پیدا کردن افراد ماهر در گیرودار جنگ‌ جهانی‌ دوم، سه هیئت برای اعزام فوری به ایران در نظر گرفته شدند. در اکتبر ۱۹۴۲ «مهر ۱۳۲۱»، سرلشکر کلارنس ریدلی وارد تهران شد. سرهنگ نورمن شوآرتسکوف و سروان ویلیام پرستون به همراه سرهنگ دوم فیلیپ بون برای ژاندارمری شاهنشاهی ایران در اوت ۱۹۴۲ (مرداد ۱۳۲۱)، وارد تهران شده بودند. در ژانویه ۱۹۴۳ (دی ۱۳۲۱)، میلسپو به همراه شش نفر برای مدیریت امور اقتصادی به تهران آمدند.

اهداف هیأت های نظامی و مالی ریدلی، شوآرتسکوف و میلسپو در کوتاه مدت مستقیماً به مقتضیات اقدامات جنگی متفقین علیه آلمان نازی در خاورمیانه مانند مرکز تدارکات خاورمیانه تحت نظارت بریتانیا (مستقر در مصر) و فرماندهی نیروهای تحت نظارت آمریکا در خلیج فارس، مربوط می‌شد. فرماندهی نیروهای یادشده در خلیج فارس را ژنرال دونالد کانلی برعهده داشت اما هدف بلندمدت این سه هیئت مستقیماً به روابط آمریکا و ایران پس از جنگ جهانی دوم مربوط می‌شد.

والس مری که بعدها سفیر آمریکا در ایران شد، در اوت ۱۹۴۲ مرداد ۱۳۲۱ اظهار داشت که بزودی در موقعیت اداره واقعی ایران از طریق بدنه عظیمی از مستشاران آمریکایی قرار خواهیم گرفت که دولت ایران مشتاقانه به دنبال آن‌هاست و دولت بریتانیا به شدت آن‌ها را توصیه می‌کند.[۲]

ساختار[ویرایش]

در هر یک از نیروهای سه‌گانه زمینی، هوایی و دریایی ایران، یک ژنرال و در ژاندارمری کشور، یک سرهنگ و تعدادی افسر و درجه دار آمریکایی، رسماً برابر مقررات استخدام شده بودند که به افسران و درجه داران نیروهای مسلح شاهنشاهی در امور آموزشی و لجستیکی به خصوص مسائل تخصصی و فنی مربوط به تسلیحات و تجهیزات خریداری شده از آمریکا، کمک می‌کردند.

اداره مستشاری ارتش ایران در ساختمان ستاد و در کنار سایر ادارات ستاد بزرگ ارتشتاران مستقر و تحت نظارت رئیس اداره مستشاری که یک ژنرال آمریکایی بود، اداره می‌شد. آخرین رئیس ادارهٔ مستشاری سرلشکر فیلیپ گس بود که سمت مستشار نظامی رئیس ستاد را هم به عهده داشت.

وظایف اداری مستشاری عبارت بود از:

  • تأمین نیازمندی نیروها از لحاظ امور آموزش پرسنل اعزام افسران و درجه‌داران برای طی دوره‌های آموزشی تخصصی به کشور آمریکا
  • امور لجستیکی یگان‌ها «مانند تأمین قطعات یدکی اسلحه و وسایل خریداری شده از آمریکا و مهمات مربوط به آن‌ها»
  • نظارت در اجرای برنامه‌های آموزشی و نگهداری وسایل نظامی به منظور بالابردن آمادگی رزمی نیروها

مستشاران آمریکایی، بیش از ۳۰ سال مشاور نظامی فرمانداران ارتش ایران بوده و با شرکت در تمام برنامه‌های آموزشی، عملیاتی، اطلاعاتی و لجستیکی نیروهای سه‌گانه در کنار پرسنل ایرانی در ستادها، ادارات و یگان‌های رزمی خدمت می‌کردند.[۳]

درآمد مستشاران[ویرایش]

در بند ج «قانون اجازه استخدام مستشاران آمریکایی» ذکر شده است که دولت ایران ماهانه باید به «روسای هیئت های مستشاری آمریکا: ۴۲۰۰ دلار، معاونین هیئت ها: ۳۹۰۰ دلار، افسران عضو هیئت: ۳۷۵۰ دلار و درجه داران زیر مجموعه هیئت: ۲۷۰۰ دلار» حقوق بدهد.[۱] سپهبد خلیل بخشی آذر که ریاست اداره پنجم ستاد کل ارتش شاهنشاهی را بر عهده داشت، گفت: «در سال ۱۳۵۶ کل حقوق ماهانه پرسنل ارتش ایران برابر ۱۴ میلیارد تومان بود، در حالی که مستشاران آمریکایی ماهانه ۱۷ میلیارد تومان دریافتی داشتند.»[۴]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ کوشکی، محمد صادق. تاریخ مستطاب آمریکا.
  2. هیأتهای نظامی ایالات متحده در ایران از ۱۹۴۳ تا ۱۹۷۸ نوشته: تامس ریکس ترجمه: فرهاد ساسانی Thomas M. Ricks, "U.S. military missions to Iran, 1943-1978: The political economy of military assistance", Iranian Studies, Vol. 12, nos. 3-4 (1979), pp. 163-193. کاراکتر line feed character در |عنوان= در موقعیت 184 (کمک)
  3. بحران ایران - قره باغی-ص۱۶۷.
  4. ترابی، یوسف. بررسی روابط اقتصادی، نظامی ایران و ایالات متحده آمریکا. موسسه چاپ و نشر عروج. ص. ۷۸.