صلح آنتالکیداس: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۵: خط ۵:
[[اردشیر دوم (هخامنشی)|اردشیر دوم]] که فرمانروای حقیقی جهان شناخته شده آن زمان به شمار می‌رفت وظیفه میانجیگری میان طرفین تخاصم را با حفظ اقتدار ایران (پارس) بر عهده گرفت.
[[اردشیر دوم (هخامنشی)|اردشیر دوم]] که فرمانروای حقیقی جهان شناخته شده آن زمان به شمار می‌رفت وظیفه میانجیگری میان طرفین تخاصم را با حفظ اقتدار ایران (پارس) بر عهده گرفت.


در سال ۳۸۷ پیش از میلاد، پس از آن که اسپارت و دولت‌شهرهای یونانی متحد ایران راه غله آتن را با ۸۰ کشتی از طریق [[تنگه بسفر]] بستند، متخاصمان نمایندگان تام‌الاختیاری به [[سارد]] فرستادند تا شرایط شاه ایران را بشنوند. [[تیریباز]] (ساتراپ سارد) مهر سلطنتی شاه را نشان داد و آنگاه منشی او چنین خواند:
در سال ۳۸۷ پیش از میلاد، پس از آن که اسپارت و دولت‌شهرهای یونانی متحد ایران راه غله آتن را با ۸۰ کشتی از طریق [[تنگه بسفر]] بستند، متخاصمان نمایندگان تام‌الاختیاری به [[سارد]] فرستادند تا شرایط شاه ایران را بشنوند. [[تیروز]] (ساتراپ سارد) مهر سلطنتی شاه را نشان داد و آنگاه منشی او چنین خواند:


:اردشیر شاه سزاوار می‌داند که شهرهای آسیا، همچنین جزایر [[کلازومنای]] و [[قبرس]] متعلق به او باشد. دیگر شهرهای یونانی چه بزرگ و چه کوچک، مستقل می‌مانند مگر [[لمنوس]]، [[ایمبروس]] و [[اسکیروس]] که - همچون گذشته - به آتن تعلق خواهند داشت. هر یک از طرف‌های درگیر که این صلح را نپذیرد، من - اردشیر - در کنار کسانی که با من هم‌نظرند، با ایشان در دریا و خشکی، و با کشتی و با پول خواهم جنگید.<ref>[//en.wikisource.org/wiki/Hellenica_(Xenophon)/Book_5/Chapter_1 گزنفون، هلنیکا، کتاب پنجم، فصل نخست]</ref>
:اردشیر شاه سزاوار می‌داند که شهرهای آسیا، همچنین جزایر [[کلازومنای]] و [[قبرس]] متعلق به او باشد. دیگر شهرهای یونانی چه بزرگ و چه کوچک، مستقل می‌مانند مگر [[لمنوس]]، [[ایمبروس]] و [[اسکیروس]] که - همچون گذشته - به آتن تعلق خواهند داشت. هر یک از طرف‌های درگیر که این صلح را نپذیرد، من - اردشیر - در کنار کسانی که با من هم‌نظرند، با ایشان در دریا و خشکی، و با کشتی و با پول خواهم جنگید.<ref>[//en.wikisource.org/wiki/Hellenica_(Xenophon)/Book_5/Chapter_1 گزنفون، هلنیکا، کتاب پنجم، فصل نخست]</ref>
خط ۱۲: خط ۱۲:
اثر دیگر این صلح، تبدیل اسپارت به قدرت مسلط در صحنه سیاسی یونان بود.
اثر دیگر این صلح، تبدیل اسپارت به قدرت مسلط در صحنه سیاسی یونان بود.


پس از صلح یونان، دولت هخامنشی فرصت یافت تا بر سرکوب شورش‌های آسیای صغیر، گشودن دوباره [[مصر باستان|مصر]] و تصرف قبرس متمرکز شود.<ref>تاریخ ایران، صفحهٔ ۲۱۷</ref> که البته یکی از دلایل شورش مصر که شاید در کمتر منبعی به علت بغض و کینه یونانیان و رومیان ذکری از آن به میان آمده فتنه یونایان و تحریک کردن مصر به استقلال از شاهنشاهی هخامنشی به منظور فراهم شدن زمینه برای سلطه خودشان بر آن سرزمین در آینده است دلایل دیگری هم وجود دارند اما این مورد هم مهم است .
پس از صلح یونان، دولت هخامنشی فرصت یافت تا بر سرکوب شورش‌های آسیای صغیر، گشودن دوباره [[مصر باستان|مصر]] و تصرف قبرس متمرکز شود.<ref>تاریخ ایران، صفحهٔ ۲۱۷</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۳

صلح آنتالکیداس پیمان‌نامه‌ای بود میان اسپارت از یک سو و آتن، کورینتوس، تبس و آرگوس از سوی دیگر، که به نبردهای کورنتیان در یونان باستان پایان داد.

در سال ۳۸۷ پیش از میلاد صلح آنتالکیداس انجام گردید. به موجب آن یونان، حق حکمرانی و تملک هخامنشیان بر آسیای صغیر را به رسمیت شناخت.[۱]

اردشیر دوم که فرمانروای حقیقی جهان شناخته شده آن زمان به شمار می‌رفت وظیفه میانجیگری میان طرفین تخاصم را با حفظ اقتدار ایران (پارس) بر عهده گرفت.

در سال ۳۸۷ پیش از میلاد، پس از آن که اسپارت و دولت‌شهرهای یونانی متحد ایران راه غله آتن را با ۸۰ کشتی از طریق تنگه بسفر بستند، متخاصمان نمایندگان تام‌الاختیاری به سارد فرستادند تا شرایط شاه ایران را بشنوند. تیروز (ساتراپ سارد) مهر سلطنتی شاه را نشان داد و آنگاه منشی او چنین خواند:

اردشیر شاه سزاوار می‌داند که شهرهای آسیا، همچنین جزایر کلازومنای و قبرس متعلق به او باشد. دیگر شهرهای یونانی چه بزرگ و چه کوچک، مستقل می‌مانند مگر لمنوس، ایمبروس و اسکیروس که - همچون گذشته - به آتن تعلق خواهند داشت. هر یک از طرف‌های درگیر که این صلح را نپذیرد، من - اردشیر - در کنار کسانی که با من هم‌نظرند، با ایشان در دریا و خشکی، و با کشتی و با پول خواهم جنگید.[۲]

این پیمان یونانیان را از مداخله آشکار در ایونیه بازمی‌داشت و در برابر، زمینه نفوذ بیش از پیش ایران را در سیاست داخلی دولت‌شهرهای یونانی فراهم می‌کرد.[۳] اثر دیگر این صلح، تبدیل اسپارت به قدرت مسلط در صحنه سیاسی یونان بود.

پس از صلح یونان، دولت هخامنشی فرصت یافت تا بر سرکوب شورش‌های آسیای صغیر، گشودن دوباره مصر و تصرف قبرس متمرکز شود.[۴]

پانویس

  1. CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
  2. گزنفون، هلنیکا، کتاب پنجم، فصل نخست
  3. تاریخ ایران، صفحهٔ ۲۱۶
  4. تاریخ ایران، صفحهٔ ۲۱۷

منابع