کاربر:جستجوگر علم/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جستجوگر علم (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جستجوگر علم (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۶۰: خط ۶۰:
== منبع ==
== منبع ==
<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قصه گویی آرتور روشن بهزاد یزدانی و مژگان عمادی تهران جوانه رشد 1385}}</ref><references />
<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قصه گویی آرتور روشن بهزاد یزدانی و مژگان عمادی تهران جوانه رشد 1385}}</ref><references />

[[رده:قصه گویی]]

نسخهٔ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۸

شست شوی زیاد بدن باعث طولانی شدن عمر می شود. بوی بدن به وسیله آب برطرف می شود.

شانه زدن مو درحمام باعث ضعیف شدن ریشه مو وکم پشت شدن آن میشود ودربین خانمها رایج تراست.

ایستاده شانه کردن مو باعث فقرو پریشانی میشود.

مصرف زیاد روغن باعث بروز اضافه وزن وچاقی شده و امکان افزایش کلسترول را فراهم میکند.هم چنین خطر ابتلابه بیماریهای دیگر را افزایش میدهد.

هرفصلی مزاجی مخصوص به خود رادارد.بهار:گرم وتر تابستان:گرم وخشک پاییز:سرد وخشک زمستان:سرد وتر

هنر قصه گویی

راه های بسیاری برای ساختن یک قصه موثر وجود دارد.چند تکنیک زیر،قصه های شما را موثرتر می سازد.می توانید ترکیب های مختلفی را ازاین روش ها به کار برید.

همچنان که خواهید دید،قصه های موثر از اغلب یا همه این تکنیک بهره می گیرند.این روش ها عبارت اند از: تعویض چارچوب(تغییر شکل دادن)،نقل قول،مکث و نشانه گذاری و موجزگویی.

تعویض چارچوب(تعییر شکل دادن)

تصور کنید،شغل شما خرید و فروش آثار هنری است.به بسیاری از آگهی های روزنامه ها در ارتباط با نقاشی های عتیقه وقدیمی پاسخ می دهید و دائم در پی یک معامله خوب هستید.

روزی به نقاشی های قدیمی وخاک گرفته ای با قاب نارنجی رنگ برخورد می کنید.ازآنجا که فروشنده از ارزش بالای آن بی خبر است،آن را به قیمت ارزانی به شمامی فروشد.اما شماکه دلال آثار هنری هستید به خوبی از ارزش واقعی آن باخبرید و تصمیم می گیرید که آن را خوب گردگیری وقابش را عوض کنید.قابی طلایی باحاشیه باریک ارغوانی انتخاب می کنید و سرانجام آن را درتالار نمایش خود آویزان می کنید و به سه برابر قیمت خرید به فروش می رسانید.

چه چیزی باعث شد که این تابلو نقاشی جلوه ای دیگر داشته باشد؟شما فقط قاب راعوض کردید،اما نقاشی بسیار ارزشمندتر شد.مشکل رفتاری نیز مانند تابلو نقاشی است.مردم اغلب،برای درمان مراجعه می کنند و از عادت های بدخاصی شکوه دارند.مثلا شخصی ممکن است ازبه تعویغ انداختن کارهایش گله داشته باشد.برای چنین شخصی تاخیر در کارها،معنا و عملکرد محدودی دارد ورفتار خود را کاملا منفی می پندارد.درمانگر می تواند دیدگاه وی را بسط دهد ومعنای گسترده تری ازتاخیر در کارها ارائه کند.برای مثال:می تواند به او بگوید که به تاخیر انداختن گاهی مثبت است ومثلا وقتی که خشمگین هستید و می خواهید پرخاشگری کنید،تعلل وتاخیر در ابراز این خشم می تواند بسیار هم سودمند باشد.بنابراین دراین زمینه خاص به تعویق انداختن،صفتی برجسته و امری قابل تحسین به حساب می آید.درمانگر هم مانند آن دلال هنری،می تواند چارچوب عادات یا رفتارهای بد شخص راعوض کند.قاب جدید،دریچه جدیدی را به روی مشکل رفتاری می گشاید و اغلب اوقات تصور محدود فرد را درمورد مشکل خود وسعت می بخشد.

والدین هم می توانند ازاین اصل،بسیار بهره گیرند.درک این نکته که بد رفتاری بچه ها می تواند در زمینه ای دیگر مفید واقع شود،چشم انداز وسیعتری در ارتباط بارفتار بچه ها فرا راه ما می گذارد.

اصرار و سماجت شما برای داشتن یک اسباب بازی،می تواند در زندگیش بسیار مفید باشد. سماجت او نشان می دهد که می داند چه می خواهد وآن قدر پافشاری می کند تا آنچه را می خواهد به دست بیاورد. یاوقتی که کودک شما اسباب بازیش را به بچه های دیگر نمی دهد،نشان دهنده این است که برای دارایی خود ارزش قائل است.بنابراین اگر این اصل را درنظر داشته باشیم،می توانیم اغلب بدرفتاری های کودکان را رفتارهای بالقوه مثبتی در نظر بگیریم که در شرایطی دیگر مفید ولازم هستند.تغییر شکل دادن به این معنی نیست که وقتی بچه ها بدرفتاری می کنند،آنها را تحسین یا تشویق کنیم؛بلکه معنای ساده اش این است که آنها دارند از استعدادهای بالقوه خود بد استفاده می کنند و نیاز به راهنمایی دارند،تا به ندای درون خویش گوش کنند و تشخیص دهند که چه موقع و چگونه انرژی خود را در قالب افکار،احساسات و رفتار جهت بدهند.

نقل قول(آموزش غیر مستقیم)

آموزش غیر مستقیم،روش موثری برای رساندن پیام،بدون ایجاد مقاومت در ذهن هشیار شنونده است.آموزش غیرمستقیم به قول معروف«به در گفتن تا دیوار بشنود» است.به همین شکل والدین غالبا باافراد بزرگسال یا باعروسک کودک،نقش بازی می کنند و امیدوارند که کودک پیام آنهارا دریابد.

یک جمله یاگفتار در داستان نیز،می تواند همین نقش را داشته باشد.می توانید آنچه را می خواهید به کودک خود بگویید،ازطریق یکی ازشخصیت های داستان به اومنتقل کنید.مثلا در طی داستان می توانید بگویید:فیل به شیر گفت:تو می توانی غذایت را بادیگر حیوانات تقسیم کنی.دراین مثال،در سطح هشیار،کودک آگاه نیست که پیام «غذایت را بادیگران تقسیم کن» متوجه اوست.توجه هشیار او معطوف طرح داستان است و مکالمات و گفته ها را قسمتی از داستان می داند.اما ضمیر ناخودآگاه او می تواند توصیه تقسیم غذا را دریافت کند وبفهمد.این توصیه جریان یادگیری رفتار جدید را در ضمیر ناخودآگاه کودک فعال می کند.آموزش غیر مستقیم حتی درارتباطات روزمره شما می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

مکث ونشانه گذاری

ابزار کارآمد دیگر،مکث کردن قبل از گفتن نکات مهم است.مکث در گفت وگوهای روزمره معنای خاصی دارد.اول اینکه:موجب جلب توجه شنونده می شود.زیرا ازخود می پرسیم چرا گوینده یک لحظه صحبت خود را قطع کرده است؟وبه این ترتیب هر وقفه ای که درتمرکز حواس ما ایجاد شده باشد،برطرف می شود و دوباره توجه ما به سوی گوینده باز می گردد.من به عنوان سخنران عمومی،خیلی زود متوجه شدم که مکث چند ثانیه ای،یکی ازبهترین راههای آرام کردن شنوندگان پر سرو صدا وحواس پرت است.

دوم اینکه:وقتی که بین دو جمله یاکلمه مکث می کنیم،آنچه را دقیقا بعداز آن مکث،می گوییم ازبقیه کلام خود جدا کرده ایم و به آن معنای خاصی بخشیده ایم.

برای مثال:<خرگوش کوچولو می دانست که می تواند با بازی با دیگران احساس آرامش کند>،تاثیر متفاوتی نسبت به این جمله دارد که <خرگوش کوچولو می دانست که می تواند(مکث)با بازی با دیگران احساس آرامش کند>. درجمله دوم مکث،روند پیگیری ناخودآگاه را تسهیل می کند.اگر کلیه عناصر مهم به وجود آورنده یک داستان خوب مهیا باشد آن گاه کودک احساس آرامش به دلیل بازی بادیگران را به عنوان راه حلی برای مسئله اش در می یابد.

ابزار مکمل مکث کردن،نشانه گذاری است.نشانه گذاری اسبابی شنیداری برای تقویت لغات کلیدی پس از مکث است.درمثال فوق،مطلب مورد توصیه را می توانیم با آهنگ صدای متفاوتی اداکنیم. و به این ترتیب آن را نشانه گذاری و تقویت کنیم.می توانیم جمله را به این صورت بگوییم:«خرگذوش کوچولو می دانست که می تواند (مکث)با بازی با دیگران احساس آرامش کند».(تغییر نگارش نشان دهنده تغییر درآهنگ صداست.

راه جالب دیگری نیز برای تقویت بیشتر یک مطلب وجود دارد.شما می توانید در قسمتهایی از داستان که از اهمیت خاصی برخوردار است،اسم کودک را بیاورید:«خرگوش کوچولو می دانست که می تواند،گلوریا،با بازی با دیگران احساس آرامش کند».در اینجا گلوریا با شخصیت داستان همانند می شود.زیرا نام او در بخش مهمی ازداستان ذکر شده است.

موجز گویی

یکی از قواعد خلق داستان استفاده از لغات خاص است.معلمان نگارش خلاق توصیه می کنند که از واژه های خاص برای توصیف شخصیت داستان و چگونگی رویدادها استفاده کنید تا بتوانید تجسم خود ازداستان را به خواننده منتقل کنید. اگر چه این اصل در بسیاری از داستانها مفید است،اما توانمندی های قصّه ای را که به منظور درمان یا راه حل یک معضل گفته می شود تضعیف می کند.

برخلاف یک نویسنده خلاق،شما به عنوان قصّه گو از کودک خود می خواهید که ارتباطات بسیاری باطرح و شخصیت های داستان برقرار کند تا سرانجام او را به سوی تغییر رفتار سوق دهد.

لغات وافعال تصریح نشده در داستانی که به منظور رفتار درمانی گفته می شود، ایجاد چنین تغییراتی را در افکار،نگرش ها و رفتارها تسهیل می کند.

پیش ازاین گفتیم که در خلق داستان باید مجموعه حوادثی را بیاوریم که همانند یا مشابه شرایطی واقعی است.اما وقتی که عملی را توصیف می کنیم نباید جزئیات خاص آن را بیان کنیم.از آنجاکه ما هیچ گاه دقیقا نمی دانیم که ماهیت مسئله مورد نظر چیست وکودک چه درکی از آن دارد وشرایط را چگونه احساس می کند،بنابراین،داستان باید جزئیات را به کودک واگذارد.کودکان توصیف های کلی و تصریح نشده را با تصورات خودشان پر می کنند. اگر عملی را با واژه های خاص شرح دهیم آن گاه پیوند داستان با کودک را به خطر انداخته ایم. علاوه براین،اگر داستان با جزئیات بیشتری شرح داده شود،کودک نمی تواند مشابهات خود را در نظر بگیرد:کارل، قناری زرد رنگ، سرو صدا کرد. کارل،قناری زرد رنگ، منقار کوچکش را باز کرد و سرو صدا کرد. کارل،قناری زرد رنگ،منقار کوچکش را باز کرد و سروصدای جیغ مانند بلندی سر داد. درمثال دوم،درمورد چگونگی تولید صدا در قناری تردید کمتری وجود دارد. درمثال اول، کودک می تواند چگونگی تولید صدا، میزان یلندی و حالت آن را تصور کند.

چگونه از صدای خود استفاده کنید

صدای شما مهمترین ابزارقصه گویی است.می توانید زمزمه کنید،لغتی را با تآکید و فشار ادا کنید یاسرعت صحبت کردن خود را افزایش دهید. با تغییر آهنگ صدای خود می توانید مفاهیم مختلفی را به مخاطب برسانید.

وقتی که درباره هیپنوتیزم مطالعه می کردم، دریافتم که صدای فرد هیپنوتیزم کننده تا چه حد در ایجاد خلسه اهمیت دارد. روش های سنتی ایجاد خلسه، یعنی استفاده از آونگ یا تمرکز چشم، دیگر کمتر به کار می رود.در عوض تعداد روز افزونی از درمانگرها از صدای خود به عنوان وسیله ای برای کمک به مراجعه کننده در ایجاد خلسه،استفاده می کنند. مشهور ترین هیپنوتیزم گفتاری مربوط به میلتون اریکسون است. اریکسون روانپزشک فوق العاده ای بود که در هیپنوتیزم کردن به ندرت از ابزاری جهت تسهیل ایجاد خلسه استفاده می کرد و به این ترتیب، بیمار، توصیه ها را راحت تر می پذیرفت و به آنها عمل می کرد.

خلسه حالتی طبیعی است که همه ما آن را چندین بار در روز تجربه می کنیم.چقدر راحت می توانیم وقتی مشغول تماشای فیلمی دلهره آور هستیم سردردمان را فراموش کنیم. یااغلب،وقتی که به صحبتهای فرد مورد علاقه مان گوش می دهیم،متوجه گذشت زمان نمی شویم. بنابراین، همه ما توانایی تجربه کردن و به وجود آوردن خلسه را داریم. وقتی که مشغول تماشای فیلمی دلهره آور هستیم، احتمالا خلسه ای ضعیف برایمان پیش می آید.همچنین وقتی که قصه ای گیرا نقل می کنیم، شنونده احتمالا خلسه ای ضعیف را تجربه می کند. در اینجا باید اضافه کنیم که وقتی سخن ازخلسه ضعیف به میان می آید، منظور این است که شنونده شما نسبت به بسیاری از عوامل حواسپرتی بیرونی نظیر (سرو صدا، دمای هوا وغیره) و موانع داخلی (افکار پریشان) بی توجه شده است. باگوش دادن به سخنان فردی که با سرعت زیاد صحبت می کند هیجان زده و تحریک می شوید. در حقیقت بین سرعت صحبت کردن فرد و ضربان قلب شنونده و روال تنفس او رابطه مستقیمی وجود دارد.به همین ترتیب، این بدین معناست که اگر آهسته و موزون صحبت کنید، شنونده به حالت خلسه واری دچار می شود یا اینکه خلسه اس ضعیف را تجربه خواهد کرد. داستانی با جملات مسحور کننده و شخصیت های جالب، به خودی خود، موجب خلسه می شود.تقویت بیان در قسمتهای مهم داستان که به راه حل معضل اشاره می کنند بسیار موثر است.

منبع

[۱]

  1. قصه گویی آرتور روشن بهزاد یزدانی و مژگان عمادی تهران جوانه رشد 1385.