بزهکاری: تفاوت میان نسخهها
جز ربات:ویکیسازی اطلاعات بیشتر |
جز ربات: ویرایش جزئی |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== جستارهای وابسته == |
== جستارهای وابسته == |
||
*[[جرم (جامعهشناسی)]] |
* [[جرم (جامعهشناسی)]] |
||
*[[کجرفتاری]] |
* [[کجرفتاری]] |
||
*[[تخلف]] |
* [[تخلف]] |
||
*[[همنوایی]] |
* [[همنوایی]] |
||
== منابع == |
== منابع == |
||
*{{یادکرد|فصل= |کتاب=جامعهشناسی همنوایی و کجروی|نویسنده=هلن ویلسن روس|ترجمه=شهیندخت خوارزمی |ناشر=نشر خوارزمی|چاپ=دوم |شهر=تهران |کوشش= |ویرایش= |صفحه=۱۴۴ |سال=۱۳۷۷|شابک= }} |
* {{یادکرد|فصل= |کتاب=جامعهشناسی همنوایی و کجروی|نویسنده=هلن ویلسن روس|ترجمه=شهیندخت خوارزمی |ناشر=نشر خوارزمی|چاپ=دوم |شهر=تهران |کوشش= |ویرایش= |صفحه=۱۴۴ |سال=۱۳۷۷|شابک= }} |
||
*{{یادکرد|فصل= |کتاب=جامعهشناسی شهروندی|نویسنده=فالکس کیث|ترجمه=محمدتقی دلفروز|ناشر=کویر|چاپ=دوم |شهر=تهران |کوشش= |ویرایش= |صفحه=۲۳۳ |سال=۱۳۸۱|شابک= }} |
* {{یادکرد|فصل= |کتاب=جامعهشناسی شهروندی|نویسنده=فالکس کیث|ترجمه=محمدتقی دلفروز|ناشر=کویر|چاپ=دوم |شهر=تهران |کوشش= |ویرایش= |صفحه=۲۳۳ |سال=۱۳۸۱|شابک= }} |
||
*{{یادکرد|فصل= |کتاب=جامعهشناسی|نویسنده=آنتونی گیدنز|ترجمه=منوچهر صبوری |ناشر=نشر نی|چاپ=سوم |شهر=تهران |کوشش= |ویرایش= |صفحه=۲۳۸ |سال=۱۳۷۶|شابک= }} |
* {{یادکرد|فصل= |کتاب=جامعهشناسی|نویسنده=آنتونی گیدنز|ترجمه=منوچهر صبوری |ناشر=نشر نی|چاپ=سوم |شهر=تهران |کوشش= |ویرایش= |صفحه=۲۳۸ |سال=۱۳۷۶|شابک= }} |
||
[[رده:جامعهشناسی]] |
[[رده:جامعهشناسی]] |
نسخهٔ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۴۱
بزهكاری نوعی از کجروی است که به هنجارشکنی بیش از ارزششکنی گرایش دارد؛ و به همین دلیل نسبت به جرم گسترش معنایی بیشتری دارد.
علل بزهکاری
یکی از نخستین انسانشناسان فرانسوی، بروکا مدعی کشف ویژگیهای در جمجمه و مغز بزهکاران گردید که آنها را از افراد پیرو قانون متمایز میساخت. جرمشناس ایتالیایی سزار لومبروزو، که در سالهای دهه ۱۸۷۰ کار میکرد، ادعا مینمود که بعضی افراد با تمایلات بزهکارانه متولد میشوند و در حقیقت روی آوردن به بزهکاری در آنها؛ نوعی بازگشت به اصل یا انسان ابتداییتر است. او معتقد بود انواع بزهکاران را میتوان از روی شکل جمجمه تشخیص داد. لومبروزو میپذیرفت که یادگیری اجتماعی میتواند بر تکامل تمایلات بزهکارانه تأثیر بگذارد اما بزهکاران را از نظر زیستشناختی ناقص میدانست.ریچارد داگدیل، برای بررسی رفتار بزهکارانه به شجرهنامههای خانوادگی توجه نشان داد تا تفاوت در تمایلات ارثی نسبت به بزهکاری را نشان بدهد. اندیشه ارتباط میان ساختمان زیستی و بزهکاری در مطالعات ویلیام شلدن در سال ۱۹۴۰ از سر گرفته شد. شلدن سه نوع اصلی ساختمان بدنی انسان را متمایز کرد و مدعی گردید که یکی از آنها مستقیماً با بزهکاری ارتباط دارد. شلدن نوشت که انواع دارای ماهیچههای قوی و فعال بیش از افراد دارای ساختمان بدنی لاغر یا افراد فربه؛ احتمال دارد که بزهکار شوند. مطالعات دیگری که جان گولک انجام داد؛ یافتههای نسبتاً مشابهی را تأیید کرد.آرتون هوربرت تمایلات بزهکارانه را با گروه خاصی از کروموزومها در توارث ژنتیکی مربوط ساخته است. هوربرت ادعا کرده است که بزهکاران یک کروموزوم Y اضافه داشتهاند. بر اساس فرضیه هوربرت، ساختمان ژنتیک افراد در تحریکپذیری و پرخاشگری آنها نقش دارد.
دیدگاه جامعهشناسی؛ به نهادهای اجتماعی و ارتباطات توجه دارد. جوامع امروزی خردهفرهنگهای خاص همنوایی دارند که ممکن است رفتار خارج از آن رفتار بزهکارانه تلقی شود. در حقیقت بزهکاری نوعی کجروی و جرم نوعی از بزهکاری است که شدت بیشتری را در بر میگیرد. جرم به تفاوت ارتباطات مربوط میشود؛ و محیطهای اجتماعی که مشوق فعالیتهای غیرقانونی هستند آن را ترویج میکنند؛در حالی که بیهنجاری، بزهکاری را شکل میدهد.طبقهبندی رفتار کجروانه از ضعیف به شدید عبارت است از بدعتگذاری،شعائرگرایی،انزواگرایی،هنجارشکنی، تخلف،بزهکاری و جرم.
بزهکاری نوجوانان
ریچارد کلووارد و لوید ایر نخستین کسانی بودند که باندهای نوجوانان بزهکار را مورد مطالعه قرار دادند. آنها استدلال کردند که این باندها در جماعتهای خردهفرهنگی که احتمال دستیابی به موفقیت از راه قانونی در آن اندک است؛ به وجود میآیند؛ بنابراین اکثر بزهکاران نوجوان در اجتماعات اقلیت محروم هستند. اعضای باندها برخی جنبههای مطلوبیت موفقیت مادی را میپذیرند؛ اما این ارزشها از طریق خردهفرهنگهای اجتماع محلی پالایش میشوند. در محلاتی که شبکههای بزهکاری سازمانیافته وجود دارند؛ بزهکاریهای کوچک مانند دزدی؛ به زندگی تبهکاری بزرگسالان هدایت میشود. در مناطقی که اینگونه شبکهها یافت نمیشوند بزهکاری باندهای نوجوانان معمولاً شکل نزاع و وحشیگری به خود میگیرد، زیرا فرصت اندکی برای اعضای باند وجود دارد تا به صورت جزئی از شبکههای بزهکاری بیرون آیند. افرادی که نمیتوانند با نظم اجتماعی مشروع یا با خردهفرهنگهای بزهکار روبهرو شوند معمولاً به انزواگرایی مبتلا میشوند و گرفتار اعتیاد به مواد مخدر خواهند شد. کار کلوووارد و آلبرت کهن در مورد خردهفرهنگهای بزهکاری مطالعاتی داشتند که نشان داد شخص بزهکار معمولاً موقعیت فرودست خود را در درون نظم اجتماعی تشخیص میدهند و به جای هنجارفرستی،هنجارشکنی و به جای ارزششکنی، هنجارشکنی را برمیگزیند.
جستارهای وابسته
منابع
- هلن ویلسن روس (۱۳۷۷)، جامعهشناسی همنوایی و کجروی، ترجمهٔ شهیندخت خوارزمی، تهران: نشر خوارزمی، ص. ۱۴۴ پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - فالکس کیث (۱۳۸۱)، جامعهشناسی شهروندی، ترجمهٔ محمدتقی دلفروز، تهران: کویر، ص. ۲۳۳ پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک) - آنتونی گیدنز (۱۳۷۶)، جامعهشناسی، ترجمهٔ منوچهر صبوری، تهران: نشر نی، ص. ۲۳۸ پارامتر
|چاپ=
اضافه است (کمک)