پیشنویس:علم باز: تفاوت میان نسخهها
جز اصلاح ارقام |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
قبل از ظهور مجلات علمی دانشمندان با انتشار اکتشافات علمی چیز کمی به دست آورده یا از دست می دادنند .{{Sfn|Nielsen|2011}} بسیاری از دانشمندان از جمله [[گالیلئو گالیله|گالیله]]، [[یوهانس کپلر|کپلر]]، [[آیزاک نیوتن|اسحاق نیوتن]]، [[کریستیان هویگنس|کریستین هویگنس]] و [[رابرت هوک]] نتایج اکتشافات خود را در مقالات کدگذاری شده به وسیله [[واروواژه|واروواژه و]] [[سایفر|سایفر کدگذاری میگردند]] و سپس متن کدگذاری شده را توزیع میکردند.{{Sfn|Nielsen|2011}} قصد آنها این بود که از کشف خود منفعت کسب کنند و سپس کشف خود را آشکار کنند تا ثابت کنند که آنها مالک آن ایده هستند.{{Sfn|Nielsen|2011}} |
قبل از ظهور مجلات علمی دانشمندان با انتشار اکتشافات علمی چیز کمی به دست آورده یا از دست می دادنند .{{Sfn|Nielsen|2011}} بسیاری از دانشمندان از جمله [[گالیلئو گالیله|گالیله]]، [[یوهانس کپلر|کپلر]]، [[آیزاک نیوتن|اسحاق نیوتن]]، [[کریستیان هویگنس|کریستین هویگنس]] و [[رابرت هوک]] نتایج اکتشافات خود را در مقالات کدگذاری شده به وسیله [[واروواژه|واروواژه و]] [[سایفر|سایفر کدگذاری میگردند]] و سپس متن کدگذاری شده را توزیع میکردند.{{Sfn|Nielsen|2011}} قصد آنها این بود که از کشف خود منفعت کسب کنند و سپس کشف خود را آشکار کنند تا ثابت کنند که آنها مالک آن ایده هستند.{{Sfn|Nielsen|2011}} |
||
نظام عدم انتشار اکتشافات به دلیل اینکه اکتشافات سریع منتشر نمی شدند و دشوار شدن اثبات اینکه یک نفر اولین فردی است که ایدهای را مطرح کرده است موجب بروز مشکلاتی میشد.. نیوتن و [[گوتفرید لایبنیتس|Gottfried Leibniz]] هر دو ادعا کرد که حساب دیفرانسیل و انتگرال را اول ایجاد کرده اند.{{Sfn|Nielsen|2011}} نیوتن گفت که او در 1660s و 1670s در مورد [[حساب دیفرانسیل و انتگرال]] نوشته است اما نتایج تحقیقاتش را تا 1693 منتشر نکرد.{{Sfn|Nielsen|۲۰۱۱}} لایبنیتس "نوا Methodus pro Maximis همکاران Minimis"رساله در حساب دیفرانسیل و انتگرال]] را در ۱۶۸۴ منتشر کرد. بحث در مورد اول بودن در نظامهایی که در آن علم منتشر نمیشود جوز ماهیت آنهااست و این برای دانشمندان خواهان بهرهمندی از مزایای اول بودنشان مشکل ساز است.{{مدرک|date=March 2012}} |
|||
These cases are representative of a system of aristocratic patronage in which scientists received funding to develop either immediately useful things or to entertain.<ref name="emergence">{{Cite journal | last1 = David | first1 = P. A. | title = Understanding the emergence of 'open science' institutions: Functionalist economics in historical context | doi = 10.1093/icc/dth023 | journal = Industrial and Corporate Change | volume = 13 | issue = 4 | pages = 571–589 | year = 2004 | pmid = | pmc = }}</ref> In this sense, funding of science gave prestige to the patron in the same way that funding of artists, writers, architects, and philosophers did.<ref name="emergence"/> Because of this, scientists were under pressure to satisfy the desires of their patrons, and discouraged from being open with research which would bring prestige to persons other than their patrons.<ref name="emergence"/> |
|||
== سیاست == |
== سیاست == |
نسخهٔ ۲ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۲۶
علم باز (به انگلیسی Open science)جنبش در دسترس قرارد دادن تحقیقات علمی، اطلاعات و دادههای منتج و استفاده شده در آن تحقیقات و ترویج تحقیقات علمی میان تمام سطوح پرسشگران جامعه آماتور یا حرفه ای است. علم باز شامل شیوههایی مانند انتشار پژوهش باز، مبارزه برای دسترسی آزاد و تشویق دانشمندان به عمل باز کردن یادداشتهای علمی خود و بهطور کلی آسانتر سازی انتشار و ارتباطات دانشی و علمی است. پروژه تسهیل آموزش علم باز برای تحقیقات اروپایی (فاستر)[۲] که از سوی اتحادیه اروپا تأمین مالی میشود طبقهبندی علم باز را[۳] به عنوان تلاشی برای جایابی و ترسیم علم باز منتشر ساختهاست.
علم باز در قرن ۱۷ با ظهور مجله علمی، بخاطر تقاضای اجتماعی برای دسترسی به دانش علمی و ضروری شدن همکاری گروهی دانشمندان برای به اشتراک گذاشتن منابع[۴] با یکدیگر آغاز شد. در دوران مدرن[۵]این بحث در جریان است که اطلاعات علمی باید تا چه حد به اشتراک گذاشته شود. [۶] بین تمایل دانشمندان به دسترسی به منابع به اشتراک گذاشته شده در مقابل خواستهای سودبری فردی از منابع تعارض وجود دارد.[۷] علاوه بر این همانطور که وبلاگ Opensciecence نشان میدهد[۸] وضعیت دسترسی باز و منابعی که برای ارتقاء آن در دسترس هستند و به احتمال زیاد از یک زمینه تحقیقات دانشگاهی به دیگر زمینه تحقیقاتی متفاوت خواهد بود.
پس زمینه
عموماً علوم به مثابه جمعآوری، تجزیه و تحلیل، چاپ و نشر، باز ارزیابی، نقد و استفاده مجدد از دادهها درک میشود. طرفداران علم باز تعدادی از موانع انتشار گسترده دادههای علمی و دلایل انصراف دانشمندان از این کار را شناسایی کردهاند.[۹] این موانع عبارتند از دیوارهای مالی و ناشران انتفاعی تحقیقات، محدودیت در استفاده از داده توسط ناشران داده، قالب بندی ضعیف دادهها یا استفاده از نرمافزار مالکانه که باز هدف گذاری را دشوار میکند و بی میلی فرهنگی به انتشار اطلاعات بخاطر ترس از دست دادن کنترل بر چگونگی استفاده از اطلاعات.[۱۰]
طبق طبقهبندی فاستر[۳] علم باز اغلب میتواند شامل جنبههای دسترسی آزاد با داده باز، و جنبش منبع باز باشد و به موجب آن علم مدرن به نرمافزار به منظور پردازش دادهها و اطلاعات نیاز دارد.[۱۲][۱۳] علم محاسبه باز همچنین مشکل تکرارپذیری نتایج علمی را هدف قرار میدهد.
انواع مختلف "علوم باز "
اصطلاح "علم باز" هیچ تعریف ثابت یا عملیاتی ندارد. از یک طرف از آن به عنوان یک "پدیده گیج کننده "یاد میکنند.[۱۴] از سوی دیگر این واژه برای گرد هم آوری یک سری از اصول پرورش رشد علمی و مکمل برای دسترسی عموم به علم استفاده شدهاست. دو نفر از جامعه شناسان مهم بندیکت فشر(Benedikt Fecher) و شاشا فقایسک(Sascha Friesike) از «مکاتب فکری» چندگانه برای توصیف تفسیرهای مختلف از این واژه استفاده میکنند.[۱۵]
طبق دیدگاه فشر و فقایسک علم باز یک اصطلاح چتر وار است که فرضیات مختلف در مورد توسعه و انتشار دانش را پوشش میدهد. برای نشان دادن برداشتهای مختلف این واژه آنها بین پنج مکتب علم باز تفاوت قائل میشوند:
مکتب زیرساخت
مکتب زیرساخت بر این فرض تأسیس شده که "کارآمدی" پژوهش به در دسترس بودن ابزار و برنامههای کاربردی(Applications) بستگی دارد؛ بنابراین "هدف" از مکتب زیرساخت گسترش و ایجاد بسترهای باز، ابزارها و خدمات برای دانشمندان است. از این رو مکتب زیرساخت توسعه زیرساختهای فنی پپیاده سازی کردارهای تحقیقاتی در حال ظهور و در حال توسعه از طریق شیوههای اینترنتی را در دستور کار خود قرار دادهاست. از جمله نمونههای زیرساختها استفاده از نرمافزار و برنامههای کاربردی بعلاوه شبکههای متعارف رایانشی است. از این جهت مکتب زیرساخت علم باز را به عنوان یک چالش فناورانه در نظر میگیرد. مکتب زیرساخت با مفهوم علوم سایبری"cyberscience" گره خوردهاست، علوم سایبری روند استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تحقیقات علمی است که منجر به توسعه بخشهای زیادی از مکتب زیرساخت شدهاست. برخی عناصر خاص علم باز شامل افزایش همکاری و تعامل بین دانشمندان و همچنین توسعه علوم "علم منبع باز " است. جامعه شناسان دو بحث مرکزی در روند مگتب زیرساخت ذکر کردهاند:
۱. رایانش توزیع شده(Distributed computing): این روند شامل کردارهایی میشود که برون سپاری پردازشهای سنگین علمی رایانه ای به شبکه ای از رایانههای داوطلب در سراسر جهان را دنبال میکنند. از جمله نمونههایی که جامعه شناسان به آن اشاره کردهاند اوپن ساینس گرید(Open Science Grid) است که که توسعه پروژههای بزرگ که نیاز به حجم بالا از مدیریت اطلاعات و پردازش دارند را از طریق شبکههای رایانه ای توزیع شده ممکن ساختهاست. افزون بر این توری ابزارهای لازم برای تسهیل این فرایند را فراهم میآورد.[۱۶]
۲. شبکههای اجتماعی و همکاری میان دانشمندان: این روند شامل توسعه نرمافزارهایی است که باعث میشود تعامل با دیگر محققان و همکاری علمی بسیار سادهتر از شیوههای سنتی و غیر دیجیتال باشد. این روند بهطور خاص با تمرکز بر پیادهسازی ابزارهای جدیدتر وب ۲٫۰, تسهیل فعالیتهای تحقیقاتی با کمک اینترنت را دنبال میکند. دی روره(Roure) و همکاران (2008)[۱۷] فهرستی از از چهار قابلیت کلیدی است که محیط تحقیقات مجازی اجتماعی (SVRE) را تشکیل میدهد به شرح زیر اعلام کردهاند:
- SVRE باید در درجه اول به مدیریت و به اشتراک گذاری موارد تحقیقاتی کمک کند. نویسندگان این موارد را انواع کالاهای دیجیتال تعریف میکنند که بارها و بارها توسط محققان استفاده میشود.
- در درجه دوم SVRE باید برای در دسترس گذاشتن کلاهای دیجتالی تحقیقات برای پژوهشگران انگیزه لازم را ایجاد کند.
- SVRE باید «باز» و همچنین «توسعه پذیر» باشد بنحوی که انواع مختلف آثار دیجیتال که SVRE را تشکیل میدهند به راحتی قابلیت ادغام در سامانه را داشته باشد.
- چهارم، نویسندگان پیشنهاد میکنند که SVRE باید بیش از یک ابزار سادهسازی ذخیره اطلاعات پژوهشی باشد. در عوض محققان پیشنهاد میکنند که پلت فرم باید «کنش پذیر» باشد. یعنی پلت فرم باید به گونه ای ساخته شود که موارد تحقیقاتی بتواند در انجام تحقیقات استفاده شوند نه اینکه فقط ذخیره شده باشند.
مکتب سنجش
از نظر نویسندگان، مکتب سنجش بدنبال توسعه روشهای جایگزین برای تعیین تاثیرعلمی است. این مکتب اذعان دارد که اندازهگیریهای علمی تأثیر بسیار مهمی روی کار محقق، اعتبار، بودجه، فرصتها و توسعه حرفه ای او دارد. از این رو نویسندگان استدلال میکنند که هر گفتمانی در مورد علم باز حول توسعه یک معیار قوی علمی برای سنجش تأثیر علمی در عصر دیجیتال میگردد. نویسندگان به بحث در مورد دیگر تحقیقات نشان میدهد پشتیبانی برای اندازهگیری. سه جریان کلیدی در مرور ادبیات شناسایی شده توسط نویسندگان عبارتند از:
- مرور همکارانه وقت گیر توصیف میشود.
- تأثیر یک مقاله اغلب به نام از نویسندگان مقاله نسبت داده میشود اما بیشتر ارجاعات به اعتبار مجله مربوط میشود تا کیفیت خود مقاله.
- فرمتهای جدید نشر که با فلسفه علم باز منطبق است به ندرت در قالب یک مجله یافت میشود تا انتساب ضریب تأثیر ممکن باشد.
از این رو این این مکتب استدلال میکند که فناوریهای سریع تر سنجش تأثیر موجود است که میتواند بر طیف مشخصی از انتشارات اعمال شود، مثلاً میزان پوشش یک تحقیق یا نوآوری تحقیقاتی در رسانههای اجتماعی و وب گاهها سنجیده شود تا مشخص گردد که آن نوآوری علمی چقدر مؤثر بودهاست. جان کلام این مکتب این است که استفادههای پنهان مانند خواندن، بحث و رتبهبندی فعالیتهایی قابل تعقیب هستند و این آثار میتوانند و باید مورد استفاده قرار گیرد. اصطلاح چتری برای این نوع جدید از سنجش، سنجههای بدیل(altmetrics) نامیده میشود که ابتدا در سال ۲۰۱۱ در مقاله پریم و همکاران (۲۰۱۱) ابداع شدهاست. نویسندگان بهطور قابل توجهی به بحث در مورد شواهدی پرداختهاند که سنجههای بدیل با وبسنجیهای سنتی که آهسته و بدون ساختارند تفاوت دارند. سنجههای بدیل برای این پیشنهاد شدند که بتوان بر مجموعه ای بیشتر از اقدامات تکیه کرد که توییتها، وبلاگها، بحثها و بوک مارکها را نیز در بر بگیرد. نویسندگان ادعا میکنند که ادبیات موجود اغلب پیشنهاد میکند که سنجههای بدیل باید فرایندهای علمی و معیارهای تحقیق و همکاری را نیز دربر گیرند تا یک سنجه جامع شکل دهند. اما نویسندگان در ارزیابی خود تصریح کردهاند که تنها چند مقاله اندک روش جزئی چگونگی انجام این کار را تشریح کردهاند. نویسندگان با استناد به این موضوع و فقر مطالب در این زمینه اینطورجمع بندی کردهاند که تحقیقات در این حوزه در مراحل جنینی قرار دارد. .
مکتب عمومی
طبق نظر نویسندگان، تمرکز اصلی این مکتب اینست که مخاطبان گستردهتری به علم دسترسی داشته باشند. فرضیه درونی این مکتب آنطور که توسط نویسندگان تشریح شدهاست اینست که فناوریهای جدید ارتباطی همچون وب ۲٫۰ به دانشمندان اجازه میدهد فرایند تحقیقات را بازتر کنند و همچنین دانشمندان میتوانند «محصولات پژوهشی» خود را بهتر با علاقه غیر کارشناسان منطبق کنند؛ بنابراین این مکتب توسط دو جریان عمده شناسایی میشود: یک جریان استدلال میکند که باید تودهها به روند تحقیقات دسترسی داشته باشند در حالی که جریان دیگر استدلال میکند باید دسترسی عمومی به محصول علمی افزایش یابد.
- دسترسی به فرایند پژوهش: فن آوری ارتباطات اجازه میدهد تا نه تنها تحقیقات به خوبی مستندسازی شود بلکه همچنین افراد مختلف بیشتری را در فرایند تحقیق مشارکت میدهد. نویسندگان عبارت جاری در این روند تحقیقاتی را علم شهروندی(citizen science) ذکر کردهاند. این اصطلاح یک اصطلاح است که مشارکت غیر دانشمندان و افراد آماتور در پژوهش را شامل میشود. نویسندگان مواردی را ذکر کردهاند که در آن ابزارهای بازی به دانشمندان اجازه میدهد از قدرت مغزی یک نیروی کار داوطلب برای شناسایی چند جایگشت از سازههای درهم تنیده پروتئینی استفاده کنند. این به دانشمندان اجازه میدهد تا از بررسی بسیاری از ساختارهای محتمل پروتئین راحت شوند و همچنین دانش شهروندان در مورد علم «غنی سازی» شود. نویسندگان همچنین انتقادات مشترک به این رویکردها را نیز مورد بحث قرار دادهاند:, ماهیت غیر حرفه ای شرکت کنندگان دقت علمی آزمایش را تهدید میکند.
- قابلیت درک نتیجه تحقیقات: دغدغه این جریان تحقیقاتی قابل فهم سازی تحقیقات برای مخاطبان گستردهتر است. نویسندگان رفتار مجموعه ای از محققان را توصیف میکنند که استفاده از ابزارهای خاص برای ارتباطات علمی مانند خدمات میکروبلاگینگ را ترویج میکنند تا کاربران مستقیم به تحقیقات مربوطه متصل شوند. نویسندگان ادعا میکنند که این مکتب این را وظیفه هر محقق میداند که پژوهش خود را در دسترس عموم مردم قرار دهد. نویسندگان سپس در ادامه وجود بازار در حال ظهور دلالان و واسطههایی که دانش بیش از حد پیچیده را برای عموم قابل فهم میسازند اشاره میکنند.
مکتب دموکراتیک
دغدغه مکتب دموکراتیک مفهوم دسترسی به دانش است. در مقابل تمرکز بر دسترسی به تحقیقات و قابلیت فهم آن طرفداران این مکتب بر دسترسی به محصولات از تحقیقات تمرکز دارند. دغدغه اصلی این مکتب موانع حقوقی و سیار موانعی است که مانع از دسترسی به نشریات پژوهشی و داده علمی است. نویسندگان عنوان میکنند که طرفداران این مکتب معتقدند که هر گونه محصول تحقیقاتی باید آزادانه در دسترس باشد. نویسندگان عنوان میکنند که مفهوم زمینه ای این مکتب این است که همه از حق برابر برای دسترسی به دانش به خصوص در دادهها و آزمایشات دولتی برخوردارند. نویسندگان دو جریان مرکزی در این مکتب شناسایی کردهاند: دسترسی و دسترسی باز به داده باز.
- داده باز: نویسندگان نگرشهای موجود در این زمینه که علیه این مفهوم قیام کردهاند که مجلات چاپ و نشر شده باید نسبت به دادههای تجربی ادعای کپی رایت داشته باشند. زیرا این موضوع مانع از استفاده مجدد از دادهها و در نتیجه باعث کاهش بهرهوری کلی علمی میشود. موضع آنها این است که مجلات از دادههای تجربی هیچ بهره ای نمیبرند و اجازه دادن به دیگر محققان در استفاده از این دادهها مفید خواهد بود. نویسندگان به تحقیقات دیگر استناد میکنند که نشان میدهند تنها یک چهارم از محققان موافق به اشتراک گذاشتن دادههای خود با دیگر محققان هستند و دلیل این تلاش مورد نیاز برای انطباق است.
- دسترسی باز به تحقیقات منتشره: طبق این مکتب بین ایجاد و به اشتراک گذاری دانش فاصله وجود دارد. موافقان استدلال میکنند که گرچه دانش علمی هر ۵ سال دو برابر میشود دسترسی به این دانش محدود باقی ماندهاست. این موافقان استدلال میکنند که دسترسی به دانش یک ضرورت برای توسعه انسانی به ویژه در مفهوم اقتصادی آن است.
مکتب عملگرا
مکتب عملگرای علم باز به دنبال کارآمدسازی ایجاد دانش و انتشار کارآمدسازی ترویج دانش با افزایش همکاری در طول فرایند پژوهش است. عملگرایان استدلال میکنند که علم میتواند با مودولاسیون(modularizing) فرایندها و بازکردن زنجیره ارزش علمی بهینهسازی شود. 'باز' در این حالت از مفهوم نوآوری باز بسیار تقلید کردهاست. به عنوان مثال اصول داخلی خارجی (از جمله دانش خارجی در فرایند تولید) را گرفته و مفاهیم داخل به بیرون (سرریز فرایندهای تولید سابقاً بسته) را به علم منتقل میکند. وب ۲٫۰ مجموعه ای از ابزارهای مفید در نظر گرفته میشود که میتواند به تقویت همکاری (گاهی اوقات نیز به عنوان علم ۲٫۰ ارجاع داده میشود) منجر شود. علاوه بر این علوم شهروندی گونه ای از همکاری در نظر گرفته میشود که شامل انتقال دانش و اطلاعات از غیر دانشمندان به جامعه علمی است. فشر و فقایسک اشتراک گذاری دادهها را به عنوان نمونه ای ازمکتب عملگرا ذکر کردهاند. چون اشتراک گذاری دادهها به محققان کمک میکند با استفاده از دادههای دیگر محققان، سوالات تحقیقاتی جدیدی را دنبال کنند یا فعالیتهای داده محور را تکرار کنند.
تاریخچه
پذیرش گسترده نهاد مجله علمی، نشانگر آغاز مفهوم مدرن علم باز است. قبل از این در جوامع دانشمندان را به رفتارهای مخفیانه سوق میدادند.
قبل از مجلات
قبل از ظهور مجلات علمی دانشمندان با انتشار اکتشافات علمی چیز کمی به دست آورده یا از دست می دادنند .[۶] بسیاری از دانشمندان از جمله گالیله، کپلر، اسحاق نیوتن، کریستین هویگنس و رابرت هوک نتایج اکتشافات خود را در مقالات کدگذاری شده به وسیله واروواژه و سایفر کدگذاری میگردند و سپس متن کدگذاری شده را توزیع میکردند.[۶] قصد آنها این بود که از کشف خود منفعت کسب کنند و سپس کشف خود را آشکار کنند تا ثابت کنند که آنها مالک آن ایده هستند.[۶]
نظام عدم انتشار اکتشافات به دلیل اینکه اکتشافات سریع منتشر نمی شدند و دشوار شدن اثبات اینکه یک نفر اولین فردی است که ایدهای را مطرح کرده است موجب بروز مشکلاتی میشد.. نیوتن و Gottfried Leibniz هر دو ادعا کرد که حساب دیفرانسیل و انتگرال را اول ایجاد کرده اند.[۶] نیوتن گفت که او در 1660s و 1670s در مورد حساب دیفرانسیل و انتگرال نوشته است اما نتایج تحقیقاتش را تا 1693 منتشر نکرد.[۶] لایبنیتس "نوا Methodus pro Maximis همکاران Minimis"رساله در حساب دیفرانسیل و انتگرال]] را در ۱۶۸۴ منتشر کرد. بحث در مورد اول بودن در نظامهایی که در آن علم منتشر نمیشود جوز ماهیت آنهااست و این برای دانشمندان خواهان بهرهمندی از مزایای اول بودنشان مشکل ساز است.[نیازمند منبع]
These cases are representative of a system of aristocratic patronage in which scientists received funding to develop either immediately useful things or to entertain.[۱۸] In this sense, funding of science gave prestige to the patron in the same way that funding of artists, writers, architects, and philosophers did.[۱۸] Because of this, scientists were under pressure to satisfy the desires of their patrons, and discouraged from being open with research which would bring prestige to persons other than their patrons.[۱۸]
سیاست
In many countries, governments fund some science research. Scientists often publish the results of their research by writing articles and donating them to be published in scholarly journals, which frequently are commercial. Public entities such as universities and libraries subscribe to these journals. Michael Eisen, a founder of the Public Library of Science, has described this system by saying that "taxpayers who already paid for the research would have to pay again to read the results."[۱۹]
منابع
- ↑ Was ist Open Science? online 23 ژوئیه 2014 from OpenScience ASAP
- ↑ "FOSTER". Retrieved 12 August 2015.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ Nancy Pontika; Petr Knoth; Matteo Cancellieri; Samuel Pearce (2015). "Fostering Open Science to Research using a Taxonomy and an eLearning Portal". Retrieved 12 August 2015.
{{cite journal}}
: Cite journal requires|journal=
(help) - ↑ Machado, J. "Open data and open science". In Albagli, Maciel & Abdo. "Open Science, Open Questions", 2015
- ↑ «Understanding the emergence of 'open science' institutions: functionalist economics in historical context». Industrial and Corporate Change. Oxford Academic. ۲۰۰۴. doi:https://doi.org/10.1093/icc/dth023 مقدار
|doi=
را بررسی کنید (کمک). - ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ Nielsen 2011.
- ↑ Paul A. David (۲۰۰۳). «Can 'Open Science' be Protected from the Evolving Regime of IPR Protections? (Revised January 2004)».
- ↑ "OpenScience". De Gruyter Open.
- ↑ Molloy, J. C. (2011). "The Open Knowledge Foundation: Open Data Means Better Science". PLoS Biology. 9 (12): e1001195. doi:10.1371/journal.pbio.1001195. PMC 3232214. PMID 22162946.
- ↑ Bosman, Jeroen (2017-03-26). "Defining Open Science Definitions". I&M / I&O 2.0. Retrieved 2017-03-27.
- ↑ [۱] online 2 اکتبر 2015
- ↑ Glyn Moody (26 October 2011). "Open Source, Open Science, Open Source Science". Retrieved 3 January 2012.
- ↑ Rocchini, D.; Neteler, M. (2012). "Let the four freedoms paradigm apply to ecology". Trends in Ecology & Evolution. 27: 310–311. doi:10.1016/j.tree.2012.03.009.
- ↑ David, P. A. (2008).
- ↑ Fecher, Benedikt; Friesike, Sascha (2014). "Open Science: One Term, Five Schools of Thought". Opening Science. doi:10.1007/978-3-319-00026-8_2.
- ↑ Altunay, M. , et al. (2010).
- ↑ De Roure, D. , et al. (2008). myExperiment: defining the social virtual research environment.
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ David, P. A. (2004). "Understanding the emergence of 'open science' institutions: Functionalist economics in historical context". Industrial and Corporate Change. 13 (4): 571–589. doi:10.1093/icc/dth023.
- ↑ Eisen, Michael (10 January 2012). "Research Bought, Then Paid For". The New York Times. New York: NYTC. ISSN 0362-4331. Retrieved 12 February 2012.