به اردشیر
به اردشیر یا ویه اردشیر، شهری کهن و باستانی است که در کرانه باختری رود دجله قرار گرفته بود و یکی از شهرهای هفتگانه پایتخت ساسانی، (مدائن) محسوب میشود. اعراب این شهر را بهرسیر مینامیدند. نام این شهر اولین بار در سنگنوشته شاپور اول مربوط به قرن سوم میلادی یافت شد. این لوح در کعبه زرتشتیان واقع در نقش رستم یافت گردید. در این سنگ نوشته به این شهر با عبارت ویه اردشیر اشاره شدهاست. ویه اردشیر به معنای بهترین شهر اردشیر (ویه به معنای بهترین در زبان پهلوی است) می باشد. یهودیان این شهر را ماحوزه و مسیحیان بتهرتشیر و بتهردشیر نامیدند.[۵]
تاریخچه
[ویرایش]این شهر همانطور که از نامیش هویداست، شهری ساخته شده به دست اردشیر ساسانی است. اردشیر به این شهر پس از پیروزی بر اردوان پنجم اشکانی دست یافت و این شهر را به جهت همتایی بر تیسفون بنا نهاد. این شهر به صورت استان تعبیه شده بود و شهرهای بهرسیر، رومکان (رومقان)، کوثی، نهر درقیط و نهر جویر را شامل میشد. بنابر تقسیمات کشوری روزگار ساسانی هر یک از این شهرها، یک تسوج به شمار میرفت. برخی از پژوهشگران معتقدند که این شهر توسط اردشیر بنا نشدهاست، بلکه وی شهر سلوکیه کهن را که به دست اویدیوس کاسیوس (سردار رومی) در سال ۱۶۵ میلادی ویران شده بود را بازسازی کرد و یا با ویرانههای باقی مانده از آن، شهر بهاردشیر را ساخت. از این شهر در متون مانوی نیز یاد شدهاست و گفته شدهاست که مانی در این شهر اقامتی داشته است. خسرو پرویز نیز در سالهای انتهایی سلطنتش (۶۲۸ میلادی) با همسر عیسوی خویش شیرین به این شهر سفر داشته است و در همین شهر توسط پسرش شیرویه دستگیر و زندانی شد. این شهر اولین شهر از شهرهای هفتگانه بود که به دست اعراب فتح گردید. با فتح این شهر، یزدگرد پایتخت را رها کرد و عقب نشینی کرد.[۵]
اهمیت
[ویرایش]این شهر به جهت تشکیل دادن یکی از مجموعه شهرهای مدائن، پایتخت ساسانی، اهمیت بسیاری داشت. از همین رو طبری این شهر را جایگاه شاهان (به عربی: محله الملوک) نامیده است. همینطور در سنگ نوشته شاپور اول، این شهر در زمره شهرهای شاهی گزارش شدهاست. در این شهر، کارگاه ضرب سکه فعال بودهاست و از دوره پادشاهی بهارم چهارم بنا نهاده شده بود. همتای این کارگاه در اسپانور (شهری دیگر از شهرهای هفتگانه مدائن) بنا نهاده شده بود که در زمان پادشاهی پیروز (۴۵۹ تا ۴۸۳ میلادی) از نظر شمار و تنوع سکهها از آن کارگاه پیشی گرفت. این پیشی نشانهای از کوشش بازرگانان این شهر نسبت به شهر اسپانور میباشد. در این کارگاه، سکه درهم و دینار ضرب میشدهاست. این کارگاه پس از فتح ایران توسط اعراب مسلمان نیز همچنان پابرجا بوده است و سکه های ساسانی-اسلامی ضرب مینموده است. این شهر بازرگانی و صنعتی، مرکز اداری سرزمینهای ایرانی در غرب دجله بود. در این شهر بازار بزرگی واقع شده بود و به جهت حضور مسیحیان در این شهر، کلیسای بزرگی را نیز در خود جای داده بود.[۵]
موقعیت
[ویرایش]این شهر در باختر دجله واقع شده بود و با باغها و کشتزارها پوشانیده بود. باغهای این شهر و اطراف آن به وسیله نهر ملک آبیاری میشده است.[۵]
پانویس
[ویرایش]- ↑ آورزمانی، «شهرهای ایران در زمان ساسانیان، شمارهٔ ۳۲۵»، ۲۵.
- ↑ سامی, علی (1355). معماری ایران در عهدساسانی. تهران: مجله هتر و مردم، دور14. pp. 29–30.
- ↑ کریستنسن, آرتور، ترجمهٔ مجتبی مینوی (1374). وضع ملت و دولت و دربار در دورهٔ شاهنشاهی ساسانیان. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. p. 287.
- ↑ محمدی ملایری،, محمد (1379). تاریخ و فرهنگ ایران در دورران انتقال از ساسانی به عصر اسلامی، ج۳. تهران: توس. p. 44.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ «دانشنامه بزرگ اسلامی - مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.eshia.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۱-۲۷.