پرش به محتوا

کتاب رمان تمثیلی کافه جغد

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

کتاب رمان تمثیلی کافه جغد

رمان «کافه جغد» نوشته سیدمحمدجواد هاشمی رمانی تمثیلی است که سابقه آن در ادبیات کلاسیک به کلیله و دمنه و در ادبیات مدرن به قلعه حیوانات جورج اورول می رسد. کافه جغد روایت جنگلی است که شیر به عنوان پادشاه هیچ ورثه ای ندارد و در حال مرگ است. خبر مرگ شیر اوضاع جنگل را متلاطم می کند و حیوانات تصمیم می گیرند برای اداره جنگل اقدامی کنند.رمان کافه جغد توسط سید جواد هاشمی در نقد دموکراسی به تحریر درآمده است که فهم نیم بند روشنفکران از آزادی را نشان می‌دهد. به گزارش خبرنگار مهر، رمان «کافه جغد» نقد دموکراسی نیم بند است. نقد فهم نیم بند روشنفکران از آزادی و نشانگر تسلط ابزار، پیش از توسعه اندیشه است. به عبارتی تسلط «آلت انتخابات» پیش از فهم و امکان «انتخاب» است که آزادی برابر با انتخابات گرفته شد و در واقع دموکراسی برابر با انتخابات قرارگرفته شد. [۱]شیر یک سلطان بی‌فرزند است، یک هیبت بی‌دنبال، یک سنت بی‌عقبه، اتوریتة ابتر، نه این‌که جهان جنگل کالیا بر اثر انقلاب- مثل قلعة حیوانات- به دموکراسی برسد، که این تقریر است که دموکراسی «ناخواسته» را به این جنگل دورمانده از جهان – در قالب اتخابات- تحمیل می‌کند- بدیهی است که این دموکراسی از آسمان فروافتاده برای هر روشنفکری یک عطیه است، اما خوانندة داستان نیاز به صبری طولانی ندارد که دریابد که دموکراسی برای جهانی که سال‌ها به سنت سلطانی اداره شده یک توهم است؛ تنها کافی است یک دو فصل بگذرد تا هوای دم‌کرده آغازین به زمین سرد و برف‌گرفتة پایانی که خون‌ ساریناس سپیدی برف‌ها را به سرخی نشانده تغییر چهره می‌دهد: «بدن ساریناس زیر ضربه‌ها شل شده بود، گردنش آویزان شد، همة محوطه را خون گرفته بود، گویی برف سرخ باریده است، سنگینی بدنش بندها را پاره کرده و جسدش افتاد جلوی پای گرگ‌ها.» بدین ترتیب داستانی که با پیکر تنومند و بی‌رمق و در حال مرگ سلطان آغاز می‌شود، با جسد سنگین ساریناس روشنفکر تازیانه خورده به پایان می‌رسد؛ و البته فاصلة میان این آغاز و پایان یأس‌بار بسیار کوتاه است و نماد رؤیاهایی که خیلی زود به افسردگی مبدل شده: جریانی که به زبان روان‌شناختی فروید برعکس طی شده: از مانیا به افسردگی. [۲]

آن‌چه بیش از همه در روایت هاشمی از درة سرسبز کالیا به چشم می‌آید، دنیایی سرد و سنگین است؛ دنیایی که در یک لحظه یخ زده است. جهانی که قرار بود به زعم نویسنده «بهترین فرصت برای ایجاد جنگلی سالم، پاک و آرام» باشد، یک باره مسخ می‌شود – زمان ایستاده است و این‌جا آخر حیات جنگل است- و بعد اهالی بی‌خبر از خطرناکی قوانین جدید که به‌واسطة رفتاری تاریخی به جای نقد همه چیز را به سخره می‌گیرند- «قوانین جدید جنگل شده بود دست‌مایة خنده و شوخی حیوانات. هنوز کسی چیزی را جدی نگرفته بود.» یک‌باره با فاجعه‌ای سیاه مواجه می‌شوند: «فضای ترسناکی شده بود، بعنی قرار بود چه اتفاقی بیفتد،‌هیچ‌کس نمی دانست». و بدین‌گونه کتاب در فریاد خاموشانة روشنفکری که به خون غلتیده پایان می‌یابد. «فریادش بلند شد، اما صدایش درنمی‌آمد». [۳] کتاب کلیه و دمنه داستان بر محور کلیه و دمنه می چرخد و در اینجا بر محور شیر و چپن چانه به عنوان مثال در متن کتاب کلیه و دمنه گفته شده است »دمنه گفت متوجه شدم؛ هر کس که در پی نزدیکی به پادشاهان باشد این کارش برای طمع به دست آوردن غذا نیست چرا که شکم به هر جا و هر چیزی پر می شود. فایده نزدیکی به پادشاهان کسب مقام بلند و خوبی به دوستان و غلبه بر دشمنان و خوداری از پست همتی و کم مروتی است. هر کسی که فکر او فقط به دست آوردن طعمه و غذا است و می توان در زمره حیوانات شمرده می شود... . [۴] و می توان کتاب کافه جغد را در بخشی از داستان با قلعه حیوانات جورج اورول مقایسه کرد با این تفاوت که در قلعه حیوانات حیوانات اهلی یک مزرعه علیه صاحب خود که انسان است شور می کنند؛ اما در کافه جغد داستان در یک جنگل اتفاق می افتد و شخصیت ها حیوانات وحشی هستند. در قسمتی از داستان قلعه حیوانات جورج اورول آورده: »چهار روز بعد دم غروب، ناپلئون به همة حیوانات دستور داد در حیاط مزرعه جمع شوند. وقتی همه گرد آمدند، ناپلئون از خانة جونز بیرون آمد. هر دو مدالش را به خود آویخته بود و اخر او به تازگی »مدال درجه یک قهرمانی حیوانات« و نمدال درجه دو قهرمانی حیوانات« را به خودش اعطا کرده بود و... . [۵] نگارش داستان «کافه جغد» از اواسط سال ۱۳۸۸ شروع شد و اواسط ۱۳۸۹ خاتمه یافت. وقتی به پایان رسید تا یک سال به کناری نهاده شد. پس از آن بازخوانی شد و برخی از دوستان نویسنده درباره آن پیش از انتشار اظهار نظر کردند. نویسنده این کتاب، سید محمد جواد هاشمی در این باره می‌گوید: این اولین داستان انتشار یافته را به سبب شخصیت‌های آن دوست دارم، مخصوصاً شخصیت کلاغ، «چَپَن چانه» را که موجودی مقدس و در عین حال دهشتناک است، که گویی مردم خاورمیانه و کشورهای در حال توسعه زیر منقار و بال او بال بال می‌زنند، از دوره حافظ و سعدی و مولانا حتی پیشتر از آن تا دوره فرخی یزدی و …جای منقار آن، پیشانی نوشت مردم است. او معتقد است که به سبب فهم ناصواب روشنفکران از آزادی و سرنوشت تلخ آنان، در مفهوم «آلت انتخابات» مردم در آن «فاعل» و در کشورهای در حال توسعه «مفعول» انتخابات شدند. از سویی مفهوم آزادی تغییر یافت و به انتخابات تبدیل شد. حال آنکه آزادی آزادی است و هیچ مشابهی ندارد. آزادی از درون و آزادی از برون، آزادی در عمل و آزادی در اندیشه با وجود همه چارچوب‌هایی که ممکن است بر آن متصور باشند. اما آزادی شد دشمن امنیت و امنیت شد ملازم استبداد و چرخه‌ای تاریخی بوجود آورد که یا به «زیست نکبت بار» حاصل از جنگ انجامید و یا «عادت به زیست نکبت بار» حاصل از استبداد. [۶] کافه جغد داستان سیاهی است. با مرگ سلطان جنگل شروع می شود. مرگی که برای تعدادی از حیوانات مرگ امید است و برای تعدادی سردرگمی. هرچند سلطان جنگل چنان هم مهربان نیست و نباید هم باشد. قصه روایت نرمی دارد، البته ریتم روایت یک مرتبه سرعت می گیرد. علی رغم تلاش نویسنده برای شخصیت پردازی گاهی این مهم اتفاق نیفتاده است. پاتوق حیوانات و لوکیشن اصلی روایت کافه ای است که جغد آن را اداره می کند. کافه ای که به قول دوستی آدرسش را باید از نویسنده گرفت. همة اتفاقات از کافه و دورهمی ها شروع می شود. گپ و گفتگوها دربارة ادارة جنگل بعد از مرگ سلطان. داستان به تلخی ادامه و پایان می یابد و اصرار نویسنده بر تلخی و سیاهی غیرقابل انکار است. شخصیت پردازی حیوانات به جز مواردی بسیار خوب و قابل باور است. [۷] قسمتی از متن کتاب: شیر وارد کومه اش شد، چرخی زد، به گوشه گوشة آن نگاهی انداخت و باز یاد جفتش افتاد که وقتی بود گرمای خاصی به آنجا می داد. سلطان مجبور بود گاهی با آسنا ـ که گرگ ها به او «بی بی آسِنا» می گفتندـ درد دل کند؛ آنقدر که زمزمه هایی پشت سرشان در جنگل پیچیده بود و حیوانات داستان هایی ساخته بودند. یادش افتاد و پوزخندی زد، آخر کجا شیری به گرگی دل بسته است. بعد انگار که متأسف باشد که شیر و گرگ نمی توانند جفت هم شوند با اندوه سری تکان داد. آخرِ پیری به نظر می رسید آسنا توانسته از او دلبری کند؛ اما شیر با آن همه دبدبه و کبکبه کجا می توانست این احساس را بروز دهد... . [۸]

  1. خبرنگار مهر. «نقد دموکراسی و فهم نیم بند». خبر مهر. خبر مهر. دریافت‌شده در ۵ آبان ۱۴۰۰.
  2. شیربچه، مسعود (۲۴ تیر ۱۳۹۶). «نقد دموکراسی و فهم نیم بند». صبح اندیشه. ۱ (۱۴۲): ۲.
  3. شیربچه، مسعود (۲۴ تیر ۱۳۹۶). «نقد دموکراسی و فهم نیم بند». صبح اندیشه. ۱ (۱۴۲): ۲.
  4. فرخ، اکرم (۱۳۹۷). کلیه و دمنه به نثر روان. قم: آوای ترنم. شابک ۹۷۸۶۰۰۸۲۲۸۳۰۱.
  5. اورول، جورج (۱۳۹۳). قلعه حیوانات. تهران: ماهی. شابک ۹۷۸۹۶۴۲۰۹۱۲۳۲.
  6. خبرنگار مهر. «نقد دموکراسی و فهم نیم بند». خبر مهر. خبر مهر. دریافت‌شده در ۵ آبان ۱۴۰۰.
  7. امیرخانی، علی رضا (۲۹ مهر ۱۳۹۶). «کافه جغد». صبح اندیشه. ۱ (۱۵۶): ۲.
  8. هاشمی، سیدمحمدجواد (۱۳۹۶). کافه جغد. اصفهان: گفتمان اندیشه معاصر. ص. ۹. شابک ۹۷۸۶۰۰۷۹۷۹۴۵۷.