ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های برگزیده/شاه اسماعیل دوم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

شاه اسماعیل دوم[ویرایش]

بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
برگزیده نشد

کاربر از ادامه حضور در پروژه جهت برگزیده ساختن مقاله انصراف داد.Gire 3pich2005 (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)[پاسخ]

شاه اسماعیل دوم (ویرایشتاریخچهبحثپی‌گیری)

نامزدکننده: ماهان Inbox ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۰۷ (UTC)[پاسخ]

سید (مرور نخست)

سلام. با تشکر از زحمتی که برای مقاله شاه اسماعیل دوم کشیدید. من یک بررسی بسیار اولیه انجام دادم. البته من مقالات را بر اساس استانداردهای ویکی انگلیسی ارزیابی می‌کنم چون قرار است برود صفحه اول. (احتمالا ما قبلا در ویکی انگلیسی برخورد داشتیم seyyed) به نظرم مقاله نیازمند اصلاحات ساختاری بسیار بسیار جدی است. فکر می‌کنم این مرحله بیش از آنچه شما انتظارش را دارید طول بکشد و نیازمند صبوری شماست. اول از همه برای شروع لید و ساختار مقاله را بر اساس توضیحاتی که داده‌ام اصلاح کنید تا برسیم به مرحله دوم بررسی مقاله و ارزیابی دقیق و خط به خط مقاله. موفق باشید. --سید (بحث) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۳۱ (UTC)[پاسخ]

درود و سپاس از توجهتان. اگر ممکن است مصداق‌ها را بیان کنید (چیزی شبیه این [۱])تا عیوب را رفع کنم. ماهان Inbox ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)[پاسخ]
خب هنوز به مرحله بررسی مورد به مورد منابع و جملات نرسیده ایم. اول باید ساختار کلی به شیوه ای که توضیح داده ام درست شود. مقالات تاریخی، مقالات سختی هستند. یعنی نمی شود با مقاله اصطلاح مقایسه اش کرد. من مقاله را در چند گام بررسی می کنم:
  1. اصلاح کلی لید و ساختار و پیشنهاد ساختار مناسب تر ( سعی شده است خلاصه کاملی از نوشتار در لید آورده شود و من این کار کرده ام. ای کاش موارد نقص لید را بگویید تا الساعه اصلاح کنم) ماهان Inbox
  2. بررسی پوشش کامل موضع به شکل واضح بعد از اصلاح ساختار ( منظورتان از پوشش کامل موضع چیست؟ ساختار را با چه الگویی اصلاح کنم؟)
  3. بررسی عدم جانبداری و بیان تمام مواضع ( بیطرفی کاملا" رعایت شده هم از رشادت ها و شجاعت ها گفته شده هم از بی رحمی ها ، هم از اصلاحات در دوران پادشاهی هم از معایب شاه)
  4. بررسی منابع از حیث اعتبار ( منظورتان را متوجه نمی شوم. چگونه بررسی شود؟)
  5. بررسی حق تکثیر ( حق تکثیر چه کسی یا چه چیزی نقص شده؟ مثال بزنید)
  6. بررسی دقت در جزئیات نظیر سال ها ( بررسی شده نمونه بگویید)
  7. شیوه نگارش:املایی و انشایی ( مثلا" کجا؟)
البته این به معنای این نیست که لزوما در تمام موارد مجزا انجام شود. ممکن است چند مرحله را با هم انجام دهم. اما تا مشکلات ساختاری ( منظور از ساختاری چیست؟) رفع نشود وارد مرحله دوم نمی شوم. به نظرم نظراتم در خصوص ساختار را بسیار واضح گفته ام ( مصداق ها و موارد را نام نبردید) و در مواردی هم که اشکال کمتر بوده به مراحل بعدی وارد شده ام. اما اگر به بحث در خصوص ساختار هم نیاز دارید می توانیم در صفحه بحث خود مقاله ( از دید من اگر همه بحث ها در این صفحه باشد بهتر است) گفت و گو کنیم. منتظرم.--سید (بحث) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۸ (UTC)[پاسخ]

من ساختار پیشنهادیم را در زیر می آورم. البته این ساختار پیشنهادی بود و نه از موضع بررسی برگزیدگی. لذا اگر مخالفتی دارید بگویید.--سید (بحث) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۴۰ (UTC)[پاسخ]

ساختار مقاله قدری نیازمند اصلاح برای تسهیل مطالعه و افزایش انسجام است. پیشنهاد من به این صورت است:

  1. منبع شناسی (البته در آخر هم می تواند بیاید اما من اول را ترجیح می دهم.) ( اول بیاید بهتر است، اصلاح می کنم)
  2. پیشینه: صفویه و بخصوص دوره شاه طهماسب
  3. تولد و کودکی
    1. مادر و پدرو خانواده (ادغام شود)
    2. تاریخ تولد
    3. کودکی
  4. دوران پیش از سلطنت
    1. نبرد شروان
    2. نبرد با عثمانی
    3. ازدواج
    4. حکمرانی خراسان
    5. حبس در قلعه قهقهه
    6. رویداد قلعه قهقهه
  5. سلطنت
    1. درگیری‌های جانشینان شاه طهماسب
    2. تاجگذاری
    3. سیاست داخلی
      1. کشتارها
      2. سیاست مذهبی
      3. سیاست امنیتی و قضایی
      4. سیاست اقتصادی (اگر چیزی یافت شد)
    4. سیاست خارجی
      1. رابطه با عثمانی
      2. رابطه با ازبک‌ها
      3. رابطه با هندوستان
      4. رابطه با اروپاییان (اگر چیزی یافت شد)
    5. شورش ها/رویدادها
  6. شخصیت
    1. ویژگی‌های ظاهری و شخصیتی
    2. ازدواج
    3. همجنس‌گرایی/ روابط جنسی
    4. گرایش به مواد مخدر
    5. سرگرمی ها و مهارت ها
  7. مذهب
  8. مرگ
    1. آرامگاه
  9. آثار و نتایج سلطنت
  10. مواضع و نظرات درباره وی

( ترتیب بخشهایی که آوردید استاندارد است حتی المقدور الگوبرداری می شود.)

بخش نقش قزلباش در چند بخش پیشینه، تاجگذاری و سیاست داخلی می تواند ادغام شود.( از دید من اگر مستقل باشد بهتر است چون موضوع مهمی است)

لطفا نظرات خود را ارائه فرمایید. ( نظرات را با رنگ سبز آوردم) --سید (بحث) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۷ (UTC) سید[پاسخ]

من مقاله رو شروع کردم. ولی قبل از نقد سیستماتیک بگم که لیدش افتضاحه. یک لید بسیار طولانی،‌بدون هیچ ارجاعی و پر از جملات جانبدارانه مثبت و منفی ضد و نقیض. کلی قضاوت درش هست که مسلما بیانگر دیدگاه یک مورخ یا ایرانشناس مشخص است بی آنکه اسمی از آن فرد برود. وقتی بخواهی ببینی چه مدت حکومت کرده باید لید رو بخونی تا اون وسط های پاراگراف دوم توی یک جمله معترضه چیزی پیدا کنی. لطفا لید را از نو بنویسید. ( معمولا در لید ارجاع به منبع نمی کنند چون لید خلاصه و روحی از نوشتار است. منظور از ضد و نقیض و جملات جانبدارانه چیست این پادشاه شخصیت دو بعدی داشته یعنی هم شجاع بوده هم ظالم گاهی عادل و گاهی ستمگر سعی شده همه موارد زندگی او نوشته شود. لطفا مثال بزنید! لطفا ایرادات لید را مستقیما بگویید تا پاسخ دهم به نظر من ایرادی ندارد!!) --سید (بحث) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)[پاسخ]

نقد سیستماتیک:

جهت آشنایی باشیوه نگارش یک زندگی نامه یک پادشاه لطفا به عنوان نمونه به این مقاله ویلیام فاتح که در انگلیسی برگزیده است ( فکر کنم همان ترتیبی که در بالا ذکر کردید خوب باشد) توجه کنید:

  • لید

مقاله با یک لید حداکثر چهار پاراگرافی شروع می شود. در پاراگراف اول به طور مشخص و مختصر نام و القاب،‌ طول مدت زندگی و حکومت، سلسله و خاندان و پدر و مادر و فرجام کار معرفی می شود. در پاراگراف دوم فرازهای مهم زندگی قبل از سلطنت نظیر دوران کودکی و جوانی، جنگ ها و اقدامات مهم گفته می شود. در پاراگراف سوم به دوره سلطنت، وضعیت کشور در این دوره، سیاست داخلی،‌ خارجی، مذهبی و ... پرداخته می شود. و نهایتا در پاراگراف چهارم آثار و نتایج سلطنت وی، نظرات راجع به وی و نظایر آن گفته می شود. لازم است لید مقاله نظیر خود مقاله در هر موردی که بیان فکت نیست بلکه یک اظهار نظر است مشخص کند که چه کسی چنین نظری را طرح کرده است و ترجیحا منبع را بیاورد. ( همانطور که قبلا گفتم در لید به ویژه در نوشتار برگزیده ارجاع به منبع نمی آورند. لید را بررسی کردم از دید من نقص خاصی ندارد. اگر مایلید نمونه لیدی بنویسید و با آن مقایسه کنیم اگر بهتر بود به روی چشم پذیرا هستم.)

با توجه به پیشنهادی که سیدمقداد داده لید رو میگذاریم آخر. فعلا به بقیه مسائل بخصوص ساختار بپردازیم.--سید (بحث) ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۵۰ (UTC)[پاسخ]
  • منبع شناسی

در صورت امکان می توانید بخشی را به منابع اولیه و ثانویه ای که به عنوان مآخذ تاریخی به کار می روند بپردازید و مواضع کلی را مشخص سازید. برای نمونه پیشنهاد می دهم به این نمونه نگاه بکنید. این مقاله بخشی تحت عنوان «پژوهش‌ها و کتاب‌ها» دارد که بیشتر به اثار معاصر خاورشناسان پرداخته است و توضیح مشخصی درباره منابع اصلی بخصوص تاریخ های ایرانیان، عثمانیان و خاورشناسان از آن دوره نمی دهد.( بررسی می شود)

  • پیشینه

در این بخش که قبل از معرفی شخصیت می آید به بستری که وی در تاریخ به آن تعلق دارد می پردازد. مثلا در این مورد به طور مختصر درباره سلسله صفوی و بخصوص وضعیت ایران در دوره شاه طهمباسب پرداخته می شود. به طوری که خواننده ناآشنا به سهولت متوجه شود که سلسله صفوی چه بوده و چه اهمیتی دارد. در سده پانزدهم این سلسله درگیر چه چالش های اساسی بوده است و یک پادشاه نوعی از این سلسله بخصوص در ابتدای آن با چه مسائلی مواجه بوده است. این مقاله چنین بخشی ندارد. می شود گفت شاه اسماعیل دوم را وسط چهار راه تاریخ سرگردان کرده اید (-:) ( قرار نیست کل تاریخ صفوی اینجا آورده شود خواننده اگر مشتاق باشد خود به نوشتار صفویه مراجعه می کند. سعی شده ریشه ها و علل امور در آن دوره ذکر شود.

مخالفم. خواننده باید به طور موجز بفهمد وقتی می گوییم وی سومین پادشاه صفویه است چه اهمیت و موقعیتی دارد. یعنی سومین پادشاه صفویه صرفنظر از اینکه چه کسی باشد با سومین پادشان سلجوقیان فرق دارد و این مهم است. افراد در یک کانتکست/زمینه تاریخی قرار دارند و این زمینه در شناخت آنها و فهم و تفسیر رفتارشان اهمیت دارد.--سید (بحث) ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC)[پاسخ]
من کمی اطلاعات راجع به جایگاه تاریخی صفویه اضافه کردم که البته جای اصلاح و تکمیل دارد. همین طور معرفی شاه طهماسب هم مناسب است اضافه شود.--سید (بحث) ‏۲۳ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۳۵ (UTC)[پاسخ]
  • ولادت و کودکی

بخش بعدی ولادت و کودکی اختصاص دارد. در این بخش که حاصل ادغام چند بخش از این مقاله است پدر و مادر، سالروز ولادت،‌ اتفاقات مهم دوران کودکی و نوجوانی و خلاصه هر آنچه تا پیش از ۱۴ سالگی رخ داده را بیاورید. واقعا ایجاد چند بخش اصلی که هر کدام دو خط دارد چه ضرورتی داشته است!( بررسی می شود)

  • دوران پیش از سلطنت

این بخش را می توان به چند زیربخش تقسیم کرد که ظاهرا در متن به شکل خوبی این کار شده است. البته در مواردی اطلاعات بسیار اندک است یا فقط از موضع یک طرف نوشته شده است. ( بررسی می شود)

نبرد با عثمانی: بخش نبرد با عثمانی فقط از موضع طرف ایرانی نوشته شده است. در زمان شاه طهماسب،‌ سلیمان قانونی امپراطور عثمانی بود که به لطف ماهواره الان دیگه همه می شناسندش (-:) این قویترین پادشاه عثمانی این طور هم که مقاله تصویر کرده ضعیف نبوده و توضیحات بیشتری مثلا همزمانی احتمالی جنگ های اسماعیل با جنگ های سلطان در اروپا می تواند علت ضعف سپاه وی در جبهه شرقی باشد. جالبه یک توضیح مبهم در بخش حکمرانی در خراسان در این باره آمده که ظاهرا جایش غلط است. ( بررسی می شود)

حکمرانی خراسان: این بخش نیاز به توسعه بیشتر دارد. خیلی کوتاه و مبهم است. خوب است در صورت امکان توضیحات بیشتری درباره عملکرد وی درهرات بدهید. ( بررسی می شود)

  • دوران سلطنت

این عنوان کلی یک بخش باید باشد که ذیل آن عناوین زیر بیاید:( بررسی می شود)

  1. درگیری و حذف رقبا
  2. تاجگذاری
  3. سیاست داخلی (شامل سیاست مذهبی، سیاست اقتصادی و سیاست امنیتی و قضایی به عنوان زیربخش ها)
  4. سیاست خارجی
  5. رویدادها (شورش ها و ...)
  6. قتل
  • درگیری جانشینان شاه طهماسب

در این بخش اطلاعاتی متعارض با اطلاعات بخش نبرد با عثمانی داده شده است. در اینجا آمده است اسماعیل میرزا که در زمان پدرش به دلیل خودسری و مخالفت با پیمان صلح آماسیه مرتکب حملات متعدد به خاک عثمانی شده در حالی که در آن بخش خواننده به چنین نظری نمی رسید. ( بررسی می شود)

نکته مهم دیگر آن است که در آن زمان شاه صفوی برآیند نیروهای قزلباش بود. یعنی این قبایل هر یک از یکی از شاهزاده ها حمایت می کردند و می کوشیدند اون را شاه کنند و از این طریق سلطه بیشتری بر درباره بیابند. اما اطلاعات لازم درباره این زمینه تاریخی داده نشده است. فکر کنم کتاب «زوال اندیشه سیاسی در ایران» نوشته سید جواد طباطبایی منبع خوبی برای این وضعیت باشد. البته «ایران در زمان صفویان» رسول جعفریان هم هست.

از اواسط این بخش مطالب مربوط به دوران سلطنت آورده شده است که جایش اینجا نیست.

  • شخصیت

در این بخش مواردی نظیر گرایش به مواد مخدر، ویژگی‌های ظاهری و شخصیتی، سرگرمی‌ها و مهارتها و سایر هنرها آورده شود.( بررسی می شود)

  • مذهب

چون مذهب شاه اسماعیل دوم بسیار مورد بحث بوده است باید به طور خاص به آن پرداخته شود و تمام دیدگاه ها با ذکر کسانی که آنها را بیان کرده اند آورده شود. این بخش بسیار متکی بر دیدگاه یک نویسنده معاصر (پارسادوست) و همین طور منابع اولیه است. کتاب های معتبر زیادی به فارسی وجود دارد و شما اگر در گوگل پلاس هم یک جست و جوی ساده بکنید منابع بسیار بیشتری می یابید.( بررسی می شود)

  • نتایج و آثار

یک بخش باید به نتایج و آثار اقدامات شاه اسماعیل اختصاص یابد. یعنی درگیری بر سر سلطنت و کشتار شاهزادگان سبب شد که افراد توانمندی که یارای کسب این عنوان را داشتند حذف شوند و وضعیتی به وجود آمد که شاه عباس ۱۴ ساله تبدیل به مهمترین مدعی سلطنت شد. ( بررسی می شود)

  • نظرات

این شکل بیان نظرات بیشتر یادآور ایجاد سوگیری POV-fork است. لازم نیست نظری از هر مورخی که درباره یک شخصیت موجود است را بیاوریم. به جای مناسب است این نظرات در چند دسته اصلی تقسیم شود و مثلا به خواننده گفته شود مورخان دوره صفوی که بعد از وی بوده اند طبق رویکرد رایج سیاسی در ضدیت با وی موضع گرفته اند مثل فلان و بهمان یا مورخان عثمانی همسو با وی. به این ترتیب خواننده چیزی از خواندن مطلب دستگیرش می شود.( بررسی می شود)

اگر موارد فوق بهبود و بخصوص لید مقاله یافت خبر دهید تا وارد بررسی دقیق متن شوم. ارادت.--سید (بحث) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۶ (UTC)[پاسخ]

تشکر، فکر می کنم بخش پدر و مادر و خانواده می توانند براحتی در هم ادغام شوند.1234 (بحث) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۵۶ (UTC) ( بررسی می شود)[پاسخ]
در بخش سیاست داخلی مطلبی هست که با میکروسکوپ باید دید! 1234 (بحث) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۵۸ (UTC) ( بررسی می شود)[پاسخ]
بخش «جشن ازدواج» و «ازدواج ها» در هم ادغام شوند.1234 (بحث) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۵۹ (UTC) ( بررسی می شود)[پاسخ]

با سلام. بحث خوبی در جریان است که مطمئنن باعث می‌شود مقاله خوبی از خروجی این نامزدی خارج شود. چند نکته در بحثهای انجام شده بیشتر مورد توجه من است. اول در خصوص دیباچه مقاله است که همانطور که ذکر شد زیادی بلند شده و از حد عرف آن به خارج است و لازم است کوتاه شود. همچنین با پاراگراف‌بندی آن به 3 تا 5 پاراگراف موافقم. نوشتن دیباچه را بگذارید آخرین مرحله بحث نامزدی و زمانی که متن مقاه هیچ مخالفی نداشت. در آن زمان هرکدام از ما بدون پیش‌زمینه فکری متن را بخواند و دیباچه‌ای تنظیم کند. با کنار هم قراردادن آن 3 دیباچه (حداقل 3 دیباچه) می‌توان به اجماع خوبی در این مورد رسید. حال که مورد دیباچه موقتن مرتفع شد، پس می‌رسیم به متن اصلی:من با تاپیک‌بندی پیشنهادی کاربر:سید یک مخالفت دارم؛ شاید بتوان بخش مرگ را زیرمجموعه سلطنت قرارداد ولی نباید بخش‌های مذهب، شخصیت، میراث و دستاوردها و نقدها و دیدگاه‌ها در خصوص وی را هم زیرمجموعه سلطنت قرار دهیم. این موارد مذکور باید خودشان تاپیک اصلی برای مقاله باشند. در پایان می‌خواهم درخواست کنم امکانش هست یک نمودار درختی تبارشناسی هم در بخش خانواده قرار گیرد؟(اقوام درجه اول و دوم ایشان در تاریخ ثبت شده؟)Gire 3pich2005 (بحث) ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)[پاسخ]

تشکر از پیشنهادتون. باشه لید/دیباچه را میگذاریم آخر. در خصوص ساختار درست می فرمایید. اونها از مرگ به بعد زیرمجموعه سلطنت نیست. من در تنظیمش اشتباه کردم. تبارشناسی هم خوب است. خب اگر بر سر ساختار تفاهم هست، ایشان اصلاح کند و بعدش برویم سراغ بررسی سایر جنبه ها.--سید (بحث) ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۴۴ (UTC)[پاسخ]
  • ماهان گرامی خسته نباشید، امیدوارم مشکلی شبیه من برایت پیش نیاید که زحمت برای مقاله بکشی و بعضیها به کار و زحمتت توهین کنن. مقاله بسیار خوب است، شاید کامل نباشد ولی این مشکل از شما نیست مشکل از دسترس نبودن اطلاعات راجع به این شاه است. من با اینکه کتابهای تاریخی بسیار مطالعه کردم ولی وقتی راجع به این شاه کتابها رو دوباره مطالعه کردم به مطالب زیادی بر نخوردم. بازهم خسته نباشید میگم و آرزوی موفقیت برای شما دارم. ارادتمند Sahand Ace ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۳۶ (UTC)[پاسخ]
دیباچه

پیش از این که پاسخ دوستان را بگویم و درخواستشان را اجابت کنم باید این نکته را عرض کنم که چند ماه پیش مشغول خواندن کتاب زندگانی شاه عباس اول نوشته نصرالله فلسفی بودم در صفحات آغازین جلد نخست، نویسنده، تاریخ پیش از زندگانی شاه عباس یکم را مقدمتا" بیان کرده بود. شاه اسماعیل دوم در این مقدمه جای داشت. راستش را بخواهید نوشتن یک بیوگرافی از یک شاه نامدار و شهیر (البته منظورم شاه اسماعیل دوم نیست) به خصوص این که آن شاه، پرماجرا، تاثیرگذار و نامدار هم باشد مثل کوروش کبیر و شاه عباس اول و نادرشاه بسیار سخت و دشوار است و خواندن و بررسی منابع بسیار بسیار زیاد را می طلبد. یعنی حتی المقدور ارزیابی تمام کتب، لازمه این کار است تا کار واقعا" برگزیده از آب درآید و حق مطلب بیان شود. شاه اسماعیل دوم حدود یک سال و نیم زمامداری کرد و نزدیک چهل سال زندگی کرد. وی زندگانی پرماجرا و سلطنت کوتاهی داشت. در مورد این سلطان در کتابهای نسبتا" قابل توجه ای مطلب آورده شده است اما منابع همانند دیگر بزرگان زیاد و مطالب آنقدر بسیط و جامع نیستند که ویکی پدین را گیج کنند! لذا فرصت را غنیمت شمردم و تحقیق را شروع کردم لذا منابع در اختیارم بودند و این سلطان هم همانند شاه اسماعیل اول و شاه عباس و داریوش و ... آنقدر بزرگ و پرماجرا و دارای بیوگرافی گسترده و طولانی نبود. در خود دیدم که نوشتار این پادشاه را قادرم به مرحله برگزیدگی برسانم. کار را آغاز کرده و تمام مطالب را از تقریبا" هر کتابی که نام وی در آن آورده شده بود به نوشتار منتقل کردم و به جایی رسیدم که دیگر چیزی نمانده بود که بدان اشاره نکرده باشم. (البته ادعا نمی کنم که نوشتارم کامل و بی نقص است). به هر حال باز آماده انتقادات شما هستم. اما از شما خواستارم انتقادات با در نظر گرفتن عرائض فوق باشد. باتشکر ماهان Inbox ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)[پاسخ]

پاسخ به کاربر سید
  • معیار قرار دادن ویکی انگلیسی: ویکی انگلیسی مجموعه کاملی است اما نمی تواند اسوه و معیار جامع و تمام و کمال ویکی فارسی باشد.
  • لید: همانطور که بالا با خط سبز رنگ اشاره کردم سعی شده است خلاصه کاملی از نوشتار در لید آورده شود و من این کار کرده ام. ای کاش موارد نقص لید را بگویید تا الساعه اصلاح کنم. با توجه به توافق اولیه و بنا به نظر کاربر سید، «لید/دیباچه را میگذاریم آخر». البته دوستمان گیر سه پیچ گفتند: «دیباچه مقاله زیادی بلند شده و از حد عرف آن به خارج است و لازم است کوتاه شود.» انشا الله نهایتا" لید را بازنویسی می کنم و نظرات دوستان را جویا می شوم. مقداد هم موافق ارزیابی مقدمه نوشتار در پایان کار است. با اجماع نهایی درباره لید هم موافقم. پس صبر کنیم تا آخر کار ...
  • پوشش کامل: در مورد پوشش کامل، همانطور که در بالا گفتم، منظورتان از پوشش کامل موضع چیست؟ ساختار را با چه الگویی اصلاح کنم؟
  • جانبداری و بی طرفانه بودن: در این خصوص باید بگویم: بررسی بی طرفی و بیان همه موارد ( ذوری از جانبداری تمام و کمال رعایت شده هم از دلیری ها گفته شده هم از ستم ها ، هم از اقدامات نیکو در دوران پادشاهی هم از خرابی ها)
  • منابع: درباره منابع در دیباچه توضیحاتی دادم. ارزیابی مراجع از حیث اعتبار ( منظورتان را متوجه نمی شوم. چگونه بررسی شود؟ همه مطالب را از مطالعه کتب و سایتها و با انشای خودم نوشتم!)
  • ارزیابی حق کپی رایت ( حق تکثیر چه شخصی یا چه چیزی نقص گردید؟ نمونه را بیان کنید!)
  • سالها: بازنگری میزان صحت در جزئیات نظیر سال ها باید چگونه بیان شود بگویید تا اصلاح کنم. این تاریخ ها بررسی شده نمونه بگویید ویرایش کنم.
  • املا و انشا و گرامر: عملکرد نگارشی، دیکته و اسلوب کتابت به دید من خوب است نقص ها را بفرمایید اصلاح کنم.
  • مرگ: درباره مرگ باید بگویم من تاپیک بندی را بر اساس زمان انجام دادم. همانطور که مقداد گفت مذهب، شخصیت، میراث و دستاوردها و نقدها و دیدگاه‌ها و ... بخشهای ویژه خاص خودش را می طلبد. بخشهای مربوط به سلطنت را زیر مجموعه پادشاهی کردم. [۲]
  • تاپیک بندی: همانطور که گفتم من بر اساس سال اتفاق رویدادها بخش بندی کردم که به نظرم صحیح است. اگر موردی به ذهنتان میاید بفرمایید.
  • منبع شناسی: منابع اولیه و ثانویه ذکر شده است. در صورت پرسش بیشتر خواستید مصداق بیاورم.
  • پیشینه: همانطور که گفتم قرار نیست کل داستان سلسله صفویه در نوشتار اسماعیل دوم آورده شود. خواننده اگر علاقه بیشتری داشته باشد شخصن به نوشتار صفویه رجوع می کند. تلاش شده ریشه ها و علل امور در آن دوره ذکر شود. اگر مبهم است بگویید دقیقن چه کنم؟

ظاهرا" خودتان پیشینه اضافه کردید! دستتان درد نکند اما منابعی که در پیشینه است برخی به خود ویکی پدیا است و برای یک نوشتار برگزیده مناسب نیست مثلن نوشتید «تاریخ ایران (۲)، ص ۱۲۲» نوشته کی چه کتابی با چه شابکی؟ لطفن به ارجاعات دیگر نظری بیاندازید. پانویس باید به منبع لینک باشد.

  • ولادت کودکی و خانواده ادغام شد.
  • جنگ با عثمانی: نوشتار شاه اسماعیل دوم است و لینکهای جنگ در نوشتار موجود است. در نوشتار باید موضع اسماعیل در جنگ ها بیان شود نه سلیمان قانونی. اگر نوشتار در مورد جنگ بود حرف شما از لحاظ جانبداری صحیح بود. وقتی اسماعیل شاه همه نبردها را پیروز شده چه باید نوشته شود تا جانبداری رعایت شود؟! آمده است «اسکندرپاشا تصمیم گرفت پیش از رسیدن قوای ایرانی به پشت قلعه، جنگ را در خارج از شهر بر پا کند.» این جمله هم در نوشتار از سوی ترکهای عثمانی که نگویید یک جانبه نوشته شده است.
  • حکمرانی خراسان: در این باب چیزی بیشتر در منابع نیامده است.
  • دوران سلطنت و همبسته شدن بخشهای این دوران: انجام شد. البته ماجرای به قدرت رسیدن در دوران سلطنت نباید باشد.
  • درگیری جانشینان شاه طهماسب: دقیقا تعارضات را مشخص کنید. این نکته را فراموش نکنید همه داستان زندگی این پادشاه پارادوکس بود. ضمنن فرمودید «از اواسط این بخش مطالب مربوط به دوران سلطنت آورده شده است که جایش اینجا نیست.» دقیقن بگویید مطالب دوران سلطنت کدامها هستند؟
  • سلطه قبایل قزلباش: فرمودید «در آن زمان شاه صفوی برآیند نیروهای قزلباش بود. یعنی این قبایل هر یک از یکی از شاهزاده ها حمایت می کردند و می کوشیدند اون را شاه کنند و از این طریق سلطه بیشتری بر درباره بیابند. اما اطلاعات لازم درباره این زمینه تاریخی داده نشده است.» در نوشتار درگیری های بر سر جانشینی همه چیز توضیح داده شده البته در بخش درگیری‌های جانشینی شاه طهماسب نیز همه چیز توضیح داده شده است. مصداق بیاورید و مثل بزنید.
  • شخصیت: مواردی که فرمودید انجام شد.
  • مذهب: در این باره اتفاقن خیلی بسیط و واضح نوشتم. چیزی را که نیاورده ام اگر منبع دارید بیاورید.
  • نتایج: در بخش مرگ به این موضوع اشاره شده است. البته باید بگویم بعد از شاه اسماعیل دوم برادرش شاه محمد خدابنده شاه شد و بعد از محمد خدابنده پسر محمد یعنی شاه عباس یکم به سلطنت رسید.
  • نظرات: نظراتی که مورخین درباره شاه اسماعیل دوم اورده اند، متفاوت است و من هم سعی کردم مهمترین آنها رابنویسم به نظرم ایرادی ندارد و کاملن بی طرفانه است. ماهان Inbox ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)[پاسخ]
پاسخ به کاربر محک

از لطف شما قدردانی می کنم شما هم در نوشتارهای تاریخی به ویژه تاریخ مازندران تلاش زیادی کرده اید سپاس ماهان Inbox ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۹ (UTC)[پاسخ]

پاسخ به کاربر
Sicaspi (1234)

مورد مد نظر شما ادغام شد. در مورد میکروسکوپ باید بگویم بیشتر از این بزرگ شود بی قواره می گردد و جعبه متن دراز و بی ریخت می‌شود.! درباره عروسی و زنها بگویم که رویداد جشن ازدواج یک مراسم پرشکوه و یک اتفاق تاریخی بود که لازم بود در جای مناسبش از لحاظ زمانی ایراد شود. تعداد زنهای او هم که به زندگی پرسنالیتی وی بر می گردد در زندگی شخصی آورده شده است. ادغام این دو تاریخ و خط سیر نوشتار را در هم می ریزد. ماهان Inbox ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۰۵ (UTC)[پاسخ]

پاسخ به کاربر گیر سه پیچ

بیشتر جوابهای مقداد در پاسخ به سید موجود است فقط شجره نامه درخواستی مقداد به زودی اضافه می شود. ماهان Inbox ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۰۵ (UTC)[پاسخ]

پاسخ به کاربر Sahand Ace

سهندجان از لطف شما ممنونم مرا شرمنده کردید. واقعن مطالب درباره شاه اسماعیل دوم کمتر در کتابها آمده ولی من با توجه به دسترسی به یک کتابخانه غنی توانستم منابع را در دسترس خود داشته باشم از هر کدام یک خط و یک پاراگراف هم که بیاوریم مطالب زیاد می شود. در کل از لطف شما ممنونم. برای نوشتار برگزیده گستره منابع و جامع بودن نوشتار مهم است. در برخی نوشتارهای برگزیده در ویکی انگلیسی مثل این [۳] نوشتار کوتاه است اما منابع درست ارجاع داده شده و منابع جامع است. ماهان Inbox ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۹ (UTC)[پاسخ]


پاسخ سید به کاربر ماهان
یک توضیح مقدماتی: در نوشتن تاریخ منظرهای متفاوتی می شود داشت. یک منظرش این است که از نزدیک شرح ماوقع را بنویسیم که شما به خوبی از پس آن برآمده اید. اما این کافی نیست. باید قدری دورتر ایستاد و زمینه ها و روندهای تاریخی را دید تا اهمیت رویدادها برجسته شود. رویدادها در زمینه ها معنا یابد. اگر بتوان تحلیل بر شرح رخدادها افزود که جای بسی خوش وقتی است. این یعنی حرکت از تاریخ نقلی و توصیفی به تاریخ تحلیلی و تحلیل تاریخی.
  • اگر مقاله واقعا مناسبی در ویکی انگلیسی باشد و الگو قرار گیرد چه اشکالی دارد. من آن مقاله را از بین حدود ۲۰ مورد انتخاب کردم چون دیدم که این صلاحیت را دارد. البته شاید اگر کسی آن را عینا ترجمه کند خودم کلی اشکال در اینجا از نسخه فارسی بگیرم. منظورم صرفا یادگیری بود.
    در خصوص بهبود ساختار من یک پیشنهاد مشخص در صفحه بحث مقاله نوشتم چون نظر شخصی ام بود. شما آن را به اینجا انتقال دادید و ظاهرا کسی مخالفتی با کلیت آن جز اشتباهی که من در سطح بندی کرده بودم نداشت. لطفا مقاله را بر همان اساس مجدد مرتب کنید.
    پوشش کامل به مواردی مثل فقدان پیشینه برمی گردد که خودم آستین بالا زدم و چیزهایی به مقاله افزودم. البته آن صرفا یک تلاش اولیه بود تا در فرصت کافی تکمیلش کنم و به آن اشکالات که فرمودید و اشکالات دیگر واقفم. مقاله باید طوری باشد که یک نفر با اطلاعات اندک تاریخی به راحتی متوجه موضوع بشود و مجبور نشود به صفحات ناقصی برود و بیشتر سردرگم شود. موارد دقیق ترش را در خوانش بعدی عرض می کنم.
    مقاله را از جهت بیطرفی،‌ اعتبار منبع،‌ املا و انشا و این قبیل موارد هنوز ارزیابی نکرده ام.
    منبع شناسی: آیا می شود مثل مقاله ای که مثال زده ام توضیحات بیشتری اضافه کنید. مثلا در خصوص ارزش یا سوگیری منابع اولیه یا اعتبار آنها توضیح بدهید. البته الزامی نیست اما معمولا در کتاب های تاریخی آکادمیک که بررسی تاریخ صفویه می پردازند این ارزیابی وجود دارد و می توان توضیحات تکمیلی را با کمی جست و جو یافت.
    جنگ با عثمانی: این از مواردی است که زمینه تاریخی اش خیلی مهم است. به نظرم لازم است خواننده بداند که این نبردها بخشی از یک جنگ حدودا ۲۰ ساله بین شاه طهماسب و سلطان سلیمان بوده که ایران عمدتا در موضعی دفاعی قرار داشته است. این جنگ ها به یک صلح بیست ساله با پیمان آماسیه منتهی می شود که تا مرگ شاه اسماعیل دوم به طول می انجامد. در خصوص اینکه جانبدارانه نوشته نشده متقاعد شدم اما منظورم این بود که توضیحات بیشتری داده شود. مثلا نبرد اسماعیل دوم در چه شرایط خاصی بوده چه ارزش نظامی استراتژیکی احیانا داشته. البته می شود اینها را در پیشینه یا جای دیگری که شما مناسب می دانید آورد.
    درگیری جانشینان شاه طهماسب: مجدد می بینم و دقیق می نویسم.
    سلطه قبایل قزلباش:مجدد می بینم و دقیق می نویسم.
    مذهب: مجدد می بینم و دقیق می نویسم.
    نتایج: منظورم این بود که نتایج تاریخی سلطنت شاه اسماعیل دوم را بیاورید. برای نمونه اینکه آیا می توان گفت با کشتار جانشینان بالقوه سلطنت راه برای شاه عباس به عنوان تقریبا تنها بازمانده از شاه طهمباسب (در کنار پدر ناتوان و بیمارش) باز می شود. یا خیر.
    نظرات: من با این شیوه از بیان نظرات مخالفم. مثلا اگر چهل نفر مورخ مهم درباره یک شخصیت تاریخی اظهار نظر کرده باشند لازم نیست ما همه این ارزیابی ها را ردیف کنیم. می توان آنها را دسته بندی کرد و به بیان چند مثال شاخص اکتفا نمود.

خداقوت و تشکر از تلاش ها و پیگیری های مستمر شما.--سید (بحث) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۰۴ (UTC)[پاسخ]


سید (مرور دوم)

خب ما هنوز در خصوص مرور نخستم به نتیجه نرسیدیم و من مشکلاتی مثل بازسازی ساختار وجود دارد با این حال مرور مجددی برای جزئیات اطلاعات تاریخی می کنم:

  • حذف پیشینه: بخش عمده پیشینه به مقاله صفویان از ایرانیکا ارجاع شده بود که در بخش های دیگری از مقاله هم به آن استناد شده. اما شما کل آن را حذف کردید و فرمودید نیازی به آن نیست. جسارت نباشد من به عنوان ناظر معتقدم مقاله تاریخی که پیشینه نداشته باشد مقاله تاریخی نیست و این چیزی نیست که بتوان آن را حذف نمود و مقاله را از اینجا شروع کرد شاه اسماعیل دوم، دومین پسر شاه تهماسب یکم و مادر وی زنی از ایل ترکمان (ترکمن) به نام سلطانم (دختر موسی سلطان موصلوی ترکمان) بود. فاروق سومر مورخ ترک او را دختر عیسی‌بیک موصلوی ترکمان می‌داند.
  • تولد، کودکی و خانواده:
پاراگراف اول: فاروق سومر مورخ ترک این عبارت مورخ ترک یعنی چه؟ خود صفویان و قزلباشان هم ترک بوده ان. آیا مقصود آن است که از اتباع عثمانی بوده است؟ ضمنا در انتهای پاراگراف تعای منبع کنار هم آمده و مشخص نیست کدام منابع وی را دختر موسی سلطان موصلوی ترکمان می دانند و کدام یک دختر عیسی‌بیک موصلوی. لطفا شفاف بنویسید.
پاراگراف دوم: زیرا بر حسب قول همان راوی آیا منظور راوی ونیزی است؟ آیا علت اینکه اسماعیل 41 ساله بوده این بوده که محمدخابنده 43 بوده؟! ولی حسن روملو او را در آن هنگام ۴۱ ساله دانسته خب قبلی هم که همین را گفته بود!!! مطلب گیج کننده نوشته شده. لطفا پاراگراف دوم را بازنویسی بفرمایید.
پاراگراف سوم و چهارم هم درباره تاریخ تولد است. لطفا تمام این پارگراف ها که موضوعش تاریخ تولد است را ادغام فرمایید. ضمنا ظاهرا در اکثر موارد در این مقاله سن و سال اسماعیل دوم بر مبنای نظر پارسادوست است. لطفا این موضوع را در همان جا برای خواننده مشخص بفرمایید.
پاراگراف پنجم. پدر اسماعیل، شاه تهماسب یکم و مادر وی زنی به نام سلطانم[۱۵] (دختر موسی سلطان موصلوی ترکمان) بودند. این مطلب یک بار در پاراگراف اول و یک بار هم انتهای پاراگراف سوم آمده. لطفا تمام موارد را در پاراگراف اول ادغام بفرمایید.
پاراگراف پنجم: مشخصات دیگر فرزندان شاه طهماسب جز پسر ارشد زاید به نظر می رسد. به مقاله خود شاه طهماسب منتقل شود.
  • نبرد در شروان: این مطلب به وضوح با مطلب قبل که می گوید شاه اسماعیل 20 سال در دربار می زیست تناقض دارد. با توجه به زمان تولد وی بین ده تا پانزده سال در دربار زیسته است.
  • در جنگ‌های ایران و عثمانی: فقدان پیشینه د رابتدای مقاله که درباره وضعیت سلطنت شاه طهماسب توضیح دهد در اینجا خودنمایی می کند.
پاراگراف اول: طبق مقاله جنگ صفویان و عثمانی (۱۵۵۵–۱۵۳۲) که ظاهرا منبع معتبری هم دارد حمله سال 1548 دومین هجوم است و نه سومین آن. طبق همان توضیحات سلطان سلیمان به سادگی آذربایجان را فتح کرد و پیروز شد که با متن این مقاله در تعارض است. طبق آن مطلب این ظاهرا استراتژی جنگ و گریز و استراتژی زمین سوخته شاه طهماسب بوده که منجر به ناکامی عثمانی شده است!
پاراگراف سوم: در حمله سال 1552 اسماعیل ظاهرا ابتکار عمل با ایران بوده است. لطفا مشخص کنید چرا این حمله را انجام داد. ظاهرا هدفش بازپس گیری یا فتح ارزروم بوده است که به آن دست یافته است. اما احتمالا این حمله منتج به سومین هجوم سلطان سلیمان در سال 1553می شود.
پاراگراف چهارم: این پاراگراف به نبردهای مربوط به سومین هجوم سلطان سلیمان مربوط می شود اما این موضوع بیان نشده است. من یک بار دیگر نقد کلی خود بر مقاله را طرح می کنم. تمرکز زیاد بر یک شخص سبب می شود کلیت ماجرا درک نشود و دست آخر نقش آن فرد هم درست درک نشود. برای فهم مناسب متن باید به دور هرمنوتیک توجه کرد.
پاراگراف پنجم: فکر می کنم جز فتح ارزروم در سال 1553 سایر پیروزی ها تاکتیکی بوده است اما سبب شده سلطان سلیمان بفهمد نمی تواند به یک پیروزی استراتژیک دست یابد به صلح آماسیه تن دهد. البته این یک گمانه زنی بود. اگر مقاله اطلاعات پیرامونی بیشتر می داد بهتر می شد فهمید.
پاراگراف ششم: من چهار بار حمله را نفهمیدم. نخستین آن 1548 بوده، دومین هم 1554. نبرد ارزروم که ابتکار عمل با اسماعیل دوم بوده و فتح بوده نه دفع. لطفا ابهام زدایی بفرمایید.
  • حکمرانی خراسان: من نمی فهمم چرا در متن فرستادن اسماعیل برلی ولایت هرات را منفی گزارش کرده اند. وی به عنوان یک فرمانده دلیر توانسته ضرب شستی نشان عثمانی ها بدهد و شاه هم به عنوان پاداش وی را به مرز شمال شرق فرستاده تا به جای محمد خدابنده ضعیف و علیل جلوی تهدیدات آنجا را بگیرد. البته قرار نیست ما نظرات خود را دخیل کنیم اما می توان گفت این متن هم صرفا دیدگاه و قضاوت جناب پارسادوست است.
  • حبس در زندان قهقهه:
پاراگراف اول: مشخص نیست دلایل ذکر شده در این پاراگراف بیشتر گمانه زنی های جناب هینتس است یا گزارش های مورخان دست اول؟
پاراگراف اول، دوم و سوم: پیشنهاد می کنم که ذکر ماوقع را که بخشی از پاراگراف نخست است جداگانه بیاورید و سپس دلایل احتمالی آن را در یک پاراگراف با هم بنویسید.
در کل اگر بر انسجام این متن بیفزایید به نظرم زیبا تر می شود. یعنی مطالب مرتبطی از منابع مختلف در پاراگراف های متفاوت آورده شده است که می تواند کنار هم بیاید.
  • رویداد قلعه قهقهه:این زیربخش قبلی است و نه مطلب مجزا

فعلا تا اینجایش را داشته باشید. بعدا بقیه را هم می خوانم و نظرم را می گویم.--سید (بحث) ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۵ (UTC)[پاسخ]

سید (ادامه مرور دوم)
  • درگیری‌های جانشینی شاه طهماسب: توالی زمانی بین مطالب به خوبی رعایت نشده است.
نیز به چند دسته موضع گرفتند.!
پارارگراف اول: در زمان پدرش به دلیل خودسری و مخالفت با پیمان صلح آماسیه مرتکب حملات متعدد به خاک عثمانی شده و در نتیجه مغضوب و مدت ۲۰ سال در قلعه قهقه زندانی بود فکر می کنم این توضیح باید به بخش های قبلی منتقل بشود.
پاراگراف چهارم: به نظر می رسد چهار خط نخست تا عبارت به قتل رسید. از این پاراگراف باید در پارگراف اول می بود.
پاراگراف چهارم: آیا این جمله نباید به سیاست های داخلی شاه اسماعیل منتقل شود؟ اسماعیل میرزا برای حفظ و محکم کردن پادشاهی خود چهره‌ای خیرخواه و مردم دوست به خود گرفت و فقط دشمنان علنی و قطعی خود را که کیفرشان به نظر همه عادلانه بود، نابود کرد. وی دست به بخشش‌های بزرگ زد و خزانه‌ای که شاه تهماسب طی سال‌های حکومت پر کرده بود میان قزلباشانی که برایش جنگیده بودند توزیع کرد. وی حقوق قورچیانی را که ۱۴ سال به تعویق افتاده بود پرداخت.
پاراگراف چهارم: حسین‌بیگ یوزباشی کی بوده و چه اهمیتی داشته؟
  • تاجگذاری:
پاراگراف اول: ظاهرا با تقسیم بندی زمانی که شما نوشته اید این پاراگراف باید به بخش درگیری های جانشینی منتقل شود و اهمیتش آنجا مشخص می شود.
پارگراف دوم: ظاهرا حسین‌قلی خلفای روملو از حامیان اصلی شاه بوده. چرا تبعید شده؟
پاراگراف سوم کلا با مطلبی که در بخش قبلی آمده بود و گفته بود فقط دشمنان قطعیش را مجازات کرد در تعارض است. آیا این دو به دو زمان مختلف مربوط می شود یا دو دیدگاه درباره یک زمان است؟
  • سیاست داخلی: اگر انسجام در بیان مطالب بیشتر شود و بعضی از پارارگراف های کوتاه ادغام شود به نظرم زیباتر می شود.
مطلبی که در مربع نوشته شده را باید با ذره بین خواند. قطعا این شیوه برای خواننده مفید نیست!!!
در پاراگراف نخست یک بار ابراهیم میرزا و بار دیگر شمخال‌خان سلطان چرکس به عنوان مهردار معرفی شده اند! در پاراگراف چهارم هم دو نفر دیگر این عنوان را داشته اند حسین بیک و محمد مؤمن!!!
به نظر می رسد مهدوی نگرشی منفی تر و هینتس و پارسادوست نگرشی مثبت تر به وی دارند. در مواردی که بیان دیدگاه مورخ است و نه گزارش یک امر تاریخی باید مشخص شود که دیدگاه از آن کیست.
  • رابطه با عثمانی
سفیر و هدایای سلطان مراد سوم:در پاراگراف نخست یک بار گفته سفیر و هدایایی فرستاده و در پاراگراف چهارم گفته نفرستاده. لطفا ابهام زدایی بفرمایید.
شما تلاش بسیار خوبی کرده اید تا همزمان همه دیدگاه ها را در مقاله بگنجانید و متنی بی طرف بنویسید که جای تقدیر دارد. به نظر می رسد مهدوی نگرشی منفی تر و هینتس و پارسادوست نگرشی مثبت تر به وی دارند. در مواردی که بیان دیدگاه مورخ است و نه گزارش یک امر تاریخی باید مشخص شود که دیدگاه از آن کیست. مثلا در ابتدای پارارگراف دوم و ششم بگویید به گفته پارسادوست و در ابتدای پاراگراف چهارم و پنجم بگویید به گفته مهدوی. ضمنا این مواردی را که بیان دیدگاه های مختلف درباره یک موضوع است کنار هم بگذارید تا متن منسجم تر شود. یا اینکه دیدگاه های یک مورخ را در یک پاراگراف جمع کنید.
  • رابطه با ازبک‌ها: در پاراگراف اول نوشته تهدیدی از جانب ازبک متوجه ایران نبوده و در پاراگراف دوم یک مورد حمله ذکر شده است.
  • رابطه با هندوستان پاراگراف های اول تا سوم انسجام ندارد. خوب است یک پاراگراف را به اکبرشاه و یک پاراگراف را به برادرش اختصاص دهید و مطالب مرتبط را در یک پاراگراف بیاورید.
  • رابطه با اروپاییان در دوره صفویه رابطه با اروپاییان اهمیت زیادی داشته است ولی ذکری از آن در این مقاله نشده است!
  • کشتارها
پاراگراف اول: بیان موافق و مخالف با این موضوع در بخش های قبلی شامل پاراگراف چهارم از «درگیری‌های جانشینی شاه طهماسب» (مخالف)، پاراگراف سوم از «تاجگذاری» (موافق) آمده است این نشان دهنده عدم انسجام در متن است.
فکر می کنم بهتره این بخش بخ هنوان زیربخش «سیاست داخلی» بیاد.
پاراگراف دوم و سوم که نظر مهدوی است بر خلاف نظر هینتس در پارگراف چهارم از «درگیری‌های جانشینی شاه طهماسب» است. لطفا اینها را یک جا بیاورید.
موضوع کشتار شاهزاده ها علاوه بر بخش های قبل در چهار پاراگراف نخست چهار بار آمده است!!! نکنه با شاهزاده های مقتول قرارداد داشتید ؛-)
پاراگراف چهارم: آیا منظور از «مردم عادی را قتل‌عام ننمود» کشتن اهل سنت است یا چیز دیگر؟ من گزارشی از قتل عام مردم عادی توسط شاه طهمباسب نشنیده ام. ممکن است لطفا ماجرایش را ذکر بفرمایید. (البته د رمقاله مرتبط)
پاراگراف پنجم: « شاهقلی سلطان یکان استاجلو » در بخش تاجگذاری به عنوان فردی که شاه در منزلش سکنی گزید معرفی شده است!
  • شورش ها این قلعه پلنگان کجاست؟ یک عبارت توضیحی در مورد جایش می توانید اضافه کنید.
  • نقش قزلباش در زندگی شاه :این بخش هم به نظرم ذیل سیاست داخلی می گنجد.
  • نوروز این بخش مربوط سیاست فرهنگی صفویه بوده است و بخصوص اوجش را در زمان شاه عباس اول می بینیم. لذا به نظرم نباید در بخش زندگی شخصی بیاید.
  • همجنس‌گرایی هر رو پاراگراف یکی است لطفا ادغام شود.
  • نجوم این بخش مربوط به اختربینی (استرولوجی) است نه نجومی (استرونومی) که ما می شناسیم و به آن لینک شده است.
  • هنردوستی و هنرمندنوازی این هم مثل نوروز از سیاست های فرهنگی است نه زندگی شخصی.
  • شاعری پاراگراف دوم را به بخش هنردوستی منتقل کنید.
  • نوازندگی این بخش هم بهتر است ذیل هنر دوستی بیاید.
  • مذهب شما این بخش را خیلی خوب و بیطرفانه نوشته اید. این بخش بیان دیدگاه هاست و در هر مورد باید مشخص شود به گفته چه کسی یا بنا بر نظر چه کسی چنین آمده است.
جمله پایانی پاراگراف چهارم باید به بخش اقدامات مذهبی منتقل شود
  • اقدامات مذهبی
این بخش باید ذیل دوران پادشاهی آورده شود.
بخش آغازین پاراگراف نخست باید به بخش مذهب منتقل شود.
پاراگراف پنجم به نظر ابهام و اشکال دارد. د رخط اول احتمالا منظور علمای غیرشیعه بوده است. «تحریم شعر خواندن و نوشتن بر روی درب و دیوار مساجد داد» هم مبهم است. احتمالا این اشعار حاوی مضامین مذهبی خاصی مثل لعن بوده است.
پاراگراف نهم : خوب است با یک جمله معترضه گرایش سیاسی-مذهبی نقطویان را توضیح دهید.
پاراگراف دوازدهم: با یک عبارتکوتاه مفهوم تبرایی را بیان فرمایید.
برخی پاراگراف ها با موضوع مشابه شکسته شده است. آنها را ادغام فرمایید.
  • اقدامات امنیتی و قضایی
این بخش باید ذیل دوران پادشاهی آورده شود.
پاراگراف اول: با توجه به ضعف های برشمرده شده در بخش سیاست داخلی، توانایی تدبیر امور جهت برقراری امنیت عجیب است! یعنی محیط این قدر امن بوده که کسی در بیابان از راهزن نمی ترسیده اما خود شاه را مسموم می کنند!!! فکر می کنم این بخش نیازمند توضیحات بیشتر باشد.
  • تغییرات در پرچم
این بخش باید ذیل دوران پادشاهی آورده شود.
  • مرگ
قاعدتا پاراگراف ششم که بیان ماوقع است باید نخست بیاید. سپس پاراگراف چهارم بیاید. آنگاه پاراگراف اول، دوم و و پنجم.
پاراگراف سوم را به بخش بعد منتقل و در آن ادغام کنید.
پاراگراف های هفتم و هشتم را نیز با افزودن نام کسی که دیدگاهش را بیان می کنید در مرتبط ترین پاراگراف ها ادغام کنید.
دو پاراگراف آخر به مرگ شاه ربط ندارد و باید در بخش مستقل دیگری مثلا جانشینان وی بیاید.
  • آرامگاه
خیلی ناقص است.
  • نتایج
بخشی در خصوص نتایج عملکرد وی نوشته نشده است. دست کم به نظر می رسد یکی از نتایج اغتشاش و ضعف ناشی کشتار بزرگان و شاهزادگان توسط وی نقض صلح آماسیه و حمله ازبکان بوده است.
  • نظرات
این شکل بیان نظرات بسیار نامناسب است. مهم نیست نظرات توسط افراد ایرانی بیان شده و یا خارجی بلکه باید بر اساس نوع جهت گیری دسته بندی شود. علاوه بر آن لازم نیست همه نظرات آورده شود. می توان این مجموعه را به یک مقاله جانبی منتقل کرد و خلاصه ای از آن با ذکر مهمترین افراد صاحبنظر را آورد.
  • منابع
در برخی از موارد به منابع دست اول ارجاع مستقیم شده است که کافی نمی باشد و حتما باید منابع دست دوم و معاصر برایش بیاورید. پس از رفع این مشکلات در مرور بعدی مواردش را مشخص می کنم.
  • جمع بندی
مخالف تکمیل بودن: آیا متن همه موارد مهم مرتبط را به طور کامل پوشش داده؟
مخالف بیان جزئیات: آیا به اندازه کافی بر جزئیات بحث تمرکز شده؟
مخالف واضح بودن: آیا مطلب به اندازه کافی شفاف هست یا خواننده در بخش‌هایی سردرگم می‌شود؟
مخالف صحیح بودن: آیا صرفنظر از منبع، اطلاعات از نظر تاریخی صحیح است یا دچار تناقض و اشتباه (مثلا در تاریخ‌ها) می‌باشد؟
مخالف املا و انشای صحیح: آیا اشتباه املایی و انشایی دارد یا نه؟
مخالف انطباق با وپ:شیوه: آیا اصول مقاله نویسی ویکی پدیا بخصوص در مورد لید، پانویس، ارجاعات و ویکی سازی در مقاله رعایت شده یا خیر؟
موافق منبع دار بودن:آیا همه مطالب منبع دارد؟ (تحقیق دست اول نیست)
مخالف اعتبار منبع: آیا منابع از اعتبار کافی برخوردار است؟ (اثبات پذیری)
موافق بیطرفی: آیا متن مقاله بیطرفانه است یا جانبدارانه؟
حق مالکیت متن: آیا حق مالکیت در متن رعایت شده یا کپی کاری شده؟
حق مالکیت عکس: آیا حق مالکیت در عکس‌ها رعایت شده و همگی دارای برچسب‌های صحیح نشان دهنده وضعیت مالکیت هستند؟
موافق پایداری: آیا مقاله به حد کافی پایدار است یا دستخوش جنگ ویرایشی است؟
ببخشید اگر سخت گیرانه و موشکافانه بررسی کردم.--سید (بحث) ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۵۱ (UTC)[پاسخ]